سعـی کنیــم با فرهنــگ باشیــم

[V E S T A]

فرهنگ راهکارهای شایع موجه در یک جامعه است برای رفع هرگونه نیاز واقعی یا غیر واقعی.

به عبارت ساده‌تر فرهنگ آن چیزی است که مردم با آن زندگی می‌کنند. فرهنگ ازآنِ مردم است؛ ادوارد تایلور (۱۹۱۷–۱۸۳۲۲) فرهنگ را،مجموعه پیچیده‌ای از دانش‌ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعهٔ خویش فرامی‌گیرد تعریف می‌کند. هر منطقه از هر کشوری می‌تواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد.

فرهنگ به وسیلهٔ آموزش، به نسل بعدی منتقل می‌شود؛ در حالی که ژنتیک به وسیلهٔ وراثت منتقل می‌شود. مثلاً گفتگو به زبان فارسی یک راهکار است بر رفع نیاز رو در رو سخن گفتن و زبان چینی راهکاری دیگر برای مردمانی دیگر برای رفع همین نیاز است.


ویکی پدیا




سعـی کنیــم با فرهنــگ باشیــم :


هدف از ایجاد این تاپیک تلاش برای ارتقای فرهنگ در هر اجتماعی مثل دانشگاه، محل کار، خیابان، مدرسه، خانواده، تفریحگاه، سینما ، تاکسی، محیط مجازی و شبکه های اجتماعی و ... است.

همه ی ما خواه و ناخواه بخاطر حضور در هر اجتماعی با افراد مختلفی در تقابل وتعامل هستیم تک تک افراد اجتماع برای احترام به حقوق یکدیگر و برای اینکه بتوانند نقش اجتماعی خودشون رو ایفا کنند و یا با نقش های اجتماعی دیگر تقابل و تعامل مفید داشته باشند، موظف هستند طبق یک اصول و قاعده مشخص در اجتماع حضور پیدا کنند.

بی فرهنـگی چیـست ؟

بی فرهـنگ کیــست ؟

مصـادیـق بی فرهنـگی در اجتـماع ؟

فقر فرهنـگی در چه حـوزه هایی وجـود دارد ؟ چـه عـاملی فقـر فرهنگـی را تشـدید می کنـد ؟

چه راهـکارهـایی برای رفـع فقـر فرهنـگی می تـوان ارائـه داد؟

چه روشـی برای برخـورد با بی فرهنـگی سـراغ داریـن ؟

[V E S T A]

●مزاحمـت صوتـی در تـاکسـی


اگر فکر می‌کنید همین که هر روز مسیر خانه تا محل کار، مدرسه، دانشگاه و برعکس را با یکی از آن تاکسی‌های زرد یا سبزرنگ بروید و بیایید برای این‌که به شما بگویند یک تاکسی‌سوار حرفه‌ای کافی است، سخت در اشتباه هستید!

شاید شما یک تاکسی سوار دائم باشید، اما این کار از شما یک مسافر با فرهنگ تاکسی نخواهد ساخت!


مسافر تاکسی باشید، اتوبوس یا مترو فرقی نمی کند، مهم این است که بدانید استفاده از یک وسیله نقلیه عمومی که فقط مختص شما نیست و بجز شما حداقل چهار تا ۴۰ نفر دیگر مسافر آن هستند که تا رسیدن به مقصد گاه نیم ساعتی را باید کنار هم سر کنند، بایدها و نبایدهایی دارد که رعایت کردن آنها می تواند از شما یک مسافر بافرهنگ تاکسی بسازد.

نکاتی که متاسفانه بسیاری از مسافران تاکسی با وجود این که مدت هاست از این وسیله برای سفرهای درون شهری خود استفاده می کنند، اما هنوز نسبت به رعایت آنها بی توجهند و با این کارشان حقوق شهروندی دیگر مسافران را زیر پا می گذارند.

«یه بار دیگه آدرسو بگو، خیابان... بن بست... پلاک... وای آقای راننده رد شدیم که، نگهدار همین جا پیاده می شم.»
نمی دانیم این چه عادتی است که خیلی از ما پیدا کردیم؛ تا سوار تاکسی می شویم یادمان می افتد که باید چند زنگ مهم بزنیم که اصلا هم نمی توانیم آنها را به زمانی که از تاکسی پیاده شدیم موکول کنیم.

البته این قسمت قابل تحمل ماجراست؛ خدا نکند دکتری، مهندسی آن سوی خط باشد، آن وقت است که صدای مکالمه مسافر ما چند برابر رساتر می شود تا به دیگر مسافران بفهماند که آن طرف خط آدم مهمی در حال صحبت کردن است.

البته شاید این گونه مکالمات حس فضولی برخی را ارضا کند؛ اما راستش بیشتر افراد آن قدر در مسائل و مشکلات زندگی خود غرق هستند که ترجیح می دهند در تاکسی فقط به مسیری که در پیش دارند فکر کنند و حوصله شنیدن حتی مفت و مجانی مشکلات و حرف های دیگران را ندارند. (البته ما بنا را بر این می گذاریم!)


این مکالمات آزاردهنده که متاسفانه گاه با بی توجهی فرد مکالمه کننده، طولانی هم می شود با آلودگی صوتی که در یک فضای بسته ایجاد می کند، در واقع نوعی تضییع حقوق شهروندان و محکوم کردن مسافران دیگر به تحمل اجباری یک مکالمه تلفنی است که هیچ ربطی هم به آنها ندارد.


● صنـدلی یـا ارث پـدری


انگار بعضی ها هنوز این عادت دوران کودکی خود را اینجا و آنجا یدک می کشند! این افراد وقتی در تاکسی می نشینند، گویی همه صندلی را خریده اند و دیگران حق استفاده از آن را ندارند، خانم هایی که سوار تاکسی می شوند قطعا با چنین صحنه هایی برخورد داشته اند و دل خونی از این دسته افراد دارند.


مسافری که از قضا آقا هم هست روی صندلی با خیالی آسوده نشسته است، اما فضایی بیشتر از آنچه حق یک نفر برای نشستن است، اشغال کرده، راننده تاکسی کمی جلوتر جلوی یک مسافر خانم می ایستد تا او را هم سوار کند، اما مسافر آقا به خودش زحمت یک جابه جا شدن جزئی را هم نمی دهد.

نتیجه این می شود که مسافر خانم مجبور می شود با هزار زحمت خودش را در اندک فضای باقی مانده جا دهد و در تمام طول راه هم خودش را مچاله کرده به در می چسباند تا جلوی هر گونه تماس فیزیکی را بگیرد.

برخی مسافران آقا بد نشستن و مراعات نکردن حریم ها را به جایی می رسانند که با اعتراض مسافر خانم مواجه می شوند، اما در این شرایط عکس العملی که از خود بروز می دهند هم جای حرف دارد. آنها به جای این که عذرخواهی کرده و خودشان را جمع و جور کنند، ترجیح می دهند از شیوه گرفتن دست پیش استفاده کرده و مسافر خانم را که معترض به رفتار آنهاست، متهم کنند.


در این میان برخی افراد هم ناخواسته و بدون قصد و غرض باعث آزار مسافران دیگر می شوند، آنها به بهانه همراه داشتن کیف سامسونت، کیف لپ تاپ یا هر وسیله دیگری به شکل بدی می نشینند و بخشی از سنگینی وسیله همراه خود را بر زانوی نفر کناری تحمیل می کنند.
به هر صورت شاید این افراد فراموش کرده اند که دیگران به اندازه آنان برای تاکسی و اتوبوس پول پرداخت کرده اند و بنابراین حق استفاده برابر با آنها را از این امکانات دارند.


نوشته پوران محمدی

[V E S T A]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




درک این مسئـله چنـدان سخـت نیـست :


بعضی از آقایان هنوز طرز درست نشستن رو یاد نگرفتن وقتـی خانمـی کنـار شما می نشــیند بـایـد و بـایـد جمـع بنشینید و این ربطی به ظاهر یک خانم ندارد. این یک شعور اجتماعی است

یاد بگیرین در هر سنی که هستین 15 ساله یا 80 ساله در کنار یک خانم جمع بنشینین فهم این مسئله واقعا سخت نیست! این جزوی از حقوق هر فردی هست اگر نمی توانیم اصول اولیه حضور در اجتماع (احترام به حقوق دیگران) را یاد بگیریم بهتر است هیچ وقت وارد اجتماع نشویم!

خانم و آقای مسافر! شمـا همـان کرایه ای رو پرداخت می کنید که مسـافر کناری شما پرداخت می کند پس مسافر کناری شما هم حق این رو دارد در محدوده خودش با ارامش روی صندلی بنشیند!

یاد بگیرین این مسائل رو به فرزندمان از سنین نوجوانی یاد دهیم برای ورود به اجتماع موظف هستی اداب معاشرت اجتماعی را یاد بگیری و طبق اداب اجتماعی رفتار کنی.

[V E S T A]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




● مسافـران را عـلاف کرایـه نکنیـد

این که در طول مسیر در افکارتان غرق شوید؛ مجذوب تماشای خیابان شوید یا گرم صحبت با نفر کناری، با موبایل یا آقای راننده چیز عجیبی نیست، اما سعی کنید بین این کارها کرایه تان را هم آماده کنید.


بسیاری از مسافران، دقیقا بعد از پیاده شدن دست می کنند ته جیبشان و هر چه اسکناس و پول خرد دارند، بیرون می آورند؛ این وسط چندتایی از آن پول خردها می ریزد روی زمین و مسافر هم بی توجه خم می شود تا سر حوصله آنها را از روی زمین جمع کند و وقتی خیالش راحت شد آن وقت بعد از کلی بالا و پایین کردن نوبت این می شود که کرایه اش را حساب کند.

مسافر بی خیال اصلا برایش مهم نیست که کلی وقت مسافران دیگر را گرفته و آنها را علاف خود کرده است.پس برای این که نه راننده تاکسی و نه دیگر مسافران فکر نکنند که شما یک مسافر تاکسی بی توجه و بی فکر هستید، حتما همیشه قبل از پیاده شدن کرایه را آماده کنید تا بعد از رسیدن به مقصد بلافاصله از تاکسی پیاده شوید و دیگران را معطل خود نکنید.


● پـول خـرد فرامـوش نشـود

یک اسکناس پنج یا ده هزار تومانی تقدیم راننده می کنی تا کرایه ای را که باید بدهی از سرت باز کنی! حالا نوبت راننده است دخلش را بگردد یا دست به دامان دیگر مسافران شود که اگر پول خرد دارند کرایه شان را بدهند تا بقیه پول مسافری که اسکناس درشت داده، جور شود. هر چند این مورد از جمله مواردی است که خیلی از راننده های تاکسی را عصبی می کند، اما در کل آنها نمی توانند چندان اعتراضی داشته باشند، چون با این جواب مسافر مواجه می شود که: وظیفه من جور کردن پول خرد نیست؛ این راننده تاکسی است که باید همیشه پول خرد داشته باشد.


گرچه این روزها با بالا رفتن نرخ رشد تورم، کم شدن ارزش پول و گران شدن چندباره کرایه ها، نرخ تاکسی ها به اسکانس های درشت نزدیک تر شده است، اما هنوز هم پول خرد یکی از مشکلاتی است که باعث مشاجره لفظی مسافر و راننده تاکسی می شود. اگر راننده خوش اخلاق باشد که سریع اسکناس را خرد می کند و اگر هم نباشد، چند تا غر اساسی می زند و آخرش چند تا اسکناس پاره لای اسکانس های ریزتر به شما می دهد تا به نوعی ادب شوید. پس سعی کنید قبل از سوار شدن به تاکسی، پول خود را خرد کنید، حتی اگر به قیمت خرید یک آدامس خرسی از دکه روزنامه فروشی باشد!


● میـزگـردهـای کارشنـاسـی ممنــوع!

همین که می نشینی روی صندلی با بهانه و بی بهانه سر صحبت را با راننده تاکسی باز می کنی، انگار چند سال است که با هم رفیق شفیق هستید، از زمین و زمان می بافی تا وقتی که به مقصد برسی! البته در این میان راننده های تاکسی هم پای ثابت هر بحثی هستند تا جایی که بعضی هایشان به مسافران زحمت نمی دهند و خودشان سر صحبت را باز می کنند.


این وسط مسافران دیگر هم مجبورند شنونده اجباری گفت وگوی کارشناسی جامع شما و راننده تاکسی باشند، اما خدا می داند که در دل چقدر شما را به خاطر این وقت نشناسی و بی توجهی به حقوق مسافران تاکسی سرزنش می کنند.


پس اگر می خواهید که انگ یک مسافر بی فرهنگ تاکسی به پیشانی تان نخورد، سعی کنید در طول مسیر کمتر درباره مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... با راننده یا دیگر مسافران صحبت کنید تا با این کار حواس راننده را هم پرت نکنید.


● تعصـب راننـده ها روی محکـم بستـن در

به نظر شما راننده های تاکسی روی کدام یک از اجزای ماشین شان بیشتر حساس هستند؟ به خودتان زحمت ندهید، چون این موضوع را از روی نوشته کوچکی که اکثر راننده ها آن را با ماژیک نوشته و روی شیشه جلوی خودرویشان چسبانده اند، به وضوح می توان فهمید: «لطفا در را آهسته ببندید!»
همه چیز را درست رعایت کرده اید، فکر می کنید حالا دیگر می توان به شما گفت یک مسافر تاکسی با فرهنگ، اما عجله نکنید فوت کوزه گری آخری را هنوز نگفته ایم.
همان نکته ای که اگر آن را رعایت نکنید، آن قدر روی اعصاب راننده تاکسی تاثیر منفی می گذارد که می تواند او را تا مرز جنون پیش ببرد و حسابی کفری اش کند.
موضوع نحوه بستن در تاکسی، چیزی نیست که بتوانید از کنار آن ساده بگذرید، محکم بستن در تاکسی در حد استفاده از الفاظ نادرست یا توهین به راننده تاکسی است! چون راننده های تاکسی روی این که مسافر موقع پیاده شدن در تاکسی را چطور ببندد، خیلی حساس هستند.



نوشته پوران محمدی

[Gilopa]

ممنون مطالب خیلی خوبیه که نیاز شدید به تکثیر داره . فرهنگ که امروز ایران به شدت محتاجشه بیشتر از هر دورانی ...
دورانی که در محیط مجازی به جای یاد گرفتن صرفا همه چیز در Fun و بیخیالش خوش باشیم خلاصه میشود و فرهنگ خیلی غریبانه در کنج دیار منتظر ندای ماست ...

[Captain_America]

سلام ، به نظر من مطلب مهمی بود ولی قبل از نشانه فرهنگ لازمه های شهروندی جامعه مدرن بودند ،
بی فرهنگی اونجاست که قشر تحصیلکرده و دارای تایتل دکتر و مهندس رو میبینید که صرفا به خاطر افغانستانی بودن یه شرکت کننده شو خوانندگی شروع به فحاشی و هتاکی میکنند.
بی فرهنگی اونجاست که (بعضی از) مدعیان حقوق بشر و برابری و آزادی های شهروندی گردهمایی بانوان روبنده پوش در مشهد رو بر نمیتابند.
بی فرهنگی اونجاست که به بهانه یک تاریخ جعلی مدعی برتری آریایی به خودشون اجازه توهین و برخورد نامناسب با بقیه اقوام و تمدن ها رو میدهند.
کلا بی فرهنگی خصوصا در قشر مدعی فرهنگ از آداب و رسوم و الزامات یه جامعه امروزی مثل نحوه استفاده از وسایل نقلیه عمومی فراتر رفته و به مرزهای عجیب و غریبی رسیده است.

[Public Enemy]

ممنون از تاپیک جالبتون



مسافری که از قضا آقا هم هست روی صندلی با خیالی آسوده نشسته است، اما فضایی بیشتر از آنچه حق یک نفر برای نشستن است، اشغال کرده، راننده تاکسی کمی جلوتر جلوی یک مسافر خانم می ایستد تا او را هم سوار کند، اما مسافر آقا به خودش زحمت یک جابه جا شدن جزئی را هم نمی دهد.

نتیجه این می شود که مسافر خانم مجبور می شود با هزار زحمت خودش را در اندک فضای باقی مانده جا دهد و در تمام طول راه هم خودش را مچاله کرده به در می چسباند تا جلوی هر گونه تماس فیزیکی را بگیرد.

برخی مسافران آقا بد نشستن و مراعات نکردن حریم ها را به جایی می رسانند که با اعتراض مسافر خانم مواجه می شوند، اما در این شرایط عکس العملی که از خود بروز می دهند هم جای حرف دارد. آنها به جای این که عذرخواهی کرده و خودشان را جمع و جور کنند، ترجیح می دهند از شیوه گرفتن دست پیش استفاده کرده و مسافر خانم را که معترض به رفتار آنهاست، متهم کنند.



در این باره یه موردی رو بد نیست براتون تعریف کنم. دانشگاه ما مسیرش جوری بود که معمولا باید تاکسی مخصوص به دانشگاه رو میگرفتی میرفتی دانشگاه. بنده هم آدمی هستم که وقتی سوار تاکسی میشم گوشه ای خودم رو جمع و جور کرده، سرم رو میبرم تو گوشیم و با کسی هم حرف نمیزنم. چند بار پیش اومد که بنده اولین نفر سوار تاکسی شده بودم و عقب نشسته بودم (یا یک خانمی زودتر اومده بود جلو نشسته بود) و دو تا خانم دیگه پیدا میشدند، خود خانم ها از من درخواست میکردن که من برم جلو تا اون سه تا خانم ها راحت کنار هم بشینن. به نظر بنده این رفتار خیلی رفتار عادی و محترمانه بود.
تا اینکه یه ترم تابستون شهر خودمون واحد گرفتم. منم سوار تاکسی به سمت دانشگاه شدم. تاکسی خالی بود و من اولین نفر سوار شدم و عقب نشستم. بعدش ۳ تا خانم دیگه اومدن یکی جلو نشست و دو تا خانم چاق هم عقب.! بنده به اون خانم جلویی گفتم اگر میشه لطف کنین بیاین جاهامونو عوض کنیم، روشو کرد اونور و واکنشی نشون نداد. بنده خداها اون دو تا خانم مجبور بودن شدیدا خودشون رو جمع و جور کنند بنده هم که حسابی خودم رو جمع و جور کرده بودم...
گذشت تا یه روز دیگه که بنده سوار اتوبوس شدم. توی اتوبوس سمت خانم ها فقط 7 یا 8 تا خانم بودند و یعنی دو ردیف کامل سمت خانم ها پر بود و بقیه صندلی ها خالی بود. ولی ۴ تا خانم روی صندلیهای سمت آقایون نشسته بودند. اتوبوس پر شده بود و برخی آقایون سرپا ایستاده بودند و هنوز سمت خانم ها نصف صندلیها پر نشده بود، ولی اون چهار تا خانم روی صندلیهای سمت آقایون نشسته بودند. یه خانم مسن از ته اتوبوس گفت: "خانم ها لطفا بلند شید بیاید سر جاتون بشینید تا آقایونی که سرپا ایستادن بتونن سرجاشون بشینن". دو تاشون بلند شدند ولی دو تای دیگه اصلا توجه نکردند. خانومه برای بار دوم گفت ولی باز اینا اصلا توجهی نکردند. یکم جو سنگین شده بود و همه داشتن اون دو تا خانوم رو نگاه میکردن. یکیشون پا شد و رفت دومی هم که دید بغل دستیش رفت، با یه عشوه ی خاصی بلند شد و گفت: "ای بابا یعنی باید پا بشم؟"
البته شاید بگین این یکی دو مورد اتفاقی هستش اما کمتر پیش اومده اینجا اگر خانمی بغل دستم تو تاکسی بشینه، خودش رو جمع کنه، یه جورایی شما رو مجبور میکنند که خیلی جمع و جور بشینی.
-------------------------------------------------------

این رفتارها به نظر من بیشتر به فرهنگ منطقه بستگی داره تا اینکه یه رفتار کلی در سطح جامعه باشه. شاید کاربر VESTA در محیطی زندگی میکنند که آقایون حقوق خانم ها رو در وسایل نقلیه ی عمومی زیرپا میزارن، بنده در محیطی بودم که هر دو طرف به هم احترام میزاشتن و اکنون در محیطی هستم که خانم ها حق آقایون رو زیر پا میزارن




یاد بگیرین در هر سنی که هستین 15 ساله یا 80 ساله در کنار یک خانم جمع بنشینین فهم این مسئله واقعا سخت نیست!


کاش از این جمع و جور نشستن سوء استفاده نکنند :n27:

[Ar@m]

فرهنگ استفاده از دارو
معضلی که اصلا بهش توجه نمیکنیم و قراره در آینده ی نزدیک ضربه های بزرگی ازش دریافت کنیم

7 آوریل (19 فروردین) : روز مبارزه با مقاومت های میکروبی
No action today, No cure tomorrow
اگر امروز چاره ای برای مقاومت های میکروبی نیاندیشیم فردا خیلی دیر خواهد بود

اهمیت این بحث در این حده که در سال 2013 پروفسور Davis به عنوان chief medical officer کشور انگلستان مقاومت های میکروبی رو معادل با تروریسم جهانی قرار داد.
در کشور ما هم پزشکان هم داروسازان و هم عموم مردم در اکثریت موارد استفاده ی درست از آنتی بیوتیک ها رو رعایت نمیکنن و حتی برای یک سرماخوردگی ساده سراغ داروهایی میرن که خط آخر درمان آلودگی های باکتریال هستن.
آنتی بیوتیک جنتامایسین سال 1967 وارد بازار شد و در سال 1979 سوش مقاوم به این دارو گزارش شد(12 سال).
آنتی بیوتیک وانکومایسین سال 1972 وارد بازار شد و در سال 1988 سوش مقاوم به این دارو گزارش شد (11 سال).
آنتی بیوتیک لووفلوکساسین سال 1996 وارد بازار شد و در همان سال سوش مقاوم به این دارو گزارش شد (1 سال).
آنتی بیوتیک لینزولید سال 2000 وارد بازار شد و در سال 2001 سوش مقاوم به این دارو گزارش شد (1 سال).

سرعت مقاومت به آنتی بیوتیک ها شدیدا داره بالا میره و به 1 سال رسیده اما سرعت تولید آنتی بیوتیک توسط کارخانه های داروسازی 10-15 سال هست. این اتفاق باعث شده حتی کارخانه های داروسازی سرمایه گذاری خودشون رو از تولید آنتی بیوتیک ها تغییر بدن به این علت که سود کافی رو از وارد کردن آنتی بیوتیک به بازار دریافت نمیکنن و روی داروهایی که ماندگاری بیشتر در بازار دارن و مشخصا از نظر هزینه به صرفه تر هستن سرمایه گذاری کنن و مشخصا نتیجه میشه مقاومت آنتی بیوتیکی بیشتر در برابر تولید آنتی بیوتیک جدید کمتر.
IDSA (انجمن بیماری های عفونی آمریکا ) اعلام کرده تا 5 سال آینده حداقل 10 آنتی بیوتیک جدید لازمه تا مرگ و میر ناشی از مقاومت دارویی افزایش پیدا نکنه و این آماری هست که برای کشور خودش اعلام کرده که مقاومت های دارویی بسیار کمتر از کشور ماست.

یه نظر به میزان مصرف و نوع آنتی بیوتیک مصرفی خودتون در سال بندازین تا متوجه اهمیت موضوع بشین.

[A.M.D.D.E.V.I.L]

البته همه فرهنگ دارن، از اولین قوم های شکارچی بشر تا آدم خوار های غار نشین.
به نظرم سوال بهتر این نیست که با فرهنگ بشیم یا نشیم، بلکه سوال درست تر این هست: فرهنگ بهتری داشته باشیم.
خب مشکل اینه که نمی تونیم دقیق بفهمیم که کدوم فرهنگ بهتر هست، کدوم اجزاء یک فرهنگ بهتر هستند؟ اینها سوالاتی هستن که به اندازه تاریخ عمر دارن.
به نظر شما فرهنگ توسط سوال پرسی یا دعوت به "با فرهنگ شدن" ایجاد میشه؟ یا اینکه نتیجه عوامل دیگه مثل محیط، جغرافی، منابع غذایی و ... هست؟
اگر فرهنگ میوۀ جغرافی یا شرایط هست، آیا محکوم به فرهنگ های موجود هستیم؟
اصولا همه چیز در حال تحول هست طی اندر کنش ها و کنش ها... اما آیا بشر هیچ موقع عنان جهت این اندر کنش ها رو در دست خواهد گرفت؟ یا همیشه بردۀ مستقیم جبر خواهیم بود؟

[V E S T A]

زل زدن به دیگران نوعی تعرض به دیگران محسوب می گردد. شما که نمی خواهید بی جهت دیگران را مرعوب خود سازید!!؟

از نگاه بیش از حد، خیره شدن و زل زدن به مردم (زن یا مرد) و یا چشم چرانی پرهیز کنید.

البته این سخن بدین معنی نیست که در هنگام صحبت کردن با کسی رو از او برگردانید، روبرگرداندن مخالف برقراری ارتباط چشمی و دور از ادب است.
خیره شدن هم با برقراری ارتباط چشمی تفاوت دارد. بنابراین ارتباط چشمی برقرار کنید ولی به کسی خیره نشوید.

زل زدن و مداومت در نگاه به دیگران گاه می تواند موجب خشونت های رفتاری شود و در برخی کشورها این عمل جرم محسوب می شود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[hamed29]

سلام
ممنون از بحث خوبی که شروع کردید.

دلم میخواد بحث رو ساختاری ادامه بدم. البته به رسم ادبیات غنی کشورمون و با مثال. البته امیدوارم در مثل مناقشه نشه :)

گفتم ساختاری چون ما نمیتونیم فردیت آدم ها رو تغییر بدیم اما قالبها خیلی خوب میتونن!
ما نمیتونیم ذات آدم ها رو عوض کنیم اما ساختارها میتونن کاری کنن که حتی سرکش ترین آدم ها هم در درون جامعه مثل سوزنهای ریز در یک میدان مغناطیسی قوی، رام و مطیع بشن.



رفتارهای آزاردهنده ای که گاهی شاهدشون هستیم فقط برآمده از باورها و یا به اصطلاح فرهنگ افراد نیست.

مثلا:
تبدیل شدن خیابانهای بعضی شهرها به پارکینگ، بی ملاحظه گی مردم در پارک ماشینشون در کنار خیابان نیست بلکه کمبود پارکینگ در شهر است.
در واقع اینجا عاملی که تعیین کننده رفتار مردم است باورها و فرهنگ فردی افراد نیست بلکه ساختار و معماری شهریـسیت.
یعنی اگه من نوعی به اصطلاح بافرهنگ هم باشم، بالاخره نمیتونم که ماشینم رو روی هوا پارک کنم!
منظورم اینه که نمیشه با وجود خیابانی باریک و پر رفت و آمد، انتظار داشته باشیم دیگران حتی برای کارهای کوتاه ماشینشون رو چند دقیقه پارک نکنن که مبادا ترافیک بشه.


یا برای نمونه ای دیگر:
چطور میشه از خودروی نُقلی مثل پراید توقع داشته باشیم که 3 نفر رو در ردیف عقب جا بده. 2 سرنشین برای ردیف عقب پراید کافیه :)

طبیعی هست وقتی خودرویی میتونه پذیرای 2 نفر انسان شریف به صورتی محترمانه باشه و حالا این 2 نفر بشن 3 نفر، خوب مشخصه که این وضعیت آزاردهنده خواهد بود.


و یا دستفروشهای مترو...
با وجود اینکه از یک طرف وضعیت تولید نامناسب و در عوض ایام بر وِقف مراد واردکننده ها(دلالهای باکلاس) هست
توقع* داشته باشیم که مردم از سر بیچارگی به سمت دستفروشی و ... نرن. خوب این توقع به جایی نیست.



پ.ن:

*) این انتظارات به همون اندازه بی معنی اند که کسی شیرجه بزنه توی آب و توقع داشته باشه خیش نشه!

2) این قبیل بحث ها بارها و بارها مطرح شدن و میشه گفت هیچ کدوم عاقبت بخیر نشدن
اصلا دلم نمیخواد این بحث هم مثل موارد مشابه، آلوده سیاست و خرافات شده و به بیراهه کشیده بشه ولی...

به هر حال ببخشید :(

[V E S T A]

آدمها دوست دارند که حس کنند بر آنها ارزش گذاشته می‌شود و اگر به دنبال راهی مطمئن هستید که به کسی نشان دهید هیچ ارزشی برای او قائل نیستید، دیر سر قرارتان با او برسید. می‌توانید ۲۰ دقیقه دیرتر با یک توضیح خوب و منطقی برسید اما بالاخره بهانه شما هر چه که باشد، فرد مقابل به این فکر خواهد کرد که چرا باید بیش از شما برای رابطه‌تان ارزش و احترام قائل باشد.



بخصوص در یک موقعیت کاری، در برخورد با مشتریان و رئیس، دیر رسیدن راهی بسیار عالی برای جدا کرن کارمندان توانا و ملاحظه‌کار و کارمندان بهانه‌گیر و بی‌توجه است.



نمیتوان منکر این شد که سروقت رسیدن در محل کار، قرارهای کاری و جلسات و حتی قرارها و دیدارهای دوستانه و خانوادگی و ...اهمیت زیادی برای افراد دارد و چیزی که در زمان دیر رسیدن به قرار در ذهن طرف مقابل باقی می ماند میزان ارزش و احترامی است که برای او و وقت او قائل هستید.

[hamed29]

کمتر کسی پیدا میشه که با مقتضیات روابط انسانی و زندگی در جامعه آشنا نباشه. مسئله این نیست که چرا کسی این موارد رو نمیدونه و حالا ما باید بهش یاد بدیم. مسئله این است که ما به چیزی که میدونیم عمل نمیکنیم.

مثلا همه ما میدونیم تمسخر و دست انداختن دیگران به بهانه شوخی و ایجاد صمیمیت اشتباهه ولی یه نگاه به جامعه اطرافمون میگه که حتی افراد تحصیلکرده و شاخص جامعه هم دقیقا مثل بقیه رفتار میکنند؛ فقط کمی باکلاس تر!


خلاصه کسی که خودش رو بخواب زده نمیشه بیدار کرد.

[تانکر]

در مورد فرهنگ آزادی.

تو محل ما هر روز و صبح و شب یه سری بی خانواده از جنوب شهر و روستاهای اطراف با لباس های زننده اقدام به ترافیک و سوار شدن به ماشین ها میکنن و به مکان های نامعلومی برای دادن منتقل میشن :n02: یعنی رسما ریدن تو محل ما با این آزادیشون.
یه سری هم به درجات فوق مدرن رسیدن و بدون پول سوار میشن. یعنی داری با خانواده و بچه و نوجون و ....... رد میشی یهو یه صحنه ناجور وسط خیابون می بینی. این آزادیه یا تخریب و سلب آسایش ما؟

این ج*ده بازی ها هیچ ربطی به آزادی نداره اما آیکیو بعضی ها در حدی نیست که این میزان از منطق رو درک کنه. احتمالا هم یکی از همون قوم هایی هستند که فهم خیلی بالایی دارن. اگه دست من باشه آزادی موجودی به اسم انسان رو به پایین ترین درجه از مخلوقات دیگه میرسونم. چون هرچی مشکله تو دنیا از دست همین موجود بی منطق و سرکشه.

[hosseinf722]

بعضی از افراد ظرفیت آزاد بودن رو ندارن و از آزادی ای که در اختیارشون قرار گرفته سو استفاده می کنن. این سو استفاده از آزادی به غیر از محیط واقعی در فضای مجازی هم بسیار دیده می شه مثلا کاربرانی که قوانین رو رعایت نمی کنند و مثل پست بالا از الفاظ و کلماتی استفاده می کنن که در شان بقیه کاربرا نیست.



مورد دیگه این که بعضی ها یاد گرفتن به بقیه برچسب بزنن و یه مورد جزئی رو به همه تعمیم بدن. مثلا میگن از فلان شهری ها دختر نگیرین که فلان صفت رو دارن، یا میگن مردم فلان شهر همه شون فلانن یا میگن مردم پایین شهر فلان کار رو میکنن یا میگن روستایی ها فلانن و.... که کار درستی نیست و نباید حکم کلی داد.

[Captain_America]

بعضی از افراد ظرفیت آزاد بودن رو ندارن و از آزادی ای که در اختیارشون قرار گرفته سو استفاده می کنن. این سو استفاده از آزادی به غیر از محیط واقعی در فضای مجازی هم بسیار دیده می شه مثلا کاربرانی که قوانین رو رعایت نمی کنند و مثل پست بالا از الفاظ و کلماتی استفاده می کنن که در شان بقیه کاربرا نیست.



مورد دیگه این که بعضی ها یاد گرفتن به بقیه برچسب بزنن و یه مورد جزئی رو به همه تعمیم بدن. مثلا میگن از فلان شهری ها دختر نگیرین که فلان صفت رو دارن، یا میگن مردم فلان شهر همه شون فلانن یا میگن مردم پایین شهر فلان کار رو میکنن یا میگن روستایی ها فلانن و.... که کار درستی نیست و نباید حکم کلی داد.
در خصوص پاراگراف اول همه افراد بشر لیاقت آزادی رو در تمام ابعاد اون دارند این گفته شما مال افرادی هست که به زورگوئی خو کردند یا تمایل دارند سلایق خودشون رو به عنوان خطوط قرمز ظرفیت های آزادی دیگران قرار بدهند . (اینکه یه شخصی از قانونی تخطی کنه ربطی به ظرفیت آزادی نداره)

[V E S T A]

..

در هر شهر و در هر محله شهری که زندگی کنیم، سبک و طرز صحبت کردن ما نشان دهنده فرهنگ و شخصیت ماست.
من موافق اینم که ارتباطات مجردی و دوستانه باید از ارتباطات خانوادگی و یا جمعی که کودک یا نوجوان زیر 18 سال داره جدا باشه .

همچنین موافق این هستم که یک نوجوان از سن 13-14 سالگی با بعضی مسائل به تدریج آشنا بشه و آموزش ببینه.یک نوجوان 15تا 18 ساله مطمئننا با یک کودک تفاوت هایی پیدا کرده و بهتر هست نسبت به تفاوت هایی که اون رو از یک کودک متمایز کرده آگاهی پیدا کنه و آموزش ببینه. و بتونه تو موقعیت های مختلف خودش عاقلانه تصمیم بگیره یا عکس العمل نشون بده.

ولی به نظر من اینکه بر اساس پوشش و ارتباط مردم تو ذهن خودمون داستان ببافیم و برمبنای خیالات و داستان های ذهنیمون به افراد تهمت بزنیم و توهین کنیم این فقط معرف اینکه ما هنوز با یکسری از اصول و فرهنگ اجتماعی فاصله داریم.

فرضا اگر شخصی بنا به خواست خودش با کسی ارتباط دلخواه خودش را داشته باشد این به ما مربوط نمیشود. و ما هم اجازه نداریم مردم رو زیرنظر بگیریم یادمان باشد نگاه بی مورد، زل زدن و خیره شدن به افراد و روابطشون خودش یک نوع بی فرهنگیست . چه برسه به اینکه با الفاظ رکیک و زننده تو ذهن خودمان خیالات و داستان هایی رو درباره مردم پرورش دهیم و به مردم الفاظ زشت و ناروا رو نسبت بدیم
این عکس صرفا جهت توضیح این مسئله (نگاه نکردن، زل نزدن و توجه نکردن به روابط شخصی دیگران)گذاشته شده و هیچ گونه تعبیر و تحلیل دیگری ندارد! :


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[V E S T A]

در مورد فرهنگ آزادی.

تو محل ما هر روز و صبح و شب یه سری بی خانواده از جنوب شهر و روستاهای اطراف با لباس های زننده اقدام به ترافیک و سوار شدن به ماشین ها میکنن و به مکان های نامعلومی برای دادن منتقل میشن :n02: یعنی رسما ریدن تو محل ما با این آزادیشون.
یه سری هم به درجات فوق مدرن رسیدن و بدون پول سوار میشن. یعنی داری با خانواده و بچه و نوجون و ....... رد میشی یهو یه صحنه ناجور وسط خیابون می بینی. این آزادیه یا تخریب و سلب آسایش ما؟

این ج*ده بازی ها هیچ ربطی به آزادی نداره اما آیکیو بعضی ها در حدی نیست که این میزان از منطق رو درک کنه. احتمالا هم یکی از همون قوم هایی هستند که فهم خیلی بالایی دارن. اگه دست من باشه آزادی موجودی به اسم انسان رو به پایین ترین درجه از مخلوقات دیگه میرسونم. چون هرچی مشکله تو دنیا از دست همین موجود بی منطق و سرکشه.


تئــوری تــوطئــه ! | Conspiracy theory ( تـوهــم توطئــه ! ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
به علت محدودیت تعداد کاراکتر مجبور شم توی دو پست نقل قول کنم.

[Reza Azimy_RW]

یه سری هم به درجات فوق مدرن رسیدن و بدون پول سوار میشن.تخریب و سلب آسایش ما؟
آسایشت واسه چی بهم میریزه ؟ چون اون میتونه سوار کنه و تو نمیتونی ؟ یا هر جور تو خوشهالی ملت هم باید همونجوری به سازت برقسن ؟!

[havzhini]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




درک این مسئـله چنـدان سخـت نیـست :


بعضی از آقایان هنوز طرز درست نشستن رو یاد نگرفتن وقتـی خانمـی کنـار شما می نشــیند بـایـد و بـایـد جمـع بنشینید و این ربطی به ظاهر یک خانم ندارد. این یک شعور اجتماعی است

یاد بگیرین در هر سنی که هستین 15 ساله یا 80 ساله در کنار یک خانم جمع بنشینین فهم این مسئله واقعا سخت نیست! این جزوی از حقوق هر فردی هست اگر نمی توانیم اصول اولیه حضور در اجتماع (احترام به حقوق دیگران) را یاد بگیریم بهتر است هیچ وقت وارد اجتماع نشویم!

خانم و آقای مسافر! شمـا همـان کرایه ای رو پرداخت می کنید که مسـافر کناری شما پرداخت می کند پس مسافر کناری شما هم حق این رو دارد در محدوده خودش با ارامش روی صندلی بنشیند!

یاد بگیرین این مسائل رو به فرزندمان از سنین نوجوانی یاد دهیم برای ورود به اجتماع موظف هستی اداب معاشرت اجتماعی را یاد بگیری و طبق اداب اجتماعی رفتار کنی.


وقتـی خانمـی کنـار شما می نشــیند بـایـد و بـایـد جمـع بنشینید

شاید باید یک فرهنگ درخصوص راضی بودن به حق خود هم جا بیفته


اینکه ما انتظار داریم چون من یک خانمم پس اقای کناری من باید نصف بدنشو در زوایای مختلف از ماشین بکنه بیرون (در حالی که منه خانم کلا 45کیلو وزن دارم اقای بیچاره 2متر قد 100کیلو وزن) و خودشو قطع نخاع کنه خودش نیاز به یه فرهنگ سازی داره.

[تانکر]

آسایشت واسه چی بهم میریزه ؟


چون نمیخوام تو منطقه ما انحرافات اخلاقی باشه. اینجا خانواده و بچه رد میشه دیدن این صحنه ها خوشایند نیست.


چون اون میتونه سوار کنه و تو نمیتونی ؟

هنوز به این درجه از بدبختی نرسیدم زن خیابونی سوار کنم :n21:


یا هر جور تو خوشهالی ملت هم باید همونجوری به سازت برقسن ؟!

ملت کیه؟ من در مورد یه سری بی خانواده ناهنجار صحبت میکنم نه ملت.

=====




فرضا اگر شخصی بنا به خواست خودش با کسی ارتباط دلخواه خودش را داشته باشد این به ما مربوط نمیشود. و ما هم اجازه نداریم مردم رو زیرنظر بگیریم یادمان باشد نگاه بی مورد، زل زدن و خیره شدن به افراد و روابطشون خودش یک نوع بی فرهنگیست . چه برسه به اینکه با الفاظ رکیک و زننده تو ذهن خودمان خیالات و داستان هایی رو درباره مردم پرورش دهیم و به مردم الفاظ زشت و ناروا رو نسبت بدیم
این عکس صرفا جهت توضیح این مسئله (نگاه نکردن، زل نزدن و توجه نکردن به روابط شخصی دیگران)گذاشته شده و هیچ گونه تعبیر و تحلیل دیگری ندارد! :


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




خودت تاپیک زدی که تو جامعه چیکار کنیم و چیکار نکنیم تا حقوق دیگران رو رعایت کنیم و با فرهنگ باشیم بعد میگی رفتار ما تو جامعه به کسی ربطی نداره. درضمن اوباما بی فرهنگی کرده که اون حرکت رو جلوی چشم همکاراش انجام داده بندگان خدا رو مجبور کرده به در و دیوار نگاه کنن!! تازه اون معاون آخریش داره زیر چشمی نگاه میکنه :n02:


در خصوص پاراگراف اول همه افراد بشر لیاقت آزادی رو در تمام ابعاد اون دارند این گفته شما مال افرادی هست که به زورگوئی خو کردند یا تمایل دارند سلایق خودشون رو به عنوان خطوط قرمز ظرفیت های آزادی دیگران قرار بدهند . (اینکه یه شخصی از قانونی تخطی کنه ربطی به ظرفیت آزادی نداره)

همه افراد بشر لیاقت آزادی در تمام ابعاد رو دارن؟ آمریکا به عنوان آزادترین کشور جهان بیشترین تعداد زندانی در دنیا رو داره. پس چرا به این زندانی ها آزادی نمیده؟ اگه جوابت این هست که این افراد از قانون تخطی کردن خوب قانون رو کی نوشته؟ بالاخره قانون نویس ها هم با سلیقه خودشون قانون می نویسن و ایران هم قوانین خاص خودش رو داره اگه شما با قوانین ایران موافق نیستی و میخواهی قوانین خودت رو اجرا کنی (مثل اون زندانی های توی آمریکا) یعنی اینکه میخواهی سلیقه خودت رو بکار بگیری و آزادی یه سری دیگه رو سلب کنی.

[Reza Azimy_RW]

تازه اون معاون آخریش داره زیر چشمی نگاه میکنه :n02:
فک نکنم شعور جنسیشون در حد شما پایین باشه که با یه نگا زیر چشمی ارضا بشن (امسال شما که با دیدن یه تار موی زن هم به گناه و اقتضاح کشیده میشن) در ضمن اگه میخاست مستقیم هم نگاه میکرد اصلا هم کسی به فکرش چیزای بی شرمانه ای که به فکر شما رسید نمیرسه .

چون نمیخوام تو منطقه ما انحرافات اخلاقی باشه.

اونوقت از انحراف اخلاقی هم حرف میزنید کلا شما خودت یه غده انحرافی هستی تو جامعه

[تانکر]

فک نکنم شعور جنسیشون در حد شما پایین باشه که با یه نگا زیر چشمی ارضا بشن. در ضمن اگه میخاست مستقیم هم نگاه میکرد اصلا هم کسی به فکرش چیزای بی شرمانه ای که به فکر شما رسید نمیرسه .



بله شما هم انقدر شعورت بالاست که متوجه نشدی اونجارو دارم شوخی میکنم! :n15:

[Public Enemy]

چند روز پیش در ترمینال مسافربری اتوبوس ها بودم. تصمیم گرفتم تا زمان رسیدن اتوبوس بر روی یک صندلی بنشینم. صندلی های پایانه اکثرا چهار نفره بودند. جای مناسبی در کنار آقایی که در صندلی اول نشسته بودند پیدا کردم و بنده در آن طرف یعنی صندلی چهارم نشستم. حدود 20 دقیقه بعد ۳ تا خانم مسافر با کلی اساس و وسیله و با غرغر زیاد از جلوی بنده رد شدند و توجه بنده رو جلب کردند. تقریبا ۵ دقیقه بعد آن سه تا خانم مسیر رو برگشتند و رو به روی بنده ایستادند. یکی از آن سه تا خانم به دوستش گفت: "وسایل رو بزار زمین و بشین رو صندلی!" من خودم رو کمی جمع و جور کردم که دو نفر از آنها راحت بنشینن، ظاهرا یکی از آنها رفته بود تنقلات بخره. حال شما حساب کنید ۵ نفر آدم، که ۳ نفر هم خانم هستند چطور میخوان روی صندلی برای ۴ نفر بنشینند. یکی از خانم ها نشسته بود و نفر دوم ایستاده انگار منتظر چیزی بود! احتمالا منتظر بود ما دو تا آقا بلند شیم تا راحت بنشیند! من پنج دقیقه ای منتظر ماندم تا شاید خودشان بروند، اما نرفتند. با یک لبحندی تلخ از جایم بلند شدم و ۵ متر آن طرف تر یک صندلی ۴ نفره ی کاملا خالی وجود داشت و آنجا نشستم!

چیزی که برای بنده جای سوال داشت این بود که این ۳ تا خانم پیش خودشان چه فکری کردند که صندلی ۴ نفره ی خالی را رها کرده اند و قصد داشتند ۳ نفری در کنار دو نفر مرد در صندلی ۴ نفره بنشینند و احتمالا انتظار داشتند که ما هم بلند شویم!!! گاها شدت احترام به حدی بالا میرود که انتظارات بیش از حد پیش می آید

[pcforlife]

رفتار درست در وسایل نقلیه عمومی (چیزی که بیشتر صحبتش شده در این تاپیک) مشخصا ربطی به جنسیت نداره یا حتی راننده و مسافری نداره.
حتی اگه سه تا آقا و یا سه تا خانم هم تو تاکسی کنار هم بشینن، باید حواسشون باشه که هم خودشون و هم بغل دستیشون تحت فشار نباشه و اذیت نشه. راننده نباید صندلیش رو تا ته عقب کشیده باشه که سر از روده مسافر پشتی در بیاره. مسافر نباید با زانو یا پاش روی کنسول ماشین فشار وارد کنه و...
.
سوای این موضوع گاهی اوقات ما به خودمون هم احترام نمی گذاریم و بعدش شاکی میشیم که چرا بهمون احترام گذاشته نمیشه. در رفت و آمد های عجیبه که حتی غیر از پیک شلوغی خیابان ها، باز مردم عجله دارند. انگار همیشه باید عجله داشته باشند.
در صورتی که وقتی فرد از لحاظ زمانی عجله ای نداره، باید به کیفیت استفادش از وسایل نقلیه توجه کنه. وقتی داریم سوار تاکسی یا اتومبیل مسافر کشی میشیم، میتونیم صبر کنیم تا روی صندلی کنار راننده بشینیم یا سوار صندلی عقب اتومبیلی غیر از پراید بشیم. سوار صندلی های تاشوی ون ها که برای جذب مسافر بیشتر تعبیه شده نشیم. هنگام استفاده از BRT و اتوبوس، سوار اتوبوسی بشیم که صندلی خالی داشته باشه و یا خلوت تر باشه. در مترو سوار واگن هایی نشیم که مقابل درب خروج و ورود مترو هستند، چون همه دنبال این هستند که زودتر وارد مترو و یا از آن خارج شوند.
خیلی از موارد هستند که در اختیار ما هستند و هر کس میتونه به خاطر شخص خودش، اون فرهنگ مناسب رو داشته باشه.
.
بماند که قطعا مواردی هم هستند که در کنترل آدم نیستند. کسانی که با گونی پر! و یا چمدان در مترو جای چند نفر رو گرفته اند یا کسانی که روی زمین نشسته اند بی توجه به اینکه ممکنه ایستاده ها در تکان های مترو تصادفا بهشون آسیب بزنند. دستفروش ها و گداهای مترو، گروه های موزیک BRT، مسافران تاکسی که بار حجیم همراهشونه، راننده های سیگاری و مسافرین حراف و...

[Masoud-2014]

...............................

[Masoud-2014]

سلام دقت کردین وقتی وارد پارک ها میشین همون اول نوشته به پارک بدون دخانیات وارد میشوید بعد با خودت میگی آخ جون بدون دخانیات ...
میری رو یه صندلی میشینی ناگهان متوجه میشی از چند جناح مختلف امواج دخانیات! بصورت ضربدری دقیقا جلو فیس شما همدیگر و قطع میکنن و در واقع به نقطه تعادل میرسن و جالب اینکه طرف دیگه ای هم نمیرن و کسی هم که این امواج و ساطع میکنه عین خیالشم نیست و حتما با خودش میگه به به چه امواج مثبتی ... استفاده کنید استفاده کنید
نه تنها پارک بدون دخانیات ، همه جا ... دو دقیقه میری یه جا وایستی دوباره سرو کله این امواج پیدا میشه و ساطع کننده ای دیگر
تو فضاهای بسته !!!!!

[hamid3369]

من از مردم ایران انتظار هیچ کاری ندارم که حالا با فرهنگی یکیش باشه ..من حاضرم فرهنگ اروپایی رو تقلید کنم تا اینکه مثل این جماعت باشم :n01::n01: این یک حقیقت هست

[J@viD]

چند روز پیش در ترمینال مسافربری اتوبوس ها بودم. تصمیم گرفتم تا زمان رسیدن اتوبوس بر روی یک صندلی بنشینم. صندلی های پایانه اکثرا چهار نفره بودند. جای مناسبی در کنار آقایی که در صندلی اول نشسته بودند پیدا کردم و بنده در آن طرف یعنی صندلی چهارم نشستم. حدود 20 دقیقه بعد ۳ تا خانم مسافر با کلی اساس و وسیله و با غرغر زیاد از جلوی بنده رد شدند و توجه بنده رو جلب کردند. تقریبا ۵ دقیقه بعد آن سه تا خانم مسیر رو برگشتند و رو به روی بنده ایستادند. یکی از آن سه تا خانم به دوستش گفت: "وسایل رو بزار زمین و بشین رو صندلی!" من خودم رو کمی جمع و جور کردم که دو نفر از آنها راحت بنشینن، ظاهرا یکی از آنها رفته بود تنقلات بخره. حال شما حساب کنید ۵ نفر آدم، که ۳ نفر هم خانم هستند چطور میخوان روی صندلی برای ۴ نفر بنشینند. یکی از خانم ها نشسته بود و نفر دوم ایستاده انگار منتظر چیزی بود! احتمالا منتظر بود ما دو تا آقا بلند شیم تا راحت بنشیند! من پنج دقیقه ای منتظر ماندم تا شاید خودشان بروند، اما نرفتند. با یک لبحندی تلخ از جایم بلند شدم و ۵ متر آن طرف تر یک صندلی ۴ نفره ی کاملا خالی وجود داشت و آنجا نشستم!

چیزی که برای بنده جای سوال داشت این بود که این ۳ تا خانم پیش خودشان چه فکری کردند که صندلی ۴ نفره ی خالی را رها کرده اند و قصد داشتند ۳ نفری در کنار دو نفر مرد در صندلی ۴ نفره بنشینند و احتمالا انتظار داشتند که ما هم بلند شویم!!! گاها شدت احترام به حدی بالا میرود که انتظارات بیش از حد پیش می آید


به نکته خیلی خوبی اشاره کردی.انگار به صورت پیشفرض اگر جوون باشی و مرد باشی حتما باید جاتو بدی.اینکه بعضیا انسانیت به خرج میدن و اینکارو انجام میدن به این معنی نیست که همه وظیفشونه اینکار.من خودم غیر از پیر مردها پیرزن ها یا آدمهایی که خودم تشخیص بدم طرف فوری احتیاح داره بشینه جامو به هیچکس نمیدم.الان تو مترو شما نگاه کن بعضی از خانمها میان واگن آقایون فقط برای اینکه یه آقا بلند بشه که بشینن همگی دیدیم خیلی این اتفاق میفته و اتفاقا آقایون همکاری میکنن.حالا از اونور شما به اشتباه یا اجبار سوار واگن خانمها بشو.با چشمای خودم دیدم تا طرفو بیرون نکردن ولش نکردن.لطف مکرر تبدیل به وظیفه میشه همینه.یا این آخوندای گردن کلفت قشنگ تو چشماشون میتونی ببینی توقع دارن پیشفرض جا بهشون تعارف کنن بشینن.


من از مردم ایران انتظار هیچ کاری ندارم که حالا با فرهنگی یکیش باشه ..من حاضرم فرهنگ اروپایی رو تقلید کنم تا اینکه مثل این جماعت باشم :n01::n01: این یک حقیقت هست

انسان در همه جای دنیا اگر آموزش درست ببینه میتونه با فرهنگ باشه.به نظرم من اصلا اینجوری نیست که از بدو تولد ایرانی بهتره یا اروپایی بهتره.اول از همه باید سیستم سالم باشه بعد افراد جامعه آموزش درست ببینن تا به قول شما با فرهنگ بشن.

[Nocturne]

رفتار درست در وسایل نقلیه عمومی (چیزی که بیشتر صحبتش شده در این تاپیک) مشخصا ربطی به جنسیت نداره یا حتی راننده و مسافری نداره.
حتی اگه سه تا آقا و یا سه تا خانم هم تو تاکسی کنار هم بشینن، باید حواسشون باشه که هم خودشون و هم بغل دستیشون تحت فشار نباشه و اذیت نشه. راننده نباید صندلیش رو تا ته عقب کشیده باشه که سر از روده مسافر پشتی در بیاره. مسافر نباید با زانو یا پاش روی کنسول ماشین فشار وارد کنه و...
.
سوای این موضوع گاهی اوقات ما به خودمون هم احترام نمی گذاریم و بعدش شاکی میشیم که چرا بهمون احترام گذاشته نمیشه. در رفت و آمد های عجیبه که حتی غیر از پیک شلوغی خیابان ها، باز مردم عجله دارند. انگار همیشه باید عجله داشته باشند.
در صورتی که وقتی فرد از لحاظ زمانی عجله ای نداره، باید به کیفیت استفادش از وسایل نقلیه توجه کنه. وقتی داریم سوار تاکسی یا اتومبیل مسافر کشی میشیم، میتونیم صبر کنیم تا روی صندلی کنار راننده بشینیم یا سوار صندلی عقب اتومبیلی غیر از پراید بشیم. سوار صندلی های تاشوی ون ها که برای جذب مسافر بیشتر تعبیه شده نشیم. هنگام استفاده از BRT و اتوبوس، سوار اتوبوسی بشیم که صندلی خالی داشته باشه و یا خلوت تر باشه. در مترو سوار واگن هایی نشیم که مقابل درب خروج و ورود مترو هستند، چون همه دنبال این هستند که زودتر وارد مترو و یا از آن خارج شوند.
خیلی از موارد هستند که در اختیار ما هستند و هر کس میتونه به خاطر شخص خودش، اون فرهنگ مناسب رو داشته باشه.
.
بماند که قطعا مواردی هم هستند که در کنترل آدم نیستند. کسانی که با گونی پر! و یا چمدان در مترو جای چند نفر رو گرفته اند یا کسانی که روی زمین نشسته اند بی توجه به اینکه ممکنه ایستاده ها در تکان های مترو تصادفا بهشون آسیب بزنند. دستفروش ها و گداهای مترو، گروه های موزیک BRT، مسافران تاکسی که بار حجیم همراهشونه، راننده های سیگاری و مسافرین حراف و...

دقیقا همینطوره و فقط مرتبط با جنسیت نیست. مثلا در مورد نشستن، من بارها پیش اومده که در صندلی عقب تاکسی نشستم و مرد کناریم به طرز چندش آوری تا آخرین حد ممکن پاهاش رو باز کرده
درجه فقدان شعور به حدی است که گاهی وقتی تو با پات میخوای پاش رو کنار بزنی و به نوعی میخوای بهش بفهمونی که باید جمع بشینه کمترین واکنشی نشون نمیده. پاش مثل فنر برمیگرده به جای قبلی..

[Ehsnan]

خواهشا اگر وسایل نقلیه عمومی سوار میشید عطر و ادکلن نزنید..تجاوز به حقوق دیگرانه...امروز تاکسی سوار شده بودم یه خانمی چنان عطر قوی و زننده ای زده بود که آسمم گرفت و اسپری همراهم نبود نزدیک بود خفه بشم سریع به تاکسی گفتم بغل یه داروخانه وایساد اسپری سالبوتامول خریدم..آسم انسان به بوی عرق حساس نیست چون بوی عرق طبیعیه و از بدن انسان میاد ولی بوی عطر تو تاکسی و اتوبوس و مترو برای بعضیها مصداق سیگار کشیدنه

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام
به دیگران زُل نزنید .
میتونه باعث دعوا بین خودتون با دیگران بشه یا دعوا بین دیگران و مشکلات دیکه

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام

وقتی میرید درِ خانه یا آپارتمانِ مردم , در جایی بایستید که وقتی در رو باز میکنند داخل خانه یا آپارتمان رو نبینید .
اگر امکانش نیست پس وقتی در رو باز کردند فقط یک لحظه به فردی که در رو باز کرده نگاه کنین بعدش زمین رو نگاه کنین و باهش صحبت کنین
حتی اگر همجنس شماست و این حرفها رو ندارید با همدیگه , باز هم فقط به خودش نگاه کنید , داخل خانه رو نگاه نکنید
==============================
اگر از جائی رد شدین که در یک حیاط یا یک آپارتمان باز هست , شرم و حیا و ادب و اخلاق و جوانمردی و رو رعایت کنین و توی خانه رو نگاه نکنید . سرتون رو بندازین پایین و رد بشید یا سمتِ دیگر رو نگاه کنین .
=============================
اگر واحد شما طوری هست که با باز شدنِ در , قسمتِ زیادی از داخل واحد پیداست پس بهتره با یک پرده یا پارتیشن واحدتون رو از چشمهای آدمهای کم شرم و حیا یا بی شرم و حیا یا بی ملاحظه یا فضول فضول حفظ کنین .
==============================
در راه پله ها و پارکینگ و در خیابان زُل نزنید به چیزهایی که دستِ همسایگانتون و مردم هست . مثلاً اگر کیسه نایلون در دست دارند زل نزنید بهش .
خودتون هم از میخواین از این چشمها در امان باشید از کیسه های غیر شفاف استفاده کنید تا هر چقدر دوست دارند زل بزنند و زل بزنند .

[Masoud-2014]

سلام
به دیگران زُل نزنید .
میتونه باعث دعوا بین خودتون با دیگران بشه یا دعوا بین دیگران و مشکلات دیکه

سلام ...

البته بعضی وقتا زل زدن ممکنه باعث دوستی ها و مودت ها و شروع یک حس خوب باشه که بستگی داره اون دیگران کی باشه :n33:

[V E S T A]

فضـول نبــاشیــم


خیلی از سوالات از نظر ما ممکن است عادی باشند یعنی از بس از ما پرسیدن یا از دیگران پرسیدیم فکر میکنیم جزوی از حال و احوال پرسی های عادی و روزمره هستن در حالی که عادی نیست و سرک کشیدن در امور شخصی دیگران است و با مفهوم حال و احوال پرسی و جویای حال شدن فرق داره مثل:

درس میخونی یا کار میکنی ؟ چه کار میکنی ؟ چرا این رشته رو می خونی ؟ چقدر حقوق میگیری ؟ چرا ازدواج کردی ؟ چرا ازدواج نکردی ؟ چرا بچه دار نمیشی ؟ از همسرت راضی هستی ؟
نمراتت چند شد ؟ چرا موهاتو رنگ کردی ؟ چرا موهاتو رنگ نکردی ؟ چرا این لباس رو پوشیدی ؟ چرا این لباس رو نپوشیدی؟ چرا لاغر نمیکنی ؟ چرا چاق نمیشی؟ و ...

مصادیق فضولی فقط شامل سوال پرسیدن نیست گاهی سراغ یافتن و پی بردن به مسائلی میریم و علاقه داریم ازش اطلاع پیدا کنیم که مربوط به زندگی شخصی دیگران است .


بیااایییم به زندگی خود و مسائل مربوط به خود سرگرم باشیم .

[V E S T A]

ادم ها همیشه محتاج به نصیحت و بیدار کردن ما نیستن اجازه بدین ادم ها برای دریافت نصایح شما ازتون درخواست داشته باشن.

اصلا خوشایند و جذاب نیست که کسی تبدیل بشه به ادمی که مدام درحال هدایت دیگران یا نصیحت کردن دیگران یا نشان دادن مسیر درست و اشتباه به دیگران باشه.

اجازه بدین بعضی چیزا تجربه بشه، خیلی از تجربیات هستن که فقط برای خود افرادی که تجربه کردن ارزشمنده و ممکنه تجربیات شخصی ما برای سایرین ارزشی نداشته باشه یا چیزی که در نظر ما خوب و درست است برای دیگری درست و خوب نباشه.

[V E S T A]

خواهشن حمام بروید یا اگر حمام 5 دقیقه ای سخت است و زیاد عرق میکنید لباس امروز رو فردا و پس فردا و تا اخر هفته و حتی اخر ماه نپوشید!

بوی ادکلن و عطر مشهد و گلاب و .. بوی نامطبوع بدن رو بدتر میکنه و روش حل مسئله نیست!

لباس کاموایی و بافتی و کلفت که برای زمستون میپوشیم هم بوی نامطبوع میگیره (فکر نکنیم چون کلفته سالها بعد بوی نامطبوع بدن به سطحش منتقل میشه!!) اینا رو هم باید بشوریم نه اینکه بذاریم اخر زمستون یه دفعه ای برای سال بعد شسته شن.

و در آخر دیگه وقتی انقدر بوی نامطبوع میدیم با باز شدن پنجره و درب مخالفت نکنیم! مردم به اکسیژن نیاز دارن برای تنفس ، وقتی کسی وارد اتاقمون نمیشه یا ازمون فاصله میگیره یا بینیش رو گرفته حتما نکته مشکوکی در ما وجود داره، به نشانه ها توجه کنید این ها نشانه هاییست برای اهل تفکر ! ...:n27:

تو اجتماع بودن(حتی یک جمع دونفره) آداب داره وقتی نمی تونیم با اداب تو اجتماع بودن کنار بیایم دلیلی نداره وارد اجتماع بشیم .

[J@viD]

خواهشن حمام بروید یا اگر حمام 5 دقیقه ای سخت است و زیاد عرق میکنید لباس امروز رو فردا و پس فردا و تا اخر هفته و حتی اخر ماه نپوشید!

بوی ادکلن و عطر مشهد و گلاب و .. بوی نامطبوع بدن رو بدتر میکنه و روش حل مسئله نیست!

لباس کاموایی و بافتی و کلفت که برای زمستون میپوشیم هم بوی نامطبوع میگیره (فکر نکنیم چون کلفته سالها بعد بوی نامطبوع بدن به سطحش منتقل میشه!!) اینا رو هم باید بشوریم نه اینکه بذاریم اخر زمستون یه دفعه ای برای سال بعد شسته شن.

و در آخر دیگه وقتی انقدر بوی نامطبوع میدیم با باز شدن پنجره و درب مخالفت نکنیم! مردم به اکسیژن نیاز دارن برای تنفس ، وقتی کسی وارد اتاقمون نمیشه یا ازمون فاصله میگیره یا بینیش رو گرفته حتما نکته مشکوکی در ما وجود داره، به نشانه ها توجه کنید این ها نشانه هاییست برای اهل تفکر ! ...:n27:

تو اجتماع بودن(حتی یک جمع دونفره) آداب داره وقتی نمی تونیم با اداب تو اجتماع بودن کنار بیایم دلیلی نداره وارد اجتماع بشیم .


سره همین قضیه تابستونا مترو کلا غیر قابل تحمل مشه.

[hamid3369]

این مسئله رو از دیدگاه علوم اجتماعی اگه بررسی کنیم فرهنگ شیوه زندگی گروهی انسان هاست که سالیان متمادی با هم زندگی میکنند و در تعامل هستند و تاثیر میگذارن و میگیرن..این چیزیه که سال ها پیش تو مدرسه خوندم ولی باید به همین موضوع اندیشید که انسان ها مثل گذشته ارتباط موثر و پیوسته با هم ندارن و تعاملات بین فردی شده مجازی تلگرام و اینستا ...باید در عنوان تاپیک متناسب رفتار مردم حاضر تجدید نظر کنیم مردم ما دچار بحران فرهنگی شدن تشویش ذهنی در هویت فرهنگی بهتره موضوعات فرهنگی مردم رو از لحاظ روانشناسی (روانکاوی) بررسی کنیم..

[Masoud-2014]

روی ارتباطات اجتماعی خود کار کنید چراکه بشر موجودی اجتماعیست و اگر در این زمینه ضعیف باشید نقطه ضعف دارید و این مانع پیشرفت شماست ... خجالتی بودن حقیقتا ضعف بزرگیه و جلو رشد و میگیره ... آینده زندگی بشر در گرو رشد و تلاشها و همکاری گروهیه و تو اجتماعه که اطلاعات بیستری رد و بدل میشه و انسان بیشتر می آموزه و بیشتر شکوفا میشه چه بسا خیلی از ماها بخاطر همین خجالتی بودن خیلی از استعدادها و علاقمون کور شد ...
رو تربیت فرزندانمون دقت کنیم این قضیه رو و نگذاریم بچه هامون تبدیل به یک شخص منزوی بشه و رو حرکاتشون دقیق باشیم بالاخره زندگیه و بچه باید فردا بتونه از حق خودش و استعداد خودش گاها بتنهایی دفاع کنه و در این جامعه و دنیای پرتلاطم حرفی برای خودش داشته باشه ...

گاها سفر و هجرت هم میتونه چیزهای زیادی بر معلومات مکتسبه فرد بیافزاید و هرچند اوایل سختی هایی داشته باشه ولی نتایج مثبت زیادی هم خواهد داشت دیدن فرهنگ ها و زندگی ها و رسوم اقوام و ملل دیگر و تاثیری که روی نگرش فرد میزاره ...

خجالتی نباشیم و تمام سعی خودمون و بکنیم ...

[Pessimist]

یه چیزی که من واقعا نمیفهمم اینه که چرا تو مهمونی ها همه با گوشیشون ور میرن و افراد نسبت به سالهای قبل کمتر با هم حرف میزنن. من خودم چند سالی هست که وقتی میرم مهمونی اصلا گوشیمو از جیبم در نمیارم مگر اینکه زنگ بخوره . ما تو عید مهمون داشتیم که اومده بود خونمون و پسرش همش سرش تو گوشی بود و به غیر از سلام و علیک شاید باورتون نشه حتی یه کلمه هم حرف نزد، اگه قرار بشه آدم تو مهمونی هم با گوشی مشغول باشه خب اصلا چه کاریه همونو بمونه تو خونه و الکی زحمت بیرون رفتن به خودش نده

[Stream]

یه چیزی که من واقعا نمیفهمم اینه که چرا تو مهمونی ها همه با گوشیشون ور میرن و افراد نسبت به سالهای قبل کمتر با هم حرف میزنن. من خودم چند سالی هست که وقتی میرم مهمونی اصلا گوشیمو از جیبم در نمیارم مگر اینکه زنگ بخوره . ما تو عید مهمون داشتیم که اومده بود خونمون و پسرش همش سرش تو گوشی بود و به غیر از سلام و علیک شاید باورتون نشه حتی یه کلمه هم حرف نزد، اگه قرار بشه آدم تو مهمونی هم با گوشی مشغول باشه خب اصلا چه کاریه همونو بمونه تو خونه و الکی زحمت بیرون رفتن به خودش نده

معمولا دلیلش اینه که فرد دلش نمی خواد اونجا باشه ولی به زور و فشار اطرافیان اومده. :n26: در حقیقت اشکال فرهنگی از اون فرد نیست که سرش توی گوشیشه یا تمایل زیادی به حرف زدن نداره، از فرهنگ و رسم و رسوماتیه که اینطور به افراد فشار میارن کارهایی که دلشون نمی خواد رو انجام بدن. همون فرد شاید اگه جای دیگه ای در مهمانی دیگه ای با افراد دیگه ای بود بسیار سرحال تر و شاداب تر بود و خیلی هم بیشتر در صحبت ها شرکت می کرد.

البته روی دیگه ماجرا اینه که اگه این فرد الان به این مهمانی نمیومد همون افراد (یا افراد دیگه ای) احتمالا خرده می گرفتن که جدیدا دیگه کمتر به دید و بازدید اهمیت میدن و این بی فرهنگیه که همراه خانواده به مهمانی نیومده و ... ، خلاصه که در خیلی از مواقع باخت-باخت هست برای فرد مگر اینکه به دروغ فیلم بازی کنه و تظاهر کنه که از در اون جمع بودن داره لذت می بره. رفتاری که حداقل در فرهنگ و رسم و رسوم ما به نوعی اوج بافرهنگی است.

[renfield]

دوستان آیا امکان داره آدم در خیابان به دحترا نزدیک بشه بگه دو ست دارم باهاتون آشنا شم ؟ ما شهرمون یه دانشگاه داره بعد بعضی دخترا مثلا از تهران یا جاهای دیگه بدون آرایش خیلی جذابند ولی من خودم ترک تحصیل کردم . آدم با این دخترا چه جوری میتونه آشنا شه ؟

[The Respina]

اگر تعدادتون سه نفر به بالاس و مجبورید یه مسیری رو پیاده برید و عرض پیاده رو کمه جوری نباشه که کل عرض مسیر رو شما اشغال کنید و دیگران مجبور باشن ازتون خواهش کنن راه رو باز کنید یا اینکه بدترش برن از خیابون رد شن !
زیاد به این موارد برخورد دارم و صددرصدشون هم خانم !

[V E S T A]

اگر تعدادتون سه نفر به بالاس و مجبورید یه مسیری رو پیاده برید و عرض پیاده رو کمه جوری نباشه که کل عرض مسیر رو شما اشغال کنید و دیگران مجبور باشن ازتون خواهش کنن راه رو باز کنید یا اینکه بدترش برن از خیابون رد شن !
زیاد به این موارد برخورد دارم و صددرصدشون هم خانم !
هم آقایون اینطور هستن و هم خانوم ها ..

مشکل اینجاست که اکثر آدم ها فقط خودشون رو میبینن و فکر میکنن پیاده رو ، خیابون، فروشگاه، تاکسی و .. فقط و فقط مال اوناس و فکرشون هیچ وقت فراتر از خودشون و مسائل مربوط به خودشون نمیره کلا انگار متوجه محیطی که توش دارن زندگی میکنن نیستن و نمیشن ..

مثلا :

تو پیاده رو یه ویترین مغازه ببینن همونجا وسط راه متوقف میشن!



همه دوستان و آشنایان باید حتما در کنار هم راه برن و کل عرض پیاده رو رو اشغال کنن!



متوجه نیستن رو پل هوایی دو لاین وجود داره یه لاین برای مسیر رفت ما و لاین دیگه برای افرادی هست که از روبرو میان و هر کسی باید از لاین سمت راست خودش حرکت کنه! نمیفهمن که کسی که از روبرو میاد باید برن کنار تا اون هم رد شه ..



تو تاکسی یا بوی نامطبوع میدن یا تو محیط بسته و عمومی تاکسی و در حضور بقیه افراد اسپری و ادکلن رو خالی میکنن رو خودشون!



باصدای بلند تو یه محیط بسته عمومی با تلفن صحبت میکنن و بقیه افراد باید بفهمن مشکل و موضوع زندگیشون چیه!



تو اتوبوس و رستوران و خیابون و مهمونی و .. همینجور زل میزنن به مردم! (بعضی وقتا فکر میکنم بعضی آدم ها تابحال آدمیزاد ندیدن و برای بار اولشون هست که با انسان های دیگه روبرو میشن)



تو رانندگی به محض اینکه یادشون بیفته یه چیزی رو جا گذاشتن یا به طور اتفاقی فروشگاهی رو پیدا کردن یا یه اشنا دیدن همونجا وسط خیابون میزنن رو ترمز! دیگه نمیگه پشت سرم ماشینه!



همونطور که تو پیاده رو راه میرن و قدم میزنن با ماشینشونم قدم میزنن مثلا وسط بزرگراه با سرعت 20 داره میره به مسائل زندگیش هم فکر میکنه و حل و فصلشون میکنه! بعد اگه صدای بوق یا ترمز بشنوه خیلی متعجب هم میشه!



هر وقت یادشون می افته به خیابونی رسیدن همونجا میپیچن دیگه با خودش نمیگه الان ماشین من کجاست اون خیابون که باید بپیچم کجاست ماشین های دیگه کجان؟!



بچه شیرین و دوست داشتنیه ولی هر جایی تو بیمارستان و تاکسی و اتوبوس و مترو و رستوران و .. بقیه افراد هم حضور دارن و اکثر افراد تمایلی ندارن صدای داد و بیداد و جیغ بچه رو گوش بدن! متوجه نیستن که اگر قدرت کنترل بچه شون رو ندارن نباید تو محیط بسته عمومی باشن یا حداقل بچه رو کنترل کن.


اینا ابتدایی ترین اصول اداب و معاشرت اجتماعیه من برام عجیبه اگر ابتدایی ترین مسائل رو بعضی ادم ها هنوز نمیدونن پس چی یاد گرفتن؟ چه اموزشی دیدن تا بحال ؟ و چه اصراری دارن تو شهر زندگی کنن ؟ خارج از شهر خیلی از این قید و بند های زندگی شهر نشینی نیست اگر امکانات زندگی شهر نشینی رو انتخاب میکنن باید اصول زندگی شهر نشینی رو هم رعایت کنن.

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام
دوست محترم VESTA
طبق معمول , باید فرهنگسازی بشه !!!
البته با زبان خوش پیشرفت چندانی نداره
با زبان زوووور نتیجه قابل قبولی داره یعنی با جریمه و توقیف و بازداشت و زندان و مصادره و محرومیت , اخراج و غیره چون ما ملتی هستیم با فرهنگ چند هزار ساله !!! از نوعِ "من آنم که رستم بود پهلوان"
به این میگن :

کنترل از راهِ زور !
اگر بخواین یک لیست تهیه کنین از چیزهایی که احتیاج به فرهنگسازی داره, خواهید دید که این لیست تَه نداره !


P===================================
صرفه جویی های میلیونی در هزینه های خودرو و هزینه های زندگی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[alisky8]

منم میخواستم 2 تا نکته رو بگم..
1- جلوی خونه من جلوی مغازه من واسه من نیست..که حتما ماشین من بزارم اونجا و کسی حق نداشته باشه ماشینشو بزاره. طرف جلوی مغازش رو بسته نوشته جای پارک مخصوص مشتریان است..یا مثلا یه نفر داره جلوی خونش پارک میکنه میگه برو انور پارک کن اینجا خونه منه...بله خونه شما هست مغازه شما هست ولی کوچه و خیابون مال همه است برو سند کوچه و خیابون رو بیار اگر راست میگی نوشته باشه جلوی خونه و و جلو این مغازه مربوط به جناب X می باشد..فقط حق نداره کسی جلوی درب پارکینگ پارک کنه ولی جلوی خونه من مال همه است نه مال ماشین من فقط!

نکته بعدی
2- این حرکت خیلی ضایع شده البته خیلی قدیمی هم شده حدود 15 سال پیش خیلی میدیدم الان کم شده ولی تعجب کردم دیدم امروز تو اتوبوس عکسم گرفتم:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اینکه سویچ ماشین رو بگیریم تو دست به مردم نشون بدیم اونم چه ماشینی 206! الان دیگه پژو ارزونترین ماشین تو ایرانه.. واقعا من خودمم پژو دارم خجالت میکشم سوار میشم اینقدر که تو تهران بنز/ بی ام و /پورشه/ ولکس واگن/ آئودی/ لکسوز هستش که شرمنده میشم با پژو میرم بیرون ولی چه کنم دیگه پول ندارم بیشتر از پژو سوار شم.

ولی این حرکت خیلی تابلو شده که سویچش رو بگیریم دستمون بگیم ماشین داریم اونم پژو!

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام

ذاتِ انسان طوری طراحی و ساخته شده که دوست داره داشته هاش رو به نمایش بذاره و بهشون افتخار میکنه
موی بلند و پرپشت , عضلات و هیکل , صدای زیبا , فررندِ زیبا یا درسخوان یا خوش هیکل , علم و دانش مثل چند زبان بلد بودن و غیره , مدرک تحصیلی , اموال مثل دوچرخه و موتورسیکلت و ماشین ساعت و موبایل و پوشاک و زیورآلات و خانه و پول و غیره
مال و اموال و فرزند , زینت و زیورِ زندگیِ دنیاست . قرآن کریم
===============================
صحیحش اینه :
از داشتن چیزهایی که خداپسندانه نیست خودداری کنیم مثل ماشین بسیار گرانقیمت که هدف از خریدش فقط پز دادن و سوزاندن دل مردم و یا فخر فروختن و تکبر هست
از اموال و دارائیهامون درست و خداپسندانه استفاده کنیم . این مهمترین کار برای شکرانه ی این نعمتهاست .

به رخ دیگران نکشیدن و هرگز از یاد نبردن که : این نعمتِ از آنِ خداست و فقط امانت هست دستِ ما فقط برای امتحان ما و یقیناً یک روز هم از ما گرفته میشه
یکی از کارهای خداپسندانه (عبادات) این هست که چیزی رو که از راه درست و قانونی و حلال به دست آوردیم و دوستش داریم و بهش احتیاج داریم رو ببخشیم به یک نیازمند , بدونِ منت و سرکوفت و تحقیر و بدونِ مقابل و فقط برای گلب رضای خدا . به این عبادت میگن بِرّ یعنی نیکوکاری .
فراموش نکنین که بخشیدنِ چیزهای به درد نخور که دیگه دوستشون نداریم و بهشون هم احتیاج نداریم , به دیگران , نیکوکاری حساب نمیشه .
نیکوکار حساب نمیشید تا اینکه از آنچه دوستش دارید انفاق کنید (قرآن کریم )

[Hojjatpanahi]

اوج بی فرهنگی ملت ما در اونجاست که مساله با فرهنگ بودن و روشنفکر بودن اونقدری که در محیط اینترنت (ظاهرا) مساله ی مهم و پسندیده است در جامعه ی واقعی (یعنی محیط بیرون) جزو ارزشها نیست و برای فرد بافرهنگ سوژه مسخره و خنده میشه. و فرد بافرهنگ و باشعور و مودب از نظر شاید 80درصد مردم ایران موجودی اسگل و فرومایه و ضعیف و مظلومه. مظلوم یعنی چی؟ یعنی بهش ظلم میشه. کی ظلم میکنه؟ همونایی که اون فرد را مظلوم می خوانند.


من خودم شخصا در یک محیط و فامیل و خانواده ی کاملا بی فرهنگ و احمق و پست فطرت بزرگ شدم متاسفانه... بخصوص جمع فامیل ما که یک مشت وحشی درنده و کثافت به تمام معنا و حرامزاده بالفطره بودند... یعنی حرامزادگیشون در حدی بود که مادربزرگ مادریم جلوی دایی هام از داستانای بابای واقعیشون تعریف میکرد :) :n02: .

سالها به همراه خانواده ام در مناطق پایین شهر و در یکی از بدترین محله های یکی از بی فرهنگ ترین شهرهای ایران سکونت داشتم و از کلیه ی افرادی که در سالهای کودکی و نوجوانی با آنها آشنا شدم به خصوص هم سن و سالانی که در دوران راهنمایی با اونها در یک مدرسه بودم احساس تنفر و انزجار و تهوع دارم و حتی هنوز هم یادآوری خاطراتشون برام آزار دهنده است.


تعداد افراد به معنای واقعی کلمه بافرهنگ و باکلاسی که در تمام طول عمرم دیدم شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسه. هیچکدام از آن عزیران هم امروز در دنیای کوچک من حضور ندارند.


خودم غالبا سعی کردم مودب و بافرهنگ و باشعور باشم و به حقوق دیگران احترام بگذارم... اما واقعیتش اینه که این رعایت آداب و فرهنگ کمکی به من نکرد و از مهربونی لعنتیم و ذات پاکم خیلی ضریه ها خوردم... اگر مثل بقیه آدم کثیف و بیشعوری بودم شاید زندگی شادتر سالم تر و پربازده تری داشتم.

[sasan.69]

تو خیابون مزاحم زن و بچه و ناموس ملت نشیم و فکر نکنیم هرکس که داره تو خیابون راه می‌ره خراب و مشکل داره که بیاد سوار ماشینمون بشه!

[Hojjatpanahi]

تو خیابون مزاحم زن و بچه و ناموس ملت نشیم و فکر نکنیم هرکس که داره تو خیابون راه می‌ره خراب و مشکل داره که بیاد سوار ماشینمون بشه!

قوانین ابلهانه اسلامی باید منسوخ بشه و مراکزی رسمی و عمومی که فضای کالبدی هم داشته باشند جهت ارائه سـکس به مشتریان تاسیس بشه. حتی بقول یکی از دوستانیکه در همین فروم گفته بود لازمه که فاحشه هایی از کشورهای دیگه هم به منظور استخدام در اون مراکز وارد بشند. انواع و اقسام ... اروپایی/ آمریکای جنوبی/ جنوب آسیا/ عرب / سیاه پوست و ...
افراد و نهادهای مزاحم و انگل گونه هم جهت دخالت و امر به معروف و کنترل پوشش مردم و دعوت انسانها به بهشت دروغین وجود نداشته باشه.

در آن صورت به سادگی و با سرعت مشکل مزاحمت برای دختران و زنان در خیابان حل میشه یا حد اقل خیلی خیلی خیلی کمرنگ میشه.


در مساله مزاحمت علاوه بر دختر که در حقش اجحاف میشه. قبل از او در حق پسر اجحاف ها و ظلم های بیشتری شده. و عمرش در محدودیت گذشته و تمام غرایز و نیازها و عواطف و آزادیش سرکوب شده و این ها باعث شده احمق بار بیاد.

نیاز جنسی مردم ایران بخصوص ذکور در همه سالهای پس از اسلام و به خصوص پس از انقلاب اسلامی سرکوب شده و بسیاری از مردان اخته شده اند. افراد زیادی هستند که سنشون هم بالا رفته اما همچنان باکره اند.



مساله جنسی بر اساس عقاید و آرا و نظریه های فروید موضوع بسیار مهم و حیاتیه و بر رشد جنبه های مختلف ذهنی و عملی انسان تاثیرات مثبت یا منفی میگذاره و سرکوبش نتایج مصیبت بار و تلخی برای فرد و جامعه داره.


در هرم نیازهای آبراهام مزلو هم در پایین ترین رده هم ردیف با غذا و آب و تنفس و خواب و مسکن قرار گرفته.

فردی که نتونه نیاز جنسی شو پاسخ بده و هیچوقت ارضا نشه نمیتونه بره سراغ نیازهای والاتر انسانی. و حاضره نیازهای والاتری همچون احترام/ شخصیت / روابط اجتماعی/ امنیت/ و ... خودشو از دست بده تا نیازهای حیاتی ترشو بدست بیاره.

[V E S T A]

بعضی از افراد رو میبینم واقعا شگفت زده میشم اینا تو جمجمه شون عقلی هم وجود داره یا نه ؟!

بعضی از افراد محیط عمومی یا فضای بسته و عمومی رو با WC اشتباه میگیرن یا واقعا مغزشون قدرت تفکیک WC و فضای عمومی رو نداره یا شان و شخصیت انسانی ندارن یا تربیت درست و حسابی نشدن دیگه یه بچه 3 ساله هم میتونه فرق بین WC با فضای عمومی یا حتی گوشه خیابون و .. رو تشخصی بده که کارهای و مسائل مربوط به WC رو تو محیط عمومی و بسته و باز و ... انجام ندن!

علاوه بر این باید تاسف خورد برای بعضی مادرها و پدرهایی که به بچه های خودشون به خصوص پسرها یاد میدهند گوشه خیابون، یا پشت بوته و درخت همان WC هست!

[Hojjatpanahi]

بعضی از افراد رو میبینم واقعا شگفت زده میشم اینا تو جمجمه شون عقلی هم وجود داره یا نه ؟!

بعضی از افراد محیط عمومی یا فضای بسته و عمومی رو با WC اشتباه میگیرن یا واقعا مغزشون قدرت تفکیک WC و فضای عمومی رو نداره یا شان و شخصیت انسانی ندارن یا تربیت درست و حسابی نشدن دیگه یه بچه 3 ساله هم میتونه فرق بین WC با فضای عمومی یا حتی گوشه خیابون و .. رو تشخصی بده که کارهای و مسائل مربوط به WC رو تو محیط عمومی و بسته و باز و ... انجام ندن!

علاوه بر این باید تاسف خورد برای بعضی مادرها و پدرهایی که به بچه های خودشون به خصوص پسرها یاد میدهند گوشه خیابون، یا پشت بوته و درخت همان WC هست!
منظور شما من بودم؟
(اون پستی از من که پاک شده هم شاید مزید بر علت)

بله متاسفانه من در تمام این سالهای زندگیم ناملایمات و تبعیض ها و ظلم های جامعه و مردم باعث شد به واقع کلی مدفوع در ذهن و روانم قرار بگیره و واقعا حرف زدن مثل تخلیه ی دستگاه گوارش برام میمونه. اگر حرف نزنم اون بوی گند اونها در سراسر روح و روان و بدنم پخش میشه. از اینکه مجبورید متحمل این وضعیت باشید متاسفم.



بله متاسفانه درست حدس زدید من اصلا تربیت درستی هم نداشتم اما شماها که از یک دنیا دیگه اید هیچوقت امثال منو درک نمیکنید چون با کفش های ما راه نرفتید فقط راه رفتنمونو قضاوت کردید

همین اواخر یک سری مطالبی راجع به شیوه های فرزند پروری خوندم و متوجه شدم والدین چهار روش عمده دارند:

1 قاطع مهرورز پذیرا حامی
2 مستبد و پرتوقع
3 سهل گیر و کم توقع
4- طرد کننده و بی توقع


والدین من ترکیبی از روش مستبدانه و طرد کننده رو روی تربیت من اعمال کردند که هر کدام به تنهایی هم بدترین روشه چه برسه ترکیب بشن و خودم هم تا سالها این قضیه رو متوجه نشده بودم در حقیقت باهام در حد بز رفتار کردند و خلاصه از این جهت بار گناه زیادی روم نیست :)

[V E S T A]

منظور شما من بودم؟
(اون پستی از من که پاک شده هم شاید مزید بر علت)

بله متاسفانه من در تمام این سالهای زندگیم ناملایمات و تبعیض ها و ظلم های جامعه و مردم باعث شد به واقع کلی مدفوع در ذهن و روانم قرار بگیره و واقعا حرف زدن مثل تخلیه ی دستگاه گوارش برام میمونه. اگر حرف نزنم اون بوی گند اونها در سراسر روح و روان و بدنم پخش میشه. از اینکه مجبورید متحمل این وضعیت باشید متاسفم.



بله متاسفانه درست حدس زدید من اصلا تربیت درستی هم نداشتم اما شماها که از یک دنیا دیگه اید هیچوقت امثال منو درک نمیکنید چون با کفش های ما راه نرفتید فقط راه رفتنمونو قضاوت کردید

همین اواخر یک سری مطالبی راجع به شیوه های فرزند پروری خوندم و متوجه شدم والدین چهار روش عمده دارند:

1 قاطع مهرورز پذیرا حامی
2 مستبد و پرتوقع
3 سهل گیر و کم توقع
4- طرد کننده و بی توقع


والدین من ترکیبی از روش مستبدانه و طرد کننده رو روی تربیت من اعمال کردند که هر کدام به تنهایی هم بدترین روشه چه برسه ترکیب بشن و خودم هم تا سالها این قضیه رو متوجه نشده بودم در حقیقت باهام در حد بز رفتار کردند و خلاصه از این جهت بار گناه زیادی روم نیست :)

سلام

نه چرا فکر میکنید منظورم شما بوده ؟

من این تاپیک رو زدم که مصادیق بی فرهنگی رو نام ببرم اصلا شما رو نمیشناسم، پست های قبلی رو هم فرصت نکردم بخونم
مواردی که باهاش مواجه شدم یا به ذهنم میرسه و ازار دهنده اس رو اینجا بیان میکنم

پ ن : الان تازه پست های شمارو خوندم ..اتفاقا به نظرم پست هایی که گذاشتین نشون میده درک خوبی از مسائل و مشکلات اجتماعی دارین .

[Hojjatpanahi]

سلام

نه چرا فکر میکنید منظورم شما بوده ؟

من این تاپیک رو زدم که مصادیق بی فرهنگی رو نام ببرم اصلا شما رو نمیشناسم، پست های قبلی رو هم فرصت نکردم بخونم
مواردی که باهاش مواجه شدم یا به ذهنم میرسه و ازار دهنده اس رو اینجا بیان میکنم

پ ن : الان تازه پست های شمارو خوندم ..اتفاقا به نظرم پست هایی که گذاشتین نشون میده درک خوبی از مسائل و مشکلات اجتماعی دارین .


سلام

ممنونم از نظر لطفتون

نمیدونم چرا هر کسی یه چیزی میگه من سریع خودمو متهم میکنم ظاهرا یک مشکل روحی دارم از نظر

[PLAΨMID]

سلام

ممنونم از نظر لطفتون

نمیدونم چرا هر کسی یه چیزی میگه من سریع خودمو متهم میکنم ظاهرا یک مشکل روحی دارم از نظر

همه ما همینجوریم !! کلا یاد گرفتیم در معرض اتهام باشیم . نمیدونم چرا:n13:

[V E S T A]

به نظر من کسانی که برای شعور و منزلت انسانی شون ارزش قائلند، برای دیگران هم ارزش قائل میشن.

مطمئننا کسانی که به نوعی به حریم انسانی کسی تجاوز میکنن، و شان انسانی افراد رو نادیده می گیرن، یا برای حقوق انسانی دیگران ارزشی قائل نمیشن، با کمی ریزبینی در شخصیت این افراد میتونیم متوجه بشیم، این افراد از درون متلاشی هستن، خودشون رو با ارزش و قابل احترام نمیبینن و حس ارزشمندی به خودشون ندارن.

لازم به ذکر است : ) اینکه کسی خودش رو ارزشمند و قابل احترام بدونه فرق داره با خودبرتر بینی، نژادپرسی، خودخواهی، خودشیفتگی ...

[ژیان]

بعضی از افراد رو میبینم واقعا شگفت زده میشم اینا تو جمجمه شون عقلی هم وجود داره یا نه ؟!

بعضی از افراد محیط عمومی یا فضای بسته و عمومی رو با WC اشتباه میگیرن یا واقعا مغزشون قدرت تفکیک WC و فضای عمومی رو نداره یا شان و شخصیت انسانی ندارن یا تربیت درست و حسابی نشدن دیگه یه بچه 3 ساله هم میتونه فرق بین WC با فضای عمومی یا حتی گوشه خیابون و .. رو تشخصی بده که کارهای و مسائل مربوط به WC رو تو محیط عمومی و بسته و باز و ... انجام ندن!

علاوه بر این باید تاسف خورد برای بعضی مادرها و پدرهایی که به بچه های خودشون به خصوص پسرها یاد میدهند گوشه خیابون، یا پشت بوته و درخت همان WC هست!

به اضافه اونهایی که مسائل جنسی زیر شکم رو وارد اجتماع میکنن و در معرض دید عموم جامعه قرار میدن و احساس روشنفکری بهشون دست میده. مثل فردی که فسادش در جامعه رو علنی نشون میده چه فرقی میکنه با کسی که دنبال بوته واسه عملیات WC میگیره؟ جفتش مربوط به ناحیه تناسلیه و به یک اندازه زشت و زننده پس چه نیکوست حقوق دیگران رو از این نظر هم رعایت کرد.
من خودم وقتی دوستان از روابطشون پیش من صحبت میکنن به خاطر رو درواسی نمیتونم چیزی بهشون بگم اما باور کنید صحبت از رابطه جنسیتون واسه دیگران فرقی با صحبت در مورد شاشیدن در WC نداره.

[ژیان]

خودم غالبا سعی کردم مودب و بافرهنگ و باشعور باشم و به حقوق دیگران احترام بگذارم... اما واقعیتش اینه که این رعایت آداب و فرهنگ کمکی به من نکرد و از مهربونی لعنتیم و ذات پاکم خیلی ضریه ها خوردم... اگر مثل بقیه آدم کثیف و بیشعوری بودم شاید زندگی شادتر سالم تر و پربازده تری داشتم.

یعنی زندگی شادتر ارزش این رو داشت که بی شعور و کثیف باشی؟ چیزی بالاتر از خوب و پاک بودن نیست که بخواهی مقایسه کنی کاش بد بودم اما اینو داشتم. اگه واقعا خوب و پاک بوده باشی یه حسی بهت دست میده که حاضر نیستی با هیچ چیزی عوضش کنی. مخصوصا اینکه کائنات هم حسابی بهت کمک میکنن.

[V E S T A]

به اضافه اونهایی که مسائل جنسی زیر شکم رو وارد اجتماع میکنن و در معرض دید عموم جامعه قرار میدن و احساس روشنفکری بهشون دست میده. مثل فردی که فسادش در جامعه رو علنی نشون میده چه فرقی میکنه با کسی که دنبال بوته واسه عملیات WC میگیره؟ جفتش مربوط به ناحیه تناسلیه و به یک اندازه زشت و زننده پس چه نیکوست حقوق دیگران رو از این نظر هم رعایت کرد.
من خودم وقتی دوستان از روابطشون پیش من صحبت میکنن به خاطر رو درواسی نمیتونم چیزی بهشون بگم اما باور کنید صحبت از رابطه جنسیتون واسه دیگران فرقی با صحبت در مورد شاشیدن در WC نداره.

ناحیه تناسلی به خودی خود زشت و زننده نیست این ناحیه ام مثل سایر نواحی بدن جزو اعضای بدن مون هست.

چون این تاپیک درباره مسائل جامعه خودمون هست اگر درباره جامعه خودمون صحبت میکنید لطفا یک نمونه هم ازین نوع فساد بیان کنید، چون تو جامعه ما به قدری محدودیت و کنترل رو ااین نوع مسائل وجود داره که امکان نداره علننا کسی در معرض دید عموم عملیات ج ن س ی داشته باشه اگرم داشته باشه باهاش به شدت برخورد میشه ..

[Iloveu-ALL]

میشه گفت ما برای داشتن یک جامعه خوب و کمک به بهتر شدن وضعیتش باید از خودمون شروع کنید.
نخست باید جامعه با فرهنگ را تعریف کرد.
به نظر من و آنطور که بنظر می آید عموما هر جامعه ای به سوی بی نظمی می رود مگر اینکه خلافش ثابت شود.
اما در مورد فرهنگ سازی: باید ببینیم جامعه با فرهنگ چطور جامعه ای است. آیا جامعه کاملا با فرهنگ وجود دارد؟ نقاط قوت جامعه بافرهنگ چیست؟
شاید بشه گفت با فرهنگ شدن از دیگران یاد گرفتن است و از هر جامعه ای آنچیز را که خوب است یاد بگیریم و آنچیزی که بد است را رها کنیم تا به کمال برسیم. در اینجا ، ایران ، شاید انتظار از دولت بی فایده باشد و باید خودمان دست به کار بشویم چه بصورت فردی و چه بصورت جمعی! دولت نیز با وضع قوانین ، آزادی دادن ، آموزش ها و نوع محیطی که محیا می کند تاثیر گذار است.

همچنین بخوانید:


۹ آداب معاشرتی که لازمه زندگی هستند؛ درباره مذهب و سیاست بحث نکنید و الگوی دیگران باشید


۱- به آدم ها فرصت دفاع از خودشان را بدهید
...

ادامه در تاپیک زیر:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]