ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ننگ بشری / فیلیپ راث / مترجم :زهرا طراوتی / نشر نیماز



green-mind
11-10-2016, 02:36
.


سلام
خوب کتاب و یک چند روزی میشه خریدم
فروشده خیلی تعریفش و میکرد حتی چند نفر دیگه که بودن تعریف کردن ازش به مقدار زیاد
ظاهرا جایزه هم برده
تازه شروع کردم خوندنش و ظاهرا که جذاب به نظر میاد ...
مرسی



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ahmad
11-10-2016, 15:55
.


سلام
خوب کتاب و یک چند روزی میشه خریدم
فروشده خیلی تعریفش و میکرد حتی چند نفر دیگه که بودن تعریف کردن ازش به مقدار زیاد
ظاهرا جایزه هم برده
تازه شروع کردم خوندنش و ظاهرا که جذاب به نظر میاد ...
مرسی



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


امسال هم شانس گرفتن نوبل رو داره راث 83 ساله. ولی باید دید
شاید امسال رو به راث بدهند چون موراکامی جوان تر از اوست :n02:
این آکادمی همیشه شگفتی ساز بوده.

در مورد قسمتی که رنگی کردم:
چندین بار شده در یک کتابفروشی یا نمایشگاه یک نفر میاد و شروع میکنه به تعریف کردن از یک کتاب.
بارها فقط لبخند زدم و گفتم ممنون و اگر هم میخواستم بخرم دیگر نمیخرم. دستکم از آنجا :n02:
حتی یکبار خیلی جلوی خودم رو گرفتم تا نگم که اینجا یک کتابفروشی است و نوع رفتار شمایی که کتاب ارائه میکنی باید متفاوت باشه. من اگر بخوام راهنمایی بگیرم حتما سوال می‌پرسم. بیشتر وقتها هم هر کسی وارد میشه با هدفی وارد میشه و میدونه چی میخواد و اگر دنبال چیز خاصی باشه و نخواد جستجو کنه حتما میپرسه یا حتی ندونه اونوقت مشاوره میگیره. شاید هم فقط آمده تا در میان کتابها قدم بزنه و لحظاتی نوعی دیگر تنفس و زندگی کنه.

متاسفانه یکبار این رو از یک انتشارات معروف و صاحب معروفترش دیدم که کسی در کنارش تعریف کتابش رو میکرد تا مردم بخرند.
چقدر این حرکت زشته.



کتاب روخودم نخوندم ولی خلاصه‌اش رو دیدم و خوندم، ماجرا و روایت خاص و درخورتوجهی داره.

مرسی برای تاپیک :n06:

green-mind
13-10-2016, 18:29
چی میگی بابا ابراهام ؟ :دی میزاری مث بچه ادم بشینم تبلیغاتم و انجام بدم یا نه ؟ :دی
داشتم کتاب و تبلیغ میکردم نمیزاری که ..:n23:

دقیقن متد این ناشر هم همین بود میدونی چرا تصمیم گرفتم گول بخورم چون اخرین نفر که اومد با یک لحن خاصی گفت : اوه اوه عجب کتابی تو دستتون ه .. تو اون لحظه حس خوبی داشتم خندمم گرفته بود خوشم اومد از اون که اون حس کرده تونسته یک حرفی بزنه که مخ من و بزنه ..بماند که بقیه انتشاراتی ها رو هم کتاب هاش و دیدم خودمم بین این کتاب و کتاب اورهان پاموک " جودی و پسرانش " مونده بودم واقعن هم تصمیم داشتم همون کتاب و بگیرم چون از موضوغش خیلی خوشم اومده بود ولی خوب یک نویسنده هم اقای مهدی اشرفی گفت اون کتاب خیلی خوبه ولی این عالیه
گاهی وقتا حسفریب خوردگی هم لذت بخشه بستگی داره از چه کسی و چه موضوعی فریب بخوری ...
ای ابراهام !در مورد من یک چیزی و هرگز فراموش نکن من فریب نمیخورم مگه اینکه تصمیم بگیرم فریب بخورم کاری و انجام نمیدم مگه اینکه خودم تصمیم بگیرم انجام بدم :n01::n10:


یک چیزی هم برای خیلی جلب توجه کرد این بود که به هر غرفه ای که سر میزدم ناشرش سریع شروع میکرد به معرفی کتاب دقیقا با این جمله " برای خانوم ها این کتابٍ ... هست حالا دقیقن چه موضوعاتی ؟ یک چیزی تو مایه های کتاب های مودب پور ..کلا باعث افسوسه که تو این مملکت خانوم ها رو تو چه سطحی تصور میکنند ..


نکته بعدی هم که جلب توجه کرد کلا حجم وسیع غرفه های مذهبی و کتاب های درسی بود اونم با تخفیف 70 درصدی

green-mind
14-10-2016, 23:04
.
دوستان کتاب واقعن کتاب خاص و قشنگیه ..
به نظرم کتابی هست که ارزش خوندن رو داشته باشه
مرسی

green-mind
29-11-2016, 14:55
مردم عادی با کسی که رفتارش هم رنگ جماعت و عرف نیست خوب تا نمیکنند

ص 64

green-mind
29-11-2016, 15:13
.

راز زندگی در شتاب و ازدحام جهان است که تا وقتی ادم های بیشتری در کنار اوهام و پندار بیهوده خود تلف میکنی , درد کمتری را متحمل می شوی.
راز و رمز تنها زندگی کردن در این جا و دور از حصار گرفتاری های روزمره , وسوسه های فریب کارانه , انتظارات و توقعات و دور از سخت گیری های شخصی ,
این اس ت که بتوانی سکوت حاکم را سازمان دهی کنی.
برکت وکمال قله کوه را به عنون سرمایه بنگری و سکوت را به عنوان ثروتی رو به افزایش .
به سکوتی که تو را در برگرفته , به مثابه مرجع و منبعی برای پیشرفت بنگری و او را تنها دوست صمیمی ات بدانی
رمز و رازش در این است که به قول هایورن " ارتباط میان ذخن مجرد و خودت " را دریابی .
راز و رمزش در این است که در شرایط افرادی مثل هایورن در میان ذکاوت و خرد نامیان درگذشته , اوقاتت را سپری کنی .

زمان میبرد تا با مشکلات و سختی های حاصل از این انتخاب خو کنی .
هم زمان , هم صبری چون درنای ماهی خور لازم است تا بتوانی به میل و اشتیاقت بر تمام چیزهایی که در زندگی ات اپدید شده اند غلبه کنی .

بعد از 5 سال دیگر در برش و جراحی اوقات , مهارتلازم را به دست اورده بودم .
دیگر یک ساعت بی حادثه هم در زندگی م وجود نداشت که برایم عاری از اهمیت باشد

ص 67

green-mind
29-11-2016, 15:41
.
موسیقی پس از شام , بهانه ای برای رهایی از سکوت نیست, بلکه راهی برای تجسم سکوت است


+


موسیقی به سکوت روح میبخشد و ان را حقیقی جلوه میدهد



ص 67

green-mind
29-11-2016, 23:52
.

اغلب حرفی بیشان رد و بدل نمیشد .چیزی به هم نمیگفتند . چیزی نگفتن , این عشق و لذت را دو چندان میکند
زن میدانست که مرد دارد تماشایش میکند . مرد هم خبر داشت که مرد می داند. برای همین بیشتر نگاهش میکرد , اصلا برایشان مهم نبود که لای ان خاک وخل نمی توانند با هم باشند .


.
ص 71

green-mind
30-11-2016, 22:03
پس چرا ادمی چون من , که تجربه انزوا و تجرد را به زندگی مجرد و کامل و پرباری بدل کرده ام باید چنین تنها و غریب باشم ؟
تها و غریب برای چه ؟ چیزی که بر باد رفته , بر باد رفته است . اسایشی در سختی نیست . راه بازگشتی در کناره جویی ها و قطع علاقه نیست
تنهایی به چه قیمتی ؟ ساده است : برای انچه نسبت به ان بیزاری و نفرت در خود پرورانده بودم, برای انچه از ان رو گردانده بودم , برای زندگی , درگیر و گرفتار زندگی .


ص 69

green-mind
30-11-2016, 22:11
هرگز نباید به کسی که حس میکنه مورد سودجویی قرار گرفته و حیثیتش لکه دار شده , زخم زبان زد و اون رو مورد انتقاد و حمله قرار داد .


ص 116

green-mind
01-12-2016, 00:51
رازها را دوست داشت . رازها و اسراری که فقط در سر خودت رخ می دهند و هیچ کس از ان چه در سر تو رخ میدهد باخبر نیست.
این که می تتوانی به هر چه که می خواهی فکر کنی بی ان که کسی را یارای نفوذ به فکر و اسرار تو باشد

ص 140

green-mind
03-12-2016, 16:40
توانایی و کنترل این را داشت که خود را مجبور کند احساساتش را نادیده بگیرد , چه جس ترس باشد , چه جس شک , چه حتی جس دوستی
می توانست صاحب همه احساسات باشد اما قابل کنترل و جدا از خودش .

ص 141

green-mind
03-12-2016, 16:50
.

ایا به خاطر این عملی که انجام میشد , نبود ؟ ان صمیمت مطلق , زمانی که تو فقط در وجود طرف مقابل حضور نداری , بلکه اوست که تو را محکم در برگرفته و پوشانده ؟به خاطر عریانی مطلق نیست ,
وقتی که دیگر پرده ای تو را پوشیده نمیکند و در حضور کسی هستی که هر چه تا به حال پنهان کرده ای , حتی جزییات ویزه , هر چه که باشد , هر قدر پنهان , ناگهان اشکار خواهد شد ؟
این چیزی هست که همه را به شرم و ترس وا میدارد در ان لحظه جنون و بی قانونی , چقدر از من فاش می شود ؟چقدر از من کشف می شود ؟ حالا دیگر میدانم تو کی هستی

ص157

green-mind
03-12-2016, 16:55
.
پیزی که در ارتش اموخته بود , این بود که تنها کافی است خط مشی خوب و هماهنگی درباره زندگی خودت انتخاب کنی . انوقت دیگر کسی علاقه ای ندارد از تو چیزی بپرسد .

ص180

green-mind
05-12-2016, 01:24
.

احترام و ارج به گذشتگان یک چیز است و بت ساختن و پرستش نیاکان یک چیز دیگز . گور پدر در بند بودن

ص199

green-mind
09-12-2016, 22:07
.

با خود اندیشید که در سن و زمانی خاص , برای سلامتی فرد هم که شده , بهتر است خود را برای کاری که در شرف انجام است اقدام نکند . در سن و زمانی خاص ,
دیدگاه یک مرد , اگر نگوییم با تسلیم و کناره گیری , تسلیم محض و اشکار , با میانه روی تعدیل می شود .
در سن و. زمانی خاص , انسان باید بیاموزد بی ارجاع و بازگشت به حسرت های گذشته , یا دعوت خویش به چالش مقاومت و پارسایی در زمان حاضر , عمرش را سپری کند.
با این حال باید از هرگونه نقش اجتماعی که بر گردنش محول می کنند سر باز بزند.


ص 212

green-mind
09-12-2016, 22:48
معنای انقلابی بودن این است که وقتی عمری از و گذشت , بی خیال پذیرش قراردادهایی شوی که اراده و خواست تو در ان ها نقشی نداشته و فقط موقع تولد , امضای تو پای ان خورده است

green-mind
17-01-2017, 22:18
.


همیشه قرار نیست اولین چیزی که به ذهنت خطور میکند , تازه ترین اتفاق باشد . همه چیز با امیال ادمی تغییر میکند. این پاسخی ست به همه جیزهایی که ویران شده است
ص223


هیچ چیز نمیتواند مانع تفکر , حتی در پایین ترین سطح ان باشد .
ص239


وقتی خانواده ای نداشته باشی سرت به چیزهای دیگر گرم میشود .
ص240


این رابطه چیزی بیشتر از رابطه جسمانیه . و زن پاسخ داده بود نه این طور نیست . تو فقط رابطه جسمانی را فراموش کرده ای . این رابطه ای جسمانیه . قضیه همینه . با وانمود کردن این که چیز دیگه ایه به رابطمون گند نزن .
ص275


وقتی در جاده به موسیقی گوش فرا میدهم , تنها نیستم .
ص275


همه چیزهایی که نمیدانیم شگفت اورند . و از همه گفت اورتر , چیزهایی هست که فکر میکنیم میدانیم
ص282



.

green-mind
19-01-2017, 23:21
.

ماجرا این است که از یک قضیه پرده بر میدارند و ان وقت نتیجه میگیرند کل زندگی ات این گونه بوده ای . اگر نزاد پرستی پس در کل زندگی ات نزاد پرست بوده ای .ناگهان در سراسر زندگی ات تبدیل به یک نزاد پرست میشوی
ص306


درها را به سمت قبل و بعد ببند , همه چیزهایی که اون جامعه جذاب طلب میکنه , روش هایی که ما به شکل اجتماعی بنیان گذاشتیم . من باید , من باید اینجوری باشم , من باید اونجوری باشم . گور پدر همشون .
تو قراره چی باشی/ قراره چی کار کنی؟ فکر کردن به این چیزها فقط فاتحه همه چیز رو میخونه
ص308