PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : به کجا چنین شتابان؟



B.Russell
09-04-2015, 15:09
وقتی به دنیای امروز با دقت بیشتری نگاه میکنیم، متوجه میشیم که همه چیز زندگی ما انسان ها یک شتاب عجیبی به خودش گرفته.

پیشرفت های علمی با شتابی خیره کننده رخ میدهند و تکنولوژی به انسان فرصت خو گرفتن به چیزی را نمیدهد.
این شتاب حتی به سرگرمی های ما هم کشیده شده.

زمانی یک هفته منتظر بودیم که قسمت بعدی یک سریال رو ببینیم و این روزها سریال ها هر روز هفته پخش میشوند!

زمانی دیپلم گرفتن هنر بود اونم آهسته و با طمانینه، اما امروزه شتاب هست برای گرفتن phd در کمترین سن ممکن!!

و همانقدر که سریع میتوانیم یک چیزی را دوست داشته باشیم، همانقدر سریع میتوانیم از او دل بکنیم و حتی متنفر بشیم.

و در پایان چند سئوال مختصری که من جوابی براشون نداشتم:

به کجا چنین شتابان؟
آیا ما داریم دست و پا میزنیم که هرگز نمیریم؟
آیا حرص جاودانگی هست که انسان رو به شتاب وا میداره تا با تسلط بر آنچه بوده و هست، حیاتی جاودان برای خودش رقم بزنه؟

ما از این شتاب گرفتنمون نگرانیم چه چیزی یا چه چیزهایی رو از دست بدیم؟



پینوشت:

نزدیک به یک سال در خدمت دوستان در تالار علوم انسانی انجمن پی سی ورلد بودم و کلی مطالب مفید ازشون یاد گرفتم و امیدوارم این یادگیری متقابل بوده باشه.

روند دنیایی که توش بودیم تا امروز من رو قانع کرده که هر آغازی در هستی یک پایانی دارد حتی اگر فاصله میان آن آغاز و پایان یک ابر خیال باشد. و من امروز (94/01/20) بنابر دلایلی تصمیم گرفتم آخرین تاپیکم رو هم در این تالار ایجاد کنم.

اونم با سئوالی که روز نیست بهش فکر نکنم.

به کجا چنین شتابان؟

mjorh
09-04-2015, 15:38
انسان ذاتا به شتاب علاقه داره ، مخصوصا وقتی اهداف خاصی پیش رو باشه که معمولا این شتاب تو سنین 20 به بالا قوت میگیره ... این وسط بعضیا میرسن و به شتاب ادامه میدن و بعضیا هم نمیرسن و دیگه اون عجله گذشته رو ندارن ... چون دیگه اون هدفی ک دنبالش بودن وجود نداره و به همین خاطر روند معمولی زندگیشو پی میگیره تا ببینه سرنوشت چطور رقم میخوره ... و به نظر من این ربطی به گذشته و حال نداره ..انسان همیشه همینطور بوده ...بله شرایط و جو هم تاثیر داره ولی این شتاب همیشه وجود داشته ...
PS:

حالا شما به کجا چنین شتابان ..؟ تازه یه ساله اینجایید ...

Mr_100_dolari
09-04-2015, 16:54
سلام

حرص رسیدن به قدرت بیشتر هستش که اکثرا اون رو توی پول بیشتر داشتن می بینین و هر کسی از یه طریقی به دنبالش هستش و از اونجایی که امیال و در ادامه اون حرص

انسانی بی نهایت هستش خیلی ها بعد از رسیدن به خیلی از داشته ها باز هم دست بردار نیستند و عده ای هم بعد از گذشت سال ها تازه متوجه میشن این اون چیزی نیستش که اصلا دنبالش بودند

و عده دیگری هم که بعد از کلی حرص خوردن در مسیر زندگی از خود نا امید شدند در حسرت و رویای داشته های دیگران دائما در حال حرص خوردن هستند غافل از اینکه شاید همون عده هم با تمام داشته هاشون به دلیل حرص زیاد از زندگی خود ناراضی هستند ...



ما از این شتاب گرفتنمون نگرانیم چه چیزی یا چه چیزهایی رو از دست بدیم؟


و می رسیم به این قسمت از حرف شما که وقتی از خیلی ها بپرسی اصلا این همه شتاب و زندگی رو به کام خود و دیگران تلخ کردن برای چی هستش اصلا جوابی هم ندارند که دهند و بیشتر براشون به صورت یک عادت ناخواسته دراومده و با حرص و شتاب طی کردن پله های ترقی در زندگی در واقعیت خودشون رو از خیلی از لذت های زندگی محروم کردند ...

پ ن :

رسیدین به همون سوال من که قبلا پرسیده بودم که : رفتن یا موندن و شما رفتن رو انتخاب کردید و از اونجایی که هر رفتنی می تونه یک آغاز جدید رو به همراه داشته باشه جالب بود می گفتید که شما با چه نیتی قصد رفتن کردید .. :n26:

B.Russell
09-04-2015, 17:38
حالا شما به کجا چنین شتابان ..؟ تازه یه ساله اینجایید ...



رسیدین به همون سوال من که قبلا پرسیده بودم که : رفتن یا موندن و شما رفتن رو انتخاب کردید و از اونجایی که هر رفتنی می تونه یک آغاز جدید رو به همراه داشته باشه جالب بود می گفتید که شما با چه نیتی قصد رفتن کردید .. :n26:

یکی از بهترین و در کنارش بدترین لحظات حرکت پر شتاب مارو به جلو، این هست که بفهمیم این مسیری که با کلی شتاب اومدیم جلو اشتباه بوده و حالا بخواهیم برگردیم و مسیر دیگری انتخاب کنیم.

به نظر من فروم های فارسی (بدون هیچ استثنایی) توانایی تحمل شتاب اندیشه رو ندارن (البته حق هم دارند).

و پیوسته یا خودت باید ترمز بکشی یا یکی ترمزت رو بکشه.
مانند جاده های پر دست انداز کشورمون، که مدام مانع جلو راهت سبز میشه و سرعت گیر پشت سرعت گیر.

من از این ترمزها دیگه خسته شدم، ترجیح میدم با وجودیکه مقصد مشخص نیست، در سرایی دیگر (100 درصد غیرمجازی) با شتابی کمتر اما کم سرعت گیر تر حرکت کنم.

shi.irani
10-04-2015, 00:19
موفق باشید

Motaharri
19-04-2015, 11:41
میدونین حال و هوای یک آدم تشنه بدون مشک آب در بیابان چیه؟
تقلا میکنه و به قول شما دست و پا میزنه تا به آب برسه و پاپیچ هر سرابی میشه که بهش نشانه هایی از آب رو نشون میده.
ولی هرچی میدوه آبی در کار نیست و فقط سراب است و سراب.

به نظر من علت شتاب بیش از حد مردم در دنیای امروز این مورده که سراب های زیادی سر راهشون هست!
این سراب هارو هم عموما سرمایه دارها به وجود آوردن و هیچ وقت نمیذارن فرد تشنه از حرکت بایسته چون چرخ صنعتشون میخوابه.

مردم رو توجیه کردن که تا میتونین کار کنین،پول در بیارین و تکنولوژی مصرف کنین.
هنوز 6ماه نشده، طرف گوشی چند میلیونیش رو میندازه دور و یک ورژن جدیدتر میگیره تا از این قافله دنیا عقب نمونه.
غافل از اینکه دنیا دارها فقط میدونن و آخر سر در یک سرابی میوفتن و همه چیز تموم میشه.

Saeed Dz
19-04-2015, 18:06
به کجا چنین شتابان؟
آیا ما داریم دست و پا میزنیم که هرگز نمیریم؟
آیا حرص جاودانگی هست که انسان رو به شتاب وا میداره تا با تسلط بر آنچه بوده و هست، حیاتی جاودان برای خودش رقم بزنه؟

ما از این شتاب گرفتنمون نگرانیم چه چیزی یا چه چیزهایی رو از دست بدیم؟
به نظر بنده ما تمام اینکارها رو میکنیم تا زمان بیشتری برای خودمون، برای با خودمون بودن و برای، برای خودمون بودن بخریم. البته که همینطوره و اگر نگاهی به گذشته خودمون بندازیم به راحتی میشه فهمید که انسان از ابتدا به دنبال جاودانگی بوده و حتی بخاطر ترس از مرگ و نبود، داستانهای تخیلی از روح و زندگی جاوید پس از مرگ ساخته که البته اشاره من فقط به ادیان ابراهیمی نیست بلکه در تمام اعتقادات و باور های پیشین میشه رگه های از این موضوع رو پیدا کرد؛ یا میشه اعتقاد به وجود درخت، اکسیر و ... جاودانگی رو بهش اشاره کرد که در طول تاریخ همیشه گروه های بدنبالش بودن و جستجوش کردند.
با فرصت ارزشمندی که برای انسان امروز بوجود اومده و اون رو قادر ساخته تا آزادانه تر و اصولیتر و همینطور منطقیتر نسبت به تمام موضوعات (بدون استثنا) فکر کنه، جستجو کنه و نظر بده و با ظهور اندیشه های نو مثل آدئیسم، سکولاریسم و ... ما به حقایقی پی بردیم که باعث میشن از اون توهمات گزشته دور بشیم و نقد رو به نسیه اصطلاحا ترجیح بدیم. حالا انسان با رو به رو شدن با واقعیت تلخ به اسم مرگ داره سعی میکنه بهش غلبه کنه یا فعلا که قادر به انجام اینکار نیست از فرصت محدودش نهایت استفاده رو بکنه.
مطمعنا ما نگران از دست دادن زمان یعنی با ارزشترین داراییمون هستیم.

راسل عزیز تنها چیزی که منو از آینده و از خیلی موضوعات نا مطمئن و ناراحت میکنه، حتی مایوس رو به رو شد با حقیقت تلخ وجود مرگه، به خصوص مرگ عزیزانم که مجبورم قبل از خودم ببینم و تحمل کنم. اما باور و اعتقاد من اینه که انسان روزی بر مرگ غلبه میکنه و اون روز دیر نیست.

PLAΨMID
19-04-2015, 20:00
میدونین حال و هوای یک آدم تشنه بدون مشک آب در بیابان چیه؟
تقلا میکنه و به قول شما دست و پا میزنه تا به آب برسه و پاپیچ هر سرابی میشه که بهش نشانه هایی از آب رو نشون میده.
ولی هرچی میدوه آبی در کار نیست و فقط سراب است و سراب.

به نظر من علت شتاب بیش از حد مردم در دنیای امروز این مورده که سراب های زیادی سر راهشون هست!
این سراب هارو هم عموما سرمایه دارها به وجود آوردن و هیچ وقت نمیذارن فرد تشنه از حرکت بایسته چون چرخ صنعتشون میخوابه.

مردم رو توجیه کردن که تا میتونین کار کنین،پول در بیارین و تکنولوژی مصرف کنین.
هنوز 6ماه نشده، طرف گوشی چند میلیونیش رو میندازه دور و یک ورژن جدیدتر میگیره تا از این قافله دنیا عقب نمونه.
غافل از اینکه دنیا دارها فقط میدونن و آخر سر در یک سرابی میوفتن و همه چیز تموم میشه.

شما به طور کلی فلسفه پیشرفت و علم و اقتصاد رو زیر سوال بردید !!!

Motaharri
20-04-2015, 09:26
شما به طور کلی فلسفه پیشرفت و علم و اقتصاد رو زیر سوال بردید !!!

اگر فلسفه پیشرفت و اقتصاد بر مبنای این باشه که:

عمر گران مایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا.
بله، به طور کلی این فلسفه پیشرفت و اقتصاد که از انسان یک موجود مصرف گر میسازه که باید بجنبه تا در این فرصت زندگی فقط لذت ببره، بله زیر سئواله.

Stream
20-04-2015, 12:26
اگر فلسفه پیشرفت و اقتصاد بر مبنای این باشه که:

عمر گران مایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا.
بله، به طور کلی این فلسفه پیشرفت و اقتصاد که از انسان یک موجود مصرف گر میسازه که باید بجنبه تا در این فرصت زندگی فقط لذت ببره، بله زیر سئواله.

همین "چه خورم صیف و چه پوشم شتا" است که باعث شده ما از غارها بیرون بیایم و تمدن عظیم رو ایجاد کنیم، این همه پیشرفت علمی کنیم و ... . اگه بحث همین "مصرف گرایی" نبود، فشاری هم برای تولید وجود نمی داشت. هیچ وقت تولیدی نیست اگر مصرفی نباشه و هر چقدر مصرف بیشتر باشه (و تقاضا برای مصرف بیشتر باشه)، سرعت پیشرفت هم بیشتر خواهد شد. شاید شما بگید پیشرفت مهم نیست، ولی اجازه بدید سایرین نظرشون چیز دیگه باشه... بطور مثال من ترجیح میدم در این چرخه تولید و مصرف باشم ولی اگه در 60 سالگی آلزایمر گرفتم یک راه درمان برای این بیماری داشته باشیم.

وقتی به مصرف گرایی در سیستم های اقتصادی انتقاد وارد میشه منظور صرفا مصرف گرایی بدون تولید است (نمونه کشور عزیز ما). وگرنه شما نگاه کنید کشورهایی که بیشترین تولید رو دارن، بیشترین مصرف رو هم دارن و این چرخه به هم متصل است.

و البته منظور سعدی از اون شعر به کل چیز متفاوتی است. بحث سعدی درباره تلاش و زحمت است یا خدمت به امیر و نه مصرف گرایی و مصرف کردن.

Motaharri
20-04-2015, 13:33
همین "چه خورم صیف و چه پوشم شتا" است که باعث شده ما از غارها بیرون بیایم و تمدن عظیم رو ایجاد کنیم، این همه پیشرفت علمی کنیم و ... . اگه بحث همین "مصرف گرایی" نبود، فشاری هم برای تولید وجود نمی داشت. هیچ وقت تولیدی نیست اگر مصرفی نباشه و هر چقدر مصرف بیشتر باشه (و تقاضا برای مصرف بیشتر باشه)، سرعت پیشرفت هم بیشتر خواهد شد. شاید شما بگید پیشرفت مهم نیست، ولی اجازه بدید سایرین نظرشون چیز دیگه باشه... بطور مثال من ترجیح میدم در این چرخه تولید و مصرف باشم ولی اگه در 60 سالگی آلزایمر گرفتم یک راه درمان برای این بیماری داشته باشیم.

وقتی به مصرف گرایی در سیستم های اقتصادی انتقاد وارد میشه منظور صرفا مصرف گرایی بدون تولید است (نمونه کشور عزیز ما). وگرنه شما نگاه کنید کشورهایی که بیشترین تولید رو دارن، بیشترین مصرف رو هم دارن و این چرخه به هم متصل است.

و البته منظور سعدی از اون شعر به کل چیز متفاوتی است. بحث سعدی درباره تلاش و زحمت است یا خدمت به امیر و نه مصرف گرایی و مصرف کردن.

بازم دقت نمیکنین، میگه اگر همه عمر صرف این بشه که چه بخوریم و چه بپوشیم.
اگر همه عمر صرف این میشد انسان تو همون غار میموند و نگاه ماورایی انسان فرای خوردن و آشامیدن بود که اورو از غار بیرون آورد.
و فکر کردن به اینکه این جهان چگونه پدید آمد و چه کسی انرا پدید آورد و ... در پیشرفت علم به او سرعت داد.

مصرف گرایی بدون تولید یک بحثه، مصرف گرایی افراطی با تولید هم یک بحثه و هردوشون هم نکوهیده هستن.
چون انسان رو به این باور میرسونن که بدون مصرف کردن پی در پی کالاهای ما هیچی نیستی.

اگر هر ماه یک ورژن جدیدتر گوشی همراه و تلویزیون از ما خریدی، آدم پیشرفته ای هستی وگرنه پسرفته ای.
یک دل مشغولی بچگانه بیشتر به نظر میاد.

Stream
20-04-2015, 13:38
بازم دقت نمیکنین، میگه اگر همه عمر صرف این بشه که چه بخوریم و چه بپوشیم.
اگر همه عمر صرف این میشد انسان تو همون غار میموند و نگاه ماورایی انسان فرای خوردن و آشامیدن بود که اورو از غار بیرون آورد.
و فکر کردن به اینکه این جهان چگونه پدید آمد و چه کسی انرا پدید آورد و ... در پیشرفت علم به او سرعت داد.

مصرف گرایی بدون تولید یک بحثه، مصرف گرایی افراطی با تولید هم یک بحثه و هردوشون هم نکوهیده هستن.
چون انسان رو به این باور میرسونن که بدون مصرف کردن پی در پی کالاهای ما هیچی نیستی.

اگر هر ماه یک ورژن جدیدتر گوشی همراه و تلویزیون از ما خریدی، آدم پیشرفته ای هستی وگرنه پسرفته ای.
یک دل مشغولی بچگانه بیشتر به نظر میاد.

این جای بحثه که چه چیزی باعث شد انسان از غار بیرون بیاد (ولی بر اساس دانش مردم شناسی که داریم واضح است تفکرات فلسفی و نگاه ماورایی در کار نبوده بلکه قضیه همون افزایش جمعیت در اون مرحله فرگشتی و "چه خورم" و کلا تمایل به بقا بوده) و فلسفه و معناشناسی و ... ده ها هزار سال بعد پدید اومد. بگذریم چون مرتبط نیست.

این چیزهایی که گفتید صرفا تبلیغات و بازاریابی است (و طبیعتا بچه گانه از دید فلسفی و منطقی از دید اقتصادی). ربطی به این نداره که اندیشه های تولید و مصرف چگونه است... افراط هر چیزی بد است ولی بد بودن افراط در یک چیز رابطه استدلالی با بد بودن اون چیز نداره. شما اگه در خوردن آب هم زیاده روی کنید خطر شدید مرگ داره.

Motaharri
20-04-2015, 13:45
این جای بحثه که چه چیزی باعث شد انسان از غار بیرون بیاد (ولی بر اساس دانش مردم شناسی که داریم واضح است تفکرات فلسفی و نگاه ماورایی در کار نبوده بلکه قضیه همون افزایش جمعیت در اون مرحله فرگشتی و "چه خورم" و کلا تمایل به بقا بوده) و فلسفه و معناشناسی و ... ده ها هزار سال بعد پدید اومد. بگذریم چون مرتبط نیست.

این چیزهایی که گفتید صرفا تبلیغات و بازاریابی است (و طبیعتا بچه گانه از دید فلسفی و منطقی از دید اقتصادی). ربطی به این نداره که اندیشه های تولید و مصرف چگونه است... افراط هر چیزی بد است ولی بد بودن افراط در یک چیز رابطه استدلالی با بد بودن اون چیز نداره. شما اگه در خوردن آب هم زیاده روی کنید خطر شدید مرگ داره.

اتفاقا دقیقا با پیشرفت فلسفه و علوم انسانی میزان جهش در علم 1000 برابر شده.
اگر تمایل به بقا اساس باشه،ما نباید چنین شتابی رو در علم در چند صد سال اخیر ببینیم و باید یک ریتم ثابت متناسب با رشد جمعیت رو در رشد علم ببینیم.

شما معتقدی علم یک روند با سرعت ثابت داشته یا یک جایی شتاب خیره کننده گرفته؟ اون شتاب از چه زمانی شروع شده؟

Stream
20-04-2015, 13:56
اتفاقا دقیقا با پیشرفت فلسفه و علوم انسانی میزان جهش در علم 1000 برابر شده.
اگر تمایل به بقا اساس باشه،ما نباید چنین شتابی رو در علم در چند صد سال اخیر ببینیم و باید یک ریتم ثابت متناسب با رشد جمعیت رو در رشد علم ببینیم.

شما معتقدی علم یک روند با سرعت ثابت داشته یا یک جایی شتاب خیره کننده گرفته؟ اون شتاب از چه زمانی شروع شده؟

چیزی که من درباره بقا گفتم درباره بیرون اومدن از غار و شروع تمدن بشر بود :n18:


این جای بحثه که چه چیزی باعث شد انسان از غار بیرون بیاد (ولی بر اساس دانش مردم شناسی که داریم واضح است تفکرات فلسفی و نگاه ماورایی در کار نبوده بلکه قضیه همون افزایش جمعیت در اون مرحله فرگشتی و "چه خورم" و کلا تمایل به بقا بوده) و فلسفه و معناشناسی و ... ده ها هزار سال بعد پدید اومد. بگذریم چون مرتبط نیست.

واضحه وضعیت در 400 سال اخیر (شروع رشد خیره کننده علم بواسطه فراگیر شدن ارزش های عصر روشنگری در اروپا) بی ربط با این مسئله در دوران غارنشینی است و من فقط در همون زمان گفتم (چون مربوط به بحث بود، و شما مدعی شده بودین خروج انسان از غار به دلیل نگاه ماورایی انسان بوده!). من درباره همه اعصار و همه زمان ها فتوا ندادم دوست عزیز که شما حرف من رو تعمیم میدین به سایر زمان ها.

Motaharri
26-04-2015, 10:05
چیزی که من درباره بقا گفتم درباره بیرون اومدن از غار و شروع تمدن بشر بود :n18:

واضحه وضعیت در 400 سال اخیر (شروع رشد خیره کننده علم بواسطه فراگیر شدن ارزش های عصر روشنگری در اروپا) بی ربط با این مسئله در دوران غارنشینی است و من فقط در همون زمان گفتم (چون مربوط به بحث بود، و شما مدعی شده بودین خروج انسان از غار به دلیل نگاه ماورایی انسان بوده!). من درباره همه اعصار و همه زمان ها فتوا ندادم دوست عزیز که شما حرف من رو تعمیم میدین به سایر زمان ها.

در مورد بیرون اومدن از غار صرف هدف خوردن و آشامیدن، باید بتونین حرفتون رو با سایر موجودات هم اثبات کنین.
چون این نیاز در بین همه موجودات مشترکه و همه موجودات باید حداقل چند بخش تمدن رو تجربه کنن. مثلا خفاش های میلیون ها سال هست تو غار هستن و بیرون هم نمیان و خوردن هم براشون مسئله اساسیه.

در مورد آغاز عصر روشنگری هم باهاتون موافق نیستم.
هنوزم در اروپا تولد مسیح رو به عنوان مبدا تاریخشون میشناسن که جهش در علم و اخلاق و دعوت انسان به اندیشیدن در این کشورها پس از مسیح دیده میشه!
ولی قبل از آغاز ادیان ابراهیمی و به فاصله چند صدهزار سال عمر انسان چیز خاصی دیده نمیشه.
آغاز روشنگری و تلاش برای علم آموزی اینزمان هست که نمیدونم چرا راحت انکارش میکنید.

Stream
26-04-2015, 12:39
در مورد بیرون اومدن از غار صرف هدف خوردن و آشامیدن، باید بتونین حرفتون رو با سایر موجودات هم اثبات کنین.
چون این نیاز در بین همه موجودات مشترکه و همه موجودات باید حداقل چند بخش تمدن رو تجربه کنن. مثلا خفاش های میلیون ها سال هست تو غار هستن و بیرون هم نمیان و خوردن هم براشون مسئله اساسیه.


دوست من این همه مثال هست. ماهی ها برای چی از آب بیرون اومدن که تبدیل شدن به گونه های مختلف (از جمله ما)؟ خفاش ها هم که می فرمایید میلیون ها سال نیست در غار زندگی می کنن، ما گونه های مختلف خفاش داریم که بعضی هاشون از غارها هم بیرون اومدن، و خفاش ها هم از روز اول در غار نبودن بلکه از جای دیگه به غارها اومدن. همه حیوانات وقتی جمعیتشون به حدی می رسه که غذای کافی براشون در اون محل زندگی نیست، یا شرایط زندگیشون تغییر می کنه یا نسلشون منقرض میشه، و حیواناتی که شما می بینین اونهایی هستند که تونستن شرایط زندگیشون رو همیشه تغییر بدن.




در مورد آغاز عصر روشنگری هم باهاتون موافق نیستم.
هنوزم در اروپا تولد مسیح رو به عنوان مبدا تاریخشون میشناسن که جهش در علم و اخلاق و دعوت انسان به اندیشیدن در این کشورها پس از مسیح دیده میشه!
ولی قبل از آغاز ادیان ابراهیمی و به فاصله چند صدهزار سال عمر انسان چیز خاصی دیده نمیشه.
آغاز روشنگری و تلاش برای علم آموزی اینزمان هست که نمیدونم چرا راحت انکارش میکنید.

چیزی که گفتید ارزش های عصر روشنگری اروپا نیست، ارزش های قبل از روشنگری اروپاست که هنوز هم توسط عده ای (که امروزه در اروپا اقلیت هستند و در آمریکا اکثریت) بهش باور دارند. شما برید به کشورهایی مثل فرانسه، نروژ، سوئد، دانمارک، فنلاند، هلند، بلژیک، انگلستان و ... و ببینید آیا این ذهنیت بنیادگرایی که شما توصیف می کنید در جامعه و سیاست و مجلس و دانشگاه ها و ... هست یا خیر، طبیعیه که نیست.

بیخود نیست که در همین چند قرن اخیر، و دقیقا به واسطه ارزش های عصر روشنگری، پیشرفت علمی جهان در همین 300 سال بیشتر از کل تاریخ قبل از اون بوده.