Grim Fandango و هنرهای لوکاس! - اسطوره‌های پوشالی
در اینجا میخواهیم به یکی از بازیهای معروف و اسطوره ای دهه 90 نگاهی بیاندازیم. ابتدا از LucasArts کمپانی سازنده شروع میکنیم. این کمپانی در سال 1982 توسط جورج لوکاس (کارگردان شهیر هالیوودی) با عنوان اصلی Lucasfilm Games بنا شد. و در ابتدا به ساخت بازیهایی بر اساس فیلم های این کارگردان بنام های Star Wars و ایندیانا جونز می پرداخت. میتوان دید چگونه تفکر و سیر خط فیلمسازی بر این کمپانی به اصطلاح گیمسازی تسلط کامل داشته است. در دهه 90 میلادی کمپانی به ساخت IPـهای جدید روی آورد. اما همگی آنها همچون یک فیلم بر داستان، کاراکترها و روایت متمرکز بودند و گیمپلی (که مهمترین مشخصه یک بازی است) تنها وسیله ای برای روایت آن فیلم/داستان بوده است.
یکی از مشهورترین بازیهای این کمپانی بنام The Secret of Monkey Island کاملا با الهام از Pirates of theCaribbean دیزنی ساخته شد. کاراکترها و داستان قوی مثل همیشه توسط منتقدین ستایش شد. اما این کمپانی که خود یکی از پیشگامان گیمپلی اشاره و کلیک بوده است چقدر روحیه و خلاقیت گیمینگ داشته است؟! گیمپلی بازیهای اشاره کلیک مثل سیستم عامل ویندوز (که خب یک سیستم عامل است و گیم نیست!) به کلیک کردن و شکار کردن پیکسل ها محدود میشود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
معماهای مطرح شده در این بازیها از هیچ سیر خط منطقی مشخصی پیروی نمیکنند که معمولا باعث سردرگمی بازیباز است. معمایی مثل سودوکو را فرض کنید که همواره تعریف مشخص و استاندارد خود را دارد. منطق آن همواره ثابت است و این دیگر به توانایی و هوش بازیباز برمیگردد که آنها را با چه سرعت و دقتی حل کند. اما معماهای بازیهای اشاره و کلیک معمولا شامل ترکیب یک آیتم بی ربط با یک آیتم بی ربط دیگر برای قانع کردن یک کاراکتر در یک لوکیشن دیگر که هرگز نمیتوانستید حدس بزنید برای بدست آوردن آیتم دیگر و ترکیب آن با یک آیتم برای عبور از یک درب قفل شده محدود میشود آنهم به فانتزی ترین و کارتونی ترین شکل ممکن!
از گیمپلی که بگذریم به Grim Fandango یک بازای فیلم‌مانند دیگر میرسیم که اینبار طراح اصلی آن Tim Schafer (یکی از کارمندان LucasArts) بود. او که ما را بسیار به یاد Tim Burton (کارگردان فانتزی‌پرداز و شهیر هالیوودی) میاندازد بنظر میرسد مدیوم را بکلی اشتباه انتخاب کرده است و درحالیکه هرگز ایده ای برای گیمپلی بازیها نداشته ما منعقدیم اگر به دنیای هالیوود یا انیمیشن وارد میشد بسیار موفق تر بود. بازیهای او همواره به صورت Critical تحسین میشوند اما در بازار فروش حتی به انتظارات کم ناشر نمیرسند و اخیرا با پشت کردن ناشرها او را مجبور به روی آوردن به پروژه های Kickstarter کرده اند.
Grim Fandango که استایل فانتزی و منحصربه‌فردی دارد درباره دنیای مردگان و زندگی پس از مرگ روایت میشود. اما بر خلاف انتظار می بینیم که کاراکترها (یا همان مردگان) با همان مشکلات زندگان مثل تامین مخارج، کار برای شرکتها، تلاش برای موفقیت در کار و امور و حتی مواجهه دزدی و کلاهبرداری درگیر هستند. قسمت اعظم روایت به یک داستان نوآر و مافیایی (Noir) اختصاص دارد که درنهایت به کلاسیک ترین و قابل انتظارترین شکل ممکن با شکست افراد شرور خاتمه میباید. و موضوع اصلی داستان که یک سفر معنوی چهار ساله در زندگی پس از مرگ است (مشخص نیست زمان در دنیای مردگان چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟) بتحقق میپیوندد. اما به محض شروع سفر بازی پایان می یابد! برخلاف بازی مثل سایبریا که خود این سفر معنوی درباره خودشناسی و کشف الکشوف را روایت میکند. معلوم نیست این همه ستایش و تحسین برای یک روایت نوآر معمولی با پایان قابل پیشبینی که با کلی کمدی بازی و طنز مخلوط شده است برای چه بوده است؟
همینطور اگر به مصاحبه های کارگردان/بازسیاز تیم شفر نگاهی بیاندازید کلی از ارجاعات او به اثار سینمایی مشهور در ساخت بازی اش خواهید دید مثل China Town و Glengarry Glen Ross و فیلمهای دیگر!
Grim Fandango Remastered با بهبودهایی در گرافیک، موزیک و... در سال 2015 بازنشر شد.
به کمپانی LucasArts برمیگردیم. این کمپانی در طول فعالیت خود هرگز نتوانست حتی یک بازی AAA تولید کند و در نهایت توسط شرکت فیلمسازی مادر منحل شد! چنین سرنوشتی برای یک کمپانی که هدفش ساخت بازی است اما نمیداند چگونه اینکار انجام دهد چندان دور از انتظار نبود.
اما میراث LucasArts همچنان پابرجاست. کمپانی هایی مثل Telltale و Double Fine Productions که از کارمندان سابق آن تشکیل شدند. Telltale بازیهای مثل Sam & Max را به صورت اپیزودیک منتشر کرد که بیشتر شبیه به یک شوی پرطرفدار تلویزیونی درباره موضوعات مهم روز می باشد. بعد از آن طی یک انقلاب در گیمپلی (که هنوز هم چندان شبیه به یک بازی نیست و بیشتر برای روایت بکار می آید) Walking Dead را منتشر کردند که اینبار برخلاف تمام سالهای LucasArts به موفقیت تجاری رسید. این بازی نیز از روایت و داستان قوی که حتی از سریال تلویزیونی Walking Dead جلوتر میزند، بهره میبرد. و همینطور شامل دیگر اقتباس ها از صنعت کمیک/فیلم/سریال مثل The Wolf Among Usو Game of Thrones و Batman میپرادازند... گویا مدیوم را بکلی اشتباه آمده باشند!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تیم شفر و تیم برتون
