اصل موضوع چهارم اقلیدس و همچنین 5 آن
اصل موضوع چهارم اقلیدس
همهٔ زوایای قائمه با یکدیگر قابل انطباق اند.
اصل پنجم اقلیدس
اقلیدس در کتاب اصول اقلیدس هنگامی که بنیاد هندسهیی را میگذاشت، که به مدت بیش از دو هزار سال تنها هندسهٔ موجود بود، پنج اصل موضوع و پنج اصل متعارفی را به عنوان اصول بدیهی و بدون نیاز به اثبات پذیرفت تا بتواند بقیه قضایای هندسی را اثبات کند. اصل پنجم آنگونه که اقلیدس بیان کرد اینگونه است: اگر دو خط راست بهوسیلهٔ یک خط سوم قطع شوند، در همان طرفی از خط سوم که زوایای داخلی، مجموع کوچکتر از دوقائمه تشکیل میدهند یکدیگر را قطع میکنند. این اصل در شکل امروزی آن اینگونه بیان میشود: اگر دو خط به وسیلهٔ موربی چنان قطع شوند که مجموع اندازهٔ درجههای دو زاویهٔ درونی واقع در یک طرف مورب کمتر از 180 درجه باشد، آنگاه این دو خط یکدیگر را در همان طرف مورب تلاقی میکنند. شکل مشهورتر این اصل که امروزه در دبیرستان تدریس میشود و به اصل توازی اقلیدسی مشهور است عبارت است از: به ازای هر خط l و نقطهٔ p غیر واقع بر آن تنها یک خط مانند m وجود دارد چنانچه از p میگذرد و با l موازی است.
این اصل را به این شکل نخستین بار جیرولامو ساکری طرح کرد.
چند جانشین دیگر برای این اصل پیشنهاد شده است:
حداقل یک مثلث وجود دارد که مجموع سه زاویهٔ آن برابر با 180 درجه است.
دو مثلث متشابه غیر متساوی وجود دارند.
دو خط مستقیم وجود دارند که همه جا از هم به یک فاصلهاند.
بر هر سه نقطهٔ غیر واقع بر یک خط میتوان دایرهای گذراند.
بر هر نقطهٔ داخل زاویهای کمتر از 60 درجه میتوان خط مستقیمی کشید که هر دو ضلع زاویه را قطع کند.
برای اصلاع بیشتر به اصل پلیفیر و اصل توازی اقلیدسی و اصل توازی هیلبرت مراجعه کنید.
کسی که هندسه نمی داند وارد نشود!!
این مطالب رو توی یکی از سایت های ریاضی خوندم بد نیست شما هم یه نگاهی به اونها بندازید .
آری این همان جمله معروفی است که بر سر در باغ افلاطون که در آن باغ بحث های علمی و فلسفی صورت می گرفت نوشته شده بود.در قرن چهارم قبل از میلاد افلاطون در باغ آکادموس در آتن مکتبی ایجاد کرد که نه قرن بعداز او نیز همچنان برپا ماند. وی ریاضیات مخصوصاً هندسه را بسیار عزیز میداشت، تا جائی که بر سردر مکتب خود این جمله را حک کرده بود: «هرکس هندسه نمیداند به اینجا قدم نگذارد». این فیلسوف بزرگ به تکمیل منطق که رکن اساسی ریاضیات است همت گماشت و چندی بعد منجم و ریاضیدان معاصر وی ادوکس با ایجاد تئوری نسبتها نشان داد که کمیات اندازه نگرفتنی که تا آن زمان در مسیر علوم ریاضی گودالی حفر کرده بود هیچ چیز غیر عادی ندارد و میتوان مانند سایر اعداد قواعد حساب را در مورد آنها بکار برد.
علوم بالاخص علوم رباضی مقدس و پاک است بر کسی پوشیده نیست که تمامی علوم در روند تکاملی خود به سوی یک هدف حرکت می کنند و آن هدف مقدس و پاک است. کم نیستند به ظاهر دانشمندان و دانش پژوهانی که از کل علم به اندازه (ع) آن بیش نمی دانند اما خودشان را آنگونه گم می کنند که نعوذ باا... خیال می کنند خدا شده اند. چه بسیارند عالمان جاهلی که به جای یادگیری درس تواضع و اخلاق باعث آلوده شدن حریم مقدس علم و عالم می شوند. خدا کند که من و شما به اینگونه نباشیم!
آری یکی از دلایلی که افلاطون در آن زمان این جمله را نوشت را در پاراگراف بالا آوردم.
من هم مایلم این جمله را بنویسم که:
ریاضیات علمی پاک است، اگر عاشقش نیستید واردش نشوید!