PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : مزدور کوروش هخامنشی که دم از حقوق بشر میزد در تاریخ کجاست !؟



مهندس مسعود
18-10-2014, 18:08
نابودی برخی از تمدن‌های کهن به دست کورش هخامنشی .



یکی از تمدن‌هایی که به دست کورش بر افتاد و از بین رفت، تمدن کهن و درخشان لیدی بود.

با اینکه اهالی لیدی در همان زمان کوشیدند تا از سلطه هخامنشیان رهایی یابند، اما این قیام که به رهبری پاکتیاس بر پا شد، به فرمان کورش بزرگ و به خشن‌ترین شکل ممکن سرکوب شد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کورش با اعزام سپاهی به فرماندهی مازارس دستور داد که تمامی قیام‌کنندگان را به بردگی بکشند و رهبر آنان را زنده به نزد او بفرستند.
او همچنین دستور داد لیدیایی‌ها را چنان خرد و منکوب سازند که راه هرگونه شورشی علیه سلطه پارسیان هخامنشی بسته شود.
سپاه کورش به سرعت دست به منکوب کردن لیدیایی‌ها می‌زند و رهبر آنان را به اسارت می‌گیرد.

شهرهای پری‌ین و مگنزی غارت می‌شوند و مردم شهرهای فوسه و تئوس خانه‌های خود را رها کرده و راه فرار در پیش می‌گیرند.

ساکنان کاریه به بردگی کشیده می‌شوند و گروهی از اهالی کزانتوس و کونوس در لیکیه دست به انتحار می‌زنند و مرگ را بر تعبد و بندگی ترجیح می‌دهند.

شهرها یکی پس از دیگری تسخیر می‌شوند و پس از اینکه تاراج می‌گردند، پادگان‌های نظامی پارسی و نیروهای ضد شورش هخامنشی در آنها مستقر می‌شوند.
برای آگاهی بیشتر و تفصیل منابع بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان،


ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۱۴ تا 117

رضا مرادی غیاث آبادی



یکی دیگر از تمدن‌های کهن ایران‌زمین که به دست کورش بزرگ بر افتاد و از میان رفت، فرهنگ و تمدن کهن و درخشان عیلامیان/ خوزیان بود.
تمدنی که به مدت زمانی بس طولانی یعنی متجاوز از دو هزار سال در جنوب‌غربی فلات ایران تداوم داشت و آثار هنری و معماری فراوانی از آن برجای مانده است. این در حالی بود که پس از سلطه هخامنشیان بر این سرزمین چیزی جز کاخ سلطنتی آنان در شوش ساخته نشد.
کاخی که بنا به اظهارات داریوش در کتیبه ششم او در شوش (DSf) پارسیان کمترین نقشی در ساخت آن نداشتند.
با اینکه خوزیان دستکم یکبار کوشیدند تا در زمان داریوش یکم از سلطه هخامنشیان رهایی یابند و تا حد زیادی نیز در اینکار موفق شدند، اما به گفته داریوش در کتیبه بیستون با سرکوب شدید او مواجه شدند و برای همیشه منکوب گردیدند و از صفحه تاریخ محو شدند.

در این زمینه پی‌یر بریان آورده است: «قتل‌عام‌هایی که پس از جنگ به وسیله سپاهیان کورش انجام گرفته است، از شدت و خشونت ارتش نوبابلی حکایت می‌کند. احتمالاً در همین زمان (یا شاید اندکی پیش یا بعد از آن) است که شوش نیز مسخر کورش گشته و آخرین پادشاهی نوعیلامی برای همیشه نابود شده است».بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۲۵٫







یکی دیگر از کشورها و تمدن‌هایی که به دست کورش بزرگ و با تهاجم سپاه پارسی او نابود شد، تمدن درخشان گیلان باستان یعنی کادوسی/ کادوسیان بود که در جنوب‌غربی دریای کاسپی/ دریای مازندران جای داشت.
کادوسیان دستکم یکبار کوشیدند تا استقلال و هویت خود را باز یابند اما با سرکوب هخامنشیان مواجه شدند و برای همیشه از تاریخ محو گردیدند. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آثار و اشیای باستانی و از جمله جام‌های زرین مشهور مارلیک، کلورَز، عمارلو و املش متعلق به این تمدن بزرگ و نابود شده هستند که همگی قبل از زمان هخامنشیان ساخته شده‌اند.برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: تاریخ پلوتارک، بخش اردشیر، بندهای ۲۸ و ۲۹؛ دیودور سیسیلی، ایران و شرق باستان در کتابخانه تاریخی، ترجمه حمید بیکس شورکایی و اسماعیل سنگاری، انتشارات جامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۱۴۹؛ مشیرالدوله پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد یکم، ص ۱۱۲۸ تا ۱۱۳۱٫


گزنفون آورده است که کورش برای حمله و تسخیر شهر نینوا، روز عید را انتخاب کرد که مردم سرگرم جشن و شادی هستند.

او به سپاهیان خود می‌گوید که خانه‌های مردم قابل احتراق است و ما می‌توانیم با پشتیبانی خدا و با مشعل‌های فراوانی که داریم، آنها را به آتش بکشیم تا ساکنان شهر در میان شعله‌های آتش بسوزند.

آنان در حالیکه بانگ جشن و شادی در شهر پیچیده بود، وارد شهر شدند و هر آنکس را که می‌دیدند به ضرب تیغ از پای در می‌آوردند. گزنفون نقل کرده که: «کورش به سواره نظام و سربازان خود فرمان داد هر کس را که در کوچه‌ها یافتند، بکشند».
پس از این پیروزی، اولین اقدام کورش و سپاهیانش این بود که در برابر خدایان به میمنت این پیروزی شکرگزاری کنند و سهمی از غنائم ناشی از غارت شهر را به معابد خدایان اختصاص داد.
کورش همچنین فرمان داد تا خانه‌های بزرگان شهر را مصادره کنند و به سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، واگذار شوند.

او به مردان تحت امر خود اختیار داد تا اسیران جنگی را تحت مالکیت خود نگه دارند.
کورش به مردم نینوا فرمان داد که از حاکمی که او معین می‌کند، فرمانبرداری کنند و به کشت و کار مشغول شوند تا بتوانند خراج و غنائم لازم را پرداخت کنند.
برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۴ تا ۲۱۶٫

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مهندس مسعود
18-10-2014, 18:10
با سلام

یکی دیگر از جنگ‌های کورش که منجر به نابودی تمدنی کهن شد، غلبه او بر مادها و تسخیر شهر هگمتانه (همدان/ اکباتان) بود.

غلبه‌ای که با مساعدت اشراف و فئودال‌ها صورت پذیرفت و منجر به غارت هگمتانه و به بردگی کشیدن گروهی از مردم آن شد.
او توانست با به اسارت گرفتن آمیتیس (دختر آخرین پادشاه ماد) و تهدید مبنی بر شکنجه او و فرزندانش، شاه را وادار به تسلیم کند و سپس با کشتن شوهر آمیتیس، او را به همسری خود در آورد.

در نهایت نیز شاه نگون‌بخت و شکست خورده در بیابانی دورافتاده رها شد تا از گرسنگی و تشنگی جان بسپارد.
در تاریخ ایران کمبریج به سرپرستی ایلیا گرشویچ آمده است که «گرایش مردم ماد نسبت به کورش خصمانه بود» (ص ۲۴۱).

او هگمتانه را غارت کرد و برخی از مادها را به بردگی گرفت» (ص ۲۴۰).[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اینکه مادها دستکم دو بار در زمان داریوش بزرگ کوشیدند تا استقلال خود را از سلطه هخامنشیان باز یابند، اما در هر دوبار با سرکوب خشونت‌بار داریوش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مواجه شدند و ۳۸٫۰۰۰ نفر از آنان قتل‌عام گردیدند.

چنین بود که هویت و تمدن ماد از میان رفت و از صفحه تاریخ محو شد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بنگرید به: گرشویچ، ایلیا، تاریخ ایران دوره ماد- از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، ۱۳۸۷، صفحه ۲۳۸ تا ۲۴۱٫
رضا مرادی غیاث آبادی



کورش با اعزام سپاهی به فرماندهی مازارس دستور داد که تمامی قیام‌کنندگان را به بردگی بکشند و رهبر آنان را زنده به نزد او بفرستند.

او همچنین دستور داد لیدیایی‌ها را چنان خرد و منکوب سازند که راه هرگونه شورشی علیه سلطه پارسیان هخامنشی بسته شود.
سپاه کورش به سرعت دست به منکوب کردن لیدیایی‌ها می‌زند و رهبر آنان را به اسارت می‌گیرد. شهرهای پری‌ین و مگنزی غارت می‌شوند و مردم شهرهای فوسه و تئوس خانه‌های خود را رها کرده و راه فرار در پیش می‌گیرند.
ساکنان کاریه به بردگی کشیده می‌شوند و گروهی از اهالی کزانتوس و کونوس در لیکیه دست به انتحار می‌زنند و مرگ را بر تعبد و بندگی ترجیح می‌دهند.
شهرها یکی پس از دیگری تسخیر می‌شوند و پس از اینکه تاراج می‌گردند، پادگان‌های نظامی پارسی و نیروهای ضد شورش هخامنشی در آنها مستقر می‌شوند.برای آگاهی بیشتر و تفصیل منابع بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۱۴ تا ۱۱۷٫

هویج فرنگی
18-10-2014, 18:13
هخامنشان قومی جنگجو بودن، همین اعتراضات به شورش زمان داریوش اول منجر شد.
خوب میرفتن تصرف میکردن دیگه....با من بمیرم تو بمیری که نبوده...حالا فتح بابل خوب بوده ولی بقیش همینجوری بزن بکش بوده.

Demon King
18-10-2014, 19:00
کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسح‌شدهٔ خداوند بود و به‌نظر نمی‌رسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کرده‌باشند. هرودوت می‌گوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن می‌گفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمی‌کرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زودخشم می‌داند. داندامایف می‌گوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».«به نظر می‌رسد کوروش به سنت و ادیان سرزمین‌های فتح شده احترام می‌گذاشت. پارسی‌ها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودی‌ها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش می‌دانستند. گزنفون در کورش‌نامه او را حکمرانی آرمانی و ایده‌آل توصیف می‌کند».

والتر هینتس، می‌گوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچ‌کدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آن‌ها بسنده کرد و حتی برای آن‌ها زندگی شاهانه‌ای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بی‌سابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود»

منابع:

1) کوک، تاریخ ایران کمبریج، ۲۵۱.

2 ) داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان، ۹۲.

3 ) Dandamayev, Cyrus II The Great, 516-521.

4 ) هینتس، داریوش و ایرانیان، ۱۰۵.




تاریخ وقتی بهتر مطالعه بشه, مخالفت کردن رو هنر نمیدونم.

متشکرم.



Alireza SM
18-10-2014, 19:47
متاسفانه در مورد هخامنشیان خیلی اعمال سلیقه شده در تاریخ

PLAΨMID
18-10-2014, 19:57
متاسفانه در مورد هخامنشیان خیلی اعمال سلیقه شده در تاریخ

میشه منظورتونو دقیق تر بفرمایید ؟

Alfredo
22-10-2014, 15:46
اي بابا !

آخرش كوروش خوب بود يا بد بود؟

*Ali*
23-10-2014, 01:22
اي بابا !

آخرش كوروش خوب بود يا بد بود؟
سلام
متأسفانه در مورد کوروش خیلی اغراق شده. اکثراً هم به هدف این بوده که کوروش و حکومت هخامنشی رو در مقابل جریانی که باهاش مخالفن قرار بدن.
اما باید تعصب رو کنار بگذاریم و کوروش رو با همه نقاط مثبت و منفی اش ببینیم.

MOHAMMAD_ASEMOONI
23-10-2014, 13:34
اي بابا !آخرش كوروش خوب بود يا بد بود؟سلام
حقیقتِ خوب یا بد بودنِ کوروش و دیگران رو همه خواهند فهمید .
فقط صبر کنین .

mmf66
23-10-2014, 14:41
کل تاریخ رو بگردین تا همین الان یک حکومت صرفا خوب نداریم تمام حکومتها هم خوبی داشتن هم بدی حالا یکی بیشتر یکی کمتر

ولی هخامنشیان در کل خیلی خوب بوده و بزرگترین امپراتوری و دولت در جهان تا همین الان محسوب میشه

Stream
24-10-2014, 14:30
کل تاریخ رو بگردین تا همین الان یک حکومت صرفا خوب نداریم تمام حکومتها هم خوبی داشتن هم بدی حالا یکی بیشتر یکی کمتر

ولی هخامنشیان در کل خیلی خوب بوده و بزرگترین امپراتوری و دولت در جهان تا همین الان محسوب میشه

البته اینطور نیست. در زمان خودش بزرگ ترین امپراتوری جهان بود و تا 1000 سال بعد هم همینطور، ولی تا الان خیر. خیلی از امپراتوری هایی که طی 1000 سال پیش اومدن از اون دوران هخامنشیان از همه نظر بزرگ تر هستند. همین الان روسیه یا کانادا بزرگ تر از بزرگ ترین دوران امپراتوری هخامنشیان هستند. چه برسه به امپراتوری انگلستان یا اسپانیا و کشورگشایی های عظیمشون.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_empires_by_land_ar ea_and_population

parham_7
29-10-2014, 02:04
تاریخ همش جنگ و خونریزی بوده شما همین قرن ۲۰ رو ببین چقدر جنایت داخلش رخ داده !
در کل بنظرم بت ساختن از اشخاص کار درستی نیست

PLAΨMID
29-10-2014, 12:31
تاریخ همش جنگ و خونریزی بوده شما همین قرن ۲۰ رو ببین چقدر جنایت داخلش رخ داده !
در کل بنظرم بت ساختن از اشخاص کار درستی نیست

دوست عزیز، ما ایرانیان که از اساتید بت سازی از شخصیت ها هستیم . حالا چون این کوروش هست ، شد بت سازی ؟؟؟
کوروش جزء جدایی ناپذیر تاریخ و فرهنگ ما هست . خیلی از جاها ایران رو با نام کوروش و سلسله هخامنشیان می شناسند . همه جا ازش به نیکی و اولین کسی که به حقوق بشر توجه میکرد( اونم هزاران سال پیش) یاد می شه . اینم قصه نیست . کتیبه اش موجوده . حرفهایی که زده و کارهایی که کرده .
بیایین به این ترکیه و کره جنوبی نگاه کنید ، چقدر در مورد قهرمان های ملیشون داستان سرایی و چه بسا دروغ سرایی کرده اند تا هویتی از تاریخ خودشون نشون بدن . اونوقت ما با تاریخ و فرهنگ خودمون چیکار می کنیم ؟
فیلم اخرالزمان با یک جمله از ویل جیمز دورانت تاریخ دان برجسته جهان اغاز می شود:
<<هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد مگر انکه از درون نابود شده باشد >>

parham_7
01-11-2014, 02:09
دوست عزیز، ما ایرانیان که از اساتید بت سازی از شخصیت ها هستیم . حالا چون این کوروش هست ، شد بت سازی ؟؟؟
کوروش جزء جدایی ناپذیر تاریخ و فرهنگ ما هست . خیلی از جاها ایران رو با نام کوروش و سلسله هخامنشیان می شناسند . همه جا ازش به نیکی و اولین کسی که به حقوق بشر توجه میکرد( اونم هزاران سال پیش) یاد می شه . اینم قصه نیست . کتیبه اش موجوده . حرفهایی که زده و کارهایی که کرده .
بیایین به این ترکیه و کره جنوبی نگاه کنید ، چقدر در مورد قهرمان های ملیشون داستان سرایی و چه بسا دروغ سرایی کرده اند تا هویتی از تاریخ خودشون نشون بدن . اونوقت ما با تاریخ و فرهنگ خودمون چیکار می کنیم ؟
فیلم اخرالزمان با یک جمله از ویل جیمز دورانت تاریخ دان برجسته جهان اغاز می شود:
<<هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد مگر انکه از درون نابود شده باشد >>


تمدن هخامنشی رو من نابود نکردم ;)
ترکیه دقیقا قهرمان ملی شون کیه همین سلطان سلیمان زن باره منظورته؟
یونان و رم و تمدن های باستانی زمانشون تموم شده رفته یونان ورشکسته فعلی رو با یونان مهد علم و فلسفه مقایسه کن میفهمی منظورم چیه...
بنظرم اگه ما سرمون رو از زیر زمین بکشیم بیرون وضعمون بهتر میشه حالا ما هر چی بودیم یا نبودیم تمام شده رفته حالا ببینین باید چی کار کنیم اگه راست میگین

Demon King
01-11-2014, 20:13
تمدن هخامنشی رو من نابود نکردم ;)
ترکیه دقیقا قهرمان ملی شون کیه همین سلطان سلیمان زن باره منظورته؟
یونان و رم و تمدن های باستانی زمانشون تموم شده رفته یونان ورشکسته فعلی رو با یونان مهد علم و فلسفه مقایسه کن میفهمی منظورم چیه...
بنظرم اگه ما سرمون رو از زیر زمین بکشیم بیرون وضعمون بهتر میشه حالا ما هر چی بودیم یا نبودیم تمام شده رفته حالا ببینین باید چی کار کنیم اگه راست میگین

حرفتون که دوتا شد!!!
اول میگید از بعضی شخصیت ها بت میسازیم بعد میگید باید سرمون رو از زیر زمین بکشیم بیرون.
کسی نگفته اونقدر غرق تاریخ شو که حالت فراموش شه شما گفتید از کوروش بت میسازیم و ایشون هم جوابتون رو دادن. این که خودمون رو تو گذشته ها غرق کردیم یه بحثیست و اینکه از شخصیت ها بت میسازیم بحثی دیگر با 360 درجه تفاوت.

parham_7
01-11-2014, 23:49
حرفتون که دوتا شد!!!
اول میگید از بعضی شخصیت ها بت میسازیم بعد میگید باید سرمون رو از زیر زمین بکشیم بیرون.
کسی نگفته اونقدر غرق تاریخ شو که حالت فراموش شه شما گفتید از کوروش بت میسازیم و ایشون هم جوابتون رو دادن. این که خودمون رو تو گذشته ها غرق کردیم یه بحثیست و اینکه از شخصیت ها بت میسازیم بحثی دیگر با 360 درجه تفاوت.

من نگفتم بعضی اشخاص
هیچ انسانی نمیتونه ادعای کامل بودن و ۱۰۰% درست بودن بکنه خصوصا داخل یه همچین مقامی که یک نفر صاحب جان و مال تعداد زیادی انسان میشه
در مورد کوروش و داریوش و شخصیت های باستانی دیگه هم باید باستان شناس ها بحث کنن من شخصا اطلاعات زیادی از اون دوران ندارم ولی اینکه کوروش یک کشورگشا بوده شکی داخلش نیست
در ضمن من اصلا از عنوان این تاپیک خوشم نمیاد و کسی هم که این تاپیک رو زده ترول تشریف داره و هدفش به جون هم انداختن مردمه!

ir.warez
02-11-2014, 00:38
مستند تخت گاه هیچ کس میتونه به بعضی سوالات توی ذهن افراد جوابگو باشه در خصوص این فرد.

PLAΨMID
06-11-2014, 18:51
یونان و رم و تمدن های باستانی زمانشون تموم شده رفته یونان ورشکسته فعلی رو با یونان مهد علم و فلسفه مقایسه کن میفهمی منظورم چیه...
بنظرم اگه ما سرمون رو از زیر زمین بکشیم بیرون وضعمون بهتر میشه حالا ما هر چی بودیم یا نبودیم تمام شده رفته حالا ببینین باید چی کار کنیم اگه راست میگین
چه ربطی داشت ؟
موضوع بحث تاپیک در مورد تاریخه دوست عزیز . نه اینکه چرا حالا اینجوری هستیم و اونوقت اونجوری بودیم !!!

من نگفتم بعضی اشخاص
هیچ انسانی نمیتونه ادعای کامل بودن و ۱۰۰% درست بودن بکنه خصوصا داخل یه همچین مقامی که یک نفر صاحب جان و مال تعداد زیادی انسان میشه
در مورد کوروش و داریوش و شخصیت های باستانی دیگه هم باید باستان شناس ها بحث کنن من شخصا اطلاعات زیادی از اون دوران ندارم ولی اینکه کوروش یک کشورگشا بوده شکی داخلش نیست
در ضمن من اصلا از عنوان این تاپیک خوشم نمیاد و کسی هم که این تاپیک رو زده ترول تشریف داره و هدفش به جون هم انداختن مردمه!

زننده تاپیک بارها و بارها بن شدند و مرتبا با اسامی مختلف دوباره ثبت نام می کنند !! میتونید توی همین انجمن علوم انسانی ایشون رو پیدا کنید!!:n02:
اینکه شما اطلاع درستی از تاریخ کشور خودتون ندارید ( به گفته خودتون) دلیلی بر انکار یا پذیرش مطلب مورد بحث نمیشه . بهتر بود اصلا وارد بحث نمی شدید .
در مورد اون شخصیت ترکیه که فرمودید ، این هم برداشتی ست که شما با دیدن یک سریال پیدا کردید . تاریخ در مورد ایشون چیز دیگه ای میگه( که موضوع بحث نیست . صرفا جهت اطلاع عرض کردم).
در کل منظور من استخفاف یا بزرگ نمایی شخصیت ها نیست . منظورم اینه که اون ها تاریخ خودشون رو به جهانیان نشون میدن( چه خوب چه بد) . کاری که ما متاسفانه انجام نمیدیم و همین هم دلیلی واسه اینکه شما و دیگران و یا حتی خود من اینقدر با تاریخ خودمون بیگانه شدیم که سلطان سلیمان رو بیشتر از کوروش میشناسیم و پیشینیان خودمون ( تاکید می کنم : پیشینیان خود ما که در واقع اجداد ما هستند) رو بیگانه تلقی می کنیم !!!
دیگه چه توقعی داریم که مردم دیگر نقاط دنیا ما رو عرب نپندارند و همان طرز تلقی رو از ما نداشته باشند !!!


در مورد کوروش و داریوش و شخصیت های باستانی دیگه هم باید باستان شناس ها بحث کنن من شخصا اطلاعات زیادی از اون دوران ندارم ولی اینکه کوروش یک کشورگشا بوده شکی داخلش نیست

نه عزیزم . اگه قرار بود فقط باستان شناسان در موردش بحث کنند که دیگه نیازی نبود مردم تاریخ رو مطالعه کنند !!!

Captain_America
31-03-2015, 02:10
هخامنشیان به زور سلسله پهلوی به عنوان مبداء تاریخ ایران خورانده شده اند. هیچ ایرانی رو نمیابید که قبل از پهلوی اسم کوروش یا داریوش داشته. هخامنشیان فقط جزئی از تاریخ غنی ایران بودند نه موسس اون. رسومی مثل نوروز رو هم از تمدن بابل و آنها از سومر گرفتند همچنین خط رو از اقوام دیگر بجز جنگ افروزی کار خاصی در زمینه علم و هنر و فرهنگ از هخامنشیان یافت نشده.

danial_848
02-09-2015, 21:16
مطالب این تاپیک همه یه مشت جمله های دستچین شدس. مطلب درباره مادها کلاً غلط بود. جالبه از گزنفون هم مطلب گذاشته شده! گزنفون که همه جا به نفع کوروش می نوشته. تمدن عیلام رو هم آشوری ها از بین بردند مجید جان، نه کوروش.

یه نکته دیگه اینکه خیلی مسائل که از نظر ما خشونت یا بی تمدنیه در اون زمان ها عادی بوده. مثلاً غارت شهرها طی جنگ کاملاً عادی بوده. تو کتیبه های آشوری که اصلا با افتخار ذکر شده که چه بلاهایی سر شهرها می آوردند. کوروشی که برده های یهودی بابل رو آزاد کرد تو یه دورانی داشت زندگی می کرد که برده داری توی بابل (تقریبا متمدن ترین شهر دنیای اون موقع، در کنار سارد) عادی بود و یکم اونورتر توی تمدن غنی مصر فرعون به خودش می گفت "خدا" و به کل مردمش میگفت "برده ها"

هخامنشیان به زور سلسله پهلوی به عنوان مبداء تاریخ ایران خورانده شده اند. هیچ ایرانی رو نمیابید که قبل از پهلوی اسم کوروش یا داریوش داشته. هخامنشیان فقط جزئی از تاریخ غنی ایران بودند نه موسس اون.
هخامنشیان اولین حکومت بزرگ ایرانی تبار بودند که ما ازشون اطلاعات داریم. قبل از اونها مادها بودن، اما اینکه کسی ازش حرف نمیزنه واسه اینه که از مادها یه کوزه گلی هم باقی نمونده.
کوروش رو هم پهلوی ها به خورد کسی ندادند. کوروش رو از یونانی ها بگیر تا رئیس جمهوران اسبق آمریکا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ORDS_WERE_INSPIRED_BY_CYRUS_THE_GREAT_SYNOPSIS_OF_ UPCOMING_BOOK) ستایش می کردند. (البته جای تأسفه که برای درست بودن موضوع من مجبورم اشاره کنم که عقیده اجنبی ها راجع به شخص چی بوده که مثلا طرف مقابل راضی بشه)


البته اینطور نیست. در زمان خودش بزرگ ترین امپراتوری جهان بود و تا 1000 سال بعد هم همینطور، ولی تا الان خیر. خیلی از امپراتوری هایی که طی 1000 سال پیش اومدن از اون دوران هخامنشیان از همه نظر بزرگ تر هستند. همین الان روسیه یا کانادا بزرگ تر از بزرگ ترین دوران امپراتوری هخامنشیان هستند. چه برسه به امپراتوری انگلستان یا اسپانیا و کشورگشایی های عظیمشون.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_empires_by_land_ar ea_and_population
طبق تخمین ها از لحاظ درصد جمعیت جهان هخامنشیان هنوز هم در تاریخ اول هستند (تقریباً نصف جمعیت جهان، البتاه تخمینها متفاوته)، تو همون صفحه هم بهش اشاره شده. ریاضیات و آمار و ارقام و نقشه ها رو کنار بگذاریم حکومت هخامنشیان بیشترین تعداد تمدنها رو در جهان باستان در بر داشت (داشتن چنین حکومت پایدار بزرگی در زمان باستان نسبت به مثلا اسپانیایی ها و بریتانیایی ها خیلی سختتر و در تاریخ باستان بی نظیره) و حکومتهای دیگه ای هم که اومدن به پای اون نبودن، مثلا مقدونی ها از لحاظ وسعت نزدیک به هخامنشیان بود، ولی نسبت به هخامنشیان اصلا حکومت نبود! برای این که بعد مرگ شاه کلش فروپاشید.

Hamid2545
04-09-2015, 11:59
با سلام

یکی دیگر از جنگ‌های کورش که منجر به نابودی تمدنی کهن شد، غلبه او بر مادها و تسخیر شهر هگمتانه (همدان/ اکباتان) بود.

غلبه‌ای که با مساعدت اشراف و فئودال‌ها صورت پذیرفت و منجر به غارت هگمتانه و به بردگی کشیدن گروهی از مردم آن شد.
او توانست با به اسارت گرفتن آمیتیس (دختر آخرین پادشاه ماد) و تهدید مبنی بر شکنجه او و فرزندانش، شاه را وادار به تسلیم کند و سپس با کشتن شوهر آمیتیس، او را به همسری خود در آورد.

در نهایت نیز شاه نگون‌بخت و شکست خورده در بیابانی دورافتاده رها شد تا از گرسنگی و تشنگی جان بسپارد.
در تاریخ ایران کمبریج به سرپرستی ایلیا گرشویچ آمده است که «گرایش مردم ماد نسبت به کورش خصمانه بود» (ص ۲۴۱).

او هگمتانه را غارت کرد و برخی از مادها را به بردگی گرفت» (ص ۲۴۰).[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اینکه مادها دستکم دو بار در زمان داریوش بزرگ کوشیدند تا استقلال خود را از سلطه هخامنشیان باز یابند، اما در هر دوبار با سرکوب خشونت‌بار داریوش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مواجه شدند و ۳۸٫۰۰۰ نفر از آنان قتل‌عام گردیدند.

چنین بود که هویت و تمدن ماد از میان رفت و از صفحه تاریخ محو شد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بنگرید به: گرشویچ، ایلیا، تاریخ ایران دوره ماد- از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، ۱۳۸۷، صفحه ۲۳۸ تا ۲۴۱٫
رضا مرادی غیاث آبادی



کورش با اعزام سپاهی به فرماندهی مازارس دستور داد که تمامی قیام‌کنندگان را به بردگی بکشند و رهبر آنان را زنده به نزد او بفرستند.

او همچنین دستور داد لیدیایی‌ها را چنان خرد و منکوب سازند که راه هرگونه شورشی علیه سلطه پارسیان هخامنشی بسته شود.
سپاه کورش به سرعت دست به منکوب کردن لیدیایی‌ها می‌زند و رهبر آنان را به اسارت می‌گیرد. شهرهای پری‌ین و مگنزی غارت می‌شوند و مردم شهرهای فوسه و تئوس خانه‌های خود را رها کرده و راه فرار در پیش می‌گیرند.
ساکنان کاریه به بردگی کشیده می‌شوند و گروهی از اهالی کزانتوس و کونوس در لیکیه دست به انتحار می‌زنند و مرگ را بر تعبد و بندگی ترجیح می‌دهند.
شهرها یکی پس از دیگری تسخیر می‌شوند و پس از اینکه تاراج می‌گردند، پادگان‌های نظامی پارسی و نیروهای ضد شورش هخامنشی در آنها مستقر می‌شوند.برای آگاهی بیشتر و تفصیل منابع بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۱۴ تا ۱۱۷٫






کورش کبیر افتخار تمام ایرانیان


کورش کبیر نه تنها افتخار همه ایرانیان که افتخار کل جهان است . همه مورخان زمان کورش که با ایران هم دشمن بودند عدالت خواهی و بزرگمردی کورش را تایید کردند کورش در 2500 سال پیش که عصز وحشیگری بود برده داری را لغو کرد و اولین اعلامیه حقوق بشر را که آمریکائیان مدعی آن هستند پایه گزاری کرد . کورش دولت های ستمگر منطقه را برانداخت تا عدالت را حاکم کند و جهان را از وحشی گری در آورد . در هیچ جنگی پیش قدم نشد مگر بعد از ان که دشمن حمله کرد و یا حتی در قران هم به نام ذوالقرنین به کورش اشاره شده ( این که بعضی ذوالقرنین را اسکندر دانسته اند درست نیست چون اسکندر خونریز و جنایتکار بود مگر قبول کنیم قرآن به جنایتکاران بها داده است ) آنوقت در کشور ما عده ای( که ما می دانیم چه کسانی هستند و برای چه ) سعی در به لجن کشیدن شاهنشاه بزرگ هخامنشی دارند . اگر کورش بد بود پس کدام پادشاه خوب بود .
در ضمن ان زمان در هیچ جای جهان حکومت جمهوری و پارلمانی و... دموکراسی نبود که کورش از شاهی استعفا داده و ان حکومت ها را جایگزین کند .

Hamid2545
04-09-2015, 12:07
تاریخ همش جنگ و خونریزی بوده شما همین قرن ۲۰ رو ببین چقدر جنایت داخلش رخ داده !
در کل بنظرم بت ساختن از اشخاص کار درستی نیست

منظورتون از بت ساختن چیست ؟ کسانی آگاهانه و از روی عمد به دلائلی که نمی شود در اینجا شرح داد دست به تخریب کل تاریخ قبل از اسلام و شخصیت های برجسته آن می زنند تا اهداف خود را پیش ببرند و ما باید از تاریخ کشورمان دفاع کنیم . دفاع از تاریخ کشورمان به موضع گیری ما در قبال وضعیت امروز کمک بسیاری می کند . دیگر این که وقتی تهمت های دروغی به شخصیت بزرگی همچون کورش کبیر زده می شود نباید بی جواب بماند . همه ما می دانیم که اینها از کجا اب می خورند ؟

Captain_America
04-09-2015, 23:40
هخامنشیان اولین حکومت بزرگ ایرانی تبار بودند که ما ازشون اطلاعات داریم. قبل از اونها مادها بودن، اما اینکه کسی ازش حرف نمیزنه واسه اینه که از مادها یه کوزه گلی هم باقی نمونده.
کوروش رو هم پهلوی ها به خورد کسی ندادند. کوروش رو از یونانی ها بگیر تا رئیس جمهوران اسبق آمریکا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ORDS_WERE_INSPIRED_BY_CYRUS_THE_GREAT_SYNOPSIS_OF_ UPCOMING_BOOK) ستایش می کردند. (البته جای تأسفه که برای درست بودن موضوع من مجبورم اشاره کنم که عقیده اجنبی ها راجع به شخص چی بوده که مثلا طرف مقابل راضی بشه)

نمیشه برای مردمی با تمدن چندهزار ساله یه نقطه شروع تعیین کرد اونهم از یه حکومت مورد نظر، اینکه میگید از مادها حتی یه کوزه گلی به جای نمونده درست نیست از مادها که هیچ از تمدن های قبل از اونها هم در ایران آثار زیادی بجای مونده.
در دوره پهلوی به تقلید از ترکیه مدرن و جریان ترک سازی و همچنین ناسیونالیسم عربی یه جریان فارس سازی شروع شد، البته نتایج فجیعی مثل نسل کشی هایی که در ترکیه راه افتاد برای ایران اتفاق نیوفتاد اما منجر به تحریف های گسترده در تاریخ و فرهنگ شد.

B3HZ@D
05-09-2015, 23:49
نمیشه برای مردمی با تمدن چندهزار ساله یه نقطه شروع تعیین کرد اونهم از یه حکومت مورد نظر، اینکه میگید از مادها حتی یه کوزه گلی به جای نمونده درست نیست از مادها که هیچ از تمدن های قبل از اونها هم در ایران آثار زیادی بجای مونده.
در دوره پهلوی به تقلید از ترکیه مدرن و جریان ترک سازی و همچنین ناسیونالیسم عربی یه جریان فارس سازی شروع شد، البته نتایج فجیعی مثل نسل کشی هایی که در ترکیه راه افتاد برای ایران اتفاق نیوفتاد اما منجر به تحریف های گسترده در تاریخ و فرهنگ شد.

اینو هم در نظر بگیرید که به لطف حکومت قاجار و ملایان بی سواد که خرافات و مزخرفات رو وارد ذهن و فکر مردم خرد باخته ایران میکردن و کشور از هر سو احتمال درگیری و ظهور احزاب جدایی طلب رو در خودش میدید و از طرف دیگه دولت اون زمان بخش های مختلف خاک ایران رو با بی عرضگی تمام از دست داده بود .

با آشنا کردن مردم با تاریخ و گذشته غنی اونا میتونست راهکاری مناسب برای به جریان انداختن حس ناسیونالیستی و میهن پرستی باشه و به نوعی با ایجاد عرق ملی یک وحدت دوباره در میان مردم اون زمان ایجاد کنه .

حرکتی که حداقل از بعد فرهنگی میتونست تحول بیشتری در مردم خردباخته و بی سواد اون زمان ایجاد کنه . نه دروغی در کار بود و نه افسانه سازی و خیال پردازی . جریان فارس سازی نبوده . تلاش برای ایجاد حس وطن پرستی و عشق به میهن و شناخت تاریخ بوده .

اون تحریف های گسترده رو هم نام ببرین ممنون میشم .

Captain_America
06-09-2015, 15:10
اینو هم در نظر بگیرید که به لطف حکومت قاجار و ملایان بی سواد که خرافات و مزخرفات رو وارد ذهن و فکر مردم خرد باخته ایران میکردن و کشور از هر سو احتمال درگیری و ظهور احزاب جدایی طلب رو در خودش میدید و از طرف دیگه دولت اون زمان بخش های مختلف خاک ایران رو با بی عرضگی تمام از دست داده بود .

با آشنا کردن مردم با تاریخ و گذشته غنی اونا میتونست راهکاری مناسب برای به جریان انداختن حس ناسیونالیستی و میهن پرستی باشه و به نوعی با ایجاد عرق ملی یک وحدت دوباره در میان مردم اون زمان ایجاد کنه .

حرکتی که حداقل از بعد فرهنگی میتونست تحول بیشتری در مردم خردباخته و بی سواد اون زمان ایجاد کنه . نه دروغی در کار بود و نه افسانه سازی و خیال پردازی . جریان فارس سازی نبوده . تلاش برای ایجاد حس وطن پرستی و عشق به میهن و شناخت تاریخ بوده .

اون تحریف های گسترده رو هم نام ببرین ممنون میشم .

کارایی حس ناسیونالیستی و میهن پرستی مثل همون خرافات و مزخرفات که مثال زدید هستش. فاشیسم و تندروی مذهبی دو روی سکه جهل و تعصب و عوام فریبی هستند.
آشنایی با تاریخ و گذشته یه بحث هست ولی استفاده ابزاری از اون برای تحریک و تهیج عوام یه بحث دیگه.
مردم ایران بهتر از همه میتونن برای خودشون تصمیم بگیرند کما اینکه تمام حرکت های مردمی در ایران پیشرو و مترقی بوده مثال بارزش مشروطه و اینکه قبل از انقلاب سال 57 ،سه جمهوری در ایران شکل گرفت که هر سه به شدیدترین شکل ممکن توسط حکومت پهلوی سرکوب شدند.
چه تحریفی بالاتر از اینکه اقوام ساکن کشور مثل اتراک و اعراب و اکراد و ... نادیده گرفته بشن تمدن های پیشین نادیده گرفته بشن و سعی در ارائه یک تاریخ ساختگی (تقویم شاهنشاهی) و یک جامعه تک حزبی تک صدایی بشه.

danial_848
06-09-2015, 19:41
نمیشه برای مردمی با تمدن چندهزار ساله یه نقطه شروع تعیین کرد اونهم از یه حکومت مورد نظر، اینکه میگید از مادها حتی یه کوزه گلی به جای نمونده درست نیست از مادها که هیچ از تمدن های قبل از اونها هم در ایران آثار زیادی بجای مونده.
من منظورم دقبقا همون بود: از مادها تقریبا هیچ چیز قابل ذکری باقی نمونده. بله وگرنه از دوران پارینه سنگی هم توی ایران آثار به جا مونده! ولی حکومت ماد اولین حکومت ایرانی تبار هست. یه دونه ریتون تو یکی از موزه های تهران هست (که هر سال تو کتاب تاریخ بچه های مدرسه میذارن عکسش.) که طبق داده های تاریخ گذاری برمیگرده به قرن شش و یا هفت، با کمی حدس و گمان میشه نسبتش داد به مادها. آثاری با تخمین های مطمئن تر وجود نداره. جالب اینکه از زبان مادی هم یک کلمه هم مستقیما باقی نمونده، به جز چندتا اسم کوچک افراد تو کتیبه های هخامنشی. کلا فقط یه دونه کلمه مادی رو میدونیم که اونم هرودوت یه خط یونانی توی کتابش ذکر کرده، spaka که یعنی سگ.

B3HZ@D
06-09-2015, 20:21
کارایی حس ناسیونالیستی و میهن پرستی مثل همون خرافات و مزخرفات که مثال زدید هستش. فاشیسم و تندروی مذهبی دو روی سکه جهل و تعصب و عوام فریبی هستند.
آشنایی با تاریخ و گذشته یه بحث هست ولی استفاده ابزاری از اون برای تحریک و تهیج عوام یه بحث دیگه.
مردم ایران بهتر از همه میتونن برای خودشون تصمیم بگیرند کما اینکه تمام حرکت های مردمی در ایران پیشرو و مترقی بوده مثال بارزش مشروطه و اینکه قبل از انقلاب سال 57 ،سه جمهوری در ایران شکل گرفت که هر سه به شدیدترین شکل ممکن توسط حکومت پهلوی سرکوب شدند.
چه تحریفی بالاتر از اینکه اقوام ساکن کشور مثل اتراک و اعراب و اکراد و ... نادیده گرفته بشن تمدن های پیشین نادیده گرفته بشن و سعی در ارائه یک تاریخ ساختگی (تقویم شاهنشاهی) و یک جامعه تک حزبی تک صدایی بشه.

نه هیچ وقت مثل همدیگه نیستن . آشنایی با تاریخ و درک اون و از طرف دیگه عرق ملی و ملی گرایی بسته به درک و نوع دیدگاه افراد هم داره . یک سری ها دچار زیاده روی میشن و یک سری هم حد تعادل رو پیش میگیرن .

در کل میشه گفت این خاصیت "ایسم" هست که در هر مکتبی , پیروانش دچار افراط و تندروی هایی شده و میشن .

خیلی از خواسته های مشروطه خواهان در زمان پهلوی بهش شکل داده شد که میشه به برقرار جکومت ملی و قانون , تمامیت ارضی و رشد اقتصادی اشاره کرد . اگر خواسته دیگری همچنان وجود داشته شاید ظرفیتش در جامعه اون زمان وجود نداشته که بخواد اجرا بشه .

تمدن های پیشین نادیده گرفته نشدن . ولی شروع تمدن و فرهنگ ایران از هخامنشیان بوده . جایی که قوانین انسانی و آزادی های مدنی در بهترین شکل خودش و در چند هزار سال قبل به بهترین شکل ممکن تعریف و ممکن شد . در تاریخی که سرتاسر دنیا درگیر برده داری و پاکسازی های عقیدتی و ... بود .

برای همین هست که هخامنشیان رو به عنوان نقطه اوج تعریف انسانیت و حقوق و آزادی و تعریف اخلاق واقعی در نظر گرفت . جایی که یونان باستان با اون همه تاریخ و فرهنگ و ادعا از ایران عقب بود. اشاره به هخامنشیان یعنی اشاره به اولین دورانی که ما انسانیت و اخلاق و حقوق مدنی رو تعریف کردیم .

پس بی دلیل نیست که اون زمان رو به عنوان شروع تاریخ ایران در نظر بگیریم .

Captain_America
06-09-2015, 23:06
نه هیچ وقت مثل همدیگه نیستن . آشنایی با تاریخ و درک اون و از طرف دیگه عرق ملی و ملی گرایی بسته به درک و نوع دیدگاه افراد هم داره . یک سری ها دچار زیاده روی میشن و یک سری هم حد تعادل رو پیش میگیرن .

در کل میشه گفت این خاصیت "ایسم" هست که در هر مکتبی , پیروانش دچار افراط و تندروی هایی شده و میشن .

خیلی از خواسته های مشروطه خواهان در زمان پهلوی بهش شکل داده شد که میشه به برقرار جکومت ملی و قانون , تمامیت ارضی و رشد اقتصادی اشاره کرد . اگر خواسته دیگری همچنان وجود داشته شاید ظرفیتش در جامعه اون زمان وجود نداشته که بخواد اجرا بشه .

تمدن های پیشین نادیده گرفته نشدن . ولی شروع تمدن و فرهنگ ایران از هخامنشیان بوده . جایی که قوانین انسانی و آزادی های مدنی در بهترین شکل خودش و در چند هزار سال قبل به بهترین شکل ممکن تعریف و ممکن شد . در تاریخی که سرتاسر دنیا درگیر برده داری و پاکسازی های عقیدتی و ... بود .

برای همین هست که هخامنشیان رو به عنوان نقطه اوج تعریف انسانیت و حقوق و آزادی و تعریف اخلاق واقعی در نظر گرفت . جایی که یونان باستان با اون همه تاریخ و فرهنگ و ادعا از ایران عقب بود. اشاره به هخامنشیان یعنی اشاره به اولین دورانی که ما انسانیت و اخلاق و حقوق مدنی رو تعریف کردیم .

پس بی دلیل نیست که اون زمان رو به عنوان شروع تاریخ ایران در نظر بگیریم .

کدام یک از خواسته های مشروطه در دوران پهلوی محقق شده؟ تعطیل کردن قانون اساسی و اینکه شاه در راس تمام امور مملکت قرار داشته رو میگید یا کودتا علیه دولت قانونی دکتر مصدق تا اعدام دکتر فاطمی و شکنجه و زندان مخالفان سیاسی و یا شاید شعبان بی مخ و دار و دسته اش نماد قانون گرایی بوده اند.
تمامیت ارضی هم به نظرتون حتما جدایی بحرین از ایران یکی از سمبل ها و ویژگی های تمامیت ارضی بوده.
این حرف رو نزنید که ظرفیت وجود نداشته همیشه درد مردم آزادی بوده ظرفیتش هم همیشه موجود بوده این ستمکاران و خودکامکان و دیکتاتورهایی مانند پهلوی ها بودند که همیشه سد راه این مردم برای رسیدن به خواسته های آزادی خواهانه شان بودند.

شروع تمدن و فرهنگ ایران بسیار پیش از هخامنشیان بوده ، هخامنشیان بر خلاف تصور شما نقطه اوج هیچ چیزی نبودند تنها ویژگی حکومتشان این بود که وسیع بوده! هیچ ویژگی بارزی که اونها رو سرآمد کنه وجود نداشته یعنی نقش عمده ای در فرآیند تمدن بشری ایفا نکردند. تمدن های بین النهرین، یونان، روم، مصر، چین، هند، دوران طلائی اسلامی،اروپای رنسانس و امپراطوری عثمانی و... همه نقشی در تاریخ داشتند از اونجایی که به واسطه اونها تحولات علمی و فرهنگی و سیاسی گسترده ای در جهان حاصل شده که هخامنشیان در این مورد این ویژگی خاصی ندارند.
چقدر باید یک سلسله در ذهن تاریخی یه ملت مطرود و فراموش شده باشه که هیچ ایرانی رو پیدا نکنید که قبل از پهلوی اسمش کوروش باشه! در حالی که همین ملت اسم اسکندر رو برای فرزندانشون انتخاب میکنند.

lieee
07-09-2015, 03:16
. ولی شروع تمدن و فرهنگ ایران از هخامنشیان بوده . جایی که قوانین انسانی و آزادی های مدنی در بهترین شکل خودش و در چند هزار سال قبل به بهترین شکل ممکن تعریف و ممکن شد . در تاریخی که سرتاسر دنیا درگیر برده داری و پاکسازی های عقیدتی و ... بود .

ایران قبل از ورود اریایی تمدن داشه کاس ها . یپوری ها . ایلامی ها و.... نقطه شرو ع تمدن ایران پس هخامنشیان نبودند ولی به دلیل اینگه هخامنشیان همه اقوام رو یکپاره کرد و تحت ی لغای کامل دراورد اشتباها این تاریخ شرو ع و به اسم هخامنشیان میزنند برادر من ایلامی ها خودشون خط داشند

B3HZ@D
21-09-2015, 20:03
در زمان هخامنشیان بود که کانال سوئز احداث شد که به نظر شما اصلن به حساب نمیاد .
راه شاهی که اولین شاهراه بین المللی جهان بود هم احداث شد که به نوعی همون کاری رو انجام میداد که اداره های پست امروزی مشغول به انجامش هستن .

قوانین منصفانه ای که برای دریافت مالیات در نظر گرفته شده بود بعلاوه حقوق اجتماعی مناسب برای شهروندان و مبارزه با برده داری که در اون زمان کل مناطق دیگه مشغول برده داری و برده فروشی بودن . به عنوان نمونه در ساخت تخت جمشید از هیچ برده و کارگری بدون مزد استفاده نشد در صورتی که در بیشتر نقاط جهان از برده ها برای بیشتر کارهای سنگین استفاده میشد.
اولین سیستم بانک و بانکداری و پرداخت وام هم در زمان هخامنشیان بوجود اومد .

شاید این نمونه ها و نمونه های دیگه به نظر شما چیز مهمی نیاد یا به قول شما ایران در زمان هخامنشیان هیچ دستاوردی نداشته ! که مشکلی نیست و کسی این صحبت ها رو جدی نمیگیره .

هیچ ایرانی قبل از پهلوی اسمش کوروش نبوده !؟ از اون جایی که بنده از شجرنامه خانوادگیمون اطلاع کافی دارم تونستم که به دو شخص با نام کوروش برسم . شما هم لطف کنید برای این ادعای بیش از انداره بزرگتون مدرکی بس بزرگ و معتبر ارائه کنید .

Captain_America
21-09-2015, 22:35
در زمان هخامنشیان بود که کانال سوئز احداث شد که به نظر شما اصلن به حساب نمیاد .
راه شاهی که اولین شاهراه بین المللی جهان بود هم احداث شد که به نوعی همون کاری رو انجام میداد که اداره های پست امروزی مشغول به انجامش هستن .

قوانین منصفانه ای که برای دریافت مالیات در نظر گرفته شده بود بعلاوه حقوق اجتماعی مناسب برای شهروندان و مبارزه با برده داری که در اون زمان کل مناطق دیگه مشغول برده داری و برده فروشی بودن . به عنوان نمونه در ساخت تخت جمشید از هیچ برده و کارگری بدون مزد استفاده نشد در صورتی که در بیشتر نقاط جهان از برده ها برای بیشتر کارهای سنگین استفاده میشد.
اولین سیستم بانک و بانکداری و پرداخت وام هم در زمان هخامنشیان بوجود اومد .

شاید این نمونه ها و نمونه های دیگه به نظر شما چیز مهمی نیاد یا به قول شما ایران در زمان هخامنشیان هیچ دستاوردی نداشته ! که مشکلی نیست و کسی این صحبت ها رو جدی نمیگیره .

هیچ ایرانی قبل از پهلوی اسمش کوروش نبوده !؟ از اون جایی که بنده از شجرنامه خانوادگیمون اطلاع کافی دارم تونستم که به دو شخص با نام کوروش برسم . شما هم لطف کنید برای این ادعای بیش از انداره بزرگتون مدرکی بس بزرگ و معتبر ارائه کنید .

پروژه ساخت کانال سوئز از آوریل سال 1859 شروع و در نوامبر سال 1869 به اتمام رسید، پروژه تعریض کانال و یا "قناة السويس الجديدة" هم از آگوست 2014 شروع و در جولای 2015 به اتمام رسید و طی مراسمی با حضور رئیس جمهور السیسی در آگوست امسال افتتاح شد.
راه شاهی از آنجایی که نه کوتاه ترین فاصله و نه سهل الطریق راه بین شهرهای مهم هخامنشیان در اون رعایت نشده باور مورخین این هست که در اصل متعلق به شاهان آشوری بوده به دلیل اینکه دقیقا از قلب امپراطوری و شهرهای مهم آنها عبور میکرده.
اولین قانون ضد برده داری در ایران مصوب 1307 مجلس شورای ملی هستش. در زمان هخامنشیان سیستم برده داری وجود داشته خود هخامنشیان هم به برده برداری میپرداختند. البته در نظر داشته باشید سیستم برده داری در همه جا به یک شکل نبوده همچنین مفهوم برده چون حتی عامه مردم و اشراف و نجبا هم بندگان پادشاه شمرده میشدند.
بانکداری هم در کتیبه حمورابی نمونه اولیه ای از سیستمی شبیه بانکداری بیشتر در مورد قرض میبینیم پیش از اون هم در کتیبه ای سفالی از تمدن اور جزئیاتی از یک حساب (اکانت) کشف شده. ولی باز اولین بانک به معنی مدرن و امروزی اون بانک سنت جرج در جمهوری جنوآ تاسیس شده در 1407 بوده.
دوست گرامی شما یک پاراگراف نوشتید همش تحریف تاریخی حتی یک مورد تاریخی صحیح درش نبوده، بجز پیچ های نژادپرستانه شبکه های اجتماعی جای معتبری نیست که مطالب مورد ادعای شما رو اثبات کنه.

Captain_America
27-05-2016, 07:45
قسمتی کوچک از جنایات کوروش هخامنشیکوروش هخامنشی،موسس سلسه ی هخامنشیان یکی از شاهان تاریخ بود و به مانند اکثر شاهان تاریخ همچون چنگیز و تیمور و هلاکوخان مغول از خوی وحشیگری و تجاوز برخوردار بود و مانند تمام ظالمان تاریخ از سه عنصر زور،زر و تزویر بهره می گرفت اما حدود یک قرن پیش با وجود ناشناخته بودن شخصی به نام کوروش برای ایرانیان آن دوران ، تبلیغات گسترده ای روی کوروش هخامنشی صورت گرفت و با دروغ ها و جعلیات فراوان کوروش و دیگر شاهان هخامنشی را تا حد پیامبری(و حتی فراتر از آن) بالا بردند و داستان ها و افسانه های بسیار از راست و دروغ مخلوط کرده و به خورد جامعه دادند تا به این وسیله کوروش را به عرش رسانده و پس از آن دم رضا شاه و محمدرضا شاه پهلوی را هم به دم این دودمان کهن پیوند بزنند.
این تبلیغات به جایی رسید که ادعای ذوالقرنین بودن کوروش با دلایلی سراسر جعل دروغ توسط ابوالکلام آزاد،وزیر فرهنگ هندوستان مطرح شد(به لطف خدا در فرصت مقتضی به بررسی ادعای ذوالقرنین بودن کوروش خواهیم پرداخت) و پس از آن،علامه طباطبایی مفسر گرانقدر قرآن و نویسنده ی تفسیر المیزان تحت تاثیر تبلیغات گسترده در رابطه با یکتاپرستی و عدالت کوروش هخامنشی و به دلیل عدم دسترسی به کتب مرجع تاریخی،نظریه ی ابوالکلام آزاد را به عنوان یک احتمال قوی در رابطه به «کیستی ذوالقرنین» مطرح کردند.
تا کنون نیز موج باستان گرایی در ایران با تلاش بیگانگان در حال پیشرفت و حرکت به جلو است و در این میان بزرگ نشان دادن کوروش هخامنشی یکی از حربه های این جریان است و متاسفانه به دلیل عدم پرداختن دقیق و علمی به این موضوع در میان جوانان، تقریباً اکثریت مردم ایران کوروش را به عنوان یک پیامبر الهی(و یا حداقل یک بنده ی صالح خدا) و اسطوره ی عشق و عدالت و آزادی و حقوق بشر و نماد ایران می پندارند به نحوی که کوچکترین نقد به رفتار کوروش برابر با وطن فروشی قلمداد می شود.
همانطور که قبلاً در مطلبی به بیان ترجمه ی منشور کوروش و بت پرستی کوروش هخامنشی کردیم اینک قصد داریم قسمتی بسیار کوچک از جنایات و وحشی گری های این شاه هخامنشی را بازگو کنیم.
البته واضح است کوروش نیز مانند اکثر شاهان تاریخ از عنصر تزویر بهره می برده و در کنار خشونت های بی حد و حصرش گاهی لطوفت ها و بخشش های بینظیری از خود نشان می داده است که باعث جلب توجه مردم آن روز شده بود و حتی آوازه ی برخی از کارهای او به دیگر کشور ها هم رفته بود،چنانکه اکبر مغول پادشاه هند ضمن کشت و کشتارهای خود در خلال جنگ های گسترش طلبانه اش با اسیران جنگی به مهربانی رفتار می کرد و عدالت میان ادیان و مذاهب هند را رعایت می کرد(شاید اکنون معنی تزویر را بهتر درک کرده باشید).
۱- مصادره خانه های مردم به نفع سرداران توسط کوروش
گزنفون مورخ یونانی که در کتاب خود،کوروشنامه به تجلیل از شخصیت و اخلاق کوروش هخامنشی پرداخته است(والبته کتاب او به گواهی همه ی استادان تاریخ چندان معتبر نیست)از مصادره خانه‌های مردم توسط کورش به نفع سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، یاد کرده است.و برخی از ایران شناسان غربی نیز به این موضوع اشاره کرده اند.
برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: کورت، آملی، هخامنشیان، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران، ۱۳۷۸، صفحه ۱۱۹ تا ۱۲۲؛
بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵؛
گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۶
۲- نابودی تمدن ماد توسط کوروش
یکی از جنگ‌های کورش که منجر به نابودی تمدنی کهن شد، غلبه او بر مادها و تسخیر شهر هگمتانه (همدان/ اکباتان) بود. غلبه‌ای که با مساعدت اشراف و فئودال‌ها صورت پذیرفت و منجر به غارت هگمتانه و به بردگی کشیدن گروهی از مردم آن شد.
او توانست ا به اسارت گرفتن آمیتیس (دختر آخرین پادشاه ماد) و تهدید مبنی بر شکنجه او و فرزندانش، شاه را وادار به تسلیم کند و سپس با کشتن شوهر آمیتیس، او را به همسری خود در آورد. در نهایت نیز شاه نگون‌بخت و شکست خورده در بیابانی دورافتاده رها شد تا از گرسنگی و تشنگی جان بسپارد.
در تاریخ ایران کمبریج به سرپرستی ایلیا گرشویچ آمده است که «گرایش مردم ماد نسبت به کورش خصمانه بود» (ص ۲۴۱). او هگمتانه را غارت کرد و برخی از مادها را به بردگی گرفت» (ص ۲۴۰).
با اینکه مادها دستکم دو بار در زمان داریوش بزرگ کوشیدند تا استقلال خود را از سلطه هخامنشیان باز یابند، اما در هر دوبار با سرکوب خشونت‌بار داریوش مواجه شدند و۳۸۰۰۰ نفر از آنان قتل‌عام گردیدند. .
بنگرید به: گرشویچ، ایلیا، تاریخ ایران دوره ماد- از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، ۱۳۸۷، صفحه ۲۳۸ تا ۲۴۱
۳- کوروش و قتل عام مردم نینوا
یکی از منابعی که برای وصف سجایای کورش به فراوانی بدان استناد می‌شود، کورش‌نامه (سیروپدی) نوشته گزنفون است. اما در این استنادها معمولاً به بازگویی بخش‌های دلپسند آن اکتفا می‌شود و بقیه متن را نادیده می‌انگارند.
گزنفون آورده است که کورش برای حمله و تسخیر شهر نینوا، روز عید را انتخاب کرد که مردم سرگرم جشن و شادی هستند. او به سپاهیان خود می‌گوید که خانه‌های مردم قابل احتراق است و ما می‌توانیم با پشتیبانی خدا و با مشعل‌های فراوانی که داریم، آنها را به آتش بکشیم تا ساکنان شهر در میان شعله‌های آتش بسوزند.
آنان در حالیکه بانگ جشن و شادی در شهر پیچیده بود، وارد شهر شدند و هر آنکس را که می‌دیدند به ضرب تیغ از پای در می‌آوردند. گزنفون نقل کرده که: «کورش به سواره نظام و سربازان خود فرمان داد هر کس را که در کوچه‌ها یافتند، بکشند».
پس از این پیروزی، اولین اقدام کورش و سپاهیانش این بود که در برابر خدایان به میمنت این پیروزی شکرگزاری کنند و سهمی از غنائم ناشی از غارت شهر را به معابد خدایان اختصاص داد.
کورش همچنین فرمان داد تا خانه‌های بزرگان شهر را مصادره کنند و به سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، واگذار شوند. او به مردان تحت امر خود اختیار داد تا اسیران جنگی را تحت مالکیت خود نگه دارند.
کورش به مردم نینوا فرمان داد که از حاکمی که او معین می‌کند، فرمانبرداری کنند و به کشت و کار مشغول شوند تا بتوانند خراج و غنائم لازم را پرداخت کنند.
برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۴ تا ۲۱۶
۴- کوروش و نابودی تمدن لیدی
یکی دیگر از تمدن‌هایی که به دست کورش بر افتاد و از بین رفت، تمدن کهن و درخشان لیدی بود. با اینکه اهالی لیدی در همان زمان کوشیدند تا از سلطه هخامنشیان رهایی یابند، اما این قیام که به رهبری پاکتیاس بر پا شد، به فرمان کورش بزرگ و به خشن‌ترین شکل ممکن سرکوب شد.
کورش با اعزام سپاهی به فرماندهی مازارس دستور داد که تمامی قیام‌کنندگان را به بردگی بکشند و رهبر آنان را زنده به نزد او بفرستند. او همچنین دستور داد لیدیایی‌ها را چنان خرد و منکوب سازند که راه هرگونه شورشی علیه سلطه پارسیان هخامنشی بسته شود.
سپاه کورش به سرعت دست به منکوب کردن لیدیایی‌ها می‌زند و رهبر آنان را به اسارت می‌گیرد. شهرهای پری‌ین و مگنزی غارت می‌شوند و مردم شهرهای فوسه و تئوس خانه‌های خود را رها کرده و راه فرار در پیش می‌گیرند. ساکنان کاریه به بردگی کشیده می‌شوند و گروهی از اهالی کزانتوس و کونوس در لیکیه دست به انتحار می‌زنند و مرگ را بر تعبد و بندگی ترجیح می‌دهند. شهرها یکی پس از دیگری تسخیر می‌شوند و پس از اینکه تاراج می‌گردند، پادگان‌های نظامی پارسی و نیروهای ضد شورش هخامنشی در آنها مستقر می‌شوند.
برای آگاهی بیشتر و تفصیل منابع بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۱۴ تا ۱۱۷
۵- نابودی تمدن عیلامی خوزیان به دست کوروش
یکی دیگر از تمدن‌های کهن ایران‌زمین که به دست کورش بزرگ بر افتاد و از میان رفت، فرهنگ و تمدن کهن و درخشان عیلامیان/ خوزیان بود. تمدنی که به مدت زمانی بس طولانی یعنی متجاوز از دو هزار سال در جنوب‌غربی فلات ایران تداوم داشت و آثار هنری و معماری فراوانی از آن برجای مانده است. این در حالی بود که پس از سلطه هخامنشیان بر این سرزمین چیزی جز کاخ سلطنتی آنان در شوش ساخته نشد. کاخی که بنا به اظهارات داریوش در کتیبه ششم او در شوش پارسیان کمترین نقشی در ساخت آن نداشتند.
با اینکه خوزیان دستکم یکبار کوشیدند تا در زمان داریوش یکم از سلطه هخامنشیان رهایی یابند و تا حد زیادی نیز در اینکار موفق شدند، اما به گفته داریوش در کتیبه بیستون با سرکوب شدید او مواجه شدند و برای همیشه منکوب گردیدند و از صفحه تاریخ محو شدند.
در این زمینه پی‌یر بریان آورده است: «قتل‌عام‌هایی که پس از جنگ به وسیله سپاهیان کورش انجام گرفته است، از شدت و خشونت ارتش نوبابلی حکایت می‌کند. احتمالاً در همین زمان (یا شاید اندکی پیش یا بعد از آن) است که شوش نیز مسخر کورش گشته و آخرین پادشاهی نوعیلامی برای همیشه نابود شده است».
بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۲۵
۶- کوروش و تامین هزینه های دربار از محل نذورات مردمی
یکی دیگر از اعمالی که پس از تجاوز کورش به بابل و تصرف آن کشور متداول شد، موظف کردن معابد و نیایشگاه‌ها به تأمین مخارج دربار از قبل نذورات مردمی بود. معابد موظف بوده‌اند که مرتباً و بنا به نیاز، بخشی از مایحتاج و هزینه‌های کمرشکن خاندان سلطنتی و تشریفات دربار را که همواره بر دوش مردم سنگینی می‌کرده است، تأمین کنند. در یک سند بازمانده از سال ۵۲۸ پیش از میلاد، معبد اِئانا موظف شده است تا برای یکی از مهمانی‌های شاهانه در اسرع وقت ۲۰۰ بره شیرخوار و ۸۰ گاو چاق فراهم کند و تحویل رئیس تشریفات بدهد. چنین درخواست‌هایی معمولاً با کمبود منابع مالی معبد مواجه می‌شده و آنان ناچار بوده‌اند تا برای تأمین آن به راه‌های دیگری همچون وام گرفتن از رباخواران زیر نظر حکومت یا اجحاف به مردم روی بیاورند. علاوه بر این، معابد موظف بودند در هر زمان که دربار تقاضا کند، برده و کارگر و نیروی انسانی لازم را به خدمت گسیل کنند و حتی گله‌های احشام سلطنتی را به خرج خود پرورش دهند و نگهداری کنند.
برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۳،
۷- چگونگی بخشندگی های کوروش کبیر
زنان یکی از مظلوم‌ترین و ستم‌کشیده‌ترین اعضای جوامع انسانی بوده‌اند که قربانی جنگ‌ها و تجاوزهای متجاوزان و جهان‌گشایان می‌شدند. زنانی که شوهران یا پدران خود را از دست می‌دادند و به اسارت و بردگی گرفته می‌شدند. رفتار کورش با زنان نیز از این قاعده همیشگی تاریخ جنگ‌ها و تجاوزات بشری مستثنا نبوده است.
یکی از منابعی که برای وصف سجایای کورش و بخصوص بخشندگی‌های او بدان استناد می‌شود، کورش‌نامه گزنفون است. اما در این استنادها جزئیات این «بخشندگی» دقیقاً مشخص نمی‌شود.
به موجب این متن، کورش پس از آنکه دختر زیبایی را که مادها همراه با خیمه و خوابگاه به او تقدیم کرده بودند، به حضور پذیرفت، به سراغ تقسیم زنان اسیر و غنائم جنگی ناشی از غارت ماد و سرزمین‌های غربی ایران رفت. او یکی از زنان «تحت تملک» خود را که نوازنده‌ای خوش ‌الحان بود، به یکی از همدستان خود بخشید تا «اقامتگاه جنگی‌اش دلکش‌تر و روح‌پرورتر از خانه‌اش شود».
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: گزنفون، کوروش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ۱۳۸۶، صفحه ۱۲۳ تا ۱۲۸
۸- کوروش و تصرف خاله اش
کتزیاس مورخ و زشک رسمی دربار اردشیر دوم هخامنشی آورده است که کورش پس از غلبه بر ماد اسپیتاماس را کشت و زن او را که آمیتیس نام داشت، تصرف کرد. آمیتیس دختر آستیاگ و خواهر ماندانا و خاله کورش بود.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: تاریخ کتزیاس (خلاصه فوتیوس)، ترجمه کامیاب خلیلی، تهران، ۱۳۸۰، ص ۱۹،
۹- کوروش در تورات
کورش در متن عهد عتیق تورات گرامی داشته شده و نجات دهنده یهودیان از اسارت هفتاد ساله در بابل معرفی شده است . اما در همان کتاب او مجری خواست و اراده و این سخن خدای یهودیان برای نابودی بابل نیز بوده است:
من خود بر ضد بابل بر خواهم خواست و آنرا نابود خواهم کرد . نسل بابلیان را ریشه کن خواهم کرد تا دیگر کسی از آنان زنده نماند .
بابل را به باتلاق تبدیل خواهم کرد تا جغدها در آن منزل کنند،با جاروی هلاکت بابل را جارو خواهم کرد تا هرچه دارد از بین برود)کتاب
) اشعیا،باب ۱۴ ،بند ۲۲ و ۲۳
پس از هفتاد سال پادشاه بابل وقوم او را به خاطر گناهانشان مجازات خواهم کرد وسرزمین ایشان را به ویرانه ای ابدی تبدیل خواهم کرد.)کتاب ارمیا،باب ۲۵ ،بند ۱۲)
شواهد تاریخی و اکتشافات باستان شناسان نشان از نابودی تمدن بابل پس از کورش می دهد.
۱۰- کوروش راهزن بود؟
کتزیاس میگوید :کورش پسر چوپانی بود از ایل مرد ها، که از شدت احتیاج مجبور گردید راهزنی پیش گیرد .
کورش در ایام جوانی به کارهای پست اشتغال می ورزید و از این جهت مکرر تازیانه خورد. او با آستیاکس، آخرین پادشاه ماد، هیچ گونه قرابتی نداشت و از راه حیله و تزویر به مقام سلطنت رسید
حسن پیرنیا، ایران باستان، جلد اول، ص ۲۴۰
۱۱-فریبکاری کوروش
هرودوت در کتاب اول خود ضمن گزارش نبرد کوروش با کرزوس(شاه لیدی)، ضمن اینکه گزارش میدهد کوروش ابتدا تصمیم به اعدام کرزوس میگیرد ولی بعدا پشیمان میشود، در بند ۸۷-۹۵ میگوید:
کرزوس … چون دید که پارسیها خانه های مردم را غارت میکنند، رو به کوروش کرده گفت:«شاها آیا اجازه دارم بگویم در چه باب فکر میکنم یا باید خاموش بنشینم؟» کوروش جواب داد:«هر چه خواهی بگو»کرزوس پرسید این جمعیت با این جد چه میکنند؟ کوروش:«شهر تو را غارت میکنند و خزانۀ تو را میربایند» کرزوس:«نه شهر مرا غارت نمیکنند و نه خزاین مرا میربایند، من دارای چیزی نیستم، آنچه میکنند با مال و منال توست» کوروش از این جواب متنبه شد و اطرافیان خود را دور کرده به کرزوس گفت:«عقیده تو در باب این اوضاع چیست؟»… در ادامه کرزوس پیشنهاد میکند که عشر اموال غارت شده را به بهانه نیاز خدا بگیرند وجالب اینکه کوروش نیز این فریبکاری را میپذیرد!!
(اصل متن در کتاب ایران باستان مرحوم پیرنیا صفحه ۲۵۰)
می بینید که کوروش بیشتر به فکر حکومت و ثروت خود است نه مردم
۱۲-کوروش و کشتن پادشاهان
معمولاً ادعا می شود که کوروش پادشاهان دشمن را نمی کشت اما آیا واقعاً این مطلب صحت دارد؟برای مثال در مورد کرزوس شاه لیدیه،مورخین یونانی ادعا میکنند که کوروش او را نکشت، ولی در اسناد بابلی سال نهم سلطنت نبونید بابلی نوشته شده است:
«در ماه نیسان، کوروش شاه در نزدیکی آربل از دجله عبور کرده در ماه ایار به طرف مملکت لودی رفت و پادشاه آن را کشت، ثروت او را ربود و ساخلوی در آنجا گذاشت»
مرحوم پیرنیا در مورد این بخش میفرمایند که وقایع نگاران بابلی اشتباه کرده اند زیرا یونانیها خلاف این را میگویند ولی معلوم نیست که چرا ایشان نظر مورخین یونانی که سالها با زمان کوروش فاصله داشته اند را بر اسناد معاصر کوروش برتری میدهد، حال آنکه روش مورخین این است که معمولا سند کهنتر و معاصر واقعه بیشترین اعتبار را دارد.
با قبول سخن این کهنترین سند در مورد جنگ لیدی، باید بپذیریم که حداقل این قانون همیشگی نبوده است و گاهی هم کوروش پادشاهان عصر خود را میکشته است.
۱۳-کوروش حمله می کرد یا دفاع؟
در اسناد تاریخی هیچ جا نمیبینیم که از سوی شاه بابل به کوروش حمله شده باشد. بلکه این کوروش است که به بابل حمله میکند. به نظر مرحوم پیرنیا «شاهی مانند کوروش نمیتوانست در همسایگی خود دولت مستقلی را مانند بابل تحمل کند»(ایران باستان،مرحوم پیرنیا، ص۳۳۳)
جالب این است که پیرنیا از نخستین نویسندگانی بود که به دستور دربار پهلوی به تعریف و تمجید از ایران باستان می پردازد.
طبق این نظر و با توجه به عدم اعلان جنگ از طرف بابل به کوروش میتوان به این نتیجه رسید که کوروش صرفاً جهت افزایش قلمرو حکومتش به یک کشور مستقل هجوم برد و جالب این است که پس از فتح این کشور در منشورش ادعا می کند که بدون جنگ و خونریزی وارد بابل شده و مردم را از دست پادشاه بابل نجات داده است.
همچنین در مورد حمله به ماد، به غیر از کزنفون که معتقد به وراثتی بودن پادشاهی کوروش است کتزیاس، هرودوت و کتیبه های بابلی همگی تأکید دارند که این کوروش بود که به ماد حمله کرد و آغازگر جنگ بود.

همانطور که دیدید علاوه بر بخشش ها و مهربانی هایی که در بعضی کتب تاریخی به کوروش نسبت داده شده موارد زیادی نیز از وحشیگری و تجاوز در مورد او آمده است که اگر بخواهیم همه ی آن ها را رد کنیم ناگزیر خواهیم بود بخش های دلپسند آن که در مورد عدالت و مهربانی کوروش است را نیز نا دیده بگیریم.
بنابراین کوروش هخامنشی نیز شاهی مانند تمام شاهان خونخوار و ظالم تاریخ است و این در حالی است که نخواهیم او را یکی از خونخوارترین و ستمگرترین شاهان جهان به حساب بیاوریم.

vxp
10-06-2016, 23:35
اگه کپی پیست نبود شما محققان (؟) چه می کردید؟ واقعا خنده داره که به کوروش بزرگ چنین اتهاماتی می زنید برای درز گیری اسلام نیازی به این کثافت کاری ها نیست.

vxp
10-06-2016, 23:40
هرگز نخواب کوروش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

دارا جهان ندارد سارا زبان نداردبابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد کارون زچشمه خشکید البرز لب فروبستحتی دل دماوند آتشفشان ندارد دیو سیاه دربند آسان رهیدو بگریخترستم دراین هیاهو گرز گران ندارد روز وداع خورشید زاینده رود خشکیدزیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد برنام پارس دریا نامی دگر نهادندگویی که آرش ما تیرو کمان ندارد دریای مازنی ها برکام دیگران شدنادر زخاک برخیز میهن جوان ندارد دارا کجای کاری دزدان سرزمینتبربیستون نویسند دارا جهان ندارد آئیم به دادخواهی فریادمان بلنداستاما چه سود اینجا نوشیروان ندارد سرخ و سپید وسبز است این بیرق کیانیاما صدآه و افسوس شیر ژیان ندارد کو آن حکیم توسی شهنامه ای سرایدشاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد هرگز نخواب کوروش ای مهر آریاییبی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد

vxp
10-06-2016, 23:41
خدا رو شکر همه ی ایران بر خلاف شما نظر دارند کوروش آنقدر درخشان است که شما طلایه داران تاریکی نمی توانید با چنین شخصیتی کاری کنید.

Captain_America
12-06-2016, 19:18
اگه کپی پیست نبود شما محققان (؟) چه می کردید؟ واقعا خنده داره که به کوروش بزرگ چنین اتهاماتی می زنید برای درز گیری اسلام نیازی به این کثافت کاری ها نیست.



هرگز نخواب کوروش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

دارا جهان ندارد سارا زبان نداردبابا ستاره ای در هفت آسمان نداردکارون زچشمه خشکید البرز لب فروبستحتی دل دماوند آتشفشان ندارددیو سیاه دربند آسان رهیدو بگریخترستم دراین هیاهو گرز گران نداردروز وداع خورشید زاینده رود خشکیدزیرا دل سپاهان نقش جهان نداردبرنام پارس دریا نامی دگر نهادندگویی که آرش ما تیرو کمان ندارددریای مازنی ها برکام دیگران شدنادر زخاک برخیز میهن جوان ندارددارا کجای کاری دزدان سرزمینتبربیستون نویسند دارا جهان نداردآئیم به دادخواهی فریادمان بلنداستاما چه سود اینجا نوشیروان نداردسرخ و سپید وسبز است این بیرق کیانیاما صدآه و افسوس شیر ژیان نداردکو آن حکیم توسی شهنامه ای سرایدشاید که شاعر ما دیگر بیان نداردهرگز نخواب کوروش ای مهر آریاییبی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد



خدا رو شکر همه ی ایران بر خلاف شما نظر دارند کوروش آنقدر درخشان است که شما طلایه داران تاریکی نمی توانید با چنین شخصیتی کاری کنید.
توهین ، عدم پاسخ علمی به مسائل مطرح شده، استفاده از متون هیجان انگیز ، جهل ، پروپاگاندا ، پوپولیسم ، تعصب و توهم خود اکثریت پنداری از نشانه های بارز فاشیست ها و نژاد پرست هاست که همه موارد ذکر شده در همین سه نقل قول خود نمایی میکنه.

danielo
12-06-2016, 22:36
مرگ بر پان ترک حیوون

danielo
12-06-2016, 22:37
مرگ بر پان ترک حیوون حاصل تجاوز مغول .

تقصیر ما چیه شما پانترکا حاصل تجاوزید .جد و اباد شما تا مغولا امدند سریع لخت شدند .تقصیر ما نیست که روی ما عقده ای بشید

alex_love
13-06-2016, 00:13
این تبلیغات به جایی رسید که ادعای ذوالقرنین بودن کوروش با دلایلی سراسر جعل دروغ توسط ابوالکلام آزاد،وزیر فرهنگ هندوستان مطرح شد(به لطف خدا در فرصت مقتضی به بررسی ادعای ذوالقرنین بودن کوروش خواهیم پرداخت) و پس از آن،علامه طباطبایی مفسر گرانقدر قرآن و نویسنده ی تفسیر المیزان تحت تاثیر تبلیغات گسترده در رابطه با یکتاپرستی و عدالت کوروش هخامنشی و به دلیل عدم دسترسی به کتب مرجع تاریخی،نظریه ی ابوالکلام آزاد را به عنوان یک احتمال قوی در رابطه به «کیستی ذوالقرنین» مطرح کردند.

سلام

این حرف عجیبی هست چون در زمان علامه طباطبایی هم قسمت بسیار اعظمی از اسناد کنونی موجود بودن ! هم کتابای هرودوت موجود بوده و هم کتاب مشیرالدوله و هم کتابهای خیلی زیادی ! از طرفی چه قبل از نوشتن و چه بعدش تحقیقهای گریشمن و ... هم موجود بوده و ایشون هم میتونسته از اونها هم استفاده کنه ! بعد از این مرگ ایشون تحقیقات زیاد و شگفت اوری حاصل نشده که ایشون از مطالعش فیض نبرن ! این توهم هست که ایشون در تفسیر المیزان تحت تاثیر نوشته ای قرار بگیره و احتمال قوی رو بر اساس تبلیغات فلانی بده ! این کل کتاب تفسیرالمیزان رو زیر سوال میبره !!!
بحث ذوالقرنین به حد کافی مفصل هست و هر کسی نمیتونه در موردش بحث کنه و نظر بده ! مگر اینکه همه ی رفرنس ها رو خونده باشه و صفحه به صفحه منبع بده نه اینکه نظریه ی خودش رو بیان کنه !


تا کنون نیز موج باستان گرایی در ایران با تلاش بیگانگان در حال پیشرفت و حرکت به جلو است و در این میان بزرگ نشان دادن کوروش هخامنشی یکی از حربه های این جریان است و متاسفانه به دلیل عدم پرداختن دقیق و علمی به این موضوع در میان جوانان، تقریباً اکثریت مردم ایران کوروش را به عنوان یک پیامبر الهی(و یا حداقل یک بنده ی صالح خدا) و اسطوره ی عشق و عدالت و آزادی و حقوق بشر و نماد ایران می پندارند به نحوی که کوچکترین نقد به رفتار کوروش برابر با وطن فروشی قلمداد می شود.
خوب مشخصه ! ادم همیشه در صدد برتری جویی هست و هم خون خودش رو والاتر از بقیه میدونه ! نمیشه که ما بریم بگیم فلان عرب غیر ایرانی یا فلان هر چی برتر از ما بوده ! این یک مساله ی ملی و قومی هست ! پرداخت علمی هم صورت گرفته ! هم محقق های داخلی هم خارجی ! اما درسته که زیاده روی هم به حد اعلا رسیده گاها ! داستان سرایی ها و احادیث !!! و روایات زیادی در مورد کوروش و هخامنشی و کلا گذشته ی اینها هست که مشخصا بی اساس هستن ! در مورد 50 سال پیش ایران که هم رسانه بوده و هم ابزار نوشتن کلی اختلاف و داستان سرایی و ... هست دیگه نباید انتظاری از هزاران سال پیش داشت !!!


گزنفون مورخ یونانی که در کتاب خود،کوروشنامه به تجلیل از شخصیت و اخلاق کوروش هخامنشی پرداخته است(والبته کتاب او به گواهی همه ی استادان تاریخ چندان معتبر نیست)از مصادره خانه‌های مردم توسط کورش به نفع سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، یاد کرده است.و برخی از ایران شناسان غربی نیز به این موضوع اشاره کرده اند.
این تو همه ی پادشاهی ها بوده ! از صغیر تا کبیر ! از بهترین تا بدترین ! غنیمت گرفتن گوشه ای انکار ناپذیر از جنگ هست ! از دوران کهن تا همین امروز ! دیروز ! سی سال پیش !!! و امثالهم !


یکی از جنگ‌های کورش که منجر به نابودی تمدنی کهن شد، غلبه او بر مادها و تسخیر شهر هگمتانه (همدان/ اکباتان) بود. غلبه‌ای که با مساعدت اشراف و فئودال‌ها صورت پذیرفت و منجر به غارت هگمتانه و به بردگی کشیدن گروهی از مردم آن شد.
او توانست ا به اسارت گرفتن آمیتیس (دختر آخرین پادشاه ماد) و تهدید مبنی بر شکنجه او و فرزندانش، شاه را وادار به تسلیم کند و سپس با کشتن شوهر آمیتیس، او را به همسری خود در آورد. در نهایت نیز شاه نگون‌بخت و شکست خورده در بیابانی دورافتاده رها شد تا از گرسنگی و تشنگی جان بسپارد.
در تاریخ ایران کمبریج به سرپرستی ایلیا گرشویچ آمده است که «گرایش مردم ماد نسبت به کورش خصمانه بود» (ص ۲۴۱). او هگمتانه را غارت کرد و برخی از مادها را به بردگی گرفت» (ص ۲۴۰).
با اینکه مادها دستکم دو بار در زمان داریوش بزرگ کوشیدند تا استقلال خود را از سلطه هخامنشیان باز یابند، اما در هر دوبار با سرکوب خشونت‌بار داریوش مواجه شدند و۳۸۰۰۰ نفر از آنان قتل‌عام گردیدند. .
خوب یکی از مواردی که تا ساسانیان دیده میشه (بعدش رو مطالعه نکردم ولی قبلش رو تفیریبا در همه یکسانه ، تا اونجایی که من خوندم ! ) اینه که بعد از جنگ دختران پادشاه سرنگون شده یا شکست خورده به عنوان هدیه و اینجوری چیزی به جهت جلوگیری از خونریزی بیشتر یا حالا هر دلیلی (به جهت جلوگیری از کشته شدن خود پاشاه شاید ) به پادشاه پیروز داده میشه ! در تمام جنگ ها چه جنگهای اشکانیان با رومیان چه ساسانیان چه جنگ ها با ارمنستان و ... این مورد وجود داشته ! رسم بوده . از طرفی دختر آستیاگ که اخرین پادشاه ماد بوده و از کوروش شکست خورده (اقدام به حمله هم از طرف ماد بوده ) ماندانا بوده نه امیتیس ! امیتیس معروف دختر هوخشتره هست که ماسس و در اصل قدرتمند کننده ی مادها بوده ! در مورد ماندانا هم باید گفت که در اصل ماندانا رو مادر کوروش میدونن ! و در نتیجه کوروش رو نوه ی استیاگ ! تحقیق بیشتری کنید در این مورد لطفا !!!
خوب معلومه خسمانه بوده دیگه ! وقتی یه خارجی بیاد برا شما شاهی خارجی بزاره مردم نظرش چطور میشه !؟
این اعداد و ارقام هم همه تصورات خیالی هردوت و رفقاشه یه جایی میخوندم نوشته بود شمار سربازان ایرانی در فلان جنگ 100 میلیون نفر بوده !! نویسنده ی کتاب هم این جمله رو به تمسخر گرفته بود ! خخخ !


یکی از منابعی که برای وصف سجایای کورش به فراوانی بدان استناد می‌شود، کورش‌نامه (سیروپدی) نوشته گزنفون است. اما در این استنادها معمولاً به بازگویی بخش‌های دلپسند آن اکتفا می‌شود و بقیه متن را نادیده می‌انگارند.
گزنفون آورده است که کورش برای حمله و تسخیر شهر نینوا، روز عید را انتخاب کرد که مردم سرگرم جشن و شادی هستند. او به سپاهیان خود می‌گوید که خانه‌های مردم قابل احتراق است و ما می‌توانیم با پشتیبانی خدا و با مشعل‌های فراوانی که داریم، آنها را به آتش بکشیم تا ساکنان شهر در میان شعله‌های آتش بسوزند.
آنان در حالیکه بانگ جشن و شادی در شهر پیچیده بود، وارد شهر شدند و هر آنکس را که می‌دیدند به ضرب تیغ از پای در می‌آوردند. گزنفون نقل کرده که: «کورش به سواره نظام و سربازان خود فرمان داد هر کس را که در کوچه‌ها یافتند، بکشند».
پس از این پیروزی، اولین اقدام کورش و سپاهیانش این بود که در برابر خدایان به میمنت این پیروزی شکرگزاری کنند و سهمی از غنائم ناشی از غارت شهر را به معابد خدایان اختصاص داد.
کورش همچنین فرمان داد تا خانه‌های بزرگان شهر را مصادره کنند و به سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، واگذار شوند. او به مردان تحت امر خود اختیار داد تا اسیران جنگی را تحت مالکیت خود نگه دارند.
کورش به مردم نینوا فرمان داد که از حاکمی که او معین می‌کند، فرمانبرداری کنند و به کشت و کار مشغول شوند تا بتوانند خراج و غنائم لازم را پرداخت کنند.
برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۴ تا ۲۱۶


یه جا خودتون میگید که : والبته کتاب او به گواهی همه ی استادان تاریخ چندان معتبر نیست ، بعد اومدید از این کتاب متن میزارید برای اثبات بدی ! چطوره برا خوبی ها اشتباه نوشته ولی برا بدی ها درسته !! نبود سند های دیگر مبنی بر این اعمال خودش خط بطلانی هست بر این نوشته ها !

یه کتابی هست به اسم :هخامنشیان ، نوشته ی آملی کورت و ترجمه ی مرتضی ثاقب فر نشر ققنوس که بسیار کم حجم و مختصر هم هست . تو این کتاب دکتر کورت اشاره میکنه که به هیچ وجهی جز لوحه ای که منصوب به کورش هست نوشته ی دیگری در مورد کورش وجود نداره ! حتی یه سنگ نوشته هم وجود نداره ! داریوش و بعد از اون حداقل کلی سنگ نوشته دارن ولی کوروش هیچ نوشته ای نداره ! از روی نوشته های گزنوفون و هردوت و چند تای دیگه هم نمیشه زیاد استناد کرد ! چون اینها در خیلی موارد حتی با هم تناقض هم دارن ! پس این داستان سرایی ها اساسا رد میشه ! و بیشتر بهتره به عنوان یه داستان بهش توجه کرد ! مثل همین نقالهایی که در مورد حادثه ی کربلا صحبت میکنن طوری که گویا فرد اونجا بوده !!! بارها هم گفته شده که از این گفته ها استفاده نکنید و داستان سرایی نکنید !

یکی دیگر از تمدن‌های کهن ایران‌زمین که به دست کورش بزرگ بر افتاد و از میان رفت، فرهنگ و تمدن کهن و درخشان عیلامیان/ خوزیان بود. تمدنی که به مدت زمانی بس طولانی یعنی متجاوز از دو هزار سال در جنوب‌غربی فلات ایران تداوم داشت و آثار هنری و معماری فراوانی از آن برجای مانده است. این در حالی بود که پس از سلطه هخامنشیان بر این سرزمین چیزی جز کاخ سلطنتی آنان در شوش ساخته نشد. کاخی که بنا به اظهارات داریوش در کتیبه ششم او در شوش پارسیان کمترین نقشی در ساخت آن نداشتند.
با اینکه خوزیان دستکم یکبار کوشیدند تا در زمان داریوش یکم از سلطه هخامنشیان رهایی یابند و تا حد زیادی نیز در اینکار موفق شدند، اما به گفته داریوش در کتیبه بیستون با سرکوب شدید او مواجه شدند و برای همیشه منکوب گردیدند و از صفحه تاریخ محو شدند.
در این زمینه پی‌یر بریان آورده است: «قتل‌عام‌هایی که پس از جنگ به وسیله سپاهیان کورش انجام گرفته است، از شدت و خشونت ارتش نوبابلی حکایت می‌کند. احتمالاً در همین زمان (یا شاید اندکی پیش یا بعد از آن) است که شوش نیز مسخر کورش گشته و آخرین پادشاهی نوعیلامی برای همیشه نابود شده است».

خوب معلومه دیگه ! وقتی شما در سرزمینی پادشاهی بقیه باید زیر دستت باشن ! مگه میشه هم شما پادشاه باشی هم آقای اوکس ! عجیبه گفتن این موراد ! کوروش یا داریوش که با :سلام علیکم عزیزم، خوبی ، سرزمینت ماله من ! لطفا بیا بشو نوکر من ! " یا امثالهم که نمیتونستن همچون پادشاهی عزیمی ایجاد کنن ! کشورگشایی که به همین راحتی ها صورت نگرفته ! جنگ بوده ! کشت و کشتار هم بوده حتما !


یکی دیگر از اعمالی که پس از تجاوز کورش به بابل و تصرف آن کشور متداول شد، موظف کردن معابد و نیایشگاه‌ها به تأمین مخارج دربار از قبل نذورات مردمی بود. معابد موظف بوده‌اند که مرتباً و بنا به نیاز، بخشی از مایحتاج و هزینه‌های کمرشکن خاندان سلطنتی و تشریفات دربار را که همواره بر دوش مردم سنگینی می‌کرده است، تأمین کنند. در یک سند بازمانده از سال ۵۲۸ پیش از میلاد، معبد اِئانا موظف شده است تا برای یکی از مهمانی‌های شاهانه در اسرع وقت ۲۰۰ بره شیرخوار و ۸۰ گاو چاق فراهم کند و تحویل رئیس تشریفات بدهد. چنین درخواست‌هایی معمولاً با کمبود منابع مالی معبد مواجه می‌شده و آنان ناچار بوده‌اند تا برای تأمین آن به راه‌های دیگری همچون وام گرفتن از رباخواران زیر نظر حکومت یا اجحاف به مردم روی بیاورند. علاوه بر این، معابد موظف بودند در هر زمان که دربار تقاضا کند، برده و کارگر و نیروی انسانی لازم را به خدمت گسیل کنند و حتی گله‌های احشام سلطنتی را به خرج خود پرورش دهند و نگهداری کنند.
خراج و مالیات یکی از مهمترین راههای کسب درامد دولت هست ! حالا مالیات رو یا دولت باید به زور بگیره یا به جاهایی بگه که مردم بیشتر از دولت باهاش سروکار دارن ! نه چیز عجیبی هست و نه نوآوری درش صورت گرفته ! 528 پیش از میلاد هم ارتباطی با کوروش نداره ! کوروش 530 پیش از میلاد درگذشته ! وام گرفتن از ربا خواران ؟! هیچی نگم بهتره ! میتونی فکر کنید چیزی ندارم بگم ! باید کتاب این پیر بریان رو بخونم و ببینم این مطالب رو بر اساس چه منابعی نوشته ! از گزنوفنی که خودش داستان سرا معرفیش کرده یا جای دیگه ! این سند کجا و چطور خونده شده ! احیانا اریک فون دنیکن که نخوندتش :دی حتما این کتاب رو مطالعه میکنم . مفید خواهد بود !


به موجب این متن، کورش پس از آنکه دختر زیبایی را که مادها همراه با خیمه و خوابگاه به او تقدیم کرده بودند، به حضور پذیرفت، به سراغ تقسیم زنان اسیر و غنائم جنگی ناشی از غارت ماد و سرزمین‌های غربی ایران رفت. او یکی از زنان «تحت تملک» خود را که نوازنده‌ای خوش ‌الحان بود، به یکی از همدستان خود بخشید تا «اقامتگاه جنگی‌اش دلکش‌تر و روح‌پرورتر از خانه‌اش شود».
چطوره قبلا نوشته که به زور زن مادی رو گرفته الان نوشته که تقدیم کردن ؟! این نوشته های سراسر خزعبل رو معلوم نیست کی جمع اوری کرده ! منبع هم فقط گزنوفن !


کتزیاس مورخ و زشک رسمی دربار اردشیر دوم هخامنشی آورده است که کورش پس از غلبه بر ماد اسپیتاماس را کشت و زن او را که آمیتیس نام داشت، تصرف کرد. آمیتیس دختر آستیاگ و خواهر ماندانا و خاله کورش بود.
شاید ! ممکن است ! هر چند به امکان زیاد همین کتزیاس هم از رو دست گزنوفن نوشته ! خخخخ


شواهد تاریخی و اکتشافات باستان شناسان نشان از نابودی تمدن بابل پس از کورش می دهد.
اگر بحث نابودی تمدن بابل بوده ، که مشخصا زمان کوروش نبوده و زمان خشایار شاه بوده ! چون کوروش به مردوخ اسیبی نرسونده و محترم شمردتش !


۱۰- کوروش راهزن بود؟
کتزیاس میگوید :کورش پسر چوپانی بود از ایل مرد ها، که از شدت احتیاج مجبور گردید راهزنی پیش گیرد .
کورش در ایام جوانی به کارهای پست اشتغال می ورزید و از این جهت مکرر تازیانه خورد. او با آستیاکس، آخرین پادشاه ماد، هیچ گونه قرابتی نداشت و از راه حیله و تزویر به مقام سلطنت رسید
کل متنی که نوشتید باهم تناقض داره ! یه جا گفته که کوروش خاله ی خودش که دختر استیاگ بوده رو گرفته ! بعد اینجا گفته کوروش هیچ ربطی به استیاگ نداره ! جالبش اینه که هر دو هم از کتزیاس نقل شده ! برادر من متن رو بخون حداقل خودت ! تکلیف معلوم نیست والا ! همینها بر بطلان بودن این متون تاکید داره !


هرودوت در کتاب اول خود ضمن گزارش نبرد کوروش با کرزوس(شاه لیدی)، ضمن اینکه گزارش میدهد کوروش ابتدا تصمیم به اعدام کرزوس میگیرد ولی بعدا پشیمان میشود، در بند ۸۷-۹۵ میگوید:
کرزوس … چون دید که پارسیها خانه های مردم را غارت میکنند، رو به کوروش کرده گفت:«شاها آیا اجازه دارم بگویم در چه باب فکر میکنم یا باید خاموش بنشینم؟» کوروش جواب داد:«هر چه خواهی بگو»کرزوس پرسید این جمعیت با این جد چه میکنند؟ کوروش:«شهر تو را غارت میکنند و خزانۀ تو را میربایند» کرزوس:«نه شهر مرا غارت نمیکنند و نه خزاین مرا میربایند، من دارای چیزی نیستم، آنچه میکنند با مال و منال توست» کوروش از این جواب متنبه شد و اطرافیان خود را دور کرده به کرزوس گفت:«عقیده تو در باب این اوضاع چیست؟»… در ادامه کرزوس پیشنهاد میکند که عشر اموال غارت شده را به بهانه نیاز خدا بگیرند وجالب اینکه کوروش نیز این فریبکاری را میپذیرد!!

چقدر دقیق ! والا سنگ نوشته هم اینقدر دقیق نمیشه ! حالا خوبه نگفته مثلا فلان جا کوروش لبخند ملیحی میزند ! فلانی سرفه میکند ! مثل نمایشنامه ها ! اینا همه داستانه و داستان سرایی ! البته من نمیگم فریبکار بوده یا نبوده ! چون مورد محکمی در این مورد وجود نداره !


۱۲-کوروش و کشتن پادشاهان
معمولاً ادعا می شود که کوروش پادشاهان دشمن را نمی کشت اما آیا واقعاً این مطلب صحت دارد؟برای مثال در مورد کرزوس شاه لیدیه،مورخین یونانی ادعا میکنند که کوروش او را نکشت، ولی در اسناد بابلی سال نهم سلطنت نبونید بابلی نوشته شده است:
«در ماه نیسان، کوروش شاه در نزدیکی آربل از دجله عبور کرده در ماه ایار به طرف مملکت لودی رفت و پادشاه آن را کشت، ثروت او را ربود و ساخلوی در آنجا گذاشت»
مرحوم پیرنیا در مورد این بخش میفرمایند که وقایع نگاران بابلی اشتباه کرده اند زیرا یونانیها خلاف این را میگویند ولی معلوم نیست که چرا ایشان نظر مورخین یونانی که سالها با زمان کوروش فاصله داشته اند را بر اسناد معاصر کوروش برتری میدهد، حال آنکه روش مورخین این است که معمولا سند کهنتر و معاصر واقعه بیشترین اعتبار را دارد.
با قبول سخن این کهنترین سند در مورد جنگ لیدی، باید بپذیریم که حداقل این قانون همیشگی نبوده است و گاهی هم کوروش پادشاهان عصر خود را میکشته است.
مرحوم پیرنیا کاملا صحیح فرمودند ! این اصلا عقلانی نیست که با همه ی پادشاههای مغلوب به یک روش رفتار بشه ! این ها بت سازی های نادرست هست که به موازات همین تخریب گران در حال تحریف تاریخ هستن .


جالب این است که پیرنیا از نخستین نویسندگانی بود که به دستور دربار پهلوی به تعریف و تمجید از ایران باستان می پردازد.
پیرنیا و طبعیت از دستور پهلوی ؟! عجیبه ها ! حداقل یکبار هم شده تاریخ قاجاریه رو بخونید ! سالهای اخرش کفاف میده ! پیرنیا کسی نبود که عنان خود به دست رضا شاه بده !


طبق این نظر و با توجه به عدم اعلان جنگ از طرف بابل به کوروش میتوان به این نتیجه رسید که کوروش صرفاً جهت افزایش قلمرو حکومتش به یک کشور مستقل هجوم برد و جالب این است که پس از فتح این کشور در منشورش ادعا می کند که بدون جنگ و خونریزی وارد بابل شده و مردم را از دست پادشاه بابل نجات داده است.
خوب معلومه برا کشور گشایی بوده ! کسی هم نگفته همینجوری رفته ! بدون جنگ هم یعنی بدون دفاع وارد شهر شده ! نیروهاش اینقدر زیاد بودن که مدافعان بابل قرخیدن و دفاع نکردن (شاید ! ) اینکه دروغ نیست !


همچنین در مورد حمله به ماد، به غیر از کزنفون که معتقد به وراثتی بودن پادشاهی کوروش است کتزیاس، هرودوت و کتیبه های بابلی همگی تأکید دارند که این کوروش بود که به ماد حمله کرد و آغازگر جنگ بود.
این مورد نیاز به منابع دقیق هست ! لطفا منبع رو بنویسید !


همانطور که دیدید علاوه بر بخشش ها و مهربانی هایی که در بعضی کتب تاریخی به کوروش نسبت داده شده موارد زیادی نیز از وحشیگری و تجاوز در مورد او آمده است که اگر بخواهیم همه ی آن ها را رد کنیم ناگزیر خواهیم بود بخش های دلپسند آن که در مورد عدالت و مهربانی کوروش است را نیز نا دیده بگیریم.
بنابراین کوروش هخامنشی نیز شاهی مانند تمام شاهان خونخوار و ظالم تاریخ است و این در حالی است که نخواهیم او را یکی از خونخوارترین و ستمگرترین شاهان جهان به حساب بیاوریم.[/QUOTE]
یه جوری از ته دل میگه خونخوار که به نظر نویسندش از اعراب ساکن سعودی بودن ! خون اشام که نبوده ! پادشاه بوده ! هم خوبی داشته هم بدی !

هم اونایی که کوروش رو خدا میپندارن در اشتباها هم اونایی که خونخوار ! تاریخ تا اونجایی که مشخصه از این شخص چهره ای مثبت نشون داده همونطور که از نادرشاه چهره ای خشن ! کتاب های زیادی هست که هر ایرانی باید اونهارو بخونه و اطلاعاتش در مورد تاریخ مملکتش رو بالا ببره ! با وبلاگ های ابکی و تلگرام اطلاعات تاریخی بالا نمیره ! فقط توهمات بالا میره ! چه در این جهت چه در اون جهت !

پیشنهاد میکنم این کتابها رو در برنامه ی مطالعه ای خودتون قرار بدید :
هخامنشیان ، املی کورت ، ترجمه مرتضی ثاقبی فر ، نشر ققنوس
ایران از آغاز تا اسلام ، گریشمن ، ترجمه دکتر معین ، نشر نگاه
ایران باستان، ویسهوفر ، ترحمه ی ثاقبی فر، نشر ققنوس
کتاب بسیار ارزشمند تاریخ ایران باستان ، حسن پیرنیا ، ناشرهای مختلف

و کتاب جدید شناخت کوروش جهانگشای ایرانی ، نوشته ی رضا ضرغامی، ترجمه ی عباس مخبر ، نشر مرکز . این کتاب تازه چاپ شده و من به توصیه ی دوستان تهیش کردم اما هنوز فرصت نشده مطالعش کنم . اما منابع مورد استقاده در این کتاب بسیار گسترده هست و میشه گفت جدیدترین و پرمنبع ترین کتاب چاپ شده در مورد کوروش هست ! محتوا و درست و غلطیش رو بعد از مطالعش میشه نظر داد !!

خسته شدم ! خیلی زیاد شد گویا :n02:

alex_love
13-06-2016, 00:32
یه چیزی هم در مورد ناصر پورپیرار بگم که از اولین نفراتی بود که در عصر جدید ! شروع به انکار کوروش و هخامنشی و اینجور چیزا زد (کلی گفتم وارد جزئیات نشدم ) ، ایشون صاحب انتشاراتی بودن به اسم کارنگ (مدتی پیش گویا فوت کردن )، در این انتشارات کتابی از نویسنده ای معروف به اسم ماری کخ با نام "از زبان داریوش" چاپ شده که کتاب فوق العاده ارزشمند و خواندنی در مورد داریوش و هخامنشیان هست . در ابتدای این کتاب جناب پورپیرار متنی چنین نوشتن :


به ایران بی اندیشیم , که سه هزاره است تا به همت فرزندان نخبه ی خویش به جهان سربلند زیسته است.
به این سرزمین بیاندیشیم , که مردم اش , چنان که جغرافیا و آداب و رسوم اش گونه گونه اند ؛ ولی از تاریکی ها , پرتگاه ها و دشواری های فراوان تاریخ , در همه ی دوران ها , آن سان به شیوه ای یکسان گذر کرده که گویی به روشنای چراغ خردی یگانه راه سپرده است.
به مردم ایران بیاندیشیم که اتحادی نانوشته و حتی ناگفته را , که مایه بقای هویت و استقلال شان بوده , به زمان نیاز چندان محترم داشته , جدی گرفته اند که در حیات خود , بارها ناظر از هم گسیختن اتحاد مکتوب و مقدس ملتهای متعددی بوده که تمدن خود را ابدی می انگاشتند.

به خواست اهورا مزدا , من چنینم که راستی را دوست دارم و از دروغ روی گردانم. دوست ندارم که ناتوانی از حق کشی در رنج باشد. همچنین دوست ندارم که به حقوق توانا به سبب کارهای ناتوان آسیب برسد. آنچه را که درست است من آن را دوست دارم. من دوست برده ی دروغ نیستم. من بد خشم نیستم. حتی وقتی خشم مرا می انگیزاند, آن را فرو می نشانم. من سخت بر هوس خود فرمانروا هستم.

این است بخشی از معتقدات داریوش که خود در سنگ نبشته اش اعلام میکند. چنین بیانه ای از زبان یک شاه, در سده ی ششم پ.م. به معجزه میماند. از بررسی دقیق لوح های دیوانیتخت جمشید نتیجه میگیریم که داریوش واقعا هم با مسائل مردم ناتوان همراه بوده است. این لوح ها میگوید که در نظم او حتی کودکان خردسال از پوشش خدمات حمایت اجتماعی بهره میگرفته اند , دستمزد کارگران در اساس نظم منضبط مهارت و سن طبقه بندی می شده , مادران از مرخصی و حقوق زایمان و نیز «حق اولاد» استفاده میکرده اند , دستمزد کارگرانی که دریافت اندکی داشتند با جیزه های ویژه ترمیم میشد تا گذران زندگی شان آسوده تر شود. فوق العاده «سختی کار» و «بیماری» پرداخت میشد , حقوق زن و مرد برابر بوده و زنان میتوانستند کار نیمه وقت انتخاب کنند , تا از عهده وظایفی که در خانه به خاطر خانواده داشتند , بر آیند.
این همه «تامین اجتماعی», که لوح های دیوانی هخامنشی گواه آن است , برای سده ی ششم پ.م. دور از انتظار است. چنین رفتاری,‌ که فقط میتوان آن را مترقی خواند , نیازمند ادراک و دورنگری بی پایانی بوده است و مختص شاه مقتدر و بزرگی است که میگوید: «من راستی را دوست دارم» و حتی به نزدیکان خود آموخته بود که با تمام توان این راستی و عدالت را مواظبت کنند. آنها هم درست مثل هر مستخدم و کارمند دولت هخامنشی ناگزیر از پذیرش دقیق حساب رسی کلیه در آمدها و مخارج خود بودند و همان نظم و سخت گیری عمومی را شامل میشدند. شاه بر کلیه مخارج دربار خویش از جمله مخارج سفر خود و همراهان اش نظارت داشت.

بیان فوق از کتاب حاضر (از زبان داریوش) گواهی میدهد که ایران از همان آغاز اعلام حضور خود در تاریخ تمدن بشری , پیوسته مبشر راستی بوده , برابری , آزادی و عدالت را ندا داده است و به راستی که بر این سخن ,‌که نتیجه گیری نهایی مولف از تحلیل بنیان تاریخ ایران است , نمیتوان چیزی افزود که احساس غرور ایرانی بودن را در خواننده بیشتر دامن زند.

در عین حال تامل در مطالب کتاب , همان حکایت مکرر فاصله ی بلند طبقاتی بین مردمی است که برای حکومت با حداقل جیره ی روزانه زحمت میکشند تا کاخ ها و پردیس ها برقرار بماند و هزینه لشگر کشی های بیهوده ی متوالی معطل نماند. نویسنده کتاب در بخش دستمزدها و بخش تغذیه اشاره دارد که حقوق و پاداش «حتی کفاف یک شکم سیر را نمیداده است» و همانجا از پرورپ گوساله و گوسفند و ماکیان فراوان به روشی که گوشت آن مناسب ذائقه سلطنتی باشد» , سخن میگوید.

اما کتاب هدف نقد اجتماعی-طبقاتی آن دوران را ندارد و بیشتر به هویت آغازین و شیوه های مدیریت ویژه ی این قوم نظر داشته است. به یقین ارزش کتاب در بیان تمامی حقایق مربوطبه آن دوران است و از خلال آن پذیرفته میشود که قدرت مدیریت و سازماندهی بنیان یک امپراتوری و نیز روابط ملی , به کمک خرد جمعی , چنان مستحکم شد , که هنوز ایرانیان به جهان با همان ویژگی های دیرین و نخستین خود , یعنی پندار و کردار و گفتار نیک شناخته میشوند که از پس اسلام تبلور واقعی آن آشکار تر شده است.

به ایران بیاندیشیم...

حالا این نوشته رو با نظریاتی که ایشون بعدا از خودشون یا هرچی ، علم کردن منتشر کنید ! کتاب منتشر شده توسط این انتشارات اول کار، جندان مورد توجه قرار نگرفت چون چندان شناخته شده برای عوام نبود (نه دانشگاهیان و محققان) اما با علم کردن بیانات جدید جناب پورپیرار این کتاب سریعا مورد توجه مردم قرار گرفت و چاپ عالی و از طرفی روان بودن ترجمه هم به این امر کمک کرد تا کتاب پرفروشی بشه و مشخصا نفع مالی هم برای ایشون داشته باشه ! خوب خودتون مقایسه کنید که چطور چنین فردی برای منافع شخصی، نزدیکی به یکسری عوامل حکومتی و امثالهم دروغ پردازی میکنه ! کمی در مطالعه ی کوشا باشیم و نوشته های یک نویسنده رو ملاک خودمون قرار ندیم ! ما دانای کل نیستیم که نوشته ی یک نویسنده که به نظرمون درست اومد رو قبول کنیم ! باید تمام نوشته ها رو بخونیم و بر جمع نوشته ها نتیجه گیری کنیم .

Hessam_7800gtx
13-06-2016, 02:27
:n08::n08::n08::n08: برادر شنیدی میگن اونجایی که غذا میخوری مدفوع نکن؟؟؟