ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : داوری اللهی (آیین ور) در ایران باستان



Captain_America
10-07-2016, 11:14
از ویکی پدیا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) دانشنامه آزاد :

وَر (در پهلوی:وَر var؛ در اوستایی: ورنگه varangh) یا پَساخت(pasâxt)یا آزمایش ایزدی یا داوری ایزدی آزمون‌هایی بوده در دین مزدیسنی که از سوی داوران برای اثبات راست‌گویی یا حقانیت کسی برگزیده و به اجراگذاشته‌می‌شد. ور تنها ویژهٔ ایرانیان نبوده و در اروپا نیز تا سده‌های میانه رواج داشته‌است.

در میان زرتشتیان

در میان زتشتیان بر دو گونه بوده‌است، ور سرد و ور گرم.

ور گرم با آتش یا روی گداخته به انجام می‌رسیده است، برای نمونه گذر سیاوش از آتش برای نشان دادن بی‌گناهی گونه‌ای ور گرم با آتش بود. و نیز ریختن روی گداخته بر سینهٔ آذرپاد مهرسپندان برای اثبات ادعایش هم ور گرم بود. برپایهٔ متن‌های زرتشتی خود زرتشت نیز برای نشان دادن درستی ادعایش فرمان داد تا بر سینه‌اش روی گداخته بریزند. ور سرد نیز عبارت از غوط، ور شدن در آب و خفه شدن و نوشیدن زهر و چون آن است. دیگر شیوه‌های ور شامل بریدن اندام‌ها، سوراخ کردن تن و دریدن شکم بوده‌است. می‌بایست پس از انجام این آزمون آن کس تندرستیش را بازیابد تا ادعایش ثابت گردد.

در رشن‌یشت دربارهٔ ور مطالبی آمده‌است. این یشت دربارهٔ ایزد رشن یا رشنو است که ایزد سوگند یا آزمایش ایزدی بوده‌است. در هنگام برگزاری ور دعایی می‌خواندند که نیرنگِ ور نام داشته و آزمونده این نیرنگ را می‌خوانده‌است. ور آیینی خدایی شمرده می‌شده که در آن خداوند با نیروی خود در میان دو کس یا دو گروه داوری نموده و حق را از ناحق بازمی‌شناساند.

ابزار و گونهٔ ورها یکسان نبود. سی و سه گونه ور شمرده‌اند که در میان آنها ور با آتش اهمیت بیشتری داشته‌است. به جز آتش ور با جامی لبریز از آمیزهٔ باده و آب که با زهر و گوگرد آمیخته شده بود نیز گونه‌ای دیگر از ور بود. همچنین این زهر را با روغن و شیرهٔ گیاه که دو نمونهٔ دیگر از این آزمون را تشکیل می‌دادند می‌آمیختند و داوطلب ور می‌نوشید.

شکل کلی دادگاه ور بدین سان بوده که گروه یا کس مدعی از انجمن داوران ور یا اوروَثا (urvaθâ) درخواست داوری می‌نمودند. سرپرست این انجمن تکئشه (tkaeša) خوانده می‌شد. در آغاز ورنیرنگ یا همان دعای ور خوانده می‌شد و مدعی آزمون ور مشخص شده از سوی داوران را انجام می‌داد. یا از میان آتش فروزان باید پیاده گذر می‌کرد، یا فلزی تفته را در دست می‌گرفت یا فلز گداخته را بر اندامش می‌ریختند. یا زهر می‌آشامید یا برای زمانی تعیین‌شده در آب فرومی‌رفت. اگر هیچ آسیبی نمی‌داد انجمن داوران او را بی‌گناه و برحق می‌شمرد.

زرتشت و ور
در برخی متن‌های زرتشتی از جمله گزیده‌های زات‌سپرم به انجام ور از سوی زرتشت اشاره شده‌است. برپایهٔ گفتهٔ زات‌سپرم انجام سه گونه ور بر زرتشت نهاده‌شد. نخست گذر از آتش بود که او سه گام را به نماد نیکی در گفتار و کردار و پندار در آتش سوزان برداشت و آسیبی ندید. دوم اینکه فلز گداخته بر سینه‌اش ریختند و فلز درجا سرد شد. سوم آنکه شکمش را دریدند و دستی بر شکمش کشیده شد و زخم بهبود یافت.

Captain_America
10-07-2016, 11:19
نگاهي به آيين «ور» يا «سوگند» در فرهنگ هاي گوناگون

دوئل، سنگسار و عبور سياووش از آتش، سوگندي براي بي گناهي
گروه فرهنگ، هستي پودفروش – چون سياووش عشق سودابه را بي پاسخ گذاشت، به تهمت چشم داشت به سودابه كه همسر پدرش «كيكاووس» بود، گرفتار شد. پدر كه در تشخيص متهم واماند، «چاره آتشان» را تنها راه حل اين قضاوت دانست. سودابه از رد شدن از آتش خودداري كرد اما سياووش پذيرفت كه از آتش بگذرد. هنگامي كه او به سلامت از آتش گذر كرد، كيكاووس به پاكي او اقرار كرد و سودابه متهم شناخته شد.
هر قوم و ملتي در دوران باستان به گونه اي از داوري و آزمون و قضاوت معتقد بودند. اين داوري جز با نظارت ايزد ممكن نبوده است. اين داوري ها در نقاط مختلف دنيا،‌ «ور»‌، «دوئل»، «سوگند»، «اوردالي»، «ايزدي» و ... ناميده مي شوند. اين نوع آزمون هنگامي برپا مي شد كه داوري بي نتيجه مي ماند و دلايل كافي و لازم براي گناه كاري يا بي گناهي مجرم وجود نداشت و به ناچار او بايد به اين قضاوت تن در مي داد.
آيين «ور» يا «سوگند» تقسيم‌ بندي‌هاي گوناگون دارد. يكي از اين تقسيم‌ بندي‌ها بر اساس وسيله‌اي كه براي آزمايش انتخاب مي‌شد، بود و به آن «ور» سرد و «ور» گرم گفته مي‌شد. برجسته ترين «ور» در روايات باستاني ايران، گذر سياووش از آتش است. به اين نوع «ور» كه آتش نماد اصلي آن است، «ور» گرم گفته مي شود.
ور سرد، با آب انجام مي گرفت. بدين ترتيب كه مدعي و متهم را در آب سرد مي انداختند، و سر آنها را زير آب نگه مي داشتند. هر كدام كه زودتر سر را از آب بيرون مي آورد، مجرم شناخته مي شد.
در ميان ملل مشرق زمين بيشتر «ور» گرم مرسوم بوده است. مثلا آزموني كه به اسطوره هندي رام و سيتا نسبت داده شده، از انواع ور گرم است. رام، پسر پادشاهي در شمال هند عاشق دختري به نام سيتا شد. رام به عللي ناچار به ترك سرزمين پدري شد، سيتا نيز همراهش رفت. در راه، پادشاه مردم غول نهاد، سيتا را دزديد. رام براي آزادي سيتا تلاش كرد و در آخر او را از چنگ پادشاه بيرون آورد. پس از آزادي سيتا، رام به او بدبين شد. سيتا به گذر از آتش تن داد و به سلامت از آتش گذشت و بي‌گناهي خود را ثابت كرد.
در گذشته دور نيز «ور» با فلز گداخته و آتش مرسوم بوده است. در هند، متهم بايد قطعه آهن سرخ و گداخته، كه معمولا وزني معين داشت، در دست مي گرفت و در مسيري مشخص، 9 گام بر مي داشت اگر تاب مي آورد و در نهايت دستش آسيب نمي ديد، بي گناه دانسته مي شد. از آتش بي واسطه هم در اين داوري استفاده مي شد.
آيين «ور» تنها به حماسه‌هاي تاريخي و اسطوره‌ها محدود نمي‌شود بلكه در دنياي واقعي نيز اين آيين در ارتباط با متهماني كه داوران نمي‌توانستند در ارتباط با قطعيت گناه آنها داوري كنند، اجرا مي‌شد. از جمله در مجموعه قانون حمورابي آمده است: «اگر به زن شوهرداري تهمت هم بستر شدن با فرد ديگري زده شود آن زن براي اثبات بي گناهي خود را به آب اندازد. اگر آب او را در برگرفت او گناه كار است و خداي آب «ايلونرو»، خود او را مجازات مي كند. اما اگر نجات پيدا كند بي گناه است.»
در متون مذهبي نيز بارها از انواع مختلف «ور» سخن به ميان آمده است. داستان گذر ابراهيم از آتش نمونه بارز آن است. در كتاب «ماتيكان هزاردادستان»، كتاب حقوقي زرتشتيان از نوعي «ور» گرم سخن به ميان آمده است. فرد متهم ، بشقاب داغي را براي مدت معيني روي دست مي گرفت. اگر حاضر به انجام اين كار نمي شد فورا گناهكار شناخته مي شد.
قانون سنگسار زنان نيز كه امروزه در برخي مناطق جهان اعمال مي‌شود، جزو قوانين مجازات و كيفرهايي است كه شايد بتوان آن را به دليل ريشه ‌هاي مشترك با اين آيين باستاني، «ور» يا «سوگند» ناميد. در اين قانون آمده است، كه زن متهم به زنا را تا كمر درون ماسه كرده و دست و پاي او را باز بگذارند، سپس حكم را اجرا كنند. اگر زن بتواند خود را از درون ماسه بيرون بكشد و فرار كند، حكم او لغو و بي گناهي او ثابت مي شود.
ردپاي آيين «ور» تا عصر حاضر لااقل تا سال 1340 هجري شمسي، در منطقه كهنوج و جيرفت گرفته شده است. در روايت جهانگير اوشيدري در دانشنامه مزديسنا كه در تاريخ هخامنشيان «اومستد» نيز به آن استناد شده، آمده است كه اهالي اين محل به يك نوع سوگند يا آزمايش كه مبنايش بر غسل و پاكي و فرو بردن دست تا آرنج در روغن داغ براي اثبات بي گناهي بود، اعتقاد داشتند.
هر چند در ميان اغلب اقوام اين آيين، در اشكال مختلف آن شرط عبور از مرگ براي اثبات بي‌گناهي را در خود نهفته دارد، اما هستند اقوامي كه صلح‌ جويانه‌تر اين آيين را برگزار مي‌كردند. براي مثال در ميان سرخ پوستان، داوري با دانه هاي برنج مرسوم بوده است. در اين نوع داوري متهم چند دانه برنج در دهان مي گذاشت و پس از مدتي معين آنها را روي برگ مي انداخت، اگر دانه هاي برنج تر بود بي گناهي او تشخيص داده مي شد. اگر خشك بود آن فرد گناهكار شناخته مي شد.
آزمايش به وسيله خوراندن نيز از انواع ديگر «ور» است كه متهم براي اثبات بي‌گناهي خود نيازي به آزمايش عبور از مرگ ندارد و تنها كافي است لقمه‌اي نان و پنير ببلعد . اگر لقمه در گلويش گير كرد و از خوردن آن در ماند، گناهكاري او آشكار مي شود.
«ور» در اروپا به شكل ديگري ظهور كرد و تا اواخر هجدهم ميلادي مرسوم بود. اين «ور» دوئل ناميده مي شد كه به معني مبارزه تن به تن است كه مدعي و متهم با يكديگر نبرد مي كنند و پيروز اين صفحه نبرد، حق به جانب ميدان را ترك مي كند.

منابع:
1) تاريخ هخامنشيان اومستد
2) آيين اساطيري ور از سيد جواد رسولي
3) آتش و آزمون ايزدي از سيد جواد رسولي

لینک به منبع ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

Stream
12-07-2016, 01:01
بحث مذهبی ممنوع است