-
شبه علم
شبه علم یا دانشنما به ادعاها، باورها، یا کارهایی گفته میشود که به نادرستی با عنوان دانش ارائه داده میشوند ولی بر پایهی روش دانشیک نیستند. پیدایش بشقاب پرنده ها، طالع بینی، کفبینی، فال قهوه، ستارهبینی، و انرژیدرمانی نمونههایی از دانشنما هستند. دانش نما خوراک نوشتاری بسیاری از مطبوعات همگانپسند موسوم به مجلات زرد را میسازد.
تمیز علم از شبه علم
یکی از اهداف رشتهی فلسفهی دانش تشخیص نگرهها و روشهای دانشیک از روشهای نادانشیک میباشد. برای نمونه برخی از نگرهپردازان حوزهی فلسفهی دانش مانند کارل پوپر بر این باورند که یکی از معیارهای تمییز دانش از دانشنما ابطالپذیری ادعاهای مطرحشده میباشد. گزارههای دانشنما معمولاً ابطالناپذیر هستند، در حالی که ادعاهای دانشیک ابطالپذیرند.
نشانه های دانش نما
پروفسور روبرت پارک ۷ نشانه هشداردهنده برای دانشنما معرفی میکند:
فرار به رسانه: اصحاب دانشنما ادعاهای خود را یکراست به رسانههای گروهی میبرند. درستی دانش وابسته به آن است که هر کشف تازه، نخست به همتایان عرضه و توسط ایشان نقد شود. وجود ژورنالهایی دارای مرور همتا درست برآوردگار همین هدف است. اصحاب دانشنما اما این مرحله را دور میزنند و یافتهها و بافتههای خود را یکراست به رسانههای همگانی میبرند.
توطئه اندیشی: اصحاب دانشنما ادعا میکنند که نهادهای دارای قدرت و ثروت زیادی پشت علم رسمی قرار دارند و با توطئه و حق کشی مانع از ابراز وجود و ارائه یافتههای ایشان میشوند.
تکیه بر همهمه به جای پیام: دانشنما بر یافتههای اتفاقی که در اندازهگیریهای دانشیک وجود دارند (و بهترین نمودار آنها در پزشکی، اثر دارونماست) تکیه میکنند و با ترفندهای آماری کوشش میکنند که به جای پیام، همهمه را عمده کنند و به نتیجهگیریهای غیرمنطقی برسند. یافتههای به اصطلاح دانشیک ایشان مبتنی بر تغییرات تصادفی و یافتههای مرزی اتفاقی در مطالعههاست.
تکیه بر تکنگاری تجربههای شخصی: نقل تجربههای شخصی بهصورت تکنگاری ادعاها، راه زنده ماندن خرافات در عصر دانش تجربی بودهاست. از همین روست که میگویند: «کشف بزرگ علم تجربی نه واکسن بودهاست و نه آنتیبیوتیک، بلکه کارآزمایی تصادفی شده دوسوکور بوده است!» در پزشکی مبتنی بر شواهد از «دادهها» استفاده میشود نه از نقل مدعیات فردی. دانشنما اما افرادی را میآورد تا جلوی ما بنشینند و بگویند که مدعیات آنها را «شخصاً تجربه کردهاند».
تکیه بر قدیمی و باستانی بودن ادعا: اهالی دانشنما بر این ادعا تکیه میکنند که صدها و بلکه هزاران سال پیش، باور مورد ادعای ایشان رواج داشته و مورد تایید بزرگانی بودهاست و به درست یا نادرست از شخصیتهای قدیمی نامی یا مورد احترام برای تأیید خود نقلقول میآورند.
کار در انزواء: اصحاب دانشنما معمولاً در انزواء کار میکنند، شفافیت را برنمیتابند و یافتههای خود را نیز معمولاً در جمع خود و همایشها و رسانههای ویژه خودشان طرح میکنند.
طرح کردن قوانین تازه برای طبیعت: اصحاب دانشنما برای آنکه یافتهها و مشاهدههای ادعایی خود را توجیه کنند، «قوانین» تازه و بدیعی را برای طبیعت پیشنهاد میکنند.
علمی بودن
راه دیگر تمیز علم از شبه علم وجود امکان راستی آزمایی آن است.به این معنا که یک استدلال امکان بررسی و نقد را داشته باشد.برای نمونه فرض کنید ادعا می شود درون هر تخم مرغ قورباغه ای وجود دارد ولی اگر تلاشی برای مشاهده درون ،آن چه از راه شکستنش و چه از راه اشعه X ، انجام شود قورباغه تغییر ماهیت میدهد.این ادعا قابل بررسی و راستی آزمایی نبوده و از این جهت علمی نیست.به همین سبب حتی بعضاً تاریخ را دانش قلم داد نمیکنند چرا که امکان راستی آزمایی دقیق آن وجود ندارد. البته درکنار آن تاریخ تحلیلی با بکارگیری شیوه های مخصوص به خود این مسئله را جبران میکند.
قابلیت تکرار
راه دیگر بررسی علمی بودن یک پدیده امکان تکرار آن است.برای نمونه وقتی راجع به مسئله ای ادعایی صورت میگیرد صرف نظر از دقتی که برای رخ دادن آن صرف شده ،باید بتوان مجدداً به آن رسید.
از ویکیپدیا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
دنیای شبهعلم
اما در بیرون از مسیر رایج و گسترده علم و اندکی دورتر از آن حاشیههای مهآلود، دنیای خطرناک شبهعلم قرار دارد. رشد شبهعلم از یکسو نشانه این است که تا چه اندازه علم به مرجعی معتبر و قابل اطمینان بدل شده است که حتی سودازدگان ناچارند برای فروش کالای تقلبی خود، لباس آن را به تن کنند.
شبهعلم زمانی است که شما روش علمی را دور میزنید و سعی میکنید نتایج مورد نظر خود را بدون طیکردن مراحلی که روش علمی پیش پای شما میگذارد، در اختیار مردم قرار دهید. برای این کار لازم است از زبان واژههای علم وام بگیرید و یکی از خطرناکترین بازیهای اجتماعی را برای فریب دادن مخاطب و قبولاندن ایده یا دیدگاه خود به آنها انجام دهید و آن این است که واقعیت و دروغ را درهم بیامیزید. برای این کار سودازدگان و شیادان از واژههای آشنایی استفاده میکنند، اما آنها را در معانی دیگر ـ و گاهی بدون هیچ معنی ـ به کار میبرند. گروهی که ادعا میکنند به روشی فراطبیعی برای درمان بیماریها دست یافتهاند، وقتی با مخالفت جامعه علمی مواجه میشوند، وقتی نمیتوانند مسیرش را تبیین کنند و آن را از صافیهای سختگیرانه مسیر علم گذر دهند، جعل واژه میکنند و برای مثال نام کار خود را انرژیدرمانی میگذارند. مخاطب فکر میکند او درباره انرژی با همان مفهوم علمی حرف میزند، غافل از اینکه انرژی در دنیای علم تعریف مشخص و معلومی دارد و نمیتوان براحتی هر جایی آن را به کار گرفت. در طالعبینی وقتی میبینند دنیای ستارهشناسی و نجوم تا این حد پیشرفت کرده است، سعی میکنند ستارهبینی خرافی را برمبنای نیروهای گرانشی و میدانهای شگفتانگیز انرژی و تاثیر نیروهای کشندی توضیح دهند، بدون اینکه از نظر علمی چنین ارتباطی اثبات شده باشد.
شبهعلم خرافه دنیای مدرن است. روشی نو برای فریب مردم در دنیایی که علم مسیر زندگی ما را هموار میکند و به پرسشهای ما پاسخ میدهد. البته سودازدگان و شیادان برای سوءاستفاده از علم و توجیه شبهعلم به تاریخ هم متوسل میشوند. آنها از جلو بودن خود از زمانه میگویند و اینکه بله در زمان گالیله هم کسی او را جدی نگرفت! غافل از اینکه آنچه علم و شبهعلم را متمایز میکند، حرفها و ایدهها نیست، بلکه روش بیان و استدلال در موضوع است؛ اینکه شما مسیری را با قابلیت آزمایش برای عموم و قابلیت ابطالپذیری ارائه دهید. راههای مختلفی برای تفکیک سره از ناسره وجود دارد و یکی از آنها به کار گرفتن آزمون ابطالپذیری است. اما قبل از آنکه به این مرحله برسیم شناخت علم مدرن و روشهای علمی به ما کمک میکند تا هر چیزی را بدون سند و استدلال قبول نکنیم. برای اطمینان از درستی به منابع و مراجع قابل اطمینان مراجعه کنیم و تفاوت علم مدرن و علم قدیم را بشناسیم و شک کردن را به عنوان ارزشی جدید در ذهن خود نهادینه کنیم. شکگرایی که البته نه راه به هرج و مرج و آشوب میبرد که با کمک شناخت اعتبار منابع و مراجع در هر حوزهای شما را به سرچشمه وصل میکند و اجازه نمیدهد سرابهای واهی جای دریای خروشان و شفاف و ژرف علم را بگیرد.
منبع : قسمتی از نوشته پوریا ناظمی تحت عنوان علم و شبه علم ، برای خواندن کل نوشتار از لینک مستقیم زیر استفاده کنید :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-