فیثاغورس فیلسوف

فیثاغورس در حدود سال(570 / پ.م) در جزیره "ساموس" واقع در دریای اژه به دنیا آمد.از همان دوران کودکی نشانه های نبوغ در او مشاهده می شد.او سی سال ازعمرخویش را به سفر در سرزمین هایی چون مصر،ایران وهند گذراند. این دوران همزمان باحکومت کوروش وداریوش هخامنشی بود. اودر سن پنجاه سالگی به زادگاهش بازگشت اماپس از مدتی مجبور به ترک آنجا ومهاجرت به بندر "کروتونا"،بر سر راه سیسیل شد.فیثاغورس در آنجا مدرسه وانجمنی سرّی بنیان گذاشت.شخصیت وگستردگی دانش او موجب شدصدهامرد وزن به او روی آورند.
اودویست سال پیش ازافلاطون اصول تساوی زن ومرد را اعلام داشت وعملاٌآن را اجرا نمود . با این وجود او زن ومرد را متفاوت می دانست و برای هر یک وظایف متفاوتی در نظر می گرفت . به اقرار همگان زنان فیثاغورسی عالی ترین نمونه زنان یونان بودند.
انجمن فیثاغورس
کسانی که مجاز به ورود به انجمن فیثاغورس می شدند، موظف به پذیرش واجرای اصول وقوانین خاصی بودند،ازجمله:
- پرهیز از خوردن گوشت حیوانات وتخم مرغ وحبوبات.
- ممنوعیت کشتن حیوانات بی آزاروقطع درختان.
- ممنوعیت قربانی کردن حیوانات.
- پوشیدن جامه ساده .
- جایز نبودن سوگند،چراکه رفتار هرکس باید به گونه ای باشد که مردم سخنان او را بدون نیاز به سوگند بپذیرند.
درانجمن فیثاغورس یک مرام اشتراکی برقراربود ، مرد وزن بایستی در استفاده از همه امکانات یکدیگر شریک باشند.برنامه درسی انجمن شامل ریاضیات نظری وهندسه نظری به منظور تقویت قوه تفکر واستدلال،نجوم وموسیقی بود.
هرفردموظف بود کارهایی را که در طول روز انجام داده است ،مورد داوری قراردهد وبه محاسبه نفس خویش بپردازد.فیثاغورس خود با دقت تمامی این مسائل را رعایت می کرد.ا وردایی سفید وتمیز بر تن می نمود واز نوشیدن شراب در طول روز پرهیز می کرد. به همین دلیل مورد احترام ومحبوب تمام شاگردانش بود.

آراء وافکارفیثاغورس
-عدد ومناسبات عددی :
همان گونه که امروزه از مناسبات وروابط ریاضی برای بیان روابط عناصر ومواد در علم شیمی و فیزیک و مسائل مربوط به نجوم و فلسفه استفاده می شود،فیثاغورس تناسبات ریاضی وعددی را در همه جا موجود می دید وعدد را ذات وبنیاد ابدی همه اجزای هستی می دانست.کشف قوانین هندسی از جمله تساوی زوایای داخلی مثلث و کشف نسبت های عددی میان اصوات موسیقی را به او نسبت می دهند.او از موسیقی برای درمان امراض عصبی وایجاد تعادل روانی در افراد استفاده می کرد.
-فیثاغورس را نخستین کسی می دانند که قائل به کرویت زمین شد. او جهان وسیارات را به اعتبارنظمشان"کوسموس"،(دارا� � نظم وهماهنگی)می دانست.
ظاهراً واژه"فیلسوف" را نخستین بار او به کار برد.او می گفت:"درجهان هیچ کس دانشمند(سوفیست) نیست،بلکه کسی که در پی دانش باشد دانش دوست است." از این رو او خود و امثال خود را فیلسوف (دوستار دانش) می خواند.
- -عقیده تناسخ
فیثاغورس نفس را شامل سه جزء می دانست :عاطفه،شهود وعقل ودر این میان تنها عقل رامختص انسان می دانست؛ که امری جاودان به شمار می آید.او عقیده داشت که نفس انسان پس از مرگ در برزخ پاک شده ودر جسم دیگری حلول می کند واین جریان تاابد ادامه خواهد داشت؛مگراینکه بایک زندگی کاملا پرهیز گارانه این دایره تناسخ قطع شود.اوهدف زندگی را نیل انسان به فضیلت وهماهنگی رامنشأ فضیلت می دانست.
-سیاست و حکومت
فیثاغورس دموکراسی را به باد انتقاد گرفت ومعتقدبود حاکم باید از بین فیلسوفان انتخاب شود.تلاش او این بود که زمام امور به دست او وپیروانش افتد،همین امر موجب شد او وبسیاری از پیروانش به دست اصحاب قدرت وطرفدارانشان کشته شوند.
در پایان باید یادآورشد که مذهب فیثاغورس یک نهضت اصلاحی بود.دراختلاف تاریخی تعقل و اشراق،فیثاغورس جانب اشراق را گرفت. اورا می توان بنیانگذار فلسفه وعلوم دراروپا دانست.:»


منابع: 1-تاریخ فلسفه غرب:راسل،ج 1،ترجمه:نجف دریابندری. 2-تاریخ تمدن :ویل دورانت،ج 2(یونان باستان)
3-سیر حکمت در اروپا: محمد علی فروغی