ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ریشه مشکلات ما:‌ همدیگر را دوست نداریم



XENON24
09-08-2014, 20:13
- در شیرهای پرچرب، روغن پالم که برای سلامتی مضر است می ریزند و به مردم می فروشند.

- در اکثر تن ماهی ها ، روغن نباتی را به جای روغن ماهی می ریزند و به مردم می فروشند.

- قبل از زدوده شدن سموم کشاورزی از روی میوه ها ، آنها را می چینند و به مردم می فروشند.

- دو میلیون خودرو و سه میلیون موتورسیکلت معاینه فنی ندارند.

- 15 میلیون پرونده مفتوح قضایی در محاکم کشور در جریان است.

- از اول فرودین تا آخر دی سال گذشته ، فقط در تهران، ‌90 هزار نفر به دلیل نزاع به پزشکی قانونی تهران مراجعه کرده اند. آمار کل کشور بیشتر است.

- در تعطیلات عید فطر که جاده های شمال به دلیل کثرت مسافران قفل شد، برخی فروشندگان بین راهی، یک بطری آب معدنی را تا 10 هزار تومان به مسافران مانده در راه فروختند.

- ... .

این لیست را می توان همچنان ادامه داد اما واقعیت این است که با فهرست کردن رنج هایی که می بریم ، کاری از پیش نمی رود.
پس چه باید کرد؟

شاید بهتر باشد کارخانه هایی که لبنیات آلوده به پالم به مردم می دهند را پلمپ کنیم و تولید کنندگان متقلب تن ماهی را به مجازات های نقدی سنگین ( نه! خیلی سنگین) محکوم نماییم.

شاید بهتر باشد از همین امروز، علاوه بر پارکینگ های شهر، بیابان های اطراف شهرها را هم تبدیل به پارکینگ کنیم و همه خودروها و موتورسیکلت های فاقد معاینه را به پارکینگ های شهری و بیابانی منتقل کنیم.

شاید یکی از راهکارهای لازم برای کاهش تعداد پرونده های قضایی این باشد که تعداد قضات بیشتری در دستگاه قضایی استخدام شوند یا شعبات پزشکی قانونی را برای تسریع در کار مراجعه کنندگان بیشتر کنیم.

گرانفروشانی که آب معدنی را چندین برابر قیمت فروختند حتماً باید به تعزیرات معرفی شوند. شاید بد نباشد که از این به بعد، نهادهایی مانند هلال احمر در شرایط مشابه ، آب و غذا به مسافران برساند.

همه این ها راهکارهایی هستند که می شود درباره شان فکر کرد، برایشان همایش گذاشت، مصوبه و بودجه گرفت و عملیات اجرایی شان را محقق ساخت اما واقعیت این است که در کنار همه این کارهای اجرایی - که در جای خود لازم اند - باید به سراغ "ریشه مشترک" همه این مشکلات رفت.

اما به نظر می رسد ریشه مشترک ریختن روغن پالم در شیر و گران فروختن آب به مسافران جاده چالوس و نزاع های خیابانی ، این است که "ما همدیگر را دوست نداریم".
اگر مدیر فلان کارخانه تولید لبنیات، مردم را دوست می داشت، با خود می گفت که درست نیست آنها با خوردن لبنیات کارخانه من دچار چربی اضافه و بیماری شوند.

آن کشاورزی که میوه های آلوده به سم تحویل مردم می دهد،‌ اگر همنوعان خود را دوست داشت، با خود می گفت که درست نیست خانواده ها به هوای این که دارند میوه های پر از ویتامین می خورند، ذره ذره سم بخورند و در دراز مدت به انواع سرطان ها دچار شوند.

آن مغازه داری که فرصت در راه ماندگی مردم را برای گرانفروشی مغتنم دانست،‌اگر مردم را دوست داشت ،‌به آنها به چشم شکار نگاه نمی کرد و ... .

چرخه "دوست نداشتن همدیگر"‌ ، در حالی همه ما را می بلعد که هر کس فکر می کند در حال زرنگی و برنده شدن است و به این نمی اندیشد که اگر من امروز آب معدنی را به 10 برابر قیمت بفروشم، فردا خودرویی سوار می شوم که کارگر خط تولیدش چون مردم را دوست ندارد، فلان پیچش را محکم نبسته است و آن کارگر هم شیر پالم دار می خورد تا زودتر سکته کند و و رئیس کارخانه لبنیات هم سر یک چهار راه با یک راننده تاکسی سر بوق زدن دعوا می کند و مصدوم می شود و آن راننده تاکسی هم به پست تعمیرکاری می خورد که روغن تقلبی به ماشین اش می ریزد و این قصه همچنان ادامه می یابد و هر کدام از ما ، دیگری را قربانی می کنیم و قربانی دیگری می شویم.

"همدیگر را دوست بداریم" ؛ این کلید حل معماست و راهگشای بسیاری از معضلات اجتماعی است که درگیرش هستیم.

اگر به همان اندازه که به لایه های رویی مشکلات می پردازیم،‌ به ریشه مشترک شان توجه کنیم و آن گاه از خود بپرسیم چرا دوست نداشتن همدیگر،‌ این همه فراگیر شده است و سپس به همین یک سوال و پاسخش بپردازیم، جامعه ایران ،‌جای بسیار بهتری برای زندگی خواهد بود.

پی نوشت1:
این عکس ، یکی از زیباترین عکس هایی است که دیده ام. کسی که این کاغذ را روی در خانه اش چسبانده ،‌ حتماً انسان مهربانی است و مردم را دوست دارد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ای کاش همه ما این گونه بودیم و البته می توانیم این گونه باشیم زیرا مهربانی در ذات بشر است.



حتی اگر از منظر نفع گرایانه هم به موضوع بنگریم، نهایتاً این مهربانی ها به نفع خودمان است.


پی نوشت 2:
برای مهربان بودن با یکدیگر ، منتظر نباشید دولت بیاید و فرهنگ سازی کند تا ما همدیگر را دوست داشته باشیم. از همین امروز به اصالت انسانی خویش برگردیم، انسان ها را دوست بداریم و رفتار مهربانانه تری داشته باشیم،‌به همین سادگی. باور کنید زندگی خودمان هم راحت تر می شود.


عصرایران ؛ جعفر محمدی

*Ali*
09-08-2014, 21:45
سلام
اگه خیلی بخوایم خوشبینانه نگاه کنیم و فرض کنیم افرادی که این کارا رو میکنن هیچ نیت سوئی ندارن، تنها دلیلی که میمونه اینه که "چاره ای نداریم!"
چرا روغن پالم میریزی؟ چون هزینه روغن مثلاً طبیعی خیلی بالاست و خرج هامو نمیتونم صاف کنم!
چرا قبل از اینکه سم از بین ببره میوه رو میریزی تو بازار؟ چون از بازار عقب می افتم و ضرر میکنم!
چرا بطری آب معدنی رو اینقدر گرون میفروشی؟ چون همه اینکارو میکنن!
...
برای همه این کارها به فرض اینکه نیت سوئی وجود نداشته باشه همچین توجیه هایی میشه پیدا کرد. اما به نظر من اینکه چرا این کارها رو انجام میدیم و چرا به قول نویسنده "همدیگر رو دوست نداریم" برای اینه که همه مون فکر میکنیم پیشرفت کردن مثل یک نردبونه که برای جلو زدن از همدیگر باید هم رو پایین بندازیم و اگر این کارو نکنیم دیگه پیشرفت نمیکنیم. خیلی وقت ها ممکنه مسئله دوست داشتن یا دوست نداشتن وجود نداشته باشه و فقط به همدیگه به عنوان ابزاری برای پیشرفت یا مانعی برای اون نگاه کنیم که هیچ کدوم هم نگاه انسان دوستانه ای نیست.
راه حل به نظر من اینه که این طرز فکرها رو بگذاریم کنار و جور دیگه ای به دنیا نگاه کنیم. پیشرفت رو به جای نردبون مثل یک دامنه کوه ببینیم، تا برای بالا رفتن مجبور نباشیم کسی رو کنار بزنیم، یا اونو ابزار کنیم. تازه وقتی به کسی کمک میکنیم تجربه جدیدی در صعود یاد میگیریم و در واقع به خودمون نفع رسوندیم. وقتی کارمون رو درست انجام میدیم و به مردم نفع میرسونیم خوشحالیم از اینکه تونستیم کسای دیگه رو هم در صعود به قله کمک کنیم.

پ.ن: اون عکس رو که دیدم یاد جمله یه بنده خدایی افتادم که میگفت اینقدر در خونه هاتون ننویسید لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزه! یه بار هم بنویسید "رحمت بر کسی که اینجا آشغال نریزه!"

J@viD
10-08-2014, 07:19
من یادمه 10 سال پیش نتورک مارکتینگ کار میکردم اون موقع بهمون میگفتن یه لیدر هرکاری بکنه تو مجموعش دوپلیکیت(duplicate) میشه. و اینم یادمه که قدیمترا مردم همدیگرو بیشتر دوست داشتن راه دور نمیرم تو خانواده خودمون روابط خیلی بهتر بود.

B.Russell
09-09-2014, 19:01
اینکه انسانی در یک جامعه ای حس کند سرش کلاه رفته و همچنان کلاه میرود، یکی از بدترین حالات ممکنه برای فروپاشی اخلاقی اون جامعه است.

اون جامعه اگر مجازی باشه و فرد حس کنه سرش داره بی کلاه میمونه روی به ترولینگ میاره.
اون جامعه اگر حقیقی باشه و فرد حس کنه سرش داره بی کلاه میمونه روی به گرگ شدن میاره و رسیدن به این باور که اگر نخورم خورده میشم، پس باید بجنبم !!

به نظر من عوامل متعددی در بی اعتماد شدن ایرانی ها نسبت به خود، حاکمین، انسانیت و ... وجود داره که تا اونا برطرف نشه، دوست داشتنی هم نخواهد بود.

انسان ها چیزهایی رو میتوانند دوست داشته باشند که به آنها اعتماد داشته باشند.

با توجه به اینکه تلاش برای دسته بندی کردن به خودی و غیرخودی در تمامی بخش های جامعه از سطوح کلان تا جزئی به وفور دیده میشه، من بعید میدونم تا انجام یکسری اقدامات اساسی در ترمیم اعتماد، مردم همدیگه رو دوست داشته باشن.
نهایتا اگر خیلی منش والایی داشته باشند، میتوانند نسبت به هم بی تفاوت باشند !!!

A.M.D.D.E.V.I.L
09-09-2014, 21:26
چرا باید همدیگر رو دوست داشته باشیم ؟ پدر و مادرمونو دوست داریم چون غذا میدن ، خواهر برادرمونو دوس داریم چون باهاشون بازی میکنیم
چرا باید کسی رو که زبونشو میفهمیم اما نمیدونیم چی میگه دوست داشته باشیم ؟

Mehran
09-09-2014, 21:46
سلام

برعکس، چرا نباید همدیگه رو دوست داشته باشیم؟ تفاوت های ذاتی و شخصی و... ؟

با تشکر مهران...

A.M.D.D.E.V.I.L
09-09-2014, 23:58
چون هر چیز و فردی که نتونیم رفتارش رو پیشبینی و یا کنترل کنیم یک تهدید بسیار بسیار خطر ناک برای زنده موندمون هست .

paiinful
10-09-2014, 08:59
خیر نباید همگانی باشد
چیزهای همگانی ارزشی ندارند
ریشه ی مشکلات ما : تلاش میکنیم همگان را دوست بداریم
فکر نمیکنم مشکلات حاصل از این دموکراسیه مضحک با عشق و محبت حل بشه!!

New Ray
10-09-2014, 16:12
چرا باید همدیگر رو دوست داشته باشیم ؟ پدر و مادرمونو دوست داریم چون غذا میدن ، خواهر برادرمونو دوس داریم چون باهاشون بازی میکنیم
چرا باید کسی رو که زبونشو میفهمیم اما نمیدونیم چی میگه دوست داشته باشیم ؟


سلام

برعکس، چرا نباید همدیگه رو دوست داشته باشیم؟ تفاوت های ذاتی و شخصی و... ؟

با تشکر مهران...

تفاوت این دو جمله بسیار زیبا از سوالات جالب منطقی هست ... هرچند جواب کوتاه هر دو سوال بقا ست

چرا باید همدیگرو دوست داشته باشیم وقتی دیگران دوستمون ندارند ؟
چرا نباید همدیگرو دوست داشته باشیم وقتی دیگران دوستمون دارند ؟

از نظر من جواب منطقی اینه که نباید همدیگه رو دوست داشته باشیم ، اما کسی هست که اولین بار ما رو دوست داره . چه کاری براش کردیم و دلیل منطقیش چیه ؟ مادر ، هیچی .
آغاز این چرخه منطقی نبود ، ولی ما منطقی رفتار میکنیم و در مقابل این دوست داشتن ما هم دیگران رو دوست داریم ؛ پس باید منطقی فکر کنیم و هرکس ما رو دوست نداشت دوست نداریم . یعنی مادر نباید ما رو دوست داشته باشه ، و در نتیجه هیچکس ما رو دوست نخواهد داشت و ما هیچکس رو ، و همچین کلمه ای اصلا وجود نخواهد داشت و ما هم همینطور . پس دوباره منطقی فکر میکنیم و منطق قبلی رو فراموش میکنیم و همدیگرو دوست میداریم و دو سوال قبل رو ترکیب و اصلاح میکنیم :

« چه کسانی رو نباید دوست داشته باشیم »

danielo
10-09-2014, 16:50
انسان یک موجود اجتماعی و برگ برنده بقاش زندگی اجتماعی بود. از نظر فرگشتی دوست داشتن 2 تا غریبه منطقی هست.چون این دوست داشتن 2 طرف به نفع هر 2 طرف بود.
باعث شر کردن غذا بین 2 تا فرد بود.
حتی همین دوست داشتن پدر و مادر نسبت به فرزند هم ریشه اش برای بقا ماست.ما کسی را دوست داریم که به ما غذا میده و بزرگمون میکنه.اون هم کسی را دوست دارند که وقتی بزرگ شدن و رفتند شکار قدرت بیشتری بهشون بده.
ولی حالا چرا اینطوری شده؟ جوابش پیشرفت تکنولوژی هست.با پیشرفت انسان ها دیگر به هم دیگه نیاز ندارند .چون زندگی و بقا راحت تر شده.گرفتن اطلاعات و دانش راحت تر شده.شما لازم نیست بری منت کسی را بکشی بهت علمی را اموزش بده.تو گوگل یک چیز تایپ میکنی و مشکلت حل میشه
در واقع انسان به حدی از دانش رسیده که دیگر نیازی به زندگی اجتماعی برای بقاش نداره

V E S T A
10-09-2014, 17:46
- در شیرهای پرچرب، روغن پالم که برای سلامتی مضر است می ریزند و به مردم می فروشند.

- در اکثر تن ماهی ها ، روغن نباتی را به جای روغن ماهی می ریزند و به مردم می فروشند.

- قبل از زدوده شدن سموم کشاورزی از روی میوه ها ، آنها را می چینند و به مردم می فروشند.

- دو میلیون خودرو و سه میلیون موتورسیکلت معاینه فنی ندارند.

...
...


از نظر من این مثال ها ارتباطی با احساسات به خصوص "دوست داشتن" نداره گرچه نفرت و علاقه می تونن به صورت غیر مستقیم سهمی در افزایش و کاهش دغل کاری داشته باشن ولی عامل ایجاد رفتارهای فریبکارانه یا دغل بازی نیستن.

احساساتی مثل دوست داشتن مخصوص زمانی ست که ما به کسی یا چیزی حس اشتیاق ، به وجد آمدن، لذت و علاقه پیدا میکنیم درواقع برای به تصویر کشیدن و بیان حس لذت و اشتیاق درونی نسبت به چیزی یا فردی از عبارت"دوست داشتن" استفاده میشه .مسلمه دوست داشتن یا حتی احساس خوشایند نسبت به چیزی یا فردی در چه شرایطی به وجود میاد ..
به نظر من تو خیلی از موارد افراد هنوز شناخت و درک کافی از کلمات و عباراتی که به کار میبرن ندارن و همین باعث میشه کلمات رو درجایی که مناسب نیست استفاده کنند مثلا : من عاشق همسرم هستم! من عاشق مردم هستم! من عاشق قرمه سبزی هستم .. احساسات در هر مورد ممکنه خیلی متفاوت باشه ولی یک واژه انقدر لوث و تکراری و کم ارزش میشه که هر جایی برای بیان احساسات ازون استفاده میشه و بعضا به خاطر استفاده های اشتباه انتظاراتی ممکنه به وجود بیاد که نه قابل اجرا و عملی شدن هستن نه مشکلات رو می تونن حل کنن .

اما درباره مثال هایی که زده شد این موارد بیشتر به علت نداشتن وجدان کاری یا نداشتن تعهد به چیزی هست که نسبت به اون توافق همگانی وجود داشته مثلا بین یک تولید کننده و مصرف کننده یک توافق وجود داره که من محصول استاندارد رو میفروشم و به اندازه کیفیتی که کارم داره از شما هزینه دریافت میکنم کسی که به این تعهد پایبند هست وجدان کاری داره و نسبت به توافقاتی که داشته احساس مسئولیت میکنه حتی اگر طرف مقابل رو دوست نداشته باشه یا ازون متنفر باشه.

از نظر من احساساتی مثل دوست داشتن جایی در پیش برد یا توقف مراوداتی که طبق یک تعهد شکل گرفتن نداره وقتی این نوع احساسات وارد معامله یا توافق کاملا منطقی دوطرفه میشه قضاوت ها، تصمیم گیری ها، برخوردها یا حتی انجام وظایف هم تحت تاثیر احساسات به صورت ناعادلانه و غیر اصولی پیش میره ؛
تصور کنید یک قاضی به خاطر حس نوع دوستی و یا انسان دوستی خودش در یک قائله به جای قضاوت عادلانه برای اینکه دل هر دو طرف نشکنه هر دو طرف رو به یک میزان مجازات کنه یا از مجازات مجرم اصلی چشم پوشی کنه .. چیزی که لازمه تقویت بشه احساس مسئولیت و تعهد و وجدان کاریست کسی که یاد بگیره چطور کارش رو طبق اصـول در بهتریـن شکـل ممکـن و به صورت دقیـق انجام بده طوری که که تحت شرایط مختلف از جمله نفـرت یا دوسـت داشتن افراد، حداقل دچار افت نشه ..

یک دغل کار به علت عدم پایبندی به تعهدش یا عدم پذیرش مسئولیت دست به دغل کاری دزدی یا فریب مردم میزنه نه به دلیل دوست داشتن یا نداشتن مردم. بهتره روی مسئولیت پذیری و تعهد کاری بیشتر تاکید بشه تا تشویق مردم به دوست داشتن افرادی که حتی نمیدانند چرا باید دوستشان داشته باشن، که یک دوست داشتن ظاهری می تونه نتایج خیلی آزاردهنده تر از یک دشمنی واقعی داشته باشه .

parham_7
10-09-2014, 18:16
ریشه همه مشکلاتی که گفتی سود جویی انسان هاس ربطی به عشق و عاشقی نداره !
تا وقتی که به تو میگن بدو تا از بقلیت جلو بزنی و بدبختش کنی واسه پیشرفت خودت وضعیت همینه و هیچی عوض نمیشه

Mehran
11-09-2014, 00:22
چون هر چیز و فردی که نتونیم رفتارش رو پیشبینی و یا کنترل کنیم یک تهدید بسیار بسیار خطر ناک برای زنده موندمون هست .

نظرتون چیه که از بُعد مثبت به قضیه نگاه کنیم و دیفالت رو خوبی دیگران بذاریم و
متناسب با این ذهنتیت باهاشون برخورد کنیم، وقتی بمون اثـبات شد فرض خوب
بودن اون فرد خاص اشتباه شد، متناسب با رفتارش واکنش نشون بدیم...

بله، میدونم تو این دوره زمونه همه گرگ شدن (ممکنه گرگ باشن) امــا میشه با
مقداری سیاست، با همه با پیش فرض "خوب بودن" ــشون برخورد کنم، نه با یک
گارد بسته.

چیزی که قطعی هست نگاه صرفا عقلانی و دو، دوتا، چهاتایی، نه تنها مشکلات
رو حل نمیکنه، بلکه باعث بروز مسائل و مشکلات تازه میشه...

+ تایید حرف جناب V E S T A

با تشکر مهران...

New Ray
11-09-2014, 01:07
ریشه همه مشکلاتی که گفتی سود جویی انسان هاس ربطی به عشق و عاشقی نداره !
تا وقتی که به تو میگن بدو تا از بقلیت جلو بزنی و بدبختش کنی واسه پیشرفت خودت وضعیت همینه و هیچی عوض نمیشه
یکی مثال جالبی زد :
تو مهدکودک های ایران برای 10 تا بچه 9 تا صندلی میزارن و میگن هرکی بدون صندلی بمونه جریمه میشه ؛
تو مهدکودک های ژاپن برای 10 تا بچه 9 تا صندلی میزارن و میگن هرکی بدون صندلی بمونه همه جریمه میشن !

متاسفانه ما نسبت به هم و نسبت به کارمون خیلی احساس مسئولیت نداریم .
پست قشنگی هست از V E S T A عزیز که به احساس مسئولیت اشاره داره :




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
__________________________________________________ _








میخـی افتـاد !



بخـاطـر میـخـی، نعـلِ اسبـی افتـاد ..





بخـاطـرِ نعـل، اسبـی افتـاد ..





بخـاطـرِ اسب، سـواری افتـاد ..





بخـاطـرِ سـواری، جنـگـی شكسـت خـورد !





بخـاطـرِ شكـستـی، مملـكتـی نابـود شـد !





وهمـه اینهـا بخـاطـرِ كسـی بـود، كـه میـخ را خـوب نكوبیـده بـود !

__________________________________________________ ____

A.M.D.D.E.V.I.L
11-09-2014, 01:20
نظرتون چیه که از بُعد مثبت به قضیه نگاه کنیم و دیفالت رو خوبی دیگران بذاریم و
متناسب با این ذهنتیت باهاشون برخورد کنیم، وقتی بمون اثـبات شد فرض خوب
بودن اون فرد خاص اشتباه شد، متناسب با رفتارش واکنش نشون بدیم...

بله، میدونم تو این دوره زمونه همه گرگ شدن (ممکنه گرگ باشن) امــا میشه با
مقداری سیاست، با همه با پیش فرض "خوب بودن" ــشون برخورد کنم، نه با یک
گارد بسته.

چیزی که قطعی هست نگاه صرفا عقلانی و دو، دوتا، چهاتایی، نه تنها مشکلات
رو حل نمیکنه، بلکه باعث بروز مسائل و مشکلات تازه میشه...

+ تایید حرف جناب V E S T A

با تشکر مهران...

اول خوب رو تعریف کنید بعد من جواب بدم .

parham_7
11-09-2014, 01:46
یکی مثال جالبی زد :
تو مهدکودک های ایران برای 10 تا بچه 9 تا صندلی میزارن و میگن هرکی بدون صندلی بمونه جریمه میشه ؛
تو مهدکودک های ژاپن برای 10 تا بچه 9 تا صندلی میزارن و میگن هرکی بدون صندلی بمونه همه جریمه میشن !

متاسفانه ما نسبت به هم و نسبت به کارمون خیلی احساس مسئولیت نداریم .
پست قشنگی هست از V E S T A عزیز که به احساس مسئولیت اشاره داره :

اره به بچه یاد میدن از بیچاره کردن بقیه لذت ببره !
نمیان بهش بگن جات رو تقسیم کن با اونی که جا نداره بهش میگن تو بیشتر زحمت کشیدی و بردی حالا اون چون ننشسته زحمت نکشیده و مجرم حساب میشه و باید با ایستادن تنبیه بشه

roya.rashidi
11-09-2014, 02:14
بنظر من
ریشه اصلیش برمیگرده به گرفتاری ، مشکلات روحی و اجتماعی ، ترس از عواقب کمک به یک انسان(مخصوصا در مورد خانوما) ، نبود رفاه ، ترس از اینده و ... اینا باعث شده که انسان ها از هم دور باشن و کمتر به هم توجه کنن.

تو فروم ها خیلی از جمله خودم بیشتر دقدقه های بالا رو نداریم واسه همین همه به هم کمک میکنیم وقت میزاریم مشکلات دیگران رو حل کنیم و .. بدون اینکه سودی عایدمون بشه.

من فک میکنم شخصیت واقعی یه فرد رو میشه تو زندگی مجازیش دید چون واقعا طرف خودشه .
.