پارادوکس کشاورز و نردبان

سلام بر دوستان
پارادوکس کشاورز و نردبان در نسبیت خاص

یک کشاورز نردبانی به طول L و یک انبار به طول 3/4l دارد. او پس از مطالعه ی نظریه ی نسبیت برای جا دادن نردبان در انبار از دخترش می خواهد که با سرعت رادیکال سه تقسیم بر 4 ضرب در سرعت نور به داخل انبار با نردبان بدود.در نتیجه طبق انقباض طول لورنتسی نردبان منقبض شده و در انبار جا می گیرد.اما دخترش که کمی بیشتر از نسبیت خوانده می گوید که در چارچوب او انبار منقبض شده و کار بدتر می شود.(طول نردبان نسبت به انبار بزرگتر خواهد بود)مشکل کجاست؟!!

واقها مشکل کجاست ؟

من اینو تا حالا نشنیده بودم. ولی فکر کنم دقیقا مثل همون پارادوکس دوقلوها باشه با این تفاوت که این درباره کش اومدن طوله و اون یکی زمان.

در چهارچوب دختره هر چيز كه همراهش نباشه كوچك ميشه
من بودم خودم وايميستادم دنيا رو با سرعت مي چرخوندم تا ما كوچك شويم!! دي:

سلام
این نظره منه.حل دقیقش رو جایی ندیدم.
همیشه در حل مسئله ای فیزیکی باید دقیقا مشخص کرد که منظور مسئله چیست و ما دنبال چه هستیم. منظور از این که نردبان در انبار است این است که همه ی اجزای آن در یک لحظه همزمن در انبار قرار دارند.از نظر نسبیت همزمانی دو رویداد به ناظر وابسته است.
پس باید دو رویداد رو در اینجا مطرح کنیم
1)جلوی نردبان به ته انبار برخورد می کند
2)برای اینکه نردبان در انبار باشد باید ته انبار از در گذشته باشد.
باید ایندو رویداد را برای هر ناظر جداگانه در تبدیلات لورنتس بررسی کنیم.
دختر می گوید که اول 1 اتفاق می افتد.کشاورز می گوید که اول 2 اتفاق می افتد.
ولی فکر نکنم نتیجه ی درستی به دست بیاد. چون نردبان یا در انبار است یا نیست و یا نردبان می شکند یا دیوار خراب خواهد شد.

آقایون جو گیر نشین!اگه این حرکت ها تا ابد بود یه چیزی!انقباض طول توی نسبیت فقط در حرکت معنی داره اگه ثابت بشه که دیگه هیچ کدوم انقباضی مشاهده نمیکنن!میکنن؟!....یعنی این طولی که نسبیتی کم شد وقتی دختر رفت توی انبار و ایستاد همه چیز برای هر دو عادی میشه،فقط کلی انرژی هدر میره که خانوم به سرعت نور ......!خلاصه ....یه اتفاق جالب تر میشه خیال کرد....شما با سفینه شخصیتون که 3 متر طول داره با سرعتی که از رابطه انقباض حساب میکنین میرین توی یه پارکینگ (که طول اونم خودتون حساب میکنین!) یهو ترمز دستی سفینه رو میکشین!به ته سفینه نگاه میکنین،در حالی که طول پارکینگ کمتر از طول سفینه به نظر میومد در عین ناباوری حالا ته سفینه کاملا داخل پارکینگه !چون شما الان دیگه ایستادین و خبری از سرعت بالا نیست!در این شرایط میتونین یاد فیزیک کلاسیک بیفتین!
شد؟! همون طور که مسخره به نظر میرسه با مسخرگی هم حل میشه!

منم یكم با این جواب اخری موافقم ...

ولی در كل :

به نظر من در هر حال چون منظور در حالتیه كه ما سرعت داریم ... این بستگی به شما داره كه كجا وایستید ...

اگه شما پیش كشاورز وایستید ... نردبان جا می گكیره و به قول دوستمون بعد از ایستادن مشخص می شه چه گندی زدیم

اگه شما پیش دختره باشید ( اونجا چیكار می كنید؟) ... نردبان جا نمی گیره ... و خوب بعد از ایستادن باز هم مشخص می شه چی شده ...

من می گم دنیا رو می شه حتی كوچیك و بزرگ كرد ... و این فقط به شما بستگی داره ... واقعیت همون چیزیه كه شما می بینید ... و حقیقت هم

من میگم بد نیست یه نگاهی به این 2 سایت بندازین ، اما اگه چیزی دستگیرتون شد ما رو هم بی نسیب نزارین.:10:
(زبونه این 2 سایت انگیلیسیه)

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوستان سلام
می‌خواهم در مورد این موضوع که بیشتر از 5 سال از آخرین ثبت نظر راجع به آن می‌گذرد، نظر دهم.
متأسفانه برخی همچون جناب nkhdiscovery (که سابقاً در این موضوع نظر داده‌اند) فکر می‌کنند موضوع پارادوکس کشاورز و نردبان مسخره است و با مسخرگی هم حل می‌شود! لازم به ذکر است که چنین عقیده‌ای ناشی از آشنا نبودن با فرآیند ترمز کردن و به طور کلی شتاب گرفتن اجسام است. همچنین متأسفانه برخی افراد هستند که «ن» را از «ب» تشخیص نمی‌دهند و می‌آیند و برای خودشان وب‌سایت درست می‌کنند و در آن اقدام به نشر اکاذیب می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که نظریات فیزیک نوین از جمله نسبیت درست نیستند (مانند صاحب این سایت: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ). در صورتی که اگر خواننده ذره‌ای دقت و زیرکی به خرج دهد متوجه می‌شود که این شخص حتی فرضیات خودش را نیز در لابه‌لای مطالبش نقض کرده!
برای حل چنین مسائلی باید ابتدا مشخص نماییم که چه اتفاقاتی (با تمام جزئیاتش) در پیش چشم یک ناظر خاص رخ می‌دهد و سپس با استفاده از اصول نسبیت پیش‌بینی کنیم که همین اتفاقات از دید ناظر دیگر چطور جلوه می‌کند.
فرض بر این است که دختر کشاورز به همراه نردبان با سرعت sqrt(3)/2 برابر سرعت نور در راستای طول نردبان به سمت انبار در حرکت است. لذا طول نردبان (و حتی پهنای بدن دختر؛ اما نه عرض نردبان و قد دختر) از دید کشاورزی که کنار انبار ایستاده، به نصف حالت اولیه خود می‌رسد و بنابراین در یک لحظه تمام آن در انبار قرار می‌گیرد و وی می‌تواند با بستن همزمان درب‌های جلویی و پشتی انبار و باز کردن مجدد آنها برای خروج نردبان، این موضوع را ثابت کند. اما سؤال این است که چطور ممکن است از دید دختر نردبان در انبار جا بگیرد؟ درست است. از دید وی هرگز چنین اتفاقی نمی‌افتد! اما ببینیم از نظر دختر عبور نردبان از انبار چگونه رخ می‌دهد. بر اساس نظریه نسبیت، بسته شدن درب‌های انبار برای دختر نباید به طور همزمان رخ دهد؛ بلکه ابتدا درب پشتی و سپس درب جلویی بسته خواهد شد! از دید دختر - که طول نردبان در نظرش تغییری نکرده - انبار با درب‌های باز و با نصف طول اولیه‌اش به سمت او می‌آید. به محض آنکه سر نردبان به پشت انبار به اندازه کافی نزدیک شود، درب عقبی انبار بسته می‌شود و درست قبل از اینکه درب انبار به نردبان اصابت کند، مجدداً باز می‌شود (این در حالیست که هنوز نردبان از انبار بیرون زده و درب جلویی باز است). روند خروج نردبان از انبار ادامه می‌یابد تا اینکه ته نردبان وارد انبار شود؛ که در این لحظه درب جلویی انبار بسته می‌شود و پس از مدت کوتاهی دوباره باز می‌شود و نردبان و دختر به راه خود ادامه می‌دهند.
مشکل از اینجا ناشی شد که ما نظریه نسبیت را قبول کردیم اما همه نتایجش را (به صورت ناخودآگاه) قبول نکردیم. یعنی انقباض طول را پذیرفتیم اما نسبیت همزمانی را نپذیرفتیم.
در مورد ترمز کردن سفینه‌ای که در حالت عادی درازتر از پارکینگ است و جناب nkhdiscovery مطرح کردند باید بگویم ترمز کردن و کلاً شتاب گرفتن اشیاء به این سادگی انجام نمی‌گیرد. اگر فرض کنیم شخصی که در پارکینگ یا انبار مستقر است ببیند سفینه یا نردبان که در اثر حرکت کوتاه شده، هنگامی که تماماً داخل پارکینگ یا انبار قرار گرفت به یکباره ترمز کند و در آن آرام بگیرد، یعنی تمام ذرات آن به طور همزمان متوقف گردد، آنگاه این پدیده برای سرنشین سفینه به شکل عجیبی روی می‌دهد. از نظر او تمام ذرات سفینه همزمان در پارکینگ متوقف نمی‌شوند. فرض کنیم که سرنشین سفینه در منتهاالیه عقب آن نشسته است. آنگاه او شاهد این خواهد بود که پس از اینکه انتهای پارکینگ به اندازه کافی به جلوی سفینه نزدیک شد، بلافاصله جلوی آن شتاب می‌گیرد و نسبت به پارکینگ متوقف می‌گردد (بقیه ذرات سفینه همچنان ساکنند) و به تدریج این اتفاق همانند یک موج به ذرات عقبی سفینه سرایت کرده به طوری که وقتی تمام ذرات سفینه در پارکینگ قرار بگیرند، عقب سفینه نیز متوقف می‌گردد. در این لحظه سرنشین متوجه می‌شود که طول پارکینگ که کوتاه شده بود ناگهان به اندازه اولیه‌اش برمی‌گردد و نیز با تعجب می‌بیند که طول سفینه (و احتمالاً طول خودش!) از حالت عادی کوچکتر شده به طوری که اکنون کاملاً در پارکینگ جا گرفته است.
به امید پی بردن خوانندگان به عمق مسئله