شوپن، نگاهی به موسیقی - Ii
از مهمترین شاخصه های موسیقی شوپن می توان به فضای کلی حاکم بر تمامی کارهای او اشاره کرد که ریشه در فرهنگ ملی لهستان دارد. این موضوع به وضوح در پولنزها و مازورکاهای او برجسته شده است.
فانتزی اپوس 13، روندو آ لا کراکویاک (Rondo à la Krakowiak) اپوس 14، موومانهای آخر دو پیانو کنسرت و ... از دیگر کارهای شوپن هستند که بوضوح بیانگر تاثیر موسیقی محلی لهستان بر کارهای این نابغه آهنگسازی هستند.
نفوذ فرهنگ لهستان در کارهای شوپن از جمله عوامل مهمی بود که به عنوان الگو برای دیگر آهنگسازان هم عصر خود به شمار آمد؛ بگونه ای که تقریباً تمامی آهنگسازان رمانتیک در بسیاری از کارهای خود از فرهنگ ملی خود در خلق موسیقی استفاده کردند. نتیجه این امر در نیمه دوم قرن نوزدهم تدریس موسیقی ملی در بسیاری از مدارس کشورهای اروپایی بود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مازورکاهای شوپن نمادی از فرهنگ ملی مردم لهستان است. این مازورکاها بر اساس ترانه های محلی و رقصهای مازور، کوجاویاک و اوبرک (Mazur, Kujawiak & Oberek) تهیه شده اند. مازورکاها بطور قطع برگرفته از ترانه های روستایی است که مردم در زمان زندگی آهنگساز آنها را زمزمه می کردند. نکته جالب این است که شوپن در بسیاری از موارد قسمتهایی از این ترانه ها را در گامهای محلی به رشته تحریر در آورده است، اما با این وجود می توان تنالیته های ماژور و مینور - کلاسیک - را در آنها تشخیص داد.
هنگامی که شوپن غرق در تهیه مازوکاهای خود بود در 25 دسامبر سال 1831 در نامه ای به یکی از دوستان خود می نویسد :
"می دانی که چقدر برای من مهم است که بتوانم فرهنگ ملی کشورمان را در کارهایم بیان کنم و الان فکر می کنم به این مهم دست پیدا کرده ام."
او همچنین در همین سالها هنگامی که مازورکای شماره 7 خود - اپوس 7 شماره سه - در فا مینور را تهیه می کرد در نامه ای به خانواده خود نوشت :
"پیانوی من این روزها جز مازورکا توانایی اجرای فرم دیگری را ندارد."
سادگی، کوتاهی و غالب عموماً یکسان مازورکاها همگی ریشه در ترانه های ساده محلی لهستان دارند. با وجود آنکه تک تک مازورکاهای شوپن از ملودی های بسیار غنی بهره می برند، او برای حفظ سادگی ترانه های محلی هرگز سعی نکرد آنها را بسط داده به عنوان کارهای بزرگ برای پیانو در آورد.
نوکتورن های نرم و آرام با اپیزد های میانی - اغلب - سرکش و خشن که آشکارا با قسمت های ابتدایی و انتهایی آنها در تضاد ریتمیک قرار دارند، به وضوح حاکی از حاکم شدن تفکر روشنفکری در مقایسه با کارهای ابتدایی سراسر احساسی آهنگساز دارد.
در واقع علت اینکه در بسیار از تحلیل ها به بروز نوع دگرگونی و انقلاب در نحوه خلق آثار موسیقی در شوپن توجه خاصی نمی شود را باید در نوع موسیقی او جویا شد. پیش از او موسیقیدانان کلاسیک قوانین حکومت کننده بر هارمونی و ملودی، فرمها و ژانرهایی را تهیه کرده بودند که نه تنها شوپن بلکه همه آهنگسازان رمانتیک - شاید به دلیل جبر هنری - نا خواسته از آنها استفاده می کردند.
شوپن از جمله معدود آهنگسازانی بود که در دهه آخر زندگی رشته های وابستگی به قوانین موسیقی کلاسیک را رها نموده و در کارهای خود دگرگونی ایجاد کرد. این تغییرات در نحوه ساخت موسیقی باعث نشد که ویژگی احساسی و رمانتیک قطعات خدشه دار شوند بلکه با رها کردن خود از قیود موسیقی کلاسیک، کیفیت و سرعت بلوغ و خلق موسیقی در کارهای او به یکباره افزایش پیدا کرد.
نگاهی به مازورکای شماره 6 شوپن
اگر پیانو کار کرده باشید حتما" در دوران آموزش تعداد زیادی از مازورکاهای شوپن جزو کارهایی بوده که آنها را اجرا کردید، اگر نه پیشنهاد می کنم حتما" تعدادی از آنها را گوش کنید چون علاوه بر زیبایی خاصی که دارند اغلب حاوی مطالب و مفاهیم زیبای آموزشی در زمینه های مختلف هستند.
از لحاظ ریتم، تمام مازورکاهای شوپن ریتم های ساده سه ضربی دارند که غالبا" هم از نت های سیاه تشکیل شده اند اما نوع ملودی، نحوه اجرا و نوانسهای موجود در قطعات، تفاوت فاحشی میان این فرم با والس بوجود می آورد.
اگر چند بار به این قطعه گوش کنید به احتمال زیاد احساس خواهید کرد این قطعه در حال صحبت با شما می باشد و سعی دارد جملاتی را برای شما مطرح کند. بنظر میرسد که این 8 میزان (دقت کنید که میزان اول فقط یک نت pickup می باشد و بود و نبود آن خیلی در بررسی ما اثری ندارد.) سعی دارد همانند یک جمله مطلبی را بیان کند. که واقعا" همین گونه نیز هست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چهار میزان اول از مازورکای شمار 6 شوپن
جملات موسیقی – معمولا" نه لزوما" – از هشت میزان تشکیل می شوند که هریک به دو نیم جمله چهارتایی تقسیم میشوند. این دو نیم جمله تقریبا" نقش نهاد و گزاره را بازی میکنند. اگر دقت کنید می توانید هر کدام از این دو نیم جمله به دو قسمت دو میزانی هم تقسیم کنید که هریک مطلبی را بیان می کند. میزان های اول تا سوم، میزانهای چهارم و پنجم، میزانهای ششم و هفتم و بالاخره میزانهای هشتم و نهم موتیف های ما می باشند که از این به بعد به آنها موتیف های اول تا چهارم گفته میشود. اگر به فایل pdf این قطعه نگاهی بیندازید کمانهای کشیده شده روی نتها (Slurs) نشان دقیقا" نشاندهنده این موتیف ها می باشد.
بنابراین دقیقا" با گوش کردن و نگاه کردن به این نت موسیقی شما متوجه می شوید که با موتیف های اول و دوم آهنگساز سعی دارد مطلبی را مشخص کند و در موتیف سوم و چهارم شروع به شرح دادن آن میکند. بخصوص موتیف چهارم که حالت نتیجه گیری را در انسان القا میکند.
در ارتباط با انتخاب هارمونی برای این قطعه، همانطور که مشاهده میشود در لامینور نوشته شده و میزان دوم هارمونی به روی Dm (درجه چهارم) حرکت می کند. برای پرهیز از یکنواختی هنگام برگشت به لامینور در میزان سوم یک ضرب روی آکورد F ایستاده ایم. بنابراین در موتیف اول از تونیک شروع میکنیم و به تونیک باز می گردیم همینطور برای موتیف دوم که از درجه اول به درجه پنجم یعنی E7 می رویم و برمی گیردیم. حرکت به سمت درجه پنجم و بازگشت نوعی حالت کامل بودن برای نیم جمله اول ایجاد میکند اما نه همانند یک کادانس کامل.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در موتیف سوم، ملودی باز با درجه اول آغاز می شود ولی اینبار به درجه پنجم در حالت مینور می رود که کاملا" احساس نا کامل بودن ملودی به انسان دست می دهد، احتیاج به فرود وجود دارد اما نه فرود زود هنگام مانند حالتی که به درجه پنجم با آکورد E7 می رسیم. شوپن در اینجا با ظرافت تونالیته را به می مینور انتقال می دهد و با یک کادانس و با استفاده از آکوردهای G و B خیلی ساده روی Em فرود می آید، به آکوردی راحت آمادگی انتقال ملودی روی Am را دارد.
نکته مهم این است که بسیاری از هنرآموزان موسیقی – بخصوص نوازندگی - اهمیت تحلیل هارمونی یک قطعه را خوب نمی دانند و حتی به اشتباه برخی، دانش هارمونی را موضوعی کاملا" بی خاصیت می دانند. در حالی که دانش هارمونی با قوانینی که دارد توان مدل سازی کارهای بزرگترین آهنگسازان را دارد و می تواند در ساخت موسیقی، اجرای بهتر قطعات و ... کمک بسیاری کند. شاید تعجب کنید اما مطمئن باشید که اگر شما ساختار هارمونی یک قطعه موسیقی را خوب بشناسید هنگام نواختن آن با اطمینان بیشتری موسیقی را اجرا خواهید کرد چرا که می دانید که حال و هوای قسمت بعد چگونه است و حتی اگر قسمت هایی از قطعه فراموشتان شده باشد، شما با دانستن هارمونی آن قسمت می توانید بسادگی با کمک هارمونی از آن قسمت عبور کنید.
pdf آموزش پیانو جایی سراغ دارید