معنی از اینور:زمانی هست که یکی از دست خیانت عشقش خیلی ناراحته و تصمیم به خودکشی میگیره
فکر میکنی اگه از لحاظ دیداری و ظاهری آدمها یکجور باشن زندگی چطور میشه؟ میدونم که اگه دل ها باهم یکی و یک رنگ باشن فقط یک عشق خاص بین اونها وجود داره.متوجه میشی چی میگم اگه اون مخفی کاریهاتو پنهون نکنی.میدونی قلب هم اگه بره یا از یکی دور بشه شبیه اشکیه بیافته دیگه برنمیگرده.اینقدر میدونم که اگه درد عمیقی به دل نزنن دل هم پاره پاره و شکسته نمیشه.میتونی کار سردی زمستون وقتی هوا خیلی سرد میشه رو درک کنی؟ اینجا منظور مصداق سوزش سرما هست یا کند شدن زمان تیک تیک ساعت و فکر کردن زیاد وقتی که روزهای تابستون طولانیه کلا منظور زیادی فکر کردن به چیزی است.میدونم اگه باز هم با تو یا با کس دیگه ای هم ارتباط برقرار کنم بازم دیگه اون دل و حال و هوای قدیم نیستم.اگه شاهرگم رو بزنم میدونی دارم خودکشی میکنم؟ یعنی از دست ناراحتی میخوام دیگه خلاص بشم.خط آخرم سید بنده خدا داشت با من درد و دل میکرد چیز خاصی نمیگفت. :31:
وحالا پشت و روی شعر:
میدونی سید چی میشه اگه شعر اینوری شه ؟
میدونی جونم چی میشه اگه قصدم همین شه ؟
میدونی خون چی میشه اگه یک وقت رها شه ؟
میدونم دل خوب نمیشه اگه بازم وصله ای شه !
میدونی فکر زمان تیک تیک چی میشه اگه تابستون هم طویل شه ؟!
میدونی کار سردی زمستون چی میشه اگه سرما هم شدید شه ؟!
میدونم دل پاره نمیشه اگه نزنن به ریشه !
میدونی قلبم یه اشکه اگه که بره برنگشته !
میدونی چی میشه اگه مخفی کاری ناپدید شه !
میدونم که یه عشقه اگه که دلها یکی شه !
میدونی زندگی چی میشه اگه چشمامون یه رنگ شه ؟
از اینور:زمانی هست که یکی داره عزیزترینش رو بخاطر عمل جراحی از دست میده...
میدونی اگه راضی بشم بر سر عزیزترینم چی میاد؟ میدونی اگه رگ رو اشتباه وصل نکنن و رها کنن میدونی خونریزی داخلی چی میشه؟ میدونم اگه بازم رها نشه و دل رو هم به خوبی پیوند بزنند بازم امیدی نیست. الان میفهمی تیک تیک دستگاه ضربان قلب و زنده بودنش چقدر اهمیت داره و سخته دقت کردن به اون اگه طول روز هم مثل تابستون زیاد باشه؟ میدونی کارهای سخت زمستونی رو با سرمای شدید چطور به تنهایی باید انجام بشه؟ میدونم اگر به ریشه قلب نزنن دل پاره نمیشه.میدونی قلبم اگه وایسه دیگه بر نمیگرده؟ شبیه اشکی که بیافته دیگه برنمیگرده.این رو زمانی میفهمی که دکترها سریع به آدم بگن و قضیه مردن رو پنهون نکنن.میدونم اگه یکی از این دل ها به درستی کار کنه چقدر حال و خوشحالی و عشق داره.فکر میکنی الان چه بر سر زندگیت میاد اگه فقط از نظر تنها بعد ظاهری نگاه کنی؟ ( یا میتونه باشه : ) الان اگه بازم توی چشماتون اشک جمع بشه آیا بازم میدونی زندگی چی میشه؟ میمیره یا نه؟
فکر کنم کل تفسیر من با وقتی که شما خوندید فرق کنه.من که منظورم شبیه همینا بود اگه بد متوجه شدین از بی تجربگی من و اشتباه نوشتنم بود. ببخشید. خیلی سعی کردم بهتر بنویسم ولی باز میدیدم از اون ور شعر یا خراب میشه یا به شعر نمیاد.بیشتر نتونستم کلمات بهتر رو اضافه کنم.خوشحال میشم نظرتون رو بدید.
فقط میخواستم ابتکاری کرده باشم البته اگه کسی قدیم نکرده باشه.ممنونم تا اینجا تحمل کردین.
همچنین با تشکر از دوست عزیزی که در این باره کمک فراوانی به من کرد!