مشاهده نسخه کامل
: گــــــــــــرگ
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کوچ آخرین بهانه برای ماندن در خاطرات بود...
و سقوط آغازی برای این سفر...
قرارمان ساعت سفر...آن جا که آرزو ها را ترور میکنند...
زیر سایه ی گــــــــــــرگ ها
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ای یار جفا کرده پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده
سعدی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
درد مثل گرگ
گرگ را از هر طرف که بخوانی
میدرد
مثل درد ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دنيا ﭼون ﭼراگاهيست
لذتش براي ﮔوسفندان در افتاب روزگاهي ,
منه
گــــــــــــرگ
را لذت صخره هاست
نيمه شب زوزه هايم با ماه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ﮔﺮﮒ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ...
ﻋﺎﺷﻘﻪ ﻃﻌﻤﻪ ﺍﺵ , ﻧﺰﺩﻳﻜﺶ ﺷﺪ ﺑﻮﻳﻴﺪَﺵ ﺑﻮﺳﻴﺪَﺵ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮔﻠﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺩَﺭﻳﺪ...
ﺍﻓﺴﻮﺱ... " ﺫﺍﺕ " ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻤﻴﺸﻨﺎﺳﺪ...!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگ ها هم شاعرند
وقتی مطمئن می شوند همه پس از مهرِ مداومِ خورشید خفته اند
اسم تو را به بلندای شب زوزه می کشند...!
نـدا
بهمن 92
Mr_100_dolari
05-07-2014, 00:40
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر با گــرگــها زندگی میکنی
زوزه کشیدن را بیاموز....
در دنیایی که من زندگی می کنم
تنها خدایش از پشت خنجر نمی زند !!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
گفت دانایى که گرگى خیره سر
هست پنهان در نهاد هر بشر
لاجرم جارى است پیکارى بزرگ
روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
اى بسا انسان رنجور و پریش
سخت پیچیده گلوى گرگ خویش
اى بسا زور آفرین مردِ دلیر
مانده در چنگال گرگ خود اسیر
هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته مى‌شود انسان پاک
هرکه با گرگش مدارا مى‌کند
خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند
هرکه از گرگش خورد دائم شکست
گرچه انسان مى‌نماید، گرگ هست
در جوانى جان گرگت را بگیر
واى اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیرى گرکه باشى همچو شیر
ناتوانى در مصاف گرگ پیر
اینکه مردم یکدگر را مى‌درند
گرگهاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگها فرمان روایى مى‌کنند
این ستمکاران که با هم همرهند
گرگهاشان آشنایان همند
گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب
فریدون مشیری
این ویدئو شامل اجرای شعر توسط خوده فریدون مشیری است
لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Iloveu-ALL
05-07-2014, 15:29
این دست نوشته خودمه که قبلا نوشته بودم (#113 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) فقط یکم خشنه :happy::
گرگ ها یادم دادند که تنها راه زنده ماند گرگ بودن است!
در این زندگی بی رحم ، باید بی رحم بود بی رحم!
اینکه توقع داشته باشی زندگی باهات خوب باشه،
چون تو باهاش خوبی ؛
مثل اینه که توقع داشته باشی یه گرگ تورو نخوره،
چون توام اونو نمیخوری ..!
سادگی شما گرگ درون دیگران را بیدار میکند.
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گرچه با آدمیان بزرگ شود
سعدی
لحظه ها رادریاب چشم فردا کور است نه چراغیست درآن پایان
هرچه از دور نمایانست شاید آن نقطه نورانی چشم گرگان
بـیابانست...
فروغ فرخزاد
در خلوت این واژه های بی ناموس
برای یک گرگ بی همزاد
با نیمه ی پیدا شده ی از دست رفته
انگار جایگزینی نیست...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در مـن گـــرگـــی اسـت
خســتـــه
از نبـــرد هـــای پــی در پـــــی بــرای زنـدگـی
در گـوشـه ی غـاری نشـســتـه و زخمـهایش را مـی لیـسـد
وای از روز انتــــــقــــــــــام
همــه را غـــــــار نشــیــن خـــواهـــــم کــــرد . . .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گوسفندان را چوپانشان دارد می درد، به نام تو...!
...گرگ...
آرام بخواب...!
گرگ برای خودش شرافتی دارد
حالا که انسان دردنده شده است...!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در باطـن مـا گـرگ سـیاه اسـت رفـیـق
کاین زوزه به جای سوز آه است رفیق
مـن متـهم و تو مجرم و او قاضی
کفتار به جرممان گواه است رفیق
آن کـس کـه به عهد او امیدی داشتم
رفته به مَحاق همچو ماه است رفیق
این فصل بـهار کرکسان می گذرد
دنباله ی این فصل تباه است رفیق
آن برّه هـنوز در پی گرگ خودش
در حسرت آخرین نگاه است رفیق
ســــــر دسته ی گـــــــرگــــها بــــــــودم
زمــــــــانه مـــــــرا به بــازی گـــرفــت
مسخــــــــره ي کفتـــــار ها شـــــدم...
Mr_100_dolari
18-07-2014, 16:32
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینجا هر روز صبح ها بوی گرگ می آید
دور هم جمع شده اند در کمین بره ها
اینجا حتی بره ها هم بوی گرگ می دهند
و گرگ ها با حسرت به طعمه هایی که حق خود می دانند خیره می شوند و با زوزه های خود برای یکدیگر قدرت نمایی می کنند ...
اینجا گرگان حتی بر تخت سلطنت جنگل نشسته اند و برای برگان دیگر جایی باقی نمانده ...
و اینجا هر روز در میان گله گرگان نفس کشیدن و درس گرگ شدن را پس دادن چه سخت است ...
Mr_ Armin
Mr_100_dolari
19-07-2014, 11:30
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با بی رحمی طعمه خود را به خاک و خون می کشد
بره ها آرزو می کنند کاش دیگر گرگی نباشد
ولی باز هم فردا جنگل به احترام گرگان تعظیم می کنند
و بره های آن اگر چه توان مقابله با گرگان را ندارند ولی باز هم عاشقانه گرگ بودن را ستایش می کنند .
Mr_ Armin
زوزه ی گرگ از تنهاییست...
ولی گرگ ها دسته جمعی زوزه میکشند؛
در دنیای گرگ ها اعتماد یعنی شک و تردید.
باهمه باش اما تنها
باسلام شعری در مورد گرگ بلد نیستم.
ولی کتاب آوای وحش اثر جک لندن کتاب زیباییه در این ضمینه که خاستم معرفی کنم.
امیدوارم ازخوندن کتاب لذت ببرید!:n16:
Arash4484
23-07-2014, 05:59
باسلام شعری در مورد گرگ بلد نیستم.
ولی کتاب آوای وحش اثر جک لندن کتاب زیباییه در این ضمینه که خاستم معرفی کنم.
امیدوارم ازخوندن کتاب لذت ببرید!:n16:
سلام، به نظرم "سپید دندان" جک لندن، بیشتر به این موضوع نزدیکه،
البته هر دو رمان در حقیقت مکمل و یک جور دوگانه هستند.
Mr_100_dolari
23-07-2014, 20:27
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زوزه بکش و ابهـــتـت را به جنگل نشان بده
اینجا اگر چه آرزوی منقرض شدنت را همگان دارند
ولی باز هم برای اینکه تو شکارچی شان باشی در صف طعمه به انــتـــظـار ایستاده اند
تا شاید آنها نیز بتوانند در کنار چنگال تیز تو به بره ها حمله برند ...
Mr_ Armin
پایانی برای قصه نیست ٬
چرا که نه گوسفندان عاقل می شوند
و
نه گرگها سیر ...
vahidhgh
25-07-2014, 19:18
ای دریده پوستین یوسفان
گرگ
برخیزی از این خواب گران
نانوایی شلوغ بود و چوپان،مدام این‌پا و آن‌پا میکرد،نانوا به او گفت:چرا اینقدر نگرانی؟
گفت:گوسفندانم را رها کرده‌ام و آمده‌ام نان بخرم،میترسم گرگها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت:چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده‌ای؟ گفت:سپرده ام , اما او خدای «گرگها»هم هست
V E S T A
28-07-2014, 00:42
بــا تــو گـــرگ ترینـــم،
بر شــبِ مــن ..
همچـــو مــاهِ تمــام برهنـــه بتـــاب
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تغییر سرآغاز...کامل شدن است...
جایی که عقاب ها و گرگ ها دست به دست هم میدهند...
جایی که قدرت های زمین و آسمان با هم یکی می شوند...
آنجاست که گرگ ها هم پرواز میکنند...به سان عقاب ها...
اما در بالا ترین کرانه ی آسمان...گرگ ها سقوط میکنند...
آری سقوط...گرگ ها سقوط را برمی گزینند
وقتی میبینند...
کلاغ ها هم پرواز میکنند...به سان عقاب ها...
سقوط رستگاریست وقتی کلاغ ها پرواز می کنند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روزی که گرگ ها رام میشوند هه... !!
چه ساده لوح،
روزی که هرگزنمی آید.
گرگ من پر خطر است بی پروا
نیش هایم آرزو های بلندی دارد
پرسه هایم در شب ها.........
آنچه لرزه به تن جنگ جویان می انداخت
زوزه هایم بود
زوزه های من بود
آخرین گرگ گله را ...
آهویي درید که گرگ بخاطر زیبایی چشمانش گیاه خوار شده بود ...
برمیگردم...
حتی اگر زیر کیلومتر ها برف دفن شده باشم...
برمیگردم...
حتی اگر در ژرفای عمیق ترین غار ها باشم...
برمیگردم...
حتی اگر در مرکز زمین باشم...
برمیگردم تا به دنیا بفهمانم بازی برای کیست...
تا به دنیا بفهمانم برنده برای کیست...
من یک برنده ام....یک درنده...
درنده ای قوی تر از انسان...
پاییز وقت بازگشت گرگ هاست...
گرگی زار میگریست ...
نمی دانم
کدام کلاغ به گوشش رسانده بود
.
.
که انسان ها شبیه تو اند !!!
Mr_100_dolari
17-08-2014, 22:15
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گــرگــی دست به خود کشی زد و در وصیت نامه اش نوشته بود :
پوستم را بسوزانید
تا هیچوقت شغالی در آن نقش ما را بازی نکند
که نفرین بره ای پشت سر ، ما نباشد .
آری ,
گرگ خدای انتقام است...
در روزگارم
فکر گَله ام
از نوع گرگ
اهل زندگی اند گرگ ها
سیر باشد
حمله نمیکند
گوسفندان مشغول خوشحال کردن چوپان
همیشه گرسنه اند...
... جبرئيل نوكنده : نام گرگان از دوره هخامنشی بار معنایی دارد، نام ايالت گرگان را در کتیبه بیستون به نام "ورکانه" یاد شده که "ورکانه" از كلمه " ورگ " به زبان مازندرانی یعنی گرگ؛ سرزمینی که سمبل آن جانوري به نام گرگ بوده است.
وی ادامه داد: بار معنایی شهر گرگان در تاریخ ایرن به بیش از 2هزار و 500 سال می رسد ...
/مهر/
من تا آسمان هفتمم رفتم
جای خدا آهوانی بودند که می دانستند
فرق بین اشک گرگ با اشک تمساح را
اما باج می دادند غصه هایم را
همچنان درمانی نیست در این پوچ مطلق
هر انسانی میتونه توی زندگیش گرگ وار عمل کنه
اما هیچ کسی با گرگ نمایی و درنده گی و درنده خویی عاقبت بخیر نشد و نشده
درهای رحمت خدا همیشه بازه توبه کن توبه کن
زندگی را باید از " گـُـــرگ " آموخت و بَس !!!
گرگ با همنوعانش شکار میکند !
خو میگیرد ، زندگی میکند !
ولی چنان به آنان بی اعتماد است
که شب هنگام خواب
با یک چشم باز میخوابد !!!
شاید گرگ معنی رفاقت را خوب درک کرده است.....!!!
جنگل را به نامشان زدم، فروپاشی گرگها را جشن گرفتند،
بی خبر ازینکه من؛ سلاح زمین نگذاشته ام،
به کفتارها بگویید، هرچه را تصاحب کنند،
مــــــــاه این سرزمین برای "من" است...
گرگ را ، از هیاهوی شب باکی نیست
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه روزی روزگاری بود یه عاقل بودم و آدم
فلک چرخید و با کاراش هزار تا حقه داد یادم
یه روزی زندگی بد شد، سر راه منو سد کرد
شدم یه آدم دیگه ، یه حس من رو مردد کرد
یه روزی انعکاسم رو تو رودخونه نگاه کردم
دیدم گرگی شدم زخمی، دیدم خیلی خطا کردم
میون اینهمه کفتار میون روزگار پست
مگه راهی به جز اینکه، یه گرگ پیر باشی هست
حالا با ماه میتابم، با چشم باز میخوابم
نه میترسم نه میخندم، نه با دلشوره بی تابم
یه جای کار میلنگه ، منم دیوونه ام حتما
یه روزی ساده تر بودم، یه روزی خوب بودم من...
اینجا در دنیای من
گرگها هم افسردگی مفرط گرفته‌اند
دیگر گوسفند نمی‌درند
به نی چوپان دل می‌سپارند
و گریه میکنند ...
حسین پناهی
فرق ما با بقیه میدونی چیه؟
ما گرگا تصمیماتمون رو وسط زمستون تو نوک قله می گیریم...
جایی که بقیه از ترس صداشون در نمیاد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مادامی که نفس میکشم...
آسمان زوزه هایم را بخاطر دارد...
مادامی که هستم...
این کوه پنجه هایم را میشناسد...
و مادامی که راه میروم...زمین قدرتم را حس میکند...
این داستان یک گرگ است...
داستان آرمانی که آسمان را تسخیر کرد...
این داستان رستگاریست...رستگاری
Mr_100_dolari
22-09-2014, 02:24
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گوسفندی بر جنازه گرگی میگریست ، که اینک با این همه زندگی چه کنم ... !!
یا با گــــــــــُــرگ رفیــــــق نشـــو..
یا اگـــــــــه شــــــــُــــــــدی پُشــــــــــت گـــــُــرگ رو بخـــــــاطـــــــِر یـــــــه
آهـــــوى بـــــى مَعــــــرفت خالــــی نــــَکـُن.!!!
حكايت عجيبي ست...!!
ميگن اگه يه گرگ خواست بهت حمله كنه سريع عريان شو !!!
اونوقت فقط مياد تنتو بو ميكشه و راهشو ميگيره و ميره..!!!
و تا اخر عمرش بوى تنتو از ياد نميبره...
و اگه بازم تو رو ببينه از بوى تنت تو رو به ياد مياره....و بهت حمله نميكنه...!!!
اما...امان از ادميزاد...
عريان نشده تو را چنان ميدرد..
كه تا اخر عمرت فراموشت نشود...
گـــــرگ بـــاش...
ﺷﯿﺮﻫﺎ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺳﻠﻄﺎﻥِ ﺟﻨﮕــَـﻠَﻨﺪ!
ﻭ ﺑﺒﺮ ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯾﻦ ﺣﯿﻮﺍﻥِﺩﻧﯿﺎﺳﺖ!
ﺍﻣﺎ ﺧﻨﺪﻩَ ﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭِ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺩﺭ ﺳﯿـــﺮﮎ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﭙَﺮﻧﺪ!
ﻭﻟــﯽ " گرگ" ﺭﺍﻡ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ...
ﺑﺮﺍﯼِ ﮐﺴﯽ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﻫﻤـــﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ
" گرگ"
ﺣُﮑﻤﺶ " ﻣرگ "است
ﮐﺴﯽ ﻏﺮﻭﺭ ﮔﺮﮒ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻧﮑﺮﺩ ...
ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺷﻖ ﺳﮕﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ...
ﭘﺎﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﻡ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ !...
sara_program
28-09-2014, 12:45
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگ درنده است ولی آنقدر لطافت دارد که احساس شاعران را برانگیزد...!
وقتی همه شان را کشتم
وقتی تنها هیکل عمود بر مردگان افقی بودم
وقتی آنقدر واژه دریدم که سکوت دنیا پر از زوزه هایم باشد.........
به چشمانم اجازه ی تر شدن می دهم
نبـــــــــــــــــــــــ ـــــودی بلند بر دنیا می کشم
و چون جوابی نشنیدم دنیایم را 90 درجه می چرخانم
من می میرم و شما زنده می شوید من به افق آلوده می شوم و شما مبتلا به عمودی
در افق های سرد خورشید خاموش آرام می گیرم
پایان من اینجاست
پایان من زیباست
همیشه در گرگم به هوا،از گرگ شدن فرار میکردیم..
و اکنون ناخواسته،در تمامی بازی ها گرگیم.....
بی آنکه از خودمان بترسیم...!
و اما پاییز.......
یک حقیقت مصلحتی !
برگ ها می دانند .... ، گرگ ها هم !
پاییز.... فصلی که گرگ ها مسابقه سقوط می دهند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خیلی وقته گرگ شدم !
از وقتی دیدم سگها به قلاده افتخار میکنند !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگ هم باشي ...
عاشق بره اي خواهي شد...
که تو را به علف خوردن وا مي دارد, رسالت عشق همين است ...
شدن انچه نيستی...
ﺑﺎ ﮔﺮﮔﻬﺎ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﮐﻦ ......
ﭼﻮﻥ ﺗﺎ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻧﺸﻮﻧﺪ ......
ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ......
ﻭﻟﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺗﺎ ﺳﯿﺮ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ....
ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ.......
گرگ باش...مغرور.....
میخوای خنجری بزنی از رو به رو بزن...
مثل گرگ تعصب داشته باش...
مثل گرگ حتی به شیر هم رحم نکن...
مثل گرگ رو در رو حق بگیر...
به مانند گرگ باش دشمن را بدر...
در برابر سگان ولگرد بی تفاوت باش...
آن ها با پارس کردن های بیهوده زنده اند...
گرگ باش...
زوزه ی گرگ از تنهاییست . . .
ولی گرگها دسته جمعی زوزه میکشند . . .
در دنیای گرگها اعتماد یعنی مرگ . . . .
با همه باش اما تنها ...
اسمش آدم است …
اما تو بــاور نکن...!
گاهي کــاري مي کند که
از پس هيچ گــرگي بر نمي آيــد...
ایـــن روزهـــا هــــوا خیلـــی غبـــار آلــــود اســـت؛
گـــرگ را از ســـگ نمــی تـــوان تشخیـــص داد !
هنگـــامـــی گـــرگ را می شنـــاسیـــم؛
کـــه دریـــده شـــده ایــــم...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نفس های خسته این گرگ نگاه نکن.....
دنیا را برای کسی دریدم... که مرا به سگی فروخت
با گرگها گشتم، با ببرهاخوردم، باشیرها نعره کشیدم وشب
با کفتارها دربیابان خوابیدم؛ ولی افسوس...
عاقبت، خودم شکار خرگوشها شدم!!!
چوپان خیالش راحت بود که سگ هوای گله را دارد...
غافل ازاینکه گرگ قول استخوان شکارش را به سگ داده بود!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به سلامتی "گرگی"
که فهمید چوپان خواب است,
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزده باشد !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خون گوسفندان پاک بود
برای به دام انداختنم خون شیرها را سمی کرده بودند
احمق ها نمی دانستند خون شیرها را به خاک قول داده بودم...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در جنگل من هوا سرد است...
آهو ها با کفتارها می چرخند...
روباه ها قصد فریبم را دارند...
دیگر گرگی وجود ندارد...
با وجود سختی ها و زخم های روی تنم...
من هنوز گرگ مانده ام...
با وجود اینکه آسمان را ابرهای تیره فرا گرفته...
من هنوز به خورشید خیره می شوم...
با وجود اینکه همه چیز بر علیه من است...
ولی من هنوز بر فراز کوه با غرور زوزه می کشم...
ای سرنوشت من...
بدان که طوفان سختی هایت...
آتش وجودم را خاموش نخواهد کرد...
من تا آخر ایستاده ام...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گــــــــــــــــــــرگ برای اثبات قدرتــــــــــــــــــــش ،
نیاز به جنــــــــــگیدن با هر،
شــــــــــغال و کــــــــــفتاری را ندارد،
همان نگاهــــــــــش کافیــــــــــست...!!!
shi.irani
21-11-2014, 00:49
مواظب خودت باش گرگ...
من گوسفندی گرگ کش نبودم فقط دست خدا برایت این تقدیر را چیده بود
از خدا بترس
که اوست تنها چوپانی که گرگ ها را در خفا به طمع گوسفندی می درد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نفس های خسته این گرگ نگاه نکن..
در چشمانش قدرتیست که در پنجه ی هیچ شیری نیست...
shi.irani
03-12-2014, 11:20
هیچ قدرتی بالاتر از خالق گرگ نیست
...
حقیقت تلخ است اما گرگ بیچاره تنها میتواند قدرتش تنها به رخ گوسفندان بکشد
بردن در یک نبرد نابرابر سرچشمه از ضعف های گرگ است
آدم های پست این دوره زمونه همه گرگ ند
شیر فقط حضرت علی
مظهر قدرت و صلابت و رشادت
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دندان هایم...
بوی آشنایی را می دهد ، دیوانه ام کرده
به چشمانم ، خیره خیره میگوید :
بشوی بوی را ، بِبَر...
لا به لای افکارم نعره میزنم
کیست این بوی !؟ از آنِ کیست دیوانگی هایم ؟
و حدس من ، تو را شکار می کند
ای وای.......
- Saman -
07-12-2014, 23:29
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به تصور او، مردم جاهل و توده‌های ناآگاه، مشمئزکننده و منفورند، آنها به‌سان گرگهایی هستند که فقط با گوشت می‌توان آنها را ساکت کرد.
لئو تولستوی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این عمیق ترین خشم است...
و تو نمی دانی این خشم از چیست...
این وحشیانه ترین نفرت است...
و تو نمیدانی این نفرت از کجاست...
این داستان آخرین نبرد است...
وحشیانه ترین نبرد زیر نور ماه...
نبردی تک نفره در میان آسمان ها و زمین...
آن جا که آرزو ها را تیرباران می کنند...
این داستان نبرد من است...
نبردی برای رهایی...
برای رهایی ازین خشم، ازین نفرت...
این آخرین نبرد است...
طولانی تر از صد سال تنهایی...
داستان پیروزی من را زمین به خاطر خواهد سپرد...
این آخرین پیروزیست!
Mr_100_dolari
10-12-2014, 22:11
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گریه میکرد گرگــــ ...
وقتی دید سگ به خاطر تکه استخوانی لگد های چوپان را تحمل میکرد...
Mr_100_dolari
11-12-2014, 18:47
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چوپان بالای تخته سنگی رفت و به گوسفندان گفت :
با هم باشید و از هم جدا نشوید تا گرگــــــ ها آسیبی به شما نزنند!
سپس پایین آمد و گله را به طرف کشتارگاه هدایت کرد .
.
.
.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دروغ یک واقیعت است که انسان ها دوست دارند بشنوند
مرز بین راست و دروغ ، دروغیست که فقط گرگ ها می دانند
shi.irani
12-12-2014, 12:36
بنده خداها چرا هر صفتی که در حیطه گرگ نیست بهش ربط میدیدن؟
فریب کاری...دروغ گویی..و...قدرت مطلق...
خیلی بده بعضی آدما هیبت گرگ رو دوست دارند ولی قدرت شیر رو دروغ گویی روباه رو...
سگ هم هرگز لگد خور چوپان نبود ونیست سگ رففیق و یار چوپانه
اگه اینطور بخیلانه در نظر بگیریم گرگ هم گاهی بارکش و شلاق خور همپای سگ قرار گرفته:n22:
بنده خداها چرا هر صفتی که در حیطه گرگ نیست بهش ربط میدیدن؟
فریب کاری...دروغ گویی..و...قدرت مطلق...
خیلی بده بعضی آدما هیبت گرگ رو دوست دارند ولی قدرت شیر رو دروغ گویی روباه رو...
سگ هم هرگز لگد خور چوپان نبود ونیست سگ رففیق و یار چوپانه
اگه اینطور بخیلانه در نظر بگیریم گرگ هم گاهی بارکش و شلاق خور همپای سگ قرار گرفته:n22:
سگها وقتی سگ شدند که دیدند با جنباندن دمی، نانی نصیبشان میشود. (خوی و خصلتشان اینگونه شد)
بتدریج به آن‌جایی رسیدند که می‌بینیم.
(البته در یک منفعت دوطرفه گاهی وقت‌ها شکی نیست)
شما نیز بهتر است کمی بیشتر به پست‌های تاپیک نگاهی بیندازید تا هم صفت‌های مثبت را ببینید و هم منفی را.
و در کل از زدن پست‌های این‌چنینی و پستهایی بی‌ارتباط خودداری کنید.
ممنون
تاپیک به روال عادی برگردد.
shi.irani
13-12-2014, 10:32
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آن موجودی که تمام خصلت هایی چون درندگی و فریب کاری و قدرت و ریاکاری را به دوش میکشد
گرگ تو نیستی...
موجودی ست به نام انسان
همان انسانی که روزی خدا شیطان را مجبور به سجده کردن در برابرش کرد
امروز در برابر خدا قدعلم کرده
شاید تنها شیطان می دانست انسان شایسته آن همه احترام نیست
انسانی که نمک خورد نمک دان شکست...:n36:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تمام خرگوش های این شهر را من گرگ کرده ام
حالا من مانده ام و شهری پر از گرگهای زیبا
- Saman -
15-12-2014, 23:23
گرگ های انسان نما وقتی وارد زندگی کسی میشوند به هیـــــچ چیـــــز رحم نمیکنند ...
غرور ... اعتماد ...
روح و روان ...
و قلب آدم رو وحشیانه میدرند و تا چشم به هم میزنی ... تا به خودت میای که بفهمی چی شده می بینی تمــــــــــــــــــــام شده ای ..
تمــــــــــــــام ...
آنگاه به قلب دیگری پناه میبرند ...
بیچاره ساده دلها ... که میزبان گرگ ها میشوند . . .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تـــو واق واق میکنـے من زوزه مـیـکشـَم
تـو گــآز مــیگیــرے ولـے مـَن جــِر میدَم
ميبينى آناتومیه ســَـگ با گرگ خیلے فرق داره
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خنده ام میگیرد از گرگهای امروزی
که با یک نگاه خرگوشها, رام میشوند.
نمیدانم کجا رفتند..
ان گرگهایی که حتی در نبودشان خرگوشها جرات بیرون امدن را نداشتند...
فالَـت عجیـب آمد و خنـدیدی
یک گـرگ پیـر جا شده در فنجـان!
پیــرم ولی هنــوز خطــرناکم
نزدیـک تر به من نشو دختـر جان!
تو کوچکی... درست نمی دانم
در شعـرهام بوی تنـت باشـد!
کشـف دوتا پرنـده ی بازیـگوش
پشـت حصـار پیـرهنـت باشـد!
این شعـر نیست... سایه ی صیادی ست-
تیـر و کمـان گرفته... بتـرس از من!
شعـر من آتش است، نخـوان دیـگر
آتـش به جان گرفتـه! بترس از من...
شعـر است پشـت شعـر... نخوان دیگر
دام است پشـت دام... مواظـب باش!
تردیـد کن، بتـرس، نیـا نزدیـک
رویای بی دوام... مواظـب باش!
با من نمـان که راه گریـزی نیست
این ماجـرا تمـام نخـواهد شـد!
حرف از امیـد و شـرم نزن با من
این گرگ پیــر، رام نخواهـد شـد...
در من هنـوز شـوق تصـاحب هست
پرهیـز کن غـزال جـوان از من!
رد می کنم... ولی به تو محتـاجم
نزدیـک باش و دور بمـان از من...
حامد ابراهیم پور
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قبول شیرها قویترند...
اما هیچ گرگی با شلاق اهالی سیرک دلقک نمیشود...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عشق را در ﭼشمان انسان ها ديدم
در دندان هاي ﮔﺮﮒ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگ های سفید جنگل درنده اند و بی رحم اما.....وقتی آواز کمک یکی
از خودشان را شنیدند خود را سریعا به او میرسانند و گله ای عامل مزاحم را میدرند ، انسان ها
اگر صدای ضعیفی را شنیدند خود را سریعا به او میرسانند نه برای دریدن مشکل ، برای دریدن خود او...
اگر مقابل گرگ قرار گرفتی بدان که حمله اش قطعیست اما اگر مقابل انسان قرار گرفتی نمیدانی کی و کجا تو را میدرد...
چه خوب است گرگ بودن...
چون این تاپیک در مورد گرگ هست ,خواستم تو ی پست فقط در این باره فیلمی رو معرفی کنم
که در مورد خوی و خصلت این حیوانه,فیلمو قبلا دیدم (محصول 2012) ست
فیلم بسیار هجیان انگیز و زیباییست و پیشنهاد میکنم اگه ندیدین ببینید :n06:
فیلم «خاکستری» The Grey نشان می دهد که گرگ ها عقیده و نظر خاصی را دنبال نمی کنند. وقتی حمله می کنند، پای هیچ خصومت شخصی ای در میان نیست. این حیوانات طی چندین هزار سال گذشته یاد گرفته اند چطور در سرمای کشنده ی مناطق ترسناکی چون مدار قطب شمال بی آنکه پوشش یا سلاحی داشته باشند، زنده بمانند. البته آنها کاملاً هم بی سلاح نیستند، چنگال و دندان دارند. بیاید از خودمان بپرسیم حتی اگر اسلحه هم داشته باشیم، چقدر می توانیم در مقابل چنگ و دندان آنها مقاومت کنیم؟
در این فیلم گروهی از کارکنان شرکت نفت فرصت این را پیدا می کنند تا سؤال ما را پاسخ دهند. آنها در یکی از جایگاه های استخراج نفت در قطب شمال کار می کنند.
آت وی تیرانداز ماهری است که در شرکت نفت، مسئولیت کشتن گرگ ها را بر عهده دارد
آت وی و چند نفر دیگر از کارکنان سوار هواپیمای کوچکی می شوند و قصد دارند از منطقه خارج شوند، اما هواپیما سقوط می کند. اکثر سرنشینان کشته می شوند. هفت نفر زنده مانده اند. آنها امیدوارند گروه نجات پیدایشان کند، اما آلاسکا منطقه ی وسیعی ست و هواپیمای کوچک آنها خیلی زود زیر برف دفن می شود.
آت وی نسبت به بقیه باتجربه تر است و رهبری گروه را به عهده می گیرد. طبق گفته ی او تنها در صورتی امکان زنده ماندن دارند که پایین تر از خط رویش درختان/Tree line* قدم بردارند. البته به نظر من گرگ ها بدشان نمی آید لابلای درختان آدم را شکار کنند، اما با اینحال فکر می کنم اگر من هم بودم از آت وی پیروی می کردم.
داستان فیلم The Grey روند منطقی بی رحمانه ای در پیش می گیرد. تعداد گرگ ها از انسان ها بیشتر است. انسان ها تفنگ دارند، سلاح گرگ ها صبوری و بردباری آنهاست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ گرگﻫﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﮐﻔﺘﺎﺭ ﻻﺷﺨﻮﺭﻧﺪ، ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺩﺯﺩ، ﺁﻧﻬﺎ گرگند،
سختی ها را تحمل میکنند ولی اصالتشان را از دست نمیدهند.
silver65
11-02-2015, 10:20
آه دکتر! سرِ من درد بزرگی شده است
بره‌ی لعنتی‌ام عاشق گرگی شده است
سرد شد از تن من دل به خیابان زد و رفت
گرگِ من بره نچنگیده به باران زد و رفت ..
آه دکتر! لب او «صبر و ثباتم» می‌داد
بوش «وقت سحر از غصه نجاتم» می‌داد !
آه دکتر! نفست گم شده باشد سخت است
نفست همدم مردم شده باشد، سخت است
آه دکتر! سرِ من درد بزرگی دارد
بره‌ام میل به بوسیدن گرگی دارد ..
دکتر این بار برایم نمِ باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس ..
مهتاب یغما
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من ترسم از گرگ ها نیست ، میدانم کارشان دریدن است
اما با ماهیت روباه ها چه کنم
وقتی مدام لباس عوض می کنند ؟ !
Mr_100_dolari
23-02-2015, 22:35
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نفس های خستــــــه این " گــــــــــــــــــــــرگ ـــ " نگاه نکن !!!
دنیــــــــــــــا را برای کسی دریدم ...
که مـــــــــــــرا به " سگـــــی " فروخت !!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ماه که تمام می شود
هنوز بیدارم
این گرگ ِ دلباخته را
با خیال ِ تو
آرام می کنم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مراقب باش؛
دستت را گــــــــــــاز ميگيرند،
مثل سگ ميمانند،
تا صاحبشان نشوي،
برايت دم تکان نميدهند،
"گرگــــــــــــــ" بمان،
حتي به قيمت "تنهايي"
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
"گرگ" فهميد،
زندگي ميدرد،
و وقتي کارش تمام شد،
انگشت اشاره اش را به سمت او ميکند،
و جماعتي را ميفريبد
Mr_100_dolari
03-03-2015, 23:47
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
.
.
گــــــــرگ باش
تا محتاج نوازش نباشی
گرگــــــــــ یعنی
ارتش یکـــــــ نفره
تنهـــــــــا
ولی
وحـــــــشی
.
.
.
Mr_100_dolari
03-03-2015, 23:56
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
.
.
وجود ما گـــــرگان است که شیرها به جنگل نمی آیند…
و خرگوش ها به راحتی زندگی می کنند…
شیرها بدانند آرزوی آنها خاطــــــرات ما بود…
.
.
.
گاهي تاوان " شير " بودن حبس کردن خود در قفس است ...
اما شغال ها در شهر آزادانه مي گردند و ادعاي " گرگ " بودن مي کنند...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محبت و مهرباني را مي توان در چشمان گرگ هم ديد، اگر به دندانهايش خيره نشوي...
- Saman -
08-03-2015, 17:43
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگی به گله می زند و می درد مرا
در این مراقبت چه فریبی است ای تبر
هیزم شكن برای چه می پرورد مرا؟
حسین منزوی
شعر كامل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سنگیــن تر از هزاران فریـــاد..
Mr_100_dolari
18-03-2015, 00:41
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
.
.
گرگـــ همان گرگـــ است ،
شغال همان شغال
و بین این همه حقیقت ها ...
تنها آدم است که آدم نیست !
.
.
.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کفتاري به گرگي گفت :
چرا اينقدر مغرورانه زوزه ميکشي ؟!!
گرگ پاسخ داد. . .
زوزه کشيدنم از ادعا نيست. . .
زخميه چنگ بره اي شدم که با نگاهش سير ميشدم...!!!
shi.irani
27-03-2015, 09:52
دوره زمونه ی بدی شده
گرگا و بره ها بهم شبیه شدن!!!
حالا یا گرگا دمشون کوتاه شده و پشمالوتر شدن
یا بره ها گوشتخوارتر و دندونا و نگاهاشون تیزتر
پیدا کنید پرتقال بخر بیار بفروش رو...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگ یک دوست دارد:عقل و سیاستش
گرگ یک دشمن دارد:اعتمادش
یک هدف دارد:دریدن و نابود کردن
گرگ یک زخم دارد:شلاق سرنوشت بر قلبش
یک دوا بر زخم هایش دارد:زوزه
یک عشق دارد:جفتش
گرگ یک نفرت دارد:خیانت
یک افتخار دارد:اصالتش
گرگ یک میراث دارد:شعله های آتش
یک علاقه دارد:کشتن
گرگ یک حرف دارد:صداقت
گرگ یک غم دارد:تنهایی
گرگ یک جرم دارد:بی گناهی
گرگ یک سلاح دارد:خشمش
گرگ یک چیز را می شناسد:نابودی
گرگ یک آشنا دارد:ماه
گرگ یک منطق دارد:دریدن
گرگ یک قانون دارد:زنده ماندن
گرگ یک رنگ دارد:تاریکی
گرگ یک روش دارد:جنگیدن و تنها ماندن
و یک خاطره دارد:اولین خون
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلامتی گرگا،
که یه عمری پاشون تو "تله" افتاد،
ولی گردنشون لای قلاده نیفتاد...
shi.irani
10-04-2015, 12:36
شاید زوزه ی تو را ای گرگ نتوان تعبیر کرد
روزی که فهمیدم تنها تشنه به گوشتم بودی
برای گذر از دلبستگیهای خیالیم گریه ها کردم...
حالا که لطافت عشق از داغی ریاکاری تو در قلبم خشکیده و سپر به ذبح تو بسته ام چاقویم زخمه می زند اما ...
باید رهایت کنم عادت دریدن که در جمعتان ریشه دوانده در خوی من نیست
آری شما را به دست سرنوشت رها می کنم
- Saman -
10-04-2015, 14:06
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گله‌ای گرگ گرسنه در میان بیشه‌ها آزاد
گله‌ای گرگ و لباس روبه مکار
شب میان جنگل وحشی چه وحشتناک
شب میان ترس صد آهو چه بی‌پروا
ترس از آن گرگ درنده مار سمی
ترس از آن سلطان جنگل شیر وحشی
برگ‌ها سرسبز و زیبا
ظاهری زیباتر از زیبا
چه سود اما
علیرضا فاریابی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تـــوبـــه نـمــیــکُــنـم....
مـــن بـــرایِ بـــه تـــــو رسـیــدن,
از گُـــرگ هـــم سِـمِـج تَــرَم
shi.irani
17-04-2015, 21:40
هیچ چیز از یادآوریت تداعی نمی شود نه دوست داشتن نه تنفر...
عاشقت نبودم اما خیالت راهت دیگر عاشق زیبایی گرگ دیگری هم نیستم
فقط از دور دیدن گله ی گرگ ها را دوست دارم...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وای از آن روزی که یک آهـــو فقـط با یـــک نگاه
می‌بــرد قلـب هــــــزاران گـــــرگِ بـاران‌دیــده را
«امیرحسین آقاطاهر»
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه‌جوری می‌گن گرگ حیوون وحشی‌ایه،
گوسفندا رُو می‌خوره؛ که انگار خودشون
برای ثوابش گوسفند نگه می‌دارن
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بدون حضور خدا
جایی نرو
به خیالت که به آبادی میرسی ...؟
نه رفیق ...
چراغی که در سیاهی می درخشد
چشم گرگ است ..
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آهویم رفت..
بگذار برود ...
حسابش بماند با گرگ های بی احساس
hamid_diablo
26-05-2015, 23:06
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگ حیران است
از دیدن مردمانی که هم صفت اند با او
اما نام اوست که بدنام است
(متن از خودم)
hamid_diablo
27-05-2015, 22:37
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نگاه تو تمام شاعران را به لکنت زبان می اندازد
چه برسد به من ...
(متن از خودم)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بــــرای بدست آوردنم خودت را خسته نکن،
گــــرگ نه قلاده میشناسد،
نه وفــــــــــا،
دندان "گــــرد" کنی،
تو میمانی و گلویی دریده شده،
هر کجا را صاحب شوی،
قلب مرا نخواهی شد،
دنیای من "قلـــــمرویی" به وسعت تنهایی من است...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از پل نامردان عبور نکن، بگذار تو را آب ببرد
از ترس شير به روباه پناه نبر، بگذار شير تو را بخورد
گرگ باش و درنده...
ولي از کنار آهوي رميده به آرامي بگذر...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آسمان براي تو
زمين براي من
انقدر ميروم تا به جايي برسم
جايي که شايد تو را در خواب هايم ببينم
آنجا بهشت است
فصل مهاجرت گرگ هاست...
hamid_diablo
30-05-2015, 23:10
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](5).jpg
زوزه گرگ برای گله
راک ترین موزیک دنیاست ...
hamid_diablo
01-06-2015, 17:39
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عقاب پرواز میکرد
اما تنها یک آرزو داشت
او حاضر بود بال نداشته باش
اما گرگ باشد ..
silver65
06-06-2015, 13:58
گرگ ها هرگز گریه نمی کنند
اما گاهی
چنان عرصه ی زندگی بر آنان تنگ می شود
که برفراز بلندترین کوهها می روند
و دردناکترین زوزه ها را می کشند!
"ارنستو چه‌گوارا"
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يک رنگ بودن در دنيايي که مردمانش
براي پررنگ بودن حاضرند
هزار رنگ باشند سخت است !
گرگ شديم تا آسان يک رنگ باشيم
رنگها نمي دانند براي من معنا ندارند ؟
همه جا خاکستريست...
رنگ خاکستر خاطراتم ,
آرزوهايم ،
احساساتم...
اي کاش زبان رنگها را مي دانستم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ﺷﺒﯽ ﮔــــﺮﮔﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ . . .
ﺑﺎ ﻻﺷﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻠﻪ ﺁﻣﺪ…
ﮔﺮﮒ ﻫﺎﯼ ﮔﻠﻪ ﺷﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﺎﺭ ﺍﻭ …
ﭘﺮﺳﯿﺪند ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔــــــــﺮﮒ ... ؟
ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺷﺐ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ
ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩ…
ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺭﺍ …
ﺩﻭﯾﺪﻡ…
ﭘﺮﯾﺪﻡ…
ﺯﯾﺮ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭﯾﺪﻣﺶ …
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ,
ﺍﻣﺎ…
ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻃﻌﻤﻪ ﻣﻦ ﻧﺼﯿﺐ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺷﻮﺩ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگ زخمي هم که باشد عاقلست
حيف عمر که به انتقام اتلاف شود
گردش گردون خودش طعمه را آرد به دست
آن زمانست که نه رحمي مانده و مرده است ياس
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گــــــــوشه تـــــــا گــــــــوشه صحـــــــرا....
بخـــــــــواب و نهراس..
گـــــــــرگها...خاطرشان هست که
"تـــــــــــو" آهوي مني !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين بيشه ي ما گرگان است
که اواره کند شيران را،تو غزالي و راه اين بيشه مرو
کفتار ها گرگ تنهاي بيابان را دريدند
زنده باد نامردان متحد...
Morteza4SN
15-10-2015, 01:01
ادبیات کودک هم قبوله ؟ :n28:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گرگه اومد تو گله
هی دمشو تکون داد
دندوناشو نشون داد
داد کشید و هوار کرد
چوپون ما فرار کرد
یه بز پرید اینجا یه بز پرید اونجا
گرگه به دنبال بزها تو صحرا
یک‌دفعه افتاد و دمش کنده شد
گله پر از خنده شد
: |
-----------
پی‌نوشت: گرگهای به یادماندنی انیمیشن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ( :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زمستان..وقتی که زمین به خود میلرزد...
وقتی همه چبز منجمد میشود...حتی شهامت مردان...
تنها من هستم که می مانم...تنهای تنهای...
با دندان هایم میدرم و با پنجه هایم پاره میکنم ...
و خونم هم رنگین تر میشود
زمستان برای من است...
جایی که هیچ کس تاب ماندن ندارد...جای من است
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دیــگر بـوی آدمـیزاد نـمی دهـیم
گـرگ ها هــم بـرای خـوردنـمان
نــاز مـیکنند!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هــيچ
مترسـکي را،
شبـيه گرگ نساختند
شبـيه پلنگ يا ..
خـرس هم نسـاختـند .
به گمانمـ
ترسناک تر از آدميزاد نيافته اند
مترسـک سازها
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گوسفندان تمام عمر از گرگ مي‌ترسند،
اما در نهايت اين چوپان است که آنها را مي‌خورد ...
Iloveu-ALL
31-03-2017, 21:31
موش ها ترسو اند و فراري.
گربه ها از خود راضي اند و بيش از حد مغرور.
سگ ها وابسته و دست و پا گيرند ، و خود را نيز خوار ميكنند.
و تنها گرگ ها هستند كه
با ابهت ، بدون ادعا و بدون ترس و مستقل به زندگي خود ادامه ميدهند.
(از تاپیک دست نوشته هام #160 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
resane.modern33
01-05-2017, 12:43
در جوانى جان گرگت را بگیر
واى اگر این گرگ گردد با تو پیر
فوق العاده زیبا و پر معناست این شهر
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.