wichidika
01-06-2015, 08:37
بهگزارش بیزنساینسایدر، بنابر آمارهای رسمی، GDI آمریکا در سهماهه آغازین سال 2015، رشدی 1.4 درصدی داشتهاست. «کریس داوسی»، اقتصاددان بانک گلدمن ساکس، GDI را شاخص بهتری برای کنترل دادههای سهماهه GDP که غالبا نیز پر سروصدا هستند، میداند. در طول سال گذشته، درآمد ناخالص داخلی واقعی، که با نرخ تورم تطبیق داده شده، در سهماهه نخست، 3.6 درصد رشد کرد که داوسی این نرخ را تقریبا نزدیکبه بالاترین دامنهای میداند که در طول دوران بهبود پسابحران مشاهده شده است.
برخی اقتصاددانان، بهجای استفاده از شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) شیوه جدید و پیشرفتهتری به اسم درآمد ناخالص داخلی (GDI) را پیشنهاد میکنند و معتقدند مولفه بسیار بهتر و دقیقتری برای اندازهگیری سلامت اقتصادی است.
بهگزارش اقتصادنیوز، تولید ناخالص داخلی (GDP)، فراگیرترین و مستندترین شاخص سلامت کلی و خط سیر اقتصاد محسوب میشود. اما روز جمعه گذشته، اقتصاددانان آمریکا با انتشار گزارشی از وضعیت اقتصادی این کشور در سهماهه نخست سال 2015، دریافتند که تولید ناخالص داخلی این کشور، 0.7 درصد کوچک شدهاست. بااینحال، تعدادی از اقتصاددانان والاستریت به شاخص دیگر یعنی «درآمد ناخالص داخلی» (GDI) اشاره میکنند که تصویر بهتری از اتفاقات اقتصادی پیشرو قرار میدهد.
بهگزارش بیزنساینسایدر، بنابر آمارهای رسمی، GDI آمریکا در سهماهه آغازین سال 2015، رشدی 1.4 درصدی داشتهاست. «کریس داوسی»، اقتصاددان بانک گلدمن ساکس، GDI را شاخص بهتری برای کنترل دادههای سهماهه GDP که غالبا نیز پر سروصدا هستند، میداند. در طول سال گذشته، درآمد ناخالص داخلی واقعی، که با نرخ تورم تطبیق داده شده، در سهماهه نخست، 3.6 درصد رشد کرد که داوسی این نرخ را تقریبا نزدیکبه بالاترین دامنهای میداند که در طول دوران بهبود پسابحران مشاهده شده است.
«پل اشورث»، اقتصاددان موسسه کپیتال اکونومیک میگوید: ما از شاخص GDI، طی سهماهه نخست سال 2015، بهعنوان یک معیار دقیقتر برای وضعیت واقعی اقتصاد آمریکا استفاده میکنیم. همچنین، «جیسون فیورمن»، رییس شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید نیز درباره گزارش روز جمعه وزارت بازرگانی آمریکا از شرایط اقتصادی کشور، به مستدل بودن شاخص GDI اشاره کرده و گفت: از این پس و از ماه جولای، اداره آمارهای اقتصادی میانگین GDP و GDI را با هم اعلام خواهد کرد.
درحالیکه گزارشها از شاخص GDP، از انقباض 0.7 درصدی اقتصاد آمریکا حکایت میکند، آمار GDI حاکی از رشد 0.3 درصدی اقتصاد این کشور است.
چرا GDI؟
حال این سوال مطرح است که سنجش شاخص GDI به چه دلیل اکنون اهمیت پیدا کرده، درحالیکه GDP سالها بهعنوان شاخص اصلی رشد اقتصادی ازسوی سیاستمداران و سیاستگذاران اقتصادی مطرح بوده و درنظر گرفته شدهاست؟
مخالفان این نظریه، به احتمال زیاد به تمایل گروهی (بخوانید دولت) استناد میکنند که حاضر نیستند به سادگی بپذیرند اقدامات ناعادلانه اقتصاد را به تباهی کشاندهاست. اما در واقع، دلایل اساسی بسیاری برای اقتصاددانان و فعالان بازار وجود دارد که آنها را مجاب میکند تا بهجای آمارهای GDP، روی آمارهای GDI تمرکز کنند. از نظر فرضیه، هردو شاخص آماری، باید شبیه هم باشند چراکه هردو بهمنظور سنجش جمع کل اقتصاد تعیین شدهاند. درواقع، شاخص GDP، چیزهایی را اندازه میگیرد که یک اقتصاد تولید میکند، اما شاخص GDI، چیزهایی را اندازهگیری میکند که اقتصاد کسب میکند یا دربرمیگیرد.
بااینحال، از آنجاکه هریک از این دو شاخص، از منابع اطلاعاتی متفاوتی تغذیه میشوند، این قرائتها میتواند منجر به اشتباهات اندازهگیری شود. یکی از مهمترین تفاوتها در این دو شاخص، نحوه بهکارگیری دریافتیهای مالیاتی است بهطوریکه GDI، مالیاتهای تولید و واردات و همینطور یارانه، درآمد خالص و پرداختهای متفرقه را درنظر میگیرد.
نخستین برآوردها از GDP سهماهه نخست آمریکا که در تاریخ 29 آوریل منتشر شد، نشان میداد اقتصاد این کشور تنها 0.2 درصد رشد داشتهاست. همچنین، میزان درآمد مالیاتی آمریکا، در سهماهه نخست سال 2015 میلادی، 8.6 درصد بیش از سال قبل از آن، رشد داشته که نشان میدهد اقتصاد این کشور در مسیر حرکت به بحران یا حتی کندی جدی نیست. در مقابل، درآمد مالیاتی سالانه، در هشت فصل، طی دوران بحران اقتصادی کاهش یافتهاست.
تطابقات فصلی (سهماهه) اقتصاد
بحث اصلی درباره کندی اقتصاد آمریکا در سهماهه نخست سال 2015 است. نخستین قرائت از GDP سهماهه نخست سال، و بهتبع آن کاهش توقعات نسبت به GDP اعلامی در روز جمعه، برای والاستریت و بسیاری از اقتصاددانان، شگفتانگیز بودهاست. اما در گزارشی که هفته پیش منتشر شد، دولت مطمئن نیست که آیا تنظیم فصلی اقتصادی همانطور که بارها اقتصاددانان والاستریت و بهویژه «جو لاورنا»، اقتصاددان دویچه بانک اذعان داشتهاند، همچنان مناسب باشد.
از زمان وقوع بحران مالی در سال 2008-2007، نرخ GDP در سهماهه نخست همیشه پایینتر از سهماهههای دوم تا چهارم بودهاست. در مجموع، دولت تنظیم فصلی اقتصاد را بهمنظور تعدیل این تغییرات و دادن اطمینان و پایداری بیشتر به بازارها و عموم مردم و ارائه تصویر بهتری از سلامت اقتصادی کل کشور بهکار گرفتهاست. باتوجه به شکستهای مکرر ، این مساله را باید هرچیزی بهغیر از ناامیدی دانست.
بااین حال، گزارش روز جمعه از وضعیت اقتصادی آمریکا، به خوبی نشان نمیدهد که اقتصاد آمریکا در وضعیت ترقی قرار دارد. دادههای روز جمعه همچنین حاکی از وضعیت ناامیدکننده میزان تولید کارخانجات و کاهش میزان اعتماد مشتریان است.
برخی اقتصاددانان، بهجای استفاده از شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) شیوه جدید و پیشرفتهتری به اسم درآمد ناخالص داخلی (GDI) را پیشنهاد میکنند و معتقدند مولفه بسیار بهتر و دقیقتری برای اندازهگیری سلامت اقتصادی است.
بهگزارش اقتصادنیوز، تولید ناخالص داخلی (GDP)، فراگیرترین و مستندترین شاخص سلامت کلی و خط سیر اقتصاد محسوب میشود. اما روز جمعه گذشته، اقتصاددانان آمریکا با انتشار گزارشی از وضعیت اقتصادی این کشور در سهماهه نخست سال 2015، دریافتند که تولید ناخالص داخلی این کشور، 0.7 درصد کوچک شدهاست. بااینحال، تعدادی از اقتصاددانان والاستریت به شاخص دیگر یعنی «درآمد ناخالص داخلی» (GDI) اشاره میکنند که تصویر بهتری از اتفاقات اقتصادی پیشرو قرار میدهد.
بهگزارش بیزنساینسایدر، بنابر آمارهای رسمی، GDI آمریکا در سهماهه آغازین سال 2015، رشدی 1.4 درصدی داشتهاست. «کریس داوسی»، اقتصاددان بانک گلدمن ساکس، GDI را شاخص بهتری برای کنترل دادههای سهماهه GDP که غالبا نیز پر سروصدا هستند، میداند. در طول سال گذشته، درآمد ناخالص داخلی واقعی، که با نرخ تورم تطبیق داده شده، در سهماهه نخست، 3.6 درصد رشد کرد که داوسی این نرخ را تقریبا نزدیکبه بالاترین دامنهای میداند که در طول دوران بهبود پسابحران مشاهده شده است.
«پل اشورث»، اقتصاددان موسسه کپیتال اکونومیک میگوید: ما از شاخص GDI، طی سهماهه نخست سال 2015، بهعنوان یک معیار دقیقتر برای وضعیت واقعی اقتصاد آمریکا استفاده میکنیم. همچنین، «جیسون فیورمن»، رییس شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید نیز درباره گزارش روز جمعه وزارت بازرگانی آمریکا از شرایط اقتصادی کشور، به مستدل بودن شاخص GDI اشاره کرده و گفت: از این پس و از ماه جولای، اداره آمارهای اقتصادی میانگین GDP و GDI را با هم اعلام خواهد کرد.
درحالیکه گزارشها از شاخص GDP، از انقباض 0.7 درصدی اقتصاد آمریکا حکایت میکند، آمار GDI حاکی از رشد 0.3 درصدی اقتصاد این کشور است.
چرا GDI؟
حال این سوال مطرح است که سنجش شاخص GDI به چه دلیل اکنون اهمیت پیدا کرده، درحالیکه GDP سالها بهعنوان شاخص اصلی رشد اقتصادی ازسوی سیاستمداران و سیاستگذاران اقتصادی مطرح بوده و درنظر گرفته شدهاست؟
مخالفان این نظریه، به احتمال زیاد به تمایل گروهی (بخوانید دولت) استناد میکنند که حاضر نیستند به سادگی بپذیرند اقدامات ناعادلانه اقتصاد را به تباهی کشاندهاست. اما در واقع، دلایل اساسی بسیاری برای اقتصاددانان و فعالان بازار وجود دارد که آنها را مجاب میکند تا بهجای آمارهای GDP، روی آمارهای GDI تمرکز کنند. از نظر فرضیه، هردو شاخص آماری، باید شبیه هم باشند چراکه هردو بهمنظور سنجش جمع کل اقتصاد تعیین شدهاند. درواقع، شاخص GDP، چیزهایی را اندازه میگیرد که یک اقتصاد تولید میکند، اما شاخص GDI، چیزهایی را اندازهگیری میکند که اقتصاد کسب میکند یا دربرمیگیرد.
بااینحال، از آنجاکه هریک از این دو شاخص، از منابع اطلاعاتی متفاوتی تغذیه میشوند، این قرائتها میتواند منجر به اشتباهات اندازهگیری شود. یکی از مهمترین تفاوتها در این دو شاخص، نحوه بهکارگیری دریافتیهای مالیاتی است بهطوریکه GDI، مالیاتهای تولید و واردات و همینطور یارانه، درآمد خالص و پرداختهای متفرقه را درنظر میگیرد.
نخستین برآوردها از GDP سهماهه نخست آمریکا که در تاریخ 29 آوریل منتشر شد، نشان میداد اقتصاد این کشور تنها 0.2 درصد رشد داشتهاست. همچنین، میزان درآمد مالیاتی آمریکا، در سهماهه نخست سال 2015 میلادی، 8.6 درصد بیش از سال قبل از آن، رشد داشته که نشان میدهد اقتصاد این کشور در مسیر حرکت به بحران یا حتی کندی جدی نیست. در مقابل، درآمد مالیاتی سالانه، در هشت فصل، طی دوران بحران اقتصادی کاهش یافتهاست.
تطابقات فصلی (سهماهه) اقتصاد
بحث اصلی درباره کندی اقتصاد آمریکا در سهماهه نخست سال 2015 است. نخستین قرائت از GDP سهماهه نخست سال، و بهتبع آن کاهش توقعات نسبت به GDP اعلامی در روز جمعه، برای والاستریت و بسیاری از اقتصاددانان، شگفتانگیز بودهاست. اما در گزارشی که هفته پیش منتشر شد، دولت مطمئن نیست که آیا تنظیم فصلی اقتصادی همانطور که بارها اقتصاددانان والاستریت و بهویژه «جو لاورنا»، اقتصاددان دویچه بانک اذعان داشتهاند، همچنان مناسب باشد.
از زمان وقوع بحران مالی در سال 2008-2007، نرخ GDP در سهماهه نخست همیشه پایینتر از سهماهههای دوم تا چهارم بودهاست. در مجموع، دولت تنظیم فصلی اقتصاد را بهمنظور تعدیل این تغییرات و دادن اطمینان و پایداری بیشتر به بازارها و عموم مردم و ارائه تصویر بهتری از سلامت اقتصادی کل کشور بهکار گرفتهاست. باتوجه به شکستهای مکرر ، این مساله را باید هرچیزی بهغیر از ناامیدی دانست.
بااین حال، گزارش روز جمعه از وضعیت اقتصادی آمریکا، به خوبی نشان نمیدهد که اقتصاد آمریکا در وضعیت ترقی قرار دارد. دادههای روز جمعه همچنین حاکی از وضعیت ناامیدکننده میزان تولید کارخانجات و کاهش میزان اعتماد مشتریان است.