...................
Printable View
...................
من زیاد اهل مطالعه نیستم :n02: که بتونم کتابی بهتون معرفی کنمنقل قول:
ولی خب برای اینکه بتونید در هر جمعی که هستید(چون نمیدونم سنتون چقدر هست) حرف برای گفتن داشته باشید اینه که سعی کنید خودتون رو در جریان روز قرار بدید.
مثل در مورد بازی فوتبالی که شب گذشته دیدید و یا خبر جالبی که شب قبل توی اینترنت خوندید میشه در هر جمعی صحبت کرد.البته با توجه به جمع باید موضوع رو انتخاب کنید ولی باید سعی کنید موضوع یک چیز عام باشه که تقریبا برای هم جذاب باشه
البته اینم بگم شنونده بودن هم چیز بدی نیست.و میشه خیلی از تجربایت را از این طریق بدست اورد
سلام دوست عزیز من یه مدت طولانی فقط گوش می کردم الان هم زیاد نمی نویسم و خیلی از وقتم رو به استفاده از مطالب دیگران می ردازم وقتی کسی مثل شما کمک می خواد میام ببینم می تونم که می تونم با هر بیانی بهش کمک کنم یا نه موفق باشید:n26:
دلیلش این هست که شما اساسا با اون افراد جرف مشترکی ندارید وقتی در جمعی باشید که با اشخاص دارای علایق مشترک
و یا نگرش مشترک باشید مطمین باشید ناخواسته و ناخوداگاه شروع به صحبت خواهید کرد .
.
برو بیرون توی محیطهای مختلف
نمتونی ؟
برو فیس بوک توی پیج های مختلف
نمتونی؟
برو نت توی سایتهای خبری ، تیترهای مختلف
نمتونی؟
بزن بی بی سی اخبار
نمتونی ؟
بزن شبکه یک اخبار
نمیتونی ؟
روزنامه بخون
نمیتونی؟
کتاب از طرز فکرهای مختلف مثلا (هم تفسیر المیزان بخون هم شریعتی بخون ، هم صادق هدایت بخون ، هم نیچه بخون ، هم داوکینز و...) ، درباره ی موضوعات مختلف بخون (هم شعر بخون ، هم آموزش کامپیوتر ، هم باغبانی و ... )
نمیتونی ؟
توی همون جمعی که هستی ، گوش کن ببین چی میگن ، حرفهای خودشون رو با یه جمله بندی جدید دوباره به خودشون ارائه بده دوتا مسئله جدید هم مطرح کن اونا نظر بدن ...
نمتونی ؟
خیلی آروم مسیر بحث رو عوض کن به اون سمت اون موضوعی که توش حرف بیشتری واسه گفتن داری ، مثلا دارن از فوتبال حرف میزنن بچسبون سردار رویانیان بعد سردار رو بچسبون به کار قبلیش بعد برو توی بحث دیگه ، یا مثلا دارن از سیاست حرف میزنن برو تولد احمدی نژاد بعدش درباره ی خود نارمک حرف بزن ، بعد درباره مناطق دیگه تهران دو سه خط بگو بعد عوض کن برو توی بحث گردشگری و کجا چه خاطره ای داشتی ...
نمیتونی ؟
نقش داور رو توی بحث اجرا کن ، بگو این درست میگه به خاطر این قسمت از حرفا ، اونوقت طرف مقابلش برمیگرده دفاع میکنه ، بعدش این دفاع و اون دفاع ، این حمله اون حمله ، شما فقط داور میشی ...
خخخ مثلاً میخوای بگی ضرب المثل بلدی :n08:نقل قول:
آیم ساری بخاطر شوخیم:n01:
من با نظر [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در مورد اینکه خودتون رو در جریان روز قرار بدید کاملاً موافقم و اینکه تمایلات و علایقتون رو کمی گسترش بدید و ببینید اون افرادی که براتون مهمن و دوست دارید با اون ها صمیمی تر بشید بیشتر به چه مسائلی علاقمند هستن و شما هم سعی کنید اگه تمایلاتی در اون زمینه ها دارین بیشتر اطلاعات کسب کنید. ( یعنی ایجاد حرف مشترک = بانو )
ولی یک نکته ای که خودم بهش دست پیدا کردم اینه که باید شیوه نشون دادن دوست داشتن رو یاد بگیرید ، یعنی شیوه ابراز علاقه به افرادی که دوسشون دارید .. فامیل دوست آشنا هم دانشگاهی ... هرکسی به یک نوعی.. افرادی رو که بهشون علاقه دارید از دست ندید چون در آینده حسرت اینو میخورید که چرا باهاش صمیمی تر نبودید و بهش نشون ندادی که چقدر واست مهمه تو زندگیت .
سلام
مرد باید ساکت باشه تا وقتی کسی باهاش کاری نداره حرف نزنه ، تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد اگه از هنرت اینقدر مطمئنی که یکی تو جمع پانشه دربارش اظهار نظر کنه و بکوبتت دهن وا کن وگرنه بازم سکوت و ......
من همیشه تو جمع کم حرف میزنم بخاطر اینکه دیدم زبان سرخ سر سبز را ..... آدم رو بیشتر تو دردسر میندازه .
بازهم اگه توان سخن گفتن نداری توانایی ساکت بودن رو داشته باش .
کلا ساکت بودن خیلی خوبه اما خجالتی بودن خیلی بده ، یکی از ائمه یا پیامبرها درست یادم نیست میگه که "پررو باش اما بی ادب نباش"
خجالتی که باشی حقتو عین هلو میخورن اگه هم بی ادب باشی بقیه ازت بدشون میاد .
بعدشم چهارتا اخبار دیشب رو تکرار کردن و دوتا تجربه جدید که پیدا کردی رو با بقیه درمیون بذاری که دیگه کاری نداره اینجوری حوصله سربر هم نیستی مثلا شروع کن :
- دیروز داشتم تو سوپرمارکت خرید میکردم دیدم یارو فروشنده گفت 400 تومن خورد ندارم چی بدم ، مشتری هم گفت یه آدامسی کیکی چیزی بده ، دیدم دوتا آدامس شیک بهش داد ، یادش بخیر قبلا آدامس شیک دونه ای 10 تومن بود تازه توش 6 تام داشت طعمشم یه نیم ساعتی تو دهنت می چرخید الان اینا آدامس نیستند کچ میریزن توش تازه هم کردنش 200 تومن هم توش 4 تا دونه حبه کچ گذاشتند ، راستی گفتم کچ یاد دبستان افتادم چقدر کچ بهم پرت میکردم ، بدبخت معلم وقتی وارد کلاس میشد مـه کلاس رو برداشته بود ، مثل الان نبود که کلاس ها تخته هوشمند داشته باشن ، 4 نفری تو یه میز می نشستیم بعد تازه موقع امتحان هم وسطمون کیف میذاشتیم دوتا مون هم میرفتند زیر میز ، خوراک تلقب بودا و .......
میدونی همین حرفا چقدر نوستالوژی داره و طرف رو جذب میکنه تازه اونم شروع میکنه به تعریف خاطره و کلی باهم صحبت میکنید بعد حرف از گرونی و کیفت اجناس و ورشکست شدن کارخونه ها و ....... دیگه باید با انبر از هم جداتون کنند .
- شنیدی یه اــره بخاطر اینکه نسل یه نوع ببر منغرض نشه گذاشته ببره 30 تا از گوسفنداشو بخوره ، ببین هنوزم تو این دوره زمونه دهقان فداکار پیدا میشه و ........... ، بعد اونوقت بعضیا میان 300000000000000000000000 میلیارد رو هاپولی میکنند یه آب هویج هم روش ، راستی حواست هست با بالا رفتن دلار اون رقم 3-4 برابر شده و .....
اینجا دیگه بحث کشیده میشه به اخبار سیاسی که انتها نداره و ........
حرف زدن که کاری نداره ، مهم اینه که حرف و عملت یکی باشه ، یوقت بکسی قول ندی بعد یادت بره یا تو رودروایسی یه چیزی بگی بعد پشیمون بشی خلاصه حرف زدند همونقدر که خوبه ، زبون نیاز به مراقبت هم داره چون حرفا عین پرنده میمونند وقتی از قفس دهن آزاد بشن دیگه گرفتنی نیستند .
شما چند سالته؟
اولا که سکوت چیزه بدی نیست...
دوما شما وقتی با دوستان صمیمیتون هم هستید ساکت هستید؟!
...................