آینده ی مبهم مهاجرت به خارج
مهندس فرهاد کاشانی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی از نخبگان ایرانی-آمریکایی مقیم کالیفرنیا و مدیر سابق کنترل کیفیت شرکت IBM می باشد که از دهه ی 90 ریاست هیأت مدیره ی انجمن متخصصین ایرانی دره ی سیلیکن (سیلیکان ولی Silicon Valley) را نیز بر عهده داشته است
دارای سه مدرک مهندسی است و چندین دوره کوتاه مدت مدیریت را در دانشگاههای استنفورد، هاروارد، کرنل و دانشگاه کالیفرنیا گذرانده است
در سن 25 سالگی به مدیریت عامل شرکت خصوصی صنعتی و مهندسی ایرانی سیمیران رسید که چندی بعد ملی شد. بمدت 13 سال قائم مقام ارشد و قائم مقام مدیر عامل در چند شرکت الکترونیک در "سیلیکان ولی" بود و کارخانجاتی را در مکزیکو، تایوان، آلمان، هلند و انگلیس علاوه بر امریکا و در زمانهای مختلف مدیریت می کرد که سپس وی از طرف شرکت مادیران برای همکاری به ایران دعوت شد.
طی دهه ی اخیر به انتقال تجربیات، فناوری های نو و کارآفرینی در ایران روی آورده که تاسیس چند شرکت در ایران از جمله شرکت آریادیزل (نمایندگی کامیونهای رنو Renault Trucks) و شرکتهای حوزه ی سخت افزار، کامپیوتر و الکترونیک نمونه ی فعالیتهای وی است
تالیفات وی در زمینه ی مدیریت منتشر شده و نیز مقالات گوناگون وی راجع به فناوریهای نوین برای چند دهه است که در ماهنامه های علمی و فنی ایرانی مانند مجله ی ماشین، نوآور و غیره مورد اقبال خوانندگان است ...
به عقیده وی مدیر خوب هم در "سیلیکان ولی" و هم در "جاده مخصوص" چه در صنعت کامپیوتر و چه در صنعت کامیون می تواند موفق عمل کند و مدیر ضعیف نیز هم در ایران و هم در امریکا در هر صنعتی که فعالیت کند ناموفق خواهد بود
او سه کلید از کلیدهای مهم موفقیت را اینطور بیان می کنند:
- داشتن هدف، اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت
- داشتن استقامت و روحیه پیگیری اهداف
- ارتباطات
یکی از تعاریف مدیریت از نگاه وی: "مدیریت یعنی هنر انجام بیشتر با کمتر"
مهاجرت يا خير؟
سالها پيش خودم فكر مي كردم كه ما در ايران با مهاجرين افغاني رفتار خوبي نداريم، به آنها اجازه كار نمي دهيم، به بچه هايشان شناسنامه نمي دهيم، به آنها هيچگاه تابعيت ايران را نمي دهيم و هنگاميكه ما به اروپا و امريكا مهاجرت مي كنيم انتظار داريم كه همه چيزهايي را كه خودمان به افغان ها نداديم آنها به ما بدهند.
هنگاميكه بحران سوريه آغاز شد و سوري ها عازم تركيه و يونان شدند تا به اروپا مهاجرت كنند دولت هاي اروپايي به رهبري خانم آنگلا مركل به اين مسئله روي خوش نشان دادند و همين روي خوش باعث شد كه ناگهان صدها هزار نفر از تمام دنيا سر از تركيه و يونان دربياورند و ناگهان اروپايي ها متوجه شدند كه چه اشتباهي كرده اند.
همزمان كشتارهاي فرانسه، بلژيك و امريكا توسط مسلمانان ناگهان مردم اروپا و امريكا را به اين فكر انداخت كه اين مهاجرين اكثراً مسلمان مانند بمب ساعتي مي مانند كه هر لحظه مي توانند منفجر شوند. حتي فرزندان آنها كه در اروپا و امريكا به دنيا آمده اند باز هم ممكنست دسته گل به آب داده و به مردم كشوري كه مهماندار خانواده اشان بوده حمله ور بشوند. اين مانند مار در خانه پروراندن است. مار هيچگاه اهلي نمي شود و هر لحظه مي تواند صاحب خود را بگزد. نتيجه اين مهاجرت هاي بي رويه، بيكاري مردم محلي به قيمت دادن كار به مهاجرين بوده و اين خوراكي شده براي آقاي دانالد ترامپ در امريكا و شهردار سابق لندن كه به دنبال خروج بريتانيا از كشورهاي اتحاديه اروپا بود كه بالاخره اين اتفاق هم افتاد. بريتانيايي ها مايل نيستند كه اتحاديه اروپا به آنها دستور بدهد كه چند مهاجر از كدام كشور بگيرند و حاضر شده اند از تمام منافع عضو اتحاديه اروپا بودن گذشته و خود را از شر مهاجرين ناخواسته خلاص كنند.
حالا برگرديم به موضوع اول. آيا بايد به افغان ها تمام شرايط شهروندي را بدهيم؟ فكر كنيد كه با تمام شرايط نامناسبي كه برايشان فراهم كرده ايم سه ميليون حاضر شده اند به كشور ما مهاجرت كنند. اگر قرار بود به آنها شناسنامه و بيمه و تابعيت هم بدهيم تمام افغانستان به ايران مهاجرت مي كرد.
ناگفته نماند كه افغان ها افراد بسيار سخت كوشي هستند كه تمام برج هاي الهيه و فاضلاب تهران را ساخته اند و كار ما ايراني ها را آسان كرده اند همانطور كه مكزيكي ها نيز در امريكا تمام كارهاي سطح پايين را انجام مي دهند و افراد سفيد پوست را تنبل كرده اند افغان ها نيز تمام كارهاي سخت را در ايران انجام مي دهند و اگر قرار بود يكروز همه دست از كار بكشند خيلي از كارها دچار مشكل مي شدند.
جان كلام اينكه مهاجرت براي ما مهاجرين خوب بوده و ممكنست به زندگي بهتر و مرفه تر رسيده باشيم ولي آيا اين مهاجرت ما براي كشورهاي پذيرنده هم خوب بوده است؟ آيا مردم اين كشورها ما را دوست دارند؟ از قسمت دوم آن چندان مطمئن نيستم. وقتي يك خانواده چند نسل امريكايي در سيليكان ولي نمي توانند يك خانه معمولي بخرند چون چيني ها و هندي ها و ايراني ها با پول هاي زياد قيمت ها را بالا برده اند آيا انتظار داريم كه ما را دوست داشته باشند؟ فكر نكنم. همين افراد هستند كه افراد ضد مهاجر مانند دانالد ترامپ و از مخالفين ديويد كامرون و آنگلا مركل را حمايت مي كنند. چند دهه آينده زمان خوبي براي مهاجرين بخصوص مهاجرين مسلمان نخواهد بود زيرا مهاجرين مسلمان از ديد اروپايي ها و امريكايي ها بعنوان افراد خطري محسوب مي شوند.
ما از ايران به امريكا مهاجرت كرديم كه همسايه امريكايي ها باشيم ولي تمام همسايه هايمان چيني و هندي از آب درآمدند. ايران كه به هند و چين نزديك تر بود. چرا آمديم اينجا؟ يك جوكي هست كه مي گويند يك هندي در بغل خانه يك امريكايي خانه اي مي خرد و روزي كه به هم معرفي مي شوند هندي به امريكايي مي گويد ببين من هم مثل تو هستم. تو كار مي كني من هم كار مي كنم. خانم تو كار مي كند و خانم من هم كار ميكند تو تحصيلات عاليه داري و من هم تحصيلات عاليه دارم! در آخر مي گويد مي دوني چيه؟ من حتي از تو بهترم! امريكايي مي پرسد چرا؟ مي گويد چون همسايه من امريكايي است ولي همسايه تو هندي است! بجاي هندي مي توانيد چيني، ايراني، پاكستاني يا هر مليتي را بگذاريد مهم معناي آن است.
آنروزهايي كه يك ايراني در امريكا مانند خاويار كاسپين كمياب بود و بنظر بانمك و با لهجه شيرين مي آمد تمام شده است. آن داستان ها مال سال هاي پنجاه و شصت ميلادي بود. الان يك خارجي بخصوص از جنس خاورميانه اي آن بنظر يك جنس مزاحم مي آيد حتي اگر قوانين به آن انواع مصونيت را بدهد اگر آقاي ترامپ انتخاب بشود و مطمئن باشيد كه قوانين را هم عوض مي كند و ممكنست حتي روزي بگويد پول هاي اينها را هم به نفع خود ضبط كنيد. هيتلر هم بر پايه عقايد ناسيوناليستي شروع كرد و بعد دمار از روزگار يهوديان درآورد كه اكنون هم آنها دارند همان بلاها را سر فلسطيني ها مي آورند. البته دلتان زياد براي فلسطيني ها هم نسوزد زيرا اعراب در نهايت طرف يكديگر را دارند و در جنگ ايران و عراق مشخصاً آنها در طرف اعراب بودند و حتي سرباز هم به جنگ با ايران اعزام كرده بودند.
آيا كشورهاي مهاجرپذير مانند امريكا مي توانند فرق ايراني و عرب را تشخيص بدهند؟ جواب اينستكه هر وقت شما توانستيد فرق كره اي از ژاپني را تشخيص بدهيد آنها هم فرق ما و اعراب را تشخيص مي دهند و تازه اگر هم تشخيص بدهند اينروزها عرب و ايراني براي آنها هر دو از يك جنسند. اگر شما بدانيد كه كوچه اي است كه همه افراد آن از شما متنفرند آيا در آن كوچه خانه مي خريد؟ الان مهاجرت خاورميانه اي ها به اروپا و امريكا همان حكم را دارد. كشورهايي مانند كشورهاي اروپاي غربي حتي اروپاي شرقي ها را هم قبول ندارند چه برسد مردم تركيه كه بزور مي خواستند خود را به اتحاديه اروپا تحميل كنند و انگليس قبل از اينكه چنين اتفاقي بيفتد حساب خود را از حساب بقيه اروپا جدا كرد كه مجبور نشود به پيشنهاد بروكسل كه مقر فرماندهي اروپا در آنجاست مهاجر بگيرد. مطمئناً اروپايي هايي كه اكنون در انگليس زندگي مي كنند ولي انگليسي نيستند آينده روشني ندارند و ممكنست در نهايت مجبور به بازگشت به كشورهاي خود بشوند. اين موج ترامپيسم بزودي امريكا و تمام اروپاي غربي را دربرخواهد گرفت.
ما خارجيها مثل طوطي هاي خوش سخن بوديم كه وقتي به باغي بنام خارج رفتيم خارجيها از ديدن ما لذت بردند و به ما دون و آب هم دادند تا اينكه يك مرتبه متوجه شدند كه ما يكي دو تا نيستيم و تمام باغشان را اشغال كرده ايم و باغ را هم به كثافت كشيده ايم. آنها ديگر ما را دوست ندارند.
http://www.farhadkashani.com/index.php/2012-05-20-10-44-46/2013-05-15-10-23-54/895-immigration-or-not
محتوای مخفی: about
