مـــحــــــيــــط زيــــســــت
جايگاه زيست فناوري در تغييرات اقليمي جهان
آيا زيست فناوري ميتواند سياره ما را نجات دهد؟ بيشتر مردم با شنيدن اين پرسش به ياد غذاهاي تغيير يافته ژنتيكي و داروهاي جديد مي افتند. اما فناوريهاي مشابه توليد مواد غذايي و دارويي, برخي دانشمندان را به اين فكر انداخته كه اين راهكارها ميتواند تا حدي پديده گرم شدن زمين را كه به دليل اثر گلخانه اي روي ميدهد, تعديل كند.اثر گلخانه اي زماني روي ميدهد كه انرژي تابشي محبوس شده در جو زمين از انرژي بازتابيده به فضا بيشتر باشد. گازهاي كربن دار نظير دي اكسيد كربن و متان جزو مهمترين گازهايي هستند كه باعث ذخيره حرارت در جو زمين ميشوند. بر اين اساس, هرچه ميزان اين گازها در جو افزايش يابد (مثلا به دليل مصرف سوختهاي فسيلي) جو زمين گرمتر ميشود.از آنجايي كه جهان همچنان به مصرف سوختهاي فسيلي وابسته است, ميزان كربن وارد شده به جو با روندي به مراتب بيش از آنچه طبيعت قدرت دفع آنرا داشته باشد ادامه دارد. بنابراين هر عاملي كه بتواند مستقيم يا غير مستقيم كربن اضافي را از جو خارج كند, باعث كند شدن اثر گلخانه اي ميشود. به نظر ميرسد كه راهكارهاي زيست فناوري در اين مورد مفيد واقع شوند.به طور كلي دو روش عمده براي كاهش ميزان كربن جو وجود دارد: كاهش ورود كربن به جو (از طريق كاهش مصرف سوختهاي فسيلي) و خارج كردن آن از جو از طريق تثبيت كربن در زمين يا آب درياها.پژوهشگران چند كاربري را براي گياهان تغيير يافته ژنتيكي در اين امر پيشنهاد كرده اند. يكي به كار گيري گياهان تغيير يافته ژنتيكي موجود با هدفي متفاوت است. به گفته پروفسور "چارلز رايس", استاد علوم زراعي دانشگاه كانزاس, گياهاني كه براي مقاومت به خوابيدگي (ورس) در آنها دستكاري شده, از توانايي بالايي در تثبيت كربن برخوردارند.به عنوان مثال, ارقام ذرت دستكاري شده به دليل داشتن ساقه هاي صخيم تر و خشبي(چوبي)تر, كربن بيشتري را به صورت ليگنين و سلولز در خود ذخيره ميكنند. اين دو تركيب در خاك به كندي تجزيه ميشوند, بنابراين به گفته "رايس", "هرچه ماده زنده بيشتري توليد شود, كربن بيشتري در خاك تثبيت خواهد شد".همين ويژگي ميتواند به گياهان ديگر نيز منتقل شود تا كربن بيشتري در خاك تثبيت شود. به عنوان نمونه ميتوان گوجه فرنگيهايي توليد كرد كه در عين توليد محصولي معمولي داراي ساقه اي چوبي باشد. در عين حال بايد توجه داشت كه توليد چنين رقمي آسان نيست, چرا كه در روشهاي اصلاحي (اعم از سنتي و نوين) گياهان براي بهبود تنها يك ويژگي اصلاح ميشوند, و در صورت تغيير در كيفيت محصول يا اثر آن بر محيط زيست, از آن استقبال نخواهد شد.از سوي ديگر, تثبيت كربن در خاك تنها به كمك محصولات زراعي انجام نميشود. "اسكات آنجل" ميكروبيولوژيست گروه انرژي مركز پژوهشهاي بهبود تثبيت كربن در اكوسيستم هاي طبيعي از دانشگاه مريلند, مشغول مطالعه روي گونه هاي چمن و درختان و نيز فرايندهاي طبيعي و شيميايي است تا بتواند روشهاي موثرتري را براي تثبيت كربن در اكوسيستم را طراحي كند."جف فيدلر", اقليم شناس شوراي دفاع از منابع طبيعي, معتقد است كه دستكاري ژنتيكي گياهان براي مقاصد اقليمي امري است مطلوب, اما اين فعاليتها را پاسخگوي نيازهاي امروزي نميداند: "من قصد كوچك جلوه دادن پژوهشها را ندارم, اما در ايالات متحده بزرگترين منابع توليد كربن, كارخانه ها و صنعت حمل و نقل است. و به نظر نميرسد كه راهكارهاي زيست فناوري بتواند اين مشكل را پوشش دهد."با اين وجود "آنجل" معتقد است توليد گياهان مقاوم به علفكش ميتواند به ميزان قابل توجهي به تثبيت كربن در خاك كمك كند. علفهاي هرز علاوه بر افزايش مصرف سوخت فسيلي به وسيله ماشين آلات (كه به نوبه خود باعث ورود كربن به جو ميشود), كربن خاك را در معرض اكسيژن قرار ميدهد و احتمال برگشت كربن به جو را افزايش ميدهد.همچنين "رايس" معتقد است كه ميكروارگانيسم هاي تغيير يافته ژنتيكي نظير باكتري ها و قارچها نيز ميتوانند در تثبيت كربن ايفاي نقش كنند. اگر بتوان با دستكاري ژنتيكي قارچها و باكتري ها را وادار به جذب كربن بيشتر كرد, مقدار قابل ملاحظه اي كربن توسط اين دو گروه از جانداران تثبيت خواهد شد. قارچها به طور خاص از اين نظر كه كربن لايه هاي زيرين خاك را افزايش ميدهند مورد توجه هستند."ليندا ليژور" قارچ شناس و ژنتيك دان آزمايشگاه ملي شمالغرب ايالات متحده به دنبال روشي است كه در آن با دستكاري ژنتيكي, قارچها قادر به شكستن ملكولهاي سلولز و توليد مواد سوختي مفيد از پسماندهاي گياهي باشند, مانند توليد اتانل يا هيدروژن از سبوس غلات. او روزي را تجسم ميكند كه مردم سوخت خودروهاي هيدروژني خود را از چمن باغچه خود به دست آورند.در حال حاضر خودروهاي هيدروژني, هيدروژن مورد نياز خود را از سوخت فسيلي تامين ميكنند, امري كه جلوي افزايش ميزان كربن در جو يا بي نيازي از سوختهاي فسيلي را نخواهد گرفت. "ليژور" توضيح ميدهد كه اين دو جنبه بسيار مورد توجه وزارت انرژي ايالات متحده است.وي همچنين مي افزايد كه شناخته شده ترين قارچها مخمرها هستند, كه قرنهاست از آنها براي تهيه الكل استفاده ميشود. اما در مقابل, از قارچهاي رشته اي كه در خاك فراوان هستند اطلاعات چنداني در دسترس نيست. و هدف وي نيز مطالعه اين دسته از قارچها به منظور كشف توانايي هاي آنها ميباشد.امكان توليد چنين فناوريهايي در كنار حساسيت همگاني نسبت به پديده گرم شدن زمين, اين احتمال را به وجود آورده كه دانش زيست فناوري نقش بسزايي در كاهش كربن جو ايفا كند. به تدريج تلاشهايي در جريان است كه بجاي مخالفت با به كار گيري راهكارهاي زيست فناوري, آنها را در حل مسائلي از اين دست به كار گيرند."بلين متينگ" همكار خانم "ليژور" كه بر روي توليد هيدروژن از ميكربها كار ميكند, ميگويد: "كليه اين دستاوردهامحصول پژوهشهايي است كه در زمينه هاي كشاورزي, فرايندهاي صنعتي, و پاكسازي محيط زيست انجام شده است. به احتمال زياد در آينده بخش عمده اي از پژوهشهاي زيست فناوري مستقيما بر روي تثبيت گازهاي گلخانه اي متمركز خواهد شد.با اين وجود "فيدلر" يادآوري ميكند كه دستاورد اين پژوهشها ممكن است زودتر از 20 الي 50 سال آينده نمايان نشود. او ميگويد: "مشكلي كه با آن مواجه هستيم, افكار عمومي است: مردم دوست ندارند 20 سال براي حل مشكلشان صبر كنند, به خصوص كه معلوم نيست تمام پيش بيني ها درست از آب درآيد. البته اين به آن معني نيست كه زيست فناوري در تثبيت كربن نقشي نخواهد داشت, بلكه ممكن است در نظر مردم اين كار مفيد به نظر نيايد. لازم است ابتدا مردم بپذيرند كه هيچ راه حل سريع و فوريي براي حل مشكلات وجود ندارد."
منبع: The Pew Initiative on Food and Biotechnology
آلودگي هوا و گباهان (Pollution and plants)
هوا لازمة حيات است و نياز به آن بيش از آب و غذاست، در اهميت هوا همين بس كه آدمي مي تواند بدون غذا چند روز يا چند هفته زندگي كند ولي بدون هوا چند دقيقه بيشتر نمي تواند زنده بماند. كره زمين بوسيله قشري از هوا كه جوّ ناميده مي شود احاطه گرديده، وجود اين قشراز هوا براي انسان، حيوان و گياه شرط لازم زندگي است.
هواي اطراف زمين علاوه بر اينكه به منزله پوششي است كه از سرد و گرم شدن بيش از اندازه و سريع زمين جلوگيري مي كند، موجودات زنده زمين را از اشعة مستقيم سوزان خورشيد، اشعة كشندة فرابنفش، اشعه ايكس و اشعة كيهاني محافظت مي كند.
تركيبات اصلي هوا شامل گاز هاي ازت، اكسيژن، آرگون، آنيدريك كربنيك (دي اكسيد كربن) مي باشد كه مجمو عاً 99/99 درصد هوا را تشكيل مي دهند.
طبيعت همه چيز خود را با نظم خاصي بوجود آورده است و بدون دخالت انسان اين نظم و ثبات پايدار خواهد ماند، اما انسان با دخالت خود اين ثبات و خود تنظيمي را به هم مي زند. طبيعت خود به خود تا حدي مي تواند آلودگي هوا را تصفيه كند، ولي اگر آلودگي به حدي رسيد كه قادر به هضم و يا بازيابي آن نشد آلودگي پيش خواهد آمد.
تعريف آلودگي هوا:
آلودگي هوا به اين صورت تعريف شده است كه هر جسم خارجي كه وارد هوا شود و هر عاملي كه نسبت معمولي مواد تشكيل دهندة هوا را تغيير دهد به طوري كه مقدار آنها در طي زمان باعث خسارت به حيات انسان، حيوان و گياه گردد. مواد آلوده كنندة هوا ممكن است مقدارشان در هوا به اندازه اي نباشد كه محسوس گردد و يا تأثيري بر جا بگذارد، از اين رو سازمانهاي محيط زيست و بهداشت كشور هاي مختلف تعاريفي براي آلودگي هوا در ارتباط با تأثيرشان بر انسان، حيوان، گياه و بلاخره آثار و ابنيه وضع كرده اند.
مواد آلوده كنندة هوا:
مواد آلوده كنندة هوا نيز عبارتند از هر نوع مادة گازي، مايع، جامد و يا آميخته اي از آنها كه در هواي آزاد پخش مي گردد و باعث آلودگي هوا مي گردد، مانند دود، دوده، ذرات معلق، ذرات رسوب كننده، اكسيد هاي گوگرد، اكسيد هاي نيتروژن، اكسيدهاي كربن، اكسيدكننده ها، اسيدها، اوزون، مواد راديو اكتيو، آمونياك و باران هاي اسيدي.
منشاء مواد آلوده كنندة هوا:
مواد آلوده كنندة هوا ممكن است منشأ طبيعي داشته باشند مثل دود حاصل از آتشفشانها كه شامل دي اكسيد كربن و دي اكسيد سولفور مي باشد و همچنين دود حاصل از آتش سوزي در جنگل ها و علفزارها. ولي اكثر مواد آلوده كنندة خطرناك ناشي از فعاليت هاي انسان است، همانند نيروگاه هاي توليد برق، كارخانه ها، پالايشگاها، اتومبيل ها و سوخت هاي فسيلي كه در محل هاي ديگري مثل منازل مسكوني استفاده مي شود.
انسان و آلودگي هوا:
انسان با دخالت هاي خود در نظم طبيعت قدرت رفع آلودگي را از او گرفته است و نمي تواند در مقابل اين همه آلودگيهائي كه در خاك، آب و هوا پيش مي آيد مقاومت كند و روز به روز منابع بيشتري آلوده و يا از بين مي روند. با توجه به اينكه محيط زندگي انسان به كرة زمين محدود مي شود و اين كره نيز گنجايش آن محدود است و انسان نيز قادر نخواهد بود براي رفع نياز هاي خود منابع را از جاي ديگري بياورد، بنابر اين بايد در حفظ آن كوشا باشد.
زندگي انسان و انواع حيوانات روي زمين مستقيماً و به طور غير مستقيم به گياهان وابسته هستند و غذاي خود را از گياهان مي گيرند، اكسيژني كه در اتمسفر زمين و جود دارد نيز حاصل فعاليت گياهان است، گياهان از نظر اكولوژيكي توليد كنندگان روي زمين هستند و اولين سطح زنجيرة غذائي را تشكيل مي دهند، گياهان خود تصفيه كنندگان هوا محسوب مي گردند، حال اگر خود مورد تهديد آلودگي توسط انسان قرار گيرند چه بايد كرد؟ اگر روزي گياهان در اثر آلودگي از بين بروند آيا حياتي و جود خواهد داشت؟
البته در حال حاضر مسئله خيلي خطر ساز نيست ولي به هر حال آلودگي اثرات زيادي روي گياهان داشته و عملكرد گياهان را محدود كرده است. بنابراين بايد اثرات اين آلودگيها را بر روي گياهان بشناسيم و در آينده كه آلودگي بيشتر هوا حتمي است بايد بتوانيم گياهان مقاومي از طريق اصلاح نباتات ايجاد كرد.
نحوة تأثير آلوده كننده هاي هوا بر گياهان:
الف) اثر مستقيمآلودگي هوا روي گياهان ممكن است شديد، مزمن و يا نامرئي باشد. اگر تراكم مواد آلوده كننده زيادتر از قدرت تحمل گياه باشد، با توجه به سن و وضعيت گياه و ساير عوامل اكولوژيكي محيط زيست و مدت زمان تماس، اثرات مختلفي بر جاي مي گذارد. در صورتي كه تراكم مواد آلوده كننده كم و زمان طولاني باشد اثر قوي ولي مزمن است و در نتيجة آن اندام گياه كوچك مي ماند، قدرت نشو و نماي گياهان چند ساله كم مي شود، تعادل جامعه گياهي بهم مي خورد و تركيب فلور و توزيع گونه ها دگرگون مي شود. در سطح سلولي نيز آثاري ظاهر مي شود كه شامل تغيير آنابوليسم و كاتابوليسم و كند شدن اعمال آنزيمي و تغيير رنگدانه ها مي باشد.
ب) اثر غير مستقيممهمترين اثر غير مستقيم آلودگي هوا روي گياهان از بين رفتن حشرات گرده افشان و در نتيجه كم شدن گرده افشاني گياه مي باشد كه مستقيماً عملكرد را كاهش مي دهد. بسياري گياهان مثل يونجه و انجير براي گرده افشاني به حشرات وابسته هستند، تعدادي نيز گرده افشاني آنها توسط پرندگان انجام مي شود مثل وانيل.
ميزان حساسيت گونه هاي مختلف گياهي نسبت به آلودگي
بسته به غلظت مواد آلوده كننده، مدت زمان در معرض بودن گياه و سن گياه مقدار حساسيت و خسارت وارده بر گياه متفاوت خواهد بود. در بين گونه هاي گياهي تفاوت هاي عمده اي از لحاظ حد تحمل به انواع مود شيميائي آلوده كننده ديده مي شود. حتي در بين يك گونه نيز حساسيت تمام بوته ها يكسان نيست، با توجه به اين تفاوتها يك متخصص اصلاح نباتات مي تواند ارقام مقاوم را انتخاب و اصلاح نمايد.
بسته به شرايط اقليمي نيز ممكن است تفاوتهائي وجود داشته باشد. رطوبت زياد خاك، رطوبت نسبي بالا در هوا و شدت نور زياد خسارت آلودگي را بيشتر مي كند. گونه هاي گياهي نسبت به مواد مختلف آلوده كننده نيز تفاوتهائي نشان مي دهند مثلاً يونجه، سويا و گوجه فرنگي به دي اكسيد گوگرد حساس هستند در صورتي كه كرفس، ذرت و پياز كاملاً مقاوم هستند.
تركيبات آلوده كنندة هوا كه روي گياهان اثر منفي دارند:
1- تر كيبات گوگردي( اكسيد هاي گوگرد، سولفيد هيدروژن و مركاپتانها)
2- تر كيبات نيتروژن دار( اكسيد هاي نيتروژن)
3- تر كيبات آلي ( هيدرو كربورها)
4- اكسيد كننده ها(اوزون)
5- اكسيد هاي كربن دار(منو اكسيد كربن و دي اكسيد كربن)
6- گازهاي ديگر مثل فلورايد هيدروژن و كلريد هيدروژن
با توجه به اينكه هر يك از اين آلوده كننده ها داراي منشاء، علائم آلودگي، نحوة خسارات آنها و همچنين گيا هان مقاوم و حساس به آنها متفاوت مي باشد بحث در مورد تك تك آلوده كننده ها طولاني خواهد شد. بنابراين در اينجا به عنوان نمونه فقط به گاز اوزون (O3) مي پردازيم.
خصوصيات گاز اوزون:
اين گاز طي يكسري واكنش هاي فتو شيميائي توليد مي گردد. ازعوامل توليد طبيعي آن تخليه الكتريكي در هوا و تشعشعات خورشيد (اشعه فرابنفش) در استراتوسفر مي باشد. اوزون از تركيب اتم اكسيژن آزاد شده از دي اكسيد نيتروژن( خارج شده از اگزوز اتومبيل ها و كارخانه ها) با ملكول اكسيژن(O2) در حضور نور كه انرژي لازم را براي واكنش ايجاد مي كند تشكيل مي شود.
لايه اوزون كه در جوف بطورطبيعي وجود دارد يك لايه حفاظتي است و نقش مهمي در حفاظت جانداران از اثرات مرگبار اشعة فرابنفش(UV) خورشيد دارد. اما افزايش غلظت آن در سطح زمين براي گياهان مضراست.
خسارت گاز اوزون معمولاً همراه با دي اكسيد گوگرد(So2) و پراكسي اسيل نيترات(PAN) بيشتر مي شود.
غلظت اين گاز در اتمسفر غير آلوده كننده 0.01-0.2 ppm مي باشد و در آلودگي شديد به 0.5 – 0.8 ppm مي رسد. گياهان حساس حداكثر تا 0.1 ppm و گياهان مقاوم تا 0.35 ppm را تحمل مي كنند.
نحوة خسارت اوزون به گياهان :
علائم خسارت اين گاز در سطح بالائي برگها بصورت لكه هاي ريز سياه و روشن و يا بصورت برنزه شده ( شكل 1) ديده مي شود. اكثر محصو لات زراعي، درختان ميوه و گياهان علفي به اين گاز حساس هستند. كاهش عملكرد با ظهور علائم ظاهري حتمي است، اما كاهش عملكرد قبل از ظهور علائم قابل روئيت نيز اتفاق مي افتد.
شكل 1- علائم خسارت گاز اوزون بر روي برگ سويا
حسايت به گاز اوزون به عوامل محيطي و سن گياه بستگي دارد. افزايش رطوبت نسبي، زيادي ازت و افزايش آب قابل دسترس گياه حساسيت را بيشتر مي كند.
برگهاي جوان مقاوم هستند اما با توسعه سطح برگ حساسيت بيشتر مي شود ولي برگهاي پير مجدداً مقاوم مي شوند. اوزون به پارانشيم نرده باني گياه آسيب مي رساند و كلروپلاست را تخريب مي كند و آثار آن بصورت رنگهاي سفيد و قهوه اي و قرمز ظا هر مي شود. گاز اوزون از طريق روزنه ها وارد برگ مي شود و چون اكسيد كننده اي قوي است در اعمال حياتي گياه نظير تنفس ، فتو سنتز و سوخت و ساز سلولها دخالت مي كند.
در طي 25 سال گذشته تحقيقاتي در مورد خسارت اوزون روي محصولات كشاورزي خصوصاً سه محصول زراعي ذرت، سويا و پنبه در آمريكا انجام شده است. در اين تحقيقات با نصب اتاقك هائي در سطح مزارع و كنترل مقدار اوزون ميزان خسارت اين گاز را بر روي محصولات كشاورزي برآورد كرده اند. نتايج نشان داده است كه ساليانه گاز اوزون مبلغ 6/1 ميليارد دلار خسارت بر محصو لات كشاورزي وارد مي كند.
***** فرهنگ و محيط زيست ( مصاحبه با من1378) *****
*** مصاحبه اي با آقاي مهندس منصور حسام درباره محيط زيست و فرهنگ سازي آن ***
*&#*&# در مورخه ي _ 27 / فروردين / 1378 *&#*&#
تاريخ : 17/10/85 § شماره : 016/137- 85/الف § پيوست : تك قسمتي
آقاي مهندس منصور حسام ، نظر كارشناسي شما در ارتباط با محيط زيست و ارتباط فرهنگ مردم چيست ؟ توضيح مختصري بفرمائيد.
ما هر چه درباره ي محيط زيست بگوئيم ، در افكار عموم مردم تأثير مثبتي نخواهد داشت. زيرا به عقيده ي بنده ، قبل از انجام يا مطرح كردن كاري ، ابتدا بايد ذهن مردم را در ارتباط با يك چيز نامعلوم بيدار كرد. وي افزود : زمانيكه من در اين راستا فعاليت داشتم ، صرفاً بر روي فرهنگ و بيان فرهنگ و تمدن حركت مي كردم. شايد برخي ها بگويند ؛ محيط زيست چه ربطي به تمدن دارد ؟ ولي بنده واقعاً به اين مهم اهميت مي دهم. از يك مثالي در داخل خانواده آغاز كنم. اعضاي يك خانواده هميشه از بزرگان خود تقليد مي كنند ، مثلاً يك نوجوان 13-14 ساله ، مطمئن باشيد در ابتداء از پدر خود خط مي گيرد. طبيعتاً اگر آن پدر بي بندوبار باشد ، نمي توان از كوچكترهاي آن خانواده توقع فرهنگ والا داشت لذا ، به عقيده ي من ، ما بايد بر افكار كودكان فعاليت داشته باشيم. نه اينكه بنام فرهنگ سازي ، بيائيم و بشكل مافيائي بر آنها تسلط پيدا كنيم خير ! بنده مي گويم ، روي ذهن كودكان ، نوجوانان و جوانان صد البته در زمينه ي فرهنگ سازي كار كنيم نه اينكه افكار آنها را اكتساب كرده و راه غلط برويم. يك نمونه ، بنده اكنون كه مديرعامل يك موسسه ي فرهنگي هنري نيز هستم ، به دوستان برنامه ساز تلويزيون ، خيلي تأكيد كردم ، حتي روش و طرحهائي نيز ارائه داده ام كه ما مي توانيم مطالب خود را از طريق انيميشن به سرانجام برسانيم ، كه اگر اين كار صورت پذيرد ، خود جاي چندين تريبون و برنامه سازي هاي بعضاً غلط كه باعث خستگي ذهن مخاطب مي شود مفيد خواهد بود.
اغلب صحبت ها ، داراي زيبائي و ويژگي خاصي هستند ، ولي در عمل آنگونه كه تصور مي شود بعضاً نيست. چرا ؟.
در ابتداي عرائضم لازم مي دانم به اين مطلب اشاره كنم كه اگر صحبتهائي از روند مديريتي و يا ديگر موارد خاص ، هيچ ارتباطي با كليت سياست كلان كشوري نداريم ، در همين محدوده اگر حرفي زده مي شود قرار دارد. پاسخ به اين سئوال جنابعالي ، شايد يك نكته ي كليشه اي و ساده باشد ، ولي به اين نكته توجه خاصي داشته باشيد كه بنده هيچ چيزي كوچك و ساده نمي گيرم. حتي اينگونه مي گويم كه ضعف اكثر مديران در قسمتهاي مختلف و پستهاي گاهاً حساس است كه وجود دارد. من اينگونه مطلب خود را اشاره كنم ، در سيستم مديريتي ، كسانيكه در اين رشته تخصص دارند ( البته مي تواند در برخي افراد ضمير خدادادي باشد ) خوب مي دانند كه اين معقوله ، ( مديريت ) اكثراً با ظرافتها و حساسيت ها روبروست. بر خلاف اين است كه برخي از دانشجويان عزيز اين رشته را انتخاب مي كنند صرفاً فريب نام مديريتي آنرا مي خورند ، ولي در عمل به نقصانهائي برخورد مي كنند كه مشكل ساز مي شود.
پاسخ شما ، با مقدمه اي كه عرض كردم ، به اين نكته برخورد مي كند كه ، ما بطور دقيق نظارت نداريم كه آيا وقتي مي خواهيم آقاي X را در فلان بخش پست مديريت به او بدهيم ، آيا براي اينكار فوق العاده ظريف و پيچيده بودنش صحيح است يا خير ؟ چرا آقاي y كه سابقه ي مديريتي خوب و مناسبي دارد را در پست خودش نمي گذاريم ؟ در يك كلام ؛ تا ما به يك بينش صحيح و هدفمند ، همراه با ابزارهاي نيروي انساني ، علم ، تخصص و موارد ديگر نرسيم ، در هيچ زمينه اي پيشروي نخواهيم كرد و من اميدوارم به حدود 10 سال آينده كه به اين مهم دست بيابيم.
آقاي مهندس حسام ، با فرمايشات خود يعني بر اين امر تأكيد داريد كه تا بحال كسي كاري نكرده ؟
شما مي خواهيد با مهارت خاص خبرنگاري خودتان مرا به جاده ي خاكي بكشانيد ، ولي من در جاده ي خاكي لاستيك هايم صاف است و پنچر مي شود.
من اصلاً نه چنين حرفي را زدم و نه از مطالبم بوي چنين موردي به مشام مي خورد. بنده اشكال مختلف تخصصي بودن اين رشته را عرض كردم و اينكه ما فقط بايد بدنبال فرهنگ سازي باشيم. يك مثال ديگر : مثلاً بنده اين زمانيكه با شما گذاشتم ، مي توانستم بروي چند داستان يا يك مقاله گذاشته و مبلغي دريافت كنم ( نگاه مادي ) ، ولي اين زمان را فداي مردم خودم ، ايرانيان عزيزم كرده و در اين ژانر با شما صحبت مي كنم و گلايه اي نيز ندارم. البته من از فرهنگ سازي هميشه و براي هر موردي آغاز مي كنم ، دوستان و اساتيد ديگر بنده ، به شكل و زبان خودشان مي گويند و بنده نيز كسب علم نموده و در محضر اساتيد بزرگ ، درس پس مي دهم .
وي در سخنان خود ، به مطلبي از ( ستاد ويژه توسعه فن آوري نانو ) كه خود اين منبع راعنوان كردافزود:
سپتامبر 2002- نانوتكنولوژي براي دانشمنداني كه دربارة آن مطالعه ميكنند، فنآوري تميزي به حساب ميآيد؛ حتي شايد راه حلي براي برطرف ساختن برخي مسائل زيست محيطي موجود باشد.
ميهيل روكو، مشاور ارشدبنياد ملي علوم آمريكا (NSF) در زمينه نانوتكنولوژي ميگويد: "اين بنياد، برنامة زمانبندي خود را براي عرضه محصولات مبتني بر نانوتكنولوژي از پنج يا ده سال به دو يا سه سال تغيير داده است و اولين محصولات آن در زمينه پزشكي خواهند بود."نانوتكنولوژي در طي يك دهه يا بيشتر، دانش پزشكي، تغذيه، الكترونيك و محيطزيست را كاملاً متحول خواهد ساخت. روكو، بازار ساليانه هزار ميليارد دلاري را براي محصولاتي كه اجزاء نانومتري در آنها بكار رفته، از قبيل تمامي تراشههاي رايانهاي، نيمي از داروها و نيمي از كاتاليستهاي شيميايي پيشبيني ميكند. با پيشبيني اينكه جمعيت جهان در سال 2050 به 11 ميليارد نفر ميرسد، دانشمنداني مانند روكو معتقدند كه نانوتكنولوژي با كاهش مواد زايد و كمك به فراهم آوردن غذا، آب و انرژي فراوان، به حكومتها و صنايع اجازه ميدهد كه حيات اين سياره را حفظ كنند.
برنامةپيشگامي ملي نانوتكنولوژي آمريكا كه تلاشهاي دولت اين كشور را در اين زمينه هدايت ميكند، پژوهشي در ارتباط با مزاياي بالقوه زيستمحيطي نانوتكنولوژي انجام داده است. به عقيدة روكو و ديگر فعالان اين عرصه، ميتوان سيستمهاي تصفيه آب آشاميدني و فاضلاب، خطوط لولة گاز طبيعي و دودكشها را به منظور زدودن حتي كوچكترين ناخالصيها در حد مولكولي طراحي كرد. استفاده از نانوتكنولوژي براي تصفيه آب، موجب تهيه آب آشاميدني سالمتر و فيلتراسيون بهتر گاز باعث تميزتر سوختن و ايجاد آلودگيها و دود و غبار كمتر ميشود. كارخانجات صنعتي ممكن است قادر به استفاده از زدايندههاي[17] حساستري باشند كه حتي ذرات نانومتري دوده را از گازهاي آلوده بزدايند.
نانوذرات براي استفاده در حسگرهاي دستگاه كنترل سموم موجود در هوا و آب آشاميدني نيز بررسي ميشوند. به علاوه، چنين حسگرهايي ممكن است به صورت شبكه براي ارائه تصويري كامل از محيط و هر نوع آلودكننده در حال افزايش- حتي تسليحات شيميايي و بيوتكنولوژيكي- به كار روند. روكو ميگويد: "نانوذرات جاذب آلودگي كه ميتوانند براي زدودن آلودگي آب و خاك بكار روند، ازجمله ديگر موارد تحت مطالعه هستند." وي ميافزايد كه برآيند كلي نانوتكنولوژي اين است كه محصولات كوچكتر خواهند شد، ضايعات كمتري در فرآيند توليد نانوابزار بوجود ميآيد و هنگامي كه اين مواد پس از مصرف دور انداخته شوند، آلودگي كمتري ايجاد ميكنند. با شناخت مقياس مولكولي، تمام مسيرها به سمت تجهيزات پيشرفته- بدون افزايش آلودگي- هدايت ميشود.
مهندس حسام به بيان معاون رئيس جمهور يادآور شد :
معاون رئيس جمهوري ، حفاظت از محيط زيست را وظيفه ديني و اخلاقي همگان دانست. به گزارش خبرگزاري مهر ، دکتر فاطمه جوادي همزمان با اولين روز از هفته معلم با حضور در مدرسيه شهيد تهراني باقر شهر گفت: شهيد مطهري از اساتيد بزرگ اخلاق وعلم است که راهش هميشه جاويدان خواهد بود.
وي افزود: گراميداشت ياد وخاطره اين عالم فرزانه در ميان فرزندان امام علي عليه السلام در جنوبي ترين نقطه تهران براي من تداعي کننده تمام درسهاي اخلاقي است که از استاد گرفته ام. جوادي ، باقر شهر را شهري رو به رشد دانست و افزود: اين شهر با وجود پايلوت هاي آلاينده محيط زيست ، نهايت تلاش خود را راي بالابردن فضاي سبز و حفظ آن صورت داده است. رئيس سازمان حفاظت محيط زيست در اين ديدار در مجموعه تفريحي ، ورزشي و فرهنگي عطر سيب حضور يافت و ريشه زنده نهال سبزي را به زمين هديه کرد. "
**** خبرگزاري مهر ****
در پايان ، مهندس منصور حسام به يك نكته ي حائض اهميت اشاره كرد و گفت :
در پايان عرائضم ، همانگونه كه در حين مطالبم عرض كردم ، اين امر مديريت را بيشتر به آن ابعاد دهيم و به اين يقين برسيم كه اگر فرهنگ نباشد ، اگر محيط زيستي نباشد ، اگر آرامشي در جامعه نباشد ، اگر جامعه آسايش نداشته باشد و هزاران اگر و اگر ... اگر ، هيچ كس در هر عرصه و مقامي كه باشد به هدفش نمي رسد چرا كه چون تشنج حاكم است. در اين مصاحبه هر شما تلاش كرديد نتوانستيد مرا از معقوله ي فرهنگ جدا كنيد هيچ بلكه از دو منبع نيز استفاده ي سالم شد. لذا انشاءالله به شرط حيات در مصاحبه ي بعدي خود كالبدشكافي مديريتي كه همه چيز به مديريت برنمي گردد اشاره اي خواهم كرد. اميدوارم.
در اينجا مخاطبين خود را به دوستي _ دلسوزي كشور _ كمك به ايران و فرهنگ ايراني دعوت مي كنم0
پيروز باشيد
* # * # * # فراخوان همكاري جهت طرح محيط زيست * # * # * #
بنام ايزد پاك
فراخوان همكاري و همفكري در زمينه ي محيط زيست !
كه به شرح ذيل خواهد بود :
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»» »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»» »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»» »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»» »»»»»»»»»»»»»»
با سلام و احترام
همه ي ما بر اين باوريم كه واژه ي زيست ، نه تنها يك كلمه يا يك واژه بلكه ، دريائي از اهم ها ، فوائد ، تفسيرها ، اطلاعات و بسياري موارد ديگر است كه متأسفانه ، فرهنگ آن در جامعه ي ما بصورت شفاف و قابل ارزش بروز نكرده كه تقسير كوچكي نيز نيست. همگان براين باوريم كه يك چنين درياي بي انتهائي طبعاً ، چه از بعد اجرائي ( توسط مسئولين كشور _ رأساً شهرداري ) و چه از بعد دريافت اطلاعات ( كليه ي اقشار مردم ) با مشكل مواجه بوده و خواهد بود.
* لذا ؛ از آنجائيكه بنده شخصاً با ارتباطاتي كه با شهرداري تهران در بهمن و اسفند 1385 داشته ام ، قرار شده طرحي ارائه نمايم كه بصورت اهم و كلييتي ، موارد زير را در برميگيرد. * اما قبل از اينكه به اشاره ي موارد بپردازم ، يك نكته را لازم به ذكر مي دانم كه براي شما دوستان ، خصوصا ً عزيزاني كه مي خواهند مرا در اين چنين امري ياري نمايند عرض كنم. بنا به گسترش و سرعت بخشيدن و به جد جلو رفتن ، بنده پيشترها گفته ام كه براي انجام يك چنين امر حياتي يك گروهي تشكيل خواهم داد و از نگاه و كانال تخصصي به آن پرداخته خواهد شد. (( منظور از تخصصي ؛ افرادي كه در اين زمينه همانند خودم تحصيل كرده اند + افراديكه في نفسه و بطور ذاتي علاقمند به حضور و در عين حال تخصص خود را از طريق مطالعات علمي ( اطلاعات عمومي ) كسب كرده اند )) . من شخصي مدرك گرا نيستم ، ولي به اينكه فردي در كاري بخواهد قدم بگذارد ، اعتقاد دارم كه بايد لااقل الفبائي از آن كار مورد نظررا بداند.
»»»» فلاش بك – به موارد داخل دو ستاره :
1- مجموع نحوه ي عملكرد شهرداري هر منطقه/ 2- بررسي و نقائص عمده موارديكه به شهرداري مربوط ميشود/ 3- ارائه ي يك طرح جامع در مقوله ي زيباسازي و شهرسازي/ 4- ارائه ي طرحي كاربردي جهت درك ساده و راحت براي مردم در قبال مسئوليت پذيري آنها در شهر خود0 + يكي دو مورد ديگر كه در صورت تمايل همكاري دوستان با يكديگر ، طبعاً به نتايج دلچسبتري خواهيم رسيد كه البته يا چيزي اذافه ميشود و يا كسر ميگردد. بنده محض اطلاع عرض كردم.
»»»» صحبتهاي شخصي خود با دوستان عزيز :
دراين بخش ، مواردي كه به آنها اشاره مي كنم بصورت سطحي بوده محض آگاهي و در صورت توضيحات بيشتر بشكل ايميل - پيغام خصوصي و خصوصاً تلفني با هم در ارتباط خواهيم بود. اگر يك چنين عملي كه مورد مطروحه ي متن بود صورت گيرد ، شخصاً بنام فرد نخواهد بود بلكه گروه فعاليت داشته و شخص جائي ندارد. زمانيكه در شهرداري بودم ازقبيل اين كارها به نسبت انجام ميداديم كه آن هم بااينكه من مديرعامل بخش فرهنگي بودم و عرصه برايم بسيار باز بود براي بسياري از كارها ، ولي ، شرافت چيزي نيست كه قيمت گذاري شود.
{{{ دوستاني كه مايل به همكاري هستند ؛ ( خانم و آقا ) ؛ از زمان ثبت اين اطلاعيه در سايت ، در صبح جمعه 10 / 1 / 1386ساعت 45 /5 دقيقه – بمدت 7 روز ، يعني تا ساعت 16 روز جمعه 17 / 1 / 1386 هفته ي آينده فرصت دارند به شماره ي 69 21 948 – 0932 تماس بگيرند }}} 0
›››› نكته :
{ ( دوستاني كه قصد دارند با بنده ارتباط داشته باشند ، خواهشمندم سعي كنند بين ساعات 18 الي 30/20 تماس بگيرند. سپاسگذار خواهم شد ) } 0
›››› يك نكته درباره ي نحوه ي برقراري ارتباط :
((( در صورتيكه مي خواهيم با يكديگر ارتباط برقرار نمائيم ، حتماً بايد توسط تلفن صورت پذيرد. چرا ؟ چون ممكن است بنده چند روز بنا به دلايل مختلف سراغ كامپيوتر نروم. پس اگر شما به اميد ايميل يا پيغامي كه برايم گذاشتيد باشيد- شرمنده خواهم شد )))
* * * عاشقانه يكديگر را دوست بداريم – و براين عشق ايرانيمان بباليم * * *
«««««« نوروز مبارك – سربلند باشيد »»»»»»
* # * # * # * * * آيا محيط زيستمان داراي ارزش و ارزيابي نمي باشد ؟ * * * # * # * # *
**** تاريخ: 12/1 /1385 # شماره: 020/137- 85/الف # پيوست: قسمت اول ****
[B]اهميت ارزيابي اثرات زيست محيطي:[/B]
شورايعالي حفاظت محيط زيست در مصوبه شماره 138 مورخ 23/1/1373 براي نخستين بار در كشور هفت طرح و پروژه بزرگ توسعه را مشمول ارزيابي اثرات زيست محيطي نمود. كه بدليل فقدان الگوي مصوب هيچ حركتي در اجراي مصوبه مذكور نگرديد تا آنكه مجددا در تاريخ 2/10/1376 با تصويب الگوي تهيه گزارش ارزيابي اثرات زيست محيطي در شوراي ياد شده حركت بسوي پيش بيني و رعايت ملاحظات زيست محيطي در احداث و بهره برداري طرح هاي توسعه گشوده شد. بدين نحو كه مجريان طرح ها موظف شدند تا بهمراه گزارش امكان سنجي و مكان يابي پروژه ها نسبت به تهيه گزارش ارزيابي پيامدهاي زيست محيطي طرح اقدام نمايند. ابتدا هفت طرح و پروژه مشمول ارزيابي گرديد و متعاقبا ساير طرح ها كه فهرست آنها بقرارصفحه بعد مي باشد مشمول انجام مطالعات ارزيابي گرديد. ((جاي دارد به يك نكته ي مهم كه يك آمار سلامت و دقيقي است اشاره نمايم ))0
[U
]««««« سالانه 8 ميليون سال عمر بر اثر آلودگی هوا از بين می رود »»»»»[/
U]
براساس گزارش های سازمان بهداشت جهانی 5 درصد از سرطان های ناشی از برنش ريه، 2 درصد مرگ و ميرهای ناشی از بيماری های قلبی و ريوی و 1 درصد از مرگ و ميرهای ناشی از عفونت های تنفسی، بر اثر آلودگی هواست. آلودگی هوا سالانه موجب از بين رفتن حدود 8 ميليون سال عمر در جهان می شود. اين ميزان سال عمر از دست رفته ناشی از بيماری های قلبی، عروقی، ريوی و تنفسی است که سالانه بر اثر آلودگی هوا در جهان ايجاد می شود.
**** فهرست پروژه هاي مشمول ارزيابي اثرات زيست محيطي :
1- كارخانجات پتروشيمي در هر مقياس
2- پالايشگاهها در هر مقياس
3- نيروگاهها با ظرفيت توليدي بيش از يكصد مگاوات
4- صنايع فولاد در دو بخش ذيل:
واحدهاي تهيه كننده خوراك ذوب و ذوب با ظرفيت توليدي بيش از سيصد هزارتن در سال
5- سد ها و سازه هاي آبي ديگر در سه بخش زير:
1- سدها با ارتفاع بيش از 15 متر و يا داراي ساختارهاي جنبي بيش از چهل هكتار و يا مساحت درياچه بيش از چهارصد هكتار
تبصره 1: سدهاي باطله (نگهداشت مواد آلوده) در هر اندازه شامل ارزيابي مي باشد.2. درياچه هاي انسان ساخت در مساحت بيش از چهارصدهكتار
تبصره 2: اندازه درياچه هاي پرورش آبزيان در مقياس كوچكتر از چهارصد هكتار با هماهنگي وزارت جهاد كشاورزي و سازمان حفاظت محيط زيست تعيين مي شود
تبصره 3- طرح ها و پروژه هاي آبياري و زهكشي در وسعت بيش از 5000 هكتار
شهركهاي صنعتي (با هر عنوان) در وسعت بيش از يكصد هكتار-
فرودگاهها با طول باند بيش از 2 هزار متر
8- واحدهاي كشت و صنعت در وسعت بيش از 5 هزار هكتار
9- كشتارگاههاي بزرگ صنعتي
10- مراكز دفن زباله براي شهرهاي با جمعيت بيش از 200 هزار نفر و شهرهاي جديد
11- مراكز بازيافت صنعتي زباله (كارخانه كمپوست)
12- طرح هاي خطوط نفت و گاز
13- طرح هاي سكوهاي نفتي
14- طرح هاي ذخيره گاههاي نفتي
15- طرح هاي بزرگ جنگلداري
16- طرح ها و پروژه هاي بزرگ راه كشور
17- طرح ها و پروژه هاي بزرگ راه آهن كشور
18- طرح ها و پروژه هاي گردشگري19-
19-طرح ها و پروژه هاي بزرگ توسعه اي و ملي در سواحل كشور در محدوده اي به عرض يك كيلومتر بعد از اراضي ساحلي تا حداكثر سه كيلومتر از ساحل-
19-1كارگاهها و مجتمع هاي صنعتي و خدمات مربوطه بيش از 5 هزار مترمربع
19-2 نمايشگاههاي دائمي صنعتي و خدماتي بيش از 10 هزار مترمربع
19-3-انبارهاي مواد شيميايي و كالاهاي خطرناك بيش از 5 هزار متر مربع
19-4-كارگاههاي فعاليتهاي عمراني و راهسازي بيش از 10 هزار مترمربع
19-5-ذخيره گاههاي مواد سوختي بيش از يك ميليون ليتر
19-6-پايانه هاي بار و مسافر بيش از 2 هزار متر مربع
19-7-واحدهاي پرورش طيور، دام و ساير حيوانات اهلي و وحشي بيش از 5 هكتار
19-8-واحدهاي پرورش ماهي و ساير آبزيان بيش از 10 هزار متربع
19-9-طرح هاي سازه هاي دريايي ، بنادر صيادي، پايانه هاي نفت و گاز و عمليات لايروبي در هر مقياس
19-10-طرح هاي تاسيسات آبي و بهداشتي
19-11-شبكه جمع آوري و واحدهاي تصفيه و دفع فاضلاب در مقياس شهري
19-12-خانه بزرگ آب در مقياس شهري (بيش از 5 هزار مترمكعب در شبانه روز)
19-13-طرح هاي دفع و دفن پسماند در مقياس شهري
19-14-مراكز نظامي و آموزشي بيش از 5 هزار متر مربع
19-15-شهركهاي توريستي بيش از 10 هزار متربع
19-16-شهركهاي سينمايي بيش از 5 هزار مترمربع
19-17-پاركها و اردوگاههاي تفريحي، آموزشي، و پژوهشي و ورزشي بيش از 10 هزار متربع-
19-18 - سنگ مس با حداقل ظرفيت استخراجي يك ميليون تن در سال
21- سنگ آهن با حداقل ظرفيت استخراجي ششصد هزار تن در سال-
22- سنگ طلا با هر ظرفيتي
23- سرب و روي با حداقل ظرفيت استخراجي يكصد هزار تن در سال
24- ساير فلزات با حداقل ظرفيت استخراجي يكصد هزار تن در سال
25- زغال سنگ با حداقل ظرفيت استخراجي 80 هزار تن در سال
26- نمك آبي با سطح بيش از چهار صد هكتار
27- كارخانجات سيمان
28- كارخانجات توليد قند و شكر
29- كارخانجات توليد گچ و آهك صنعتي
30- واحدهاي توليد مواد اوليه بهداشتي، آرايشي و داروسازي
31- كارخانجات بزرگ توليد قطعات خودرو داراي هر سه واحد ذوب، ريخته گري و آبكاري
32- واحدهاي تصفيه دوم روغن موتور
(مقياس مربوط به بندهاي 27تا 32 در دست مطالعه كارشناسي است)
33-طرح هاي احداث و بهره برداري از ميادين نفت و گاز جديد با بيش از 10 حلقه چاه و همچنين طرح هاي توسعه ميادين نفت و گاز موجود در صورتي كه بعد از توسعه تعداد چاهها به بيش از 10 حلقه برسد)0
محيط زيست و سلامت
بهداشت و محيط زيست
برای همگی ما نياز اساسی به شرايطی ايمن، که در آن آب سالم، غذا و سرپناه کافی مهيا باشد و افراد مختلف بتوانند در صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنند، يکسان است. چندين سال از اجلاس زمين گذشته است و در اين مدت گامهای جديدي در سطح ملی و جهانی برداشته شده که ضرورت اقدامات موثرتر در حوزه بهداشت و محيط را آشکار کرده است. بنابراين،زمان تجزيه و تحليل در مورد اينکه چگونه ما به عنوان جامعه انسانی با اين نيازها برخورد کنيم،چگونه توسعه ميتواند منابعی برای بهداشت فراهم کند ونيزچگونه چنين توسعه ای ميتواند تهديدی برای سلامتی يا کاهش منابع طبيعی باشد فرا رسيده است. اين نوشتار بر سلامت دختران و پسران، زنان و مردانی که بسياری از آنان برای ابقاء و زندگی در شرايط محيطی نامساعد مبارزه ميکنند متمرکز است. هر روز جهان ناچار به پذيرش انسانهای بيشتری است. به طور متوسط در هر ثانيه سه نفر به جمعيت جهان افزوده ميشود که بالغ بر حدود 90 ميليون انسان در سال ميباشد.رشد جمعيت،خود باعث ايجاد مشکلاتی در تهيه آب، غذا و سرپناه مورد نياز برای سلامتی ميشود به خصوص اينکه غالباً رشد جمعيت در کشورهای در حال توسعه يعني جايی که دسترسي به منابع، ناکافی است رخ مي دهد. علاوه بر اين مصرف نامتعادل در اکثر کشورهای ثروتمند، باعث تحليل رفتن سريع منابع تجديدناپذير جهان ميشود. بنابراين محيط زيست حامی زندگی، بطور فزاينده ای تحت فشارهای ناشی از تغييرات آب و هوا، از دست رفتن تنوع موجودات زنده، جنگل زدايی و بيابانی شدن قراردارد. در هر کشوری، فقرا و محرومان بدترين شرايط بهداشتی را تجربه ميکنند و اين بی عدالتی ها بايد به جوامع و حکومت ها در سطح ملی و محلی ربط داده شوند. متخصصين بهداشتی بايد برنامه ها و منابع کافی همبستگی نيروها در بخش محيطی و ايجاد باورهای سلامت و محيط بـه عنوان اساس اوليه در بـرنامه های توسعه پايدار تاکيد کنند. در مقياس وسيعتر، شرکت گسترده تمامی بخشهای جامعه بايد تضمين شود. البته اين در صورتی است که بخواهيم راه حل ها و راهکارهايی که سبب ايجاد و بهبود پايداری وضعيت سلامتی میشود ، قاعدهمند گردد. در گام بعدی، برای تامين منافع بيشتر، بايد بر نيازهای جاری و آتی مردم به خصوص افراد فقير و آسيب پذير تمرکز شود.امروزه زباله هاي شهري به عنوان يكى از مسائل مهم زيست محيطى قلمداد مى شوند. مديريت اين زباله ها كه بخش اعظم آنرا زباله هاي خانگي? تشكيل مى دهد امري ضروري است. در مشهد بعنوان دومين شهربزرگ و همچنين مهمترين شهر زيارتي كشور حجم زيادي زباله توليد مى شود. درگذشته مشابه ديگر شهرهاي بزرگ كشور اين زباله ها در گودالهايى در مجاورت شهر دفن مى شده اند كه اين مكانها اكنون در محدوده شهر قرار گرفته اند. [][SIZE="2"]از سال 1354 زباله هاي شهري مشهد در خاكچالي كه در ابتداي جاده مشهد_نيشابور قرار دارد دفن مي شوند.[/[/Bاين خاكچال در گذشته? در حاشيه شهر قرار داشته است ولي اكنون در داخل شهرقرارگرفته است. در اين مقاله وضعيت مكانهاي قديمي و جديد دفن زباله در مشهد مورد بررسي زيست محيطي قرار گرفته است.
** سئوال !
آقاي مهندس منصور حسام ، نظر كارشناسي شما در ارتباط با محيط زيست و ارتباط فرهنگ مردم چيست ؟ توضيح مختصري بفرمائيد.
** پاسخ #
ما هر چه درباره ي محيط زيست بگوئيم ، در افكار عموم مردم تأثير مثبتي نخواهد داشت. زيرا به عقيده ي بنده ، قبل از انجام يا مطرح كردن كاري ، ابتدا بايد ذهن مردم را در ارتباط با يك چيز نامعلوم بيدار كرد. وي افزود : زمانيكه من در اين راستا فعاليت داشتم ، صرفاً بر روي فرهنگ و بيان فرهنگ و تمدن حركت مي كردم. شايد برخي ها بگويند ؛ محيط زيست چه ربطي به تمدن دارد ؟ ولي بنده واقعاً به اين مهم اهميت مي دهم. از يك مثالي در داخل خانواده آغاز كنم. اعضاي يك خانواده هميشه از بزرگان خود تقليد مي كنند ، مثلاً يك نوجوان 13-14 ساله ، مطمئن باشيد در ابتداء از پدر خود خط مي گيرد. طبيعتاً اگر آن پدر بي بندوبار باشد ، نمي توان از كوچكترهاي آن خانواده توقع فرهنگ والا داشت لذا ، به عقيده ي من ، ما بايد بر افكار كودكان فعاليت داشته باشيم. نه اينكه بنام فرهنگ سازي ، بيائيم و بشكل مافيائي بر آنها تسلط پيدا كنيم خير ! بنده مي گويم ، روي ذهن كودكان ، نوجوانان و جوانان صدالبت در زمينه ي فرهنگ سازي كار كنيم نه اينكه افكار آنها را اكتساب كرده و راه غلط برويم. يك نمونه ، بنده اكنون كه مديرعامل يك موسسه ي فرهنگي هنري نيز هستم ، به دوستان برنامه ساز تلويزيون ، خيلي تأكيد كردم ، حتي روش و طرحهائي نيز ارائه داده ام كه ما مي توانيم مطالب خود را از طريق انيميشن به سرانجام برسانيم ، كه اگر اين كار صورت پذيرد ، خود جاي چندين تريبون و برنامه سازي هاي بعضاً غلط كه باعث خستگي ذهن مخاطب مي شود مفيد بود.
اغلب صحبت ها ، داراي زيبائي و ويژگي خاصي هستند ، ولي در عمل آنگونه كه تصور مي شد بعضاً نيست. چرا ؟.
در ابتداي عرائضم لازم مي دانم به اين مطلب اشاره كنم كه اگر صحبتهائي از روند مديريتي و يا ديگر موارد خاص ، هيچ ارتباطي با كليت سياست كلان كشوري نداريم ، در همين محدوده اگر حرفي زده مي شود قرار دارد. پاسخ به اين سئوال جنابعالي ، شايد يك نكته ي كليشه اي و ساده باشد ، ولي به اين نكته توجه خاصي داشته باشيد كه بنده هيچ چيزي كوچك و ساده نمي گيرم. حتي اينگونه مي گويم كه ضعف اكثر مديران در قسمتهاي مختلف و پستهاي گاهاً حساس است كه وجود دارد. من اينگونه مطلب خود را اشاره كنم ، در سيستم مديريتي ، كسانيكه در اين رشته تخصص دارند ( البته مي تواند در برخي افراد ضمير خدادادي باشد ) خوب مي دانند كه اين معقوله ، ( مديريت ) اكثراً با ظرافتها و حساسيت ها روبروست. بر خلاف اين است كه برخي از دانشجويان عزيز اين رشته را انتخاب مي كنند صرفاً فريب نام مديريتي آنرا مي خورند ، ولي در عمل به نقصانهائي برخورد مي كنند كه مشكل ساز مي شود.
پاسخ شما ، با مقدمه اي كه عرض كردم ، به اين نكته برخورد مي كند كه ، ما بطور دقيق نظارت نداريم كه آيا وقتي مي خواهيم آقاي X را در فلان بخش پست مديريت به او بدهيم ، آيا براي اينكار فوق العاده ظريف و پيچيده بودنش صحيح است يا خير ؟ چرا آقاي y كه سابقه ي مديريتي خوب و مناسبي دارد را در پست خودش نمي گذاريم ؟ در يك كلام ؛ تا ما به يك بينش صحيح و هدفمند ، همراه با ابزارهاي نيروي انساني ، علم ، تخصص و موارد ديگر نرسيم ، در هيچ زمينه اي پيشروي نخواهيم كرد و من اميدوارم به حدود 10 سال آينده كه به اين مهم دست بيابيم.
** سئوال :
آقاي مهندس حسام ، با فرمايشات خود يعني بر اين امر تأكيد داريد كه تا بحال كسي كاري نكرده ؟
** پاسخ #
شما مي خواهيد با مهارت خاص خبرنگاري خودتان مرا به جاده ي خاكي بكشانيد ، ولي من در جاده ي خاكي لاستيك هايم مناسب بوده و پنچر نمي شود.
من اصلاً نه چنين حرفي را زدم و نه از مطالبم بوي چنين موردي به مشام مي خورد. بنده اشكال مختلف تخصصي بودن اين رشته را عرض كردم و اينكه ما فقط بايد بدنبال فرهنگ سازي باشيم. يك مثال ديگر : مثلاً بنده اين زمانيكه با شما گذاشتم ، مي توانستم برروي چند داستان يا يك مقاله گذاشته و مبلغي دريافت كنم ( نگاه مادي ) ، ولي اين زمان را فداي مردم خودم ، ايرانيان عزيزم كرده و در اين ژانر با شما صحبت مي كنم و گلايه اي نيز ندارم. البته من از فرهنگ سازي هميشه و براي هر موردي آغاز مي كنم ، دوستان و اساتيد ديگر بنده ، به شكل و زبان خودشان مي گويند و بنده نيز كسب علم نموده و در محضر اساتيد بزرگ ، درس پس مي دهم .
* * * مؤيد باشيد * * *