PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : افسردگی یا ...



Makan.Aref
25-04-2017, 17:53
سلام


متاسفانه 2.3 سال که افسردگی گرفتم یعنی درحقیقت نمیدونم اسمش رو چی بزارم!!!
علم جامعه شناسی معمولا به انسان هایی که از اجتماع دوری میکنن و سرشون تو کار خودشون و تعداد دوست هاشون به اندازه انگشت های یک دست هم نمیرسه و بیشتر به فکر محتواند و ... لقب افسرده رو میدن
حقیقت اینکه زندگی تو این 3.4 سال به شدت سخت شده, الان 22 سالمه و آدم تنهاییم, تا حالا هم با دختری نبودم نه اینکه نمیتونم کسی رو جذب کنم ( تعریف کاذب از خود نیست) چهره خوبی دارم یعنی اطرفیانم معمولا صفت بچه خوشگل رو به ما میگن:) و اخلاق و خصوصیاتم هم به گونه ای که دنبال آسیب زدن به کسی نیستم فک کنم همین خصوصیت کافی باشه
دانشجو هستم و اصلا درس خون نیستم دوره راهنمایی و تا اواسط دوره دبیرستان درس خون بودم ولی از وقتی که اعتقادهام عوض شد و دید دیگه ای به زندگی داشتم دوره افسردگی هم شروع شد
زیاد دنبال درونم یعنی بیشتر به فکر منِ,منم تا آینده تا هدف تا شغل و ازدواج و ... حقیقتش اصلا به ازدواج فکر نمیکنم یعنی خودم رو نمیتونم تصور کنم
نمیدونم چطوری احساسم رو تو این لغات مرده بیان کنم کلمات هم گاهی اوقات عاجزند فقط میتونم بگم شخصیتم در حد اینه که یه مدت کار کنم و پولی که بدست آوردم رو سفر کنم و عکاسی کنم همین
الان خواننده فکر میکنه با این توضیحات دنباله یه کیس خوب برای ازدواجم:)
میخوام بدونم باید چیکار کنم بیخیال فلسفه بشم چون گردابیه که تورو توخودش حل میکنه و بیرون کشیدن ازش یه مشکل, و ادامه دادن هم یه مشکل
ادامه دادنش یعنی باید خلاف طبیعت بایستی و تاوان داره و تاوانش هم سخته خیلی سخت

mgh345
25-04-2017, 21:18
سلام؛
این افسردگی نیست. اسمش خود روشنفکر بینی هست که اکثر جوونای 21 تا 26 ساله تجربه اش می کنن. یه مرحله از رشد و بلوغ هست و میگذره. نمیشه گفت مشکل خاصی هست.
خودمم وقتی همسن شما بودم اینجوری بودم

Makan.Aref
25-04-2017, 23:39
سلام؛
این افسردگی نیست. اسمش خود روشنفکر بینی هست که اکثر جوونای 21 تا 26 ساله تجربه اش می کنن. یه مرحله از رشد و بلوغ هست و میگذره. نمیشه گفت مشکل خاصی هست.
خودمم وقتی همسن شما بودم اینجوری بودم

میتونی دقیق احساسی که اون زمان داشتی و نحوه برخوردت باهاش رو بگی؟
واقعا هیچ چیز واست مهم نبود؟

Reza Azimy_RW
26-04-2017, 00:24
سلام؛
این افسردگی نیست. اسمش خود روشنفکر بینی هست که اکثر جوونای 21 تا 26 ساله تجربه اش می کنن. یه مرحله از رشد و بلوغ هست و میگذره. نمیشه گفت مشکل خاصی هست.
خودمم وقتی همسن شما بودم اینجوری بودم
تز بیخود ندید لطفا"
اینایی که میگن مال چند سال نوجوونیه اصلا افسردگی نمیدونن چیه چز دیگه ای رو باهاش اشتباه گرفتن میگن تموم میشه ( یه مشت اسکل بی مغز ) .
افسردگی مال ایناییه که خیلی بیشتر از اطرافیانشون میفهمن و به خاطر همین دوچار دوگانگی و افسردگی میشن (اکثرا" البته . دلایل دیگه ای هم میتونه داشته )

فورا به روانپزشک مراجعه کن روز به روز گنده تر میشه . سریع به فکر درمان باش از فلسفه هم نترس درسته افسردت میکنه ولی اونورش که برسی پر از روشناییه ( میگن:دئ)
زیاد درگیر مفهوم زنده بودنت یا اینکه هدف از وجودت چیه و... نباش زندگی کلا بی معنیه ولی هدف از زندگی فهمیدن همین معنیه :n13:
البته من هنوز خودم بیمارمم وبهبود نیافته :دئ

37598
26-04-2017, 09:09
سلام


متاسفانه 2.3 سال که افسردگی گرفتم یعنی درحقیقت نمیدونم اسمش رو چی بزارم!!!
علم جامعه شناسی معمولا به انسان هایی که از اجتماع دوری میکنن و سرشون تو کار خودشون و تعداد دوست هاشون به اندازه انگشت های یک دست هم نمیرسه و بیشتر به فکر محتواند و ... لقب افسرده رو میدن
حقیقت اینکه زندگی تو این 3.4 سال به شدت سخت شده, الان 22 سالمه و آدم تنهاییم, تا حالا هم با دختری نبودم نه اینکه نمیتونم کسی رو جذب کنم ( تعریف کاذب از خود نیست) چهره خوبی دارم یعنی اطرفیانم معمولا صفت بچه خوشگل رو به ما میگن:) و اخلاق و خصوصیاتم هم به گونه ای که دنبال آسیب زدن به کسی نیستم فک کنم همین خصوصیت کافی باشه
دانشجو هستم و اصلا درس خون نیستم دوره راهنمایی و تا اواسط دوره دبیرستان درس خون بودم ولی از وقتی که اعتقادهام عوض شد و دید دیگه ای به زندگی داشتم دوره افسردگی هم شروع شد
زیاد دنبال درونم یعنی بیشتر به فکر منِ,منم تا آینده تا هدف تا شغل و ازدواج و ... حقیقتش اصلا به ازدواج فکر نمیکنم یعنی خودم رو نمیتونم تصور کنم
نمیدونم چطوری احساسم رو تو این لغات مرده بیان کنم کلمات هم گاهی اوقات عاجزند فقط میتونم بگم شخصیتم در حد اینه که یه مدت کار کنم و پولی که بدست آوردم رو سفر کنم و عکاسی کنم همین
الان خواننده فکر میکنه با این توضیحات دنباله یه کیس خوب برای ازدواجم:)
میخوام بدونم باید چیکار کنم بیخیال فلسفه بشم چون گردابیه که تورو توخودش حل میکنه و بیرون کشیدن ازش یه مشکل, و ادامه دادن هم یه مشکل
ادامه دادنش یعنی باید خلاف طبیعت بایستی و تاوان داره و تاوانش هم سخته خیلی سخت

برو کار پیدا کن
پول که بیاد تو زندگیت همه چیزت بر طرف میشه

shangil
26-04-2017, 09:18
برو کار پیدا کن
پول که بیاد تو زندگیت همه چیزت بر طرف میشه
کار پیدا کنن درسته کاملا موافقم
ولی پول بیاد حله نه! هستن پولدارایی که بدتر از این دوستمونن

37598
26-04-2017, 09:26
کار پیدا کنن درسته کاملا موافقم
ولی پول بیاد حله نه! هستن پولدارایی که بدتر از این دوستمونن

پول که خودت در بیاری هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه هیچ حتی خیلی لذت بخشه
به نظره من اون پولدارهایی که مشکلات خیلی زیادی دارند بیشترشون اونایی هستند که یهویی پولدار شدن و مقدار زیادی پول به دستشون رسیده و گرنه کسایی که با زحمت کشیدن پولدار شدند زندگی خیلی بهتری دارند و مشکلات از این قبیل کم ارند

Makan.Aref
26-04-2017, 13:15
برو کار پیدا کن
پول که بیاد تو زندگیت همه چیزت بر طرف میشه

ممنون
مشکل اینجاست اهمیتی به پول نمیدم (شعار نیست یکی از قوانین زندگیمه) رابطه من با پول همونه که تو پست اول گفتم در حد اینکه باهاش سفر کنم همین
کار هم میکنم در حد اینکه دستم تو جیب خودم باشه, اعتقادی به پیشرفت ظاهری و پوزیشنی ندارم یعنی واسم مهم نیست تو آینده فلان خونه رو تو فلان جای تهران داشته باشم یا قیمت ماشینم چند رقمی باشه
این نوع زندگی به نظر من پوچه, درجا زدن برای رسیدن به پله های بالاتر در مادیات کلا پوچه
مشکل اینجاست که وقتی تو یه خط از برحه ی زمانی با یه عقیده ای حرکت میکنی (با اینکه میدونی درسته) ولی مشکل ساز میشه
میدونی یه جوری وقتی خودتو بزنی به بی خیالی تازه بدتر میشه چون اون درکی که از قبل داشتی رو نمیتونی فراموش کنی سوال هایی که بی جواب موندن هستی نیستی جبر اختیار همه اینا صبح تا شب کنارتن
و مدام میزنن تو سرت که داری گوسفندوارانه زندگی میکنی (جسارت نباشه دید من اینطوریه)

Makan.Aref
26-04-2017, 13:27
تز بیخود ندید لطفا"
اینایی که میگن مال چند سال نوجوونیه اصلا افسردگی نمیدونن چیه چز دیگه ای رو باهاش اشتباه گرفتن میگن تموم میشه ( یه مشت اسکل بی مغز ) .
افسردگی مال ایناییه که خیلی بیشتر از اطرافیانشون میفهمن و به خاطر همین دوچار دوگانگی و افسردگی میشن (اکثرا" البته . دلایل دیگه ای هم میتونه داشته )

فورا به روانپزشک مراجعه کن روز به روز گنده تر میشه . سریع به فکر درمان باش از فلسفه هم نترس درسته افسردت میکنه ولی اونورش که برسی پر از روشناییه ( میگن:دئ)
زیاد درگیر مفهوم زنده بودنت یا اینکه هدف از وجودت چیه و... نباش زندگی کلا بی معنیه ولی هدف از زندگی فهمیدن همین معنیه :n13:
البته من هنوز خودم بیمارمم وبهبود نیافته :دئ

ممنون
به روانپزشک و مهمتر از اون روانکاو مراجعه کردم ولی متاسفانه از نظر خودم یه مشت مزخرف تحویلم دادن با یه مشت قرص
اینکه صبح که پا میشی تو آینه به خودت نگاه کن و شروع کن به ستایش بند بند وجودت:)

من درمورد زندگی و دوره ای صحبت میکردم که یک انسان به دنیا میاد در جامعه تلاش میکنه برای بقا برای روی هم وایستادن برای دو دوتا چهار تا کردن و آخرش زندگیش چه تاثیری رو خودش داشته؟؟
چه تاثیری روی زندگی بقیه؟؟
آیا واقعا زندگی همینه؟ کار کنی که بخوری, بخوری که بخوابی, بخوابی که دوباره کار کنی؟؟؟
این چرخه رو میشه اسمش رو گذاشت زندگی؟؟

بعد اون خانم محترم که دکترای فلان دانشگاه فلان کشور رو با افتخار کسب کرده و با غرور پاهاش رو رو زمین فرود میاره بر میگرده یکم فکر میکنه و یه نسخه میکنه و شروع میکنه به نوشتن دارو

محمد7966
26-04-2017, 14:19
سلام


متاسفانه 2.3 سال که افسردگی گرفتم یعنی درحقیقت نمیدونم اسمش رو چی بزارم!!!
علم جامعه شناسی معمولا به انسان هایی که از اجتماع دوری میکنن و سرشون تو کار خودشون و تعداد دوست هاشون به اندازه انگشت های یک دست هم نمیرسه و بیشتر به فکر محتواند و ... لقب افسرده رو میدن
حقیقت اینکه زندگی تو این 3.4 سال به شدت سخت شده, الان 22 سالمه و آدم تنهاییم, تا حالا هم با دختری نبودم نه اینکه نمیتونم کسی رو جذب کنم ( تعریف کاذب از خود نیست) چهره خوبی دارم یعنی اطرفیانم معمولا صفت بچه خوشگل رو به ما میگن:) و اخلاق و خصوصیاتم هم به گونه ای که دنبال آسیب زدن به کسی نیستم فک کنم همین خصوصیت کافی باشه
دانشجو هستم و اصلا درس خون نیستم دوره راهنمایی و تا اواسط دوره دبیرستان درس خون بودم ولی از وقتی که اعتقادهام عوض شد و دید دیگه ای به زندگی داشتم دوره افسردگی هم شروع شد
زیاد دنبال درونم یعنی بیشتر به فکر منِ,منم تا آینده تا هدف تا شغل و ازدواج و ... حقیقتش اصلا به ازدواج فکر نمیکنم یعنی خودم رو نمیتونم تصور کنم
نمیدونم چطوری احساسم رو تو این لغات مرده بیان کنم کلمات هم گاهی اوقات عاجزند فقط میتونم بگم شخصیتم در حد اینه که یه مدت کار کنم و پولی که بدست آوردم رو سفر کنم و عکاسی کنم همین
الان خواننده فکر میکنه با این توضیحات دنباله یه کیس خوب برای ازدواجم:)
میخوام بدونم باید چیکار کنم بیخیال فلسفه بشم چون گردابیه که تورو توخودش حل میکنه و بیرون کشیدن ازش یه مشکل, و ادامه دادن هم یه مشکل
ادامه دادنش یعنی باید خلاف طبیعت بایستی و تاوان داره و تاوانش هم سخته خیلی سخت

سلام

اگر درست حدس زده باشم ؛از شرح مشکلاتتون برمیاد که گرایش های اگزیستنسیالیستی دارید مثل صادق هدایت،کافکا،کرکگور،کامو،س ارتر،داستایفسکی و حتی عرفا

اگر دنبال ارضای درونتون هستید شک دارم راهی پیدا بشه که درون آدمی ارضا بشه و به طمانینه برسه

اما اگر دنبال جواب منطقی برای پرسش هایی مثل خدا،جبر و اختیار و ...مسائل هستید میتونید به جزوه تحلیل فلسفی مصطفی ملکیان رجوع کنید،از اینترنت دانلود کنید،جزواتش رایگان در اینترنت قرار داده شده اند

میتونید توی کانالش هم عضو بشید و مطالبشون رو بخونید،

Reza Azimy_RW
27-04-2017, 00:17
داداش من دقیقا میفهمت تو خود منی انگار . با زندگی گوسفندی کنار نمیای نمیتونی هم کنار بکشی چون توی این زندگی گیر کردی کنار کشیدن یعنی مرگ . به خودکشی هم احتمالا فکر کردی . بهت یه پیشنهاد میکنم اگه پشیمون شدی بیا بزن تو گوشم من میدونم دردت دقیقا چیه میخام یه کتاب بهت معرفی کنم میدونم پیش خودت میگی این حرفا و کتابا که فایده نداره خودم میدونم این چرت و پرتا رو و مشکل من با اصل زندگیه / من هم همین فکرو میکردم و اطفاقی گذرم به این کتاب افتاد و تازه فهمیدم این همون اطفاقیه که باید تو زندگیم می افتاد . خواهش میکنم بخونش . کامل . چون کتابای اوشو رو باید تا آخر بخونی تا بفهمی فلسفه اصلیشو .
برای شروع کتاب "رهایی از گذشته " از "اوشو" رو سرچ کن و دانلود کن اگه واقعا دردت چیزی باشه که من فهمیدم خودت عاشقش میشی و میری دنبال بقیه کتابها . بعد اگه پشیمون شدی تا اخر عمر به من فهش بده . اگه هم خوندی بهم پیام خصوصی بده تابهت بگم بهترین کتابی که بعد از این میتونه کمکت کنه چیه هر چند همین نخو بهت میده بگیر برو جلو .
اصلا این کتابو هر کسی بخونه کمکش میکنه ربطی به بیماریت نداره ولی هدفش افرادی مثل خودته . افرادی که متوجه این بیماری جمعی که تمام دنیا رو آلوده کرده میشن و نمیدونن چیکار کنن تحمل زندگی بین یه مشت گوسفند هم واسشون خیلی سخته
موفق باشی

AMHSIN
27-04-2017, 08:22
از چه نظر میگید بین یه مشت گوسفند زندگی میکنید؟ منظورم اینه که اطرافیان چه کار کردن که میگید گوسفندن و زندگی بینشون سخته؟

Makan.Aref
27-04-2017, 13:09
سلام

اگر درست حدس زده باشم ؛از شرح مشکلاتتون برمیاد که گرایش های اگزیستنسیالیستی دارید مثل صادق هدایت،کافکا،کرکگور،کامو،س ارتر،داستایفسکی و حتی عرفا

اگر دنبال ارضای درونتون هستید شک دارم راهی پیدا بشه که درون آدمی ارضا بشه و به طمانینه برسه

اما اگر دنبال جواب منطقی برای پرسش هایی مثل خدا،جبر و اختیار و ...مسائل هستید میتونید به جزوه تحلیل فلسفی مصطفی ملکیان رجوع کنید،از اینترنت دانلود کنید،جزواتش رایگان در اینترنت قرار داده شده اند

میتونید توی کانالش هم عضو بشید و مطالبشون رو بخونید،

فکر نکنم با این جزوه ها مشکل حل شه ولی باز ممنون

Makan.Aref
27-04-2017, 13:12
داداش من دقیقا میفهمت تو خود منی انگار . با زندگی گوسفندی کنار نمیای نمیتونی هم کنار بکشی چون توی این زندگی گیر کردی کنار کشیدن یعنی مرگ . به خودکشی هم احتمالا فکر کردی . بهت یه پیشنهاد میکنم اگه پشیمون شدی بیا بزن تو گوشم من میدونم دردت دقیقا چیه میخام یه کتاب بهت معرفی کنم میدونم پیش خودت میگی این حرفا و کتابا که فایده نداره خودم میدونم این چرت و پرتا رو و مشکل من با اصل زندگیه / من هم همین فکرو میکردم و اطفاقی گذرم به این کتاب افتاد و تازه فهمیدم این همون اطفاقیه که باید تو زندگیم می افتاد . خواهش میکنم بخونش . کامل . چون کتابای اوشو رو باید تا آخر بخونی تا بفهمی فلسفه اصلیشو .
برای شروع کتاب "رهایی از گذشته " از "اوشو" رو سرچ کن و دانلود کن اگه واقعا دردت چیزی باشه که من فهمیدم خودت عاشقش میشی و میری دنبال بقیه کتابها . بعد اگه پشیمون شدی تا اخر عمر به من فهش بده . اگه هم خوندی بهم پیام خصوصی بده تابهت بگم بهترین کتابی که بعد از این میتونه کمکت کنه چیه هر چند همین نخو بهت میده بگیر برو جلو .
اصلا این کتابو هر کسی بخونه کمکش میکنه ربطی به بیماریت نداره ولی هدفش افرادی مثل خودته . افرادی که متوجه این بیماری جمعی که تمام دنیا رو آلوده کرده میشن و نمیدونن چیکار کنن تحمل زندگی بین یه مشت گوسفند هم واسشون خیلی سخته
موفق باشی

ممنون
حتما کتابش رو میگیرم

Makan.Aref
27-04-2017, 13:19
از چه نظر میگید بین یه مشت گوسفند زندگی میکنید؟ منظورم اینه که اطرافیان چه کار کردن که میگید گوسفندن و زندگی بینشون سخته؟

گوسفند مثال بدی بود
منظورم این بود که زندگی افراد بدون هیچ معنایی ادامه پیدا میکنه
البته تعریف معنا هم بستگی به خود شخص داره
شاید معنا و زیبایی زندگی برای یک شخص تشکیل خانواده و داشتن فرزند, شاید برای یکی موفق بودن در کارش و شاید برای یکی بدست آوردن مال و منال هنگفت باشه
اما زیبایی برای من هنوز تعریف نشده (تعریف شده یافت نشده) به خاطر همین بقیه زیبایی هارو بی ارزش و پوچ میدونم

hamid3369
27-04-2017, 18:13
منم تنهام دوستی های منم به جدایی کشیده شد ...تنهایی رو دوست دارم و میسازم باهاش

donkeyoxte
27-04-2017, 20:00
منم تنهام دوستی های منم به جدایی کشیده شد ...تنهایی رو دوست دارم و میسازم باهاش

تنهایی واقعا سخته یه لذت عجیب داره ولی آدم بیشتر مواقع از همون لذت هم متنفر میشه
یه چیز جالب که من در مورد ادم های تو فروم ها بهش رسیدم اینه که بالای 90 درصدشون انسان های تنهایین
من سالهاست تو فروم های مختلف عضو بودم و با خیلی ها آشنا شدم و واقعا هموشون آدم های تنهایی بودن افراد با سن های مختلف
پس اینجا همه مثل همیم, تنهاییم

k1ozil
27-04-2017, 20:30
تنهایی واقعا سخته یه لذت عجیب داره ولی آدم بیشتر مواقع از همون لذت هم متنفر میشه
یه چیز جالب که من در مورد ادم های تو فروم ها بهش رسیدم اینه که بالای 90 درصدشون انسان های تنهایین
من سالهاست تو فروم های مختلف عضو بودم و با خیلی ها آشنا شدم و واقعا هموشون آدم های تنهایی بودن افراد با سن های مختلف
پس اینجا همه مثل همیم, تنهاییم
تایید میکنم
****
من حال هیشکی حتی اعضا خونوادمم ندارم
بنظرم ادم ها اطراف حرفا مسخره ای میزنن ب چیزهای مسخره ای فک میکنن یا حداقا با روحیات من سازگار نیست

dokhtarak_e_darya
27-04-2017, 20:31
ایا شما پورن تماشا میکنید؟ خود ارضایی میکنید؟

donkeyoxte
27-04-2017, 20:43
تایید میکنم
****
من حال هیشکی حتی اعضا خونوادمم ندارم
بنظرم ادم ها اطراف حرفا مسخره ای میزنن ب چیزهای مسخره ای فک میکنن یا حداقا با روحیات من سازگار نیست

تفاوت همیشه تنهایی میاره

- - - Updated - - -


ایا شما پورن تماشا میکنید؟ خود ارضایی میکنید؟

اگه سوال عمومی بود که بله هم پورن میبینم هم خودارضایی میکنم

poorya_2
27-04-2017, 21:34
ایا شما پورن تماشا میکنید؟ خود ارضایی میکنید؟

چه ربطی به تاپیک داشت ؟ :n36:

jorkings
28-04-2017, 02:11
منم تقریبا ولی نه صد در صد مثل شمام
20 سالمه
الان تو یه شهر دیگه در حال تحصیل هستم و تویه خونه تنها زندگی میکنم.
بعد از یه دختر تاحالا هیچ حسی به دختر بازی ندارم
یه مدتی احساس میکردم این دنیا چی داره که واسش ایقد سگ دو میزنم اخرش مردنه
باور کنید همش این فکرارو میکردم که مردم دلشون به چی خوشه
اینکه اینهمه پول جمع میکنن واسه خودشون که آخرش بمیرن.
ولی جدیدا پدرم یه ماشین واسم گرفته رفتو آمدم بین خونه تا محل تحصیلم که بیشتر شده حالم یخورده از اون وضع در اومد ولی هنوز گاهیی اوقات اون حسو دارم

باور کنید همیشه فکر آیندمم که به کجا ختم میشه
اگه کسی واقعا میدونه چطور میشه این حس رو مهار کرد راهنمایی کنه.

Makan.Aref
30-04-2017, 13:46
ایا شما پورن تماشا میکنید؟ خود ارضایی میکنید؟

بله............................................

Makan.Aref
30-04-2017, 13:54
منم تقریبا ولی نه صد در صد مثل شمام
20 سالمه
الان تو یه شهر دیگه در حال تحصیل هستم و تویه خونه تنها زندگی میکنم.
بعد از یه دختر تاحالا هیچ حسی به دختر بازی ندارم
یه مدتی احساس میکردم این دنیا چی داره که واسش ایقد سگ دو میزنم اخرش مردنه
باور کنید همش این فکرارو میکردم که مردم دلشون به چی خوشه
اینکه اینهمه پول جمع میکنن واسه خودشون که آخرش بمیرن.
ولی جدیدا پدرم یه ماشین واسم گرفته رفتو آمدم بین خونه تا محل تحصیلم که بیشتر شده حالم یخورده از اون وضع در اومد ولی هنوز گاهیی اوقات اون حسو دارم

باور کنید همیشه فکر آیندمم که به کجا ختم میشه
اگه کسی واقعا میدونه چطور میشه این حس رو مهار کرد راهنمایی کنه.

سلام
من خودم بین یه کشمکشم میان دو بعد, یه بعد به فکر آینده است و میخواد که از نظر مالی و اقتصادی مشکلی نداشته باشه ولی بعد دیگه میگه گوربابای اینا حقیقت کجاست؟
که بعد دوم خیلی وقته به تخت نشسته
مشکل اینجاست که انقدر زندگی ما ماشینی و مدرن شده که دل کندن ازش به شدت سخته
به نظر من رها کردن این حس یعنی از دست دادن اصالت و ماشینی شدن
یکی از دوستان گفت که رها کردن این حس غیر قابل انجامه و دقیقا درست گفته
وقتی توی تاریخ نگاه کنیم میبینیم که معمولا افراد دست به خودکشی زدن مرگ رو به قرار ترجیح دادند

shangil
30-04-2017, 14:45
منم تقریبا ولی نه صد در صد مثل شمام
20 سالمه
الان تو یه شهر دیگه در حال تحصیل هستم و تویه خونه تنها زندگی میکنم.
بعد از یه دختر تاحالا هیچ حسی به دختر بازی ندارم
یه مدتی احساس میکردم این دنیا چی داره که واسش ایقد سگ دو میزنم اخرش مردنه
باور کنید همش این فکرارو میکردم که مردم دلشون به چی خوشه
اینکه اینهمه پول جمع میکنن واسه خودشون که آخرش بمیرن.
ولی جدیدا پدرم یه ماشین واسم گرفته رفتو آمدم بین خونه تا محل تحصیلم که بیشتر شده حالم یخورده از اون وضع در اومد ولی هنوز گاهیی اوقات اون حسو دارم

باور کنید همیشه فکر آیندمم که به کجا ختم میشه
اگه کسی واقعا میدونه چطور میشه این حس رو مهار کرد راهنمایی کنه.

با مشغول کردن ذهن
کار کردن واقعا تاثیر داره
متاسفانه وضع ایران خودش خیلی تاثیر داره تو این موارد.

محمد7966
30-04-2017, 17:29
سلام
من خودم بین یه کشمکشم میان دو بعد, یه بعد به فکر آینده است و میخواد که از نظر مالی و اقتصادی مشکلی نداشته باشه ولی بعد دیگه میگه گوربابای اینا حقیقت کجاست؟
که بعد دوم خیلی وقته به تخت نشسته
مشکل اینجاست که انقدر زندگی ما ماشینی و مدرن شده که دل کندن ازش به شدت سخته
به نظر من رها کردن این حس یعنی از دست دادن اصالت و ماشینی شدن
یکی از دوستان گفت که رها کردن این حس غیر قابل انجامه و دقیقا درست گفته
وقتی توی تاریخ نگاه کنیم میبینیم که معمولا افراد دست به خودکشی زدن مرگ رو به قرار ترجیح دادند

شما یه سر فیلم به سوی طبیعت وحشی رو نگاه بندازید

ببنید دوست دارید این نوع زندگی رو داشته باشید،

پسر تحت تاثیر هنری دیوید ثورو بود که ظاهرا خود ثورو هم تحت تاثیر امرسون بود

از ثورو هم چندتا کتاب هست یکیش کلبه والدن

دیگری هم "فراوانی در بسندگی است"

یا کتاب مائده های زمنینی آندره ژید

این کتاب های یه جورایی زندگی در طبیعت رو نشون میده یعنی تو اون فیلم به سوی طبیعت وحشی پسر از خانواده اش دل کند و رفت تو آلاسکا البته بعدش از گرسنگی مرد

خیلی دنبال کار کردن زیاد مثل بیشتر ماها نیستن و میخان تو طبیعت باشن و از طبیعت تغذیه کنند و فارغ از هر کاری یا دوندگی های زندگی اجتماعی باشند

Makan.Aref
30-04-2017, 18:07
شما یه سر فیلم به سوی طبیعت وحشی رو نگاه بندازید

ببنید دوست دارید این نوع زندگی رو داشته باشید،

پسر تحت تاثیر هنری دیوید ثورو بود که ظاهرا خود ثورو هم تحت تاثیر امرسون بود

از ثورو هم چندتا کتاب هست یکیش کلبه والدن

دیگری هم "فراوانی در بسندگی است"

یا کتاب مائده های زمنینی آندره ژید

این کتاب های یه جورایی زندگی در طبیعت رو نشون میده یعنی تو اون فیلم به سوی طبیعت وحشی پسر از خانواده اش دل کند و رفت تو آلاسکا البته بعدش از گرسنگی مرد

خیلی دنبال کار کردن زیاد مثل بیشتر ماها نیستن و میخان تو طبیعت باشن و از طبیعت تغذیه کنند و فارغ از هر کاری یا دوندگی های زندگی اجتماعی باشند

عاشق این فیلمم با اون شعر محصور کننده اش از ثورو
"بیشتر از عشق, پول, شهرت... به من حقیقت بده"

ممنون واسه کتاب ها

donkeyoxte
30-04-2017, 23:43
شما یه سر فیلم به سوی طبیعت وحشی رو نگاه بندازید

ببنید دوست دارید این نوع زندگی رو داشته باشید،

پسر تحت تاثیر هنری دیوید ثورو بود که ظاهرا خود ثورو هم تحت تاثیر امرسون بود

از ثورو هم چندتا کتاب هست یکیش کلبه والدن

دیگری هم "فراوانی در بسندگی است"

یا کتاب مائده های زمنینی آندره ژید

این کتاب های یه جورایی زندگی در طبیعت رو نشون میده یعنی تو اون فیلم به سوی طبیعت وحشی پسر از خانواده اش دل کند و رفت تو آلاسکا البته بعدش از گرسنگی مرد

خیلی دنبال کار کردن زیاد مثل بیشتر ماها نیستن و میخان تو طبیعت باشن و از طبیعت تغذیه کنند و فارغ از هر کاری یا دوندگی های زندگی اجتماعی باشند

پیرو حرف دوستمون این فیلم هم بنده پیشنهاد میکنم
Knight Of Cups 2015 از ترنس مالیک,خودم همین الان تمومش کردم
به شدت زیبا بود
سردرگمی, فلسفه اگزیستانسیالیست, هستی نیستی, رنچ زیستن, بودیسم و...
همه تو نگاه دوربین این فیلم موج میزنه

jorkings
30-04-2017, 23:54
شما یه سر فیلم به سوی طبیعت وحشی رو نگاه بندازید

ببنید دوست دارید این نوع زندگی رو داشته باشید،

پسر تحت تاثیر هنری دیوید ثورو بود که ظاهرا خود ثورو هم تحت تاثیر امرسون بود

از ثورو هم چندتا کتاب هست یکیش کلبه والدن

دیگری هم "فراوانی در بسندگی است"

یا کتاب مائده های زمنینی آندره ژید

این کتاب های یه جورایی زندگی در طبیعت رو نشون میده یعنی تو اون فیلم به سوی طبیعت وحشی پسر از خانواده اش دل کند و رفت تو آلاسکا البته بعدش از گرسنگی مرد

خیلی دنبال کار کردن زیاد مثل بیشتر ماها نیستن و میخان تو طبیعت باشن و از طبیعت تغذیه کنند و فارغ از هر کاری یا دوندگی های زندگی اجتماعی باشند
ممنونم دوست عزیز
حتما سعی میکنم برم سمتشون

فرستاده شده از F3112ِ من با Tapatalk

hamid3369
17-05-2017, 16:40
خود ارضایی و پورن ........تو این اوضاع بدبختی خود ارضایی شده یک رکن اصلی زندگی کی جرعت ازدواج داره بلایی سر ادم میاد روزی صد بار ارزوی گذشته کنه

Makan.Aref
19-05-2017, 20:30
خود ارضایی و پورن ........تو این اوضاع بدبختی خود ارضایی شده یک رکن اصلی زندگی کی جرعت ازدواج داره بلایی سر ادم میاد روزی صد بار ارزوی گذشته کنه

متوجه نشدم
یکم بیشتر توضیح بده

shangil
20-05-2017, 21:52
متوجه نشدم
یکم بیشتر توضیح بده
پوچی میاره

shangil
20-05-2017, 21:53
خود ارضایی و پورن ........تو این اوضاع بدبختی خود ارضایی شده یک رکن اصلی زندگی کی جرعت ازدواج داره بلایی سر ادم میاد روزی صد بار ارزوی گذشته کنه
ازدواج هم بکنی کسانی که قبلا زیاد خود ارضایی کردن، ترک کردنش کار راحتی نیست. این رو من از خیلیا شنیدم که هنوز این عادت رو دارن.

Makan.Aref
20-05-2017, 22:16
پوچی میاره

قربونت برم توضیح بده
"پوچی میاره" همین؟!

شما پوچی رو تو چه چیزی میبینید؟
اگر قرار بر این باشه که خودارضایی پوچی بیاره پس س.ک.س چی میاره؟

k1ozil
20-05-2017, 22:18
ازدواج هم بکنی کسانی که قبلا زیاد خود ارضایی کردن، ترک کردنش کار راحتی نیست. این رو من از خیلیا شنیدم که هنوز این عادت رو دارن.

منم شنیدم
بنظرم دلیلش اینه که با دیدن فیلم پورن توقع از همسر بالا میره و همسر قطعن نمی تونه مثل ی پورن استار باشه

shangil
21-05-2017, 06:31
قربونت برم توضیح بده
"پوچی میاره" همین؟!

شما پوچی رو تو چه چیزی میبینید؟
اگر قرار بر این باشه که خودارضایی پوچی بیاره پس س.ک.س چی میاره؟

ببینید دوست عزیز جامعه ایرانی مریضه و این یک واقعیته. حالا دلایلش رو کم و بیش همه میدونن.
نمیخوام بحث منحرف بشه ولی س ک س با خود ارضایی زمین تا اسمون فرق داره دوست عزیز. اگر افراد از همون ینین پایین با جنس مخالف نشست و برداشت داشته باشن ( نه در جامعه ای مریض البته) اون موقع دیگه س ک س پوچی نمیاره و خودارضایی هم مفهومش رو تقریبا از دست میده. تکرار میکنم باید فرهنگ اصلاح بسه وگرنه همین الان تو ایران بگن همه چی مختلطه کلا به نسل فدا میشه!
عوامل زیادی پوچی میاره. پوچی رو من در نامفهوم بودن زندگی در دنیا میبینم. پوچی یعنی فک کنی زنده ای ولی زندگی نمیکنی. پوچی یعنی وسواس فکری. پوچی ...
با این حال بر این معتقدم که کار کردن واقعا تا حدی کمک میکنه به رفع این مساله و ازدواج در ثورت امکان شاید بتونه روند رو تغییر بده

shangil
21-05-2017, 06:36
منم شنیدم
بنظرم دلیلش اینه که با دیدن فیلم پورن توقع از همسر بالا میره و همسر قطعن نمی تونه مثل ی پورن استار باشه
درسته
فیلم ها رو باید نادیده گرفت. صحنه هایی که چندین و چند بار تکرار میشن. برید پشت صحنه چنین فیلم هایی رو ببینید اون وقت از فیلم دیدن میفتید! همش فانتزی الکی!
متاسفانه کسانی که در ایران گوشه گیر هستند و روابط اجتماعی خوبی ندارند و نمیتوانند خود را تخلیه روحی و روانی کنند و ارتباط ندارن با جنس مخالف منظور ارتباط معمولی دوستی ساده اون موقع پناه میبرن به این نوع مسایل
البته اعتیاد به خودارضایی عامل اصلی تداوم این کار بعد ازدواج هم میتونه باشه. یه جور اعتیاد.

shangil
21-05-2017, 06:38
سلام


متاسفانه 2.3 سال که افسردگی گرفتم یعنی درحقیقت نمیدونم اسمش رو چی بزارم!!!
علم جامعه شناسی معمولا به انسان هایی که از اجتماع دوری میکنن و سرشون تو کار خودشون و تعداد دوست هاشون به اندازه انگشت های یک دست هم نمیرسه و بیشتر به فکر محتواند و ... لقب افسرده رو میدن
حقیقت اینکه زندگی تو این 3.4 سال به شدت سخت شده, الان 22 سالمه و آدم تنهاییم, تا حالا هم با دختری نبودم نه اینکه نمیتونم کسی رو جذب کنم ( تعریف کاذب از خود نیست) چهره خوبی دارم یعنی اطرفیانم معمولا صفت بچه خوشگل رو به ما میگن:) و اخلاق و خصوصیاتم هم به گونه ای که دنبال آسیب زدن به کسی نیستم فک کنم همین خصوصیت کافی باشه
دانشجو هستم و اصلا درس خون نیستم دوره راهنمایی و تا اواسط دوره دبیرستان درس خون بودم ولی از وقتی که اعتقادهام عوض شد و دید دیگه ای به زندگی داشتم دوره افسردگی هم شروع شد
زیاد دنبال درونم یعنی بیشتر به فکر منِ,منم تا آینده تا هدف تا شغل و ازدواج و ... حقیقتش اصلا به ازدواج فکر نمیکنم یعنی خودم رو نمیتونم تصور کنم
نمیدونم چطوری احساسم رو تو این لغات مرده بیان کنم کلمات هم گاهی اوقات عاجزند فقط میتونم بگم شخصیتم در حد اینه که یه مدت کار کنم و پولی که بدست آوردم رو سفر کنم و عکاسی کنم همین
الان خواننده فکر میکنه با این توضیحات دنباله یه کیس خوب برای ازدواجم:)
میخوام بدونم باید چیکار کنم بیخیال فلسفه بشم چون گردابیه که تورو توخودش حل میکنه و بیرون کشیدن ازش یه مشکل, و ادامه دادن هم یه مشکل
ادامه دادنش یعنی باید خلاف طبیعت بایستی و تاوان داره و تاوانش هم سخته خیلی سخت

میگذره...........

امید رض
21-05-2017, 22:39
سلام


متاسفانه 2.3 سال که افسردگی گرفتم یعنی درحقیقت نمیدونم اسمش رو چی بزارم!!!
علم جامعه شناسی معمولا به انسان هایی که از اجتماع دوری میکنن و سرشون تو کار خودشون و تعداد دوست هاشون به اندازه انگشت های یک دست هم نمیرسه و بیشتر به فکر محتواند و ... لقب افسرده رو میدن
حقیقت اینکه زندگی تو این 3.4 سال به شدت سخت شده, الان 22 سالمه و آدم تنهاییم, تا حالا هم با دختری نبودم نه اینکه نمیتونم کسی رو جذب کنم ( تعریف کاذب از خود نیست) چهره خوبی دارم یعنی اطرفیانم معمولا صفت بچه خوشگل رو به ما میگن:) و اخلاق و خصوصیاتم هم به گونه ای که دنبال آسیب زدن به کسی نیستم فک کنم همین خصوصیت کافی باشه
دانشجو هستم و اصلا درس خون نیستم دوره راهنمایی و تا اواسط دوره دبیرستان درس خون بودم ولی از وقتی که اعتقادهام عوض شد و دید دیگه ای به زندگی داشتم دوره افسردگی هم شروع شد
زیاد دنبال درونم یعنی بیشتر به فکر منِ,منم تا آینده تا هدف تا شغل و ازدواج و ... حقیقتش اصلا به ازدواج فکر نمیکنم یعنی خودم رو نمیتونم تصور کنم
نمیدونم چطوری احساسم رو تو این لغات مرده بیان کنم کلمات هم گاهی اوقات عاجزند فقط میتونم بگم شخصیتم در حد اینه که یه مدت کار کنم و پولی که بدست آوردم رو سفر کنم و عکاسی کنم همین
الان خواننده فکر میکنه با این توضیحات دنباله یه کیس خوب برای ازدواجم:)
میخوام بدونم باید چیکار کنم بیخیال فلسفه بشم چون گردابیه که تورو توخودش حل میکنه و بیرون کشیدن ازش یه مشکل, و ادامه دادن هم یه مشکل
ادامه دادنش یعنی باید خلاف طبیعت بایستی و تاوان داره و تاوانش هم سخته خیلی سخت
سلام مشکل شما ضعیف بودنتونه توزندگی که همه چیزفانی هست چیزی به اسم افسردگی وجودنداره وچیزی جز سرطان فکری نیست شماباید خودتوبشناسی وباورداشته باشی شمانباید زیاد درخونه بمونید یاکم فعالیتی کنید .شماباید خودتونه پیداکنید وبه این باوربرسید خودت واسه خودتی وباید گلیم خودتو ازاب بکشی بیرون ..احساس قدرت کن نفس بکش به اتفاقات وافکارات جالب زندگیت فکرکن چه کارایی میتونی بامحدودیت هابکنی یا ازمحدودیت هات استفاده کنی درس خون نیستی بکش بیرون وبرو سرکاری که بهش علافه داری هیچ چیززوری نیست

محمد7966
24-05-2017, 13:59
پیرو حرف دوستمون این فیلم هم بنده پیشنهاد میکنم
Knight Of Cups 2015 از ترنس مالیک,خودم همین الان تمومش کردم
به شدت زیبا بود
سردرگمی, فلسفه اگزیستانسیالیست, هستی نیستی, رنچ زیستن, بودیسم و...
همه تو نگاه دوربین این فیلم موج میزنه

آخر این فیلم با جمله"آغاز کن"ختم میشه

مشکل ترین قسمت ماجرا همینجاست."آغاز کن"

در تلگرام هم کانالی هست با عنوان "خودآموزی درویشی نوین" که در وادی همین ثورو و بوهمین و درویشی و از این جور مسائله

ازش پرسیدم که من اگر بخوام عین ثورو زندگی کنم یا عین همین جوان فیلم"به سوی طبیعت وحشی"زندگی کنم چندتا مشکل دارم

1-مسلما اگر قرار عین جوان فیلم به سوی طبیعت وحشی زندگی کنی یه سری درد و رنج به اعضای خانوادت وارد میشه

2-از آنجا که در مدارس ما و شاید اکثر مدارس جهان زندگی در طبیعت رو یاد نمیدن ،بنابراین در طبیعت زندگی کردن با مشکلاتی همراه مثل تهیه غذا و آب و مسکن و...

3-مهمتر از همه کسی مثل ما که به این زندگی ماشینی عادت کردیم خیلی سخته که بریم در طبیعت زندگی کنیم و سختی های اونو تحمل کنیم مثل تحمل گرسنگی،تشنگی و.. البته اولش سخته ولی بعدا ممکنه تحملش آسونتر باشه.بماند که خود ثورو هم بعد از 2 سال از کلبه والدن که دور از شهر بود دل کند و برگشت به شهر

این مشکلات رو به ادمین کانال خودآموزی درویشی مدرن گفتم و یه متنی رو برام فرستاد که متاسفانه پاکش کردم ولی گفته بود اگر به اون جنون رسیدی میتونی دل بکنی و بری تو جنگل و...و دیگه گفته بود هم نمیخاد حتما اینکارا رو انجام بدی کافیه فقط تو همین زندگی شهری،رواقی زندگی کنی.از سبک زندگی رواقیون هم کتابی منتشر شده که عنوانش فکر کنم "زندگی رواقی در دنیای مدرن"باشه

به هر حال این 3 مشکل،مشکلات بزرگی هستند و راه حلشون هم مشکله

donkeyoxte
25-05-2017, 13:03
آخر این فیلم با جمله"آغاز کن"ختم میشه

مشکل ترین قسمت ماجرا همینجاست."آغاز کن"

در تلگرام هم کانالی هست با عنوان "خودآموزی درویشی نوین" که در وادی همین ثورو و بوهمین و درویشی و از این جور مسائله

ازش پرسیدم که من اگر بخوام عین ثورو زندگی کنم یا عین همین جوان فیلم"به سوی طبیعت وحشی"زندگی کنم چندتا مشکل دارم

1-مسلما اگر قرار عین جوان فیلم به سوی طبیعت وحشی زندگی کنی یه سری درد و رنج به اعضای خانوادت وارد میشه

2-از آنجا که در مدارس ما و شاید اکثر مدارس جهان زندگی در طبیعت رو یاد نمیدن ،بنابراین در طبیعت زندگی کردن با مشکلاتی همراه مثل تهیه غذا و آب و مسکن و...

3-مهمتر از همه کسی مثل ما که به این زندگی ماشینی عادت کردیم خیلی سخته که بریم در طبیعت زندگی کنیم و سختی های اونو تحمل کنیم مثل تحمل گرسنگی،تشنگی و.. البته اولش سخته ولی بعدا ممکنه تحملش آسونتر باشه.بماند که خود ثورو هم بعد از 2 سال از کلبه والدن که دور از شهر بود دل کند و برگشت به شهر

این مشکلات رو به ادمین کانال خودآموزی درویشی مدرن گفتم و یه متنی رو برام فرستاد که متاسفانه پاکش کردم ولی گفته بود اگر به اون جنون رسیدی میتونی دل بکنی و بری تو جنگل و...و دیگه گفته بود هم نمیخاد حتما اینکارا رو انجام بدی کافیه فقط تو همین زندگی شهری،رواقی زندگی کنی.از سبک زندگی رواقیون هم کتابی منتشر شده که عنوانش فکر کنم "زندگی رواقی در دنیای مدرن"باشه

به هر حال این 3 مشکل،مشکلات بزرگی هستند و راه حلشون هم مشکله

جالبه واقعا
در فیلم هم کاملا زیبا ترنس مالیک نشون داد که برای همچین جایگاهی(رهایی محض) باید تمام چیزهارو فدا کنی و آخر سر هم میبینیم که شخصیت اصلی پدرش رو که تا قبل از این متنفر بود ازش به آغوش میکشه
در طبیعت زندگی کردن واقعا جنون حقیقی رو میطلبه همچین کاری, البته جنونی که از سر پرشدن فهم و معرفت و دانش میاد نه جنون لودگی
و اون شخص به نظرمن درست میگه که در همین مدرنیزه, رها شو و بامعرفت زندگی کن
ولی خود من گاهی اوقات به این باور میرسم که برای رسیدن به ارزش روحی و معنوی (علاوه بر اینکه باید چیزهایی رو فدا کنی) باید مقدمات و ابزارش هم فراهم کنی مثل بومی های آمریکا
و زندگی در طبیعتی که در فیلم شان پن مشخصه یکی از این ابزار

در مورد این ابزار هم خود من از طرف کسی دعوت شده ام به این کلاس درویشی برم, البته هیچ اطلاعی ندارم که استاد کی هست و در مورد چی صحبت میکنن
ولی اونطور که فهمیدم به دوستم پیشنهاد داده بود(درویش اعظم یه چیزی تو این مایه ها) که یک ماه خودش رو از بند غذا رها کنه
و این دوست ما به گفته خودش 2 هفته فقط چای و خرمامیخورده اونم روزی 3 بار و نتونسته ادامه بده و گفت که از خواب بلند شدم و حس کردم که قسمتی از روحم از بدنم جدا شد و...
در کل به نظر من این ابزار گاهی مفیده و سریع تر به چیزی که میخوای میرسونت
و چون دیدم که به فیلم هم علاقه داری در مورد همین زمینه فیلم Fight Club 1999 رو پیشنهاد میکنم البته اگه ندیدی تا حالا
و اون کانال درویش تلگرام هم واسه ما بفرست
ممنون

محمد7966
25-05-2017, 15:37
جالبه واقعا
در فیلم هم کاملا زیبا ترنس مالیک نشون داد که برای همچین جایگاهی(رهایی محض) باید تمام چیزهارو فدا کنی و آخر سر هم میبینیم که شخصیت اصلی پدرش رو که تا قبل از این متنفر بود ازش به آغوش میکشه
در طبیعت زندگی کردن واقعا جنون حقیقی رو میطلبه همچین کاری, البته جنونی که از سر پرشدن فهم و معرفت و دانش میاد نه جنون لودگی
و اون شخص به نظرمن درست میگه که در همین مدرنیزه, رها شو و بامعرفت زندگی کن
ولی خود من گاهی اوقات به این باور میرسم که برای رسیدن به ارزش روحی و معنوی (علاوه بر اینکه باید چیزهایی رو فدا کنی) باید مقدمات و ابزارش هم فراهم کنی مثل بومی های آمریکا
و زندگی در طبیعتی که در فیلم شان پن مشخصه یکی از این ابزار

در مورد این ابزار هم خود من از طرف کسی دعوت شده ام به این کلاس درویشی برم, البته هیچ اطلاعی ندارم که استاد کی هست و در مورد چی صحبت میکنن
ولی اونطور که فهمیدم به دوستم پیشنهاد داده بود(درویش اعظم یه چیزی تو این مایه ها) که یک ماه خودش رو از بند غذا رها کنه
و این دوست ما به گفته خودش 2 هفته فقط چای و خرمامیخورده اونم روزی 3 بار و نتونسته ادامه بده و گفت که از خواب بلند شدم و حس کردم که قسمتی از روحم از بدنم جدا شد و...
در کل به نظر من این ابزار گاهی مفیده و سریع تر به چیزی که میخوای میرسونت
و چون دیدم که به فیلم هم علاقه داری در مورد همین زمینه فیلم Fight Club 1999 رو پیشنهاد میکنم البته اگه ندیدی تا حالا
و اون کانال درویش تلگرام هم واسه ما بفرست
ممنون

فیلم رو که ندیدم،بعدا دانلود میکنم،

اما درباره این افراد با قدرت غیرعادی،دکتر داریوش شایگان میگفت بعضی از اینها که از هند میان ممکنه شیاد باشند،میگفت یه سری هم دیده که شیاد نیستند و آدم های صادقی هستند ولی یه جا نشستن و هیچکاری نمی کنند و منتظر مرگشون هستند،میگفت یه سری هم هستند که هم آدمهای صادقی هستند ولی اصلا خودشون رو نشون نمیدن.

یه دوستی هم داشتم که تو نوجوانیش رفته بود پیش یکی از همین محافل عرفانی ولی میگفت وقتی از بقیه مسلک ها و آیین ها به استادشون میگفتم،میگفت اینها همه باطلند و فقط ما درستیم

خلاصه کمی خطرناک هم هست،یکیش که خیلی هم معروفه همون عرفان حلقه است که ظاهرا سر بعضی ها رو کلاه گذاشته

این هم کانال درویش مدرن

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] me/moderndervishes