دايناسوري که اصلا وجود نداشت
ديرينه شناسان دريافتند که دايناسور شاخداري که معروفترين شخصيت کارتون هاي کودکان است اصلا وجود ندارد و درواقع شکل جوان گونه اي ديگر از دايناسورها است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از بيش از 100 سال قبل دانشمندان تصور مي کردند که دايناسورهاي شاخدار «تريسراتوپس» و «توروساروز» دو گونه کاملا متمايزند.
اکنون ديرينه شناسان دانشگاه ايالت مونتانا دريافتند که گونه تريسراتوپس درواقع همان «توروساروز» است که هنوز رشد نکرده و به سن بزرگسالي نرسيده و بنابراين طول شاخ ها و قطر استخوان گردن آن کوچکتر است.
اين محققان به منظور رسيدن به اين نتايج بيش از 50 بقاياي فسيلي از تريسراتوپس را مورد بررسي قرار دادند و ابعاد و قطر ضخامت جمجمه، پوشش سطحي ، ريزساختارها و تغييرات استخوان گردن آن را اندازه گيري کرده و سپس اين ارزيابي ها را با اندازه هاي مربوط به «توروساروس» مقايسه کردند.
اين محققان در اين خصوص توضيح دادند:«اگر تورساروس قطعا شکل بالغ تريسراتوپس است بايد از خود اين سئوال را بپرسيم که چرا بقاياي توروساروز نسبت به فسيل هاي تريسراتوپس تا اين حد نادر است. اين احتمال وجود دارد که اين بسياري از اين جانوران ماقبل تاريخ پيش از آنکه به رشد و بلوغ برسد درجواني مي مرده اند و بنابراين به شکل بزرگسال خود در نمي آمدند».
دايناسور «تريسراتوپس» به خاطر سه شاخي که روي صورت خود دارد در بسياري از کارتون هاي کودکان حضور ديده مي شود درحالي که اکنون به نظر مي رسد اين گونه اصلا وجود نداشته است.
انواع دايناسورها را بشناسيد
ديرينه شناس دانشگاه بريستول روند کشف بقاياي جديد دايناسورها در جهان را سالانه 25 تا 30 دايناسور مي داند که تا کنون در 700 يا 800 خانواده مختلف نامگذاري شده و به ثبت رسيده اند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مايک بنتون استاد علوم زميني، پالئوبيولوژي و تنوع زيستي دانشگاه بريستول در گفتگويي با اينديپندنت درباره انواع دايناسورها و روند کشف بقاياي اين هيولاهاي ما قبل تاريخ توضيحاتي داده است.
به گفته بنتون کشف دايناسورها هميشه در حال انجام است. سالانه 25 تا 30 کشف جديد از بقاياي دايناسورها صورت مي گيرد. همه انتظار دارند ميزان سرعت اين کشفها کاهش پيدا کند اما تا کنون اين سرعت تقريبا ثابت بوده و تغييري نکرده است.
به اعتقاد بنتون بر اساس اين واقعيت که تا کنون گونه هاي جديدي در اروپا کشف نشده، انسانها اکنون در مسير کشف تمامي گونه هاي دايناسورها در نيمه راه قرار دارند. گونه هاي جديد از دايناسورها در بيشتر در مناطقي مانند جنوب آمريکا و چين يافت مي شوند.
دو دليل براي بالا بودن ميزان کشف دايناسورها طي دو دهه گذشته وجود دارد. دليل اول افزايش متخصصان و محققان ديرينه شناس در زمينه ديرينه شناسي و دليل دوم کشف و ورود به مناطق ناشناخته و دست نخورده اي است که به تازگي فرصت مطالعه و جستجو در آنها به وجود آمده است.
در عين حال ، آزاد شدن فضاي سياسي نيز در اين ميان بي تاثير نبوده است. به گفته بنتون در زمان آغاز فعاليت هاي وي ايده برقراري ارتباط با ديرينه شناسان چيني امري غير ممکن بود. اما به تدريج محققان دريافتند کليد يافتن گونه هاي جديد ورود به قلمروهاي جديد است.
کشفيات مهم
جديدترين کشف مهم در تاريخ دايناسورها، کشف دايناسور پردار بود که در چين صورت گرفته است. اين رويداد کشف گونه اي جديد به شمار نمي رود، بلکه کشف وجود پر بر روي بدن اين دايناسورها نکته مهم به شمار رفته و تحول بسيار بزرگي را در ديدگاه محققان درباره دايناسورها به وجود آورد.
به اعتقاد بنتون کشف «آلکسااروس» نيز بسيار جالب توجه بوده است زيرا اين دايناسور به گروهي جديد اختصاص دارد، جانداري بسيار عجيب با چهره اي خارق العاده که از پاهايي بسيار کوتاه و پهن، بازوهاي بلند، پنجه هاي جارو مانند و سر کوچک و بي خطر يک گياهخوار برخوردار بوده است. پيش از اين نيز بقاياي اين دايناسور يافته شده بود اما اولين «آلکسااروس» کامل گروهي جديد از دايناسورها را به محققان معرفي کرد.
با وجود سالانه 30 کشف جديد، بقاياي تازه کشف شده مي توانند بسيار پر اهميت باشند زيرا آنها در مناطق غير عادي و دور از انتظار کشف مي شوند، اما همه اين بقايا مي توانند به 40 تا 50 خانواده از دايناسورها تعلق داشته باشند.
مشابه دايناسوري که در روماني کشف شده است، اين دايناسور مشابه يک «ولوسيرپتر» است که گروه چندان جديدي به شمار نمي رود اما کشف آن در روماني جلب توجه است، در کشوري اروپايي که تا کنون سابقه مشاهده چنين بقايايي در آن وجود نداشته است.
اين روند کمي به کشف گونه هاي جديد سنجاب ها شباهت دارد. گونه هاي جديد سنجابها به واسطه تفاوتهاي بسيار ظريفي از گونه هاي شناخته شده جدا مي شوند، اين تفاوتها به ميزان اطلاعات و درک ما از اين جانداران مي افزايند، اما اين جانداران يکي از شگفتي هاي جهان هستي به شمار نمي روند.
انتخاب نام
براي نامگذاري گونه هاي جديد دايناسورها قوانين رسمي چنداني وجود ندارد. هيچ هيئت يا کميته اي براي انتخاب و اختصاص دادن نامهاي جديد وجود ندارند و از اين رو به گفته بنتون مي توانيد در اين زمينه تا مي خواهيد خيالپرداز باشيد. همچنين مي توان از منبعي محلي، تاريخ کشوري که بقايا در آن يافته شده و يا از افسانه شناسي در انتخاب نام دايناسور جديد استفاده کرد. همچنين مي توان به راحتي از نامي لاتين مانند «تيرانوسائوروس رکس» استفاده کرد که به لاتين به مفهوم «پادشاه مستبد» است.
يک کشف واقعي
تاکنون بيش از 700 تا 800 گونه از دايناسورها نامگذاري شده اند که کاملا با يکديگر متفاوتند و در حدود دو برابر اين ميزان نيز در تاريخ نامگذاري شده اند. در صورتي که به اين اعداد به شکلي خوشبينانه فکر کنيد مي توانيد به متعدد بودن گونه هاي اين جانداران پي برد.
زماني که نوبت به طبقه بندي کشفها به عنوان گونه اي جديد مي رسد بايد شکاک بودن و ظريف بينيرا به خاطر سپرد. به عنوان يک دانشمند بايد بقاياي به دست آورده را بارها و بارها مورد آزمايش قرار داد. دندان ها ، شکل جمجمه و استخوان ها و ديگر ويژگي هاي آناتومي براي طبقه بندي نمونه هاي کشف شده وجود دارند.
در نهايت براي قرار دادن گونه جديد در ميان يک خانواده از دايناسورها، بايد از نمونه هاي موجود براي يافتن نشانه اي جديد در بقاياي به دست آمده استفاده کرد.
به گفته بنتون هرچه بقاياي يافته شده تکه تکه تر باشند، دقت دانشمند بايد افزايش پيدا کند. در صورتي که تنها يک دندان کشف شده نمي توان اطلاعات زيادي از آن به دست آورد، در صورتي که بقاياي کشف شده يک جمجمه است ، اين نمونه اي بسيار کارآمد است و در صورتي که کل اسکلت دايناسور کشف شده بستري مناسب براي انجام مطالعات جديد فراهم آمده است.
بنتون مي گويد شايد هميشه نتوان به اندازه کافي دقيق بود. نمي توان انکار کرد در طول تاريخ علم افراد مختلف هميشه در پي دستيابي به اکتشافات بزرگ بوده اند اما يافتن نمونه هاي جديد تنها نيمي از وظايف يک ديرين شناس است، بخش ديگر درک حيات گذشته است که در واقع بخشي انديشمندانه تر به شمار رفته و نيازمند مطالعات بيشتر است.
کشف فسیل گُلی که جد آفتاب گردان است
گروهی از پژوهشگران اتریشی و آرژانتینی بقایای فسیلی گلی با قدمت 50 میلیون سال را کشف کردند که به نظر می رسد جد گلهای داوودی، آفتاب گردان و مینا است.به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه وین و موزه علوم طبیعی و شورای ملی تحقیقات علمی و فناوری آرژانتین در بوینس آیرس فسیلهای گلهایی را در شمال غربی پاتاگونیای آرژانتین این فسیل پیدا کردند.
این کشف راه را برای ارائه تئوریهای مختلفی باز کرد که پیشنهاد می دهند این فسیل گل مربوط به گیاهانی چون آفتاب گردان، داوودی و مینا است و بنابراین، این گلها از 50 میلیون سال قبل در سرزمینهایی که امروزه به عنوان آمریکای جنوبی شناخته می شوند وجود داشته اند.
براساس گزارش ساینس، تاکنون گیاه - دیرینه شناسان اطلاعات کمی در خصوص تکامل گیاهان خانواده گلستارهایها (asteracea) داشتند.
گلستارهایها خانواده بزرگی از گیاهان هستند که تاکنون فسیلهای کمی از آنها پیدا شده است.
براساس گزارش ساینس، این دانشمندان تاکید کردند: "به احتمال زیاد اعضای خانواده گلستارهایها در مناطق خشک یا در مناطق نیمه خشک و نیمه مرطوب ساکن بوده اند. شاید در جنوب قاره بزرگ گاندوانا، قبل از اینکه این قاره به قاره های فعلی جنوبی زمین (آمریکای جنوبی، آفریقا، هند، استرالیا و جنوبگان) تفکیک شود این گیاهان در این قاره ساکن بوده اند."
اکنون این گیاه- دیرینه شناسان در تلاشند تا در خصوص چگونگی تکامل این خانواده به گونه ها و انواعی تا این حد گسترده که در تمام قاره ها به استثنای قاره جنوبگان وجود دارند توضیحی پیدا کنند.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کشف قديمي ترين بچه دايناسور در آفريقا
ديرينه شناسان موفق به کشف يکي از قديمي ترين جنين هاي گونه اي از دايناسورها شده اند که در حدود 190 ميليون سال پيش بر روي زمين پرسه مي زده اند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تخم هاي دايناسوري که در جنوب آفريقا يافته شده و به گونه اي از دايناسورها به نام «ماسوس پونديلس» تعلق دارد، حاوي جنين هايي است که با گذشت سال هاي طولاني به خوبي حفظ شده اند. اين گونه دايناسوري در واقع خانواده و جد دايناسورهاي گردن بلند «برونتو ساروس» به شمار مي رود.
به گفته دانشمندان اين تحقيقات پنجره اي هيجان انگيز را به سوي تاريخ اوليه تکامل دايناسورها باز کرده است. دانشمندان از جنين هاي کشف شده براي بازسازي ظاهر بچه دايناسورها زماني که بر روي زمين زندگي مي کرده اند، استفاده کردند.
محققان در حين مطالعه بر روي اين نمونه ها که در اصل در سال 1976 در آفريقاي جنوبي کشف شده، دريافتند اين نمونه قديمي ترين نمونه جنيني است که تا به حال از دايناسورها و هر گونه مهره دار ديگري بر روي زمين کشف شده است.
طي مطالعه بر روي اسکلت به جا مانده از اين بچه دايناسورهاي 20 سانتيمتري، محققان اعلام کردند جنين ها در حال شکستن پوسته تخمها بوده اند اما هرگز موفق به انجام اين کار نشده اند.
مطالعات نشان مي دهند اين جنين ها نسبت به نمونه بالغ ظاهري کاملا متفاوت دارند، پس از بيرون آمدن از تخم بر خلاف نمونه هاي بالغ بر روي چهار پاي خود راه مي روند و از نظر قدي نيز با دايناسورهاي بالغ 5 متري تفاوت زيادي دارند.