PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : لیست قوانین و مقررات و اصول گفتگو و تبادل نظر



MOHAMMAD_ASEMOONI
17-03-2019, 20:25
با عرض سلام خدمت همگی

.
:مقدّمه
.
از آغاز تاریخ بشریت تا امروز , همه ی مردم دنیا روزانه بارها و بارها با همدیگه گفتگو و تبادل نظر میکنند در مسائل مختلف , گرچه این گفتگو و بحث فقط 30 ثانیه یا کمتر طول بکشه .
.
همه چیز در این دنیا قوانین و مقررات و اصولی داره برای خودش .

هر چه این قوانین و مقررات , بیشتر رعایت بشه , اون کار موفقتر و سازنده تر هست
ساختمان سازی , فوتبال , آشپزی , خیاطی , تدریس , آهنگسازی , شاعری , یاد گرفتن , مشورت , فروش , خرید , شک کردن , غذا خوردن , پرواز کردن , تولید , عاشق شدن , تربیت کودک , مجازات , بازجویی , تفکّر و غیره و غیره همگی برای خودشون قوانین و مقرراتی دارند
.
گفتگو و تبادل نظر هم از این قانونِ عمومی مُستثنی' نیست
.
در این تاپیک, هدف اینه که همه ی قوانین و مقرراتِ گفتگو و تبادل نظر رو درج کنیم
===================================

متاسفانه عده ای از مردم خواسته یا ناخواسته این قوانین رو در گفتگو و بحث رعایت نمیکنند که باعث شکستِ گفتگو و یا عصبانیت و کینه و دشمنی و حتی کتک کاری و زد و خورد و جنگ و قتل و کشتار میشه !!!
.
مردم دنیا رو میشه برای مواردِ مختلف دسته بندی کرد مثل تابعیت , رنگ پوست , عقیده , مدرک تحصیلی , میزانِ علم و دانش و تجربه , جنسیت , شغل , شجاعت , قدرت , قد و وزن و غیره
یکی از این تقسیم بندیها , [خوب بودن] و [بد بودن] هست یعنی [خبیث و پلید بودن] و یا [خوب صالح بودن]
.
این که چه کسانی با هم گفتگو میکنند خیلی تاثیر داره در نتیجه ی گفتگو . آیا هر 2 خبیثند یا هر 2 خوب و صالح ؟ با یکی پلید و دیگری صالح
.

آدم خبیث و پلید , حقدوست و حق پذیر نیست مگر اینکه با منافعش جور دربیاد
آدم خوب و صالح , حقدوست و حق پذیر هست حتی اگر با منافعِ ظاهری و دُنیویش جور درنیاد
.
============================
لطفاً شما هم در گردآوریِ این قوانین و مقررات سهیم بشین تا إن شاء الله بعداً تبدیلش کنیم به فایل pdf و منتشر کنیم بین مردم .
این کار یعنی نوعی فرهنگسازی . فرهنگ سازی در زمینه ی گفتگو و تبادلِ نظر که متاسفانه بسیاری از مردم مشکل دارند در اون و مهارتشون کمه چون ازش بی اطلاع یا کم اطلاع هستند
با تشکر از شما دوستانِ بزرگوار

MOHAMMAD_ASEMOONI
17-03-2019, 20:48
قانونِ اول:
رعایت ادب . یعنی دوری از توهین , تمسخر , ناسزا , تهمت , داد زدن , پرخاش کردن
.
قانونِ دوم:
صبر و شکیبایی .
یعنی دوری از عجله و عجول بودن . گفتگو به زمان و وقت احتیاج داره چون اطلاعات باید رد و بدل بشه بین طرفین یا همه ی طرفهای گفتگو و این زمان بر هست
.
قانون سوم :
فرصتِ کافی دادن به طرف مقابل برای بیانِ اطلاعاتی که میدونه
یعنی فقط گوینده نباشیم . شنونده هم باشیم , درست به اندازه گوینده بودنمون .
.
قانون چهارم :
.
رعایت سن و سال و سطح سواد و علم و دانش طرف مقابل
مثال:
در گفتگو با یک کودک , به خاطر داشته باشیم که درکش از معانی کلمات چقدر هست . علم دانشس چقدر هست و در سطح خوذش باهاش گفتگو کنیم
استفاده ی عمدی از کلمات و اصطلاحاتی که برای طرف مقابل قابل درک نیست و یا درست اونها رو درک نمیکنه کاری ناجوانمردانه و طالنانه هست و فقط شخص خبیث و پلید این کار رو انجام میده برای خرد کردن و کوبیدن و تحقیر طرف مقابل
همه چیز رو میشه تا حدودی به زبان ساده بیان کرد .
مثال :
شرح معنی "عقیم بودن" برای کودک . (یعنی نمیتونه بچه دار بشه )
.
گاهی فردی با دانش کم , سوالاتی بالاتر از درکش براش پیش میاد

پاسخهای تحقیر آمیز به این این افراد فقط از آدمهای خبیث و پلید و یا نادان برمیاد
پاسخهایی مثل :
تو رو چه به این سوالها بیسواد ؟

هر چی بگم یاد نمیگیری و حالیت نمیشه چون سوادت کمه
آدم خبیث و پلید از این کارها لذت میبره (تحقیر کردن , تمسخر , اهانت و غیره )

MOHAMMAD_ASEMOONI
17-03-2019, 20:58
قانون پنجم:
انتخابِ زمانِ مناسب برای گفتگو
اگر طرف مقابل , وقت و یا حوصله ی کافی برای گفتگو نداره پس باید صبر کرد تا فرصت مناسب پیش بیاد
ولی اگر دائماً میگه وقت ندارم , حوصله ندارم , و از گفتگو و بحث فرار میکنه پس به احتمال زیاد آدم خبیث و پلیدی هست

MOHAMMAD_ASEMOONI
17-03-2019, 21:08
قانون ششم:
این موضوع را به خاطر داشتن :
وقتی کسی کار اشتباههی انجام میده و یا عقیده ای اشتباه داره پس :
یا نمیدونه و باید یادش داد
یا فراموش کرده و باید بهش یادآوری کرد
و یا عمداً و از روی لجبازی چنین هست بعنی خبیث و پلید هست
.
قانون هفتم :

انسان فقط و فقط در 3 چیز کاملاً آزاد و صاحب اختیار هست :
نیت و هدف
عقیده
ایمان (درجه ی تمسُّک به عقیده )
پس نمیشه با زور و داد و تحمیل و تهدید , نیت و عقیده و ایمانِ یک انسان رو بدونِ موافقتِ قلبی و باطنیش تغییر داد . هیچ مخلوقی چنین قدرتی نداره
پس در بحث و گفتگو , ماموریتِ ما فقط اطلاع رسانی و شرح و توضیح هست با رعایت مقرراتِ بحث و گفتگو .

MOHAMMAD_ASEMOONI
17-03-2019, 21:23
قانون هشتم :
.
نباید توقع داشته باشیم که همیشه در بحثها و گفتگوها و تبادلِ نظرها ما برنده بشیم .
خیر , ممکنه ما در اشتباه باشیم و طرفِ مقابل حرفهاش و عقیده اش درست باشه و اون شخص برنده ی گفتگو باشه
.
پس نباید با قیافه ی حق به جانب و لهجه ی متکبّرانه گفتگو کرد چون گفتگو کردن جنگ نیست .
.
قانون نهم :

اگر ما برنده ی گفتگو شدیم , مغرور و متکبر نشیم و با ادب و احترام با طرف مقابل صحبت کنیم حتی اگر علناً اعتراف نکنه که در اشتباه بوده
.
قانون دهم :
اگر بارها و بارها گفتگو کردیم و برنده شدیم , این اصلاً دلیل نمیشه که در دفعاتِ بعدی هم برنده بشیم . همیشه احتمال رو باید پنجاه پنجاه گرفت . درست مثل سکه ای که صد بار خط اومده ,نتیجه ی بار صد و یکم هیچ ارتباطی با 100 بار قبلی نداره .
.
قانونِ یازدهم :
اگر پی بردیم که در اشتباهیم و طرف مقابل حرفش و عقیده اش درسته , بحث رو متوقف کنیم و اعتراف کنیم که در اشتباه بودیم و تشکر کنیم ازش

اگر غرور و تکبرتون بهتون اجازه ی اعتراف نمیده , لااقل گفتگو رو محترمانه متوقف کنین و دیگه پیچش ندین وگرنه دلیل بر خباثت و پلیدی هست .

Stream
18-03-2019, 01:25
این قوانین از جایی کپی میشن و آیا پایه و اساسی دارن، یا صرفا هرکی هرچیزی دلش خواست میگه و میشه قانون؟


قانون پنجم:
انتخابِ زمانِ مناسب برای گفتگو
اگر طرف چقابل , وقت و یا حوصله ی کافی برای گفتگو نداره پس باید صبر کرد تا فرصت مناسب پیش بیاد
ولی اگر دائماً میگه وقت ندارم , حوصله ندارم , و از گفتگو و بحث فرار میکنه پس به احتمال زیاد آدم خبیث و پلیدی هست

فردی که تمایلی به بحث با یک نفر دیگه نداره، آدم خبیث و پلیدی است؟ شما حتی در نوشتن قوانینتون، پایبند به قوانین خودتون نبودید چون این بطور واضح نقض قانون اول خود شماست. چطور انتظار دارید بقیه به این قوانین شما پایبند باشند؟

MOHAMMAD_ASEMOONI
18-03-2019, 21:20
لطفاً حذف شود . تکراری ,,,,,

MOHAMMAD_ASEMOONI
19-03-2019, 07:49
1- این قوانین از جایی کپی میشن و آیا پایه و اساسی دارن، یا صرفا هر کی هرچیزی دلش خواست میگه و میشه قانون؟

.

2- فردی که تمایلی به بحث با یک نفر دیگه نداره، آدم خبیث و پلیدی است؟
.

3- شما حتی در نوشتن قوانینتون، پایبند به قوانین خودتون نبودید چون این بطور واضح نقض قانون اول خود شماست


4- چطور انتظار دارید بقیه به این قوانین شما پایبند باشند؟

سلام
ممنون از حضورتون و نظراتتون
.
1- پایه و اساس این قوانین هم مثل باقی قوانین , نیاز , رعایت حق و عدالت , منطق , رعایت ایمنی , رعایت امنیت , منافع فردی و عمومی در چهارچوب عدالت , رعایت نظم و ترتیب , آرامش , صلح , دوستی , بهداشت , پیشرفت .اصلاح فرد و جامعه و غیره هست
.

بنده گشتم تا جایی رو پیدا کنم که بتونم ازش استفاده کنم برای تهیه ی قوانین گفتگو و تبادل نظر ولی بنده چیزی پیدا نکردم البته به صورتِ جسته و گریخته هر کسی یک یا چند تا از این قوانین رو ذکر میکنه در بین گفتگو مثل:
درست صحبت کن
داد نزن
توهین نکن
بذار من هم حرف بزنم
خب بذار برات توضیح بدم
قصاوت ناحق نکن
چرا اینقدر عجولی ؟
تو میدونی حرف ما حقه ولی زیر بار حق نمیری چون زورگو هستی
عجله نکن , بذار فکر کنم بعد جواب بدم بهت
تو حرف حق تو کَتت نمیره
حرفت درسته . من این رو نمیدونستم . ممنون که من رو از اشتباه درآوردی
دلیلهایی که میاری قانع کننده نیست . چطوری توقع داری قانع بشم ؟
چرا ناراحت میشی وقتی بهت میگم حرفت اشتباهه . خب حرفت اشتباهه . دلیلش رو هم گفتم بهت
پسرم سوالت خیلی خوب و به جا هست ولی جوابش یه کم توضیح لازم داره در مورد رباضیات که شما هنوز نخوندینش . بهش میگن جَذر و توان . عجله نکن , إن شاء الله چند سال دیگه میخونینش . اونموقع خودت جواب سوالت رو خیلی بهتر متوجه میشی
تو فقط دوست داری حرفی که خوشت میاد بهت بزنند حتی اگه دروغ و چاپلوسی و تملق باشه .
.
.
.

اگه شما یا دوستان دیگه جایی رو در نت میشناسند که این قوانین رو نوشته باشه لطفاً لینکش رو اینجا قرار بدند و اگر این کار ممنوعه پس زحمت بکشند با پیام خصوصی بفرستند تا ازش استفاده کنیم
.
حدود 13 سال پیش با کمک اعضای یک سایت , تعدادی از این قوانین رو در اون سایت معروف درج کردیم ولی دو سه سال بعدش اون سایت یهو بی خبر تعطیل و غیب شد .
.

2- شما فقط قسمتی از نوشته ی بنده رو نوشتین .
بنده نوشته ام :
اگر طرف مقابل , وقت و یا حوصله ی کافی برای گفتگو نداره پس باید صبر کرد تا فرصت مناسب پیش بیاد
.
ولی اگر دائماً میگه وقت ندارم , حوصله ندارم , و از گفتگو و بحث فرار میکنه پس به احتمال زیاد آدم خبیث و پلیدی هست
یعنی ابنطور نیست که حتماً خبیثه . شاید باشه شاید نباشه .
.
تازه خودِ این هم تفسیر داره مثل همه ی قوانین
.
منظور اینه که بر قرض مثال , اون فرد داره خسارت و زیانی وارد میکنه به یک یا چند نفر و داره حقی رو پایمال میکنه و هدفش از گفتنِ فعلاً وقت ندارم , فعلاً حوصله ندارم , باشه بعداً و ... فقط دست به سر کردن و پیچوندن و فرار از رعایت حق و عدالت هست پس آدم خبیث و پلید و ظالمی هست
.
3- در شماره 2 توضیح دادم
ضمناً اینها قوانینِ تصویب شده نیست بلکه قوانین مطرح شده برای بررسی هست .
در مجلس هم که نمایندگان شغلشون قانون گذاری هست , باز هم وقتی یک یا چند نماینده , قانونی ارائه میدند ممکنه کلاً رد بشه , ممکنه همون تصویب بشه , ممکنه تصحیح و تصویب بشه . ممکنه بعد از تصویبش هم بره شورای نگهبان و رد بشه و برگشت داده بشه به مجلس یرای تصحیح . ممکنه شورای نگهبان هم تصویب کنه ولی بعداً معلوم بشه در عمل, قابل اجرا نیست اصلاً و یا در همه جا قابل اجرا نیست و دوباره برگرده مجلس برای تصحیح و یا کلاً لغو بشه
.
گاهی بر سر یک "و" - "یا" ساعتها بحث میکنند که مثلاً بنویسند کشاورزان گندم کار و جوکار یا گندم کار یا جوکار
,
.
این تاپیک هم برای همینه که هر کسی که به موضوع علاقه داره , نظرش رو بگه یعنی اگر قانونی از این قوانین رو میدونه اطلاع رسانی کنه , اگر اعتراضی به کلیات یا جزئیاتِ یک یا چند قانون داره عنوان کنه
.
.
4- این قوانین تازه در حال تدوین هست در این تاپیک.
بنده هم مثل شما و دیگران جایزُ الخطا هستم . ممکنه چیزی بگیم و دیگری بگه صحیح نیست و حرفش هم درست باشه .
.
تازه خیلیها حتی قوانین تصویب شده و حق و صحیح رو زیر پا میذارند و اجرا نمیکنند که یا از روی ندانستن هست یا فراموشی یا لجبازی و خباثت و پلیدی
.
مثل قوانین راهنمایی و رانندگی
.
===================================

.
قانون دوازدهم :

مُدارا با فردی که با توپِ پُر و حالتِ خصمانه میاد برای گفتگو یعنی عصبانیه , داد میزنه , به خیال خودش هر چی میگه درسته , یعنی به اصطلاح خودش میبُره و خودش هم میدوزه و توقع داره دیگران هم بی چَک و چونه قبول کنند و اجرا کنند .
البته مدارا با این افراد هم حد و حدودی داره . گاهی بالاخره به این نتیجه میرسیم که این طرف خواب نیست بلکه خودش رو به خواب زده پس یا باید به گفتگو پایان داد یا با زور و در چهارچوبِ قانون و عدالت و انصاف باهاش برخورد کرد
.
.
==================================

قابل توجه علاقمندان به موضوع تاپیک :
اگر قانونی از قوانین گفتگو و تبادل نظر رو میدونید بنویسید
.

اگر به یک یا چند قانون اعتراض دارید , علتش رو بگین و صحیحش رو هم بگین . تا بررسی بشه که آیا حرف شما صحیح هست یا نه .
.
.
با تشکر

MOHAMMAD_ASEMOONI
27-03-2019, 10:53
سلام
.
قانون سیزدهم :
هیچ ارتباطی وجود نداره بین خوش اخلاق بودن و خوب و صالح بودن و منطقی و حقدوست و حق پذیر بودنِ یک فرد با مدرکِ تحصیلیش و شغلش و پست و مقامش و داراییش و ملیّتش و سن و سالش و جنسیتش و نژادش و قیافه اش و اصل و نسَبش و دینش و مذهبش و زمان و دوره ای که در اون زندگی میکنه .

MOHAMMAD_ASEMOONI
05-04-2019, 23:06
با سلام
.





قانونِ چهاردهم:
.
مطمئن بشید با طرفِ مقابل اختلافی ندارید در درک معانیِ "موضوعِ گفتگو" و درکِ معانیِ کلمات و اصطلاحاتی که در گفتگو به کار میبرید وگرنه کلی مشکلات پیش میاد و بعید نیست کار به خشونت و متهم کردنِ همدیگه و قهر کردن و دشمنی و حتی فحش و ناسزا و زد و خورد بکشه !!!
.
.
ببینید مرحومِ مولوی , این قانونِ مهم رو چطور با استادیِ تمام در این شعر زیبا بیان کرده :
.

چار کَس را داد مردی یک دِرَم / آن یکی گفت این بَانگوری دَهَم
.
آن یکی دیگر عرب بُد گفت لا / من عِنَب خواهم نه انگور اِی دَغا
.
آن یکی ترکی بُد و گفت این بَنُم / من نمی خواهم عِنب , خواهم اُزُم
.

آن یکی رومی بگفت این قیل را / ترک کن , خواهیم اِستافیل را
.

در تنازُع آن نفر جنگی شدند / که زِ سِرِّ نامها غافل بُدَند
.

مشت بر هم می زدند از ابلهی / پُر بُدَند از جهل و از دانش ُتهی
.

صاحبِ سِرّی , عزیزی "صد زبان" / گَر بُدی آنجا بدادی صلحشان
.

پس بگفتی او که من زین یک دِرَم / آرزوی جمله تان را می دهم
.

چونکه بسپارید دل را بی دَغَل / این درمتان می کند چندین عمل
.
یک درمتان می شود چارُ المُراد / چار دشمن می شود یک زِ اتّحاد
.
گفت هر یکتان دهد جنگ و فُراق / گفتِ من آرَد شما را اتفاق
.

پس شما خاموش باشید اَنصِتوا / تا زبانتان مَن شَوَم در گفت و گو
.

گر سخنتان می نماید یک نَمَط / در اثر مایه ی نزاعست و سَخَط
.

گرمیِ عاریتی ندهد اثر / گرمی خاصیتی دارد هنر
.
سرکه را گر گرم کردی ز آتش آن / چون خوری , سردی فزاید بی گمان
.
زانکه آن گرمیِّ او دهلیزیَست / طبعِ اصلش سردی است و تیزی است
.

ور بُود یخ بسته دوشاب ای پسر / چون خوری , گرمی فَزاید در جگر
.
پس ریای شیخ به ز اخلاص ماست /کَز بصیرت باشد آن , وین از عَمی' ست
.

از حدیث شیخ جمعیت رَسَد / تفرقه آرَد دَمِ اهل حَسَد
.
چون سلیمان کز سوی حضرت بتاخت / کو زبانِ جمله ی مرغان شناخت
.

در زمانِ عدلش آهو با پلنگ / اُنس بگرفت و بُرون آمد ز جنگ
.

شد کبوتر آمِن از چنگال باز / گوسفند از گرگ ناوَرد اِحتِراز
.

او میانجی شد میان دشمنان / اتحادی شد میان پَرزَنان
.

تو چو موری بهر دانه می دَوی / هین سلیمان , جُو چه می باشی غَوی ؟
.

دانه جو را دانه اش دامی شود / و آن سلیمان جوی را هر دو بُوَد
.

مرغ جانها را درین آخر زمان / نیستشان از همدِگر یک دَم اَمان
.

هم سلیمان هست اندر دُور ما / کو دهد صلح و , نماند جور ما
.

قولِ اِن مِن اُمَّةٍ را یاد گیر / تا به اِلّا وُ خَلا فیها نذیر
.
گفت خود خالی نبودَست اُمَّتی / از خلیفه ی حق و صاحب همتی
.

مرغ جانها را چنان یکدل کند / کز صفاشان بی غَش و بی غَل کند
.

مُشفِقان گردند همچون والِدَه / مُسلِمون را گفت نفسِ واحِدَه
.

نفس واحد از رسول حق شدند / وَر نَه هر یک دشمنِ مطلق بدند
.

=====================================
.
عجب شعری . چقدر پرمعنا و مهم
.
==============================
یادمه چند سال پیش در همین سایت , یکی از دوستان تاپیکی زدند و نوشتند که :
نظم و ترتیبی که ادعا میشه در جهان هستی هست , اصلاً وجود نداره
.
کلی مطلب رد و بدل شد . بنده بعد از چند روز اتفاقی اون تاپیک رو دیدم و خوندم .
به موضوع علاقمند شدم و گفتم شاید این مطالب نظر و بینش بنده رو عوض کنه در موردِ حقیقتِ جهانِ هستی .
.
اما احساس کردم فرق هست بین تعریف نظم و ترتیب برای بنده و صاحب تاپیک .
.
برای اطمینان از نبودِ سوء تفاهم در معنی نظم و ترتیب , از صاحب تاپیک پرسیدم :
اون نظم و ترتیبی که مَدّ نظر شماست و میگین در جهانِ هستی وجود نداره چی هست ؟ یعنی از دیدِ شما نظم و ترتیبِ جهان هستی باید چطوری باشه تا بگیم نظم و ترتیب وجود داره در جهان هستی ؟
.
متاسفانه بعد از سوال بنده , تاپیک قفل شد !
.
==============================
.
الان هم گفتگویی در مورد تعصب داره انجام میشه در تاپیک زیر
.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
اگر شرکت کنندگانِ در این گفتگو در معنی و مفهوم و تفسیر کلمه ی تعصب همنظر نباشند اونوقت گفتگو به مشکل برمیخوره چون مثل اینه که یکی داره در مورد آتش حرف میزنه و دیگری در مورد نور , ولی هر دوتاشون بهش میگن شعله .
درسته که دارند در مورد شعله گفتگو میکنند ولی اون در ذهنش یک چیز هست و این در ذهنش چیز دیگه .
.
.
گاهی هم همه یک منظور دارند اما کلماتی که میگن با هم فرق داره و به همین علت درک نمیکنند که در اصل اختلافی ندارند و مشکلشون فقط اینه که برای یک چیز دارند از اسمهای مختلف استفاده میکنند (مثل شعر مولوی ) .
مثلاً یکی میگه پا برهنه , یکی میگه بینوا , یکی میگه ندار , یکی میگه تهی دست , یکی میگه بی بضاعت و غیره و غیره
.

یا یکی میگه هندونه , یکی میگه خیار (در بعضی جاهای جنوب ایران به هندونه میگن خیار )
.

پس خیلی مهم هست که در گفتگو و تبادلِ نظر مراقب باشیم درک و فهممون از معنی و تفسیر کلمات و اصطلاحات و حالتها و رویدادها یکی باشه و اگر نیست ابتدا باید گفتگو بشه بر سر همین موضوع تا معنی و مفهوم کلمات و مُصطَلَحات برای همه روشن بشه تا در گفتگو هیچ سوءِ فهم و کج فهمی و سوء تفاهم و اختلافاتِ بیهوده و گمراه کننده پیش نیاد .

MOHAMMAD_ASEMOONI
10-04-2019, 11:30
سلام

قانون پانزدهم :
از جدیتِ طرفِ مقابل برای گفتگو مطمئن بشید
.
همیشه انسان یک نیّت و هدفی داره از کارهایی که انجام میده .
این نیت و هدف , گاهی خوب و خیر و سودمند هست و گاهی هم بد و شر و مُضر
بنابراین وقتی کسی میاد برای گفتگو و تبادل نظر با ما , ممکنه نیّت و هدفش خیر و خوب باشه یا بد و شر
مثال برای هدف شر :
ممکنه یک نفر هدفش از گفتگو فقط سرِ کار گذاشتنِ طرف مقابل و به بازی گرفتنش و دست انداختنش جلوی دیگران باشه
.
از لحن و کلمات و حرفها و حرکاتِ طرفِ مقابل میشه تا حدِ زیادی به میزانِ جدیتش در گفتگو پی برد .
.

تا وقتی که از جدیت نداشتنش مطمئن نشدین پس به گفتگو ادامه بدین .

MOHAMMAD_ASEMOONI
10-04-2019, 17:13
قانون شانزدهم
.
تاثیر اعتبار شما و محبوبیتِ شما خیلی زیاد هست در گفتگو

اگر طرفِ مقابل از شما بدش میاد و یا از شما متنفر باشه و یا شما در نظرش بی اعتبار هستین , این باعث میشه گفتگو خیلی دشوار بشه تا جایی که ممکنه حتی تمام حرفهای درست و حق شما رو هم انکار کنه و قبول نکنه
پس خیلی مهم هست که شما درستکار و باعتبار باشید در زندگی .
.

هر یک کار خلاف و هر یک ظلم که مرتکب میشیم یک ضربه ی قوی میزنه به اعتبار و محبوبیتِ ما در نظر دیگران پس همه باید مراقب باشند خودشون رو بی اعتبار نکنند
.

البته گاهی یک نفر درستکار هست اما بی اعتبار هست هست در نظر کسانی که درستکار نیستند و خبیث و پلیدند
پس خیلی مهم هست که چه کسانی شما رو بااعتبار میدونند و چه کسانی شما رو بی اعتبار میدونند .
مثال:
همون ماجرایی که میگه به شیخی گفتند :
امروز فلانی رو دیدیم که از شما تعریف و تمجید میکرد . اون شیخ از شنیدن این حرف خوشحال نشد بلکه نگران شد و گفت نمیدونم چه کار بدی انجام داده ام که این آدم خبیث و پلید از من راضی شده و ازم تعریف و تمجید میکنه .

.
پدر یا مادری که با کارهای خلاف و ظلمش , خودش رو تا حد زیادی بی اعتبار و مکروه (برعکسِ محبوب) کرده در نظر فرزندانش و اعتبار و محبوبیتش خیلی کم شده , این پدر یا مادر در گفتگوهاش با فرزندانش و موفقیتِ کمی داره .
.
مشکل اینه که اعتبار و آبرو و محبوبیتِ از دست رفته یا کاهش پیدا کرده , اکثر اوقات به این سادگیها و به این زودیها بازسازی نمیشه پس جداً مراقبِ اعتبارمون در بین انسانهای خوب و صالح باشیم .
.
.
گاهی یک نفر با دادنِ اطلاعات غلط , باعث بی اعتبار شدنِ خودش از نظر علمی میشه . پس اگر در نورد چیزی اطمینان نداره باید این رو در گفتگو ذکر کنه تا بعداً به اعتبارش لطمه نخوره .

.
مثال:
چند سال پیش در IRINN شنیدم که یک دانشمندِ امریکایی که اطلاعات نادرستِ علمی «میفروخته» به مجلاتِ علمی, کارش به دادگاه کشیده

MOHAMMAD_ASEMOONI
11-04-2019, 17:19
قانونِ هفدهم :
ارزشها نهفته هست در سخنان , نه در سخنران
هیچ دلیلی وجود نداره که یک نفر چون دانشمند هست و جایزه ی نوبل هم گرفته و یا آیةُ الله العظمی' هست پس هر چه گفته و میگه درست هست
.
هیچ دلیلی وجود نداره که یک نفر چون مدرسه نرفته و سوادِ خواندن و نوشتن نداره پس هر چه گفته و میگه غلط هست

MOHAMMAD_ASEMOONI
24-04-2019, 20:41
قانون هجدهم :
.
ریشه و سرچشمه ی اختلاف رو پیدا کنید و از آنجا گفتگو رو شروع کنید وگرنه وقتتون رو هدر میدین
.
وقتی با فردی در ریشه های عقیده, اختلاف دارید , گفتگو و تبادل نظر و بحث کردن در موردِ شاخ و برگهای عقیده فقط مشت به سندان کوبیدن هست
مثال:
وقتی فردی عقیده داره که جهان هستی اصلاً خالقی نداره , گفتگو و تبادل نظر با او در مورد امتحان بودنِ زندگی در دنیا , قیامت , اَدیان , حلال و حرام و مسائلِ مربوط به اینها بیهوده و بی نتیجه هست .
اول باید در موردِ وجود داشتن یا وجود نداشتنِ خالق گفتگو بشه و اگر به توافق رسیدند و هم عقیده شدند اونوقت میتونند یک درجه حرکت کنند به سمتِ شاخ و برگها یعنی اگر فرضاً با همدیگه هم عقیده شدند که خالقی وجود داره , بعدش میتونند در موردِ صفات اون خالق گفتگو کنند (صفاتی مثل یگانگی , دانشِ مطلق داشتن , نیروی مطلق داشتن , عدالتِ مطلق داشتن )
.
علتش اینه که مسائلی که زنجیره وار به همدیگه ربط دارند رو نباید بدونِ رعایتِ ترتیبشون مطرح کرد در گفتگو
مثال:
کسی که هنوز مفهوم و معنی عددِ صحیح رو نمیدونه , نمیشه بهش جمع و تفریق یاد داد
کسی که هنوز مفهوم عدد صحیح و جمع و تفریق رو نمیدونه نمیشه بهش ضرب یاد داد
کسی که هنوز مفهوم عدد صحیح و جمع و تفریق و ضرب رو نمیدونه نمیشه بهش تقسیم یاد داد
کسی که مفهوم اینها رو بلد نیست نمیشه بهش توان و رادیکال یاد داد
کسی که اینها رو بلد نیست نمیشه بهش معادله یاد داد و الی آخر .

MOHAMMAD_ASEMOONI
25-04-2019, 21:33
:قانونِ نوزدهم

.
چیزی که ادعا میکنی وجود داره ولی تواناییِ اثباتِ وجودش رو نداری , پس اِصرار نکن که دیگران ادعات رو قبول کنند
.
اما اگر میتونی دلائلی قابلِ قبول برای طرفِ مقابل ارائه بدی که لااقل از انکارِ وجودش به مرحله ی شَکّ به وجود داشتنش برسه پس این کار رو انجام بده
.
اگر دلائلِ منطقی و قابل قبول برای حق پذیران ارائه دادی ولی طرف مقابل اونها رو نپذیرفت پس دیگه ماموریتت تمامه پس دیگه اِصرار نکن و محترمانه و با خونسردی به گفتگو خاتمه بده
طرفِ مقابل هم مسئولیت و عواقبِ نپذیرفتنش با خودشه