PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : شناخت شناسی|Epistemology



badboys_87
30-07-2014, 22:53
معرفت‌شناسی یا شناخت‌شناسی (به انگلیسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] DB%8C%D8%B3%DB%8C): Epistemology) شاخه‌ای از فلسفه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) است که به عنوان نظریه چیستی معرفت و راه‌های حصول آن تعریف می‌شود.


امکان معرفت:


به چه چیزی معرفت داریم؟
آیا معرفتی که از راه مشاهده و آزمایش به دست می‌آید، یکسره حدس و گمان است؟
آیا با تفکر ناب مستقل از مشاهده و آزمایش، می‌توان به یقین رسید؟
آیا موضوعاتی هست که خرد ما از فهمش ناتوان باشد، و هیچ‌گاه نتوان درباره آن‌ها معرفتی یقینی داشت؟


چیستی معرفت:



در چه شرایطی یک شخص به چیزی معرفت دارد؟
در چه شرایطی باور یک شخص به چیزی موجه است؟



اصطلاح Epistemology در زبان انگلیسی نخستین بار توسط جیمز فردریک فرایر فیلسوف اسکاتلندی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مورد استفاده قرار گرفت.

منبع ویکی پدیا

badboys_87
30-07-2014, 22:54
برای شناخت، ابزار متعددی متصور می‌باشد. یکی از وسائل و ابزارهای شناخت برای انسان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) "حواس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) " است. انسان دارای حاسه‌های متعدد است: حس باصره ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، حس سامعه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، حس ذائقه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و... اگر فرض کنیم انسان فاقد همه حواس باشد فاقد همه شناختها خواهد بود. جمله‌ای است که از قدیم الایام معروف است و شاید از ارسطو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) باشد: «من فقد حسا فقد علما؛ هر کس که فاقد یک نوع حس باشد، فاقد یک نوع شناخت است».

علاوه بر حواس، انسان نیاز به یك امر و یا امور دیگری دارد. انسان برای شناختن، به نوعی تجزیه و تحلیل و گاهی به انواع تجزیه و تحلیل نیاز دارد. تجزیه و تحلیل، كار عقل است. برای شناسائی، ابزار حس شرط لازم است، ولی شرط كافی نیست. یك نیرو و قوه دیگری هم هست. اسم آن قوه را هر چه می خواهید بگذارید: قوه فكر، قوه تفكر، قوه اندیشه، قوه عاقله، آن قوه ای كه تجرید می كند، آن قوه ای كه تعمیم می دهد، آن قوه ای كه تجزیه و تركیب می كند، آن قوه ای كه حتی كلیات را تجزیه و تركیب می كند، ما به آن، قوه عاقله می گوئیم. بنابراین حس یكی از ابزارهاست، آن قوه دیگری كه اسمش عقل، اندیشه، فكر، فاكره یا هر نام دیگری است، ابزار دیگری است، این هر دو برای شناختن ضرورت دارد و ما از اینها بی نیاز نیستیم.

برخی مثل افلاطون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) فقط عقل را ابزار شناخت می دانند و بس. بعضی برای عقل ارزش زیادی قائل نیستند، ابزار شناخت را فقط حواس، و نقش عقل را بسیار ضعیف می دانند، می گویند هر چه نقش هست مربوط به حس است، مثل فیلسوفان حسی اروپائی كه چنین نظریه ای دارند. هیوم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) در رأس آنها قرار دارد. جان لاك انگلیسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 9%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C&encyclo=True&kotob=True&alam=True&text=True&title=True&keyword=True) از رؤسای حسیون است. هابز ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نیز از حسیون است. یكی دیگر از ابزارها كه به یك معنا همان ابزار حس است و به یك معنای دیگر باید حسابش را جدا کرد، عمل است. تا وقتی که ما سر و کارمان فقط با حس محض باشد و پای عمل در کار نباشد اسمش استقراء است، وقتی پای عمل نیز در میان بیاید که پای عقل هم بیشتر در کار می آید اسمش آزمون یا تجربه و یا آزمایش است.
یكی دیگر از آن ابزارها ابزار دل است (تعبیر بهتر این است كه دل منبعی برای شناخت است و تزكیه نفس ابزار این منبع، چنان كه طبیعت منبعی برای شناخت است و حواس ابزار آن، و نیز عقل منبعی برای شناخت است و استدلال و برهان ابزار آن)، دل به اصطلاح عرفانی نه اصطلاح قرآنی. قرآن هم گاهی به این معنا اطلاق می كند، ولی این اصطلاح خاص، اصطلاح عرفا است. عده ای از علمای جدید مانند پاسكال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ریاضیدانان معروف، ویلیام جیمز ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) روانشناس و فیلسوف معروف آمریكائی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، الكسیس كارل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 0%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84&encyclo=True&kotob=True&alam=True&text=True&title=True&keyword=True) و برگسون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])دل را ابزار شناخت می دانند. برگسون بیش از همه اینها معتقد است كه انسان فقط یك ابزار شناخت دارد و آن دل است، برای حواس و برای عقل نقشی قائل نیست.
دكارت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مثل افلاطون عقل را ابزار شناخت می داند، حس را ابزار شناخت نمی داند، می گوید حس به درد عمل می خورد، به درد زندگی می خورد، مثل اتومبیل است برای انسان، به درد كار می خورد ولی با حس هیچ چیز را نمی شود شناخت. شناخت فقط و فقط با عقل است.

منبع: فصلنامه روان پژوه

badboys_87
30-07-2014, 22:57
به نظر شما در جهان شناختی وجود داره که مطلق و قطعی نباشه ؟؟؟؟؟ (اصل عدم قطعیت)

badboys_87
30-07-2014, 22:59
به نظر شما غیر از حواس پنجگانه و عقل انسان ابزار دیگری برای شناخت وجود دارد؟؟؟؟

آیا حواس انسان محدود به همین پنج حسه آیا حس دیگری هم وجود دارد ؟؟

badboys_87
01-08-2014, 01:59
مسائل شناخت شناسی
مسائل قابل طرح در این مبحث بسیار است ، اما آنچه بررسی آن در ارتباط با اصول عقاید ضروری است سه مسئله می باشد:

1-منابع شناخت
2- موانع شناخت
3- شرائط شناخت

این سه مسئله اساسی ترین مسائل شناخت شناسی است.
در مسئله اول باید دید برای شناخت چند راه و یا چند منبع وجود دارد.
در مسئله دوم ابتدا باید به شناسایی اموریکه مانع از شناخت حقیقت است مبادرت کرد،و پس از شناخت موانع ،به سراغ شناخت حقیقت رفت.
در غیر این صورت چه بسا موفق به شناخت حقایق نشود و تصور کند آن حقایق قابل شناخت نیست،
در صورتی که مانع از طرف خود اوست،و اگر مانع را از خود دور کند
اونیز مانند دیگران آن حقایق را خواهد شناخت.
در مسئله سوم باید دید برای شناخت هستی ، آن چنان که هست،چه شرایطی وجود دارد.