PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : مشکلات من در 29 سالگی



mahdisobhkhani
08-06-2018, 11:37
سلام من پسر 29 ساله ای هستم.

1- تو فکرم با مادرم دعوا می کنم مثلا اگر مادرم باهام بد اخلاقی کنه یا کاری کنه که بدم بیاد تو فکرم شاید باهاش روزی 1 ساعت دعوا کنم توی ذهنم بزنمش بندازمش بیرون از خونه بگم برو خونه بابات.

2- بیرون از خونه آدم خجالتی و ترسویی هستم و از حرف زدن و روبه رو شدن با آدمهای غریبه می ترسم به سختی تو خیابون راه میرم. در این سن بیکار هستم و وقتی میرم در مغازه پدرم وقتی مشتری میاد تو مغازه من فرار میکنم بیرون از مغازه از حرف زدن با مشتری میترسم یا سرم رو میندازم تو صفحه موبایل که طرف یه وقتی با من حرف نرنه.

3.تا 29 سالگی هیچ دوستی با جنس مخالفی نداشتم چون میبینم روانم پر از اختلاله و به هیچ عنوان دنبال دختر نمیرم.

4. از چاقی زیاد هم خجالت میکشم وقتی میشم 117 کیلو دیگه از خونه بیرون نمیرم تا بشم 115 کیلو

چیکار باید بکنم که درمان بشم یا بهتر بشم؟

دکتر سام
11-06-2018, 08:56
سلام من پسر 29 ساله ای هستم.

1- تو فکرم با مادرم دعوا می کنم مثلا اگر مادرم باهام بد اخلاقی کنه یا کاری کنه که بدم بیاد تو فکرم شاید باهاش روزی 1 ساعت دعوا کنم توی ذهنم بزنمش بندازمش بیرون از خونه بگم برو خونه بابات.

2- بیرون از خونه آدم خجالتی و ترسویی هستم و از حرف زدن و روبه رو شدن با آدمهای غریبه می ترسم به سختی تو خیابون راه میرم. در این سن بیکار هستم و وقتی میرم در مغازه پدرم وقتی مشتری میاد تو مغازه من فرار میکنم بیرون از مغازه از حرف زدن با مشتری میترسم یا سرم رو میندازم تو صفحه موبایل که طرف یه وقتی با من حرف نرنه.

3.تا 29 سالگی هیچ دوستی با جنس مخالفی نداشتم چون میبینم روانم پر از اختلاله و به هیچ عنوان دنبال دختر نمیرم.

4. از چاقی زیاد هم خجالت میکشم وقتی میشم 117 کیلو دیگه از خونه بیرون نمیرم تا بشم 115 کیلو

چیکار باید بکنم که درمان بشم یا بهتر بشم؟

سلام

1) شما به روانپزشک مراجعه کنید.

2) آزمایش خون کامل بدید.

3) به عنوان 1 پیشنهاد تا جایی که می تونید وابستگی به مادرتون رو کم کنید.

4) برای کاهش وزن هیچ نظری ندارم چون خیلی از فاکتور های شما رو نمی دونم . بهتره اول کار های گفته شده رو انجام بدید. در نهایت راهش ورزش اصولی هست.


موفق باشید.


سام :n16:

MOHAMMAD_ASEMOONI
12-06-2018, 15:32
سلام

فُرم بدنِ آدم و عقایدش و رفتارش به خیلی چیزها بستگی داره

ژنها , وضعیت محیط زندگی از نظر امنیت و بهداشت و آسایش , وضعیت معنویات جامعه و خانواده , تغذیه , عقاید شخصی , میزان علم و دانش و هشیاری و هوش و ذکاوت و خیلی چیزهای دیگه

مثلاً مشکل چاقیتون , باید ببینید از کِی چاق هستین ؟ از بدو تولد ؟ از کودکی ؟ نوجوانی ؟ همین چند سال اخیر ؟
چیا میخورین ؟ چقدر فعالیت مغزی و بدنی دارید ؟
آیا تست دادین برای علت چاقی ؟ مثل کم کاری تیروئید

در مورد کمروئی در بیرون خانه , آیا عیب ایرادی دارین ؟ مثل لکنت زبان یا دندانهای نامرتب یا چشمهای دارای انحراف و قد کوتاه یا قد بسیار بلند و یا لاغری زیاد یا چاقی زیاد و قطع عضو و غیره ؟
گرچه این چیزها رو خیلی آدمها دارند و کمرو هم نیستند چون موضوع رو قبول کردند و پذیرفتند و ساده میگیرنش . ولی برای بعضیها همین چیزها یا چیزهای دیگه شده عامل کمرویی که ریشه ی مشکل در کمبود علم و دانش و عقاید اشتباه و معنویات ضعیف هست و گاهی هم ناشی از وضعیت محیط زندگی و خانواده و یا ژنتیک
.
در مورد مادرتون , بنده عقیده دارم که درصدِ بسیار زیادیش متاسفانه ناشی از کمبود علم و دانش شما و عقاید اشتباه و ضعف معنویات هست
حسابِ پدر و مادر رو از همه ی عالَم و آدم باید جدا کنیم

تحت هیییییچ شرایطی کسی حق توهین به پدر و مادر رو نداره حتی اگر قاتل و جنایتکار و کافر و فاسد و مفسد باشند . باید باهاشون قانونی برخورد بشه اما رعایت ادب و احترام باید همیشه حفظ بشه .
در قرآن کریم خدا میفرماید :
خداوندا پدر و مادرم را رحمت کن (چه زنده چه متوفی) همانطور که مرا در کودکی بزرگ کردند و پرورش دادند
امر و نهی پدر و مادر باید اجرا بشه مگر اینکه با رضای خدا منافات داشته باشه . تازه در اونصورت هم باید با ادب و احترام و نرمی , علتِ عدم اطاعت رو براشون توضیح بدیم .
در اختلافاتِ سلیقه ای هم تا بتونیم نظرشون رو اجرا کنیم , اون هم با میل و رقبت , نه با اکراه
برای کسی که ایمان داره به وجودِ خالق جهان هستی و یگانگیش و و علم و دانش و قدرت و عدالتِ مطلقش و آزمایش بودنِ زندگیمون در دنیا و وجود روز رستاخیز و حسابرسی , رضای پدر و مادر بسیار مهم هست و از عواملِ بسیار مؤثر در بالا رفتن معدلِ انسان در امتحانِ دنیا .

.
بنده نمیدونم شما چه عقیده ای دارین در موردِ حقیقتِ جهان هستی و حقیقت و علتِ زندگیِ انسان در دنیا , ولی عقاید ما تاثیر زیادی داره در شکل گرفتنِ ارزشهامون و اولویتهامون و خط قرمزهامون و آرزوهامون و خواسته هامون

گفتنی در این موارد زیاد هست
.
به نظرم شروع کار باید از داخل مغز باشه (کسبِ علم و دانش مفید و به کار بستنش و تغییر عقیده به سمت عقیده ی بهتر و تغییر ارزشها و اولویتها و خط قرمزها , دوری از افراد شرور و خبیث و فاسد و مفسد و دنیاپرست و لذتگرا و ارزش دادن به خود و بدنِ خود و حرکت به سمت تغییر رژیم غذایی و افزایش تحرک و نرمش و ورزشِ حساب شده . چکاپ بدن و بافتن ایرادها و برطرف کردنش مثل معالجه ی دندان خراب , عفونت , انگلهای احتمالی , قئی کردنِ عقل با افزایش علم و دانش برای دوری از لذتهای مضر و خانمانسوز مثل دخانیات و الکل و مواد مخدر و بی بند و باری جنسی و پرخوری و هله هوله خوری و بدخوری و بد جویدن و ناقص جویدن و روی هم خوری و فرصت ندادن به دستگاه گوارش برای هضم غذاها و آب و مایعات دیگه خوردن با غذا مثل نوشابه . دراز کشیدن بلافاصله بعد از غذا خوردن و توجه نداشتن به رنگ ادرار و ندفوع و بوی عرق بدن و رنگ چهره و جوشها و دردهای مختلف که علائم هشدار دهنده هستند )
.
شما باید کم کم شروع کنین با سامان دادن به زندگیتون از همه لحاظ (وقت صرف کردنِ برای کسبِ علم و دانش مفید , تغییر عقیده , مرتب کردنِ ارزشها یعنی دعوا نکردن با مادر برای نمک غذا یا آماده نبودنِ نهار یا سوختن لباس زیر اتو وگرنه معنیش اینه که برای ما ارزش غذا و لباس بیشتر از مادره !!!)
.
خدای متعال دگرگون کننده ی دلها و دیده هاست (مقلب القلوب و الأبصار )
بد بودن پسندیده نیست ولی بد موندن خیلی ناپسندتره . باید سریعاً تغییر کرد قبل از تمام شدنِ فرصتِ امتحان دنیا چون هیچ چیزی ضامنِ بقای عمر نیست . نه جوانی نه ثروت نه قدرت نه امنیت نه زور بازو نه شهرت نه هوش و ذکاوت و نه هیچ چیز دیگه میتونه تضمین بده که چند دقیقه ی دیگه در این دنیا باشیم





بنده چند سال پیش رفتم یک فروشگاه تا پمپ آب بخریم برای یکی از اقوام
پسر صاحب مغازه حدوداً 12 سالش بود ولی تا مشتری میومد با شوق میرفت جلو با اون قد یک متریش سر پش رو میکرد به آسمون ,سمت مشتری و میگفت بفرمایین .

هر چیزی هم که مشتری میپرسید , اگه بلد نبود چی بگه میدوید پیش باباش و میپرسید و میدوید جواب میداد به مشتری و موضوع رو هم پیگیر میشد تا ببینه بالاخره مشتری میخواد بخره
همه ی اینها ناشی از مغز اون پسر بچه بود که یک چنین رفتاری ازش دیده میشد
مغز , مرکز فرماندهی کل هست در بدن .
مغز هست که دستور بخور و بخواب میده و یا دستور ورزش و نرمش . مغزه که تصمبم میگیره مودب باشه یا دستور فحش و داد و بیداد و کتک کاری صادر کنه . مغز اگر با علم و دانش مفید و عقاید صحیح پر بشه اونوقت همه ویز میاد روی روال حتی اگر بدن ناقص و بیمار باشه و شکمش گرسنه و تشنه باشه و جیب خالی باشه اما اون شخص روحش آرامش داره و غمگین و افسرده ناامید نمیشه چئن حقیقت دنیا و زندگی رو درک کرده و میدونه آدم نمیاد توی دنیا برای مهمونی و خوشگذرونی . اینجا سالن امتحانه
اگر کسی این چیزها رو قبول نداره چوبش رو هم میخوره و همیشه اسیر خشم و کینه و حسادت و طمع و زیاده طلبی و شهوت و غرور و تکبر و غم و اندوه و افسردگی و ناامیدی و ترس و نگرانی و غیره هست حتی اگر سالم ترین بدن رو داشته باشه و ثروتمندترین و زیباترین و مشهورترین و قدرتمندترین آدم باشه

Hojjatpanahi
12-06-2018, 22:28
شما متاسفانه بچه ننه هستید

این مشکل درست نمیشه

تنها علاج مردنه

البته خودم هم مشکلاتی مشابه (اما نه به این شدت) داشته و دارم.


من که امشب مردنم از فردا مردنم خیلی به نفعمه.