: راه های موفقیت در تحصیل
موضوع : راه های موفقیت در تحصیل
موفقیت در دانشگاه
:10:
روش مؤثر برای موفقیت در دانشگاه ۱- مکان، مکان، مکان بطور جدی قصد دارید به هدفتان دست پیدا کنید؟ یک محل مناسب برای خودتان پیدا کنید. میتوانید از کتابخانه، کلاس های مطالعه، و یا حتی یک کلاس خالی استفاده کنید. ۲- عادت کنید: به انجام روزانه تکالیف مـطالعه دروس بطور سطحی آنهم یک شب قبل از امتحان نمی تواند موفقیت شما را تضمین کند. سعی کنید هر روز بـرای مطـالـعه درس هـمـان روز وقت بگذارید. از وقت اضافهمیان کلاس ها برای مـرور درس ساعت بعد استفاده کنید. ۳- کمک هست! دنبال آن بروید تا پیشرفت کنید چه نمرات شما بالا باشد، چه کمترین نمره ها را بگیرید، باز هم تحت هر شرایطی میتوانید توانایی های خود را ارتقا بخشید. در مورد روش های یادگیری مطالب بیشتری مطالعه کنید. ارتباطتان را با اساتید و معلمان خصوصی افزایش دهید. از راهنمای مطالعه و مراکز خدمات آموزش و کمک آموزشی کمک بگیرید. ۴- یادداشت برداری کنید از یک دفترچه یادداشت یا تقویم دیواری استفاده کنید. برای انجام تکالیف روزانه خود وقت بیشتری را در نظر بگیرید. سعی کنید تکالیف خود را زود تر از موعد مقرر انجام دهید و خودتان را برای امتحانات از قبل آماده کنید. ۵- انرژی بگیرید – غذا، خواب، ورزش خستگی و استرس قابلیت ادراک و میزان حافظه را کاهش می دهند. غذای مناسب بخورید، به طور مرتب ورزش کنید، و به اندازه کافی بخوابید. ۶- حرفه ای عمل کنید: با آمادگی کامل سر کلاس ها حاضر شوید و از تمام مطالب یادداشت برداری کنید سعی کنید تا آنجایی که می توانید غیبت نداشته باشید. استفاده از یادداشت های دیگران نمی تواند به اندازه نوشته های شخصی، برایتان مفید باشد. زمان یادداشت برداری به مسائلی که روی آنها تاکید می شود و مثال های مختلف توجه بیشتری مبذول دارید. سوال پس از اتمام درس؟ بله، در پایان کلاس نزد استاد بروید و پرسش های خود را مطرح نمایید. سعی کنید تمام مطالب را به تدریج مطالعه کنید تا شب قبل از امتحان با توده ای از مطالب جدید روبرو نشوید. ۷- کنفرانس و کتاب درسی: "تصویر بزرگتر" را در نظر بگیرید درس خواندن در دانشگاه نیازمند فهم این مطلب است که چگونه اطلاعات مختلف کنار هم جمع شده و تصویر بزرگتری را بوجود می آورند. نگاهی به خلاصه دروس، فهرست، سر فصل، عناوین و سر تیترها بیندازید تا راحت تر بتوانید اطلاعات موجود را سازماندهی کنید. ۸- کاری کنید تا مطالب کلیدی در ذهنتان باقی بمانند فعال باشید! برای خودتان مثال بیاورید، از روش های تقویت حافظه استفاده نمایید، خلاصه برداری کنید، لغات کلیدی را به خاطر بسپارید، زیر مطالب مهم خط بکشید، و در حاشیه کتاب نکات مهم را یادداشت کنید. سعی کنید درس را برای خود جذاب کرده و از قدرت خلاقیت بیشتری استفاده کنید. ۹- فکر می کنید نکات کلیدی را فراموش نمی کنید؟ ثابت کنید اصلاً مهم نیست که تا چه اندازه به طور قابل قبول متوجه مطلبی می شوید، در هر صورت اگر آنها را مرور نکنید از یادتان می روند. پیش از امتحان، نکات مهم را بدون اینکه به یادداشت ها و کتاب و جزوات نگاه کنید، در ذهنتان مرور کنید. می توانید به پرسش های آخر هر فصل نیز مراجعه کرده و بدون کمک گرفتن از کتاب، به آنها پاسخ دهید. ۱۰- خودتان را برای هر مدل امتحانی آماده کنید تا جایی که ممکن است سعی کنید نوع امتحان توانایی های شما را محدود نکند. خودتان را برای هر مدل امتحانی آماده کنید ( به عنوان مثال امتحان تستی). دستور العمل انجام امتحان را به خوبی مطالعه کنید و ببینید که برای پاسخ دادن به هر سوال چه مدت زمانی در نظر گرفته شده. از پرسش های آسان تر شروع کنید تا اعتماد به نفستان افزایش پیدا کند.
by:aftab
موفقيت» در ایران حراج می شود
«موفقيت» در ایران حراج می شود
گزارشی از تب کتاب ها و کلاس های آموزش موفقیت در ایران
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کدام يک از شما دوست دارد پول دار و موفق شود؟
برايان تريسی که او را در ايران با کتاب «قورباغه را قورت بده» می شناسند و در آن فرمول ها و راهکارهايی برای رسيدن به موفقيت برشمرده است، وقتی روی سن ايستاد اين سوال را پرسيد.
مردی ۶۳ ساله با موهايی سفيد، پوستی روشن و قدی بيش از ۱۸۰ سانتيمتر که به گفته خود روزی هيچ نداشته و حالا يکی از مديران بزرگ فروش است و برای آموزش رسيدن به موفقيت ومديريت به ايران آمده است.
اما در طرف مقابل، همه ۶۳۰ نفری که روی صندلی ها در ۲۱ رديف ۳۰ نفری نشسته بودند دستان خود را بالا بردند؛ همگی بی صبرانه می خواستند «پولدار و موفق» شوند.
اين گروه، از حدود يک ماه قبل خود را برای شرکت در جلسات سه روزه «مديريت در قرن ۲۱» که با حضور برايان تريسی برگزار می شد، آماده کرده و بعد از گرفتن بليت های ۳۸۰ هزار تومانی به اين جلسه آمده بودند.
البته روی برخی از بليت هايی که در دست شرکت کنندگان بود مهر تخفيف وجود داشت.
در کلاس های سه روزه اين کانادايی که شرکت های مختلف مثل مرسدس بنز از آن حمايت مالی می کردند دو گروه ۶۳۰ نفری (صبح و بعد ازظهر) يعنی ۱۲۶۰ نفر شرکت کرده بودند.
اگر تخفيف های داده شده از سوی برگزار کنندگان به برخی از شرکت کنندگان وا فراد و حمايت های مالی شرکت هايی مثل مرسدس بنز را در نظر نگيريد و فقط تعدادشرکت کنندگان را در قيمت بليت ها ضرب کنيد می شود بيش از ۴۷۸ميليون تومان درآمد.
در سال های گذشته بازار«برايان تريسی» و افرادی مثل اسپنسر جانسون، نويسنده کتاب «چه کسی پنيرمن را برداشت؟»، در ايران داغ شده است.
تريسی می گويد: «به من خبر داده اند که دو ميليون جلد از کتاب هايم در ايران به صورت کپی به فروش رسيده است.»
تبی داغ در يک بازار سرد
فروش دو ميليون نسخه از يک کتاب، در بازار بی رونق کتاب ايران که در آن تيراژ کتاب ها بيش از دو، سه هزارنسخه نيست رقم عجيبی است و نشان از يک تب نادر دارد.
مسئول يکی از انتشاراتی ها که در آن کتاب «قورباغه را قورت بده» به چاپ شانزدهم با ۵۰ هزار تيراژ رسيده، می گويد: «بيش از ۳۰ عنوان کتاب در زمينه های موفقيت، موفقيت بازاريابی و فروش، مديريت زمان و انرژی، راهکارها و روش های پول دارشدن در بازار کتاب ايران وجود دارد که بيش از شانزده انتشارات آن ها را چاپ می کنند.»
او می گويد:«بازار فروش اين کتاب ها در ايران پر رونق و برای انتشاراتی ها پر سود است.اين کتاب ها طی دو، سه سال گذشته در نمايشگاه کتاب تهران جزو پر فروش ترين کتاب ها بوده اند.»
تب موفقيت بعد از گسترش شرکت های معروف به «هرمی» (بازاريابی شبکه ای) مثل «گولدکويست» و شرکت های مشابه به صورت ناگهانی در ايران بالا گرفت.
افراد با پرداخت پول وارد اين شرکت ها می شوند و با عضو کردن افراد ديگر بعد از بازاريابی و جلب توجه که خود به آن «پرزنت کردن» می گويند، به سود می رسيدند.
آنها اميد به موفقيت و پول دار شدن دارند و کتاب هايی مثل «قورباغه را قورت بده» و «چه کسی پنير من را برداشت؟» را می خواندند تا زودتر با روش های موفقيت آشنا شوند.
محمد هشت بار کتاب «قورباغه را قورت بده» و شش بار کتاب «چه کسی پنير من را برداشت؟» را خوانده است. او عضو يکی از شرکت های هرمی است و تا کنون يک ميليون ۲۰۰ هزار تومان درآمد از اين راه به دست آورده و در کلاس های تريسی هم شرکت کرده است.
او می گويد: «برايان آدم مشهوری است و حضور او در ايران يک شانس و اتفاق مهم است. او می تواند راه های موفقيت و فرمول موفقيت را نشان دهد. فرمولی که به محض آنکه اجرا شود، فرد را به موفقيت می رساند.»
او می گويد: «380 هزار تومان از درآمدم را به اين کلاس اختصاص داده ام چون فکر می کنم با راهکارهای اين کلاس می توانم سرعت پيشرفت و فروش و تجارت را چند برابر کنم و سال ديگر، همين موقع، 30 ميليون تومان درآمد داشته باشم.»
مبلغان ايرانی
اما بازار اين تب داغ تنها در دست کتاب ها و افراد خارجی مثل «تريسی» نيست و ايرانی هايی هم هستند که در اين ميان برای خود جايگاهی دارند.
افرادی مثل احمد حلت، مجتبی هورايی و آزمنديان که کتاب هايی مانند «اعتماد به نفس در ۱۰ روز» و مجلات مختلفی چاپ کرده اند و کلاس های مشابهی برگزار می کنند.
آگهی هايی اين کلاس ها را می توانيد در روزنامه ها و مجلات مختلف و در تابلوهای تبليغاتی سطح شهرهای ايران ببينيد.
«بياييد به جای اين که از غم هايمان بناليم به آن ها بباليم. برای تهيه بليت و رزرو با شماره... تماس بگيريد.» اين يکی از همين تبليغات است.
احمد حلت که سردبير مجله «موفقيت» با بيش از ۴۰۰ هزار تيراژ است و کلاس های مختلف برگزارمی کند، می گويد: «همه دوست دارند بدانند که يک تاجر و فروشنده موفق و يا يک مهندس، دکتر و به طور کلی يک فرد موفق چه فرمولی را استفاده کرده است و آن ها هم به همان فرمول برسند. اين اشتباه است که همه بخواهند از اختراع چرخ شروع کنند.»
او می گويد: «مردم، تنبل هستند و به دنبال لقمه آماده می گردند و رسيدن سريع و زود به موفقيت. ما سعی می کنيم در کلاس ها جنبه های شيرين زندگی را به افراد که خيلی از آن ها افسردگی دارند نشان دهيم و انگيزه ها را بالا ببريم و به آن ها بگوييم به دنبال يک شبه پول دار شدن نباشند. موفقيت و پول دار شدن نردبانی است و بايد پله پله بالا رفت.»
حلت به گفته خود هرسال برای ۱۲ هزار تهرانی کلاس های موفقيت برگزار می کند. او همچنين هر هفته دو جلسه هم در شهر های ديگر کلاس دارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قيمت هر جلسه کلاس او برای هر نفر، هفت هزارتومان است؛ يعنی او از برگزاری کلاس هايش تنها در شهر تهران سالانه ۸۴ ميليون تومان درآمد کسب می کند.
البته حلت خود می گويد: «تا کنون کسی نبوده که از برگزاری کلاس های موفقيت به پول برسد و پول دار شود.»
احمد حلت عقيده دارد که آرزوی موفقيت در دل هر کس نهفته است: «شما کسی را می شناسيد که علاقه ای به موفقيت نداشته باشد؟» اما اگر اين آرزويی همگانی و فراگير است، چرا تب موفقيت در ايران، ناگهان در سالهای اخير بالا گرفته است؟
مشتری «موفقيت» کيست؟
پروفسور محمد حسين فرجاد، آسيب شناس اجتماعی علت بالا رفتن اين تب را به خاطر نبود «تعادل روانی و رفتاری» می داند.
او می گويد: «وقتی تعادل رفتاری و شخصيتی افراد به هم می خورد و يا از دست می رود رواج چنين کلاس هايی و گرايش به رسيدن به فرمول ها و راهکارها بيشتر می شود و دکان اين کلاس ها گسترش پيدا می کند.»
او می گويد: «اين اتفاقی است که در کشورهای ديگر هم افتاده و می افتد مثل زمانی که ما شاهد اين به هم خوردگی تعادل روانی بعد از جنگ جهانی در اروپا بوديم. افرادی که به برگزاری اين کلاس ها اقدام می کنند بايد روان شناسان رفتار (نوع خاصی از روان شناسی) باشند اما در ايران گروه های غيرمتخصص اين کار را می کنند. شرکت کنندگان بايد بدانند که در اين کلاس ها به هيچ وجه به موفقيت نمی رسند.»
مشتری کلاس های موفقيت در ايران متنوع هستند؛ دانشجويانی مثل سياوش خليلی فرد که مهندسی عمران خوانده و در يک شرکت بيمه کار می کند؛ مريم که ۱۷ سال بيشتر ندارد و به دنبال قبول شدن در کنکور است، علی شهنازی که معاون يکی از بانک های خصوصی است و فردی که خود را محمدنعيمی معرفی می کند. او دانش آموخته دانشگاه شريف و مدير يک شرکت توليدی است و به همراه فرزند و همسرش به کلاس های موفقيت می رود.
نعيمی که دوست دارد به موفقيت های بيشتری برسد و چرخ توليدش بيشتر بچرخد، می گويد: « کلاس ها خيلی مفيد است.اينجا همه می فهمند که اگر بخواهند می توانند موفق شوند. افراد راهکارها و روش های جديد و نوين مديريت زمان و مثبت نگری را ياد می گيرند.»
او می گويد: «بعضی ها معتقدند که در اين کلاس ها بديهيات و چيزهای معلوم مثل مثبت فکر کردن و تلاش کردن، درس داده می شود اما به نظر من ما نياز به تلنگر داريم.»
«آدم به اميد زنده است»
البته کسانی هم هستند که پول کافی برای شرکت در کلاس های ۳۸۰ هزار تومانی و هفت هزار تومانی موفقيت را ندارند و سعی می کنند تنها با خواندن کتاب ها و استفاده از راه های سنتی اميد به موفقيت داشته باشند.
علی که چهار ماه است از شهر ملاير برای کار به تهران آمده و در کنار کار در يک شرکت باربری با قرض پول از برادرش در يک شرکت هرمی هم عضو شده می گويد :«وقتی بچه بودم و پدر بزرگم که از کاسبان مشهور ملاير است زنده بود، هميشه می گفت: "کاسب، خر مشتری است" و حالا همين حرف ها به شکل ديگری در کتاب های موفقيت فروش نوشته شده.»
او می گويد: «خيلی از افراد مشهور مثل پرفسور حسابی يا ديگران بوده اند که از صفر شروع کرده اند.همه بايد تلاش کنند و اميد داشته باشند. آدم به اميد زنده است.»
مجله ی کارگاهی زیگ زاگ