PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : گلادیاتور های مدرن (وصف حال مردان امروزی)



barton fink
07-08-2017, 19:53
گلادیاتور های مدرن (وصف حال مردان امروزی)
اوضاع جامعه مدرن مردان را به نباید سوق داده...من از نقش فضیلت، سنت و اعتقاد در کمک به آنان می نویسم

barton fink
07-08-2017, 20:42
ابتدا دسته بندی شخصی من از مردانی که در جوامع مدرن همواره می بینید و خواهی دید...(می شود ساعتها در جنبه های مختلف این افراد را بررسی کرد اما فعلا همین قدر کافی است)


1.منفعل،بزدل،کپه اختلالات روانی و فیزیکی بدون هر گونه نظم و انظباط در زندگی...لزوما خودفریب
انرژی و رانه هایش را دور می ریزد ...تکنولوژی انلاین را از او بگیرید > باید بستری شود... تکنولوژی افلاین را از او بیگرید > دنبال طناب و چهارپایه می افتد که خودش را خلاص کند چرا که بزرگتری دغدغه اش تروفی های انلاین ، قسمت بعدی فلان فیلم و سریال و امثال اینهاست
می شود گفت از خانواده شان تا جامعه از اینها متنفر است و کلا احترامی ندارند...رانده و درمانده
در جامعه امروز ایران هم تعداد این ها بیشتر و بیشتر می شود

2. سازشکار ،پسیو-اگرسیو،مسامحه گر و متوهم...حیف است چنین موجودی اصلا مرد است!
"نادان سودمند"،"مترقی"،" امروزی"،"روشنفکر" این موجود به هر موضوعی ورود می کند ان را به گند و کثافت می کشد ...

3. گرگ وخوک های لذت طلب،فرصت طلب،شکمی و زیرشکمی،بدون کوچکترین اخلاقیات و غیرت و تعهدی به وطن به خانواده به جامعه به دین... اگر ادعای دین داری می کند خود منافق است...انگل تمام منابع جامعه است که زنان و پول بیشتری را بدست بیاورد
کلاه این یکی را برمی دارد و میزارد سر ان یکی و به احدی رحم نمی کند... فسق و فجورش به راه است...فاسد و فاسق مجسم... متاسفانه جامعه امروز اینها را "زرنگ"! می داند!! و بعضا الگوی خیلی از نوجوان ها می شوند...

4. مرد سنتی...خوشبختانه جامعه امروز ایران هنوز از این مردان تربیت می کند و متاسفانه هر لحظه به علت فشار های مختلف اجتماعی،شرم و رسانه وامثالهم به مردان 1 و 2 و 3 تبدیل می شوند...

نکته : مطلق بودن در کار نیست و ممکن است فرد گلچینی درخور جمع باشد از 1 تا 4 اما به شکل بخصوصی سبک زندگی و پیش زمینه نگرش و رفتار مردان امروزی تقریبا همین هاست

barton fink
07-08-2017, 21:54
همین ابتدا یک چیزی را بگویم چون ممکن است بحث های من به رابطه زنان و مردان کشیده شود
بدانید که هر وقت بحث راجع به زنان و نقد آنها و اعمالشان باشد منتظر چند چیز باشید :

1)شرم دهی و برچسب زنی:شما بازنده/باکره/ترسو/احمق/چاق/زن ستیز/سک^سیت/عقده ای/خشمگین/بدبین/سنگدل/بچه/عقب مانده/متعصب/متجاوز/تندرو/بیمار/زشت و خیلی چیزهای دیگر هستید چون جرات کرده اید وارد این حیطه شوید ان هم فقط در اینترنت(مشکل سایز الت تان،رابطه شما با خواهر و مادرتان را برای مثال من غیر قابل نوشتن دانستم ولی بدانید این چنین چیزهایی هم به شما نسبت داده می شود)

2)سانسور:از مدیر سایت و سرور گرفته تا که بعضا پای قانون و رسانه های مختلف وسط کشیده می شود که صدایتان را ببرند ونوشته هایتان را حذف کنند.

3)شوالیه های سفید :یک عده مرد(!) خودشان را می اندازند وسط و شروع می کنند به خودشیرینی و دفاع همه جانبه از زنان!چرا؟بماند...

4) تخریب و تهدید به فاش کردن هویت واقعی برای اخراج شما از کار و جدیدا اجتماع!!..

donkeyoxte
08-08-2017, 01:40
خیلی جالب بود تا حالا با این زاویه نگاه نکرده بودم(شماره 2 از پست 2 و شماره 3 از پست 3)

ولی شما که انقدر خوب مردان رو فرویدگونه نقد و تقسیم بندی میکنید,اندکی هم در مورد زنان بنویسید

B3HZ@D
08-08-2017, 03:45
جناب , شمایی که اینقدر توی تشخیص افراد و خصوصیات اونا تخصص دارین و همچین دسته بندی زیرشکمی وزینی ترتیب دادین , خودتون رو توی کدام لیست قرار میدین ؟

barton fink
09-08-2017, 13:21
من به درون مایه انچه که در عمل باید انجام شود می پردازم وگرنه که می شود ده ها و صد ها تاپیک ایجاد کرد از اثر اقتصاد و امنیت و ... و در اخرش به این رسید "مردم نمی فهمند" "مردم چرا کتاب نمی خوانند" و...
مردم همین اند که هستند و قرار نیست همه کس همه چیز را بداند و با تحمیل همگن شود ان هم در سطح انکار وجود بیولوژیکی ... باید مردم را پذیرفت اما به فضیلت آراسته کرد که دیگر اضطراب و استرس بیهوده ای که جامعه مدرن به انها تحمیل می کند را نبینند...
این فریاد ها برای خلوص و صفای جامعه روستایی ،برای قدیم ها و بچگی،برای لبخندی در سطح جامعه و برای مسائلی از این قبیل را نمی شود به زور جامعه شناس و قرص افسردگی خوراندن به مردم کامل حل کرد چون اصل مشکل پابرجا مانده و می ماند...
قوی و برتر و زیباتر و بهتر از شما را نمی شود با انکار وجود و برچسب سک#سیت و نژادپرستی و فرهنگ pc محور خفه کرد ولی با فضیلت و اعتقاد و سنت می شود سلسله مراتبی مفید ساخت
تا کی انکار نژاد و نقش نژادی ؟تا کی انکار جنسیت و نقش جنسیتی؟تا کی نفی طبیعت انسانی و تاکید بیهوده روی تربیت؟
مسلمانان را به اروپا بردن انها را همرنگ انجا نمی کند...بمب های دموکراسی خواهانه سوریه و عراق و لیبی را عوض نمی کند
نه غربی مسلمان می شود و نه خاورمیانه ای نامسلمان...این سعی باطل و خانمان سوز شده مشکل حاضر
تمدن غرب در جای خود و تمدن اسلامی در جای خود...
این جهانی سازی ترقی خواهان به جز جنگ و هرج و مرج چه داشته؟معلوم نیست نمی دانند یا واقعا نمی خواهند بفهمند...
اینکه انسان بایدهایی دارد و خیلی ها یارای پاسخ ندارند دلیل شده که چشم خیس ملت افتاده به تکنولوژی...حتی نمیخواهند بداند عواقب اش چیست...مثل بقیه کارهایشان...

barton fink
09-08-2017, 18:56
راجع به زنان یک چیز را بدانید کافی است...وقتی مردان در حال کنترل و بکارگیری طبیعت اطراف بودند زنان هم بیکار ننشستند و به کنترل و بکارگیری مردان روی اوردند...همانقدر که طبیعت در مشت ماست مرد هم در مشت زن است
در دنیای قدیم حائل بین زن و خطر و مشکلات بودیم...در دنیای بدوی شده به اصطلاح مدرن هم چیزی تغییر نکرده
زنان هزار و یک حقوق دارند و بیشتر هم می خواهند اما هنگامه مسوولیت و پاسخ گویی به مشکلات و جنگ و هرج و مرج هنوز هم جسم وروان مرد سپر است...اوست که باید مرد باشد و مردانگی و جنم نشان دهد
کافیست از زنان بخواهید زنانگی نشان دهند که هزار یک سازمان و رسانه بریزند سرتان و نابودتان کنند
مهم نیست فمنیسم چه تفت می دهد مرد احساسی و زن صفت همواره مورد تحقیر است هم زنان و هم مردان
مردان باید بدانند در دنیای مترقی هم هیچ احدی به صورتشان تف نمی اندازد چون از روز ازل روال همین بوده...شما گلادیاتور مدرن هستید...هیچ چیزی تغییر نکرده
مضحک ترین کاری که می توانید بکنید پیوستن به جریان مدافعان حقوق مرد است که فمنیسم در جریان به اصطلاح برابری سازش به شما گوشه چشمی بیندازد

تنها راه حل شما سنت پدر و پدربزرگ های مرد سالار شماست...رقابت و سلسله مراتب جزیی از وجود همه ماست اما در عین اتحاد
ما دستگیر ضعیف هم هستیم،جوانمردی و شرافت و غیرت داریم و در جامعه ای با اعتقاد برادر دینی...
شاید به گوشتان عجیب بیاید اما مردان همواره به یک دشمن احتیاج دارند...باید (ما علیه انها) باشد ورای مرز ها
نه در در جامعه مدرن که (من علیه اوست) در درون مرزها
اتحاد اسلامی کشور و قاره دارد...اتحاد لیبرال ها از صندوق عقیم رای فراتر نمی رود

barton fink
09-08-2017, 19:39
بر خلاف ترقی خوهان ما واقعیت را می پذیریم اما به حقیقت نیز به شدت احتیاج داریم
واقعیت این است که قدرت قابل احترام است...حقیقت همان اسطوره و معنویتی است که به واقعیت روح می بخشد
مردان رقابت می کنند و جایگاه خود را دارند ...حتما سلسله مراتب هست اما حقیقت زیبا ان را تحمل پذیر می کند
قوی فروتن است،بخشنده ،دلیر،متعهد و مومن...
نه دردنیای مدرن که بازو می رود در راه ارعاب مردان و مخ زنی و پول در راه چشم و هم چشمی
باهوش می شود ادیب و دانشمند و فرهیخته
نه در دنیای مدرن که باهوش می شود nerd و geek تنها و درمانده
زن از فضایل مردانه به دور است اما فضیلت زنانه دارد
او حجب و عفت دارد و مقدس است...انقدر که مردان در راه او و فرزندانش به جنگ می روند و شهادت را به جان می خرند
نه در دنیای مدرن که هرزه و حیله گر است...دغدغه هایش از سلفی و آرایش و ادبیات سخیف فراتر نمی رود
در دنیای امروز بدتر از همه زیر به زبر آمده...مردان ضعیف و زنان هرزه وجودشان خودنمایی و کلاس است به کنار...حق رای و تصمیم گیری در جوامع و سرنوشت آن را دارند...دیگر معلوم است که نتیجه چه می شود


مردان همدیگر را پایین می کشند که با جاه و مقام زنان بیشتری بدست بیاورند
زنان همدیگر را پایین می کشند که با آرایش و جراحی مردان بهتری بدست بیاورند
بعد روشنفکر می گوید این یعنی رشد و ترقی و پیشرفت چون حق انتخب دارند!!بین چه چیزهایی دقیقا؟!

AMHSIN
11-08-2017, 11:48
بر خلاف ترقی خوهان ما واقعیت را می پذیریم اما به حقیقت نیز به شدت احتیاج داریم
واقعیت این است که قدرت قابل احترام است...حقیقت همان اسطوره و معنویتی است که به واقعیت روح می بخشد
مردان رقابت می کنند و جایگاه خود را دارند ...حتما سلسله مراتب هست اما حقیقت زیبا ان را تحمل پذیر می کند
قوی فروتن است،بخشنده ،دلیر،متعهد و مومن...
نه دردنیای مدرن که بازو می رود در راه ارعاب مردان و مخ زنی و پول در راه چشم و هم چشمی
باهوش می شود ادیب و دانشمند و فرهیخته
نه در دنیای مدرن که باهوش می شود nerd و geek تنها و درمانده
زن از فضایل مردانه به دور است اما فضیلت زنانه دارد
او حجب و عفت دارد و مقدس است...انقدر که مردان در راه او و فرزندانش به جنگ می روند و شهادت را به جان می خرند
نه در دنیای مدرن که هرزه و حیله گر است...دغدغه هایش از سلفی و آرایش و ادبیات سخیف فراتر نمی رود
در دنیای امروز بدتر از همه زیر به زبر آمده...مردان ضعیف و زنان هرزه وجودشان خودنمایی و کلاس است به کنار...حق رای و تصمیم گیری در جوامع و سرنوشت آن را دارند...دیگر معلوم است که نتیجه چه می شود



این حرام زاده زشت مدرن که بوی تعفن زادگان هرزه اش اینچنین شما را آزرده کی و کجا متولد شد؟ آنچه او را از دنیای قدیم نجیب و زیبا، متعهد و مومن متمایز میکند چیست؟ مرز بین ایندو کجاست؟ در گستره کدام ... زمان، ایمان، حکومت، علم یا ...؟ یوتوپیای دنیای دلیر قدیم آنسوی کدام است؟

barton fink
11-08-2017, 13:06
این حرام زاده زشت مدرن که بوی تعفن زادگان هرزه اش اینچنین شما را آزرده کی و کجا متولد شد؟ آنچه او را از دنیای قدیم نجیب و زیبا، متعهد و مومن متمایز میکند چیست؟ مرز بین ایندو کجاست؟ در گستره کدام ... زمان، ایمان، حکومت، علم یا ...؟ یوتوپیای دنیای دلیر قدیم آنسوی کدام است؟

از روزی که فضیلت و سنت و باور انکار شد

barton fink
11-08-2017, 13:10
برده مادر،برده همسر،برده دولت زن محور
مردان نباید به نفع زنان علیه دیگرمردان بجنگند...دغدغه های خانوادگی باید از همان ابتدا رفع شوند...در جامعه با فضیلت همه برادر های دینی اند نه گلادیاتورهای امروزی که همدیگر را به زیر بکشند تا قوی و برتر باقی بماند و زنان هم از بین انها انتخاب چون("سک^س و بچه گیرت نمی اید مگر به ساز امروز ما برقصی")و باقی مردان بروند در تنهایی خود بز بچرانند و اگر از امار خودکشی و فشار های عصبی مردان بگویید فمن انها را تمسخر و انکار کند
یکبار دیگر دسته بندی مردان را بخوانید
مرد 1 که غلط کرده که از زنان درخواستی دارد برگردد به زندان خانگی و ذهنی اش
مرد 2 که مطیع ، نرم خو ، احساساتی و تابع زنان است با کمبود شدید هورمون های مردانه پس پول مالیات و حاصل دسترنج اش را بدهد به زنان و دهانش راببندد
مرد 3 پیروز مبارزه گلادیاتورهای مدرن است و با سک$س دهانش بسته می شود چرا که که هدونیسم اش به راه است و لزوما ژن خوبی دارد اما معمولا اما بیکار و عیاش و علاف است پس حامی خوبی برای فرزند اش نیست
مرد 4 سنتی هم که دشمن است و سرکوب گر و فلان
یعنی بچه حرامزاده 3 و شوهر دیوث 2 و دشمنی زنان با مرد 1 و 4 می شود طرز تهیه لجن زار مدرن فمنیست ها
خداوند ما را وعده به وجود شیطان داده بود که بدون دین او گمراه و درمانده ایم این هم مثال عینی
مردان 1 که منتظر ربات های جنسی اند و کنار گذاشتن کامل از زنان زندگی شان
و مردان 3 هم که مغز خر نخورده اند تعهد ازدواج بدهند و زنان را از سوراخ جنسی فراتر نمی بینند
زنان امروزی می مانند و مرد 2 که نه مرد است و نه جذاب...چون زن جذب مرد زن صفت که عین خودش است نمی شود...
با معیار مرد 4 زنان امروز همخوانی ندارند و برای همین او دشمن و سرکوب گر و ... توصیف می شود (چون مردان متدین زن باکره و با عفت می خواهند و او هرگز نیست)
فمنیست ها البته همینطور دست روی دست نمی گذارند و همانطور که گفتم تمام قوه های اجتماعی و اقتصادی در دست انان است
پس سک&س با روسپی را ممنوع و گران می کنند و اگر هر یک از مردان از حد خود فراتر رفت به او اتهام تجاوز و آزار می زنند
جایگزین سک&س ( خودارض#ایی با پو$رن،چشم دوختن به ربات های کذایی و...) را به بچه ازاری و تمرین تجاوز و تحقیر اجتماعی زنان تفسیر می کنند و به راحتی ممنوع و سرکوب
مردان که به سمت ازدواج و بچه نمی روند چون قوانین کاملا به ضررشان است
مصرف الکل زیاد،چاقی همه گیر و خیلی نبایدهای دیگر در حال نرم شدن بین زنان است
مردان در چنین جوامعی بیخیال همه چیز می شوند و دیگر man up گفتن فمنیست ها و "مردان خوب کجا رفتند و کجا هستند" جواب نمی دهد
هیچکس یارای مقابله ندارد چون هر کسی که باشد به راحتی تمام تهدید و سرکوب می شود (پست بالا از روش های مقابله زنان با مخالفان خود را دوباره بخوانید) و در نهایت مجبورتان می کنند که در مسیر انها گام بردارید
این فرقه غیر انسانی و شیطان صفت فمنیسم نام دارد

Mohammad Hosseyn
11-08-2017, 13:31
من به درون مایه انچه که در عمل باید انجام شود می پردازم وگرنه که می شود ده ها و صد ها تاپیک ایجاد کرد از اثر اقتصاد و امنیت و ... و در اخرش به این رسید "مردم نمی فهمند" "مردم چرا کتاب نمی خوانند" و...
مردم همین اند که هستند و قرار نیست همه کس همه چیز را بداند و با تحمیل همگن شود ان هم در سطح انکار وجود بیولوژیکی ... باید مردم را پذیرفت اما به فضیلت آراسته کرد که دیگر اضطراب و استرس بیهوده ای که جامعه مدرن به انها تحمیل می کند را نبینند...
این فریاد ها برای خلوص و صفای جامعه روستایی ،برای قدیم ها و بچگی،برای لبخندی در سطح جامعه و برای مسائلی از این قبیل را نمی شود به زور جامعه شناس و قرص افسردگی خوراندن به مردم کامل حل کرد چون اصل مشکل پابرجا مانده و می ماند...
قوی و برتر و زیباتر و بهتر از شما را نمی شود با انکار وجود و برچسب سک#سیت و نژادپرستی و فرهنگ pc محور خفه کرد ولی با فضیلت و اعتقاد و سنت می شود سلسله مراتبی مفید ساخت
تا کی انکار نژاد و نقش نژادی ؟تا کی انکار جنسیت و نقش جنسیتی؟تا کی نفی طبیعت انسانی و تاکید بیهوده روی تربیت؟
مسلمانان را به اروپا بردن انها را همرنگ انجا نمی کند...بمب های دموکراسی خواهانه سوریه و عراق و لیبی را عوض نمی کند
نه غربی مسلمان می شود و نه خاورمیانه ای نامسلمان...این سعی باطل و خانمان سوز شده مشکل حاضر
تمدن غرب در جای خود و تمدن اسلامی در جای خود...
این جهانی سازی ترقی خواهان به جز جنگ و هرج و مرج چه داشته؟معلوم نیست نمی دانند یا واقعا نمی خواهند بفهمند...
اینکه انسان بایدهایی دارد و خیلی ها یارای پاسخ ندارند دلیل شده که چشم خیس ملت افتاده به تکنولوژی...حتی نمیخواهند بداند عواقب اش چیست...مثل بقیه کارهایشان...

مشکل تمام صحبت های شما این است که تمام دسته بندی های فوق (نژاد، جنسیت و ...) را وحی منزل می‌دونید... شما که زحمت کشیدید کل تاریخ رو با یک نسخه پیچیدید کمی بیشتر دقت کنید امثال این برچسب ها که روزی وجود داشتن و الان معنی و مفهومشون رو از دست دادن زیاد هستن و حتما توصیه میکنم تلاش کنید اول اثبات کنید چرا این برچسب ها برداشتنی نیست و اونهارو مبنا و پایه ی تفکرتون میگیرید؟

اندیشه هایی که بهتر جهان رو تشریح کردن اونهایی بودن که بر مبنای آکسیوم های بهتری بنا شدن نه مثل صحبت های شما که در ب بسم الله قابل پذیرش نیست...

جالبه که شما جهانی سازی رو بخاطر جنگ و هرج و مرج به باد انتقاد میگیرید ولی جامعه سنتی دگمی که توش "جاهل" شدن اتفاقا خیلی راحتتره رو مدینه فاضله میدونید...

تناقضات اندیشتون خیلی زیادتر از این یک خط بالایی هست که نوشتم... مجال باز کردن تک تکشون نیست الان...

AMHSIN
11-08-2017, 14:38
1.منفعل،بزدل،کپه اختلالات روانی و فیزیکی بدون هر گونه نظم و انظباط در زندگی...لزوما خودفریب
انرژی و رانه هایش را دور می ریزد ...تکنولوژی انلاین را از او بگیرید > باید بستری شود... تکنولوژی افلاین را از او بیگرید > دنبال طناب و چهارپایه می افتد که خودش را خلاص کند چرا که بزرگتری دغدغه اش تروفی های انلاین ، قسمت بعدی فلان فیلم و سریال و امثال اینهاست
می شود گفت از خانواده شان تا جامعه از اینها متنفر است و کلا احترامی ندارند...رانده و درمانده
در جامعه امروز ایران هم تعداد این ها بیشتر و بیشتر می شود

2. سازشکار ،پسیو-اگرسیو،مسامحه گر و متوهم...حیف است چنین موجودی اصلا مرد است!
"نادان سودمند"،"مترقی"،" امروزی"،"روشنفکر" این موجود به هر موضوعی ورود می کند ان را به گند و کثافت می کشد ...

3. گرگ وخوک های لذت طلب،فرصت طلب،شکمی و زیرشکمی،بدون کوچکترین اخلاقیات و غیرت و تعهدی به وطن به خانواده به جامعه به دین... اگر ادعای دین داری می کند خود منافق است...انگل تمام منابع جامعه است که زنان و پول بیشتری را بدست بیاورد
کلاه این یکی را برمی دارد و میزارد سر ان یکی و به احدی رحم نمی کند... فسق و فجورش به راه است...فاسد و فاسق مجسم... متاسفانه جامعه امروز اینها را "زرنگ"! می داند!! و بعضا الگوی خیلی از نوجوان ها می شوند...

4. مرد سنتی...خوشبختانه جامعه امروز ایران هنوز از این مردان تربیت می کند و متاسفانه هر لحظه به علت فشار های مختلف اجتماعی،شرم و رسانه وامثالهم به مردان 1 و 2 و 3 تبدیل می شوند...

نکته : مطلق بودن در کار نیست و ممکن است فرد گلچینی درخور جمع باشد از 1 تا 4 اما به شکل بخصوصی سبک زندگی و پیش زمینه نگرش و رفتار مردان امروزی تقریبا همین هاست


از روزی که فضیلت و سنت و باور انکار شد

آیا معتقد هستید سه دسته اول همه بدلیل انکار فضیلت و سنت و باور به چنین موجوداتی تبدیل شده اند؟ اگر بله چرا با وجود دلیل واحد سه گروه بوجود آمده؟ مگر نه این است که علت واحد، معلول واحد میزاید؟ بنظرتان دلایل دیگری درکار نبوده اند؟ اگر بوده (که با توجه به ظهور سه دسته حتمن بوده) تئوری شما در اینچنین دسته بندی کردن مردان سطحی و ساده انگارانه نخواهد بود؟

دیگر اینکه هر چهار دسته با عنواین مختلف همواره در طول تاریخ زیسته اند ... به عبارت دیگر، ظهور چنین مردانی نمی تواند صرفا ناشی از ملزومات دنیای مدرن باشد آنگونه که شما معتقد هستید ...

barton fink
11-08-2017, 14:41
دوست پسر تعویض کردن و پز دادن و سایر دلقک بازیهای مدرن! فروغ اش با جوانی شما از دست می رود و شما میمایند و تنهایی
ان خوشتیپ و پولدار اخرش می رود دنبال دختر سر به زیر و با اعتقاد... و شما صرفا یک مدتی را بین این جماعت دست به دست شده اید
هزار جور کلاس هنری و ورزشی و حلقه ادبی و فلسفی این حفره بزرگ را پر نمی کند و در اخر جسم و روان شما را هم به درون خود می بلعد
این نیهیلیسم و هدونیسم را نمی توانید با امید واهی دفع کنید...فردای بهتر با ابزار ترقی خواهانه و محیط مدرن ساخته نمی شود.شما چیزی نمی سازید بلکه گور خود را می کنید
هر چقدر هم خود را روشنفکر بدانید و مردم را ابله و با زور قرص ارامبخش و الکل و دود درد را فرو بدهید واقعیت بیرون تغییری نمی کند
بس است اینهمه خودفریبی و خود را تخریب کردن...
مردمی که گوسفند و نفهم می دانید در ان بیرون زن و بچه دارند و در زیر بمب و خمپاره هم چشم امیدشان به کافکا خوان و صادق هدایت پرست نبوده و نیست
انگل بودن افتخار نیست و خیال برتان ندارد زنان دستشان در جیب خودشان است ...مالیات مردان را توسط دولت دلخواهتان بالا بکشید و تمام رسانه و سیستم اموزشی و سیستم بهداشتی و رفاهی،سیستم قضایی و تمام سیستم های موثر را بدهید دست فمنیست ها رشد و ترقی نام ندارد...بچه سقط کردن ، بی تمایلی به بچه اوردن،تک فرزندی و یا فرزند اوری بدون تربیت صحیح و سالم شده روش زنان امروز.
زنان درک شخصی شان را از مرد و مردانگی دارند و نمی دانند و نمی توانند مردان سالم و قوی را بدون کمک مردان و جامعه ای سنتی تربیت کنند
انچه زنان و جامعه مدرن تربیت می کنند می شود دسته بندی که من از مردان مدرن داشتم 1 و 2 و3 و مردان سنتی به شدت در اقلیت و کاهش اند...زنان با اعتقاد خودشیفته های خودمحور نیستند بلکه خود را متعهد به پدر و همسر و جامعه می دانند و توکل و تعهدشان به خداوند است.
نه ماشین مکش پول ، انرژی ،زمان و منابع کلی مردان وجامعه

barton fink
11-08-2017, 15:01
آیا معتقد هستید سه دسته اول همه بدلیل انکار فضیلت و سنت و باور به چنین موجوداتی تبدیل شده اند؟ اگر بله چرا با وجود دلیل واحد سه گروه بوجود آمده؟ مگر نه این است که علت واحد، معلول واحد میزاید؟ بنظرتان دلایل دیگری درکار نبوده اند؟ اگر بوده (که با توجه به ظهور سه دسته حتمن بوده) تئوری شما در اینچنین دسته بندی کردن مردان سطحی و ساده انگارانه نخواهد بود؟

دیگر اینکه هر چهار دسته با عنواین مختلف همواره در طول تاریخ زیسته اند ... به عبارت دیگر، ظهور چنین مردانی نمی تواند صرفا ناشی از ملزومات دنیای مدرن باشد آنگونه که شما معتقد هستید ...
گفتم که نه سلسله مراتب و نه رقابت را نمی توان حذف کرد...قوی و ضعیف همواره وجود دارند...زیر را به زبر اوردن مردان مدرن را تولید می کند
اما قوی و ضعیف را می شود با فضیلت و اعتقاد همکار و همراه کرد ...


مشکل تمام صحبت های شما این است که تمام دسته بندی های فوق (نژاد، جنسیت و ...) را وحی منزل می‌دونید... شما که زحمت کشیدید کل تاریخ رو با یک نسخه پیچیدید کمی بیشتر دقت کنید امثال این برچسب ها که روزی وجود داشتن و الان معنی و مفهومشون رو از دست دادن زیاد هستن و حتما توصیه میکنم تلاش کنید اول اثبات کنید چرا این برچسب ها برداشتنی نیست و اونهارو مبنا و پایه ی تفکرتون میگیرید؟

اندیشه هایی که بهتر جهان رو تشریح کردن اونهایی بودن که بر مبنای آکسیوم های بهتری بنا شدن نه مثل صحبت های شما که در ب بسم الله قابل پذیرش نیست...

جالبه که شما جهانی سازی رو بخاطر جنگ و هرج و مرج به باد انتقاد میگیرید ولی جامعه سنتی دگمی که توش "جاهل" شدن اتفاقا خیلی راحتتره رو مدینه فاضله میدونید...

تناقضات اندیشتون خیلی زیادتر از این یک خط بالایی هست که نوشتم... مجال باز کردن تک تکشون نیست الان...

همین مانده طرفدارن "لوح سفید" که طبیعت را انکار می کنند بیایند درس درست و غلط به ما بدهند
این تاپیک برای مردانی است که در جستجوی چیز دیگری هستند و اگر لازم باشد مرتجع هم می شوند ...به ارمان های چپ گرایانه شما کفر هم می گویند
ما نه سلسله مراتب و نه جنسیت و نه نژاد نه هر انچه محوطه ممنوعه شماست را انکار نمی کنیم یعنی واقعیت
بلکه حقیقتی در کنارش می اوریم که جامعه شناس های شما از ایجاد اش درمانده اند...همان اسطوره و سنت لازم
ارمان های شماست که هم حقیقت را انکار می کند و هم واقعیت را

green-mind
11-08-2017, 16:10
از روزی که فضیلت و سنت و باور انکار شد


بازش کنید کی دقیقن ؟
ساسانیان که تضاد طبقاتی بیداد میکرد
سامانیان و صفویان و قاجاریان و... هم که تاریخ گواهه به زیراب زنی چاپلوسی و....
دقیقن از کی؟

Mohammad Hosseyn
11-08-2017, 21:02
همین مانده طرفدارن "لوح سفید" که طبیعت را انکار می کنند بیایند درس درست و غلط به ما بدهند
این تاپیک برای مردانی است که در جستجوی چیز دیگری هستند و اگر لازم باشد مرتجع هم می شوند ...به ارمان های چپ گرایانه شما کفر هم می گویند
ما نه سلسله مراتب و نه جنسیت و نه نژاد نه هر انچه محوطه ممنوعه شماست را انکار نمی کنیم یعنی واقعیت
بلکه حقیقتی در کنارش می اوریم که جامعه شناس های شما از ایجاد اش درمانده اند...همان اسطوره و سنت لازم
ارمان های شماست که هم حقیقت را انکار می کند و هم واقعیت را

دوست عزیز، بنده متوجه هستم شما دارید چکار میکنید... واقعیت اینه که فهمیدن حرفهای شما خیلی دشوار نیست!
خیلی سخت نیست که بفهمیم "شما بدنبال چیز دیگری هستید" و حتی "حاضرید مرتجع هم بشوید"... مسئله اینجاست که در این مسیر تمام خواسته های نهایی خودتون رو هم زیر پا له میکنید و در اقیانوس تناقضات غرق میشید...

خوشبختانه بشریت راه شما رو نرفته و نمیره!! هرچقدر هم جاهل باشه بشر از این مرحله گذر کرده...

barton fink
11-08-2017, 22:42
دوست عزیز، بنده متوجه هستم شما دارید چکار میکنید... واقعیت اینه که فهمیدن حرفهای شما خیلی دشوار نیست!
خیلی سخت نیست که بفهمیم "شما بدنبال چیز دیگری هستید" و حتی "حاضرید مرتجع هم بشوید"... مسئله اینجاست که در این مسیر تمام خواسته های نهایی خودتون رو هم زیر پا له میکنید و در اقیانوس تناقضات غرق میشید...

خوشبختانه بشریت راه شما رو نرفته و نمیره!! هرچقدر هم جاهل باشه بشر از این مرحله گذر کرده...

نرود عاقبت اش می شود دیوث های غربی که مرزهایشان باز و ناموس و وطن شان زیر پای برادران مسلمان ماست
فعلا که زنان کانادایی و آمریکایی را محجبه می کنیم...سوئد و فرانسه و بریتانیا مسلمانان رفته رفته دست بالا را دارند و به همین منوال
جوابشان در بدترین حالات راست افراطی است که برخیزد ما هم هراسی نداریم و این ترقی خواه است که رنگ اش بنفش می شود و بین پاهایش زرد چون به جز تن نحیف و رتوریک روشنفکرانه چیزی در چنته نداشته و ندارید و نخواهی داشت
امثال شما همانطور که نوشتم از کمبود تستوسترون رنج می برند و این نظرشان را به عنوان یک مرد حداقل ساقط می کند ( یک چیز جالبی در انتخابات امریکا رخ داد :مردانی که از کمبود T رنج میبردند رای شان به هیلاری منهتی میشد و مردانی ازدیاد T داشتند به ترامپ...)نشانه هایی هست برای افرادی که بیندیشند

MAHY@R
13-08-2017, 11:40
درواقع مقصر اصلی این وضع خودتان هستید افرادی که جز ارتجاع و فشار و بی فکری و گنگ بودن چیزی برای عرضه نداشتن و به اسم سنت فضیلتهای انسان رو هم به خطر انداختند و جامعه رو به سمت هرزگی و بی بندوباری سوق دادند و حالا هم بجای جواب دادن و اصلاح رویه دنبال متهم کردن هستند

Ar@m
13-08-2017, 22:23
نرود عاقبت اش می شود دیوث های غربی که مرزهایشان باز و ناموس و وطن شان زیر پای برادران مسلمان ماست
فعلا که زنان کانادایی و آمریکایی را محجبه می کنیم...سوئد و فرانسه و بریتانیا مسلمانان رفته رفته دست بالا را دارند و به همین منوال
جوابشان در بدترین حالات راست افراطی است که برخیزد ما هم هراسی نداریم و این ترقی خواه است که رنگ اش بنفش می شود و بین پاهایش زرد چون به جز تن نحیف و رتوریک روشنفکرانه چیزی در چنته نداشته و ندارید و نخواهی داشت
امثال شما همانطور که نوشتم از کمبود تستوسترون رنج می برند و این نظرشان را به عنوان یک مرد حداقل ساقط می کند ( یک چیز جالبی در انتخابات امریکا رخ داد :مردانی که از کمبود T رنج میبردند رای شان به هیلاری منهتی میشد و مردانی ازدیاد T داشتند به ترامپ...)نشانه هایی هست برای افرادی که بیندیشند
هورمون تستوسترون کاری به کارکرد مغز و قشر خاکستری نداره. کارش در اندام های جنسی خلاصه میشه.
واضحتر از شما حرفتون رو بیان میکنم: مشخصا به برکت کارکرد قدرتمند هورمون تستوسترون تمام مردانگی شما متمرکز در آلت تناسلی شماست!!!

barton fink
14-08-2017, 20:56
شکم گرسنه ایمان ندارد

می دانم برخورد و درک خیلی از افراد با دین ، سنت ،فضائل و ... در چه مرحله ای است...چه دیده اند و چه می خواهند
اینکه دین یا به امری مطلقا سیاسی تبدیل شده یا امری صرفا معنوی که در مفاتیح و مثنوی خلاصه می شود عمق اوضاع را می گوید...
قدم اول را برای رابطه زنان و مردان و رقابت بیخود موجود گذاشتم...تا وقتی حقیقت ذهنی افراد از رابطه و خانواده و فرزند حل نشود قدم دومی در کار نیست...آرمان افراد امروزی چیز دیگری است پس باید مزایا و معایب را بدانند بعد انتخاب کنند
من می گویم فردگرایی و انکار واقعیات چه به بار آورده و می آورد
انسان را آوردید در مرکز همه چیز و از او فردگرای خودشیفته ساختید حال انقدر تنها و درمانده است که منتظر مانده تکنولوژی او را درون شبکه آپلود کند!!!این است سطح خودفریبی و جنون مردمان مدرن با خود تخریبی فزاینده ...خمر و افیون شب را قابل تحمل کند و دارو و مشاوره روز را...مشغولیات بیهوده را از او بگیرید یا خود را به قتل می رساند یا دیگران را...

یک عده به اسم رشد و ترقی

دین را که همه جوره می کوبند ( پاپ بعدی احتملا همجنس باز است... می خواهند اسلام را هم به همین حال بیندازند که مدرن شود!!)
دستور کار امروزشان انکار و نابود سازی هویت ملی و قوم و نژاد است که البته این روزها می بینیم که DIVERSITY و Multiculturalism چه برسرشان آورده
خانواده را که فمنیسم نابود کرده
هویت و گرایش جنسی را که با کثافت کاری LGBT به گند کشیده اند

فرد می ماند و الکل ، مواد و وسایل جنسی که لذت بیحس شدن به شرایط موجود را وعده می دهند ... تنها و تهی بودنش را تکنولوژی سرپوش می گذارد و در پی این ماجرا بیماری های جسمی و روانی تلنبار می کند
hate fact , hate speech و خود فریبی های دست بالا فقط safe space پر از توهم را گسترده تر می کند که در پی انکار "جامعه باز" به جامعه گشاد تبدیل شده ...
آن باقی هم که کلا داس و چکش شیاف می کنند (البته commie کلا انسان نیست و برود به درک که بهتر!)

Mohammad Hosseyn
15-08-2017, 13:07
نرود عاقبت اش می شود دیوث های غربی که مرزهایشان باز و ناموس و وطن شان زیر پای برادران مسلمان ماست
فعلا که زنان کانادایی و آمریکایی را محجبه می کنیم...سوئد و فرانسه و بریتانیا مسلمانان رفته رفته دست بالا را دارند و به همین منوال
جوابشان در بدترین حالات راست افراطی است که برخیزد ما هم هراسی نداریم و این ترقی خواه است که رنگ اش بنفش می شود و بین پاهایش زرد چون به جز تن نحیف و رتوریک روشنفکرانه چیزی در چنته نداشته و ندارید و نخواهی داشت
امثال شما همانطور که نوشتم از کمبود تستوسترون رنج می برند و این نظرشان را به عنوان یک مرد حداقل ساقط می کند ( یک چیز جالبی در انتخابات امریکا رخ داد :مردانی که از کمبود T رنج میبردند رای شان به هیلاری منهتی میشد و مردانی ازدیاد T داشتند به ترامپ...)نشانه هایی هست برای افرادی که بیندیشند
واقعا مهم نیست شما نسبت به آینده ی بشریت چی فکر میکنی اگر راهتون رو نره! اون چیزی که مهمه اینه که این راهو نرفته و صد البته باتمام معضل های بشری، الان در وضعیت "بهتری" نسبت به آرمان متحجرانه‌ی شما هستیم...

در این مورد که برادران مسلمان دست برتر رو دارند فکر کنم کمی توهم زدید یا مسئله رو وارانه دیدید! ... این ادیان هستن که در دل مدرنیسم حل شدن و محو... برادران سوری و ایرانی و عراقی که با سر و دست شکستن خود رو به غرب رسوندن صرفا گذشته ی فرد دینمدار غربی هستن که تا سالهای دیگه نسل های بعدیشون این برچسب دین رو هم از خودشون بر میدارن و به جامعه ی بیخدای اروپایی میپیوندن... این خشم و غرور که از حرفاتون میباره یه واکنش به همین فرآیند حل شدنه که آزارتون میده و سعی در انکارش میکنید ... اندیشه ای که در حال مرگه مثل انسان در حال مرگ تقلا میکنه...



شکم گرسنه ایمان ندارد

می دانم برخورد و درک خیلی از افراد با دین ، سنت ،فضائل و ... در چه مرحله ای است...چه دیده اند و چه می خواهند
اینکه دین یا به امری مطلقا سیاسی تبدیل شده یا امری صرفا معنوی که در مفاتیح و مثنوی خلاصه می شود عمق اوضاع را می گوید...
قدم اول را برای رابطه زنان و مردان و رقابت بیخود موجود گذاشتم...تا وقتی حقیقت ذهنی افراد از رابطه و خانواده و فرزند حل نشود قدم دومی در کار نیست...آرمان افراد امروزی چیز دیگری است پس باید مزایا و معایب را بدانند بعد انتخاب کنند
من می گویم فردگرایی و انکار واقعیات چه به بار آورده و می آورد
انسان را آوردید در مرکز همه چیز و از او فردگرای خودشیفته ساختید حال انقدر تنها و درمانده است که منتظر مانده تکنولوژی او را درون شبکه آپلود کند!!!این است سطح خودفریبی و جنون مردمان مدرن با خود تخریبی فزاینده ...خمر و افیون شب را قابل تحمل کند و دارو و مشاوره روز را...مشغولیات بیهوده را از او بگیرید یا خود را به قتل می رساند یا دیگران را...

یک عده به اسم رشد و ترقی

دین را که همه جوره می کوبند ( پاپ بعدی احتملا همجنس باز است... می خواهند اسلام را هم به همین حال بیندازند که مدرن شود!!)
دستور کار امروزشان انکار و نابود سازی هویت ملی و قوم و نژاد است که البته این روزها می بینیم که DIVERSITY و Multiculturalism چه برسرشان آورده
خانواده را که فمنیسم نابود کرده
هویت و گرایش جنسی را که با کثافت کاری LGBT به گند کشیده اند

فرد می ماند و الکل ، مواد و وسایل جنسی که لذت بیحس شدن به شرایط موجود را وعده می دهند ... تنها و تهی بودنش را تکنولوژی سرپوش می گذارد و در پی این ماجرا بیماری های جسمی و روانی تلنبار می کند
hate fact , hate speech و خود فریبی های دست بالا فقط safe space پر از توهم را گسترده تر می کند که در پی انکار "جامعه باز" به جامعه گشاد تبدیل شده ...
آن باقی هم که کلا داس و چکش شیاف می کنند (البته commie کلا انسان نیست و برود به درک که بهتر!)

دو نکته ی اساسی :

1. فرد گرایی معضلاتی برای بشر داشته ... اما مشخصا انسان رو از دام جمع گرایی دگم که اون رو زندانی افکار پوچ اسمانی کرده بود رها کرد. از هیچ بودن و برده ی دست عده ای مدعیان ارتباط با اسمان ها بودن خارج کرد... و این مسیر ادامه داره و با فهم (نه برگشتن به لجنِ گذشته) به درجه ی بالاتری هم میرسه که معضلات امروز رو پشت سر میذاره...

2. دین به ذاته خود نابودگر خود بوده ... نگاهی به کتاب های اسمانی بیاندازید حتی خودتان هم شرم میکنید باورشون کنید!! انسان امروزی به حدی رسیده که ناخودآگاه دیگر ظرفیت پذیرش چنین چرندیاتی رو نداره! همینطور قومیت گرایی و توهم هویت ملی. و همینطور خانواده ای که بیشتر شبیه به مرغداری و فرایند جوجه کشی داره و نابود کردن زن. انسن به مرحله ای رسیده که مزخرفاتی که در مورد LGBTها گفته شده رو انداخته دور و با واقعیت کنار اومده. در یک کلام ما تو مسیر مزخرف زدایی هستیم ...

barton fink
15-08-2017, 23:16
واقعا مهم نیست شما نسبت به آینده ی بشریت چی فکر میکنی اگر راهتون رو نره! اون چیزی که مهمه اینه که این راهو نرفته و صد البته باتمام معضل های بشری، الان در وضعیت "بهتری" نسبت به آرمان متحجرانه‌ی شما هستیم...

در این مورد که برادران مسلمان دست برتر رو دارند فکر کنم کمی توهم زدید یا مسئله رو وارانه دیدید! ... این ادیان هستن که در دل مدرنیسم حل شدن و محو... برادران سوری و ایرانی و عراقی که با سر و دست شکستن خود رو به غرب رسوندن صرفا گذشته ی فرد دینمدار غربی هستن که تا سالهای دیگه نسل های بعدیشون این برچسب دین رو هم از خودشون بر میدارن و به جامعه ی بیخدای اروپایی میپیوندن... این خشم و غرور که از حرفاتون میباره یه واکنش به همین فرآیند حل شدنه که آزارتون میده و سعی در انکارش میکنید ... اندیشه ای که در حال مرگه مثل انسان در حال مرگ تقلا میکنه...



دو نکته ی اساسی :

1. فرد گرایی معضلاتی برای بشر داشته ... اما مشخصا انسان رو از دام جمع گرایی دگم که اون رو زندانی افکار پوچ اسمانی کرده بود رها کرد. از هیچ بودن و برده ی دست عده ای مدعیان ارتباط با اسمان ها بودن خارج کرد... و این مسیر ادامه داره و با فهم (نه برگشتن به لجنِ گذشته) به درجه ی بالاتری هم میرسه که معضلات امروز رو پشت سر میذاره...

2. دین به ذاته خود نابودگر خود بوده ... نگاهی به کتاب های اسمانی بیاندازید حتی خودتان هم شرم میکنید باورشون کنید!! انسان امروزی به حدی رسیده که ناخودآگاه دیگر ظرفیت پذیرش چنین چرندیاتی رو نداره! همینطور قومیت گرایی و توهم هویت ملی. و همینطور خانواده ای که بیشتر شبیه به مرغداری و فرایند جوجه کشی داره و نابود کردن زن. انسن به مرحله ای رسیده که مزخرفاتی که در مورد LGBTها گفته شده رو انداخته دور و با واقعیت کنار اومده. در یک کلام ما تو مسیر مزخرف زدایی هستیم ...


1)این غرب است که بمب هایش به اسم حقوق بشر و دموکراسی خاورمیانه را در هم می کوبد و همه را به جان هم می اندازد
مگر انسان بی همه چیز و بی هویت باشد که به مردانی در لب مرزها و ورای مرزها از جان با ارزش از خود می گذرند اینگونه نگاه کند
اینکه از این مسئله عده ای کیف می کنند دیگر هویدا می کند عمق ماجرا چیست...البته مردان متعهد در داخل هستند و ترقی خواه پاسخ درخور را همیشه می گیرد... فرق ما و شما در این است که ما از مرگ نمی هراسیم و از برچسب نیز و همیشه عده ای را سر جایشان می نشانیم...
چه در صلح و چه در هرج و مرج جماعت شما درد می کشد چون منفعل به مردان قوی هستید که برایتان تصمیم می گیرند...باز هم می گویم به جز لفاظی و جسم رنجور چیزی در چنته ندارید و نداشتید و نخواهی داشت...

2)فرافکنی نکنید خشم و توهم برای ان کسانی است که واقعیت بیرون را انکار می کنند...اسلام دین سیاسی است وچون مسیحیت خود را با مواضع مدرن منطبق نمی کند که حل شود ...اینکه چرا مرزها باز شده > مردمان وادار به مهاجرت می شوند> اروپا پر از تیره پوست و مسلمان می شود > آمارهایی به بار می اید که زیر pc انکار می شوند و... به نفع کیست؟
مسلمانان به راحتی کارشان را می کنند و کسی جرات سوال ندارد چون اسلام فوبیا...خودشان دلشان می خواهد به ما چه
مسلمانان صدها میلیون نفراند و بیشتر هم می شوند چرا که همچون امثال شما سقط جنین ارزش زندگی شان نیست
حالا بازهم خودزنی کنید

3)آینه زندگی و آرمان هایتان را که نشان دادم ...فعلا که به کمک روانشناس و روانپزشک جلو می آیید
از همان بالا ابرهویت ها را انکار کنید و خودتان را با دستان خودتان نابود کنید...چه بهتر از این؟!
ایزوله کردن خود ، ترس از واقعیت و انکار حقیقت جسم و روانی برایتان نگذاشته...

V E S T A
17-08-2017, 13:34
همین ابتدا یک چیزی را بگویم چون ممکن است بحث های من به رابطه زنان و مردان کشیده شود
بدانید که هر وقت بحث راجع به زنان و نقد آنها و اعمالشان باشد منتظر چند چیز باشید :

1)شرم دهی و برچسب زنی:شما بازنده/باکره/ترسو/احمق/چاق/زن ستیز/سک^سیت/عقده ای/خشمگین/بدبین/سنگدل/بچه/عقب مانده/متعصب/متجاوز/تندرو/بیمار/زشت و خیلی چیزهای دیگر هستید چون جرات کرده اید وارد این حیطه شوید ان هم فقط در اینترنت(مشکل سایز الت تان،رابطه شما با خواهر و مادرتان را برای مثال من غیر قابل نوشتن دانستم ولی بدانید این چنین چیزهایی هم به شما نسبت داده می شود)

2)سانسور:از مدیر سایت و سرور گرفته تا که بعضا پای قانون و رسانه های مختلف وسط کشیده می شود که صدایتان را ببرند ونوشته هایتان را حذف کنند.

3)شوالیه های سفید :یک عده مرد(!) خودشان را می اندازند وسط و شروع می کنند به خودشیرینی و دفاع همه جانبه از زنان!چرا؟بماند...

4) تخریب و تهدید به فاش کردن هویت واقعی برای اخراج شما از کار و جدیدا اجتماع!!..


ابتدا دسته بندی شخصی من از مردانی که در جوامع مدرن همواره می بینید و خواهی دید...(می شود ساعتها در جنبه های مختلف این افراد را بررسی کرد اما فعلا همین قدر کافی است)


1.منفعل،بزدل،کپه اختلالات روانی و فیزیکی بدون هر گونه نظم و انظباط در زندگی...لزوما خودفریب
انرژی و رانه هایش را دور می ریزد ...تکنولوژی انلاین را از او بگیرید > باید بستری شود... تکنولوژی افلاین را از او بیگرید > دنبال طناب و چهارپایه می افتد که خودش را خلاص کند چرا که بزرگتری دغدغه اش تروفی های انلاین ، قسمت بعدی فلان فیلم و سریال و امثال اینهاست
می شود گفت از خانواده شان تا جامعه از اینها متنفر است و کلا احترامی ندارند...رانده و درمانده
در جامعه امروز ایران هم تعداد این ها بیشتر و بیشتر می شود

2. سازشکار ،پسیو-اگرسیو،مسامحه گر و متوهم...حیف است چنین موجودی اصلا مرد است!
"نادان سودمند"،"مترقی"،" امروزی"،"روشنفکر" این موجود به هر موضوعی ورود می کند ان را به گند و کثافت می کشد ...

3. گرگ وخوک های لذت طلب،فرصت طلب،شکمی و زیرشکمی،بدون کوچکترین اخلاقیات و غیرت و تعهدی به وطن به خانواده به جامعه به دین... اگر ادعای دین داری می کند خود منافق است...انگل تمام منابع جامعه است که زنان و پول بیشتری را بدست بیاورد
کلاه این یکی را برمی دارد و میزارد سر ان یکی و به احدی رحم نمی کند... فسق و فجورش به راه است...فاسد و فاسق مجسم... متاسفانه جامعه امروز اینها را "زرنگ"! می داند!! و بعضا الگوی خیلی از نوجوان ها می شوند...

4. مرد سنتی...خوشبختانه جامعه امروز ایران هنوز از این مردان تربیت می کند و متاسفانه هر لحظه به علت فشار های مختلف اجتماعی،شرم و رسانه وامثالهم به مردان 1 و 2 و 3 تبدیل می شوند...

نکته : مطلق بودن در کار نیست و ممکن است فرد گلچینی درخور جمع باشد از 1 تا 4 اما به شکل بخصوصی سبک زندگی و پیش زمینه نگرش و رفتار مردان امروزی تقریبا همین هاست


راجع به زنان یک چیز را بدانید کافی است...وقتی مردان در حال کنترل و بکارگیری طبیعت اطراف بودند زنان هم بیکار ننشستند و به کنترل و بکارگیری مردان روی اوردند...همانقدر که طبیعت در مشت ماست مرد هم در مشت زن است
در دنیای قدیم حائل بین زن و خطر و مشکلات بودیم...در دنیای بدوی شده به اصطلاح مدرن هم چیزی تغییر نکرده
زنان هزار و یک حقوق دارند و بیشتر هم می خواهند اما هنگامه مسوولیت و پاسخ گویی به مشکلات و جنگ و هرج و مرج هنوز هم جسم وروان مرد سپر است...اوست که باید مرد باشد و مردانگی و جنم نشان دهد
کافیست از زنان بخواهید زنانگی نشان دهند که هزار یک سازمان و رسانه بریزند سرتان و نابودتان کنند
مهم نیست فمنیسم چه تفت می دهد مرد احساسی و زن صفت همواره مورد تحقیر است هم زنان و هم مردان
مردان باید بدانند در دنیای مترقی هم هیچ احدی به صورتشان تف نمی اندازد چون از روز ازل روال همین بوده...شما گلادیاتور مدرن هستید...هیچ چیزی تغییر نکرده
مضحک ترین کاری که می توانید بکنید پیوستن به جریان مدافعان حقوق مرد است که فمنیسم در جریان به اصطلاح برابری سازش به شما گوشه چشمی بیندازد

تنها راه حل شما سنت پدر و پدربزرگ های مرد سالار شماست...رقابت و سلسله مراتب جزیی از وجود همه ماست اما در عین اتحاد
ما دستگیر ضعیف هم هستیم،جوانمردی و شرافت و غیرت داریم و در جامعه ای با اعتقاد برادر دینی...
شاید به گوشتان عجیب بیاید اما مردان همواره به یک دشمن احتیاج دارند...باید (ما علیه انها) باشد ورای مرز ها
نه در در جامعه مدرن که (من علیه اوست) در درون مرزها
اتحاد اسلامی کشور و قاره دارد...اتحاد لیبرال ها از صندوق عقیم رای فراتر نمی رود


یعنی بقیه مردها اون هم به حکم احترام به حقوق انسانی زنان ، برچسب هایی که شما زدین رو دارن ولی وقتی شما نظرتون رو میگین کسی اجازه برچسب زدن نداره ؟

هیچ ایرادی به اصل نقد کردن وارد نیست.(یک نقد هدفمند و با در نظر گرفتن منفعت عموم نه فقط یک جنسیت خاص) ولی اینکه مبنا و هدف نقد شما منفعت و برتری دادن هر چه بیشتر به یک جنس و تحقیر و تضعیف جنس دیگه باشه مطمئننا از طرف هیچ مخاطب عاقلی پذیرفته نمیشه. فکر میکنم زمان احساس قدرت کردن از طریق تضعیف و تحقیر جنسبت زن به پایان رسیده باشه و توی این زمانه مردی ،مردانگی و جذابیت مردانه بیشتری خواهد داشت که به تنهایی و بدون توسل به تحقیر جنس مخالف بتواند بین سایر مرد ها خودی نشان دهد.

میتوان کانون خانواده رو بدون تحقیر زن و یا بدون گرفتن حقوق انسانی زن هم گرم نگه داشت و این فقط از مردان باهوش و قدرتمندی برمیاد که برای ابراز وجود نیازی به سالار بودن و مرد سالاری ندارند...
به نظرم به جای بازگشت به عقب و تکرار اشتباهات گذشتگان و توسل به فرهنگ غیر انسانی و بدوی می توان یاد گرفت چطور به سمت جلو پیش رفت بدون اینکه مجبور شیم برای حفظ قدرت و جاذبه هامون به زورگویی و تحقیر و توهین و سلب حقوق دیگری روی بیاریم.

Mohammad Hosseyn
17-08-2017, 20:14
1)این غرب است که بمب هایش به اسم حقوق بشر و دموکراسی خاورمیانه را در هم می کوبد و همه را به جان هم می اندازد
مگر انسان بی همه چیز و بی هویت باشد که به مردانی در لب مرزها و ورای مرزها از جان با ارزش از خود می گذرند اینگونه نگاه کند
اینکه از این مسئله عده ای کیف می کنند دیگر هویدا می کند عمق ماجرا چیست...البته مردان متعهد در داخل هستند و ترقی خواه پاسخ درخور را همیشه می گیرد... فرق ما و شما در این است که ما از مرگ نمی هراسیم و از برچسب نیز و همیشه عده ای را سر جایشان می نشانیم...
چه در صلح و چه در هرج و مرج جماعت شما درد می کشد چون منفعل به مردان قوی هستید که برایتان تصمیم می گیرند...باز هم می گویم به جز لفاظی و جسم رنجور چیزی در چنته ندارید و نداشتید و نخواهی داشت...

2)فرافکنی نکنید خشم و توهم برای ان کسانی است که واقعیت بیرون را انکار می کنند...اسلام دین سیاسی است وچون مسیحیت خود را با مواضع مدرن منطبق نمی کند که حل شود ...اینکه چرا مرزها باز شده > مردمان وادار به مهاجرت می شوند> اروپا پر از تیره پوست و مسلمان می شود > آمارهایی به بار می اید که زیر pc انکار می شوند و... به نفع کیست؟
مسلمانان به راحتی کارشان را می کنند و کسی جرات سوال ندارد چون اسلام فوبیا...خودشان دلشان می خواهد به ما چه
مسلمانان صدها میلیون نفراند و بیشتر هم می شوند چرا که همچون امثال شما سقط جنین ارزش زندگی شان نیست
حالا بازهم خودزنی کنید

3)آینه زندگی و آرمان هایتان را که نشان دادم ...فعلا که به کمک روانشناس و روانپزشک جلو می آیید
از همان بالا ابرهویت ها را انکار کنید و خودتان را با دستان خودتان نابود کنید...چه بهتر از این؟!
ایزوله کردن خود ، ترس از واقعیت و انکار حقیقت جسم و روانی برایتان نگذاشته...

فقط در جواب بخشی از 2 : همینکه غرب قبل از اینکه دیر بشه دست از جوجه کشی برای بردگی برداشت و با کنترل جمعیت قدم به فکر کردن مسائل مهمتری برداشت علت پیشرفت و رفاهش هست که مارو مبهوتش میکنه...

Mohammad Hosseyn
19-08-2017, 13:10
1)این غرب است که بمب هایش به اسم حقوق بشر و دموکراسی خاورمیانه را در هم می کوبد و همه را به جان هم می اندازد
مگر انسان بی همه چیز و بی هویت باشد که به مردانی در لب مرزها و ورای مرزها از جان با ارزش از خود می گذرند اینگونه نگاه کند
اینکه از این مسئله عده ای کیف می کنند دیگر هویدا می کند عمق ماجرا چیست...البته مردان متعهد در داخل هستند و ترقی خواه پاسخ درخور را همیشه می گیرد... فرق ما و شما در این است که ما از مرگ نمی هراسیم و از برچسب نیز و همیشه عده ای را سر جایشان می نشانیم...
چه در صلح و چه در هرج و مرج جماعت شما درد می کشد چون منفعل به مردان قوی هستید که برایتان تصمیم می گیرند...باز هم می گویم به جز لفاظی و جسم رنجور چیزی در چنته ندارید و نداشتید و نخواهی داشت...

2)فرافکنی نکنید خشم و توهم برای ان کسانی است که واقعیت بیرون را انکار می کنند...اسلام دین سیاسی است وچون مسیحیت خود را با مواضع مدرن منطبق نمی کند که حل شود ...اینکه چرا مرزها باز شده > مردمان وادار به مهاجرت می شوند> اروپا پر از تیره پوست و مسلمان می شود > آمارهایی به بار می اید که زیر pc انکار می شوند و... به نفع کیست؟
مسلمانان به راحتی کارشان را می کنند و کسی جرات سوال ندارد چون اسلام فوبیا...خودشان دلشان می خواهد به ما چه
مسلمانان صدها میلیون نفراند و بیشتر هم می شوند چرا که همچون امثال شما سقط جنین ارزش زندگی شان نیست
حالا بازهم خودزنی کنید

3)آینه زندگی و آرمان هایتان را که نشان دادم ...فعلا که به کمک روانشناس و روانپزشک جلو می آیید
از همان بالا ابرهویت ها را انکار کنید و خودتان را با دستان خودتان نابود کنید...چه بهتر از این؟!
ایزوله کردن خود ، ترس از واقعیت و انکار حقیقت جسم و روانی برایتان نگذاشته...

1. و همان بمب‌ها را افرادی چون شما، به اصطلاح مردان قوی و در واقع همان متوهمان تاریخ، بر سر بشریت ریخته‌ان و می‌ریزن. ریشه‌ی تروریست در منطقه رو سخت نیست کاویدن تا پدر معنویش رو پیدا کنیم!
فردی اخیرا به طنز می گفت که چنین جماعتی خود دشمن خود شده و خطرناک‌ترین اتفاق بودن در کنار خودشان است. واقعیت این است که چنین تفکراتی میلیون ها مهاجر را به غرب روانه داشت. اتفاق خوب همین از هم پاشیدن تحجر از داخل هست.

2. آمار؟! میتونید ارائه بدید... اینجا از امارها استقبال میشه اگر توان تفسیرش رو هم داشته باشید...
مابقی پاسخ در پست قبل آورده شده...

3. همان روان شناسانی که درمان شما را در چند خط خلاصه کرده‌اند؟ افرادی مانند فروید که تکلیف ارتباط برخی تفکرها با ریشه های روانی بشر را شرح داده‌اند.
بهتر است به اصل بپردازید تا حاشیه... این بحث‌ها تکراریست...

barton fink
23-08-2017, 13:17
فقط در جواب بخشی از 2 : همینکه غرب قبل از اینکه دیر بشه دست از جوجه کشی برای بردگی برداشت و با کنترل جمعیت قدم به فکر کردن مسائل مهمتری برداشت علت پیشرفت و رفاهش هست که مارو مبهوتش میکنه...

این کلمات پسیو-اگرسیو به چه کاری می اید؟! مثلا بگویید "جوجه کشی" مسلمانان دست از زاد و ولد می کشند یا نبود خانواده و زادآوری ترقی خواهان جبران می شود؟!ایده های مضحک تان توانایی بازتولید ندارند و میم هایتان دم به دم می روند به درک چون وجودگرای روشنفکر با واقیعت انسانی کوچکترین اتصالی ندارد...
هر چقدر هم سعی در تحقیر بنیان خانواده داشته باشید نمی توانید ضرورتش را انکار کنید چرا که وقتی "خردگرا"ی "برابری طلب" ابتکار عمل را بدست می گیرد و مرجع تصمیم اش "مطالعات زنان" و فمنیسم است آمار ازدواج وطلاق و تولیدمثل می شود اینی که امروز هست...
هواخواهان شما از ego فراتر نمی روند پس لیاقت شان اوضاع نکبت بارشان است

barton fink
23-08-2017, 13:33
1. و همان بمب‌ها را افرادی چون شما، به اصطلاح مردان قوی و در واقع همان متوهمان تاریخ، بر سر بشریت ریخته‌ان و می‌ریزن. ریشه‌ی تروریست در منطقه رو سخت نیست کاویدن تا پدر معنویش رو پیدا کنیم!
فردی اخیرا به طنز می گفت که چنین جماعتی خود دشمن خود شده و خطرناک‌ترین اتفاق بودن در کنار خودشان است. واقعیت این است که چنین تفکراتی میلیون ها مهاجر را به غرب روانه داشت. اتفاق خوب همین از هم پاشیدن تحجر از داخل هست.

2. آمار؟! میتونید ارائه بدید... اینجا از امارها استقبال میشه اگر توان تفسیرش رو هم داشته باشید...
مابقی پاسخ در پست قبل آورده شده...

3. همان روان شناسانی که درمان شما را در چند خط خلاصه کرده‌اند؟ افرادی مانند فروید که تکلیف ارتباط برخی تفکرها با ریشه های روانی بشر را شرح داده‌اند.
بهتر است به اصل بپردازید تا حاشیه... این بحث‌ها تکراریست...


1.مثل اینکه پروپاگاندای غرب کار خودش را کرده...چه کسی پول در حلقوم "تروریست" می ریزد ؟ چه کسی خاورمیانه را به این روز انداخته ؟ چه کسانی واقعا به ان می جنگند؟...وقتی مشکل از غرب شد همه بد شدند و "متوهم تاریخ"؟!
مردان قوی آنانی هستند که اگر لب مرزها نباشند یک عده زبان شان دو متر نمی شود...مردانی که نمی دانند هرم مزلو چیست و در کجای ان هستند اما جان عزیزشان را می دهند که "مبهوت غرب"بگوید "بمب ریزی تقصیر خودتان است و البته چون "تحجر" را در هم می کوبد ایرادی نیست"...واقعا اخرین باری که در یک جمع مردانه بوده اید کی بوده؟! جمعی که در ان شرافت ، غیرت ،شهامت، جوانمردی ،ایثار و سایر فضیلت هایی که از درک انها عاجزید اصل و حاکم اند...
شما به Virtue signalling معروف هستید ، لفاظی را خوب بلدید و حق رای و نظر هم می خواهید اما هنگامه مسوولیت و پاسخ دهی در برابر هرج و مرج ، زوال و جنگ خودتان را خیس خواهی کرد...البته هشتگ درمانی حتما نجاتتان خواهد داد!
پسماندهای غرب را به تن مالیدن هیچ چیز را عوض نمی کند...از خواب گران خیز

2.گفتم که این نوشته ها برای مرتجعانی است که می خواهند در برابر overton window جماعت شما بایستند ... تمام رسانه ها و دانشگاه ها و نهادهای ریز و درشت را فتح می کنید چون محافظه کار ابله امروزی از ترس برچسب هایی چون سک%سیست و نژاد پرست و فلانو فوبیا منفعل شده و به حق cu*ckservative نام گرفته..."برابری طلبی" و " دموکراسی" و این چرندیات را قبول دارد حال میخواهد سر چند و چون با جماعت شما کنار بیاید...


3.اتفاقا اصل همین جاست و حاشیه نیست...
شما که هستید؟
هویت دینی؟هویت ملی؟هویت قومی؟
هویت خانواده؟ می گویید "سرکوب گر زن است و مرغداری"!
هویت جنسی؟مرد و زن را که قبول ندارید چون جنسیت و گرایش جنسی شما روی توهم بنا شده...
هویت فردی؟از فضایل عاری و برایتان غیر قابل درک اند و حتی جنسیت زده!
جسم تان که تهوع اور است چون واقعیت را نمی پذیرید و می گویید lookism است!
روان تان هم که کلکسیون بیماری های روانی هستید... البته اینها "فضیلت مترقی " ها محسوب می شوند
وقتی می گویم لفاطی روشنفکرانه از یک تن رنجور می اید همینجاست...
شرایط مدرن را می خواهید چون به امثالتان اجازه خودنمایی می دهد...به بازنده ها... یک مشت موجود تنها و درمانده که از فرط انکار واقعیت به این روز افتاده اند و حال می خواهند تعریف برنده و بازنده را عوض کنند با چرندیاتی مثل "برد و باخت یعنی چه" "برتر و کهتر نداریم" "اصلا اینها همه برساخته اجتماعی است"...به فردگرایی موجود صحه می گذارید که گسترده تر شوید چرا که اتحاد ناگزیر بازنده ها هم اتحاد است...
اما یکی مرد جنگی به از صد هزار...کمیت جماعت زامبی صفت، منفعل به شرایط موجود و "احمق های سودمند" هیچ نمی کند در برابر کیفیت مردمان قوی که واقعیت شان به اسطوره ، سنت و فضیلت گره خورده و شهادت را هم به جان می خرند...
بازنده اگر خود را برنده جا بزند، تعریف برد و باخت را عوض کند تحریف کند و حتی انکار باید با تحکم هر چه بیشتر سر جای خود نشانده شود نه انکه حق رای و تصمیم در مهم ترین موضوعات جوامع را داشته باشد...

Mohammad Hosseyn
23-08-2017, 14:42
این کلمات پسیو-اگرسیو به چه کاری می اید؟! مثلا بگویید "جوجه کشی" مسلمانان دست از زاد و ولد می کشند یا نبود خانواده و زادآوری ترقی خواهان جبران می شود؟!ایده های مضحک تان توانایی بازتولید ندارند و میم هایتان دم به دم می روند به درک چون وجودگرای روشنفکر با واقیعت انسانی کوچکترین اتصالی ندارد...
هر چقدر هم سعی در تحقیر بنیان خانواده داشته باشید نمی توانید ضرورتش را انکار کنید چرا که وقتی "خردگرا"ی "برابری طلب" ابتکار عمل را بدست می گیرد و مرجع تصمیم اش "مطالعات زنان" و فمنیسم است آمار ازدواج وطلاق و تولیدمثل می شود اینی که امروز هست...
هواخواهان شما از ego فراتر نمی روند پس لیاقت شان اوضاع نکبت بارشان استکلمات صرفا تشریح واقعیت ها بودن و نیازی به اینکه به کار دیگه ای بیان نیست!
شما ناخواسته با حرفاتون صرفا تائید میکنید که جریان حرکت بشر اونی نیست که مطلوب شماست... و دارید تقلا میکنید برای اینکه تحملش رو ندارید...

دوست عزیز، نیچه جواب شمارو داده وقتی گفته خدا مرد. افکاری که عینک خداگونه میزنند مرد.
شما کجای واقعیت رو انکار میکنید که هواخواهان تفکر شما همواره بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی رو به تنزل بوده؟

Sent from my GT-N5100 using Tapatalk

Mohammad Hosseyn
24-08-2017, 12:42
1.مثل اینکه پروپاگاندای غرب کار خودش را کرده...چه کسی پول در حلقوم "تروریست" می ریزد ؟ چه کسی خاورمیانه را به این روز انداخته ؟ چه کسانی واقعا به ان می جنگند؟...وقتی مشکل از غرب شد همه بد شدند و "متوهم تاریخ"؟!
مردان قوی آنانی هستند که اگر لب مرزها نباشند یک عده زبان شان دو متر نمی شود...مردانی که نمی دانند هرم مزلو چیست و در کجای ان هستند اما جان عزیزشان را می دهند که "مبهوت غرب"بگوید "بمب ریزی تقصیر خودتان است و البته چون "تحجر" را در هم می کوبد ایرادی نیست"...واقعا اخرین باری که در یک جمع مردانه بوده اید کی بوده؟! جمعی که در ان شرافت ، غیرت ،شهامت، جوانمردی ،ایثار و سایر فضیلت هایی که از درک انها عاجزید اصل و حاکم اند...
شما به Virtue signalling معروف هستید ، لفاظی را خوب بلدید و حق رای و نظر هم می خواهید اما هنگامه مسوولیت و پاسخ دهی در برابر هرج و مرج ، زوال و جنگ خودتان را خیس خواهی کرد...البته هشتگ درمانی حتما نجاتتان خواهد داد!
پسماندهای غرب را به تن مالیدن هیچ چیز را عوض نمی کند...از خواب گران خیز

2.گفتم که این نوشته ها برای مرتجعانی است که می خواهند در برابر overton window جماعت شما بایستند ... تمام رسانه ها و دانشگاه ها و نهادهای ریز و درشت را فتح می کنید چون محافظه کار ابله امروزی از ترس برچسب هایی چون سک%سیست و نژاد پرست و فلانو فوبیا منفعل شده و به حق cu*ckservative نام گرفته..."برابری طلبی" و " دموکراسی" و این چرندیات را قبول دارد حال میخواهد سر چند و چون با جماعت شما کنار بیاید...


3.اتفاقا اصل همین جاست و حاشیه نیست...
شما که هستید؟
هویت دینی؟هویت ملی؟هویت قومی؟
هویت خانواده؟ می گویید "سرکوب گر زن است و مرغداری"!
هویت جنسی؟مرد و زن را که قبول ندارید چون جنسیت و گرایش جنسی شما روی توهم بنا شده...
هویت فردی؟از فضایل عاری و برایتان غیر قابل درک اند و حتی جنسیت زده!
جسم تان که تهوع اور است چون واقعیت را نمی پذیرید و می گویید lookism است!
روان تان هم که کلکسیون بیماری های روانی هستید... البته اینها "فضیلت مترقی " ها محسوب می شوند
وقتی می گویم لفاطی روشنفکرانه از یک تن رنجور می اید همینجاست...
شرایط مدرن را می خواهید چون به امثالتان اجازه خودنمایی می دهد...به بازنده ها... یک مشت موجود تنها و درمانده که از فرط انکار واقعیت به این روز افتاده اند و حال می خواهند تعریف برنده و بازنده را عوض کنند با چرندیاتی مثل "برد و باخت یعنی چه" "برتر و کهتر نداریم" "اصلا اینها همه برساخته اجتماعی است"...به فردگرایی موجود صحه می گذارید که گسترده تر شوید چرا که اتحاد ناگزیر بازنده ها هم اتحاد است...
اما یکی مرد جنگی به از صد هزار...کمیت جماعت زامبی صفت، منفعل به شرایط موجود و "احمق های سودمند" هیچ نمی کند در برابر کیفیت مردمان قوی که واقعیت شان به اسطوره ، سنت و فضیلت گره خورده و شهادت را هم به جان می خرند...
بازنده اگر خود را برنده جا بزند، تعریف برد و باخت را عوض کند تحریف کند و حتی انکار باید با تحکم هر چه بیشتر سر جای خود نشانده شود نه انکه حق رای و تصمیم در مهم ترین موضوعات جوامع را داشته باشد...۱. بازنویسی سوالتون :
چه کسی هم عقیدگان من رو تجهیز مالی میکند؟؟
بله بخشی از قدرتهای غرب مثل دوران استعمار تحرکات مناطق رو در اختیار خودشون میگیرند به شیوه نوین، ولی ابزار این کار افرادی چون شما هستن، متاسفانه!
دیوانگان منطقه و داخلی را ببینید... صدام نمونه ای که حتی دهه۶۰ی ها هم میفهمندش...

هیچ هبوتی در غرب نیست که ما مبهوت اون شده باشیم... سوال اینجاست که شما در تاریکی چه میکنید! برای پست شما میشه یک کتاب فقر فلسفه نوشت!

جمع مردانه؟ میخواید به تعریف هامون از مرد و جنسیت برگردیم؟

۲. همه افاضله که فرمودید یعنی آماری برای ارائه ندارید!

۳. ما دقیقا خلاف اون چیزی هستیم که شما هستید و از این نظر طبیعیه که شما درک نکنید مارو. ولی از اونجایی که بسیاری از شما ورژن های نوستالژیک افرادی مثل من هستید، درک شما چندان دشوار نیست.
شما حقیقتا مرد جنگید ولی خب مخلوط جنگ و حماقت با هم نتیجه اش تو تاریخ بارها مشخص شده. همین گفتگوتون رو هم اگر مصداق جنگتون بگیرید، توش متاسفانه باختید بارها...


Sent from my GT-N5100 using Tapatalk

barton fink
26-12-2017, 14:38
رسوا کردن "انجمن خواهری"




نويسنده: دكتر زهرا آيت اللهي
«لايحه جامع تامين امنيت زنان در برابر خشونت»

1- در مقدمه اين لايحه يکي از اهداف لايحه، تحکيم بنيان خانواده ديده شده اما بررسي تبعات اجرايي اکثر مواد اين لايحه، تهديد و مقابله عليه خانواده را به همراه دارد که نتيجه نهايي آن از سويي ناديده گرفتن مصلحت و کيان خانواده و تضعيف اين نهاد بنيادين در جامعه خواهد بود و از سوي ديگر کاهش ازدواج دائم و تشکيل خانواده و از ديگر سوي محروميت هاي ديگري براي زنان.
2- با اقرار به اينکه چتر قانوني براي اقشار مختلف بايد به نحوي باشد که حتي يک فرد هم مورد ظلم واقع نشود؛ به خصوص يک زن، آن هم در خانواده - امر مهمي که همواره مورد تاکيد مقام معظم رهبري بوده و هست - اين لايحه به نحوي تنظيم شده که حمايت تنها درصدي از زنان که تحت ظلم همسرانشان يا ديگر مردان در خارج از منزل يا در خانواده قرار مي گيرند را شامل مي شود؛ اما نتيجه آن همه خانواده ها را تهديد مي کند و مردان را به وحشت مي اندازد که مبادا هر رفتار و اقدام آنها مصداقي از مصاديق خشونت عليه زنان تلقي شود و در نهايت، به آرامش و روح صميميت و يکپارچگي در خانواده آسيب مي زند و خانه را به معرکه اي تبديل مي کند براي فرار زنان از مسئوليت هايشان و خارج کردن مردان از جايگاه اصليشان که مديريت خانواده است.
3- تخصيص اين لايحه به زنان، آن هم تنها در موضوع خشونت عليه آنان، آن را به الگويي جديد براي حل مشکلات و آسيب هاي اجتماعي تبديل مي کند و اگر احقاق حقوق با اين مدل رسميت يابد، بايد به زودي لايحه جامع تامين امنيت مردان در برابر خشونت، لايحه تامين امنيت خانواده در برابر خشونت، لايحه جامع تامين امنيت کودکان، دختران، سالمندان، کارگران و.... در صف لوايح قرار گيرند.
4- تجربه نشان داده است که بهترين نوع حمايت از زنان همان طور که اسلام هدايت کرده، آن است که حمايت از زنان را به مردان خانواده بسپاريم. پدر، همسر، برادر، پدر بزرگ، پدر همسر و محارمي که قدرت حمايت و دفاع از زن را دارند و ديده ايم که هرگاه حکومت، قانون و هر قدرت ديگري مثل فشارهاي بين المللي و رسانه اي به حمايت زنان آمده اند، مردان را مقابل زنان قرار داده و به موضع گيري و بعضاً انتقام جويي وادار کرده است و يا مردان را به فاصله گرفتن از ازدواج و پناه بردن به انحرافات اخلاقي سوق داده است.
5- اين حمايت از زنان به سبک غربي نتيجه اي مشابه غرب به همراه دارد. اکنون در انگلستان چهل درصد خشونت ها عليه مردان گزارش مي شود. البته حجم واقعي خشونت هاي زنان عليه مردان بيش از اين است و دليل مهم آن هم خودداري مردان از اعلام وضعيت به جهت ترس از تمسخر و انگ بي عرضگي به آنها است.
به همين دليل اقدام اساسي در موضوع خشونت بايد در کنار خشونت عليه تمام آحاد جامعه باشد سير افزايش قتل مردان به وسيله همسرانشان در کشور در سال هاي اخير و مراجعات رو به افزايش مردان به پزشکي قانوني که به واسطه همسر خود مورد خشونت قرار گرفته اند، اين واقعيت را روشن تر مي سازد.
علاوه بر آن در اين لايحه خشونت هاي زنان عليه فرزندان در شکم خود اصلاً زشت و ناپسند قلمداد نشده است؛ اين يعني وجاهت بخشيدن به سقط جنين هاي غيرقانوني که متاسفانه در کشور رو به گسترش است.
6- ادعاي اوليه اين لايحه حمايت از کيان خانواده است اما حاصل 92 بند حقوقي مندرج در آن، از همسران در خانواده که به لحاظ تعهداتي که به يکديگر داده اند قرار است بنيان يک آرامشکده را براي خودشان و نسل هاي ديگر بريزند؛ دو خصم مقابل هم و مترصد بهانه جويي و انتقام کشي مي سازد. زن که مظهر لطافت و محبت و آرامش است به موجودي تبديل مي شود بهانه جو، ايرادگير و نازپرورده که مي تواند هر اقدام مرد را به خشونت عليه خود تعبير کند، حتي اگر توهم خشونت از رفتار مرد را داشته باشد، قانون به او حق مي دهد که مرد را محکوم کند و دادگاه را به وسط خانه بکشاند.
به تعبير خانم معاون رئيس جمهور، چهارديواري ديگر اختياري نيست و بايد چشمان و دستاني از قانون و قاضي مراقب باشد تا در خانواده کسي به زن نگويد بالاي چشمت ابروست. خدا مي داند با چنين وضعيتي کدام پسري ولو 40 ساله و 50 ساله جرات ازدواج کردن را خواهد داشت حتي اگر رستم دستان باشد.
7- روح حاکم بر لايحه، حمايت از زنان آسيب ديده و مورد خشونت در خارج از فضاي خانواده است. البته طبق بندهاي لايحه، زناني که با مردان ارتباط دارند و اين ارتباط عموماً ارادي و با رضايت زن است مورد حمايت قرار مي گيرند. در يک کلام بايد بگوييم لايحه اي در حمايت از زنان روسپي است تا زنان عفيف و مظلوم در خانواده. پيش بيني کنيد که جامعه به چه سمتي خواهد رفت؛ همان لجن زاري که غرب را به سقوط کشانده، در انتظار ايران اسلامي هم خواهد بود، بايد گفت که «اينَ تذهبون!»

در ادامه ارزيابي مواردي از اين لايحه به صورت مستند ارائه مي شود:
1- علي رغم ادعاي تنظيم کنندگان لايحه مبني بر اينکه يکي از اهداف تدوين لايحه تحکيم بنيان خانواده است، در اين لايحه، مصلحت خانواده لحاظ نشده، بلکه سياق آن فردمحور بوده و تنها حمايت از زن فارغ از نقش همسري و مادري وي مد نظر قرار گرفته است.
2- لايحه با تعيين مکرر «مجازات اشد» در موارد مختلف در قدم اول خواسته مناسبات خانواده را با شديدترين مجازات ها جرم انگاري کند، درحالي که تعيين اينگونه مجازات ها با تعميق روابط خانوادگي و تحکيم بنيان خانواده منافات دارد.
3- از ديگر پيامدهاي لايحه کاهش نقش مرد در خانواده و تزلزل جايگاه وي به عنوان پدر و رئيس خانواده است.
4- رويکرد حقوقي صرف در هر موضوعي از جمله خشونت با سياست هاي تحکيم بنيان خانواده در تعارض است؛ اهتمام سياستگذاران جامعه بايد بر حکومت اخلاق در خانواده باشد نه حاکميت قانون و حقوق.
5- تعريف خشونت در لايحه مبهم و مبتلا به کلي گويي است و با به کار بردن واژه هايي چون «و نظير» دست قاضي را در تعيين مصاديق خشونت باز گذاشته است. ضمن اينکه زنان خودخواه نيز مي توانند هرگونه رفتاري که علي رغم خواست آنها يا به زعم ايشان ظلم و يا تضييع حقشان بوده، تحت عنوان خشونت مطرح کنند.
6- خشونت متناسب با ويژگي هاي ديني و فرهنگي جامعه ايران تعريف و مصاديق آن مطابق با اين اصول ذکر نشده است. تعريف واژه ها به جاي اينکه با تعريف آنها از اسلام همخواني داشته باشد، بر اساس معاني غربي شان لحاظ شده است.
7- اين لايحه کاملا صبغه جنسيتي و دفاع بي حدومرز از زنان دارد و به هيچ وجه رفتارهاي خشونت آميزي که از سوي زن عليه مرد رخ مي دهد، لحاظ نشده است.
8- تعريف خشونت در اين لايحه به قدري وسيع است که حتي برخي سخت گيري ها که گاهي مرد به خاطر مصلحت خانواده آنها را اعمال مي کند، خشونت اجتماعي يا خشونت اقتصادي يا خشونت رواني تلقي شده است.
9- علي رغم اينکه سياست هاي کنوني قضايي مبتني بر جرم زدايي است نه جرم انگاري، تصويب اين لايحه موجب افزايش مصاديق جرم و جنايت در قوانين شده و يکي از پيامدهاي آن افزايش پرونده هاي دادگاه ها خواهد بود.
10- مواد لايحه با ناديده گرفتن قاعده مهم «البينه علي المدعي و اليمين علي من انکر» هرگونه ادعاي زنان مبني بر حتي احساس خشونت عليه آنها را رفتار خشونت آميز و جرم تلقي کرده است. درحالي که مطابق اين قاعده مهم فقهي مدعي بايد با استدلال قوي و محکمه پسند ورود خشونت بر خود را به اثبات برساند نه اينکه به محض ادعاي خشونت بر وي مرد را محکوم کرد.
11- از ديگر اشکالات موجود در لايحه، مداخله بيش از حد دولت در مناسبات خانوادگي است که اين با اصول حقوق عمومي در تعارض است. دولت نمي تواند خارج از چارچوب در روابط خصوصي افراد يعني حقوق خصوصي آنها دخالت کند. بخش مهمي از اين روابط بايد بين طرفين تنظيم و حل و فصل شود.
12- قوانين سابق هر يک به گونه اي از زنان حمايت کرده و با در نظر گرفتن شرايط جسمي و روحي زنان از ورود هرگونه آسيب و صدمه به ايشان جلوگيري کرده است؛ اصولي از قانون اساسي و قوانيني همچون قانون حمايت از زنان بي سرپرست يا بدسرپرست، قانون حمايت از خانواده، قانون ترويج تغذيه با شير مادر، موادي از قانون مدني همچون نحله و اجرت المثل، موادي از قانون مجازات اسلامي، موادي از قانون کار و تامين اجتماعي، منشور حقوق و مسئوليت هاي زنان در نظام جمهوري اسلامي و... علي رغم وجود اين قوانين حمايتي، اين لايحه اصرار دارد که براي هر خطاي کوچکي از جانب شوهر، حکم حبس شوهر صادر شود.
13- لايحه به نوعي از زناني که با اراده خويش، خود را در معرض تعرض قرار مي دهند، حمايت مي کند.
14- لايحه در مواد مختلف راه هاي حل مسالمت آميز مشکلات خانواده همچون مراجعه به مشاوره هاي خانواده و بزرگ ترهاي فاميل و... را مسدود کرده و براي حل اين مشکلات تنها راه را حبس و مجازات هاي سنگين پيشنهاد داده است. در واقع لايحه آخرين راه حل مشکلات خانوادگي را به عنوان اولين راه و شايد تنهاترين راه پيشنهاد داده است.
15- ماده 5 که موضوع تشديد مجازات را مطرح مي کند عملاً پدر را در اعمال مسئوليت تربيتي خود با مجازات هاي شديدتر مواجه مي سازد.
16- دفاع از حق مظلوم نبايد به تغيير اشکال ظلم منجر شود. در ساختار حقوقي اسلام و ايران اصل بر بي گناهي و عدم مجرميت است مگر آنکه خلافش ثابت شود. بنابراين لازم است مدعي با اقامه دليل يا شاهد اثبات جرم نمايد. اينکه طبق ماده 59 لايحه مذکور حق به مدعي داده شود و متهم موظف به اثبات بي گناهي خود باشد، يک دفاع بي قاعده از زنان است که بروز خشونت هاي زنانه عليه مردان را مشروعيت مي بخشد. ظاهرا نويسندگان نتوانسته اند بين مداخلات اجتماعي و مددکارانه هنگام احتمال خطر با مداخلات حقوقي و مجازاتي تفکيک نمايند. به نظر ما در صورت قرائني بر احتمال وجود خطر، تحت الحمايه قرار دادن شخص تا زمان حصول اطمينان از رفع خطر مي تواند قابل دفاع باشد، اما انکار قواعد مسلم حقوقي جايز نيست.
17- الگوبرداري از کشورهاي ديگر ضرورتا بايد با لحاظ تمايزات فرهنگي و معرفتي انجام شود. چه بسا يک اقدام در يک فرهنگ هدف مورد نظر را تامين کند اما در اقليم فرهنگي ديگر هزينه هايي بيش از فايده تحميل نمايد. امروزه کشورهاي حوزه اسکانديناوي داراي بالاترين شاخص هاي جهاني در کنترل خشونت و ايجاد شادکامي هاي فردي اند و توانسته اند شاخص هاي جهاني توسعه را به بهترين نحو ممکن اجرا کنند اما هزينه انجام شده براي اين اقدام در آن کشورها چه بوده است؟ در کشورهايي مثل سوئد بيش از نيمي از فرزنداني که در دهه هاي اخير متولد شده اند نامشروع اند. ميزان طلاق در برخي از اين کشورها معادل نيمي از ازدواج هاست و هيچ مردي حق ندارد مزاحم حريم خلوت جنسي همسر يا دخترش شود.
يک سند خوب درباره کنترل خشونت بايد بر اين محاسبه استوار باشد که کاهش اين ميزان از خشونت چه نسبتي با کاهش يا افزايش جرايم، گناهان و آسيب هاي ديگر دارد و چه پيامدهايي را بر مناسبات اجتماعي، خانوادگي و تربيتي برجاي مي گذارد؟ اگر اعمال مجازات هاي بازدارنده از خشونت به افزايش طلاق، کاهش انگيزه تربيت از سوي والدين، افزايش زنا و حرامزادگي و از ميان رفتن غيرت، عفت و امر به معروف و نهي از منکر منجر شود چه بايد کرد؟
18- از زاويه اي ديگر مي توان خشونت را تقسيم نمود. خشونت گاه تبديل به يک عادت شده و گاه به شکل موردي و اتفاقي اعمال مي گردد. مگر مي توان کسي را يافت که در طول حيات خود عصباني نشده و عصبانيتش را به ديگري منتقل نکرده باشد؟ از سوي ديگر مي توان خشونت را به موارد جزئي و موارد حاد تقسيم کرد. حال بايد ديد آيا در تمام موارد خشونت بايد مجازات هاي بازدارنده را در نظر گرفت يا مجازات ها را صرفا شامل کساني نمود که خشونت هاي حاد، هرچند به شکل موردي و يا خشونت هاي مکرر انجام مي دهند؟
به نظر مي رسد لايحه مورد بحث نگاه حداکثري به حقوق زنان مجازات شوهران داشته و خواسته است هر مشکلي را با روش هاي سخت مهار کند.
19- پيش فرض پنهان در لايحه مورد بحث صلاحيت حداکثري حاکميت براي مداخله در مناسبات خانوادگي و اجتماعي است. اين ديدگاه در ابتدا از سوي افلاطون مطرح شد. وي براي اولين بار ايده نابودي خانواده، ازدواج اشتراکي و سرپرستي کودکان توسط دولت را مطرح کرد. از نگاه وي والدين فرهيختگي لازم را براي تربيت فرزندان ندارند. پس از انقلاب فرانسه اين ايده توسط سياسيون جديد که حاکميت را بيش از خانواده واجد صلاحيت مداخله در شئونات فرزندان مي دانستند پي گرفته شد. لايحه امنيت زنان به وضوح بر پيش فرض انکار نقش سرپرستي و اولويت پدر در تربيت و بر ضرورت کاهش جايگاه مرد در سرپرستي خانواده استوار است که نمي توان بر اساس منطق ديني از آن دفاع کرد. از اين رو تاکيد مي گردد که مداخله سخت حاکميت در شئون خانواده بايد به موارد حاد محدود گردد و در بقيه موارد بايد بر ارتقاي جايگاه خانواده و توانمندسازي مردان و زنان در ايفاي صحيح نقش هاي خود استوار باشد.
20- الگوبرداري متن لايحه از اسناد سازمان ملل و قوانين غربي کاملا واضح و مشهود است.

alireza hasdam
12-09-2018, 23:13
سلام
گلادیاتور؛در زمان اسپارتاکوس بردگانی بودند که صاجب هایشان جنگجو ترینشان را انتخاب میکردند و به عنوان گلادیاتور آنها را به جان هم میانداختند
مردان امروز؛در این زمان مردانی هستند که معضلات جامعه اختلاس ها بی بضاعت ترینشان را به جان هم انداخته

توضیح بهتری داشتید مرا هم آگاه کنید

barton fink
11-02-2019, 15:18
اخیراً انجمن روانشناسی آمریکا (APA) مردانگی را مورد حمله قرار داد (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) و (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) که البته خبری از «مردانگی مسموم|Toxic_masculinity» نبود بلکه خود مردانگی سنتی بود که به‌عنوان یک اختلال شناخته شد،این حرکت واکنش‌های زیادی را برانگیخت اما یک نکته مهم در بطن آن قرار داشت که از چندین دهه پیش تا به امروز در اکثر رسانه‌ها دائماً تکرار می‌شود؛ مسئله‌ای مبهم وغیرقابل فهم برای اکثر جریانات مترقی شاید هم انکاری بزرگ در مسیر «حرکت روبه‌جلو»
درواقع سؤالی است که همواره در پس ذهن آن‌ها وجود دارد:





«چرا مردان راجع به احساسات خود حرف نمی‌زنند؟»





ماجرا از آنجایی آغاز می‌شود که فناوری، اقتصاد و قوانین حاضر بیشتر و بیشتر به نفع زنان سمت‌وسو گرفته و می‌گیرند،«تفکر زنانه» محور و مفهوم جهانی‌سازی است و در عرصه روانشناسی نیز زنان به‌سادگی سلطه‌ای کاملاً مؤثر دارند اما کافی است به گفتگوی گروهی از زنان توجه کنید که مملو است از تکلم و تشخیص‌های عامیانه و ایجاد فرضیات این‌چنین راجع به اهداف و اقدامات انسانی.
البته اغلب مردان چنین نتایجی را اراجیفی بیهوده می‌دانند اما زنان قدرت و معنای بسیاری از این گفتگوها کسب کرده و آن را باعث «سلامت روان» توصیف می‌کنند چراکه اجتماعی شدن و روان جمعی زنان با بروز احساسات و سپس تصدیق و حمایت بر محور آن شکل می‌گیرداما مشکل از آنجایی متوجه مردان می‌شود که همین منش و نگرش را برای آنان هم تجویز می‌کنند.
حقیقت این است که ترجیح اکثر مردان تمرکز، تلاش ذهنی و یا همان «غرق شدن» در یک مسئله است، همان ناحیه‌ای که وجود «خود» و زمان را فراموش کرده و با این فرایند سلامت روان خود را ایجاد و حفظ می‌کنند همچون یک شکارچی، کشاورز و یا صنعتگری که محصول و غایت ملموس را در جلوی چشمان خود دارد.
درواقع تمام آن چیزی که فناوری، بوروکراسی و وجود ابر شرکت‌ها از آن‌ها گرفته و فقدان آن دستاورد ملموس دائماً بازتولید می‌شود چراکه اکثر مشاغل امروزی محصولات تولیدی‌شان همگی انتزاعی است:
یک قانون جدید
یک برنامه نرم‌افزاری جدید
یک مقام حقوقی جدید
و هر چیزی به همین شکل که فصل مشترک همه این‌ها همان اضطراب و عدم رضایت است چراکه نتیجه مبهم و نامفهوم است.
تمام اقتصاد، دولت و جامعه معاصر دست در دست یکدیگر آن رضایت و بسندگی مطلوب را محدود، ممنوع و معدوم کرده‌اند،مردان دیگر آن حس کارایی و معنا را در خود نمی‌بینند چون هویت و وظایف مؤثر آن‌ها نسبت به خود، به همسر و به فرزند ناموجود و حتی بیهوده است.
سلامت روان آن‌ها در مخاطره است نه برای اینکه راجع به احساسات خود حرفی نمی‌زنند بلکه عدم وجود یک طرح و برنامه مشهود و عینی آزارشان می‌دهد چراکه جایگاه او و جفت او در یک سلسله‌مراتب رقابتی لازم دیگر وجود ندارد.
تصدیق، تعریف و ستایش کلامی از طرف دیگری هرگز اراده و انگیزه‌بخش مردان نمی‌شود چون یک ابزار و مفهوم زنانه است، رقابت دائم بین جنسی زنان از منظر ظاهر فیزیکی آن‌ها را نیازمند و خواهان تصدیق و تائید مداوم می‌کند که خود خلق‌وخوی آن‌ها را بهبود می‌بخشد اما جنس رقابت مردان متفاوت است و ضرورت دارد که برای پیدا کردن جفت مطلوب از یک سلسله‌ مراتب معلوم بالا بروند درنتیجه اکثر اعمال و اهداف آنان عینی و ملموس خواهد بود.

مردان به ایجاد و حفظ یکسری از اخلاقیات،ظایف و فعالیت‌های سازنده‌ای نیاز دارند که آنان را جزئی از قبیله و گروه می‌کند، تکراری از یک الگوی کهن که قبل از استقرار زراعت و صنعت هم به آنان هویت، جهت و جایگاه اعطا می‌کرد.

درواقع تمام آنچه در امروز فقدان آن را دارند!

دنیای که در آن سربه‌سر هم گذاشتن‌های صمیمانه مردان را «قلدری» توصیف می‌کند
رقابت لازم آن‌ها را «مسموم» خوانده و ممنوع می‌شود
هرگونه میل و کشش جنسی آن‌ها مورد تحقیر و توهین قرارگرفته و عمل در رابطه با آن را هم تجاوز و تخطی توصیف می‌کنند
ولی شکوه و شکایت، ناله و زاری، گریه و بروز عواطف عقیم را تشویق، تائید و تجویز می‌کنند

چراکه «مرد جدید» یک موجودیت اتمیزه است در دنیایی سراسر مبهم و مغشوش، عاری از هدف و جهت

البته هدف اصلی تقلیل مرد به چیزی در حد کپسول آتش‌نشانی یا جزئی از یک جعبه‌ابزار در گوشه و کنار است

هر وقت مشکلات زیادی شد (مثلاً فجایع طبیعی) مردان باید دوباره نقش جنسیت زده خود را اتخاذ کرده و شروع کنند به تعمیر و تمیزکاری یا که اگر جنگ شد بروند صف اول و «فداکاری» لازم را انجام دهند
اما در باقی اوقات هر چه جامعه زن محور، زن‌صفت و زن‌باره درخواست کرد