PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : نامه به امپراتور



فرهنگ دانشجو
22-08-2015, 22:01
نامه به امپراتور
"هان یو"(748-824) تاریخ نگارونویسنده نامی چینی در نامه ای به خاقان چین چنین نوشت:" بنده ی آن درگاه اکنون شنیده است که جامعه روحانیون مأمور شده است تایکی از استخوان های بودا را به پایتخت آورند.همچنین به خوبی آگاهم که خدایگان سرآن دارند در این دوره پرسعادت ،با آرزوهای مردم برای ادای این تشریفات مضحک وفریبنده هماهنگ شوند . وگرنه چگونه ممکن است که دانش خدایگان به عقایدی چنین سخریه آمیزتمکین کند؟وانگهی مردم درفهم وادراک ،کند ودرفریب خواری تندکارند. واگر خدایگان راببینند که از سر وجد ،درپای بوداعبادت می کند،بانگ برخواهند داشت : "بنگر، فرزندآسمان، آن که برهمه چیزآگاه است ،خود مؤمنی غیوراست.ما،کیستیم که جسم خود را مضایقه کنیم؟" پس جماعت گردخواهند آمد وجامه دران و پول ریزان ، به اقتدای خاقان،اوقات خود را از بام تا شام تباه خواهند کرد. نتیجه این خواهد بود که رفته رفته پیر و جوان ،براثر این نشئه ،یکسره از کار معاش غفلت خواهند ورزید . واگر خاقان آن را نفی نفرماید،مردم را توان دید که درمعابد انبوه شوند وآماده آن باشند که به نام قربانی برای خدایان،دستی را ببرند وبدن ها تکه تکه کنند . درآن صورت ،سنت ها ورسوم ما به سختی گزند بیند وما خود در روی زمین مایه خنده شویم...
بنابراین بنده ی آن درگاه ملتمس است که این استخوان ها را برای انهدام به آتش و آب بسپارندتا درنتیجه این شرعظیم برای همیشه ریشه کن شود و رعایا بدانند که دانش خدایگان تاچه اندازه از دانش مردم متعارف برتر است. عظمت چنان کرداری از حد هرستایشی بیرون است. واگرحضرت بودا قدرت آن داشته باشد که این اهانت را با نازل کردن عذابی انتقام گیرد، باشد که باران غضب او بر شخص این بنده باریدن گیرد.:»
(تاریخ تمدن ویل دورانت ج1،صص791-792)