PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : چرخش قهرمانانه



B.Russell
09-09-2014, 23:00
برخی انسان ها بنابر دلایلی ترجیح میدهند که با حرکاتی انقلابی مسیر زندگیشان را به طور کامل عوض کنند.

و اگر از خودشان بپرسی این انقلاب های درونی را به نوعی چرخش قهرمانانه تلقی می کنند.

بسته به میزان شهرت این انسان ها، واکنش ها نسبت به چرخش های قهرمانانه متفاوت است !

فردی که حداکثر شهرتش صرفا در میان آشنایان و دوستانش هست، ممکنه با تمسخر و توهین برخی از دوستانش مواجه بشه و با طرد کردن اون ها تا حدی بتونه از تاثیر سوء دیگران بر زندگی جدیدی که شروع کرده فرار کنه.

اما در مورد افرادی که شهرت های اجتماعی خاصی دارند، معمولا هجمه های گسترده ای در صورت چرخش قهرمانانه شامل آن افراد می شود.

یکی از موضوعات فراگیر بسیاری از محافل اجتماعی واقعی و مجازی در جامعه ایران، تجزیه و تحلیل افرادی هست که در زندگیشون چرخش قهرمانانه ای رو به زعم خودشان انجام داده اند.

برای مثال گلشیفته فراهانی پس از تغییرات ناگهانی در نوع پوشش و رفتار و سبک زندگی و عقاید و...، با توهین های فراوانی از سوی بسیاری از ایرانی ها مواجه شد که چرا اینقدر دچار چرخش شدی و مارو در جهان خوار کردی و کرامت زن ایرانی این نیست و...

و امروز الهام چرخنده پس از چرخشی قهرمانانه مورد هجمه بسیاری از ایرانی ها در فضاهای مجازی و حقیقی قرار می گیرد و سبب میشود چرخنده مواضعی تند و تند تر اتخاذ کند !!!




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





آیا انقلاب های درونی و تغییرات زیاد در برخی افراد، به شما اجازه این را می دهد که به قضاوت شخصیت دیگران بپردازید؟
چقدر گذشته انسان ها در چرخش های قهرمانانه برای شما مهم تر از آینده آنهاست؟

با وجودیکه جامعه ایرانی بیشتر یک جامعه انقلابی و جوگیر هست به نظر شما چرا تا این حد به افرادی که چرخش های قهرمانانه به زعم خودشان انجام میدهند، واکنش تند نشان میدهند؟

paiinful
10-09-2014, 09:41
چرخشی که در راستای سود بردن و نفع شخصی ایجاد باشه مسلما تهی از هرگونه ارزشه

چرخش خانوم فراهانی با خانوم الهام چرخنده خیلی فرق میکرد و در واقع این 2 انقلاب به ظاهر درونی از دو جنس کاملا متفاوتند. یکی به

اجبار محیط منقلب شد و دیگری محیط رو منقلب کرد

خانوم فراهانی هنگامی که با حجاب بود جهت گیری سیاسی خاصی نداشت. الان هم نداره. من هم به شخصه هیچ انتظاری نداشتم که

ایشون نماد اسلام در سینمای ما باشه. پس برام فرقی نمیکنه که ایشون با حجاب باشه یا بی حجاب. چون از اولشم برای با حجاب بودن حق

انتخابی نداشت پس حتی نمیشه اسم این کار رو تغییر جهت گذاشت. به هر حال سود ضرر این کار پای خودشونه و اصلا نیازی نیست برای

من توضیح داده بشه که چرا ایشون با حجابه یا بی حجاب



اما خانوم الهام چرخنده

سو استفاده از جایگاه اجتماعی مردمی
در تلویزیون مردم عید مردم رو به شخص خاصی تقدیم کردن... :n13:
سخنرانی های بیش از حد درباره ی کارشون
کش دادن مضحک قضیه
کاملا مشخصه که این انقلاب درونی خانوم چرخنده در راستای هم جهت شدن با گروه سیاسی حاکم بر جامعه بوده و بدتر از او اینه که خود

خانوم چرخنده هم به وضوح از بی ارزش بودن این حمایت آگاهه و به نوعی تنها نیاز به خورده شدن برچسبی از ولایت به پیشونیشون داره که

همین برچسب در آینده جوایز زیادی رو برای این خانوم به ارمغان آورده و خواهد آورد...



آیا انقلاب های درونی و تغییرات زیاد در برخی افراد، به شما اجازه این را می دهد که به قضاوت شخصیت دیگران بپردازید؟

سوالاتون خیلی کلی بود و من هم با 2تا مثالی که شما زدین پرحرفی خودمو آغاز کردم.

وقتی حق و راستی مشخصه در مقابل نا حق سکوت کردن خیانته. احترام به عقاید و قضاوت نکردن و اینجور حرفای آدم های ترسو فکاهه ای بیش نیست

پس قضاوت به خودی خود هیچ ایرادی نداره

و اما دلیل واکنش تند نشان دادن هم به نظرم عاری بودن این انقلاب از تحول درونیه

برای مثال من به شخصه با تغییر جهت استاد شاملو از نازیسم به کمونیسم هیچ مشکلی ندارم اما شعله ور شدن آتش عشق خانوم

چرخنده برام قابل درک نیست و "لازم" میدونم که واکنشی تند نشون بدم

B.Russell
10-09-2014, 13:06
سوالاتون خیلی کلی بود و من هم با 2تا مثالی که شما زدین پرحرفی خودمو آغاز کردم.
وقتی حق و راستی مشخصه در مقابل نا حق سکوت کردن خیانته. احترام به عقاید و قضاوت نکردن و اینجور حرفای آدم های ترسو فکاهه ای بیش نیست

پس قضاوت به خودی خود هیچ ایرادی نداره

و اما دلیل واکنش تند نشان دادن هم به نظرم عاری بودن این انقلاب از تحول درونیه
برای مثال من به شخصه با تغییر جهت استاد شاملو از نازیسم به کمونیسم هیچ مشکلی ندارم اما شعله ور شدن آتش عشق خانوم

چرخنده برام قابل درک نیست و "لازم" میدونم که واکنشی تند نشون بدم

ببینید تو جامعه ما خیلی از افراد هستند که کارهایی به مراتب افراطی تر از چرخنده انجام دادن و میدن.
اما چون چرخش خاصی نداشتند، کسی اونهارو مورد عتاب و تمسخر و توهین تا این حد بالا قرار نده.

با وجودیکه چرخش گلشیفته و چرخش چرخنده از نظر آرمانی خیلی فرق میکرد، اما حرکات انقلابی توش مشهود هست.
یکی از پوشش معمولی ترجیح داد برهنه بشه و یکی از پوشش معمولی ترجیح داد به پوشش خیلی سنگین روی بیاره.
همون افرادی که در جامعه ما شاکی هستن چرا به عقیده جدید گلشیفته احترام گذاشته نمیشه خودشون به عقاید جدید دیگران توهین میکنند.

به ما چه ربطی داره که بخواهیم دیگران رو اینجور مورد تاخت و تاز قرار بدیم؟
اونم برای انجام کارهایی که به ما آسیبی نمیزنه.

من فکر میکنم علت ناکامی ایدئولوژی های جدید در ایران این هست که نحوه برخوردشون با مخالفینشون دقیقا مشابه برخورد مخالفین با خودشون هست.
متاسفانه خر همان خر است و صرفا داره پالان ها عوض میشه و این تعویض پالان، تغییری در سرعت خر برای زودتر رسیدن به مقصد ایجاد نخواهد کرد.

paiinful
10-09-2014, 14:33
در تغییر جهت انقلابی خانوم چرخنده شاهد بودیم که این پوشش ظاهری سنگین برخواسته از نیازشون برای نزدیکی بیشتر با زمامداران حکومته و تفکر و تحول درونی پشتتش نبود . این چیزیه که منو آزار میده و نمیتونم در مقابلش سکوت کنم. هر چند قضیه اونقدر کوچیک و ابلهانه هست که نیازی به تحلیل و بررسی نداره.
چاپلوسی مدرن افراد کوچک در ابعاد بزرگ. ولی افسوس که زور و گاهی اوقات فهممون به چاپلوسی ها و کلک های بزرگتر ها نمیرسه و مجبوریم با کوبیدن این چرخنده ها کمی خودمون رو آروم کنیم
اینکه به واسطه ی بی خطر بودن یک ایده من اون طرز فکر رو محترم بدونم یک نوع خیانته. و البته محترم نشمردن یک ایدئولوژی مساوی با توهین کردن به اون نیست.

با قسمت دوم حرفتون کاملا موافقم

قدم تازه ای برداشتن , این چیزیست که مردم از آن میترسند (داستایوسکی)

Arash4484
10-09-2014, 16:30
به ما چه ربطی داره که بخواهیم دیگران رو اینجور مورد تاخت و تاز قرار بدیم؟
اونم برای انجام کارهایی که به ما آسیبی نمیزنه.
این کاری بود که خانم چرخنده انجام دادن، یعنی مردم رو مورد تاخت و تاز قرار دادند» حالا که من آب توبه رو روی سرم ریختم باید همه با هم مومن بشیم.
خانم چرخنده کار شخصی نکردن، بیانیه دادن و به امثال گلشیفته و مسیح حمله کردن، من ندیدیم کسی بخاطر تغییر پوشش خانم چرخنده بهش معترض بوده باشه....
موضوع دیگه اینکه خیلی ساده از چاپلوسی دیگه مردم عق میزنن.یکجورایی هم از هنرمند جماعت انتظار بیشتری دارند، سابقه تاریخی ایران در مورد هنرمندان بدک نیست.

B.Russell
10-09-2014, 17:47
این کاری بود که خانم چرخنده انجام دادن، یعنی مردم رو مورد تاخت و تاز قرار دادند» حالا که من آب توبه رو روی سرم ریختم باید همه با هم مومن بشیم.
خانم چرخنده کار شخصی نکردن، بیانیه دادن و به امثال گلشیفته و مسیح حمله کردن، من ندیدیم کسی بخاطر تغییر پوشش خانم چرخنده بهش معترض بوده باشه....
موضوع دیگه اینکه خیلی ساده از چاپلوسی دیگه مردم عق میزنن.یکجورایی هم از هنرمند جماعت انتظار بیشتری دارند، سابقه تاریخی ایران در مورد هنرمندان بدک نیست.

سعدی شیرازی حکایت پر تعمقی در باب تواضع داره که به نظرم خواندنش خالی از لطف نباشه، هرچند ممکنه خیلی ها خوانده باشند :


سگی پای صحرا نشینی گزید...........به خشمی که زهرش ز دندان چکید
شب از درد بیچاره خوابش نبرد..........به خیل اندرش دختری بود خرد
پدر را جفا کرد و تندی نمود...............که آخر تو را نیز دندان نبود؟


پس از گریه مرد پراگنده روز..............بخندید کای مامک دلفروز
مرا گر چه هم سلطنت بود و بیش.....دریغ آمدم کام و دندان خویش
محال است اگر تیغ بر سر خورم.........که دندان به پای سگ اندر برم
توان کرد با ناکسان بدرگی................ولیکن نیاید ز مردم سگی


================

اشاره دارد به حکایت مردی که در صحرا، سگی پایش را گاز میگیرد.
وقتی به خانه بر میگردد از درد به خود میپیچد.
دختر کوچکش میگوید سگ انداخت پاتو گاز گرفت، تو چرا ننداختی پاشو گاز بگیری؟ مگه تو دندان نداشتی؟
که مرد صحرانشین این جواب در خور تامل رو میده :

توان کرد با ناکسان بدرگی................ ولیکن نیاید ز مردم سگی


تجربه من میگه یک عده خوب بلد هستن با ایجاد جنگ روانی هم شهرت کسب کنند و هم دیگران رو به خودشون مشغول کنند.
و اتفاقا هرچی بیشتر عکس العمل نشون بدی، اون موفق تر میشه.
چون دغدغه تورا از آنچه میخواستی به آنچه میخواسته منحرف کرده.

من تو بسیاری از صفحات اجتماعی تقریبا مطلبی نمیبینم که یکجورایی به حسین رضا زاده و الهام چرخنده و... ربطش نداده باشن.
در حالیکه اینا واقعا عددی نیستن که اینقدر بهشون پرداخته باشه.

به زعم خودشون یک چرخش قهرمانانه ای انجام دادن و به نظر من خیلی ها دارن به چرخنده کمک میکنن که تندتر بچرخه، در حالیکه اگر محل ... هم بهش نمیدادن یک دور میچرخید تمام میشد و این چرخش قهرمانانه اش اینقدر ادامه نداشت !!!

Arash4484
10-09-2014, 19:46
بحث من باب اینکه چنین باید بکنیم یا نکنیم، نبود، به چرایی موضوع پرداختم...
توضیحی بود بر اینکه خانم چرخنده به قول شما کار انقلابی یا قهرمانانه ای نکردن که قابلیت بررسی داشته باشه، بلکه ایشون حملاتی چند کردند و پاسخ هایی چند گرفتندو حتا از سوی افرادی که به سمتشون میره هم جدی گرفته نمیشه چندان، چون بوی حدیث نفس این حرکت بسیار بلنده.

اما نکته جالبی که اشاره میکنید:

من تو بسیاری از صفحات اجتماعی تقریبا مطلبی نمیبینم که یکجورایی به حسین رضا زاده و الهام چرخنده و... ربطش نداده باشن.
در حالیکه اینا واقعا عددی نیستن که اینقدر بهشون پرداخته باشه.
دلیلش از نظر من اینه که : موضوع اینه که مردم(یا بعباراتی فعالان اون صفحه ها) زورشون به امثال چرخنده و تتلو و رضازاده میرسه و نه امثال...(آآه...بفرما خودم هم اسم نمیبرم:n09:...اون نوک نوک رو که خیلی به سختی میزنیم)
و همونطور که گفتم در این میان گریبان سلبریتی ها گرفته میشه از شریفی نیاها تا رضازاده ها...
چون راحتتر میتوان فحششون داد! نقدشون کرد، در موردشون صحبت کردو...حالا باز این حرکت درسته یا نه، این امری است قابل بحث و علیحده.

*Ali*
12-09-2014, 01:09
سلام
اساساً خود این انقلاب های درونی اونقدر برای افرادی که با شخص منقلب در ارتباط هستن سخت-هضمه که همین انقلاب درونی به خودی خود میتونه این چنین واکنش هایی رو بروز بده. البته باید واقعیت رو در هر دو طرف دید. تمام واکنشها به خانم چرخنده عتاب و سرزنش و انتقاد نبوده. در مقابل هم عده بسیار زیادی هستند که این کار ایشون رو تحسین میکنند و از این انقلاب رضایت دارند. در مورد گلشیفته فراهانی هم همینطور.
اما همونطور که گفتم اساساً به سبب ماهیت انقلابی که اون عمل داره، واکنش انقلابی هم دور از انتظار نیست. چه تأیید باشه و چه رد. و باید دو طرف قضیه رو واقع گرایانه دید و مقایسه کرد.

Motaharri
13-09-2014, 14:33
آنچه برای خانم چرخنده رخ داده تاسف برانگیز است.
این گونه رفتارها علیه ایشان غیرمتمدانه و غیر دموکراتیک است.

هر کسی، هر هنرمند و بازیگری حق دارد مکنونات قلبی اش را بیان کند. احساساتشان و دیدگاه های شان را بگویند و این علی رغم آن است که ممکن است برای برخی خوش آیند باشد یا نباشد.
در کل حق ندارند در مقابلش دست به رفتار فیزیکی و غیر اخلاقی بزنند.
البته خانم چرخنده هم یک جاهایی مواضع تند گرفت ولی شروع کننده این قضایا کسانی بودن که تو کشور ما بیشتر از همه دنبال نهادینه کردن دموکراسی و پولورالیسم هستند !!!

danielo
13-09-2014, 14:47
متن کامل اطلاعیه الهام چرخنده بدین شرح است: سلام ..... اطلاعیه مهم *** خواهران و برادران ولایی ... یک محصول فرهنگی با مضمون ** اگر به عیادت می‌رفتم چه می‌گفتم** در حال تولید است ... در صورتی که تمایل به حضور در این بسته فرهنگی که هدیه ایی است برای حضرت آقا ..لطفا به سرعت عکس هایی از خودتان یا سوژه مورد نظر با کلید واژهای عشق به ولایت ...و یا همانند عکس فوق به ایمیل زیر ارسال کنید ...به طور مثال : در دست داشتن عکس حضرت آقا ...مهلت ارسال فقط تا فردا ..... لطفا اطلاع رسانی کنید ........ این حضور یعنی سیل عاشقان ولایت ... یا علی ... الهام چرخنده.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

XENON24
17-09-2014, 02:37
دختری دیدم خجالت لت لت می‌کشید!

اکنون چند ماهی‌ هست که چرخش ناگهانی الهام چرخنده از یک «بازیگر سینما و تلویزیون» به «ملکه وجاهت امت اسلامی» خبرساز شده ولی نیم‌نگاهی به سابقه‌اش نشان می‌دهد که او از همان اول هم با رسم عاشق‌کشی و شیوه شهرآشوبی چندان بیگانه نبوده است.
این آرشیتکت و والیبالیست سابق با فیلم سینمایی «شب یلدا» ساخته کیومرث پوراحمد به جامعه هنری ایران معرفی شد. او در صحنه‌ای از این فیلم، آهنگ «با تو رفتم، بی تو باز آمدم» ویگن را می‌خواند تا برای اولین بار در جمهوری اسلامی صدای تک‌خوان زن در سالن سینماها بپیچد.



او بعد از بازی در چند فیلم در حالی‌که انتظار می‌رفت حضور بازیگری‌اش بیشتر شود در یک چرخش ناگهانی به همراه همسر سابق‌ دوم‌اش فرشید نوابی به مالزی رفت تا در شبکه ماهواره‌ای MITV برنامه‌ای تحت عنوان مسابقه آواز ستاره مهاجر تولید کنند. این برنامه که به اقتباس از «آمریکن آیدل» ساخته شده بود کیفیت بسیار نازلی داشت ولی چون اولین مسابقه آواز از این نوع در رسانه‌های ایرانی بود مورد توجه بینندگان قرار گرفت و مجری آن یعنی الهام چرخنده این‌بار در سطح عمومی‌تری شناخته شد.

بعدا اعلام شد که مجوز موقت شبکه مهاجر به دلیل کلاهبرداری میلیونی از بینندگان لغو شده است و به این ترتیب این شبکه هم به رسانه‌های غیرقانونی خارج از کشور پیوست.
شاید به همین دلیل الهام چرخنده و فرشید نوابی به ایران بازگشتند تا این‌بار برنامه «آکادمی موسیقی ایرانی» را با الگوگیری از «آکادمی موسیقی گوگوش» روانه‌ی شبکه خانگی کنند. او درباره ویژگی‌های این برنامه به وبسایت روزگار نو گفته است: «بخش‌های کلاسیک و سنتی هم در کنار موسیقی پاپ خواهیم داشت. به این ترتیب علاقمندان موسیقی سنتی هم می‌توانند برای اولین بار در این برنامه به رقابت با یکدیگر پرداخته و قابلیت‌های خود را نشان دهند. هیات داوران‌مان کاملا جدا و تفکیک شده هستند؛ فریدون شهبازیان، ناصر چشم آذر و حمید حامی هیات داوران بخش پاپ هستند، شهرام ناظری و حمیدرضا نوربخش داوران بخش موسیقی سنتی هستند، و نسرین ناصحی و هوشنگ پروازی هم داوران بخش کلاسیک.»
اکنون می‌دانیم که این برنامه هرگز ساخته نشد و الهام چرخنده در یک چرخش به عقب، دوباره به عرصه بازی روی آورد. «آوای باران» نام آخرین سریالی بود که پیش از عید بازی کرد و بازی‌اش در یک نقش منفی مورد توجه واقع شد.

در برنامه ویژه عید نوروز ۱۳۹۳ بود که با ابراز ارادت بی‌سابقه و ناگهانی به رهبر جمهوری اسلامی چرخش ویژه‌‌اش را اعلام کرد. بعدا اعلام شد که چرخنده در اسفندماه گذشته از همسرش جدا شده است. او برای این‌که از زندگی قبلی کاملا مجزا شود صفحه‌ی فیس‌بوک‌اش را بدون فعالیت رها کرد و با چهره جدید در اینستاگرام صفحه‌ای با این یادداشت باز کرد: «صفحه اصلي الهام چرخنده، من همه جانم امیرالمومنین؛ رهبرم ؛ خاکم ؛ تموم مسلمین. اینجا دلا زهراییه* مراقب نوع نوشته هاتون باشید!!»

خانم چرخنده در یکی از اولین پست‌های اینستاگرام با انتشار فیلمی ادعا کرد که به ماشین‌اش حمله شده و خودش را هم با چوب زده‌اند. احتمالا این هم نشان از محبوبیت بالای رهبر دارد که هر کسی به او ابراز ارادت می‌کند بلافاصله از چشم مردم می‌افتد و مورد حمله‌ی فیزیکی و مجازی قرار می‌گیرد.



او در این صفحه خودش را Iranian Actress معرفی کرده ولی اخیرا اعلام شده که درحال ساخت یک مجموعه مستند «پنجاه» قسمتی درباره شهدای اقلیت‌های مذهبی است. خیلی‌ها دلیل چرخش ۱۸۰ درجه‌ای او را برخورداری از رانت‌های این‌چنینی ارزیابی می‌کنند، در حالی‌که عده دیگری حتی بر سلامت روان او شک دارند. گروهی از تعقیب‌کنندگان او در صفحه اینستاگرام -خیلی مشفقانه و با نظر موافق- ازش خواسته‌اند که دلیل تغییر و تحول‌اش را توضیح بدهد، که البته به هیچ‌کدام جوابی نداده است.
عده‌ای دیگر همه این اتفاقات را در چهارچوب سناریویی امنیتی تحلیل می‌کنند. آن‌ها به اتفاقات مشابه استناد می‌کنند. مثلا بازداشت «امیر تتلو» خواننده‌ای که بعد از آزادی از زندان، ناگهان توبه کرد و به شیوه‌ای مشابه در سلک ارادتمندان رهبر درآمد. و یا «حبیب محبیان» که بعد از سال‌ها زندگی در لوس‌انجلس با بازگشت به میهن «ناگهان» حس ارادت‌اش به شهدا و رزمندگان گل کرد و برای آن‌ها آواز خواند. و یا بقیه کسانی که در امنیت‌خانه جمهوری اسلامی «خیلی خودجوش» دچار چرخش ۱۸۰ درجه‌ای شدند و همه گذشته خود را «به اختیار» زیر سوال بردند.

این گروه حتی ماجرای استعفای چرخنده از پروژه یار دوزادهم تیم ملی را سوال برانگیز می‌دانند. اعلام شد که «برخی از هنرمندان نسبت به حضور الهام چرخنده به عنوان مجری طرح اعتراض داشتند و گفتند اگر او باشد ما در این پروژه حضور نخواهیم یافت.» سوال این‌جاست که چطور این هنرمندان می توانستند سیدجواد هاشمی (همیشه شهید سینمای ایران) و محمدرضا شریفی‌نیا (با سابقه اظهر من الشمس) را تحمل کنند ولی الهام چرخنده را نه! بعدا سیدجواد هاشمی در پاسخ به این ادعا عنوان کرد: «حکایت خانمی هم که فرموده‌اند مرا بخاطر همراهی با ولایت طرد کردند، نه تنها عجیب نیست که مسبوق به سابقه نیز هست … ضمنا ایشان مطرح کرده اند از مجری طرحی استعفاء داده‌اند و من نمی دانم کی به این سمت رسیده بودند که استعفاء بدهند! مجری طرح توسط تهیه کننده انتخاب می‌شود و بنده هرگز ایشان را انتخاب نکرده‌ام.»

ولی آیا دلیل واقعی استعفای الهام چرخنده ترس از به خارج فرستادن و از کنترل خارج شدن‌اش نبود؟ تا نکند یک‌وقت با چرخشی دیگر همه رشته‌های سناریوی امنیتی را پنبه کند؟ آن عده که معتقد به سناریوی امنیتی هستند رفتار الهام چرخنده را دیکته شده و شبیه کسی که تحت نظارت شدید است تحلیل می‌کنند.



این سوال برای خیلی‌ها -حتی بسیاری از معتقدین به جمهوری اسلامی و همفکران فعلی الهام چرخنده- پیش آمده که چطور همیشه یک گروه رسانه‌ای اعم از عکاس و تصویربردار ایشان را همراهی می‌کنند تا تحولات مکرر روحی‌اش را که طبعا باید در زمان‌های خلوت و خصوصی اتفاق بیافتد، بلافاصله در بوق سیما کنند، یا در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند.

سال‌هاست که ترجیع‌بند سخنان همه مسئولین جمهوری اسلامی این‌ است که دنیای غرب از زنان استفاده ابزاری می‌کند تا بی‌اخلاقی را ترویج دهد. اکنون این‌جا آن‌چه دارد اتفاق می‌افتد سوءاستفاده ابزاری آشکاری‌ست که احتمالا به قصد اشاعه مفاهیم ارزشی نظیر حجاب، چادر، شهدا و رزمندگان، رهبر مسلمانان جهان و از این قبیل انجام می‌شود. در اوج این تلاش‌ها الهام چرخنده در یک برنامه تلویزیونی در قم ظاهر شد تا تغییر حجابش را به چادر اعلام عمومی کند، آن‌هم در حضور بی‌سابقه حاج‌آقاهای روحانی و غیر روحانی به عنوان تماشاگر، و مجلس‌گردانی مجری‌ای که با ادا و اطوار پااندازهای ِفیلم‌فارسی‌ سعی می‌کرد انگشتر و دست‌بند و تسبیح و دیگر وسائل شخصی او را به مبالغ ناقابل چند ده میلیون تومانی به حراج بگذارد. این نمایش گروتسک آن‌جا تکمیل می‌شد که مهمان با عشوه از تسبیح‌اش گفت که «خیلی باهاش لذت بردم» و مجری از حضار درخواست کرد که «بزن دست قشنگه رو»!!! (یک‌نوع منحصر به فرد از شوی مبتذل اسلامی که به استریپ‌تیز پهلو می‌زد و با وجود نگاه‌های حریص و خریدار حضار شاید بشود اصلا اسم‌ این نوع برنامه ابداعی را استریپ‌هیز گذاشت.)

در میخانه ببستند خدایا مپسند / که در خانه تزویر و ریا بگشایند

به نظر می‌آید که در پشت صحنه‌ی شمایل جدیدی که به نام «الهام چرخنده» ساخته شده است، چه شخص شخیص خودش باشد و چه یک تیم امنیتی-رسانه‌ای آن‌را بگرداند، به بازخورد اجتماعی این‌گونه رفتار و گفتار توجهی نمی‌شود. و اگر می‌شود احتمالا باید توجیهی برای موج تنفر عمومی از این خودنمایی‌های گل‌درشت مذهبی هم ساخته شده باشد. بدیهی‌است که اعتقاد هر شخص به خودش مربوط است ولی روح جمعی ایرانی که نمود عالیه‌اش را می‌توان در گنجینه ادبیات پرسابقه‌اش سراغ کرد آشکارا از هرگونه تظاهر و ریاکاری بیزاری می‌جوید. بی‌جهت نیست که وقتی الهام چرخنده آن‌طور با حرارت مصنوعی سعی می‌کند حتی از خلیج فارس هم تعریف کند مردم بدشان می‌آید و پس می‌زنند. چرخش اگر در جهت مثبت هم باشد وقتی با سرعت مناسب انجام نشود به سرگیجه و نهایتا سقوط می‌رسد. خیلی‌ها با نگرانی به پرده پایانی این نمایش می‌اندیشند.

B.Russell
05-11-2014, 14:35
الهام چرخنده در بخشی از سخنانش در بین دانشجویان دانشگاه آزاد ارومیه گفت:

امروز من میتوانم الگو باشم و بگویم با همین وضعیتم میتوانم فیلم بسازم، نگذارید هوای مسموم فرهنگی وارد کشور شود.
با توجه به آنکه همواره در فیسبوک و اینستاگرام انلاین هستید، نگذارین وضعیت فضای مجازی اینطوری باشه.
وگرنه آقا داعشه سر و کله اش این نزدیکا پیدا میشه !!

و ...
در پایان سخنرانی نیز خانم چرخنده یکی از دانشجویان علاقمند به چادر رو به این پوشش مزین کردن.

بقیه سخنان تامل برانگیز ایشون رو میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید :




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

(مشاهده کلیپ سخنرانی الهام چرخنده در دانشگاه آزاد ارومیه) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%84%D9%87%D8%A7%D9%85_%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%86%D 8%AF%D9%87_%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D 8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%BE%D8%A7%D8%B4%DB%8C_%D 8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86)




اما تفسیری که میشه از چنین سخنانی پس از چرخش های قهرمانانه داشت:

یک باوری در بین بسیاری از انسان ها وجود دارد که اگر من حرفی زدم و عده زیادی خشمگین شدن و اون عده مخالف اندیشه های من بودن، پس حتما حرف من درست است.
در واقع سنجش حقانیت کلام ما بشه خشم دشمنان ما، هرچقدر آنی که میپنداریم دشمن است بیشتر خشمگین شود، باید بیشتر به باورهای خودمان ببالیم !!

در حالیکه به نظر من چنین دیدگاهی به زندگی و سایر انسان ها بیش از پیش به گسترش دُگماتیسم کمک میکنه.
ما با خشمگین کردن انسان هایی با تفکرات بدوی، اونارو بیشتر تشویق میکنیم که اونا دارن راه حق رو میرن.
چون ملاک حق و باطل برای اونا خشمگین شدن مخالفینشون هست نه منطق و علم.


جمع بندی:

سکوت که راه حل نیست و انسان رو عذاب میده، خشم در برابر تفکرات بدوی هم که کارساز نیست، فرصت مناظره سالم هم که داده نمیشه، پس دنبال نخود سیاهی بگردین که در این موارد چه میشه کرد !! :n26:

Stream
05-11-2014, 20:38
این چرخش ها خیلی جالب هستند، به خصوص برای افرادی که در همون زمان بطور کم و بیش یکدفعه چرخشی در سایر ابعاد زندگیشون هم رخ می ده، مثل الهام چرخنده که یکدفعه بطور کاملا اتفاقی (!!!!)، ایشون بدون هیچ سابقه در کارگردانی بهشون وظیفه کارگردانی یک مستند 50 قسمتی واگذار میشه، هنوز اولی منتشر نشده فراخان مستند دوم ایشون هم ارائه شده و ایشون که تحصیلات خودش در دانشگاه رو ناتمام گذاشته و کنار کشیده یکدفعه تبدیل میشه به شخصی که برای سخنرانی به دانشگاه ها فرستاده میشه. عجب الگوی جالبی برای دانشجوها.




اما تفسیری که میشه از چنین سخنانی پس از چرخش های قهرمانانه داشت:

یک باوری در بین بسیاری از انسان ها وجود دارد که اگر من حرفی زدم و عده زیادی خشمگین شدن و اون عده مخالف اندیشه های من بودن، پس حتما حرف من درست است.
در واقع سنجش حقانیت کلام ما بشه خشم دشمنان ما، هرچقدر آنی که میپنداریم دشمن است بیشتر خشمگین شود، باید بیشتر به باورهای خودمان ببالیم !!

در حالیکه به نظر من چنین دیدگاهی به زندگی و سایر انسان ها بیش از پیش به گسترش دُگماتیسم کمک میکنه.
ما با خشمگین کردن انسان هایی با تفکرات بدوی، اونارو بیشتر تشویق میکنیم که اونا دارن راه حق رو میرن.
چون ملاک حق و باطل برای اونا خشمگین شدن مخالفینشون هست نه منطق و علم.


جمع بندی:

سکوت که راه حل نیست و انسان رو عذاب میده، خشم در برابر تفکرات بدوی هم که کارساز نیست، فرصت مناظره سالم هم که داده نمیشه، پس دنبال نخود سیاهی بگردین که در این موارد چه میشه کرد !! :n26:

راه حل صحیح به نظر من بی اهمیتی است. این نوع رفتارها تفاوت خاصی با ترولینگ نداره در دید من چون صرفا به جهت خشمگین کردن مخالفان (و راضی کردن موافقان بنیادگرا) صورت می گیره و تاثیر خاصی در محیط عمومی و بین افراد متعادل نداره، و بهتره بهشون غذا داده نشه.

پ.ن. این رو می تونیم به شکل یک مغلطه هم در بیاریم. مغلطه خشم مخالفان.

Atghia
05-11-2014, 20:44
الهام چرخنده در بخشی از سخنانش در بین دانشجویان دانشگاه آزاد ارومیه گفت:

امروز من میتوانم الگو باشم و بگویم با همین وضعیتم میتوانم فیلم بسازم، نگذارید هوای مسموم فرهنگی وارد کشور شود.
با توجه به آنکه همواره در فیسبوک و اینستاگرام انلاین هستید، نگذارین وضعیت فضای مجازی اینطوری باشه.
وگرنه آقا داعشه سر و کله اش این نزدیکا پیدا میشه !!

و ...
در پایان سخنرانی نیز خانم چرخنده یکی از دانشجویان علاقمند به چادر رو به این پوشش مزین کردن.

بقیه سخنان تامل برانگیز ایشون رو میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید :




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

(مشاهده کلیپ سخنرانی الهام چرخنده در دانشگاه آزاد ارومیه) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%84%D9%87%D8%A7%D9%85_%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%86%D 8%AF%D9%87_%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D 8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%BE%D8%A7%D8%B4%DB%8C_%D 8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86)




اما تفسیری که میشه از چنین سخنانی پس از چرخش های قهرمانانه داشت:

یک باوری در بین بسیاری از انسان ها وجود دارد که اگر من حرفی زدم و عده زیادی خشمگین شدن و اون عده مخالف اندیشه های من بودن، پس حتما حرف من درست است.
در واقع سنجش حقانیت کلام ما بشه خشم دشمنان ما، هرچقدر آنی که میپنداریم دشمن است بیشتر خشمگین شود، باید بیشتر به باورهای خودمان ببالیم !!

در حالیکه به نظر من چنین دیدگاهی به زندگی و سایر انسان ها بیش از پیش به گسترش دُگماتیسم کمک میکنه.
ما با خشمگین کردن انسان هایی با تفکرات بدوی، اونارو بیشتر تشویق میکنیم که اونا دارن راه حق رو میرن.
چون ملاک حق و باطل برای اونا خشمگین شدن مخالفینشون هست نه منطق و علم.


جمع بندی:

سکوت که راه حل نیست و انسان رو عذاب میده، خشم در برابر تفکرات بدوی هم که کارساز نیست، فرصت مناظره سالم هم که داده نمیشه، پس دنبال نخود سیاهی بگردین که در این موارد چه میشه کرد !! :n26:

این خانوم رو نمیدونم چرا یهو اینقدر بزرگ و مهم جلوه دادن!
اصلا در حدی نیست و نبوده که بخواد اینقدر ریز شد در رفتار و اخلاق و چرخش و پشتک و باروش!
حتی در بین بازیگرهای زن ایرانی هم عددی به حساب نمیاد!!!:n15:
علت اینکه یهو سوژه میشه به این دلیله که مردم بیکار ایران دنبال اینن که به طور مداوم یک موضوع و سوژه ای برای مانور دادن داشته باشن
اگه کسی محل به همچین ادمایی نزاره ایشون چه فرقی با میلیون میلیون تا خانومای دیگه ی ایران داره:n13:؟

A.M.D.D.E.V.I.L
05-11-2014, 20:59
قضاوت آسان نیست ، لابد ایشون هم دلایل خودشون رو برای "چرخش" داشتن ... اما چیزی که مطلقه ، قدرت پول هست که انسان هارو به هر چیزی وا میداره .

mohsen_gh1991
05-11-2014, 22:08
به نظر من کار بدی نبود که اول کار به رهبری تبریک گفت عیدو. دوس داشته خب حتما :دی هومن سیدی هم فک کنم به روحانی تبریک گفت تویه جمع عمومی.
ولی خب برای این چرخنده هه مردم چه تو فضای مجازی چه واقعی کاری کردن که بنده خدا دیگه نه راه پس داشت نه راه پیش. اگه تبریکشو پس میگرفت ضایع بود دیگه.مجبور شد برای اثبات اینکه رو حرفش هست موضع گیری های شدیدتری داشته باشه. البته حق هم داشت. حالا هم که دیگه به قول عادل فردوسی پور تصویر کاملا گویاست(تصویر سخنرانی تو ارومیه) :دی به نظر من با این کارها و این سخنرانی ها فقط داره اعاده حیثیت میکنه.

اندیشمند
06-11-2014, 00:23
این خانوم رو نمیدونم چرا یهو اینقدر بزرگ و مهم جلوه دادن!
اصلا در حدی نیست و نبوده که بخواد اینقدر ریز شد در رفتار و اخلاق و چرخش و پشتک و باروش!
حتی در بین بازیگرهای زن ایرانی هم عددی به حساب نمیاد!!!:n15:
علت اینکه یهو سوژه میشه به این دلیله که مردم بیکار ایران دنبال اینن که به طور مداوم یک موضوع و سوژه ای برای مانور دادن داشته باشن
اگه کسی محل به همچین ادمایی نزاره ایشون چه فرقی با میلیون میلیون تا خانومای دیگه ی ایران داره:n13:؟

انتقاد شما بهتر است به مسئولینی وارد شود که از ایشان به گونه های مختلف حمایت می کنند و قصد دارند ایشان را نوعی قهرمان زنان کشور نشان دهند.

MOHAMMAD_ASEMOONI
07-11-2014, 10:55
سلام
حتماً این دعا رو شنیدین حتی اگر اصلاً هم بهش اعتقاد نداشته باشین :
ای دگرگون کننده ی دلها و دیده ها , حال و روز ما را متحول کن به بهترین حال و روز
یا مُقُلِّبَ القُلوبِ وَالأبصار ......
در زندگی همه ی انسانها نقطه هائی هست به نام نقطه ی تحول .
نقطه ی تحول یعنی لحظه ی تغییر کردنِ عقیده ( پندار ) و سپس گفتار و کردار به سمت بهتر شدن یا به سمتِ بدتر شدن .
تحول اگر اجباری باشه دیگه تحول نیست اصلاً
مثل اون 200 دختر دبیرستانی که جماعت بوکوحرام در نیجریه 6 ماه پیش دزدیدنشون از مدرسه و تهدید شدند که یا مسلمان میشند یا کشته میشند .
اون ببچاره ها هم فقط برای حفظ جانِ شیرین از مرگِ حتمی به ظاهر مسلمان شدند و به عقد مردان بوکوحرام در اومدند ( به گفته ی رهبر بوکوحرام ) .
این تحول نیست چون نه دل متحول شد و نه دیده . این ریا , نفاق , ظاهرسازی , نقش بازی کردن هست یا هر اسم دیگه ای که روش بذارین .
نتیجه ی تحولِ واقعی , تغییر افکار و تغییر گفتار و تغییر رفتار و تصمیمها و سیاستها و برنامه ها هست .
در تحول اجباری یا ساختگی افکار تغییر نمیکنه و رفتار و گفتار هم فقط بعضی وقتها مختلف هست تا دروغین بودنِ دگرگونی برمَلا نشه .
بعضیها به دلائل مختلف این دگرگونیِ ظاهری یا واقعی رو پنهان میکنند یا براش اسمهای مختلف میذارند
خوردن جام زهر , نرمش قهرمانانه , عقب نشینی تاکتیکی , اصلاحات و غیره .
علتِ اول و اصلیِ بیشتر این چرخشها و نرمشها و اصلاحات فقط حفظ بقا و جلوگیری از نابودی و فروپاشی و سقوط و حفظ منافع هست .
این قسمت رو هم اگر دوست داشتین بخونین که در مورد یکی از عجیب ترین و جاودانه ترین دگرگونیهای انسان در تاریخ بشریت هست
در یکی از کتابهائی که گفته میشه سخنان خالق جهان هستی هست آمده که :
وقتی فرعون قدرت پسر خوانده اش موسی رو در تبدیل کردن عصا به مار دید , گفت که این جادوست و من با جادوئی قویتر اون را خنثی میکنم
پس دستور داد به کارگزاران که بهترین جادوگران رو بیارند برای رویاروئی با موسی .
کارگزاران رفتند و بهترین شاه جادوگران رو آوردند که بقیه ی جادوگرها در برابرشون چیزی برای گفتن نداشتند .
شاه جادوگرها به فرعون گفتند اگر موسی رو شکست بدیم چی میدی به ما ؟ ( مزد ما چی هست ؟ )
فرعون گفت : از مُقَرّبینِ درگاهِ من میشید .
این پاداش و اجرِ بسیار بسیار زیادی بود و معنیش خوردن و خوابیدن و کیف کردن در درگاه فرعون تا آخر عمر بود .
رویاروئی شروع شد و شاه جادروگرها وقتی کار موسی رو دیدند متوجه شدند که این جادو نیست بلکه واقعی هست و در یک لحظه دلها و دیده هاشون دگرگون شد و متحول شدند و به خاک افتادند و باخشوع ( ترس و احترام ) سجده کردند و گفتند ایمان آوردیم به پروردگار موسی
فرعون نه تنها به سمتِ بهتر شدن متحول نشد , بلکه کفر و انکارش هم بیشتر شد و همه ی جادوگرها رو تهدید به شکنجه و مرگی فجیع و هولناک کرد ( بریدنِ دست و پا برعکس هم و آویزان کردنشون به تنه ی نخل تا مرگ ) .
فقط به دگرگونی و چرخش اعتقادیِ جادوگرها فکر کنین که چقدر قدرتمند بود این چرخش و دگرگونی که دست از نعمتهای درگاه فرعون کشیدند و مرگ فجیع به دست یکی از ظالمترین حاکمانِ تاریخ بشریت رو ترجیح دادند اما از عقیدشون دست بر نداشتند !!!
دگرگونی در یک لحظه از قله ی کفر به قله ی ایمان .
اینه دگرگون شدنِ واقعیِ دلها و دیده ها .
به فرعون گفتند :
هر حکمی میخوای صادر کنی در مورد ما صادر کن . ما به پروردگارمون ایمان آوردیم و دیگه هم برنمیگردیم و ازش تقاضا داریم که خطاهای گذشته ی ما رو ببخشه .
گمان نکنم در تاریخ بشریت دگرگونی و تحول و چرخشی واقعی تا این حد بزرگ و سریع و قدرتمند بوده باشه .
حداقل تا جائی که بنده خبر دارم .
در یک لحظه , رها کردنِ اوج ناز و نعمت و آسایش و لذتهای دنیوی و پذیرفتن سخت ترین شکنجه ها و مرگ فجیع اما برنگشتن از تصمیم و دگرگونی .
اگر دگرگونی مثل این سراغ دارین یا پیدا کردین حتماً خبر بدین .
مراقب لحظاتِ دگرگونیِ خودتون باشید چون یا بسیار خطرناک هست ( تغییر به سمت بد شدن یا بدتر شدن ) یا بسیار گرانبها و ارزشمند هست ( تغییر و چرخش به سمت خوب شدن یا خوبتر شدن ) .

B.Russell
07-11-2014, 13:49
در زندگی همه ی انسانها نقطه هائی هست به نام نقطه ی تحول .
نقطه ی تحول یعنی لحظه ی تغییر کردنِ عقیده ( پندار ) و سپس گفتار و کردار به سمت بهتر شدن یا به سمتِ بدتر شدن .

نتیجه ی تحولِ واقعی , تغییر افکار و تغییر گفتار و تغییر رفتار و تصمیمها و سیاستها و برنامه ها هست .
در تحول اجباری یا ساختگی افکار تغییر نمیکنه و رفتار و گفتار هم فقط بعضی وقتها مختلف هست تا دروغین بودنِ دگرگونی برمَلا نشه .
بعضیها به دلائل مختلف این دگرگونیِ ظاهری یا واقعی رو پنهان میکنند یا براش اسمهای مختلف میذارند
خوردن جام زهر , نرمش قهرمانانه , عقب نشینی تاکتیکی , اصلاحات و غیره .
علتِ اول و اصلیِ بیشتر این چرخشها و نرمشها و اصلاحات فقط حفظ بقا و جلوگیری از نابودی و فروپاشی و سقوط و حفظ منافع هست


شخصیت انسان چگونه شکل میگیرد؟
از کودکی تا نوجوانی تا جوانی یک پروسه بسیار زمان بر و تحت تاثیر خانواده، محیط، جامعه، تاریخ اجدادش و ....

فردی میتواند ادعا کند دچار تحول شده است، که در پروسه ای نسبتا زمان بر به دنبال چالش های زندگیش بگرده و مرحله به مرحله پیشرفت کنه.

مرحله به مرحله دلایل بیزاریش از گذشته رو واکاوی کنه و جلو بره، در اینصورت شیپورهای انقلابی را هم از او نخواهید شنید.


انقلاب های کوتاه مدت شخصیتی، ضعیف ترین و بدترین نوع تغییر شخصیت هستند و حتی میتوانیم اسم جوگیری رو روی آنها بگذاریم تا تحول !!

افرادی که به صورت انقلابی همه گذشته شون رو دور میریزن، به صورت انقلابی به مکتبی جدید روی میارن و در اون مکتب هم افراط میکنند.

hamed29
10-11-2014, 22:43
سلام :n18:
صرف نظر از مصادیقی که مطرح کردید و افرادی که نام برده شدند، میخوام از یه زاویه دیگه به چنین مسئله ای نگاه کنم.

شنیدید میگن در درون هر فردی یک کودک درون وجود داره؟! :n02: علاوه بر این یه فرشته و یه شیطون درون هم تو وجود همه هست که بسته به شرایط مختلف درونی و بیرونی، یکی از این موجودات از خواب بیدار میشه و عرض اندام میکنه! :4::1:


نمیخوام بدبینانه نگاه کنم و بگم کسانی که نام بردید و یا دیگران از روی فرصت طلبی و ... این کار رو میکنن؛ نه، منظور من این نیست.
اجازه بدید مثالی بزنم؛ وضعیت خیلی از ما مثل کسی هست که یه پاش رو خشکی و پای دیگه ش روی قایق هست، دیدگاهش نسبت به برخی مسائل دقیقاً مشخص نیست.
تکلیفش معلوم نیست که چطور میخواد به زندگی و ... نگاه کنه. در واقع شاید فرصت یا شرایط مناسبی برای تصمیم گیری نداشته و نیاز به زمان بیشتری داره تا جایگاه خودش رو مشخص کنه.

این وسط ، درست در شرایطی که آدم بین زمین و هوا معلق هست ممکنه ضمیر بدشانس درون هم فعال بشه و یه ماجرایی پیش بیاد. آنچه اتفاق خواهد افتاد اینه:
چنین فردی برای دفاع از خودش ناچاره در جایی امن مستقر بشه؛ یعنی اگه حمله از دریا باشه، میره رو خشکی و اگه از خشکی حمله کنن، میره تو قایق
معناش این نیست که لزوماً در درون خودش تصمیم نهایی رو گرفته و یا کاری که انجام داده نتیجه ی یک جمع بندی بین تفکراتش هست
نوع رفتارها و ... تا حدی مشخص میکنه که تحول چنین فردی آیا پشتوانه درونی داشته یا اینکه صرفاً ظاهری بوده.
نمیخوام بگم این افراد یا همه ظاهرسازی میکنن؛ نه


در واقع وقتی ما تحولی رو مشاهده میکنیم، از نظر تغییر درونی ، 4 حالت ممکنه وجود داشته باشه:

1 ) فرد پس از جمع بندی و با اطمینان اقدام میــکنه
2 ) فرد به جمع بندی نهایی نرسیده ولی به هر دلیل در ظاهر تغییر میکنه
3 ) فرد در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته و ناچار به چنین کاری شده
4 ) چنین رفتاری صرفاً فرصت طلبی بوده و فاقد پشتوانه فکریــست


دسته ی 1 و 4 که تکلیفشون مشخصه ولی در حالت 2 نمیشه گفت فرصت طلبیه
در واقع رفتارهایی که ما از فرد شماره 2 شاهد هستیم اشاره به یک نیمه از تفکرات درونـش داره
حالا اگه فرد نتونه تکلیفش رو با خودش مشخص کنه، قطعاً در آینده دچار مشکل میشه و نمیتونه به راحتی تصمیم بگیره
از یک طرف نیمه پنهانی که مدام از درون فرد رو تحت فشار قرار میده و از طرف دیگه ذهنیت مردمی که رفتارهای واضحی رو ازش شاهد بودن

وضعیت دسته ی 3 هم به طور کلی خیلی سخت تره، چون مجبورن مدام نقش بازی کنن.
البته به طور خاص برخی با چنین رفتارهایی به خوبی از شرایط بهره کشی میکنن. با اینحال این دسته هم به دلیل نداشتن پشتوانه یه جا خودشون رو لو میدن.


در اینجا توجه شما رو به این شعر جالب - که بی ربط به عرایض بنده هم نیست - جلب می کنم.
فکر میکنم اگه حرفــهام واضح نبوده، این شعر بتونه منظورم رو بهتر برسونه


نـہ فرشتــہ ام نـہ شیــطاטּ ڪـیــم و چیــم هَمینــم!
نـہ زبــاذم و نـہ آتـش ڪـہ نــواده ی زمینــم

منــم و چــراغِ خردی ڪـہ بمیـرد از نسیمـے
نـہ سپیــده دم بـہ دستــم، نـہ ستــاره بر جَبینــم

منــم و ردای تنــگـے ڪـہ بـہ جــز «مـن» اش نگنجــد
نـہ فلــڪ بر آستــانم نـہ خــدا در آستینــم

نـہ حــقِ حقــم نـہ ناحــق، نـہ بــدم نـہ خــوبِ مطــلق
سیـــہ و سپیــدم: ابلــق ٬ ڪـہ بـہ نیــڪ و بـد عَجیــنم

نـہ بـرانــمش نـہ در بر، کــِشَـمش غــم است دیـگر!
چـہ بگویــم از حریـفے ڪـہ مَنــش نمے گزینــم؟

نزنــم نمــڪــ بـہ زخــمے ڪـہ همیـشگے سـت بـاری
ڪـہ نـہ خستـــہ ی نخستیــטּ نـہ خــرابِ آخرینــم

تــب بوســـہ ایم از آטּ لــب بـہ غنیــمت است امشــب
ڪـہ نـہ آگهــم ڪـہ فــردا چـہ نشستـــہ در ڪمینــم

حسین منزوی زنجانی (اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))








این شگردی هم که یکی گفت دشمن رو عصبانی میکنن تا بفهمن دارن درست عمل میکنن یا نه، من می پذیرم که چنین ترفندی وجود داره
یعنی طرف اینقدر از درستی تصمیمش مطمئن نیست که ناچار میشه از چنین حقه ای استفاده کنه
در مواجهه با داخلی ها این کار رو گاهی برای این انجام میدن که جایگاه خودشون به طور واضح مشخص بشه، تا همه بدونن که ماجرا چه هست! (نوع عجیبی از موضع گیری)
گاهی البته این روش بیشتر به یک حقه شبیه هست؛ برای یارکشی و یا جلب حمایت افراد یا اقشار خاص
اما اصل ماجرا چه هست؟ خدا داند!
من خودم زیاد ذهنم رو درگیر چنین ماجراهایی نمیکنم، البته چاره ای نیست و آدم باید بدونه دور و برش چه اتفاقی میفته تا غافلگیر نشه :n27:


و اما موضع نهایی من:



ما رو باش رو چه درختي اسمـمون رو جا ميزاريم؛ ما رو باش

قسمي جز اون دو چشم نا مسلمون که نداريم؛ ما روباش

به هواداري تو شيشه ميخونه رو با سنگ شکستيم نا رفيق

سنگ و شيشه اگه دشمن من و تو که موندگاريم؛ ما رو باش

چشم خشکيده داره به ناودون کوچه حسادت ميکنه

ما به اين بغض سمج گفته بوديم ابر بهاريم؛ ما روباش

غزل کوچه ما قلندر هاي پير و عاشق که اينه

فکر تازه عاشق پياده باش

ما که سواريم؛ ما رو باش، اينا رو باش

شهريار قنبري