چیزی هست ؟!

سلام دوستان
از بچگگی کم خونی داشتم / یه حالت غیر معمولی هم داشتم که گه گاه حدود دو سه هفته یه بار میومد سراغم و چشم راستم قسمت بالا و مایل به چپ شروع میشد اول رنگا قاطی میشدن و این اولین هشدار بود واسه یه درد وحشتناک . کم کم کلا نصف چشم راستم سیاه میدید کاملا و درد فوق شدیدی قسمت راست سرم(همیشه راست) شروع میشد که از درد شدید حالت تهوع بهم دست میداد و بعد از چند ساعت خود به خود خوب میشد .
ولی دیگه الان 3-4 سالی هست این اطفاق برام نیفتاده ولی گاهی مغزم به اسطلاح تیر میکشه ! نمیدونم عادیه یا نه ولی جدیدا یه جا گفتم همه زدن زیر خنده گفتن مگه مغز هم تیر میکشه :دی
الان با وجود اینکه افسردگی کهنه شده دارم و هنوز هم کم خونی دارم ( وقتی یهو بلند میشم چشام سیاهی میره سو تغذیه هم ندارم اشتهام عادیه ) گفتم شاید اینا به هم ربط داشته باشه یه مشکلی وجود داشته باشه

البته اون مشکل سردرد و ناتوانی در دید تو بچگی صد درصد جدی بوده و باید پیگیری میشده ولی از زیر توجه بیش از حد پدر و مادرم در رفته :|

یکی از دلایل این اتفاق می تواند کم خونی باشد ، خون وظیفه انتقال اکسیژن به اندامهای حیاتی بدن را از جمله مغز را دارد ، کاهش سطح اکسژنی که به مغز می رسد باعث نابودی سلول های خاکستری می گردد. و این اتفاق بیشتر در حالتی که فرد در زمین برای مدت طولانی قرار گرفته بیشتر دیده می شود که هنگام به بلند شدن ناگهانی چشمان او سیاه شده و احساس سنگینی در سر دارد.بهتر است ابتدا یک آزمایش خون بدهید تا میزان و سطح کم خونی شما مشخص شود تا بر اساس ان تحت نظر پزشک دارو مصرف کنید.

ممنون از راهنمایی ولی کم خونی رو که میدونم دارم آزمایش نمیخاد وقتی بلند میشم همیشه چشام سیاهی میره
سوالم در مورد اون سردرد شدیده خاصه که همراه با از بین رفتن نصف دیدم و از پشت چشمم شروع میشد به صورت مرحله به مرحله .+ تیر کشیدن . نرسیدن خون به مغز یا کم خونی ربطی به سردرد نداره

شما خودت ميگى كه بلند ميشى اين طور ميشه كه اين حاكى از كمبود اكسيژن رسانى به مغز است و ربط مستقيم به كم خوني دارد بهتر است يكبار به پزشك مراجعه كنيد


Gesendet von iPad mit Tapatalk

دقیقا منم راهنمایی دبیرستان که بودم همینو تجربه کردم مثلا وقتی به جایی نگاه میکردم کامل نمیدیدمش مثلا به عقربه ثانیه نگاه می کردم عقربه دقیقه رو نمیدیدم بعد ده دقیقه این منطقه زیادتر میشد تا کل چشامو درگیر میکرد. تقریبا مثل برفک تلوزیون بود بعد یک ربع هم بیناییم برمیگشت ولی چشم درد و سردرد شدیدی میگرفتم به پدرومادرمم میگفتم مسخره میکردنو میخندیدن:n20: جایی خوندم این یک نوع میگرنه مخصوصا حالت تهوع که داشتی احتمالا میگرن بوده(ببین تو فامیلاتون میگرن هست چون ارثیه) باز برو دکتر ایشالا که دیگه نیاد سراغت. اون کم خونیو هم با خوردن گوشت قرمز و عدس جبران سعی کن غذارو با ماست نخوری ماستو جدا میتونی بخوری بعدهم اینکه بعد غذا چایی نخور

نقل قول:

---

شما خودت ميگى كه بلند ميشى اين طور ميشه كه اين حاكى از كمبود اكسيژن رسانى به مغز است و ربط مستقيم به كم خوني دارد بهتر است يكبار به پزشك مراجعه كنيد

---

ممنون عزیز ولی اینو گفتم شاید ربطی به کم خونی داشته باشه . چون میدونم قضیه سردرد ربطی به اون نداره . تجربه نشونم داده موقعی که خون کم به مغز میرسه هیچ حس سردد یا بدی نمیگیری و فقط از دست رفتن بینایی و... شاید اگاهی واسه یه لحظس .
ولی مشکل من فقط از سمت چشم راست و بعد از دیدن نوار رنگی کلا حدود 30 دقیقه بعدش نصف بیناییم میرفت و سردرد شدید جوری که از سردرد حالت تهوع و افتضاحی بهم دست میداد . در این حین پاهامو بالا نگه میداشتم تا خونرسانی به مغز بهتر شه ولی تاثیری نداشت. فقط بعد چند ساعت خود به خود خوب میشد .
در مورد غذا هم گوشت و مرغ و ... زیاد میخورم البته بقیه خانواده اشتهاشون بیشتره و همیشه میگن غذا کم میخوری ولی به نظر من اونا زیاد میخورن :دی
میگرن هم اصلا تو خانواده مادری پدری نیست اگه باشه هم نمیدونم جزو فامیللای دور حساب میشن :دئ

نقل قول:

---

تقریبا مثل برفک تلوزیون بود

---

مال من انگار یه مایعی مثل ذره بین رنگ رو اروم بهم میریزه بعد خاکستری کامل میشد :دی

نقل قول:

---

بعد غذا چایی نخور

---

به این قضیه اعتیاد شدیدی دارم اصلا نمیشه کنترلش کرد از بچگی بوده :n03: