Printable View
ســلام....
متاسفانه بخاطر کم خردی خودم همیشه فکر میکنم شعر گفتن کار دخترانه ایی هست..بخاطر طبع لطیف ترشون......//
تاپیک دلنوشته ها بود فکر میکنم وقتی تفکیک شد که هرکاربر شعر های خودش رو بزاره خوشم نمیومد..فکر خوبی نبود..البته نظر من اصلا مهم نیست..مدیرا تصمیم گرفتن دستشونم درد نکنه..
ولی وقتی یکی مثل من چرت مینوشت توی تاپیک قاطی شعر های خوب بقیه بچه ها میشد و به چشم نمیومد...
اما خوب فعلا که وضع چنین هست و چرت نوشته ها یک جا به چشم میاد..پس با عینک وارد شوید و مراقب چشماتون باشید../:n02:
من تورا کشتم....
من تورا کشتم وقتی اومده بودی به دیدنم....
من تورا کشتم وقتی با چشمانت زل زده بودی به چشمای من....
تا شاید حرفی بزنم....بگم حرفای نا گفتم رو...
من تورا کشتم زمانی که ناگهان وارد زندگی من شدی........
من تو را کشتم نه با خیانت ..یا دروغ....
من تو را کشتم نه با تهمت .یا که پول.....
با یه دمپایی من تو را کشتم.............
چون به تو میگن سوســک...............
هیچکسی نمیدونه چرا باید تو رو کشت...
من نمیشناختمت..
شاید خوب بودی..شاید بابا بودی....مامان بودی...
شاید یه بچه ی بازیگوش بودی.....
شاید هم دزد یا قاتل بودی.........
اما هرچه بودی...بدون اینکه بشناسمت..بدون اینکه آزاری رسونده باشی...من تو را کشتم..
نمیدونم شاید چون نمیشناختمت...یا تا حالا ندیده بودمت...
یا برای اینکه فکر میکنن باید کشت تو رو.
من تو رو کشتم....
محتوای مخفی: من تورا کشتم
شنیده بودم خاک سرده.....
این روزها انگار هوا سرد است که زنده زنده فراموش میکنیم یکدیگر را...///
======================
درخت ِ پشت پنجره اتاق من، تو هم تمایلی به بهاری شدن نداری..مثل من..؟؟
89/12/29
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
======================
چه سخت...صبح رو به شب میدوزم.../
89/12/17
این روزهـــا گویا مهربان تر شده است.........7 ام بود.....7 لبخند طلــبــتش .../
بجای هر 2 ماه....هرماه برایم نامه میفرستد.
اما مختصر......
کوتاه تر.........
انگار او هم حرفی هایش برای من تمام شده است...کاغذ اش را کوچکتر کرده...
حرفهای 2 ماه اش را در یه ماه خلاصه کرده...................../
گـِـلِه ایی ندارم...همین که به فکر ام هست کافـــی است.../
به پشت نامه اش نگاه میکنم با خط همیشگی اش با رنگ نارنجی برایم نوشته طرح هزاران لبخند./
لبخندی میزنم./
لبخندی میزنم و نامه هاش را پرت میکنم روی نامه های دیگر اش...
قبض دوره ی
92/3/15
یــــــــه عمـــــر حرفای دلم رو به در گفتم تا دیوار بشنوه........
اما...../
نه در شنید و نه دیــوار.................................... ....................
پنجره شنید و شکــست...................................... ...............
../../89
نه تـــــلخ ام...نه شیرین../
مزه ی بی تفاوتی می دهم این روز ها.../
جنس حالم مرغوب نیست.
لطفا" روز دیگر برای خرید بیایید.../
90/2/2
از آن روز کاری کردی....../
که دستانم لال شده اند./
91/1/8
مرغ هم خوبــــ است.
چه فرق میکند..وقتی عاشقم باشی.../
چه طاووس باشد در هند........./
چه مرغ خانه ی بی بی خانوم.../
چه ناز و اشوه های طاووس........./
چه قد قد های بی محل مرغ........./
چه چشنواره رنگ های پر هایش....../
چه کثیفی پرهای مرغ ِ بی بی........../
در چشم من زیبایی.....طاووس منی.....
طاووس هند را نمی خواهم.../
....................................اشوه هایش..../
.................................................. ..اندام زیبایش.../
.................................................. ...................تکبر اش.../
برای هندی ها /
مرغ میخواهم...مرغ هم خوب است
جور اش هم میکشم....
چه در چین و ماچیم...../
چه در خانه ی بی بی.../
92/6/20
زره ام را بـــیاور مـــــــــــادر
فردا جنــگ سخــتـــی دارم
از دشمــن باکــــی نیــست
زره ام را به پشـــت مــیبندم
دوست از پشت خنجر میزند
91/10/13
درست میگفت....
توی دنیای مجازی میشه با گریه نوشت و با اسمایل خنده گذاشت.../:n02:
92/6/26..ساعت00:00