چه بيماريهايی از طريق هوميوپاتی درمان می شوند؟
هوميوپاتی يک طب کامل می باشد و محدوده عمل آن نه تنها شامل بيماريهای طب رايج بلکه مشکلاتی را هم که حتی به ظاهر بيماری تلقی نمی شوند را هم در بر می گيرد( اخلاق نامناسب-عرق کردن بيش از اندازه ...)
ديدگاه اصلی در اين طب بازسازی و هوشيار کردن سيستم حياتی بدن به گونه ايست که خود بدن با امکاناتی که در اختيار دارد بيماری را حل کند( در مورد چگونگی اين درمان در نوشته های بعدی توضيح داده خواهد شد)
نمونه ای از بيماريهايی که از طريق هوميوپاتی می توان به درمان قطعی رسيد در ذيل ارائه می شود
پوست: جوشهای صورت و بدن (مقاوم به داروهای شيميايی) .پسو ريازيس.-خارش -کهير...
گوش و حلقو بينی: -آلرژی فصلی-زخم و آفتهای مکرر دهان-بدبويی مزمن دهان-سينوزيت مزمن-ترشحات پشت حلق دائم-صدا های اضافه در گوش-کاهش شنوائي -گرفتگيهای مزمن بينی
سر و گردن: سردردهای مزمن-ميگرن-احساس های خاص در سر (سنگينی.بزرگی .سوزش...)
سينه و قلب:دردهای مزمن-طپش قلب-دردهای قلبی-مشکلات قلبی مقاوم به درمان-سرفه های مزمن-نفس تنگی- آسم
گوارش:درد و زخم معده- نفخ معده و روده-یبوستو يا اسهالهای مزمن-تهوع و استفراغهای مکرر(مانند دوران بارداری)...
اعضا بدن: دردهای مزمن در دست و پا- روماتيسم-سرد يا داغ بودن غير طبيعی دست و پا- عرق زياد و غير طبيعی در کف دست و پا-خواب رفتن دست و پا- کمر دردها- درد سياتيکی-فلجيها
زنان: دردهای قائدگی شديد-مشکلات جنسی-خونريزيهای زياد -عفونتهای زنانگی مزمن و مکرر
اعصاب و روحيه: افسردگيها-اضطرابها-ترسها-اخلاق و عادات نامناسب-عصبانيتهای شديد و سريع -فراموشکاری-آزردگی از افکار گذشته يا حال- تيک عصبی-خجالتی بودن-...
تومورها-سرطان ها(با توجه به شرايط بيمار)- پارکينسون-ام اس -بيماريهايی که در پزشکی کلاسيک حتی اسمی ندارند!
ليست فوق تنها نمونه ای از قدرت عمل هوميوپاتی می باشد و شايد بهتر باشد بيماريهای خاصی در اين زمينه نام برده نشود
اما در تمام موارد فوق رسيدن به تشخيص هوميوپاتی شرط اول درمان است چرا که يک هوميوپات بايستی با دقت بسيار علائم مختلف را در کنار يکديگر قرار دهد و تنها با يک دارو بيمار را به شفا برساند که در عمل اين مسئله به فاکتور هايی بستگی داردهمچون: همکاری کامل بيمار در دادن شرح حال (حتی ريزترين مسائل)و عدم مخفی کردن خصوصيات جسمی و اخلاقی-دقت و تجربه و علم بالای هوميوپات ...
فراهم شدن شرايط فوق در صد موفقيت را بسيار بالا می برد
البته در مورد بيمارانی نيز که داروهای بسيار استفاده می کنند(به خصوص داروهای کورتون دار نظير پردنيزولون- دگزامتازون-...)روند درمان سخت می شود که بايد بسته به شرايط اقدام به درمان نمود (مشورت قبلی با هوميوپات)
ميزان موفقيت درمان در هوميوپاتی
شايد اولين سوالی که برای يک بيمار در مراجعه به هوميوپات مطرح می شود ميزان موفقيت و احتمال بهبودی وی است .
بصورت يک اصل می توان گفت که هر بيماری که نيروی حياتی وی از بين نرفته باشد می تواند از هوميوپاتی انتظار بهبودی داشته باشد. در حقيقت با توجه به اينکه هوميوپاتی با تحريک سيستم ايمنی بدن عمل می کند اگر سيستم ايمنی و کلا ساختار بدن دچار نابودی مفرط و غير قابل برگشت شده باشد اميد به بهبودی به شدت کاهش می يابد مانند مراحل انتهايی سرطان-و يا بيمارانی که عضو يا اعضايیاز بدن را از دست داده اند و به عبارتی ناقص شده اند (کليه-کبد-...) که تشخيص آن وابسته به نظر پزشک هوميوپات است گرچه در اين موارد هم از طريق هوميوپاتی می توان با کاهش دردها و ايجاد آرامش و کاستن از داروهای شيميايی عملا به بيمار کمک بسيار می توان کرد
اما در عمل موانع ديگری نيز ممکن است پيش بيايد که البته قابل برطرف نمودن هستند
۱)همانطور که در فصل مصاحبه هوميوپاتی ذکر شد نحوه گرفتن اطلاعات مربوط به بيماری اهميت زيادی دارد و هر عاملی که در آن اختلال ايجاد کند باعث کاهش درصد موفقيت می شود
بيمار بايستی تمامی نکات مربوط (و بعضا غير مربوط از نظر خودش)را صادقانه عنوان کند تا هوميوپات به نزديکترين تشخيص برسد مشکل زبان(گويشهای متفاوت)-خجالت کشيدن از گفتن واقعيات-بی اعتمادی به پزشک هوميوپات-کم حرف بودن ذاتی بيمار-حضور اطرافيان بيمار در مصاحبه-و عدم آشنايی کافی بيمار از آنچه که هوميوپات بايد بداند .همگی باعث کاهش موفقيت می شوند چه بسيار پيش می آيد که بيمار به علل فوق مطلبی را در جلسات اول نمی گويد و بعد از گذشت چندين جلسه ناموفق(يا بهبودی کم) با گفتن نکات کليدی در تشخيص تازه به درمان کامل می رسد که اين امر باعث طولانی شدن درمانش شده است
۲)داروهای شيميايي: در بسياری از بيماران به علت درمان آلوپاتی بيمار در حال مصرف داروهای شيميايی می باشد در اين حال هوميوپات بايستی تا جای ممکن اين داروها را قطع و يا کاهش دهد چرا که با درمان هوميوپاتی ايجاد اختلال می کند در مواردی که داروها مسکن هستند و بيمار وابستگی حياتی به دارو ندارد(انواع ضد دردها-داروهای اعصاب-...)عموما از ابتدا قطع می شوند ولی در مواردی که بيمار به شدت وابسته به دارو شده و قطع آن می تواند خطرناک و يا غير قابل تحمل باشد ناچارا درمان هوميوپاتی همزمان با داروی شيميايی شروع می شود (داروهای فشار خون-داروهای قلبی-تشنج-آسم-...)تا با نتيجه گيری تدريجی بتوان داروی شيميايی را کاهش و در نهايت قطع نمود
در اين حال واضح است که موفقيت درمان کاهش و طول درمان افزايش می يابد
در نظر بگيريد که مصرف داروی هوميوپاتی مانند يک موسيقی ملايم باشد که فقط در صورت شنيده شدن اثر ميکند در اين حال اگر سروصدای ديگری در محيط باشد(داروی شيميايی)مطمئنا مانع از شنيده شدن موسيقی ملايم می شود( هر چند که شنيده شدن نيز غير ممکن نيست)گاهی بيماران تصور می کنند که با وجود مصرف داروهای شيميايی که به شدت به آن وابسته هستند امکان درمان هوميوپاتی وجود ندارد اما با يد گفت عليرغم سخت تر شدن درمان می توان با نظر پزشک معالج درمان را شروع کرد و در نهايت نتيجه گرفت
نکته مهم ديگر اينکه به دلايل مختلف ممکن است پزشک هوميوپات در جلسه اول درمان به نتيجه نرسد و در دفعات بعد با کامل کردن اطلاعات به تشخيص درست برسد و لذا بيمار نبايد با اولين نتيجه منفی از هوميوپاتی نا اميد شود و گاهی نيز ممکن است مانند هر پزشک ديگری پزشک هوميوپات شما . به تشخيص نرسد در اين هنگام معمولا هوميوپاتها نظر مشورتی خود را در مورد بيماران از يکديگر می پرسند. همانگونه که با شکست درمانی مثلا در درمان بيماری استخوان توسط يک ارتوپد نمی توان ارتوپدی را زير سوال برد همانگونه نيز نمی توان به صرف شکست درمانی بيمارانی معدود. کل هوميوپاتی را بی اعتبار دانست چه بسا با مراجعه به پزشک هوميوپات ديگری مسئله به آسانی حل شود
۳) انتظار درمان در نزد بيماران نيز نکته مهم ديگريست که گاه به اشتباه شکست درمانی تلقی می شود. در واقع بسياری از بيماريها با توجه به سير کند شکل گيری آنها مدت طولانی برای حصول به درمان نياز دارند و گاه شروع اثر درمانی حتی چند هفته بعد شروع می شود و يا به کندی و در ابتدا به شکل نامحسوس است که همين امر باعث می شود تا بيمار از درمان نااميد شود .بارها برای من پيش آمده که برای اثبات بهبودی در بيمار ناچار به يادآوری مشکلات بيمار (با مرور پرونده وی) شده ام که در اين حال تازه بيمار متوجه تغييرات و بهبودی خود می شود
طول درمان در هوميوپاتی بسيار متغيير می باشد و بسته به نوع بيماری و حاد يا مزمن بودن آن از چند ساعت تا چند سال متغير است . شايد به عنوان يک معيار کلی بتوان مدت زمان در گيری بيماری را برای حدس زدن در مورد طول درمان در نظر گرفت. به عبارت ديگر هر چقدر که بيماری فرد مدت طولانيتری وی را در گير کرده باشد مدت مورد لزوم برای درمان طولانی تر است برای نمونه بيماری با قدمت بيش از ده سال احتمالا چندين ماه برای درمان نياز داردالبته شدت بيماری و همينطور مصرف يا عدم مصرف داروهای شيميايي نيز در تعيين اين مدت اهميت دارند. البته بايد گفت که بيمار با اولين بار مصرف دارو(تشخيص صحيح) بهبودی را مشاهده می کند که اکثرا تا حد رهايي کامل از آلام بيماريست اما با گذشت زمان اثر دارو (حدودا يک ماه ) علائم بيماری باز می گردد البته با شدتی کمتر از قبل با تکرار داروی هوميوپاتی و تغييرات لازم در قدرت دارو بيمار با مصرف بار دوم دوباره خوب می شود و اين تجويز مرتب صورت می گيرد (مثلا ماهانه) و در هر بار برگشت بيماری خفيفتر می شود و بعد مدت اثر درمان طولانی تر می شود برای مثال بيمار دو ماه يا چهار ماه خوب است و در نهايت ديگر بيماری عود نمی کند. عدم مصرف داروی روزانه آنگونه که در پزشکی کلاسيک معمول است باعث می شود که بيمار حتی اين مدت را چندان حس نکند و در طی اين مدت از زندگی لذت ببرد(در هوميوپاتی معمولا داروها در فواصل طولانی مدت و بيشتر ماهيانه مصرف می شوند)
۴) شرايط زندگی بيماران نيز نقش مهمی در سرعت و کيفيت درمان دارد بدين شکل که اگر بيمار بطور مداوم تحت تاثير اثرات سو بيماريزا باشد واضح است که درمان به کندی پيش می رود و گاه عود می کند عواملی همچون محيط پراسترس در خانه يا محل کار و حضور مستمر مسائل روحی و يا آب و هوايي نامساعد همچون مانعی در مقابل روند درمان عمل می کنند و بايد همزمان سعی در کاستن و دوری از آن شرايط داشت
در نظر بگيريد که شما يک ماشين را که تصادف نموده است کاملا تعمير کنيد و خيلی زود دوباره آن ماشين تصادف کند و هر بار تعمير آن تصادف ديگری را شاهد باشد در اين حال حتما بايد قبل از پرداختن تنها به خرابی ماشين در پی علت آسيبهای مکرر به آن و رفع علت برآمد
بطر کلی ميزان موفقيت هر هوميوپات بسته به تجربه و علم وی متفاوت است ولی بطور کلی از ۵۰٪ تا۹۰٪ متغير است که با توجه به اينکه عموم بيمارانی که نزد هوميوپاتها می آيند عملا از پزشکی کلاسيک جوابی در خور نگرفته اند و لذا بيماران صعب العلاج محسوب می شوند می توان اين درصد موفقيت را بسيار قابل توجه دانست
من وهمکارانم هر روزه شاهد شفای بيمارانی هستيم که اکثرا هيچ اميدی به درمان قطعی نداشته اند . هيچ چيز به اندازه نجات جسم وروان يک انسان از درد و مشقت ارزشمند نيست
مقاله : همه چيز درباره هوميوپاتي
تا چند قرن پيش كه هنوز داروهاي شيميايي اينقدر فراگير نشده بودند مردم خود را با خوردن دارو هاي گياهي يا خوردن غذاهاي مكمل درمان مي كردند. در آن زمان عطاري ها هم محل فروش ادويه و بعضي مواد غذايي بودند هم داروخانه.
انواع عرقيات گياهي هم در طب سنتي ايران جايگاه خاصي دارند. از همين جا مي توان به اهميت غذا در بازيابي سلامت از دست رفته پي برد. با اين حال امروز بيشتر ما در صورت ابتلا به بيماري هاي جزئي يا حاد به پزشكان معمولي مراجعه مي كنيم و از خودمان با داروهاي شيميايي پذيرايي مي كنيم.
اما راه هاي ديگري هم براي درمان بيماري هاي تازه از راه رسيده يا مزمن وجود دارد. يكي از فراگيرترين روش هاي درماني در سراسر دنيا هوميوپاتي است كه اتفاقاً پزشكان معمولي خيلي به سختي مي توانند آن را جايگزين مناسبي براي كار خود بدانند.
در هوميوپاتي ماده اي كه نشانه هاي بيماري خاصي را ايجاد كرده با دوز پائين به مريض مي خورانند كه باعث فعال شدن سيستم ايمني خود بدن مي شود و بدن به طور طبيعي خود را درمان مي كند.
هوميوپات ها تقريباً فلسفه اي مشابه دكتر تغذيه را دنبال مي كنند كه سركوب نشانه هاي بيماري با دارو به هيچ وجه قلب بيماري را هدف نمي گيرد و تا زماني كه منشاء عدم تعادل در بدن باقي مانده باشد، بيماري ادامه پيدا مي كند.
ممكن است پس از مصرف دارو هاي شيميايي نشانه هاي بيماري ناپديد شوند اما در بيشتر موارد عدم تعادل پس از مدتي به شكل ديگري ظاهر مي شود.
هوميوپات ها تمامي مشكلات و ناراحتي هايي را كه بيمار دارد با انجام آزمايش هاي وقت گير و دقيق در نظر مي آورند.
اين كار در عصر تخصص ها- كه هر متخصص فقط به يك ناراحتي خاص مي پردازد- هنر گمشده اي است و عجيب به نظر مي رسد. آنها سپس درمان هوميوپاتي واحد و جامعي را كه با كل نشانه هاي بيماري همخواني داشته باشد انتخاب مي كند.
اين درمان هاي طبيعي از گياهان، مواد معدني و ساير تركيبات طبيعي تشكيل شده اند كه طي فرآيندي مرحله به مرحله با رقيق كردن مكرر و تكان دادن محلول آماده شده اند.
در اين روش تركيباتي ارائه مي شود كه سيستم ايمني خود بدن را تحريك مي كند. معمولاً دارو را تنها يك بار به بيمار مي دهند و صبر مي كنند تا تاثير درازمدت آن آشكار شود.
امروزه هوميوپاتي در بسياري كشورها مانند انگلستان، فرانسه، سوئيس، آلمان و هند پذيرفته و رايج است با اين حال هوميوپاتي هم مانند تغذيه درماني در بسياري كشورها هنوز شناخته شده نيست.
اگرچه به علت موفقيت بسيارش در درمان بيماري ها به سرعت در حال رشد است به خصوص كساني كه داروهاي مرسوم به آنها كمكي نكرده هر روز بيش از پيش به هوميوپاتي روي مي آورند.
معمولاً هوميوپاتي براي افرادي كه بيماري هاي مزمن دارند بسيار تاثيرگذار است كه بيماري هاي جسمي طولاني مدت يا مشكلات عاطفي و نيز بيماري هايي كه دوباره و چندباره بازگشته اند را هم دربرمي گيرد. اينكه پزشكي، بيماري را درمان ناپذير تشخيص داده باشد باعث نمي شود كه هوميوپاتي نتواند همان بيماري را علاج كند.
هوميوپاتي حتي به كساني كه بيماري خاص آنها دقيقاً تشخيص داده نشده هم كمك مي كند.
هوميوپاتي بر پايه سه اصل عمل مي كند:
اول آنكه مشابه، مشابه اش را درمان مي كند؛ مثلاً اگر نشانه هاي سرماخوردگي در بيمار شبيه به مسموميت با جيوه باشد، جيوه بهترين درمان هوميوپاتي است.
دوم دوز حداقل؛ درمان بسيار بسيار رقيق به كار گرفته مي شود كه معمولاً يك واحد از ماده درماني و يك ميليارد واحد آب است.
سوم درمان واحد است يعني مهم نيست كه چند نشانه در بيمار وجود دارد تنها يك درمان به كار گرفته مي شود و آن درمان تمامي نشانه هاي بيماري را هدف مي گيرد.
همين اصول پايه در درمان هاي پيچيده آلرژي هم ديده مي شود كه در آن ماده ايجادكننده آلرژي در دوز پائين به بيمار داده مي شود يا در واكسيناسيون كه مهمترين بخش ويروس به بيمار تزريق مي شود تا سيستم ايمني او را در برابر آن ويروس خاص فعال كند.
چرا هوميوپاتي؟
هوميوپاتي دومين سيستم دارويي پرطرفدار در جهان است. محبوبيت اين روش در آمريكا در دهه اخير سالانه ۲۵ تا ۵۰ درصد رشد كرده است. توجه به اين روش از چند عامل سرچشمه مي گيرد:
- هوميوپاتي به شدت موثر است، هنگامي كه درمان درست اعمال شود نتيجه سريع، كامل و هميشگي است.
- هوميوپاتي كاملاً مطمئن است. حتي كودكان خردسال و زنان باردار هم مي توانند بدون ترس از عوارض جانبي از آن استفاده كنند. حتي درمان هاي هوميوپاتي را مي توان همراه با ساير داروها بدون ايجاد عوارض جانبي ناخواسته مصرف كرد.
- هوميوپاتي طبيعي است. در درمان هاي هوميوپاتي معمولاً مواد طبيعي به كار گرفته مي شوند.
- هوميوپاتي در هماهنگي با سيستم ايمني بدن عمل مي كند برعكس داروهاي شيميايي پيچيده كه سيستم ايمني بدن را سركوب مي كنند. مثلاً داروهاي ضدسرماخوردگي، عطسه كه عكس العمل طبيعي بدن به سرماخوردگي و تلاش بدن براي پاكسازي ريه ها است را مختل مي كنند.
- درمان هاي هوميوپاتي اعتيادآور نيستند. هنگامي كه بيمار احساس بهبودي كرد مي تواند از مصرف آنها دست بكشد. اگر هم بهبودي حاصل نشد به اين معني است كه احتمالاً درمان هوميوپاتي اشتباهي را در پيش گرفته است.
- هوميوپاتي روشي جامع است. همه نشانه هاي بيماري را يك باره برطرف مي كند به عبارت ديگر علت بيماري را هدف مي گيرد نه نشانه هاي آن را. همچنين مي توان مطمئن بود نشانه هايي كه با هوميوپاتي درمان مي شوند دوباره باز نمي گردند.
اما مشكلي هم هست
دو مانع عمده، به كارگيري هوميوپاتي را براي درمان بيماري ها محدود مي كند: نسخه دادن براي درمان درست و دقيق هوميوپاتي كمي بيشتر از مداواي عادي طول مي كشد.
از طرفي فقط درمان دقيق مي تواند نشانه هاي بيماري را برطرف كند. هيچ درمان هوميوپاتي استانداردي مثلاً براي سردرد وجود ندارد.
درماني كه پي مي گيريد بايد دقيقاً با سردرد مشخص شما همخواني داشته باشد اينكه كجاي سرتان درد مي كند، چه چيزي باعث آن شده، چه جور دردي دارد، چه چيزي آن را تشديد مي كند، چه چيزي آن را بدتر مي كند، حالت روحي شما و چه نشانه هاي ديگري احساس مي كنيد همه و همه دخيل هستند.
نكته ديگر اينكه معمولاً در محدوده خاصي از درمان هوميوپاتي به كار گرفته مي شوند و پيدا كردن درمان خارج از اين محدوده كمي مشكل است؛ همانطور كه اگر داروي شيميايي لازم يكي از ۳۰ داروي رايج نباشد داروخانه دار به سختي مي تواند آن را پيدا كند.
تئوري درمان مشابه با مشابه به سال ۴۶۸ تا ۳۷۷ قبل از ميلاد باز مي گردد اما تا پيش از كارهاي ساموئل هانه مان (۱۸۴۳ ۱۷۵۵) كاربرد عملي نداشت.
هانه مان در آزمايش هاي خود دوزهاي مختلف از تركيبات مختلف را روي خود و داوطلب سالمش امتحان و تاثير آن را جزء به جزء يادداشت مي كرد.
او براي اطمينان بيشتر تركيبات را به شكل بسيار بسيار رقيق درست مي كرد و به اين ترتيب به يكي از جنبه هاي شگفت انگيز هوميوپاتي پي برد. هر چه درمان هوميوپاتي رقيق تر باشد درمان بيماري موثرتر خواهد بود.
هوميوپاتي درماني جامع است. براي همين براي آنها كه به درمان هاي معمولي عادت كرده اند كمي عجيب به نظر مي رسد چون آنها براي مشكل پوستي يك دارو مي گيرند، براي سردردشان دارويي ديگر و براي بي خوابي هم دارويي ديگر.
مثلاً سرماخوردگي معمولي ويروسي دارد كه اثرات بي شماري به وجود مي آورد و در افراد مختلف تفاوت جزيي دارند. پس افراد مختلفي كه دچار همان ويروس مي شوند ممكن است نشانه هاي كاملاً متفاوتي داشته باشند. به همين دليل است كه براي هر بيمار بايد با تحليل خاص و دقيق خود تجويز شود تا از همه نشانه ها يك باره خلاص شود.
سيميليوم ماده منحصر به فردي است كه اگر به شخص سالم داده شود درست همان نشانه هاي بيماري را در او به وجود مي آورد كه بيمار دارد.
علاوه بر نشانه هايي كه بايد در هر مورد براي يافتن درمان هوميوپاتي درست باشد دقت هم بسيار مهم است. مثلاً حدود ۵۰۰۰ نوع سردرد داريم كه درمان هر يك براساس اينكه چه موقع درد بروز كرده، نوع درد، درد در كجاي سر است، چه چيزي آن را تشديد مي كند و چه نشانه هاي ديگري همراه آن است، فرق مي كند.
دوز و قدرت درمان
همه هوميوپات ها بر دوز و قدرت درمان براي تشخيص خاص توافق نظر ندارند و تشخيص دوز درمان به حساسيت بيمار و خود آن درمان خاص بستگي دارد.
اما اصل كلي اين است كه بيماري هاي مزمن بايد با دوز بالاتر بين ۳۰ تا ۲۰۰ و بيماري هاي تازه با دوز كمتر حدود ۶ درمان شوند. به هر حال استثناهايي هم وجود دارد به خصوص وقتي نشانه هاي بيماري با رويداد خاصي آغاز شده اند لازم است ابتدا بدن با وارد كردن دوز بالا تحريك شود و سپس درمان با دوز پايين تر ادامه يابد. دوزهاي پايين بيش از دوز بالا در هوميوپاتي كاربرد دارند.
قانون عمومي ديگر اينكه داروهاي قوي هوميوپاتي تنها هنگامي بايد به كار گرفته شوند كه اطمينان داشته باشيم درمان صحيح است بنابراين هميشه درمان با دوز پايين تر شروع مي شود و سپس اگر بهبود آغاز شود ولي كامل نباشد قدرت درمان را بالا مي برند.
داروهاي هوميوپاتي بايد به بدن پاك وارد شوند. مثلاً در زمان درمان با هوميوپاتي بايد از بوهاي تند مانند نعنا (حتي در خميردندان) و قهوه پرهيز شود. هر وقت احساس كرديد نشانه هاي بيماري بهتر شدند خوردن داروهاي هوميوپاتي را قطع كنيد.
نشانه هاي مهم
از آنجا كه هوميوپاتي براساس مجموعه نشانه هاي بيماري عمل مي كند بايد تمامي اين نشانه ها را در نظر آورد. بيشتر ما ناراحتي هايي داريم كه مدت ها با ما بوده اند و حتي ديگر به آنها توجهي نداريم مثل سردي پاها.
بايد به همه اين نشانه ها توجه كرد حتي بايد مواردي را كه بيماري تلقي نمي شود هم در نظر گرفت مثل خارش مداوم پشت گوش.
در كنار ناراحتي ظاهري كه داريد (مثل سردرد) بايد به موارد زير هم توجه كنيد:
- حالت روحي (مثل ترس و هيجان)
رنگ، حالت و ترتيب دفع
- چه چيزي نشانه خاص را بهتر يا بدتر مي كند
- هر نشانه دقيقاً كجا واقع شده
- هر نشانه براي نخستين بار چه موقع شروع شد و چه چيزي باعث آن شد
الگوي خواب
- به چه چيزي حساس هستيد (مثل نور، سرما، گرما، باد، لمس، انتقاد)
هوميوپاتي در خانه
به كار گرفتن درمان هاي هوميوپاتي در خانه بي خطر است چرا كه هيچ عوارض جانبي خطرناكي به دنبال ندارد. تصوري درباره ساير درمان هاي جايگزين مثل طب گياهي، مكمل هاي غذايي يا طب گياهي چيني هم هست كه همه اينها در خوددرماني كاملاً بي خطر هستند چون «طبيعي» هستند.
اما در مورد هوميوپاتي موضوع فرق مي كند. در اين مورد چون همه چيز بسيار بسيار رقيق است خطري بيمار را تهديد نمي كند در حالي كه اگر بعضي درمان هاي گياهي يا مكمل هاي غذايي با دقت به كار گرفته نشوند خطرات طولاني مدت به جا مي گذارند.