2 پيوست (پيوستها)
تاپیک اختصاصی پابلو پیکاسو
پابلو پیکاسو ( نقاش، پیکره ساز، طراح، چاپگر، و سفالگر اسپانیایی،1881-1973 ).به دلیل جستجوگری، نوآوری، پرکاری، و اثرگذاری بر معاصران مهمترین هنرمند سده ی بیستم به شمار می آید. فرزند یک معلم طراحی بود. اصول هنر آکادمیک را زیر نظر پدر و در آکادمی بارسلون به سرعت فرا گرفت. از همان دوران نوجوانی استعداد شگرف خود را در طراحی و نقاشی نشان داد. نخستین بار آثارش را در شانزده سالگی به نمایش گذاشت(1897).
شور نوجویی او را به پاریس کشانید، و مدتی را به تناوب در پاریس و بارسلون گذرانید (1904-1900).پس از آن تا پایان زندگانی در فرانسه اقامت گزید.در پاریس با روشنفکران پیشتازی چون آپلینر، ژاکب و گرترود استین آشنا شد، و از دستاوردهای هنرمندان برجسته ی آخر قرن بهره گرفت و در ابتدا به سیاق تولوز- لترک صحنه های زندگی پاریسی را به تصویر کشید.
در دوره های "آبیفام" و "گلفام" (1906-1901) استقلال هنریش را بروز داد. سپس تحولی دورانساز در هنر او با پرده ی دوشیزگان آوینیون (1907) آغاز شد، و در تجربه های کوبیسم ادامه یافت(1914-1907). (براک، در این تجربه ها پا به پای او حرکت کرد) چندی بعد به رم رفت (1917)، و با گروه باله ی دیاگلیف به همکاری پرداخت.
در همین سالها آثاری کلاسیک گرایانه به موازات آثار کوبیست آفرید. بدون آنکه بیانیه سوررئالیستها را امضا کند در نخستین نمایشگاه آنان شرکت کرد (1925). اوضاع بحرانی اروپا، جنگ داخلی اسپانیا و اشغال فرانسه توسط آلمانی ها، بر موضوع و محتوای هنر او اثری عمیق گذاشتند و عناصر اساطیری و نمادین در آثارش رخ نمودند (پرده ی گرنیکا -1937، نمونه شاخص هنر تمثیلی او در این دوره است). به عضویت حزب کمونیست فرانسه درآمد(1944).سپس پاریس را ترک کرد(1946) و به ترتیب در آنتیب ، والریس و وونارگ [فرانسه] اقامت گزید.
آثار او پس از جنگ مشتمل بودند بر تک چهره های خانوادگی، برداشتهای آزاد از نقاشی استادان گذشته (ولاسکس، دلاکروا،کوربه، مانه) و نیز شمار زیادی طرح، باسمه، و سفالینه. او تا واپسین سال زندگی طولانی خود از کارکردن باز نماند.از ویژگی های پیکاسو این بود که همواره در جذب تأثیرات مختلف قابلیتی استثنایی از خود نشان میداد، و نیز هیچگاه خود را به سبک، اسلوب و وسیله هنری معینی مقید و محدود نمی کرد. او در زمانی کوتاه تقریباً همه دستاوردهای هنر ربع آخر قرن نوزدهم را در کارش آزمود، و در آغاز دوره آبیفام(1904-1901) به سبک مستقلی دست یافت. آثار این دوره عمدتا به مضمون های بینوایی، رنج و مرگ می پردازند. رنگ های محدود و شکل های ساده شده این نقاشیها حالتی اندوهناک به آنها می بخشند( مثلا تنگستان در ساحل دریا- 1903) اما نقاشیهای دوره گلفام(1906-1905) از تنوع رنگی بیشتر، ظرافت بیان و روحیه ای گشاده برخوردار هستند ( مثلاً خانواده ی تردستان -1905)
جنبش فووها در پیکاسو اثر مستقیم نگذاشت ولی باعث تقویت آزمایشگری او شد. او با بهره گیری از هنر بدوی (مجسمه های کهن ایبریایی، و در صورتکها و تندیسهای آفریقایی)، و نقاشی سزان در راهی تازه قدم گذارد. پرده ی دوشیزگان آوینیون تلاش آگاهانه پیکاسو برای استنتاج از پژوهشهایش را منعکس میکند، و گامی بلند در جهت رهایی از قید سنت طبیعت گرایی به شمار می آید. او در این پرده از صور اقرارآمیز و ابداعی از هنر سیاهان – که مقید به سنت بازنمایی ظواهر طبیعی نبود - بهره گرفت و زمینه تجربه های بعدیش را هموار ساخت. کوبیسم از تلفیق این آزادی صوری با مفهومی که سزان از انضباط ساختار پیش نهاده بود، توسط پیکاسو و براک ابداع شد.
در نقاشیهای " کوبیست تحلیلی "- به رغم خرد شدن و ادغام شکلها در فضا – هموز نقشمایه ها قابل تشخیص اند ( مثلاً تکچهره ولار - 1910).به تدریج " کوبیسم ترکیبی "، اشیای واقعی (چون روزنامه، کاغذدیواری و جز اینها) در ساختار تصویر حل می شوند (مثلاً ویلن – 1913)؛ و این بدان معنا است که نقاشی نه واقعیت طبیعت، بلکه واقعیت خاص خود را اعلام می کند. گرچه پیکاسو مراحل آزمایشگری کوبیست را پشت سر نهاد، در سالهای بعد همچنان آثاری ملهم از کوبیسم آفرید که اوج آن، پرده ی سه نوازنده (1921) بود.
پیکاسو در " دوره ی گلفام " گرایشی به اصول کلاسیکی نشان داد؛ و محتملاً دیدارهایش از ایتالیا این گرایش را تشدید کرد. او طی چند سال مضمونها و پیکرهای کلاسیکی را به روش خود به کار گرفت (1925 - 1919) به تدریج، پیکرهای ایستا و سترگنمای او صورتی غریب و مشوش یافتند و با عناصر تمثیلی ( چون ورزه گاو ) در آمیختند. دلمشغولی تازه پیکاسو ابداع صور خیالی و نمادینی بود که از خصلت بیانی قوی برخوردار باشند. او در آثار این دوره (1945 -1934)، از تلفیق خطهای منحنی پیچان با شکلهای زاویه دار، جلوه های مهیج و بیانگر پدید می آورد. درونمایه بسیاری از آثارش نوعی درام تخریب بود که در نمادهای برگرفته از گاوبازی ارائه می شد. صور تمثیلی پرده ی گرنیکا نیز از همین نمادهای کهن اسپانیایی سرچشمه گرفتند.
گرنیکا با فاجعه ی بمباران شهرکی به همین نام در اسپانیا ارتباط دارد؛ با این حال، هیچ صحنه ای از واقعه در آن بازنمایی نشده است. نوعی شبکه بندی کوبیست در ساختمان تصویر به چشم می خورد. در مرکز ترکیب بندی اسبی شکم دریده را می توان دید که در حفره ی دهانش علامت شیهه ی درد مجسم شده؛ و در سمت چپ، گاوی بی حرکت همچون فاتحی مغرور ایستاده است؛ نشانه های بیم و درد و مرگ در اینجا و آنجا پراکنده اند.زنی پریشان و بیمناک، همچون پژواک فریادی، از بالا به درون می آید و با چراغی که در دست دارد، صحنه را روشن می کند. حالت غیرطبیعی و متشنج صحنه، به واسطه ی ساختار فضای تصویری بارزتر شده است. مناظر داخل و خارج، پاره های نور و تاریکی، و خطهای تیز و منحنی در هم آمیخته اند. این همه، بعدی تمثیلی به تصویر می دهد. ولی این پرده، نه توصیفی نمادین از یک رویداد واقعی و مشخص، بلکه افسانه ای تصویری مبتنی بر واقعیت است. صورت خیالی است که تمامی چشم انداز دهشت را آشکار می نماید؛ و از این رو، می تواند از محدوده ی زمانی فراتر رود و به قلمرو خاطره ی بشری وارد شود.
پیکاسو در آثار بعدی خود نیز کار تبدیل عواطف به علایم تصویری را پی می گیرد. مضمون هر چه باشد، هدف او تمرکز تجربه ی خویش در علامتهای بصری، و در نتیجه، تعمیق موضوع تا ژرفای اسطوره است. او در نگارش تصویریش دو روند همزمان را پیش می برد: از یک سو، ثبت عواطف برانگیخته شده از واقعیت برونی؛ و از سوی دیگر، آشکارسازی محتویات درونی ترین لایه های روان آدمی. بدین سان، در هنر پیکاسو تأکید بر نیروی حیاتی و آزادی بیان بیش از دستیابی به کمال صوری اهمیت دارد.
شاید پیکاسو طراحی را برترین وسیله برای انتقال بیواسطه ی قدرت ابداع خود می دانست. طراحیهای دروه ی جوانی پیکاسو به دور از طبیعت گرایی و بری از هر گونه رونگاری، تنیجه مشاهده ی موضوعهای منتخبی هستند که بر اثر تجربه ی تجسمی مناسب و تقریباً بدون زحمت به وسیله مداد، زغال، و یا مرکب و قلم به روی کاغذ آمده اند.در دوره های بعدی، کار پی در پی روی یک نقشمایه، او را به تغییرات نامحدود – و غالباً تا آخرین حد تصرف در آن – هدایت می کند. نمونه ای از کاربست این روش را در لیتوگرافی گاو (1948) می توان مشاهده کرد. علاوه بر طراحی، تجربیات متنوع حکاکی و چاپ نیز جای خاصی در فعالیت هنری پیکاسو دارند، و دامنه ی وسیع خلاقیت و صناعتگری او را نشان می دهند. او اسلولهای مختلف چاپ دستی را با موفقیت آزمود، و بیش از 2000 باسمه از خود به جای گذاشت.
نومایه ترین آثار مجسمه سازی پیکاسو مشتمل اند بر: پیکره های مفرغی کوبیست ( حدود 1909)؛ نقشبرجسته هایی به صورت آلات موسیقی (1916-1912)؛ کنستروکسیون های فلزی که با همکاری گنسالس ساخته شده (1934-1931)؛ جفتکاریها ( مثلاً سر گاو – 1943)؛ و نیز مجسمه هایی چون مردی با گوسفند (1943). تجربیات سفالگری پیکاسو پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد؛ و از ظرفهای منقوش تا تندیسهای سفالین و کاشیهای مصور گسترش پیدا کرد. نوآوری جسارت آمیز او در این عرصه نیز مجال بروز یافت.
از جمله دیگر آثارش :
پیرمرد گیتارنواز (1903)؛ آرلکن (1915)؛ طبیعت بیجان با گیتار (1922)؛ دختری در برابر آینه (1932)؛ صید شبانه در آنتیب (1939)؛ شخصیت رمبرانت وار و عشق (1969)؛ دیوارنگاره ی جنگ و صلح (1953-1952)؛ طرح مینوتور و زن برهنه (1933)؛ باسمه حمله مینوتور (1935)؛ طرح گاو بازی (1959)؛ مجسمه ی میمون و بچه اش (1951)؛ سفالینه جغد (1951).
مانی فام
10 حقیقت جالب در مورد پیکاسو! (+عکس)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شهرت پیکاسو باعث میشد دختران زیادی به او ابراز علاقه کنند. دختران بسیار زیادی با او رابطه داشتند که تنها به معرفی کوتاه آنها اکتفا میکنیم....
در کنار خلاقیت و نبوغی که داشت، پیکاسو مردی عجیب بود که مباحث زیادی در موردش مطرح میشد. بسیاری معتقدند همین مسائل بود که او را معروف ساخت.
اسم کامل پیکاسو از 23 کلمه تشکیل شده
1- اسم کامل پیکاسو عبارت است از: پابلو دیگو خوزه فرانسیسکو دپائولا یوان نپوموسنو ماریا دلاس رمدیوس سیپریانو دلاسانتیزیما ترینیداد مارتیر پاتریک کلیتو رویزی پیکاسو (Pablo Diego José Francisco de Paula Juan Nepomuceno María de los Remedios Cipriano de la Santísima Trinidad Martyr Patricio Clito Ruíz y Picasso). اسم او از نامهای چند قدیس و خویشاوندانش گرفته شده است. اسم "پیکاسو" در حقیقت از مادرش گرفته شده است، ماریا پیکاسو لوپز. نام پدرش خوزه رویز بلاسکو است.
2- هنگام تولد قابله اش فکر کرده او مرده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پیکاسو هنگام تولد چنان نحیف بود که قابله فکر کرده بود او مرده است و او را روی میز گذاشته بود تا به مادرش نشان دهد. عموی او که دکتر بود جانش را نجات میدهد، خودش میگوید:
عمویم در آن زمان عادت داشت سیگار برگ بکشد، وقتی من به دنیا آمدم و روی میز گذاشته بودنم او پکی به سیگارش زد و دودش را به سمت من فرستاد و من فورا چهره ام درهم کشیده شد و شروع به گریه کردم.
3. اولین کلمه ای که پیکاسو به زبان راند، مداد بود
به نظر پیکاسو ذاتا هنرمند به دنیا آمده بود. اولین کلمه ای که او توانست ادا کند " piz " بود که کوتاه شده " lápiz " میباشد که در اسپانیایی به معنی مداد است. پدر او، رویز، که هنرمند و پروفسور هنری بود از 7 سالگی رسما به او هنر تدریس میکرد. در 13 سالگی پدرش تصمیم گرفت که نقاشی را کنار بگذارد چون پیکاسو از او جلو زده بود.
4. اولین نقاشی پیکاسو
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در سن 9 سالگی که هنوز از لحاظ جسمی هم ضعیف بود او اولین نقاشی اش را تکمیل کرد: Le picador ، تصویر مردیست سوار بر اسب در میدان گاوبازی.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اولین نقاشی مهم او که کاری آکادمیک به شمار میآمد "اولین عشای ربانی"( First Communion1896) بود که مادر، پدر و خواهر کوچکترش را که در مقابل کشیشی زانو زده اند به تصویر کشیده است. او این کار را در 15 سالگی انجام داده است.
5. پیکاسو دانش آموز بدی بود
شکی نیست که پیکاسو واقعا نابغه بوده است. از لحاظ هنری چند سال از همکلاسی هایش که همگی 5 تا 6 سال از او بزرگتر بودند جلوتر بود. اما او از اینکه مجبورش کنند کاری را انجام دهد بسیار متنفر بود و به خاطر نافرمانی بارها در مدرسه حبس میشد تا تنبیه شود. خودش میگوید: " چون دانش آموز بدی بودم مرا توی یک سلول کوچک با دیوارهای رنگ پریده و یک نیمکت حبسم میکردند. من آنجا را دوست داشتم چون همراه خودم تخته نقاشی میبردم و دایم نقاشی میکردم. میتوانستم برای ابد آنجا بمانم و بی وقفه نقاشی کنم".
6. اولین کار رسمی پیکاسو
پیکاسو اولین قرار داد رسمی خود را در پاریس با دلال هنری پیر مناک (Pere Menach) امضاء کرد و قرار شد حقوقی برابر با 50 فرانک در ماه (نزدیک به 750 دلار امروزی) دریافت کند.
7. آیا پیکاسو مونالیزا را دزدیده است؟
حقیقتا نه، اما در سال 1911 وقتی تابلوی مونالیزا از موزه لوور دزدیده شد پلیس به سراغ دوست شاعر پیکاسو به نام گیلامه آپولیانیر (Guillaume Apollinaire) رفت و او انگشت اتهام را به سمت پیکاسو گرفت. بنابراین پلیس پیکاسو را برای بازجویی بازداشت کرد اما هردوی آنها بعدا آزاد شدند.
8. کوبیسم : مملو از مکعب های کوچک
در 1909 پیکاسو و هنرمند فرانسوی، جورج براک نهضتی هنری به نام کوبیسم به راه انداختند. در حقیقت برای اولین بار منتقد هنری فرانسوی لوییس واکسلس (Louis Vauxcelles) بود که این سبک را "مکعبهای عجیب" یا کوبیسم خواند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
9. پیکاسو فرد خوشگذرانی بود
شهرت پیکاسو باعث میشد دختران زیادی به او ابراز علاقه کنند. دختران بسیار زیادی با او رابطه داشتند که تنها به معرفی کوتاه آنها اکتفا میکنیم:
فرنانده الیوویر ( اولین عشق پیکاسو، این دختر 18 ساله و پیکاسو 23 ساله بود)
مارسل همبرت آکا اوا خوئل (27 ساله، پیکاسو 31 ساله)
گابی لسپیناس (پیکاسو 34 ساله بود اما از سن این دختر اطلاعاتی در دست نسیت فقط میدانیم جوان بوده است)
اولگا خوخولوا (اولین همسر پیکاسو؛ زمان آشنایی پیکاسو 36 ساله و اولگا 26 ساله بود)
ماری ترزا والتر (17 ساله، پیکاسو 46 ساله)
دورا مار (29 ساله، پیکاسو 55 ساله)
Françoise Gilot ( 21 ساله و پیکاسو 61 ساله)
جنویو لاپورته (Geneviève Laporte) ، او 25 ساله بود و پیکاسو 70 سال سن داشت، این دختر از مدلهای فرانسوی بود که برای پیکاسو کار میکرد.
ژاکلین روک (Jacqueline Roque)، همسر دوم پیکاسو، 27 ساله و پیکاسو 79 ساله بود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Le Rêve (رویا) ، پابلو پیکاسو، 1932
ماریا ترزا والتر مدل پیکاسو در نقاشی Le Rêve بود. در سال 2006 استیو وین از مالکین کازینو راضی شد این نقاشی را به قیمت 139 میلیون دلار بفروشد اما روز قبل از تحویل بطور اتفاقی آرنجش را روی آن گذاشت و آن را پاره کرد!
10. اتومبیل پیکاسو
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته این دقیقا همان اتومبیل نیست! پارسال یک مکانیک 44 ساله به نام اندی ساندر اهل انگلیس با صرف 6 ماه وقت اتومبیل ژیان خود را با الهام از سبک کوبیسم پیکاسو به این شکل درآورد!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرانیکا اثر پیکاسو 1937. این اثر توسط لنا گیسک (Lena Gieseke) در 2008 به صورت سه بعدی درآورده شد