جذبه هاي جادويي مرگ در غزل فاضل نظري
يک صد و شصت و سومين نشست هفته کانون ادبيات ايران به نقد و بررسي مجموعه شعر « اقليت » سروده« فاضل نظري» اختصاص داشت.
اين نشست روز دوشنبه 9 مرداد در محل کانون ادبيات ايران برگزار شد
در ابتداي اين نشست شاعر گفت: چاپ کتاب اول ـ گريه هاي امپراتور ـ يک اتفاق بود. انتخاب هاي آن کتاب حال و هواي مشترک داشتند. البته مقايسه اين دو کتاب کار درستي نيست، مثل مقايسه کبوتر و پروانه است. کتاب اول فصلي در نکوهش عشق بود و کتاب دوم فصلي در ستايش مرگ. البته نه مرگي از جنس موت. مرگي آگاهانه و فعال.
در اينجا اشعار محصول تجربه نيستند. محصول تفکراند. در لايه اول مشاهده است و در لايه دوم شهود.
«هادي سعيدي کياسري» در نشست نقد و بررسي مجموعه «اقليت» گفت: موضوع کليدي و محوري که براي شاعر جذاب است و جذبه هاي جادويي دارد، مرگ است. او خيلي آگاهانه به مضمون مرگ نپرداخته و با مرگ تغزل کرده و آن را در حد معشوق ستوده است.
«مرتضي کاردر» يکي از منتقدان اين نشست با عنوان اين که شاعر با زيرکي و رندي خاصي نام مجموعه را اقليت نهاده است و اين نشان از در اقليت بودن شاعر است گفت : شعر نظري ، شعري متفاوت از جريان هاي شعري امروز است. او نگاهي کلاسيک به غزل دارد و غزلش بيت محور است. نظام نشانه ها در شعر او به غزل کلاسيک نزديک تر است تا شعر و جريان هاي مدرن امروزي.
کاردر با اشاره به کارکردهاي نظام نشانه شناختي سنتي گفت: امروز نشانه هاي ديگري در شعر جايگزين آن نشانه ها شده است و شاعري که مي خواهد دوباره از آن نشانه ها استفاده کند بايد رابطه اي دوباره را در آنها کشف کند که پيش از آن استفاده نشده باشد. اما شاعر اين مجموعه نتوانسته است کارکردي تازه از نشانه هاي غزل فارسي به دست دهد.
در ادامه « هادي سعيدي کياسري » با تبريک به نظري که در اين روزگار بي نشاطي و سرد مهري مخاطبان و مسئولان شعر،در سرزمين شعر، با نشاطي مضاعف کارش را پي مي گيرد، تاريخچه اي از غزل را عنوان کرد و به تغزل در غزل فارسي پرداخت و سپس به مضمون گرايي در غزل هندي اشاره کرد.
وي با بررسي اجمالي جريان هاي غزل در دوران بعد از نيما و تاثير ميراث موسيقايي ايراني در غزل گفت: زمان هاي نزديک انقلاب دوره اي است که غزل اندک اندک از نفس مي افتد و غلبه با شعر نو با گرايش هاي مدرن و آوانگارد است.
پس از انقلاب منظومه معرفتي انسان ايراني تغيير مي کند و نسل جوان از تجربيات گذشته بهره مي گيرد. دوره درخشان غزل تا اوسط دهه 70 است. جواناني که شعر مي گويند چون ميراثي نزديک به خود را مي بينند از آن تاثير مي گيرند که نتيجه آن حجم انبوهي از غزل واره هاي شگفت انگيز است و در اين دوره محتواي غزل با کل محتواي غزل پيشين متفاوت مي شود.
سعيدي کياسري درباره مجموعه اقليت گفت: در اين مجموعه استحکام و اصالت و صداي صميمي غزل را مي شنويم. شاخص ترين نکته در اين اشعار استفاده ار مولفه ها و بعضا موتيف هايي است که در شعر تکرار مي شود. موتيف هاي مذهبي و اسطوره اي از آن جمله اند.
وي با اشاره به نقد قدما در صورت و محتوا افزود: به لحاظ محتوا شاعر در دايره يکسري مفاهيم کليدي گرفتار است.
مغازله موضوع عمده اشعار است که در بيشتر آنها مخاطب خداوند است اما نه از جنس حمد و سپاس هاي غزل پيشين زبان فارسي. مغازله هايي با خداوند که گاهي حتي به شطح هم نزديک مي شود.
در پايان شهرام ميرشکاک با بيان اينکه توقعش از شعر و ادبيات امروز بالاست و معتقد است که هيچ کدام از صاحبان سخن امروز ماندگاري شاعران و سخنوران پيشين را به لحاظ انانيت شاعران امروز ، نخواهند داشت گفت: در شعر نظري هيچ اعجازي رخ نمي دهد. اگر غير منتظره بودن را ويژگي شعر بدانيم وقتي اقليت را خواندم هيچ اتفاقي در زندگي من رخ نداد.
وي با اشاره به عنوان شعر گفت : گريه هاي امپراتور دچار انانيت است و اقليت هم خود را در اقليت ديدن. او مي خواهد از شر نظام هاي سرکوب زباني و جريان هاي حاکم بر شعر و ادبيات خود را رها کند.
در انديشه شاعر هم اتفاقي نمي افتد. شاعر مايوس و نااميد است. شعر در فضايي خاکستري شکل مي گيرد نوعي مظلوم نمايي دارد. ياس و نااميدي شاعر قدرتمند نيست و پوچي و ياس انفعالي است!
www.kanoonweb.com