چرا امروزه نگهداري و تعميرات بسيار مهم شده است؟
در صنايع فرآيندي پيوسته مانند صنايع فولاد، صنايع شيميايي، نيروگاههاي حرارتي و
... نگهداري و تعميرات به طور منطقي و به دلايل زير بايد وظيفه بسيار مهمي به شمار آيد:
1- صنايع فرآيندي پيوسته در اغلب موارد طرح سريهاي جريان واحد دستگاهها را مورد استفاده قرار ميدهند، لذا عيب يك دستگاه ممكن است باعث از كار افتادن يك خط يا حتي كل كارخانه گردد.
2- برخلاف صنايع ساخت گسسته، در صنايع فرآيند پيوسته، كارهاي توليد را نميتوان به صورت پيمان فرعي انجام داد و تا زماني كه ماشينآلات در حال كار هستند كارخانه فرآورده يا فرآوردهها را توليد ميكند (در بعضي صنايع ساخت، نت يك فعاليت مهم در نظر گرفته نشده است و دومين جايگاه را نه فقط نسبت به برنامهريزي و كنترل توليد، مديريت مواد و كاركردهاي كنترل كيفيت گرفته است. به هر حال، با ظهور و ورود خود كارسازي، ماشينهاي CNC و ماشينهاي برادهبرداري، «نت» نيز يك فعاليت مهم در صنايع ساخت گسسته شده است).
ليكن در بعضي اوقات، وظايف نگهداري و تعميرات تا زماني كه دستگاهها و تجهيزات به طور رضايتبخش در حال كار هستند مورد غفلت قرار ميگيرد
. مديريت رده بالا ناگهان اهميت و نياز به نگهداري و تعميرات را، در زماني كه تجهيزات و ماشينآلات از كار ميافتند و بدين ترتيب باعث توقف توليد و در هر صورت باعث از كار بازداشتن ميشوند درك ميكند. علاوه بر اين، تفكر مذكور، به محض اين كه تجهيزات و دستگاهها شروع به كار كرد و توليد از سر گرفته شد از ياد ميرود (يا اينطور به نظر ميرسد). بنابراين، نگهداري و تعميرات توسط مديريت به عنوان يك كار اساسي در نظر گرفته نشده و مورد توجه شايسته قرار نميگيرد. هماكنون مديريتها نياز مبرم به نگهداري و تعميرات مؤثر را فهميده و نسبت به آن تأكيد دارند.
امروزه نگهداري و تعميرات بالغ شده است، اما اين بلوغ حدود سي و پنج سال كار سخت متخصصين ملل صنعتي مختلف را كه به هم پيوسته و دانش و تجربه خود را در اختيار يكديگر قرار دادهاند به خود اختصاص داده است
. درك نياز مبرم به نگهداري و تعميرات مؤثر و قابل اجراي دستگاهها و ماشينآلات از طريق كنفرانسها و سمينارها به دست آمد، اما معيار آن به دو دليل اقتصادي پايه به شرح زير تغيير يافت:
1- قابليت دسترسي هم چون يك عامل اصلي كه داراي اثر مهم در بهرهبرداري از دستگاههاي فرآيندي است، به رسميت شناخته شد. به علاوه، با افزايش كاربرد اتوماسيون، قابليت دسترسي به صورت يك عامل مهم در صنايع ساخت نيز بروز كرد.
2- دستگاهها و تجهيزات صنعتي به طور فزايندهاي پيچيده شدند و قيمتهاي آنها نيز به سرعت افزايش يافت. به علاوه، اين پيچيدگي توأم با هزينههاي بالاتر دستيابي، به طور قابل توجهي هزينههاي بالاتر نگهداري و تعميرات را فراهم كرد و در سال 1980 هزينه سنگين تعويض دستگاهها و تجهيزات و نيز دستيابي قطعات مشاهده گرديد.
دو دليل فوقالذكر براي روشنسازي نياز مبرم و حتي توسعه نگهداري و تعميرات صحيح دستگاهها و ماشينآلات به طور مشروح به شرح زير مورد بحث قرار خواهد گرفت
.
نگهداري و تعميرات بر سود شركت و قابليت سوددهي اثر ميگذارد و اين به علت اثر قابليت دسترسي تجهيزات، هزينه نگهداري و تعميرات و عمر مفيد تجهيزات در هزينههاي توليد ميباشد
. عواملي كه روي هزينههاي نگهداري و تعميرات، سود و قابليت سوددهي اثر ميگذارد عبارتند از:
1- در رابطه با قابليت دسترسي:
زماني كه تجهيزات يا دستگاهها تحت نگهداري برنامهريزي شده يا تحت تعمير
(يا در انتظار تعمير) هستند، هزينه غيرمستقيم نگهداري كه هزينه ضايعه توليد ناميده ميشود افزايش خواهد يافت.
2- در رابطه با هزينههاي مستقيم نگهداري و تعميرات:
كه شامل هزينههاي نيروي انساني نگهداري و تعميرات، قطعات يدكي و مواد لازم و نيز ابزار و لوازم اندازهگيري مورد لزوم انجام كارهاي نگهداري و تعميرات ميباشد
.
3- در رابطه با عمر مفيد تجهيزات يا دستگاهها:
پيآمد اقدامات
«نت» به موقع و مؤثر، در جاي خود، عمر مفيد تجهيزات را طولانيتر ميكند. به علاوه، طولاني كردن عمر مفيد تجهيزات، سودبخشي چرخه عمر آنها ميباشد.
بنابراين، در بيشتر مكانهاي صنعتي، هدف نگهداري و تعميرات بايد كمينه كردن مجموع هزينههاي مستقيم و غيرمستقيم نگهداري و تعميرات باشد، همواره در نظر داشته باشيد كه تأثير بلندمدت هر تصميم نگهداري و تعميرات روي عمر مفيد يا دوره عمر تجهيزات ميباشد
. اين هدف در سالهاي اخير به علت افزايش تورم و كاهش مداوم قدرت خريد و در نتيجه محدوديتهاي بودجه بسيار مهم شده است.
تورم باعث افزايش هزينههاي توليد، نيروي انساني نگهداري و تعميرات و نيز قيمتهاي بالاتر لوازم يدكي ضروري و جايگزيني تجهيزات ميشود
. به علاوه، محدوديتهاي بودجه گاهي اوقات موجب تعويق تعميرات ضروري، تعويض اجزا و بهسازي تجهيزات ميشود، كه در نتيجه داراي اثر زيانآور روي قابليت دسترسي و نيز دوره عمر تجهيزات است. علاوه بر اين، واقعيتي كه تجهيزات و دستگاههاي صنعتي براي بهرهوري بالاتر و كم شدن ضايعه توليد، يعني هزينه غيرمستقيم نگهداري و تعميرات، طراحي ميگردند، بسيار بيشتر از قبل است. چنين دستگاهها و تجهيزاتي كه بزرگتر و بسيار پيچيده ميشوند، به كار بردن سطوح بالاتر خودكار شدن، تلاقي عيوب را فراهم ميكند. آنها هم چنين فرآيندهايي را انتخاب ميكنند كه شامل شرايط عملكرد جدي بوده و نيز طرح سريهاي جريان واحد با مقادير كمتر واحد پشتيبان ميباشند، بنابراين قابليت اطمينان و قابليت تعميرپذيري بالاتر مورد نياز است كه دستگاهها و تجهيزات صنعتي نسبت به قبل به سمت خودكار شدن و گرانتر شدن ميروند. در نتيجه ميتوان نتيجه گرفت كه دستگاهها و تجهيزات صنعتي به طور فزايندهاي پيچيده شده و هزينههاي مربوط به دستيابي و كاربري آنها نيز به سرعت در حال افزايش است. اين كار با افزايش رقابتي كه روي هزينههاي توليد متمركز ميكند و واقعيتي كه افزايش هزينههاي مستقيم و غيرمستقيم نگهداري و تعميرات روي هزينههاي توليد اثر متقابل دارد در هم آميخته است. :20: