كشورهاي در حال توسعه و تجارت آزاد

تا اونجا که من میدونم ، تحقیقات نشون میده این کار به نفع کشور در حال توسعه هست ... حداقل در مورد ایران این مسئله مطالعه شده ... در تئوری های تجارت بین الملل هم حالت هایی وجود داره که تجارت کاملا به نفع کشور کوچک طرف تجارت هست (کوچک به معنی توسعه نیافته یا در حال توسعه نیست ، بلکه به معنی توانایی حجم تولید بر اساس منابع هست ، ولی میشه در نظر گرفت در حل توسعه ای ها معمولا از این نظر کوچیک هم هستن)

نمیشه گفت تجارت آزاد بطور کامل توصیه میشه ، چون هیچجا همچین توصیه ای نشده ... درسته که تجارت آزاد یک وضعیت طبیعی هست (همونطور که آزادی بعنوان یک مفهوم ، وضعیت طبیعی و حق قلمداد میشه) ولی از نظر اجتماعی و مخصوصا بواسطه وجود مرز های جغرافیایی و سیاسی ، دیگه این مسئله به ناچار نقض میشه ... مثلا در مورد محصولات کشاورزی اکثر کشورهای دنیا ، بر خلاف ایران تجارت آزاد ندارن و در بازار کشاورزی هم بشکل خاصی دخالت های گسترده دارن مثل یارانه ...

برای اینکه بفهمیم چرا تجارت آزاد مفید هست در نظر بگیرید صنعت خودرو در ایران رو ، اگر تعرفه های واردات خودرو لغو بشه ، تولیدکنندگان داخلی قطعا دست از تولید میکشن ، این یعنی بیکار شدن کارکنان این صنعت . اما مسئله به اینجا ختم نمیشه ، تجارت یک مسئله ی دو طرفه هست (در شکل ساده البته ، در شکل پیچیده تر در دنیای واقعی یک مسئله ی چند طرفه) به این معنی که شما می خری و درامد خارجیان رو زیاد میکین ، اونها هم این درامد رو از شما خرید میکنن ، این یعنی ما تولید خودرومون کم شده ولی در عوض در صنایع دیگه که قایلیت صادرات داریم تولیدمون باید زیاد بشه چون تقاضا براش بیشتر شده. این یعنی باید کارکنان بیشتری رو بکار بگیریم و قاعدتا اون بیکاری اولیه باید محو بشه ... این وسط شاید به نظر برسه ما نوع تولیدمون فقط عوض شده ولی وضعمون بهتر نشده ، ولی اینطور نیست. در فرایند تجارت ما بهبود رفاه و تولید اجتماعی رو داریم ، به این صورت که اولا ما خودرو های بهتری رو میخریم و رفاه بیشتری ازش میبریم و دوما کارکنان صنعت خوردو که اونجا بهره وری پائینتری داشتن میرن به صنایع با بهره وری بالاتر ...