کنترل خشم | روش های موثر علمی | تجربیات

[V E S T A]

خشم یا عصبانیت وضعیتی روانی‌است که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید می‌گنجد. معلول‌های فیزیکی خشم شامل، تندشدن ضربان قلب، افزایش فشار خون و میزان آدرنالین در خون است. از دید عده‌ای، خشم بخشی از واکنش مغز به بیمناکی‌اش از درد است. هنگامی که شخص خودآگاهانه تصمیم به اقدام می‌گیرد تا بلافاصله رفتار تهدیدکنندهٔ نیروی بیرونی دیگری را متوقف کند، خشم احساس غالب (رفتاری، ذهنی و کالبدشناختی) در وی می‌شود.

خشم را یکی از حالات طبیعی انسان‌ها می‌دانند که در واقع راهی است برای نجات دادن یا حفظ کردن فرد از یک نگرانی یا خطری که در حال وقوع است. نمودهای خارجی خشم را در حالات چهره و بدن، واکنش‌های کالبدشناختی و گاه رفتارهای تهاجمی در ملأ عام می‌توان یافت. مثلاً جانوران و انسان‌ها صدایشان را بالا می‌برند، می‌کوشند که بزرگ‌تر جلوه کنند، دندان‌هایشان را برهم می‌سایند و خیره می‌شوند. خشمْ الگویی رفتاری‌است که برای مواجهه با تعرض‌کنندگان بروز داده می‌شود تا از رفتار تهدیدکننده‌شان دست کشند.


ویکی پدیا





با توجه به شرایط متفاوت فرهنگی، اجتماعی و روانی افراد،ممکن است برای هر فرد روزانه موقعیت های زیادی پیش آید که در آن نیاز به کنترل خشم و عصبانیت احساس شود، می توان گفت کنترل خشم جزو یکی از مهمترین توانایی ها و مهارت های فردی، در به کنترل در آوردن شرایط بحرانی و استرس زا ست.

در این تاپیک ضمن اینکه روش های مناسب و علمی (مورد تایید علم روانشناسی) بیان می شود هر کدام از مخاطبین در صورتی که تجربه خوبی از کنترل خشم دارند لطفا روش ها و راه کارهای خودشون رو در این تاپیک برای سایرین به اشتراک بگذارند.

[V E S T A]

همواره مهربان بودن با اطرافیان می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، مخصوصاً وقتی که عصبانی هستید. خشم باعث می‌شود به دیگران پرخاش کنید، حتی اگر آنها دلیل عصبانیت شما نباشند. توانایی کنترل احساساتتان با وسیله مدیریت خشم، می‌تواند امکان داشتن رابطه خوب با دیگران را به شما بدهد.

فرونشاندن خشم

1.زمانی که عصبانی هستید، از جواب دادن به دیگران خودداری کنید.
اگر درحال صحبت کردن با کسی هستید و آنها کاری کردند که باعث عصبانیت شما شد، برای جواب دادن به خود زمان بدهید. احتمال اینکه بعد از مکثی کوتاه، جواب مناسب‌تری (نه با طعنه و عصبانیت!) به آنها بدهید بیشتر است.


گاهاً بهتر است بهانه‌ای جور کنید و فرد مقابل را ترک کنید و پس از چند دقیقه دوباره بازگردید.
اگر نمی‌توانید بهانه مناسبی پیدا کنید، فقط به آنها بگویید: «یه چندلحظه ببخشید» و از آنجا دور شده و سعی کنید در خلوت آرامشتان را دوباره بدست آورید.



2.نحوه ارتباط و اثر متقابل افکار، احساسات و اعمال خود را مورد توجه قرار دهید.
هرچند گاهی جدا کردن اینها از یکدیگر سخت است اما افکار شما بر احساساتتان مؤثر است و از طرف دیگر احساساتتان بر اعمالتان تأثیر می‌گذارد. در نتیجه اگر می‌خواهید اعمالتان را تغییر دهید، می‌توانید این کار را از افکارتان شروع کنید.


برای مثال، اگر فکرکنید: «وضع زندگیم خیلی خرابه!» ممکن است باعث ایجاد احساس افسردگی و یا خشم شود و احتمالاً شما این احساسات را با اخم کردن و کوبیدن درها در عمل نشان دهید. هرچند، اگر افکارتان را به «کم کم داره سخت میشه، ولی من از پسش برمیام!» تغییر دهید، احساس خشم کمتری کرده و اعمالتان نیز به صورت محسوسی بهتر و آرام‌تر خواهند شد.
این را به یاد داشته باشید که تغییر رفتارتان زمان می‌برد و نمی‌توانید همیشه انتظار بهترین تصمیم گیری را از خود داشته باشید. این موضوع اشکال ندارد، داشتن آگاهی و سعی بر تغییر، راه درست و باارزش است.


3.به بیرون بروید.
در پارکی که دوست دارید بر نیمکتی نشسته، ذهنتان را خالی کرده و استراحت کنید یا در طبیعت زمانی را به قدم زدن بپردازید. عوض کردن منظره اطرافتان از جایی که شما را عصبانی کرده به زیبایی‌ها و موهبات طبیعت می‌تواند آرامش را به شما بازگرداند.


اگر امکانش را دارید، قدم زدن سریع را انجام دهید. این تمرین شما را آرام‌تر کرده و بیرون از خانه بودن هم می‌تواند حال و هوای شما را عوض کند.
سعی کنید اینکار را در جایی انجام دهید که خاطره بدی را برایتان یادآوری نکند.


4.بخندید!
شاید زمانی که خشمگین هستید اینکار سخت باشد، اما اگر بتوانید دلیلی برای خندیدن پیدا کنید خوشحالی ناشی از آن خشم درون بدنتان را فرو می‌نشاند. خندیدن شما را از حصار ذهنی‌تان رها کرده و شما را برای پذیرش حضور اطرافیان آماده‌تر می‌کند.


سعی کردن برای پیدا کردن دلیلی برای خنده، یا پرت کردن حواستان با خندیدن، می‌تواند با تغییر واکنش شیمیایی بدنتان حال و هوای شما را از حالت عصبانیت خارج سازد.
مثلاً اگر در محل کار کسی اشتباهاً با برخورد به شما مدارک مهمی را پخش کرد، احتمالاً اولین واکنش شما عصبانی شدن و فریاد زدن سر اوست. اما اگر به سریال تلوزیونی مورد علاقه‌تان فکرکنید که راجع به سوء تفاهمی خنده دار در مورد پخش شدن مدارک مهمی بود، می‌توانید کمی خندیده و آرام‌تر با همکارتان برخورد کنید.

5.مدیتیشن کنید.
مدیتیشن می‌تواند به هماهنگ سازی احساسات شما کمک کند تا درنهایت بتوانید با افراد آرام‌تر برخورد کنید. در نتیجه، اگر احساس می‌کنید که به دلیل عصبانیت با کسی بد برخورد کرده‌اید، زمانی را برای مدیتیشن اختصاص دهید. محلی خلوت، آرام و ساکت پیدا کرده و کارهای زیر را انجام دهید:


آرام و عمیق نفس بکشید. نفس عمیق ضربان قلب‌تان را آرام کرده و باعث آرامش می‌شود. نفس‌هایتان باید به قدری «عمیق» باشند که هنگام دم، شکم‌تان کاملاً به جلو بیاید.
همانطور که نفس می‌کشید، تصور کنید نور سفید – طلایی وارد بدنتان می‌شود. تصورکنید که آن نور تمام بدنتان را دربر گرفته و شما را آرام می‌کند. وقتی بازدم را انجام می‌دهید، تصور کنید که رنگ‌های سیاه و مرده بدنتان را ترک می‌کنند.
وقتی چندبار مدیتیشن انجام داده و آرام‌تر شدید، می‌توانید حس کنید که نحوه برخورردتان با بقیه بهتر شده و کمتر پرخاش می‌کنید.


مرکز مشاوره و روانشناسی احیا

[AMHSIN]

جایی خوندم اگر انسان بتونه در اون لحظه از خودش بیاد بیرون و از بالا و بصورت سوم شخص به خودش نگاه بهتر می‌تونه رفتارش رو کنترل کنه و عاقلانه تر برخورد خواهد کرد ... چند بارم خودم امتحان کردم و بی تاثیر نبود ...

[ژیان]

از آدمهای فاسد, بی منطق و خودخواه دوری کنید (بهترین راه کنترل خشم)

[V E S T A]

جایی خوندم اگر انسان بتونه در اون لحظه از خودش بیاد بیرون و از بالا و بصورت سوم شخص به خودش نگاه بهتر می‌تونه رفتارش رو کنترل کنه و عاقلانه تر برخورد خواهد کرد ... چند بارم خودم امتحان کردم و بی تاثیر نبود ...

درسته منم این مورد رو امتحان کردم و نتیجه داشته .

همه انسان ها مجموعه ای از احساسات منفی ومثبت هستن به نظرم ما نمی تونیم احساسات منفی رو حذف کنیم یا اجازه بروز به اون رو ندیم یا از وضعیتی که عصبانی مون میکنه فرار کنیم ..

باید احساسات منفی رو بپذیریم و باهاش روبرو بشیم و برای متعادل کردنش به دنبال راه حل باشیم . برای عصبانیت و خشم، مطمئننا دلایل درونی یا حتی ناخودآگاه می تونه وجود داشته باشه . اینکه بتونیم عمیق تر به دلیل خشم مون توجه کنیم و در لحظه خشم بدونیم خشمگین شدن و عصبانیت ریشه در چه چیزی داره و چرا داره بروز میکنه بهمون کمک میکنه دفعات بعدی نسبت به احساسمون و دلیلش آگاه باشیم و بهتر بتونیم خشممون رو کنترل کنیم.

خیلی از خشم و عصبانیتی که گاهی در مقابل مسائل خیلی عادی و بی اهمیت بروز میکنه، ریشه در احساسات درونی ما داره یه خاطره تلخ از کودکی یا نهی شدن ها و برخورد های خشونت آمیز و تنبیه ها و شکست های گذشته یا موقعیت هایی که در بزرگسالی در ما ایجاد عدم امنیت و ترس میکنه، می تونن عامل درونی خشم باشن اینکه هر کسی بتونه عامل ایجاد کننده خشم رو در وجود خودش پیدا کنه و بعد روی برطرف کردن و از بین بردن اون عوامل تمرکز کنه، نقش زیادی در کنترل خشم داره

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام
خشم یکی از عکس العملهای انسان و حیوان هست
خشمِ به جا و صحیح داریم . خشم بیجا و اشتباه داریم
گاهی خشم برای دفاع از حق هست
گاهی برای دفاع از باطل (ناحق)
خشمگین شدن چه صحیح باشه چه غلط , نشانه های مختلف داره و درجاتِ مختلف داره
گاهی فقط یک نگاهِ غضب آلود هست

گاهی فقط یک کلمه با لحن تند هست مثلِ بسه دیگه
گاهی پرت کردنِ یک چیز هست بدون یک کلمه حرف
گاهی قرمز شدن چشم هست (خون چشمها رو میگیره )
گاهی فقط قهر و قطع ارتباط هست
گاهی نفرین در دل یا نفرینِ آشکار هست
گاهی فحش و ناسزا در دل هست یا زیر لب یا آشکار
گاهی فریاد هست
گاهی خودزنی هست
گاهی تهدید هست
گاهی حمله بن دیگران
گاهی گریه و فریاد یا گریه و ناسزا
گاهی فقط انگیزه ی انتقام هست بدون هیچ عکس العملِ بیرونی و قابل مشاهده
گاهی قتل هست
خلاصه نشانه های مختلفی داره
.

کنترل خشم و خشمِ به جا و صحیح و عکس العملِ صحیح در خشم, نشانه ی خردمندی و عاقل بودنِ فرد هست
گفتنیها در این مورد بسیار هست
.

این رو هم برای متدیّنها بگم که خدای متعال هم خشمگین میشه که بهش میگن غَضَبِ الله
در تاریخ بشریت هرگز خشم و غضب خدا بر مخلوقی یا قومی نازل نشد جز به حق و اون هنگامی بود که از حد و مرزهای تعیین شده توسط خدای متعال رد شدند و هشدارها رو هم ندیده گرفتند و مهلتِ تصحیحِ مسیر رو هم از دست دادند (أجل مُسَمّی' )
.

کنترلِ خشم یعنی کنترلِ خشم بیجا و کنترلِ عکس العمل در لحظه ی خشم .
به نظر بنده کسی که بالای 25 سال سن داره و هنوز نمیتونه خشم و عصبانیتش رو کنترل کنه پس مشکلِ تربیتی و آموزشی داره (کمبود علم و دانش) و یا مشکل بیولوژیک و روانی داره
.
بیولوژیک مثل تغییرات هورمونی که میتونه تاثیر داشته باشه بر خصوصیاتِ اخلاقی که یکیش خشم هست
مثال :
خیلی از خانومها در دورانِ قاعدگی کم حوصله , کم تحمل و یا عصبی و پرخاشگر میشند .
پسرها و دخترها باید این اطلاعات رو قبل از ازدواج و حتی از دورانِ نوجوانیشون یاد بگیرند چون با زنان و دخترانِ زیادی سر و کار دارند مثل مادر , خواهر و اقوام و غیره


.





===================================
میلیونها تومن صرفه جویی در هزینه های خودرو و زندگی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
قوانین و مقرراتِ گفتگو و تبادلِ نظر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]>

[V E S T A]

به نظر بنده کسی که بالای 25 سال سن داره و هنوز نمیتونه خشم و عصبانیتش رو کنترل کنه پس مشکلِ تربیتی و آموزشی داره (کمبود علم و دانش) و یا مشکل بیولوژیک و روانی داره
.
بیولوژیک مثل تغییرات هورمونی که میتونه تاثیر داشته باشه بر خصوصیاتِ اخلاقی که یکیش خشم هست
مثال :
خیلی از خانومها در دورانِ قاعدگی کم حوصله , کم تحمل و یا عصبی و پرخاشگر میشند .
پسرها و دخترها باید این اطلاعات رو قبل از ازدواج و حتی از دورانِ نوجوانیشون یاد بگیرند چون با زنان و دخترانِ زیادی سر و کار دارند مثل مادر , خواهر و اقوام و غیره




درباره بخش اول توضیحتون : هدف از ایجاد این تاپیک صرفا به اشتراک گذاشتن منابع علمی و البته تجربیات مفید شخصی برای کنترل خشم هست.
فارغ از اینکه هر عقیده و نظر شخصی چه رویکرد و نگاهی در مقابل خشم و عصبانیت داره (مثل خوب شمردن خشم یا تشویق به خشم و عصبانیت و ..)
اگر تجربه مفیدی درباره کنترل خشم داشتین ممنون میشم به اشتراک بذارین.



و درباره کنترل خشم : درسته.. بهم خوردن تعادل هورمونی می تونه یکی از دلایل خشم و عصبانیت در انسان ها باشه
نکته قابل ذکر اینه که تغییر تعادل هورمونی هم مختص خانم ها و هم آقایون میشه . همونطور که برهم خوردن تعادل در میزان استروژن و پروژسترون در دوران قاعدگی در بعضی از زنان منجر به عصبانیت/ زودرنجی، استرس و اضطراب می شه، در بعضی از مردان هم تغییر در میزان تسوسترون منجر به بروز خشم ، پرخاشگری، عصبانیت و حالت تهاجمی میشه.

علاوه بر این تغیر در میزان هورمون هایی که منشا غیر جنسی دارند هم می تونه عامل پرخاشگری و اختلالات در خلق و خو بشن.مثل هورمون های تیروئید و پرولاکتین

[V E S T A]

خشم چیست؟

در جامعه ما یکی از هیجان هایی است که افراد در کنترل آن کمتر موفق اند. همه ما خشم را می شناسیم، و همه آن را احساس کرده ایم؛ خشم یک هیجان انشانی کاملاً بهنجار و معمولاً مفید است. اما وقتی که از کنترل فرد خارج می شود، تخریب کننده می گردد، خشم می تواند مشکلاتی در محل کار، در روابط بین فردی، و بطور کلی در کیفیت زندگی شما بوجود بیاورد. خشم ممکن است این احساس را در شما ایجاد کند که در چنگال یک هیجان قوی و غیر قابل پیش بینی قرار گرفته اید. این نوشته می تواند به شما کمک کند تا خشم را بهتر بشناسید و راههایی برای کنترل آن بیاموزید.

خشم یکی از هیجان های پیچیده ی انسانی است. خشم واکنشی متداول نسبت به ناکامی و بدررفتاری است. همه ما در طول زندگی با موقعیت های خشم برانگیز روبرو شد ه ایم. مساله خشم این است که اگر چه بخشی از زندگی است ولی ما را از رسیدن به اهداف خود باز می دارد. علیت اینکه افراد در مورد خشم خود دچار تعارض و تضاد هستند نیز همین نکته است. از یک طرف خشم یک پاسخ طبیعی محسوب مس شود و از طرف دیگر می تواند روابط بین فردی را مختل کند و ما را از رسیدن به اهداف خود باز می دارد.




تعریف خشم؟

ارایه تعریفی از خشم بسیار دشوار است، زیرا افراد از نظر زمان و علت خشم و نحوه واکنش به آن کاملاً متفاوت هستند. هیجان هایی که غالباً همراه با خشم هستند عبارتند از: عصبانیت، خشونت، خصومت، کینه توزی، غضب، تنفر، تحریک، حسادت، رنجش، غرض، تحقیر و ناراحتی است، چون تعاریف و تجارب ما از احساسات متفاوت است، توصیف دقیق آنها غیر ممکن است. نکته مهم شناخت این مساله است که چه وقت خشم برای شما مشکل ایجاد می کند و زندگی شما را به طور جدی به خطر می اندازد. اگر چه ما عقاید و برداشت های متفاوتی از خشم داریم و آستانه خشم ما با یکدیگر متفاوت است، ولی می توانیم از راه حل های مطرح شده برای مقابله با مواقعی که خشم باعث ایجاد مشکلاتی برای ما می شود استفاده کنیم.



آیا شما نیاز به آموزش کنترل خشم دارید؟

درست است که خشم یک هیجان بهنجار است ولی نحوه مقابله و کنار آمدن ما با آن بسیار مهم است. همه افراد گاهی با بد رفتاری و ناکامی مواجه می شوند، بنابراین مقایسه میزان خشم خود با دیگر افراد بسیار آموزنده است. پرسشنامه ای که در پی می آیدبه شما کمک می کند تا در صورتی که نیاز به تغییر در شیوه مقابله با خشم خود داشته باشید، به آن پی ببرید. پس برای کمک کردن به خود در پاسخ به این پرسشنامه صادقانه عمل کنید: (به سوالات پاسخ بله یا خیر بدهید)

1. وقتی خشمگین می شوم دندان قروچه می کنم و یا سردرد می گیرم.

2. وقتی خشمگین می شوم معمولاً معده درد می گیرم.

3. وقتی خشمگین می شوم احساس می کنم کنترل خود را از دست داده ام.

4. وقتی خشمگین می شوم احساس افسردگی، گناه و اضطراب می کنم.

5. وقتی خشمگین می شوم سر دیگران داد و فریاد می کنم.

6. وقتی خشمگین می شوم غالباً دارو یا الکل مصرف می کنم.

7. وقتی خشمگین می شوم با خود یا دیگران بد رفتاری می کنم.

8. وقتی خشمگین می شوم بر روی خوابم تأثیر می گذارد.

9. من شدیداً خشمگین می شوم.

10. افرادی که من را می شناسند، در مورد خشم من نگران هستند.

11. من گاهی دنبال کسی می گردم تا خشم خود را بر سر او خالی کنم.

12. بعضی وقت ها آرزو می کنم، کاش دارویی وجود داشت که می توانستم با آن خشم خود را کنترل کنم.

13. من خشمم را در درونم می ریزم و نمی توانم با آن کنار بیاییم.

14. من معمولاً از احساس خشم خود آگاه نیستم.



خشم چی زیان هایی در پی دارد؟

با توجه به اینکه خشم واکنشی قابل پیش بینی نسبت به بد رفتاری دیگران است، پس قابل درک است که همه ما گاهی خشمگین شویم. وقتی شما از چیزی عصبانی می شوید، دلیلی ندارد که خود را تحقیر کنید. برای مقابله با خشم از سبک مقابله ای سرکوبگرانه (بازدارنده) استفاده نکنید و آنقدر هم احساسات خود را انکار نکنید که نتوانید کاری در مورد آن انجام دهید. در عوض بررسی کنید که آیا سبک های مقابله ای شما مناسب هستند یا نه؟ خشم ممکن است منجر به مشکلات اجتماعی و جسمی شود. مضرات جسمی خشم شامل استرس روان شناختی، پرتنشی و ناراحتی های بدنی همراه با خشم است. احساس درماندگی، تنهایی و انزوا از جمله پیامدهای اجتماعی خشم است. برخی کارشناسان بر این باورند که خشم سرکوب شده، علت زیربنایی اضطراب و افسردگی است. خشم سرکوب شده ارتباطات بین افراد را می گسلد؛ بر الگوهای رفتاری و تفکر تاثیر می گذارد و مشکلات جسمانی متعددی نظیر فشار خون بالا، مشکلات قلبی، سردرد، اختلالات پوستی و مشکلات گوارشی ایجاد می کنند. این مشکلات زمانی بدتر می شوند که بین خطر خشم غیرقابل کنترل و جنایت، بدرفتاری جسمانی و هیجانی و سایر رفتارهای خصمانه پیوندی برقرار شود.


اکنون شما برای شناخت بیشتر خشمتان و اینکه این خشم بر کدام یک از حیطه های زندگی شما تأثیر داشته است با استفاده از مقیاس زیر میزان و حیطه ی تأثیر خشم خود را بر زندگی تان درجه بندی کنید:


0= اثر ندارد

1 = اثر جزیی

2 = اثر متوسط

3 = اثر شدید

4 = اثر عمده




1. رابطه با مراجع قدرت (مانند: معلم، رئیس، پلیس و ...)

2. رابطه با همسالان و همکاران.

3. رابطه با زیردستان در کار.

4. رابطه با بچه ها.

5. رابطه با نامزد یا همسر.

6. رابطه با والدین.

7. رابطه با سایر اعضای خانواده.

8. رابطه با دوستان.

9. زمانی که در اثر خشم از دست داده ای.

10. دخالت خشم در فعالیت های لذت بخش و آرامبخش (رابطه جنسی، ورزش، سرگرمی و ...)

11. تأثیر خشم بر سو مصرف مواد و الکل.

12. تأثیر خشم بر فعالیت و خلاقیت.

13. تصادفات، خطاها و اشتباهات.

اگر درجه بندی شما در برخی از موارد یا تمامی موارد 3 یا 4 باشد باید جدً با فراگیری روش هایی خشم خود را کنترل کنید تا از تأثیر خشم بر زندگی خود بکاهید. یا با مراجعه به روانشناس و مشاور از تأثیر مخرب خشم بر کیفیت زندگی خود بکاهید. به یاد داشته باشید که پژوهش ها نشان داده اند، افرادی که نمی توانند خشم خود را کنترل کنند بیشتر در معرض حمله های قلبی و بیماری هایی هستند که با سیستم ایمنی ارتباط دارد. پس خشم نه تنها بر کیفیت زندگی بلکه بر کمیت زندگی نیز تأثیر دارد.



منبع : "مرکز مشاوره روان آوا"

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام
.
بسیاری از عادتهای خوب, اکتسابی هست یعنی با یاد گرفتن و انجام دادنش و تکرارش , اون عادت خوب ذخیره میشه در اون قسمت از مغز که کارها رو اتوماتیک انجام میده و بهش میگن عقلِ باطن یا شعور باطن و تبدیل میشه به عادت و خُلق و خو
.

کنترلِ "خشمِ مضر" هم باید با آموزش به وجود بیاد (آموزش خویشتنداری )
.

فردی که میخواد در کنترلِ خشمِ مضر مهارت پیدا کنه باید وقت بذاره و علم , دانشش رو بالا ببره تا انگیزه های عاقلانه برای خویشتنداری رو یاد بگیره
.

یعنی یاد بگیره که چرا خشمگین نشدن (خشم مضر) بهتر از خشمگین شدن هست
.

یعنی ضررهای خشمِ مضر و احمقانه و بیجا رو یاد بگیره (صدمه دیدنِ مغز و قلب و معده و غیره , احتمال صدمه زدن به خود یا دیگران در لحظه ی خشم و عواقب و پیامدهای بعدیش , زحمت و دردسر و مشکل درست کردن برای خود و اطرافیان و و غیره)
.

برای آدم عاقل , وقتی انگیزه وجود داشته باشه , اونوقت اقدام میکنه به یاد گرفتنِ روشهای کنترلِ خشمِ مضر و بیجا
.

=======================================

.

قدم اول : هیچ چیزی بهتر از پیشگیری نیست
.
یعنی تا جایی که ممکنه دوری کنین از کارهایی که باعث خشمگین شدن میشه
دوری از آدمهای شرِ و پلید
.
دوری از اعمالِ شر و پلید و بد و دردسرساز
.
تقویت معنویات مثل مهربانی , رحم و مُروّت , بخشش با وجودِ قدرت داشتن , یاری و ایثار , قناعت به حقمون , دوری از طمع , دوری از تکبر و غرور و خود بزرگ بینی و غیره
.
.

برای مُتدیّنها :
درکِ حقیقتِ دنیا و حقیقتِ زندگیمون در دنیا و تحت نظر بودنمون توسط خالقمون در آزمایش و امتحانِ زندگی دنیا و ضرورتِ قبول شدن با بهترین معدل ممکن برای حفظ منافع بلندمدت
.
درک این موضوع که آرامش یک لذت هست و باید حفظش کرد
.
اهمیتِ تقویتِ معنویات در کنترلِ خشمِ مضر و بیجا و دوری از جُرم و جنایت و گناه رو دست کم نگیرید وگرنه چندان موفقیتی در کنترلِ خشمِ مضر به دست نمیارید
.
کسی که سر مادرش و یا همسرش داد میزنه و چیز پرت میکنه و حتی اقدام میکنه به ضرب و شَتم و جَرح , فقط برای سوختن غذا یا شور شدنِ غذا یا نپختنِ فلان غذا , این آدم اونقدر معنویاتش ضعیفه که نمکِ غذا از همسرش و ماذرش براش مهمتره !!!!!

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام

کسی که بر ضعیفان خشمگین میشه اگر وجدان و رحم و مروّت و انصاف و عدالت داشته باشه چنین کاری انجام نمیده
بیدار شدنِ وجدانش هم بستگی به این داره که چقدر خوب و صالح هست و یا چقدر خبیث و پلید هست .
محیط زندگی و مردم هم تاثیر دارند در بیدار شدنِ وجدانِ فرد و بیدار موندنش و پرورش و تقویتِ رحم و مروت و انصاف و عدالت در وجودِ انسان .

درکِ حقیقتِ جهانِ هستی و حقیقتِ علتِ زندگی در دنیا هم خیلی تاثیر داره در افزایش معنویات و درنتیجه به وجود آمدنِ انگیزه هاش کنترلِ خشم
مثال:
رحم کن تا رحم بشه بهت (إرحَم , تُرحَم)
به آنان که در زمینند رحم کنید تا آنکه در آسمان است به شما رحم کند (إرحَموا مَن في الأرضِ یَرحَمکُم مَن في السّماء )
درکِ این حقایق هم زحمت داره و باید وقت و پول و انرژی صرف کرد برای افزایشِ علم و دانشِ مفید و جلوگیری از فراموشی که آفتِ علم و دانش هست .