شروعی دوباره
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بالهایم را میگشایم در تنهایی
در سکوت
بر لب آن بامی که پرید
همایی که دیگر اکنون نیست
و در تابش آفتاب امید
بر دشت سوخته و بی آب و علف
درختان بیدی میرویند
که از استقامت میگویند
پل رود خشکیده نم داده
هنوز هم یادی از آب در سر دارد
تک درخت خشک شده
بوی شکوفه میدهد
نان خشک بوی تنور داغ
موی سپید سخن از جوانی میگوید
و چشمان نابینا از زیبایی خدا:40:
در این میانه من در این بازار دنیا
نه پولی و متاعی دارم
در خورجین خالی من
تنها
میوه امید را میتوان یافت
By M O B I N