آسیب شناسی پـخـش " سـاعـت شـنـی " ■■■
آسیب شناسی پخش ساعت شنی
ساعت شنی در میان مجموعه هایی که تلویزیون پخش کرده ، هم در شمار یکی از پرطرفدارها بود و
هم یکی از مجموعه هایی است که هنگام پخش ، آسیب های جدی دیده است . به طوری که تعدادی
از قصه های فرعی اش یا حذف شدند ، یا به شکلی ابتر نمایش داده شدند که ابهام های فراوانی در
مورد شخصیت پردازی های آدمهایش در ذهن بینندگان ایجاد کرد و لاجرم به پای ضعف های نویسنده و
کارگردانش گذاشته شد .
اولین نکته در این آسیب شناسی ، به شکل پخش آن بازمیگردد . در ابتدا پخش این سریال به اصطلاح
« روتین » بود و شنبه شب ها از شبکه ی اول به نمایش درآمد . پس از مدتی اعلام شد که تلویزیون
به دلیل ترافیک سریالهای آماده ی پخش ، در نظر دارد برخی را سه روز در هفته پخش کند که این ،
شامل ساعت شنی هم شد .
اما مدتی بعد ( پیش از این ، البته نشریه های زرد ناگهان به وجود چنین سریال نامتعارفی پی برده بودند
و زمزمه هایشان شروع شد که : آیا این سریال با مانع پخش روبرو می شود ، یا نه ؟ ) و با شروع ماه
محرم ، پخش سه روز در هفته ی ساعت شنی به همان یک روز در هفته ( شنبه شب ها ) محدود شد
اما نظم این نوع پخش نیز به زودی تغییر کرد . یک قسمت از آن در روز یک شنبه و مصادف با شام غریبان
پخش شد و قسمت آخر سریال ، بدون خبر قبلی ، و بی آنکه اعلام شود فردایش پخش شد .
گفته می شود از مجموع 1400 دقیقه سریالی که به پخش تلویزیون تحویل داده شده ، تنها 950 دقیقه ی
آن به نمایش درآمده است . به این ترتیب ، برخی از داستانهای فرعی و سرنوشت پاره ای از شخصیتها
ناپدید شده است .
* نزدیک به نیمی از ماجراهای منزل قناری ( شهره لرستانی ) و شغلی که او دارد ، به همراه ماجراهای
او با فتحی ( صدرالدین حجازی ) پدر مهشید ( مهراوه شریفی نیا ) که به نمایش درنیامده اند ، جزو این
حذفیات است . با تحقیقات امیرعلی ( کوروش تهامی ) است که پی به کارهای غیرقانونی قناری میبریم .
نکته ی مهم در مورد شخصیت قناری این است که او منتظر پدر و مادری است که قرار است بیایند و او را
با خود ببرند . در حالی که پدری در کار نیست . علت جنون قناری و گرفتار شدنش به دست پلیس و نارو ای
که فتحی به او میزند ، در آنچه از سریال پخش شده ، مبهم باقی مانده است .
* مهشید پس از فرار از خانه ی قناری ، نزدیک به 10 روز در بالای پلی مستقر شده و یک زندگی خانه به
دوشی را آغاز میکند . در آن جا با یک « پل خواب » که زن جوانی است آشنا می شود . نقش این زن را
بهار ارجمند بازی کرده ( که نامش در تیتراژ هست ، ولی او را هرگز نمی بینیم ! ) . او بچه ای « نامراد » را
دارد بزرگ میکند ، که خودش قصه ای مفصل بوده است .
* از دیگر ماجراهای ناتمام ، ماجرای مینا ( نسرین مقانلو ) است . او پس از کشتن معین ( پوریا پورسرخ )
تمام آنهایی را ( چه زن و چه مرد ) که به حقوق او دست اندازی کرده اند ، به یک مهمانی دعوت میکند و
در آنجا ( که همین مهمانی ، کل یکی از قسمتهای سریال بوده ) به همه سم میدهد تا آنها را بکشد ، اما
با دخالت پلیس تقریبا همگی نجات پیدا می کنند .
* قصه ی فرعی دیگر ، ماجرای سپند ( مهدی بدرلو ) است که از بازگویی زندگی جوانانی است که پاتوقشان
جلوی پاساژهاست . او در مهمانی مینا بر اثر استفاده از قرص های روانگردان ، دچار جنون می شود و با
پرتاب خودش از بالای ساختمان می میرد .
* خسرو خان ( داریوش ارجمند ) سکته میکند و روی ویلچر در انتظار مرگ میماند .
* مینا در شب به دنیا آمدن بچه ی مهشید ، دچار جنون میشود و خودکشی میکند .
* آنچه در واپسین قسمت سریال به نمایش درآمد ، با آنچه که نوشته و تصویربرداری شد ، تفاوتهایی دارد .
ما میبینیم که مهشید در نماهایی « معناگرا » از دنیا می رود و تماشاگر در رویای او ، همه ی شخصیتهای
سریال را سر و سامان یافته میبیند . اما با بیرون آمدن از خیال ، هر یک از این شخصیتها را در سکانسی
می بینیم که همچنان در وضعیت موجود خویش در گیرند .
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-==-=-=-=
ماهنامه فـیـلـم / ش 376 / ص 65
