PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : عشق های اسطوره ای، نابود گر جوانان؟



Motaharri
05-08-2014, 12:26
در فرهنگ ما شکل " اسطوره شده‌‌ عشق" به گونه‌ای پرداخته و عرضه شده است که انگار یک «امر طبیعی» و تنها شکل عشق و روابط عاشقانه است.

در اینگونه اسطوره سازی، عاشق معشوق را تا عرش بالا می‌برد و از او موجودی آرمانی در ذهن خود می‌سازد.

از این‌روست که حکمای قدیم گفته‌اند: «عشق کور است». این تمثیل به نحو احسن، ابهام در عشق را نشان می‌دهد.

عاشق، معشوق خود را پاک‌ترین عشق روی زمین و متعالی‌ترین روح و کامل‌ترین انسان می‌پندارد؛ در حالی که چنین نیست و این تصویر مبهم، زاییده فاصله‌ عاشق از معشوق است. لذا هنگامی که عاشق به وصال معشوق می‌رسد و مستی مه‌آلود عشق از سرش می‌پرد، به اشتباه خود پی می‌برد و آن‌گاه منتظر فاجعه باید بود.

چنین تصویری از عشق، نه تنها در میان داستان های کهن بلکه در بسیاری از فیلم های اسطوره ای هم دیده می شود.
عشق یک پرنس به پرنسس و رویاهای زیبا.

=============

یک طرح پژوهشی در دانشگاه ما در حال انجام هست که به علل گسترش عشق های اسطوره ای در میان جوانان میپردازد.
خوشحال میشم دوستان نظرات و تجربه های شخصی که از خودشون و دیگران دارن رو اینجا مطرح کنن.

مانند پاسخ به این سئوالات :

چرا جوانان تا این حد به دنبال یک عشق اسطوره ای کامل هستند؟
چه عواملی عشق های اسطوره ای را جذاب ترین و بهترین نوع عشق معرفی کرده؟ فیلم ها؟ خانواده ها؟ جامعه؟
چرا پس از ناکامی در رسیدن به عشق اسطوره ای دچار شکست عشقی سنگین و مشکلات عدیده روحی شده و به انزوا روی میاورند؟
و ....

A.M.D.D.E.V.I.L
05-08-2014, 12:57
علتش بی سوادی هنری هست ، اگر جوانان به ساخت و ایجاد اثرات هنری بپردازند ، خودشون یاد میگیرن که چطوری اون افسانه ها رو بسازند و بنا بر این وقتی هم افسانه ای رو میبینن اونو با واقعیت مقایسه نمیکنن و صرفا به عنوان یک اثر هنری مخلوق دست بشر درنظر می گیرنش . و هنر می مونه تو دنیای هنر ، واقعیات هم آلوده به افسانه ها نمیشه . انتظارات هم طبیعی و نرمال میشه .
در اتریش جوانان به دنبال عشق افسانه ای نیستن ، روابط کاملا بر اساس معیار های فیزیکی و جنسی مطلق هست و هیچ ابهام و اغراق غیر واقعی توشون وجود نداره ، چون کودکان از ابتدا آموزش میبینن که واقع گرا باشن و "اروپایی"فکر کنن ، فرق توهم و واقعیت رو بدونن .

Motaharri
05-08-2014, 14:17
علتش بی سوادی هنری هست ، اگر جوانان به ساخت و ایجاد اثرات هنری بپردازند ، خودشون یاد میگیرن که چطوری اون افسانه ها رو بسازند و بنا بر این وقتی هم افسانه ای رو میبینن اونو با واقعیت مقایسه نمیکنن و صرفا به عنوان یک اثر هنری مخلوق دست بشر درنظر می گیرنش . و هنر می مونه تو دنیای هنر ، واقعیات هم آلوده به افسانه ها نمیشه . انتظارات هم طبیعی و نرمال میشه . در اتریش جوانان به دنبال عشق افسانه ای نیستن ، روابط کاملا بر اساس معیار های فیزیکی و جنسی مطلق هست و هیچ ابهام و اغراق غیر واقعی توشون وجود نداره ، چون کودکان از ابتدا آموزش میبینن که واقع گرا باشن و "اروپایی"فکر کنن ، فرق توهم و واقعیت رو بدونن .

ولی بیشتر افرادی که در کشور ما دنبال عشق های اسطوره ای هستند، افراد با مطالعه و اگاه هستند. افراد کم سواد تر و فقیر تر که یک زندگی سطحی و ساده رو شروع میکنن.
مثلا توی دانشکده هنرهای زیبا که اکثرا اهل هنر هم هستند، این قضیه عشق اسطوره ای خیلی بحرانی تره.

ممکنه دختر و پسر در دوستی به کامیابی هایی برسن، اما باز میخوان یک عشق اسطوره ای رو برای زندگی مشترکی بیابن.

New Ray
05-08-2014, 16:32
چرا جوانان تا این حد به دنبال یک عشق اسطوره ای کامل هستند؟
وقتی هر تفکری از کودکی تا بزرگسالی همراه آدم رشد کنه طبیعتا بزرگتر و آرمانی تر خواهد شد ؛ مردم ما نه فقط در عشق بلکه هر جایی حرف از عمل و واقعیت نباشه اسطوره ای و آرمانی فکر میکنند .


چرا پس از ناکامی در رسیدن به عشق اسطوره ای دچار شکست عشقی سنگین و مشکلات عدیده روحی شده و به انزوا روی میاورند؟
چون از کودکی نه آزادی بیان برای توصیف افکارشون دارند و نه راه عملی برای انجامشون ، این رو بعنوان یک باور صحیح می پزیرند . بعضی از این افکار همینطور بزرگ و پر ارزش میشن تا جایی که دیگه هیچ چیز جایگزینشون نمیشه.
حال اگه ببینن این افکار پر ارزش در عمل با شکست روبرو شدند ، بخش زیادی از باور و شخصیتشون زیر سوال رفته و تحمل این کم ارزشی رو ندارند ... روی آوردن به تنهایی هم برای بازسازی باور جدیدی هست.


چه عواملی عشق های اسطوره ای را جذاب ترین و بهترین نوع عشق معرفی کرده؟ فیلم ها؟ خانواده ها؟ جامعه؟
به نظر من محدودیت ! دو مورد آخر که نیست ، فیلم و داستان هم دلیل اصلی نیست وگرنه مردم هند دیگه .....


ولی بیشتر افرادی که در کشور ما دنبال عشق های اسطوره ای هستند، افراد با مطالعه و اگاه هستند. افراد کم سواد تر و فقیر تر که یک زندگی سطحی و ساده رو شروع میکنن.
مثلا توی دانشکده هنرهای زیبا که اکثرا اهل هنر هم هستند، این قضیه عشق اسطوره ای خیلی بحرانی تره.

ممکنه دختر و پسر در دوستی به کامیابی هایی برسن، اما باز میخوان یک عشق اسطوره ای رو برای زندگی مشترکی بیابن.

فکر نمیکنم آرزوی کسی چه فقیر چه ثروتمند برای خرید اتومبیل ، پراید باشه ! برای انتخاب عشق هم باسوادترها و هنرمندها بخاطر آزادی فکری بیشتری که در زندگی داشتن ( ولی باز بخاطر محدودیات جامعه ) ، توقع بیشتری از هر چیز دارن و مسلما به عشق معمولی و پایینتر از خود راضی نیستن و سعی میکنن به بالاترین عشق ممکن برسن.
شاید بهتر بود به این هم فکر کنیم که چرا ادمهای فقیرتر و کم سوادتر به هرچیز قانعند ؟!

*Ali*
05-08-2014, 16:57
سلام
1- این بیشتر برمیگرده به یک نوع میل و جهت گیری در درون انسان که همیشه دوست داره چیزی رو به عنوان یک الاهه پرستش کنه و تمام انرژی های درون خودش رو تقدیم اون کنه. اون رو به عنوان هدف زندگیش انتخاب کنه و تمام و کمال خود رو شبیه به اون بکنه.
2- بیشتر به خاطر جذابیت های ظاهری هست. کامل و بی نقص بودن در ظاهر، خصوصیات و کارها. چیزهایی که عملاً در واقعیت به وقوع نمی پیوندند. مثلاً یک قهرمان اسطوره ای در یک فیلم با قیافه ای خاص، یک شنل خاص، شمشیر فلان رنگ و... که کارهای خارق العاده ای انجام میده و هیچ وقت خسته نمیشه. همیشه هم بر دشمنانش پیروز میشه! یا مثال هایی از این قبیل...
3- چون جوان تمام انرژی ش رو خرج این عشق اسطوره ای کامل و بی عیب و نقص کرده و وقتی فهمید اون عشق چیزی که میخواسته نیست، دیگه تهی میشه و چیزی براش نمی مونه.

مُعین
05-08-2014, 17:01
در فرهنگ ما شکل " اسطوره شده‌‌ عشق" به گونه‌ای پرداخته و عرضه شده است که انگار یک «امر طبیعی» و تنها شکل عشق و روابط عاشقانه است.

در اینگونه اسطوره سازی، عاشق معشوق را تا عرش بالا می‌برد و از او موجودی آرمانی در ذهن خود می‌سازد.

از این‌روست که حکمای قدیم گفته‌اند: «عشق کور است». این تمثیل به نحو احسن، ابهام در عشق را نشان می‌دهد.

عاشق، معشوق خود را پاک‌ترین عشق روی زمین و متعالی‌ترین روح و کامل‌ترین انسان می‌پندارد؛ در حالی که چنین نیست و این تصویر مبهم، زاییده فاصله‌ عاشق از معشوق است. لذا هنگامی که عاشق به وصال معشوق می‌رسد و مستی مه‌آلود عشق از سرش می‌پرد، به اشتباه خود پی می‌برد و آن‌گاه منتظر فاجعه باید بود.

چنین تصویری از عشق، نه تنها در میان داستان های کهن بلکه در بسیاری از فیلم های اسطوره ای هم دیده می شود.
عشق یک پرنس به پرنسس و رویاهای زیبا.

=============

یک طرح پژوهشی در دانشگاه ما در حال انجام هست که به علل گسترش عشق های اسطوره ای در میان جوانان میپردازد.
خوشحال میشم دوستان نظرات و تجربه های شخصی که از خودشون و دیگران دارن رو اینجا مطرح کنن.

مانند پاسخ به این سئوالات :

چرا جوانان تا این حد به دنبال یک عشق اسطوره ای کامل هستند؟
چه عواملی عشق های اسطوره ای را جذاب ترین و بهترین نوع عشق معرفی کرده؟ فیلم ها؟ خانواده ها؟ جامعه؟
چرا پس از ناکامی در رسیدن به عشق اسطوره ای دچار شکست عشقی سنگین و مشکلات عدیده روحی شده و به انزوا روی میاورند؟
و ....

دوست عزیز... ما اگر عشق های اسطوره ای داشتیم از اون طرف هم مکاتبی مثل واسوخت و... داشتیم که که عاشق به معشوقش نفرین میکنه ... !.
ادبیات عاشقانه ... نه تنها در ادب فارسی بلکه در تمام دنیا همین طوره ... عاشق معشوق رو مقدس میدونه ... اگر دنبال کننده بحث ادبیات تطبیقی باشید منظورم رو کاملا متوجه میشید ... مثلا کمند گیسو برگرفته از داستانی از شاهنامه فردوسی هست... حتی انیمیشنی با این مضمون نیز ساختن ...
.......................


چرا جوانان تا این حد به دنبال یک عشق اسطوره ای کامل هستند؟
امروزه که جوانان دنبال عشق های مدرنیسم و چه بسا پسامدرن هستن ... ! بحث های کلاسیک و سنت گرایی کلا به فراموشی سپرده شدن ... من امروزه عشق اسطوره ای با توجه به معنای اسطوره ندیدم!...( در اسطوره برخی موجودات مقدس و... هستن)

چه عواملی عشق های اسطوره ای را جذاب ترین و بهترین نوع عشق معرفی کرده؟ فیلم ها؟ خانواده ها؟ جامعه؟
میشه مثالی از عشق های اسطوره ای دوران امروز بزنید ؟

چرا پس از ناکامی در رسیدن به عشق اسطوره ای دچار شکست عشقی سنگین و مشکلات عدیده روحی شده و به انزوا روی میاورند؟
و ....
گفتم که فراق را نبینم دیدم ! آمد به سرم از آنچه میترسیدم! :دی
کدام عشق اسطوره ای آخه ...
من دوست دارم مثال بزنید ... لطفا بگید منظورتون از عشق اسطوره ای دوران امروز چی هست ؟
بهتر نبود عشق مدرن ... رو به کار میبردید ... آخه امروزه.....:n06:

mtjt258
23-08-2014, 15:09
دلیلش اینست که راه عشق را از اول یاد نگرفته اند و کلا راه را اشتباه رفته اند .
عشق یک مفهوم الهی است و در جای دیگر یافت نمیشود . توضیح اینست که در ماورای این فیزیک بدن ما واقعیاتی وجود دارد که اصل وجود انسان را شامل میشود و عشق هم یکی از مفاهیمی ست که با تربیت آن بعد معنوی انسان رشد میکند .

hamid_diablo
23-08-2014, 18:52
واژه عشق داره تو جامعه ما مظلوم واقع میشه...
هر احساسی رو به عشق نسبت دادن صحیح نیست ( اون چیزی که در بین جوانان ما داره تحت عنوان عشق بهش پرداخته میشه " وابستگی عاطفی " است )

و اینکه من احساس مینکم تمام جوامع سومی بیشتر از منطق و عقل تحت تاثیر احساسات خودشون هستند...
همین موضوع اعث شده که به هر چیزی جزء به ایده آل ترین حالتش تن ندن.عشق هم از این قضیه مستثنا نیست...

Motaharri
03-09-2014, 11:46
واژه عشق داره تو جامعه ما مظلوم واقع میشه...
هر احساسی رو به عشق نسبت دادن صحیح نیست ( اون چیزی که در بین جوانان ما داره تحت عنوان عشق بهش پرداخته میشه " وابستگی عاطفی " است )

و اینکه من احساس مینکم تمام جوامع سومی بیشتر از منطق و عقل تحت تاثیر احساسات خودشون هستند...
همین موضوع اعث شده که به هر چیزی جزء به ایده آل ترین حالتش تن ندن.عشق هم از این قضیه مستثنا نیست...

جدیدا یک چیزی هم مُد شده به نام عشق در یک نگاه !!!
یعنی علاوه بر اینکه انتظار اسطوره ای بودن عشق رو دارن، منتظرن این عشق در اثر یک حادثه رخ بده.
مثلا با ماشین عشقشون تصادف کنند، یهویی یکی بیاد دم در و سرشون رو بالا کنن و چشم تو چشم هم بشن و ....

که به نظرم سریال ها و فیلم های جهان معاصر تاثیر خیلی زیادی در القای باور عشق اسطوره ای و ان هم با استارت عشق در یک نگاه داشته !!!

havzhini
03-09-2014, 18:26
جدیدا یک چیزی هم مُد شده به نام عشق در یک نگاه !!!
یعنی علاوه بر اینکه انتظار اسطوره ای بودن عشق رو دارن، منتظرن این عشق در اثر یک حادثه رخ بده.
مثلا با ماشین عشقشون تصادف کنند، یهویی یکی بیاد دم در و سرشون رو بالا کنن و چشم تو چشم هم بشن و ....

که به نظرم سریال ها و فیلم های جهان معاصر تاثیر خیلی زیادی در القای باور عشق اسطوره ای و ان هم با استارت عشق در یک نگاه داشته !!!

نمیدونم دقیقا منظور از جدیدا مد شده چی هست
ادبیات و تاریخ و فرهنگ ما پر هست از عشق های استوره ای و عشق در یک نگاه
فرهاد و مجنون و ویس و امیرارسلان و ...
حالا نمونه های غیروطنی به کنار

حالا اینکه ما بخوایم هرچیزی رو خودمون در زمانه کنونی با اعمال غلطمون خراب کردیم نفی کنیم راه به جایی نخواهیم برد
عشق در نگاه اول یک عمر طبیعی برای سن نوجوانی هست که هیچ ایرادی درش نیست
ولی وقتی به نوجوان خودمون اجازه رشد طبیعی نمیدیم این مراحل در بزرگسالی براش تبدیل به یک عقده میشه

پس انکار و سرکوب و تخطئه کردن که جامعه ما پیش گرفته راه حل نیست بلکه خودش یکی از دلایل اصلی این مشکلات هست.

J@viD
03-09-2014, 21:29
جدیدا یک چیزی هم مُد شده به نام عشق در یک نگاه !!!
یعنی علاوه بر اینکه انتظار اسطوره ای بودن عشق رو دارن، منتظرن این عشق در اثر یک حادثه رخ بده.
مثلا با ماشین عشقشون تصادف کنند، یهویی یکی بیاد دم در و سرشون رو بالا کنن و چشم تو چشم هم بشن و ....

که به نظرم سریال ها و فیلم های جهان معاصر تاثیر خیلی زیادی در القای باور عشق اسطوره ای و ان هم با استارت عشق در یک نگاه داشته !!!

من تجربه این عشق در یک نگاهیو که شما با سه تا علامت تعجب بیان کردی داشتم.چیز عجیب و قدرتمندیه.

چرا جوانان تا این حد به دنبال یک عشق اسطوره ای کامل هستند؟
به دلیل لذتی که شما از یک رابطه عاشقانه میبری.وقتی یکیو خیلی میخوای بودن در کنارش هم حس خوبی بهت میده حتی اگه هیچ کلمه ای هم بینتون رد و بدل نشه.
چه عواملی عشق های اسطوره ای را جذاب ترین و بهترین نوع عشق معرفی کرده؟ فیلم ها؟ خانواده ها؟ جامعه؟
به نظرم تو این مورد ادبیات و فیلم های عشقی خیلی الهام بخشه.
چرا پس از ناکامی در رسیدن به عشق اسطوره ای دچار شکست عشقی سنگین و مشکلات عدیده روحی شده و به انزوا روی میاورند؟
به نظرم شکست نمیشه گفت.تجربه عشقی میشه گفت.اون انزوا یا فرود هم نتیجه اوجی هست که ادم میگیره.هرچی بالاتر بری پایین اومدن سخت تره.شما که فرودو میبینی اوجشم ببین.یک پژوهشم بکن و ببین یه ادم عاشق چه کارهایی میتونه بکنه.بعد در مجموع نتیجه بگیر.

مفهومی که من از کلمه عشق برداشت میکنم خواستن شدید هست.و به نظرم شما میتونی عاشق همه چی باشی.
البته که نمیشه حسی که عاشق بودن داره بیان کرد.اما به اسونی میشه تجربش کرد.کافیه شما بدون توجه به شرایط تمرکز خودت رو روی همه چیزها و ادمهایی که بهشون علاقه مندی بزاری.
چند وقت پیش یکی از دوستان یه تایپیکی در مورد دوست داشتن زده بود و حرفش این بود که بیشتر مشکلات ما به خاطره اینه که همدیگرو دوست نداریم.حالا شما حساب کن اگه مردم ما عاشق خودشون خونوادشون بقیه افراد جامعه شغلشون و محل زندگیشون بودن الان چه وضعیتی داشتیم؟ به نظر من عشق در همه معانی و همه حالتاش مفید هست.حتی همون مدل عشقهایی که شما با نگاه منتقدانه دارید بیان میکنید.ادما در جریان عاشق شدن رشد میکنن.اشتباه کردن هم جزئی از مسیره زندگیه هر انسانیه.قرار نیست هرکی یکبار عاشق شد نابود بشه.اون ادم تازه داره راه و روش دوست داشتنو یاد میگیره.تازه بمرور معیارهاش تنظیم میشه.الان به نظر من چیزی که کم پیدا میشه عشقه که اگه بود حالمون خیلی بهتر بود.

New Ray
04-09-2014, 00:45
بنظر من منظور ایشون محکوم کردن یا زیر سوال بردن عشق نیست .
وقتی شما چیزی بعنوان عشق ( عشق اسطوره ای ) رو قبول میکنید ، تصور اینه که مثلا از یک جمعیت 1000 نفره کمتر از 50 نفر این نوع عشق رو تجربه کنن.
حالا یک جامعه شناس بررسی میکنه و میگه : با معیار عشق ، از هر 1000 نفر فقط 50 نفر باید ازدواج کنن ! در مورد 950 نفر دیگه باید چیکار کرد ؟ میگه خوب توقعشون رو بیارن پایین یه آدم معمولی رو انتخاب کنن و علاقه بعد از ازدواج و اینا ...

فکر میکنم ایشون شخصی به این موضوع نگاه نمیکنن و دنبال راه حلی برای اون 950 نفر دیگه هستن. بخاطر همین گفتم که مهمترین علتش محدودیتهایی هست که باعث میشه عشق سرکوب بشه ولی این نیاز به عشق مخفیانه رشد کنه و به یک عشق اسطوره ای تبدیل بشه.

طبیعیه که چنین عشقی وجود نخواهد داشت چون اصلا کسی درکار نیست و فقط یک احساس خیالی و از روی نیازی سرکوب شده ایجاد شده. بهمین دلیل در جوامع مدرن تر چنین پدیده هایی نداریم.
اما همونجا داریم افرادی که با افتخار میگه من 68 سالمه و 40 ساله با زنم عاشقانه زندگی میکنیم. در حالی که پابند آبرو و مشکلات طلاق هم نیستن و این انتخابها عاقلانه هست نه از روی هوسی به رنگ عشق با مهریه ای معلوم ؛ که زن رو خانه دار معرفی میکنه و مرد رو پول آور به هر قیمتی اون هم برای چندین نفر ( که جدیدا برنامه افزایشش هم در دست اجراست ).

Saeed Dz
04-09-2014, 10:32
مانند پاسخ به این سئوالات :

1. چرا جوانان تا این حد به دنبال یک عشق اسطوره ای کامل هستند؟
2. چه عواملی عشق های اسطوره ای را جذاب ترین و بهترین نوع عشق معرفی کرده؟ فیلم ها؟ خانواده ها؟ جامعه؟
3. چرا پس از ناکامی در رسیدن به عشق اسطوره ای دچار شکست عشقی سنگین و مشکلات عدیده روحی شده و به انزوا روی میاورند؟
و ....
باید تشکر کنم از شما به خاطر این تاپیک در ابتدا و بگم که نه تنها عشق های ما جنبه اسطوره ای گرفته بلکه اسطوره، خیالبافی و خرافات در زندگی های ما متاسفانه موج میزنه. گویی که ما در قرن مدرن زندگی نمیکنیم و ترویج اندیشه ای که ما رو از واقع بینی و پیشرفت باز داشته!
منظور این نوع تفکر هستش که ما رو همیشه یک منتظر تعریف میکنه! و پس بنابراین ما همیشه منتظر هستیم کسی بیاد و کارها رو درست کنه و به این باور نداریم که خودمون و انسان ایرانی میتونه کار خاصی انجام بده. در مقابل اندیشه غربی میاد و انسان آمریکایی رو برای مثال ابر مرد (سوپر من) معرفی میکنه و به اونها این باور رو میده که قادر هستند هر کاری برای بهبود نه فقط جامعه خودشون بلکه برای بهبود شرایط دنیا انجام بدند. اونها تقدس رو به انسان و به انتخاب انسان و به کارهایی که میتونه انجام بده میدند و انسان رو تا مرحله خدایی به بالا میکشن و خب نتیجه اش هم که خیلی راحت قابل مشاهده هست.

و اما در مورد سوالات:
1. به نظر بنده اکثر جوانان ما (مخصوصن خانم ها) در این زمینه در یک تخیل به سر میبرن و مقصر هم نیستند. اونها با فرهنگی بزرگ شدن که در اون تجربه در زمینه روابط یک گناه و تابو هست در حالی که رابطه هم دقیقن مثل موضوعات دیگه، مثلراه رفتن نیاز به کسب تجربه و زمین خودن و همینطور پیشرفت داره تا فرد مورد نظر ما در این مورد هم مهارت کسب کنه. نتیجه این تفکر آرمانی-تخیلی هست که باعث میشه جوانان ما عشق رو یک دروغ بدونن و یا با کوچکترین اتفاقی در یک رابطه به فکر طلاق باشند و ... .
آیا وقتی اونها مهارتی در رابطه داشتن ندارند میشه ازشون انتظار داشت در مورد این مسائل واقع بین و حرفه ای باشن؟!
من رابطه رو هم یک skill تعریف میکنم.

2. فرهنگ مزخرف و تخیل پرور ما، حتی در جایی که اعراب در مورد عقایدشون واقع بین بودند ما به دنبال عرفان رفتیم!
تمامی عوامل درس گرفته و درس پس میدن و همگی دخیل هستند.

3. توضیح دادم.

Sara
04-09-2014, 22:16
1. به نظر بنده اکثر جوانان ما (مخصوصن خانم ها) در این زمینه در یک تخیل به سر میبرن و مقصر هم نیستند. اونها با فرهنگی بزرگ شدن که در اون تجربه در زمینه روابط یک گناه و تابو هست در حالی که رابطه هم دقیقن مثل موضوعات دیگه، مثلراه رفتن نیاز به کسب تجربه و زمین خودن و همینطور پیشرفت داره تا فرد مورد نظر ما در این مورد هم مهارت کسب کنه. نتیجه این تفکر آرمانی-تخیلی هست که باعث میشه جوانان ما عشق رو یک دروغ بدونن و یا با کوچکترین اتفاقی در یک رابطه به فکر طلاق باشند و ... .
آیا وقتی اونها مهارتی در رابطه داشتن ندارند میشه ازشون انتظار داشت در مورد این مسائل واقع بین و حرفه ای باشن؟!
من رابطه رو هم یک skill تعریف میکنم.

آقایون هم در همون محیطی پرورش پیدا کردند که خانوم ها پرورش پیدا کردند، همون فرهنگی که بهش اشاره کردید.
امروزه روشن فکر مآب های بسیاری داریم که خانوم ها رو متهم می دونند به محدود و بسته فکر کردن در روابط. اما وقتی به ریشه این نوع تفکر نگاه می کنید متوجه می شید که از پروسه یک رابطه درست با تمام ظرافت هاش و یا به قول شما مهارت هاش رابطه جنسی رو هدف قرار دادند. چون در همون محدودیت ها که شما بهش اشاره داشتید بزرگ شدند و دقیقا در درجه اول تنها به دنبال چیزی هستند که در اون محدود بودند با وجود اینکه تمام جنبه های یک رابطه با هم کم و بیش در درجه های یکسانی قرار دارند.
یک دیت می تونه شروع یک رابطه باشه، ریزه کاری های خاص خودش رو داره، آداب خاص خودش، زمان لازم، شناخت دو طرف و ... . در هیچ یک از این مراحل هیچ کدام از دو طرف اجبار به هیچ گونه ای رابطه ای ندارند و کاملا آزاد هستند که چه تصمیم گیری ای داشته باشند و به محض شروع یک رابطه احساسی تعهد اولین اصل هست، دروغ نگفتن، پنهان کاری نداشتن و ... از هر دو طرف. که باید دید چقدر از جانب هر دو طرف رعایت می شه.

Saeed Dz
05-09-2014, 01:20
آقایون هم در همون محیطی پرورش پیدا کردند که خانوم ها پرورش پیدا کردند، همون فرهنگی که بهش اشاره کردید.

امروزه روشن فکر مآب های بسیاری داریم که خانوم ها رو متهم می دونند به محدود و بسته فکر کردن در روابط.

اما وقتی به ریشه این نوع تفکر نگاه می کنید متوجه می شید که از پروسه یک رابطه درست با تمام ظرافت هاش و یا به قول شما مهارت هاش رابطه جنسی رو هدف قرار دادند. چون در همون محدودیت ها که شما بهش اشاره داشتید بزرگ شدند و دقیقا در درجه اول تنها به دنبال چیزی هستند که در اون محدود بودند با وجود اینکه تمام جنبه های یک رابطه با هم کم و بیش در درجه های یکسانی قرار دارند.

یک دیت می تونه شروع یک رابطه باشه، ریزه کاری های خاص خودش رو داره، آداب خاص خودش، زمان لازم، شناخت دو طرف و ... . در هیچ یک از این مراحل هیچ کدام از دو طرف اجبار به هیچ گونه ای رابطه ای ندارند و کاملا آزاد هستند که چه تصمیم گیری ای داشته باشند و به محض شروع یک رابطه احساسی تعهد اولین اصل هست، دروغ نگفتن، پنهان کاری نداشتن و ... از هر دو طرف. که باید دید چقدر از جانب هر دو طرف رعایت می شه.


بعله اما این فرهنگ مرد سالار آزادی های بیشتری به آقایون میده و بنابراین آقایون میتونن تجربیات بیشتری از روابط داشته باشن و در نتیجه واقع بین تر نسبت ه موضوع باشند. البته این حرف به این معنی نیست که لزومن آقایون واقع بین تر هستند بلکه این مسئله (واقع بینی) نسبت مستقیمی با آزادی، تجربه و فرهنگ داره! و خب اگر یک خانم شرایط بهتری داشته باشه قطعن واقع بین تر خواهد بود.

اگر منظورتون بنده بودم که کسی رو متهم نکردم و جایی هم ندیدم که گفته باشم خانم ها بسته فکر می‌کنند اما با قطعیت میگم که خانم ها بنا به شرایطی که فرهنگ و جامعه ما براشون ایجاد کرده تخیلی‌تر به موضوع نگاه میکنن. تصور اکثر خانم های ما اینکه در یک رابطه آقایون باید مثل مجنون احمق و دلباخته باشند یا مثل فرهاد کوه بکنن و دست به هرکاری بزنن برای اون خانم و بهتر بگم به نوعی بیشتر از طرف مقابل انرژی بذارن که تصویر درستی نیست. ریشه این تفکر هم برمیگرده به فرهنگ و مواردی که جامعه ما چه به آقا و چه به خانم دیکته میکنه و نه اینکه کسی مقصر باشه.

خیلی ساده و رک بگم که رابطه یک معاملست! که باید دو سر سود باشه. هرکسی هم به دنبال رفع نیاز های خودشه و این یک واقعیته انکار ناپذیره. شما پرداختن به موضوعات جنسی رو فرمودی و من هم پرداختن به مسائل عاطفی رو میگم که عمومن روابط به طور صرف به این خاطر شکل میگیره که درست نیست.
آیا پرداختن به مسائل جنسی در یک رابطه درسته؟ بعله درسته.
آیا پرداختن به مسائل عاطفی درسته؟ بعله درسته.
پس مشکل کجاست و کی پیش میاد؟!! مشکل به نظر من دو جا پیش میاد، اول اینکه نیازهای مختلف در جامعه ما به خاطر فرهنگ غلط تبدیل به عقده میشن و دوم اینکه در یک رابطه هر طرف میخواد نیاز های خودش رو ارضا کنه و طرف دیگه رو تا حد ممکن نادیده بگیره.
حالا اینکه مسائل جنسی به خاطر تابو بودن در جامعه ما بیشتر به چشم میاد بحثش جداست. یعنی اگر نیاز عاطفی در جامعه ما بد تعریف شده بود به شکل نیاز جنسی، اونوقت رفع نیاز عاطفی بیشتر به چشم میومد.

من دقیقن با همین آداب و رسوم مشکل دارم و دلیل اکثر مشکلات رو هم همین آداب من در اوردی میدونم. شرایط باید به گونه ای باشه که دو نفر وقتی اراده می‌کنند تا باهم باشن بتونن باشند. این ما هستیم که همه چیز رو الکی شرطی کردیم و انگار اگر این مسائل نباشن رابطه درست نیست و ... و اونقدر این مسائل رو پیچیده کردیم که از یک معادله سخته چند مجهولی سختر باشه.
چه آدابی لازمه و چرا؟
چه زمانی لازمه و چرا؟
در رابطه با جمله ای که به رنگ خاکستری بولد کردم هم موافقم گرچه بیشتر شبیه شعاره و عملن آزادی عملی وجود نداره. مواردی که نام بردید هم جزو لزوماته، مثل نیاز به اکسیژن برای زندگی.

میدونید من معتقدم ما تا با خودمون رو راست نباشیم خیلی از مشکلات حل نمیشه و دروغ ها و تخیلات باقی میمونه. ما به چیز هایی تقدس دادیم و چیز هایی رو بد کردیم که هیچوقت نبودن!
ما به مادر شدن تقدس دادیم در حالی که نه تنها مقدس نیست بلکه جزو دردناکترین و کثبف ترین اتفاقاتیته که میتونه بی افته، از یک طرف به ازدواج تقدس دادیم و از اونطرف روابط رو بد دونستیم. مگر با چند جمله خنده داره و مسخره عاقد چه اتفاق شگرفی می افته؟!
از اونطرف موضوعات جنسی رو بد کردیم در حالی که در طبیعت روابط در اکثر موارد برای همین موضوع و فرزند آوری شکل میگیره (البته در موجودات با هوش تر برای کسب لذت میتونه باشه) و خب این اتفاقیه که مدام در طبیعت می افته اما ما نادیده میگیریمش و خودمون رو با یک توهم خود ساخته گول میزنیم.

B.Russell
23-10-2014, 12:59
ابتدا سخنی از ایمانوئل کانت (قرن 18 میلادی!!) :

در سرزمینی که در آن تفکیک جنسیتی از کودکی صورت گیرد، دخترانش پسرانش را گرگ تصور میکنند وپسرانش دخترانش را طعمه...

در اوج گرایش و کشش با پیش زمینه ای آلوده،عاشق میشوند، بدون هیچ شناختی...

عشق میمیرد و ارتباط نابود، مردانش تنوع طلب میشوند و زنانش مرد ستیز .

========

به نظر من آنچه امروز در بین اکثر جوانان ایرانی رخ میده، اصلا اسمش عشق نیست که بخواد اسطوره ای هم باشه !!

اکثر ازدواج ها در کشور ما یک کنجکاوی همراه با هوس و اجبار و از سر استیصال است.

هوسی که از دیدن چهره های جذاب در ماهواره ها و اینترنت ها و زندگی های مدرن در انسان عامی شعله ور میشود.
و اجباری که یک جامعه سنتی هر رابطه ای غیر از سنت را نامشروع و سنت کنیزداری را ازدواج معرفی میکنه.
اوضاع شلم شوربایی هست ...

PLAΨMID
23-10-2014, 19:09
جدیدا یک چیزی هم مُد شده به نام عشق در یک نگاه !!!
یعنی علاوه بر اینکه انتظار اسطوره ای بودن عشق رو دارن، منتظرن این عشق در اثر یک حادثه رخ بده.
مثلا با ماشین عشقشون تصادف کنند، یهویی یکی بیاد دم در و سرشون رو بالا کنن و چشم تو چشم هم بشن و ....

که به نظرم سریال ها و فیلم های جهان معاصر تاثیر خیلی زیادی در القای باور عشق اسطوره ای و ان هم با استارت عشق در یک نگاه داشته !!!
عشق در یک نگاه بیشتر در خلاف جریان عشق اسطوره ای هستش . . .
در اسطوره ها عشق باید بماند تا پخته شود به همین علت عشق به شراب تعبیر شده .
عشق اسطوره ای عشق خام نیست . . .عشقی ناشی از آگاهی و بیداریست و به نظر من کاملا با عشق در یک نگاه در تضاد قرار داره.
شاید بهتر بود عنوان تاپیک رو میذاشتید: جوانان امروز ، ویرانگر عشق اسطوره ای ![emoji3]
(جوانان ما اصولا تخصص عجیبی در خراب کردن دارند!)

A M ! N
23-10-2014, 20:56
به نظر من آنچه امروز در بین اکثر جوانان ایرانی رخ میده، اصلا اسمش عشق نیست که بخواد اسطوره ای هم باشه !!

اکثر ازدواج ها در کشور ما یک کنجکاوی همراه با هوس و اجبار و از سر استیصال است.

هوسی که از دیدن چهره های جذاب در ماهواره ها و اینترنت ها و زندگی های مدرن در انسان عامی شعله ور میشود.
و اجباری که یک جامعه سنتی هر رابطه ای غیر از سنت را نامشروع و سنت کنیزداری را ازدواج معرفی میکنه.
اوضاع شلم شوربایی هست ...

همچنان که با این کامنت موافقم این رو هم اضافه میکنم (بر حسب تجارب شخصی) که فرد "عاشق" خودش احتمالن متوجه این قضیه نیست و چون عواطف و احساسات در این مواقع {بیش تر از قبل} قوی تر از منطق عمل میکنند، انسان به نوعی با خودش هم روراست نیست. (نمی خواد قبول کنه چیزی که ازش دم میزنه عشق نیست).

مردی قصد ازدواج داشت.مشکل او انتخاب از بین 3 کاندید زن احتمالی بود.او به هر زن 5000 دلار پول داد تا ببیند هرکدام با آن چه کار میکنند



اولی ظاهرش را کاملا تغییر داد به یک آرایشگاه تجملی رفت

آرایش جدید کرد لباسهای جدید و زیبا خرید و به مرد گفت که برای اینکه

در نظر او جذابتر باشد این کارها را کرده است چراکه خیلی دوستش دارد



مرد تحت تاثیر قرار گرفت



دومی به خرید هدیه برای مرد پرداخت.برایش یک دست چوب گلف خرید

به علاوه ابزار جدید برای کامپیوترش و لباسهای گران قیمت

و هنگامی که هدیه ها را به مرد داد گفت که تمام پولش را برای
او صرف کرده چراکه خیلی دوستش دارد



مرد تحت تاثیر قرار گرفت

سومی پولش را در سهام سرمایه گذاری کرد و چند برابر پولی که از مرد گرفته بود

عایدش شد.او 5000دلار مرد را پس داد و برای بقیه پول یک حساب مشترک باز کرد

و گفت میخواهد برای زندگی آینده شان پس انداز کند چراکه خیلی دوستش دارد



واضح است که مرد تحت تاثیر قرار گرفت


او مدت زیادی را به تفکر درباره اینکه هر زن با پولها چه کار کرده پرداخت





و سر انجام با زنی ازدواج کرد که سینه های بزرگتری داشت!

-----------------
احساسات vs منطق

احساسات انسان تکامل یافته تر از منطق هستند و جز ویژگی های تمامن pre-installed در انسانها به شمار میره. در حالی که منطق تمامن ذاتی نیست و بخشیش هم از تجارب زندگی ساتع میشه. حتا در یک تحقیقی که انجام شده بود در بین امریکایی ها (البته نمیشه به طور محکم بهش استناد کرد) به این نتیجه ی جالب رسیدند که در هنگام تصمیم گیری برای خرید، افراد 80% با احساساتشون تصمیمات رو اتخاذ میکنند و فقط 20% منطق در هنگام تصمیم به کار گرفته میشه.

* نکته ی جالب این است حتمن دیدید که اغلب افراد تصمیماتی که گرفتن رو به صورت منطقی توجیه و ساپورت میکنن، درحالی که در وهله ی اول اون تصمیمات رو بر اساس احساسات میگیرند.

برای بهبود این اوضاع هست که همیشه توصیه میشه در هنگامی که گرسنه (Hungry) ، عصبی (Angry) ، دپرس و تنها (Lonely) و یا خسته (Tired) هستید گرفتن تصمیم رو متوقف (HALT) کنید، چون شمارو در مسیر ناخواسته ای قرار میدن.

-----------------

برگردیم به بخش اول، اون فرد عاشق رو شما احتمالن با هیچ منطقی نمیتونید منصرفش کنید یا آگاهش کنید. که بخشیش به خاطر همون چیرگی احساسات بر منطق و بخشیش هم احتمالن بخاطر شیرین بودن علف به دهن بزی هستش.

برای اینکه خلط مبحث ایجاد نشه بزارید همین چیزایی که افراد این روزه بهش میگن عشق، ما هم به نام عشق بشناسیم (شاید اصل مطلب و مباحث سر این قضیه باشه که ما روی واژه ی "عشق" به اتفاق نظر و وحدت نرسیده ایم). این عشقهایی که جوونها این روزها درگیرش هستن اتفاقن در بعضی از موارد شبیه اسطوره هاست ولی نه لزومن به این دلیل که فرد اسطوره ای فکر میکنه، بلکه همچنین به این دلیل که طبیعت و ذات انسان چنین چیزی رو میطلبه؛ و همونطور که گفتیم تفکیک اینکه این وضعیت "عاشقی" pure و خالص است یا هوس و ... برای خود فرد میشه گفت غیرممکنه. (Love is blind)

و بله؛ اگر همچنان اسم این حالت رو "عشق" بزاریم، به نظر بنده فرد عاشق رو نابود میکنه؛ چه از نظر جسمی چه از نظر احساسی و چه از نظر جایگاه اجتماعی. در بین کارکتر عاشق دختر و کارکتر عاشق پسر، به نظر من سهم دختر از این نابودی به مراتب بیشتر است به لحاظ ساختار متفاوتی که جنس مونث داره ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

:11:

Captain_America
17-01-2015, 15:31
عشق های اسطوره ای، نابود گر جوانان؟

ابتدا باید دید ایا عشق تعریفی مجازی است یا در خارج از تعاریف لغوی وجودی واقعی دارد؟
اما اینگونه پرسش که از همان ابتدا امر را بر واجب الوجوب بودن مفهومی بنام عشق گذاشته و سپس در مورد کیفیت و خصوصیات و انواع آن بحث کردن از بن مایه غلط است.

------------
ویرایش:
والا خودم هم نمیدونم چرا بعضی اوقات اینجوری لفظ قلم میشم! :n02: