MƐΛИĪИƓĿƐSS
07-08-2014, 16:42
سلام.ما انسان ها برای چی بازی میکنیم با این که میدونیم وقت تلف کردنه و باعث تاثیرات منفی بر روی جسم و روح انسان میشه؟
آیا کسی هست که به خاطر هدف خاصی بازی کنه یا همه برای سرگرمی این کارو انجام میدن؟
تاثیرات بازیهای رایانهای بر مغز انسان
بازیهای ویدیویی هم تاثیرات مثبت و هم تاثیرات منفی بر روی مغز انسان دارند. بازيهاي خشن ویدیویی، بخش كنترلكننده مغز كودكان را به شدت تضعيف ميكنند؛ البته بازیهای آموزشی مفید میتوانند تاثیر بسازایی در رشد و پیشرفت کودکان داشته باشند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اینکه میدونیم بازی های خشن برای روح انسان بده چرا بازم بازیشون میکنیم؟
وقتی میگن بازی های فکری خیلی خوبه پس چرا سراغ اونا میریم؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
طبق تحقیقات پژوهشگران موقعیت های پیچیده در بازی های استراتژیک بی درنگ یا Real-Time انعطاف پذیری شناختی مغز را بالا می برد. انعطاف پذیری شناختی قابلیت تخصیص دادن منابع مختلف مغزی در موقعیت های مختلف و متغیر است.
بازی استار کرافت (Starcraft) یک بازی محبوب استراتژیک بی درنگ است که در آن نیروهای زمین و دو نیروی فضایی به مبارزه می پردازند. طبق نظر محققان چهل ساعت بازی استارکرافت می تواند فکر شما را انعطافپذیرتر کند.
در یک مطالعه علمی که در همین ماه اخیر صورت گرفته گروه هایی از مردم در سه دسته که دسته اول بازی سیمز (The Sims) را انجام دادند، دسته دوم بازی استارکرافت را در سطح آسان و دسته سوم استارکرافت را در سطح سخت و با پیچیدگی زیاد انجام دادند مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفتند.
محققان این بررسی که از دانشگاه های لندن و تگزاس هستند اینطور توضیح می دهند که “بازی های استراتژیک بی درنگ (Real-Time) تاثیر مشخصی در افزایش انعطاف پذیری شناختی مغز انسان دارد، به ویژه در شرایطی که بازیکن باید با سرعت عمل بین موقعیتهای مختلف بازی جابجا شود و از طرفی اطلاعات هر دو موقعیت را کاملا در ذهن داشته باشد.” از نظر این پژوهشگران انعطاف پذیری شناختی یکی از ویژگی های مغز است که با تمرین می توان آن را تقویت کرد.
اگر بخواهیم انعطاف پذیری شناختی را بهتر توضیح دهیم باید بگوییم که : انعطاف پذیری شناختی توانایی مغز در هدایت کردن منابعش و اختصاص دادن آنها در شرایطی است که موقعیتها مدام تغییر می کنند و تصمیم گیری ها با توجه به این شرایط متغیر باید صورت بگیرد. و این با سلامت روانی فرد و هوش او ارتباط مستقیم دارد.
در تحقیقاتی که قبلا روی بازی های یک نفره که در آنها پیداکردن و کشتن دشمن فعالیت اصلی بوده انجام شده ثابت شده که این قبیل بازی ها تنها منفعت قابل توجهشان تاثیرشان در پردازش سریعتر اطلاعات دیداری فرد است.
بحث در مورد اینکه بازی های ویئویی برای انسان و برای فعالیت ذهنی اش مفید است همیشه بحثی پر از موافقتها و مخالفتها بوده، ممکن است این بازی ها روی قسمتهایی از مغز تاثیر مثبتی داشته باشند، اما همچنان بیشتر از هرچیزی تاثیر آنها در گسترش خشونت چشمگیر است. همچنین تاثیرات منفی بلند مدت آنها بر افراد و دور کردن افراد از دنیای واقعی و ارتباطات با سایرین. با دلایل ذکر شده نمی توان به راحتی به این پرسش که بالاخره این بازی ها مفیدند یا مضر پاسخی قطعی داد. ذهن انسان پیچیدگی های بسیاری دارد و بازی های ویدئویی مستقیما با این پیچیدگی ها در ارتباطند و وقتی که این بازی ها چند نفره و اجتماعی می شوند شرایط پیچیده تر هم می شود.
در تحقیقی که پژوهشگران انجام دادند، سه گروه از افراد مورد آزمایش قرار گرفتند. دسته اول بازی سیمز را به عنوان یک بازی اجتماعی انجام دادند. دسته دوم استارکرافت را در یک مرحله با یک مقر فرماندهی و با یک دشمن انجام دادند و دسته سوم بازی استار کرافت را در یک مرحله پیچیده تر یعنی با دو مقر فرماندهی، دو مقر دشمن و بدون نقشه انجام دادند. همه افرادی که در این آزمایش شرکت داشتند از خانم ها بودند چرا که پیدا کردن آقایانی که بازی کامپیوتری انجام نداده باشند به این راحتی ها نیست !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در نمودار بالا هر واحد زمانی یک چهارم ثانیه در نظر گرفته شده، پس ۴۰۰ واحد زمانی برابر ۱۰۰ ثانیه می شود. و نشان می دهد که دسته سوم که استارکرافت را سخت تر بازی کرده اند در طول زمان حوادث بیشتری مانند مورد حمله قرار گرفتن یا محدودیت منابع و اتفاقات دیگر از بازی را مدیریت کرده اند.
با توجه به همین موضوع می توان نتیجه گرفت که انعطاف پذیری شناختی در دسته سوم کارایی بالاتری از خود نشان داده و در نتیجه انجام دادن بازی در طول زمان می تواند تمرینی برای بالاتر بردن این قابلیت مهم مغز انسان باشد.
تاثیر مثبت بازی های کامپیوتری بر مغز انسان
در مطالعه جدیدی که در ژورنال معتبر Molecular Psychiatry به چاپ رسیده، از تاثیر مثبت این بازی ها بر روی حجم مغز انسان سخن به میان آمده.
محققان دو موسسه معتبر در آلمان از افراد مورد مطالعه خود خواستند که روزانه 30 دقیقه به مدت دو ماه، خود را با بازی ماریو 64 در کنسول نیتندو مشغول کنند. پس از پایان این دوره دو ماهه، افزایش قابل ملاحظه ای در ماده خاکستری مغز، هم در هیپوکَمپوس و هم در بخش هایی از قشر جلویی مغز مشاهده شد. هیپوکمپوس یا اَسبَک، بخشی مغز است که مسئولیت حافظه دور و همچنین ارتباط اطلاعات حسی نظیر صدا و بو با حافظه انسان را به عهده دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رابطه مستقیم بین تمایل فرد به بازی بیشتر و افزایش حجم ماده خاکستری، از دیگر نکات جالب نتایج این تحقیق است. محققان، این مسئله را با سیستم پاداش دهی مغز در ارتباط می دانند. وقتی انسان از چیزی لذت می برد، این سیستم، دوپامین را در مغز افزایش می دهد، افزایش این هورمون مغزی ممکن است با افزایش ماده خاکستری در ارتباط باشد.
به عقیده بسیاری، تمرکز اخیر رسانه های مدرن تر بر روی جنبه های مثبت بازی های کامپیوتری، تا حدی به بازار پر رونق کسب و کار این بازی ها مرتبط است، و حتی ممکن است رد پای بسیاری از صاحبان این کسب و کارها در نتایج علمی مربوط به تحقیقات مربوط به بازی های کامپیوتری دیده شود.
با این حال، اگر بخواهیم بدبینی ها را کنار گذاشته و با دید مثبت به ماجرا نگاه کنیم، نتایج حاصله از این تحقیق، گواه دیگری است بر تاثیرات مثبت بازی های کامپیوتری .
تاثیر بازی های رایانه ای بر هوش و احساس انسان
آدمی از دیر باز تحت تاثیر بازیهای طبیعت پیرامون خود مانند تغییر فصول، مشقتهای وارده از سوی طبیعت، تغییر روز و شب و هزاران سوالی که برای آن جواب یافته، در پی پیدا کردن جوابهای بسیاری برای سوالات ذهن خلاق خویش است. او همواره از هوش خود بهره جسته و در انبار عقل، تجارب خود را اندوخته است تا وقتی دوباره با موانعی مواجه شد، در کوتاهترین زمان برای آنها چارهای بیندیشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] آدمی همیشه مشتاق بوده تا برای خود سوالات پیچیدهای طرح کند و در طی زمانی مشخص، برای سوال خود پاسخی مناسب یابد. سوالاتی که در آن موانع مشخص، احتمالات گوناگون، ابزارهای طبیعی و غیر طبیعی و ... به کار رفته باشد. بازیهای رایانهای را می توان جزء کوچکی از سوالات ذهن و احساس انسان قلمداد کرد.
بازیهای رایانهای از همان ابتدای ساخته شدن همواره سرشار از موانع، احتمالات، مسیر منطقی، موفقیت، جایزه و غیره بودهاند. اینک، در سال 2010 میلادی این فرآیند به حد بالایی از نبوغ بشری رسیده است.آخرین بررسی نشان میدهد بازیهای رایانهای در تقویت و خلاق ساختن ذهن انسان تاثیر بسزایی دارند زیرا بازیکن در طول بازی همواره میکوشد در کوتاهترین زمان، مناسبترین راه موفقیت یا حل مسئله بازی را بیابد. وقتی ذهن در یک فرآیند زمانی به طور مداوم از خود کار میکشد، نهایتاً به نتیجه رسیده و توانمندی فکر را افزایش میدهد.
بازیهای رایانهای معمولاً مملو از مراحل پیچیده است که بازیکن همواره به جست و جوی راه حلهای منطقی این مراحل میپردازد. آنقدر تلاش میکند تا نهایتاً موفق به حل مسأله موجود در بازی میشود. تداوم این موفقیت به مرور تاثیر خود را در ذهن و احساس انسان نشان میدهد.
سناریستهای بازیهای رایانهای مسائل پیچیده آن را در ذهن تولید کرده و از روشهای مختلف سعی در گمراه کردن بازیکن دارند، ولی تقابل ذهن بازیکن و سناریست از طریق نشانههای کوچک و منطقی بازی باعث میشود که بازیکن پس از صرف زمانی مشخص، مسئله را حل کند. در طول زمان، حل اینگونه مسائل برای بازیکن سادهتر میشود زیرا خلاقیت او در حل معما بیشتر شده و این امر باعث قویتر شدن ذهن و احساس او خواهد شد.
انسان امروز در بازیهای رایانهای به نحوی با شخصیت درون خود در جدال است؛ زیرا بسیاری از بازیکنها آرزوی خود را در بازی مییابند با پیشرفت علم که با افزایش تولید سیمولیتورها همراه شده، انسان خود را به دنیای مجازی نزدیکتر میبیند و از طریق آن در آسمانها پرواز میکند، در نقش یک مامور مخفی به ماموریت میرود، در بازیهای ورزشی، خود را در جای قهرمان مورد علاقهاش میگذارد. در واقع، با حقیقیتر شدن فضای گرافیک بازیها، بازیکن خواه ناخواه خود را جزئی از واقعیت مجازی پیرامون میبیند که سعی میکند در این واقعیت مجازی مسائل خود را حل کند. باز طبق آخرین آمار کمپانی Ubisoft انسانهایی که بازیهای پر تحرک انجام میدهند نسبت به انسانهای معمولی از واکنش بالاتری در تصادفات رانندگی برخوردارند؛ زیرا ذهن آنها تحلیل قویتری دارد برای اینکه بارها و بارها در شرایط مختلف و سخت بازی قرار گرفته است و ما میدانیم که عکس العمل مناسب انسان در مقابل مسائل گوناگون مستقیماً به قدرت ذهن و احساس او از حادثه به وقوع پیوسته بستگی دارد.
امروزه، بازیهای رایانهای بسیار فراتر از بازی صرف و علایق شخصی ما هستند زیرا نقش بسیار مهمی در آموزش نسل جدید کودک و بزرگسال دارد. مثلاً در آموزش پرواز که از نرم افزار شبیهساز استفاده میشود یا آموزش مهارتهای زندگی به کودکان، گردشگریهای مجازی که در حال حاضر جزء لاینفک صنعت توریسم میباشد.
ذهن انسان مانند مابقی اعضای بدن، فقط با فعالیت مستمر قوی و قویتر میشود. پس چه راهی بهتر از استفاده درست و بهینه از بازیهای رایانهای که فقط و فقط ذهن درگیر آن است.
بازیهای رایانهای باعث تحریک بسیاری از احساسات آدمی میشود. احساساتی مانند ترس، اضطراب، خوشحالی، آسودگی، دربند نبودن، باهوش بودن، قهرمان بودن و غیره.
در زندگی واقعی، همه ما میکوشیم تا با حداقل خسارت بهترین نتیجه را داشته باشیم و این امر به قدرت تصمیمگیری ما در لحظه و در بستر زمان بستگی دارد. اگر دقت کرده باشیم ساختار اغلب بازیهای رایانهای به این شیوه است. معمولاً در ساختار بازیهای رایانهای شما راههای کمی برای حداقل خسارت وارده دارید. تداوم تکرار بازیها قدرت تصمیمگیری در مقابل موانع با حداقل خسارت را افزایش میدهد.
بازیکن در بازیها، در محیطهایی قرار میگیرد که شاید هیچگاه در زندگی واقعی در این وضعیت قرار نگیرد. پس نزدیکتر شدن زندگی مجازی و واقعی، بازیکن را به واقعی پنداشتن بازی ترغیب میکند. گذشته از مضرات برخی بازیهای رایانهای که در مبحثی دیگر به آن خواهم پرداخت، بسیاری از بازیهای رایانهای عظیم بسیاری از تمدنها را که ما هرگز آنها را ندیدهایم به نمایش کشیدهاند. بسیاری از افسانههای ملل و شکوه و عظمت آینده بشری، همه و همه مدیون این صنعت عظیم میباشند.
انسان همواره تاثیرگذار بودن در زندگی و محیط پیرامون خود را دوست دارد.
بازیهای رایانهای با توجه به ذات تاثیرپذیر بودنش این امکان را به بازیکن میدهد. این فرق اساسی بین یک فیلم مستند آموزشی با یک بازی آموزشی است. در این شرایط، بازیکن خود را تو میبیند چون تاثیر میگذارد و این احساس خوبی است. بسیاری از بازیها را میتوان تحت شبکه بازی کرد. این امر باعث به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات بازیکنان میشود.
بسیاری از بازیهای تحت شبکه امروز، فراگیر و جهانی شده مانند بازیهای Travian و Unreal. این موضوع حتی باعث نزدیکتر شدن افکار، احساسات و فرهنگهای ملل مختلف شده است. پس با انتخاب بازیهای مناسب از این واقعیت مجازی لذت ببریم
اینم یه مقاله ای هستش اگه دوست داشتید بخونید
آیا کسی هست که به خاطر هدف خاصی بازی کنه یا همه برای سرگرمی این کارو انجام میدن؟
تاثیرات بازیهای رایانهای بر مغز انسان
بازیهای ویدیویی هم تاثیرات مثبت و هم تاثیرات منفی بر روی مغز انسان دارند. بازيهاي خشن ویدیویی، بخش كنترلكننده مغز كودكان را به شدت تضعيف ميكنند؛ البته بازیهای آموزشی مفید میتوانند تاثیر بسازایی در رشد و پیشرفت کودکان داشته باشند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اینکه میدونیم بازی های خشن برای روح انسان بده چرا بازم بازیشون میکنیم؟
وقتی میگن بازی های فکری خیلی خوبه پس چرا سراغ اونا میریم؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
طبق تحقیقات پژوهشگران موقعیت های پیچیده در بازی های استراتژیک بی درنگ یا Real-Time انعطاف پذیری شناختی مغز را بالا می برد. انعطاف پذیری شناختی قابلیت تخصیص دادن منابع مختلف مغزی در موقعیت های مختلف و متغیر است.
بازی استار کرافت (Starcraft) یک بازی محبوب استراتژیک بی درنگ است که در آن نیروهای زمین و دو نیروی فضایی به مبارزه می پردازند. طبق نظر محققان چهل ساعت بازی استارکرافت می تواند فکر شما را انعطافپذیرتر کند.
در یک مطالعه علمی که در همین ماه اخیر صورت گرفته گروه هایی از مردم در سه دسته که دسته اول بازی سیمز (The Sims) را انجام دادند، دسته دوم بازی استارکرافت را در سطح آسان و دسته سوم استارکرافت را در سطح سخت و با پیچیدگی زیاد انجام دادند مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفتند.
محققان این بررسی که از دانشگاه های لندن و تگزاس هستند اینطور توضیح می دهند که “بازی های استراتژیک بی درنگ (Real-Time) تاثیر مشخصی در افزایش انعطاف پذیری شناختی مغز انسان دارد، به ویژه در شرایطی که بازیکن باید با سرعت عمل بین موقعیتهای مختلف بازی جابجا شود و از طرفی اطلاعات هر دو موقعیت را کاملا در ذهن داشته باشد.” از نظر این پژوهشگران انعطاف پذیری شناختی یکی از ویژگی های مغز است که با تمرین می توان آن را تقویت کرد.
اگر بخواهیم انعطاف پذیری شناختی را بهتر توضیح دهیم باید بگوییم که : انعطاف پذیری شناختی توانایی مغز در هدایت کردن منابعش و اختصاص دادن آنها در شرایطی است که موقعیتها مدام تغییر می کنند و تصمیم گیری ها با توجه به این شرایط متغیر باید صورت بگیرد. و این با سلامت روانی فرد و هوش او ارتباط مستقیم دارد.
در تحقیقاتی که قبلا روی بازی های یک نفره که در آنها پیداکردن و کشتن دشمن فعالیت اصلی بوده انجام شده ثابت شده که این قبیل بازی ها تنها منفعت قابل توجهشان تاثیرشان در پردازش سریعتر اطلاعات دیداری فرد است.
بحث در مورد اینکه بازی های ویئویی برای انسان و برای فعالیت ذهنی اش مفید است همیشه بحثی پر از موافقتها و مخالفتها بوده، ممکن است این بازی ها روی قسمتهایی از مغز تاثیر مثبتی داشته باشند، اما همچنان بیشتر از هرچیزی تاثیر آنها در گسترش خشونت چشمگیر است. همچنین تاثیرات منفی بلند مدت آنها بر افراد و دور کردن افراد از دنیای واقعی و ارتباطات با سایرین. با دلایل ذکر شده نمی توان به راحتی به این پرسش که بالاخره این بازی ها مفیدند یا مضر پاسخی قطعی داد. ذهن انسان پیچیدگی های بسیاری دارد و بازی های ویدئویی مستقیما با این پیچیدگی ها در ارتباطند و وقتی که این بازی ها چند نفره و اجتماعی می شوند شرایط پیچیده تر هم می شود.
در تحقیقی که پژوهشگران انجام دادند، سه گروه از افراد مورد آزمایش قرار گرفتند. دسته اول بازی سیمز را به عنوان یک بازی اجتماعی انجام دادند. دسته دوم استارکرافت را در یک مرحله با یک مقر فرماندهی و با یک دشمن انجام دادند و دسته سوم بازی استار کرافت را در یک مرحله پیچیده تر یعنی با دو مقر فرماندهی، دو مقر دشمن و بدون نقشه انجام دادند. همه افرادی که در این آزمایش شرکت داشتند از خانم ها بودند چرا که پیدا کردن آقایانی که بازی کامپیوتری انجام نداده باشند به این راحتی ها نیست !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در نمودار بالا هر واحد زمانی یک چهارم ثانیه در نظر گرفته شده، پس ۴۰۰ واحد زمانی برابر ۱۰۰ ثانیه می شود. و نشان می دهد که دسته سوم که استارکرافت را سخت تر بازی کرده اند در طول زمان حوادث بیشتری مانند مورد حمله قرار گرفتن یا محدودیت منابع و اتفاقات دیگر از بازی را مدیریت کرده اند.
با توجه به همین موضوع می توان نتیجه گرفت که انعطاف پذیری شناختی در دسته سوم کارایی بالاتری از خود نشان داده و در نتیجه انجام دادن بازی در طول زمان می تواند تمرینی برای بالاتر بردن این قابلیت مهم مغز انسان باشد.
تاثیر مثبت بازی های کامپیوتری بر مغز انسان
در مطالعه جدیدی که در ژورنال معتبر Molecular Psychiatry به چاپ رسیده، از تاثیر مثبت این بازی ها بر روی حجم مغز انسان سخن به میان آمده.
محققان دو موسسه معتبر در آلمان از افراد مورد مطالعه خود خواستند که روزانه 30 دقیقه به مدت دو ماه، خود را با بازی ماریو 64 در کنسول نیتندو مشغول کنند. پس از پایان این دوره دو ماهه، افزایش قابل ملاحظه ای در ماده خاکستری مغز، هم در هیپوکَمپوس و هم در بخش هایی از قشر جلویی مغز مشاهده شد. هیپوکمپوس یا اَسبَک، بخشی مغز است که مسئولیت حافظه دور و همچنین ارتباط اطلاعات حسی نظیر صدا و بو با حافظه انسان را به عهده دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رابطه مستقیم بین تمایل فرد به بازی بیشتر و افزایش حجم ماده خاکستری، از دیگر نکات جالب نتایج این تحقیق است. محققان، این مسئله را با سیستم پاداش دهی مغز در ارتباط می دانند. وقتی انسان از چیزی لذت می برد، این سیستم، دوپامین را در مغز افزایش می دهد، افزایش این هورمون مغزی ممکن است با افزایش ماده خاکستری در ارتباط باشد.
به عقیده بسیاری، تمرکز اخیر رسانه های مدرن تر بر روی جنبه های مثبت بازی های کامپیوتری، تا حدی به بازار پر رونق کسب و کار این بازی ها مرتبط است، و حتی ممکن است رد پای بسیاری از صاحبان این کسب و کارها در نتایج علمی مربوط به تحقیقات مربوط به بازی های کامپیوتری دیده شود.
با این حال، اگر بخواهیم بدبینی ها را کنار گذاشته و با دید مثبت به ماجرا نگاه کنیم، نتایج حاصله از این تحقیق، گواه دیگری است بر تاثیرات مثبت بازی های کامپیوتری .
تاثیر بازی های رایانه ای بر هوش و احساس انسان
آدمی از دیر باز تحت تاثیر بازیهای طبیعت پیرامون خود مانند تغییر فصول، مشقتهای وارده از سوی طبیعت، تغییر روز و شب و هزاران سوالی که برای آن جواب یافته، در پی پیدا کردن جوابهای بسیاری برای سوالات ذهن خلاق خویش است. او همواره از هوش خود بهره جسته و در انبار عقل، تجارب خود را اندوخته است تا وقتی دوباره با موانعی مواجه شد، در کوتاهترین زمان برای آنها چارهای بیندیشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] آدمی همیشه مشتاق بوده تا برای خود سوالات پیچیدهای طرح کند و در طی زمانی مشخص، برای سوال خود پاسخی مناسب یابد. سوالاتی که در آن موانع مشخص، احتمالات گوناگون، ابزارهای طبیعی و غیر طبیعی و ... به کار رفته باشد. بازیهای رایانهای را می توان جزء کوچکی از سوالات ذهن و احساس انسان قلمداد کرد.
بازیهای رایانهای از همان ابتدای ساخته شدن همواره سرشار از موانع، احتمالات، مسیر منطقی، موفقیت، جایزه و غیره بودهاند. اینک، در سال 2010 میلادی این فرآیند به حد بالایی از نبوغ بشری رسیده است.آخرین بررسی نشان میدهد بازیهای رایانهای در تقویت و خلاق ساختن ذهن انسان تاثیر بسزایی دارند زیرا بازیکن در طول بازی همواره میکوشد در کوتاهترین زمان، مناسبترین راه موفقیت یا حل مسئله بازی را بیابد. وقتی ذهن در یک فرآیند زمانی به طور مداوم از خود کار میکشد، نهایتاً به نتیجه رسیده و توانمندی فکر را افزایش میدهد.
بازیهای رایانهای معمولاً مملو از مراحل پیچیده است که بازیکن همواره به جست و جوی راه حلهای منطقی این مراحل میپردازد. آنقدر تلاش میکند تا نهایتاً موفق به حل مسأله موجود در بازی میشود. تداوم این موفقیت به مرور تاثیر خود را در ذهن و احساس انسان نشان میدهد.
سناریستهای بازیهای رایانهای مسائل پیچیده آن را در ذهن تولید کرده و از روشهای مختلف سعی در گمراه کردن بازیکن دارند، ولی تقابل ذهن بازیکن و سناریست از طریق نشانههای کوچک و منطقی بازی باعث میشود که بازیکن پس از صرف زمانی مشخص، مسئله را حل کند. در طول زمان، حل اینگونه مسائل برای بازیکن سادهتر میشود زیرا خلاقیت او در حل معما بیشتر شده و این امر باعث قویتر شدن ذهن و احساس او خواهد شد.
انسان امروز در بازیهای رایانهای به نحوی با شخصیت درون خود در جدال است؛ زیرا بسیاری از بازیکنها آرزوی خود را در بازی مییابند با پیشرفت علم که با افزایش تولید سیمولیتورها همراه شده، انسان خود را به دنیای مجازی نزدیکتر میبیند و از طریق آن در آسمانها پرواز میکند، در نقش یک مامور مخفی به ماموریت میرود، در بازیهای ورزشی، خود را در جای قهرمان مورد علاقهاش میگذارد. در واقع، با حقیقیتر شدن فضای گرافیک بازیها، بازیکن خواه ناخواه خود را جزئی از واقعیت مجازی پیرامون میبیند که سعی میکند در این واقعیت مجازی مسائل خود را حل کند. باز طبق آخرین آمار کمپانی Ubisoft انسانهایی که بازیهای پر تحرک انجام میدهند نسبت به انسانهای معمولی از واکنش بالاتری در تصادفات رانندگی برخوردارند؛ زیرا ذهن آنها تحلیل قویتری دارد برای اینکه بارها و بارها در شرایط مختلف و سخت بازی قرار گرفته است و ما میدانیم که عکس العمل مناسب انسان در مقابل مسائل گوناگون مستقیماً به قدرت ذهن و احساس او از حادثه به وقوع پیوسته بستگی دارد.
امروزه، بازیهای رایانهای بسیار فراتر از بازی صرف و علایق شخصی ما هستند زیرا نقش بسیار مهمی در آموزش نسل جدید کودک و بزرگسال دارد. مثلاً در آموزش پرواز که از نرم افزار شبیهساز استفاده میشود یا آموزش مهارتهای زندگی به کودکان، گردشگریهای مجازی که در حال حاضر جزء لاینفک صنعت توریسم میباشد.
ذهن انسان مانند مابقی اعضای بدن، فقط با فعالیت مستمر قوی و قویتر میشود. پس چه راهی بهتر از استفاده درست و بهینه از بازیهای رایانهای که فقط و فقط ذهن درگیر آن است.
بازیهای رایانهای باعث تحریک بسیاری از احساسات آدمی میشود. احساساتی مانند ترس، اضطراب، خوشحالی، آسودگی، دربند نبودن، باهوش بودن، قهرمان بودن و غیره.
در زندگی واقعی، همه ما میکوشیم تا با حداقل خسارت بهترین نتیجه را داشته باشیم و این امر به قدرت تصمیمگیری ما در لحظه و در بستر زمان بستگی دارد. اگر دقت کرده باشیم ساختار اغلب بازیهای رایانهای به این شیوه است. معمولاً در ساختار بازیهای رایانهای شما راههای کمی برای حداقل خسارت وارده دارید. تداوم تکرار بازیها قدرت تصمیمگیری در مقابل موانع با حداقل خسارت را افزایش میدهد.
بازیکن در بازیها، در محیطهایی قرار میگیرد که شاید هیچگاه در زندگی واقعی در این وضعیت قرار نگیرد. پس نزدیکتر شدن زندگی مجازی و واقعی، بازیکن را به واقعی پنداشتن بازی ترغیب میکند. گذشته از مضرات برخی بازیهای رایانهای که در مبحثی دیگر به آن خواهم پرداخت، بسیاری از بازیهای رایانهای عظیم بسیاری از تمدنها را که ما هرگز آنها را ندیدهایم به نمایش کشیدهاند. بسیاری از افسانههای ملل و شکوه و عظمت آینده بشری، همه و همه مدیون این صنعت عظیم میباشند.
انسان همواره تاثیرگذار بودن در زندگی و محیط پیرامون خود را دوست دارد.
بازیهای رایانهای با توجه به ذات تاثیرپذیر بودنش این امکان را به بازیکن میدهد. این فرق اساسی بین یک فیلم مستند آموزشی با یک بازی آموزشی است. در این شرایط، بازیکن خود را تو میبیند چون تاثیر میگذارد و این احساس خوبی است. بسیاری از بازیها را میتوان تحت شبکه بازی کرد. این امر باعث به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات بازیکنان میشود.
بسیاری از بازیهای تحت شبکه امروز، فراگیر و جهانی شده مانند بازیهای Travian و Unreal. این موضوع حتی باعث نزدیکتر شدن افکار، احساسات و فرهنگهای ملل مختلف شده است. پس با انتخاب بازیهای مناسب از این واقعیت مجازی لذت ببریم
اینم یه مقاله ای هستش اگه دوست داشتید بخونید