مشاهده نسخه کامل
: Suren-iRani
19-08-2016, 01:45
درود
در اینجا ما به کتابهایی اشاره داریم که طبقه حاکم ان را تایید و اجازه چاپ و انتشار داده است
پس هیچ ایراد و اشکالی به کاره ما نیست و فقط تاریخ میخوانیم و ان را با سایرین به اشتراک میگذاریم یعنی همان دلیلی که انجمن تاریخ و باستان شناسی بخاطرش ایجاد شده
در نتیجه تمام فعالیت ما در این حوزه با قوانین دولتی همخوانی دارد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
در سالهای آخر خلافت عثمان نیز که دستگاه خلافت دستخوش ضعف و تزلزل بود این گونه زد و خوردهای محلی (میان ایرانیان و اعراب) همچنان وجود داشت. چنانکه در دوره خلافت پرآشوب علی نیز چون بصره و کوفه در دست وی بود ازین دو لشکرگاه کار فتوح همچنان دنبال می‌شد. بعد از کشته شدن عثمان باز اهل استخر (یکی از شهرهای استان فارس) سر به شورش برآوردند و عبدالله بن عباس به فرمان علی عصیان آنها را در سیل خون فروشست
زرین کوب . تاریخ ایران بعد از اسلام صفحه 350
وی (علی) کسانی را که نمیخواستند همراه او به جنگ معاویه بروند و از جنگیدن با مسلمانان شام اکراه داشتند تشویق میکرد عطای (مزد) خویش از وی (علی) بستانند و به غزای (جنگ مذهبی) دیلم (گیلان) بروند . در واقع از چندی پیش لشکر کوفه قزوین را پایگاه ساخته مکرر به بلاد دیلم تاخت و تاز (کشتار و غارت اموال مردم) میکردند . یکبار به تشویق علی 4/5 هزار تن از اعراب اهنگ غزای دیلم کردند.
زرین کوب . تاریخ ایران بعد از اسلام صفحه 351
اين روايت در المعجم الأوسط نقل شده است. اين مضمون در غير اين سند هم آمده : «أَنَّ عَلِيًّا بَلَغَهُ أَنَّ قَوماً بِالبَصرَه إِرتَدُّوا عَنِ الإِسلاَمِ» به علي (عليه السلام) خبر رسيد که گروهي در بصره مرتد شدند «فَبَعَثَ إِلَيهِم فَأُعطِيَ بِهِم» حضرت گروهي را فرستاد و آنها را آوردند و دو ماه در غذاي آنها سختگيري کرد و به آنها گرسنگي داد، «ثُمَّ دَعَاهُ لِلإِسلاَمِ» و آنها را به اسلام دعوت کرد، چون مرتد شده بودند و حضرت (عليه السلام) مي خواست آنها را برگرداند تا حکم مرتد درباره آنها اجرا نشود، ولی آنها ابا کردند؛ سپس يک حفره و چاله اي کندند «ثُمَّ قَالَ عَلَيهَا» کنار چاله ايستادند و گفتند «لَأَملَأَنَّ شَحماً وَ لَحماً» تو را از گوشت و چربي پر خواهم کرد، حضرت به آنها فرمودند توبه مي کنيد يا نه؟ آنها قبول نکردند، ابتدا گردنشان زده شد و بعد آنها را در چاله انداختند و بعد روي بدن آنها هيزم ريختند و آتش زدند.
طبراني در جلد 7 ، صفحه 140، شماره 7101
نتیجه:
حضرت علی هم مانند سایر زمام داران برای تثبیت قدرت خود به سایرین حمله و انان را از دم تیغ میگذراندند و اموال انها را به بیت المال منتقل میکردند
تابحال با خود اندیشیده اید چه دلیلی میتواند وجود داشته باشد که حضرت علی نیرو نظامی جمع اوری کرده و به جان مردم بیچاره ی گیلان می انداختند؟ مردم گیلان حق نداشتند اعتقادات خودشان را داشته باشند؟
انهایی که به شاهان پیش از اسلام ایران برای سرکوب شهرهایی که تحت حاکمیت انها بودند و شورش میکردند ایراد میگیرند آیا به رفتار کسانی که معتقدند بهترین و کاملترین انسانهای گیتی هستند نظر کرده اند؟
چرا باید عده ای برای داشتن اعتقادات خود گردنشان زده و انها را به چاه بریزند و اتش بزنند؟
در اینجا ما به کتابهایی اشاره داریم که طبقه حاکم ان را تایید و اجازه چاپ و انتشار داده است
پس هیچ ایراد و اشکالی به کاره ما نیست و فقط تاریخ میخوانیم و ان را با سایرین به اشتراک میگذاریم یعنی همان دلیلی که انجمن تاریخ و باستان شناسی بخاطرش ایجاد شده
در نتیجه تمام فعالیت ما در این حوزه با قوانین دولتی همخوانی دارد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
در سالهای آخر خلافت عثمان نیز که دستگاه خلافت دستخوش ضعف و تزلزل بود این گونه زد و خوردهای محلی (میان ایرانیان و اعراب) همچنان وجود داشت. چنانکه در دوره خلافت پرآشوب علی نیز چون بصره و کوفه در دست وی بود ازین دو لشکرگاه کار فتوح همچنان دنبال می‌شد. بعد از کشته شدن عثمان باز اهل استخر (یکی از شهرهای استان فارس) سر به شورش برآوردند و عبدالله بن عباس به فرمان علی عصیان آنها را در سیل خون فروشست
زرین کوب . تاریخ ایران بعد از اسلام صفحه 350
وی (علی) کسانی را که نمیخواستند همراه او به جنگ معاویه بروند و از جنگیدن با مسلمانان شام اکراه داشتند تشویق میکرد عطای (مزد) خویش از وی (علی) بستانند و به غزای (جنگ مذهبی) دیلم (گیلان) بروند . در واقع از چندی پیش لشکر کوفه قزوین را پایگاه ساخته مکرر به بلاد دیلم تاخت و تاز (کشتار و غارت اموال مردم) میکردند . یکبار به تشویق علی 4/5 هزار تن از اعراب اهنگ غزای دیلم کردند.
زرین کوب . تاریخ ایران بعد از اسلام صفحه 351
اين روايت در المعجم الأوسط نقل شده است. اين مضمون در غير اين سند هم آمده : «أَنَّ عَلِيًّا بَلَغَهُ أَنَّ قَوماً بِالبَصرَه إِرتَدُّوا عَنِ الإِسلاَمِ» به علي (عليه السلام) خبر رسيد که گروهي در بصره مرتد شدند «فَبَعَثَ إِلَيهِم فَأُعطِيَ بِهِم» حضرت گروهي را فرستاد و آنها را آوردند و دو ماه در غذاي آنها سختگيري کرد و به آنها گرسنگي داد، «ثُمَّ دَعَاهُ لِلإِسلاَمِ» و آنها را به اسلام دعوت کرد، چون مرتد شده بودند و حضرت (عليه السلام) مي خواست آنها را برگرداند تا حکم مرتد درباره آنها اجرا نشود، ولی آنها ابا کردند؛ سپس يک حفره و چاله اي کندند «ثُمَّ قَالَ عَلَيهَا» کنار چاله ايستادند و گفتند «لَأَملَأَنَّ شَحماً وَ لَحماً» تو را از گوشت و چربي پر خواهم کرد، حضرت به آنها فرمودند توبه مي کنيد يا نه؟ آنها قبول نکردند، ابتدا گردنشان زده شد و بعد آنها را در چاله انداختند و بعد روي بدن آنها هيزم ريختند و آتش زدند.
طبراني در جلد 7 ، صفحه 140، شماره 7101
نتیجه:
حضرت علی هم مانند سایر زمام داران برای تثبیت قدرت خود به سایرین حمله و انان را از دم تیغ میگذراندند و اموال انها را به بیت المال منتقل میکردند
تابحال با خود اندیشیده اید چه دلیلی میتواند وجود داشته باشد که حضرت علی نیرو نظامی جمع اوری کرده و به جان مردم بیچاره ی گیلان می انداختند؟ مردم گیلان حق نداشتند اعتقادات خودشان را داشته باشند؟
انهایی که به شاهان پیش از اسلام ایران برای سرکوب شهرهایی که تحت حاکمیت انها بودند و شورش میکردند ایراد میگیرند آیا به رفتار کسانی که معتقدند بهترین و کاملترین انسانهای گیتی هستند نظر کرده اند؟
چرا باید عده ای برای داشتن اعتقادات خود گردنشان زده و انها را به چاه بریزند و اتش بزنند؟