بحث و تبادل نظر ادبی

با سلام خدمت دوستان ادبیات دوست انجمن
طی تغییرات در تیم مدیریتی برای هرچه بهتر شدن سطح و تعداد کاربران انجمن ادبیات طی مدتی تصمیماتی برای زدن تاپیک های جالب تر و حرفه ای تر در سطح انجمن گرفته شد که به مرور زمان تک تک تاپیک ها زده میشه.
یکی از تاپیک های مد نظر همین تاپیک بحث و تبادل نظر ادبی بود. محیطی برای کاربران که بتوانند آزادنه پیرامون موضوعی بحث کنند و نظرات و ذهنیات خود را ثبت کنند.
روند این تاپیک این گونه خواهد بود که موضوعی توسط تیم مدیریت انتخاب خواهد شد که کاربران انجمن ادبیات و ادبیات دوستان می توانند پیرامون آن نظر ها ، خوانده ها ، و یا مقالات جالب برای تثبیت یک نظریه ادبی ارسال کنند و مشغول به بحث و نظرخواهی راجع به آن موضوع شوند.
هر تاپیک قوانین مخصوص به خود رو دارد و چون این تاپیک تاپیکی پربار و مهم خواهد بود ، قوانینی ایستا باعث بهتر شدن روال تاپیک خواهد شد.

1 – موضوع بحث توسط تیم مدیریت تعیین خواهد شد . در صورت پیشنهادی برای موضوع بحث ، از طریق پیغام خصوصی پیشنهاد خود را مطرح کنید .
2 – صرفا در مورد موضوع مطرح شده به بحث و تبادل نظر بپردازید . پست های فاقد بار علمی و خارج از موضوع ، اسپم تلقی خواهند شد .
3 – به نظرات سایرین (چه مخالف و چه موافق ) احترام بگذارید .
4 - از کپی کردن مطالب دیگر سایت ها ، بدون منبع و بدون نظر شخصی خودداری کنید.
5 – از ارسال پست های پشت سر هم خودداری کنید . حتی الامکان نظرات خود را در یک پست ارسال کنید .
6 – مدت زمان پیش فرض هر موضوع 1 هفته می باشد که قابل تمدید می باشد .


با تشکر از همه ی دوستان
مبین:46:



اولین موضوع

ادبیات کلاسیک ، ادبیات مدرن

پست رزرو شد....
فهرست موضوع های تاپیک :

1-ادبیات کلاسیک ، ادبیات مدرن
2- بحث و تبادل نظر راجع به سهراب سپهری و اشعارش

بله... می بینم که 25 بازدید داشته این تاپیک تا به حال و کسی هیچ نظری نداده.... خوب نیست که نظراتمون رو پنهان کنیم تا مبادا از اونا نقد بشه....اول خودم شروع می کنم... فقط توروخدا یکم فکر کنید و نظرتونو بگید ، همچنین نظرات دیگران رو هم پاسخ دهید.... بالاخره از یک جایی باید تاپیک چرخ دنده هاش راه بیوفته....

بله... تقریبا از حدود صد سال پیش انقلابی در شکل ادبیات شکل گرفت که باعث شد طرز نوشته ها و اندخته های نویسندگان و شاعران عوض شود. جمله ها کوتاه تر شود ، و بیشتر برای بیان داستانی قصه مانند ، بیشتر به وجه هایی که داستان رو از دیگر هنر ها جدا می کنه تاکید داشتند...
جملات کوتاه تر ، ساده تر ، گاهی بازی با کلمات و از هه مهمتر جدا از بند و زنجیر قوانین
من به شخصه ادبیات مدرن رو به ادبیات کلاسیک ترجیح میدم... ولی هردو اثر های عالی داشته اند و همچنین داستان هایی که باعث ننگشان بوده...
داستان ها و شعر های مدرن بیشتر به نو آوری در طرز نوشتن و بستن داستان تاکید داشته اند تا در بند قواعد و قصه ی داستان بودن....
دیگه ادامشو نمی نویسم تا نظرات دوستان دیگه رو هم ببینم و بحث ادامه پیدا کنه.....

من خیلی دوست دارم در باره اشعار سهراب سپهری نظرات و تفاسیر اونا را از زبان و قلم صاحب نظران و علاقه مندان به سهراب بدونم . این میتونه یک موضوع واسه بحث باشه؟

چون هیچ کس نظری نداده خب پس بحث تاپیک عوض میشه...
دوستان لطفا یکم توی این تاپیک فعالیت کنین ، به خدا قسم مفیدترین تاپیک انجمن ادبیات همین تاپیکه!
بحث جدید :

2- بحث و تبادل نظر راجع به سهراب سپهری و اشعارش

نقل قول:

---

چون هیچ کس نظری نداده خب پس بحث تاپیک عوض میشه...
دوستان لطفا یکم توی این تاپیک فعالیت کنین ، به خدا قسم مفیدترین تاپیک انجمن ادبیات همین تاپیکه!

---

سلام حق با شماست
تاپیک جالبیه ولی اینجوری که شما یک موضوع بدید و منتظر نظرات کاربرا بشینید خیلی کند پیش می ره
استارت بحث رو خودتون بزنید مثلأ یه چیزی راجع به سهراب بگید تا نظرات موافق و مخالف رو بشنوید:11:

سلام

خب من شروع میکنم با اجازه

خب سهراب زمانی اومد سمت شعر و شاعری که موج شعر نوی نیما ایران رو گرفته بود بنابراین سهرابم شروع کرد

که از این موج تبعیت کنه پس افکارش رو با شعر نو مطرح کرد

اولین کتابش رو که مینویسه مرگ رنگ هر کسی که این کتاب رو بخونه خیلی ساده میبینه یعنی که همه چیز ملموس

و هیچ تکلفی توش نمیبینن یعنی سهراب هیچ عبارتی رو با قصد خاصی نمینویسه همه کلمات معنی خودشون رو

میدن ولی توی کتاب بعدی سهراب یکم لغاتی ظاهر شدند که سهراب از اینجا شروع کرد تمایز خودش رو با شعر های

هم دوره ای های خودش ایجاد کنه ... در آخرین کتابش ما هیچ ما نگاه دیگه این لغات به اوج خودش میرسن

اگر هم بخوایم سهراب رو بشناسیم میشه گفت حافظ عصر ما با زبان شعر نو بود از اثر دوم خودش سیر و سلوک

عرفانی رو به کتاباش آمیخته میکنه .. این نکته رو هم بگم گاهی سهراب شعرهاش هیچ معنی خاصی نداره

نقل قول:

---

وی پل دخترکی بی پاست ، دب آکبر را بر گردن او خواهم آویخت.
هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید.
هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند

---

مثلا بیت اول هیچ معنی خاصی نداره

بیشتر تاکید برای زیبایی شعر هست یعنی اینجا همه این شعر رو به عنوان یک شعر که از لحاظ زیبایی ادبی

میدونن و کسی به دنبال اینکه سهراب منظورش چی بوده نیست ... !

:40:کار ما شاید این است که میان گل نیلوفر و قرن پی آواز حقیقت بدویم:40: