ناتوانی فیزیک کلاسیک در توجیه پدیده فوتوالکتریک
همانطور که قبلاً گفته شد این پدیده در اواخر قرن نوزدهم مشاهده شد. طبق فیزیک کلاسیک درباره این پدیده چنین میتوان گفت: نور از جنس امواج الکترومغناطیس است و هنگام برخورد به سطح فلز میدان الکتریکی آن به الکترونها نیروی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وارد میکند، بر اثر این نیرو الکترونها شتاب میگیرند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در این حالت انرژی جنبشی بعضی الکترونها به حدی افزایش مییابد که میتوانند خود را از قید اتمهای فلز خلاص کرده و به بیرون فلز راه یابند، همانند موقعی که شما سنگی را به سمت آسمان پرتاب میکنید و در این فکر هستید که چگونه میتوان سنگ را طوری پرتاب کرد که از قید جاذبه گرانش زمین خلاص شود. البته میدانید که انجام این کار با دست امکان پذیر نیست (ولی فضاپیماها با سرعت و انرژی که از سوختن سوخت خود میگیرند میتوانند خود را از جاذبه گرانشی زمین خارج کنند).
طبق قانون فیزیک کلاسیک میتوانیم قضیه کار و انرژی را برای فوتوالکترونهای دستگاه فوتوالکتریک استفاده کنیم. طبق شکل زیر اگر الکترونها هنگام جدا شدن از الکترود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انرژی جنبشی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و هنگام رسیدن به الکترود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انرژی جنبشی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
را داشته باشند آنگاه میتوان گفت:
کار کل برابر تغییرات انرژی جنبشی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر اختلاف پتانسیل بین دو الکترود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برابر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باشد آنگاه کار نیروی الکتریکی روی الکترون برابر است با:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
طبق دو رابطه قبل میتوان گفت:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چگونه میتوان حداکثر انرژی جنبشی الکترونها هنگام خارج شدن از سطح فلز را به دست آورد؟
جواب:
در بحث ولتاژ متوقف کننده دیدیم که وقتی ولتاژ بین دو الکترود برابر ولتاژ متوقف کننده شود. دیگر الکترونی به الکترود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نمی رسد در حالیکه اگر ولتاژ کمی بیشتر از ولتاژ متوقف کننده باشد آنگاه الکترونها به الکترود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میرسند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که وقتی ولتاژ برابر ولتاژ متوقف کننده است الکترونها خود را تا نزدیکی الکترود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میرساند و برمیگردند به عبارتی وقتی به نزدیک الکترود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میرسند سرعت و انرژی جنبشی آنها صفر میشود یعنی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
پس طبق رابطه قبلی داریم:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بنابراین با داشتن ولتاژ متوقف کننده میتوان به حداکثر انرژی جنبشی که الکترونها پیدا میکنند، پی برد.
همانطور که دیدید در این موارد فیزیک کلاسیک با این پدیده مشکل ندارد، بلکه خیلی جالب نتایج آن را تجزیه و تحلیل میکند. ولی اگر کمی صبر کنید خواهید دید که در قدمهای بعدی فیزیک کلاسیک در توجیه نتایج تجربی این پدیده ناتوان خواهد بود. فیزیک کلاسیک در سه مورد از نتایج تجربی پدیده فوتوالکتریک در میماند که با توجّه به سطح کتاب به دو مورد آن اشاره میشود.
١- طبق قوانین فیزیک کلاسیک موج الکترومغناطیس دارای میدان الکتریکی است و افزایش انرژی موج الکترومغناطیس باعث افزایش میدان الکتریکی میشود، بنابراین افزایش انرژی موج الکترومغناطیس باید باعث افزایش حداکثر انرژی جنبشی فوتوالکترونها شود در حالیکه طبق رابطه قبل
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حداکثر انرژی جنبشی فوتوالکترونها به ولتاژ متوقف کننده بستگی دارد اما همانطور که در نمودارهای قبلی دیدید ولتاژ متوقف کننده مستقل از مقدار انرژی ورودی است و فقط به بسامد نور بستگی دارد.
٢- طبق قوانین فیزیک کلاسیک اگر انرژی نور برای جدا کردن الکترون از سطح فلز (الکترود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
) کافی باشد باید نور با هر بسامدی بتواند از سطح فلز الکترون بکند در حالیکه طبق مطالب قبلی دیدید اگر بسامد نور کمتر از بسامد قطع باشد پدیده فوتوالکتریک اتفاق نمیافتد.
شیمی و تکنولوژی-اثر فوتوالكتريك
اثر فوتوالكتريك
بسياري از فروشگاه ها درهايي دارند كه به طور خودكار باز و بسته مي شوند. بعضي از اين درها با دستگاهي كار مي كنند كه عملكرد آن بستگي به نور دارد. در يك طرف جلوي در، منبعي از نور است. مقابل اين منبع ، يك اشكار ساز نور است. وقتي باريكه اي از نور روي اشكار ساز مي افتد سبب مي شود كه از ماده درون آشكارساز الكترونهايي خارج شوند و جريان الكتريكي در مدار برقرار گردد. گسيل الكترون ها بر اثر نور را، اثر فوتوالكتريك مي نامند. وقتي شما به طرف در مي رويد و بين منبع نور و آشكارساز قرار مي گيريد ، باريكه نور قطع مي شود و گسيل الكترون از اشكارساز متوقف شده ، جريان الكتريكي قطع مي گردد. با قطع جريان الكتريكي، مكانيسمي به كار مي افتد كه در را باز مي كند.
اينشتين در سال 1921 براي توضيح اثر فوتوالكتريك جايزه نوبل دريافت كرد. مدتها قبل معلوم شده بود كه وقتي نور به سطح بعضي از مواد برخورد مي كند، الكترون از آن ماده گسيل مي باد. اما واقعيتي معماگونه درباره اين تغيير وجود داشت. معما اين بود كه وقتي شدت نور ( تعداد فوتونها در واحد زمان) كاهش ميافت، انرژي الكترون هاي گسيل يافته تغيير نمي كرد، بلكه تعداد الكترون ها كمتر مي شد. اينشتين نشان داد كه فرضيه پلانك اين مشاهده را توضيح مي دهد. بر اساس فرضيه پلانك ،فرض ميكنيم به جاي اينكه انرژي به طور پيوسته منتشر شود، به صورت بسته هاي كوچك يا كوانتوم هاي انرژي منتشر مي شود. كوانتوم هاي انرژي تابشي را غالبا فوتون مي نامند. علاوه بر اين او اظهار داشت كه مقدار انرژي منتشر شده مستقيما با فركانس نور گسيل يافته ارتباط دارد.
مقدار معيني انرژي لازم است تا يك الكترون از سطح ماده اي جدا شود. اگر فوتوني با انرژي بيشتر به الكترون برخورد كند، الكترون را از سطح دور خواهد كرد. چون الكترون در حال حركت است، مقداري انرژي جنبشي دارد. در اين صورت مقداري از انرژي فوتون براي آزاد كردن الكترون از سطح و بقيه ان صرف انرژي جنبشي الكترون مي شود. هرگاه نور با يك فركانس معين به كار رود، در اين صورت الكترونهايي كه از سطح ماده مي گريزند همگي انرژي يكسان خواهند داشت.
اگر شدت نور افزايش يابد، و فركانس ثابت بماند تعداد الكترون هاي گسيل يافته افزايش خواهد يافت. اما اگر فركانس نور افزايش يابد، انرژي فوتون زياد مي شود. چون مقدار انرژي لازم براي آزاد شدن الكترون از اتم يك عنصر معين، ثابت است، الكترون هايي كه با فركانس زيادتر سطح ماده را ترك مي كنند، انرژي جنبشي بيشتري خواهند داشت.
فرضيه پلانك همراه با توضيح اينشتين ماهيت ذره اي بودن نور را تاييد كرد.