PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : سعید بیابانکی



Йeda
23-06-2014, 23:50
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





سعید بیابانکی متولد سال 1347 در خمینی شهر اصفهان می باشد، او تحصیلات خود را در رشته ی مهندسی کامپیوتر در دانشگاه اصفهان گذرانده و دارای دو فرزند و ساکن اصفهـان است. وی از سال 1364 به صورت جدی به شعر پرداخته و هم اکنون در حوزه ی هنری تهران سردبیر سایت واحد ادبیات و مسئول انجمن شعر طنز حوزه هنری است. وی با نشـریاتی از جملـــه جـام جم، همشــهری و فصــل نامه ی شعر حوزه ی هنری همکــاری دارد. شاعرانی مانند سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد، حسین منزوی، محمد بهمنی، قیصر امین پور و سهراب سپهری در شعر او تأثیرگذار بوده اند. بیابانکــی بیشتر اشعــار کلاسیــک و بالاخص غـــزل، رباعی و ... سروده و کمتر به شعر سپیــد پرداخته است، تــــرانه های او نیز اجـــرا و پخش شده است. او خود را فردی پـرانــــرژی، شاد و شاعری حاضرجواب می داند!


اشعـــار به چاپ رســـیده ی او:

رد پـــایی بـــر بـــرف (سال 69 انتشــارات حــــوزه ی هنــــــــــری)
نیمــی از خـورشیــد (سال 76 انتشــارات همســــایــــه در قـــــم)
نه تورنجی نه انــاری (سال 82 انتشـارات نقــش مــانا اصفهـــــان)
پرواز اصفهان-مشهد (سال 87 انتشارات فرهنگ مردم در اصفهان)



و در زمینه ی شعر کودک نیز پنج کتاب دارد. مجموعه "آوازهای گم شده" وی زیر چاپ است و همچنین گزیده ی
کوچک فانتزی از مولانا به نام یک قطره دریا، هم با تلاش این شاعر، به زودی به مجموعه آثارشان اضافه خواهد شد.



منبع: saeed-biabanaki.iran.sc

Йeda
23-06-2014, 23:51
☚ بـرای استفاده راحت تـر از فهرسـت بـه روش زیر عمل کنید :

1. Ctrl + f یا F3 را فشار دهید
2. کلمه ی کلیدی مورد نظر را وارد کنید
3. کلمات هایلایت شده را بررسی کنید



از دل چقدر لاله ی تر در بیاورم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
غزل: به نام عشق که زیباترین سر آغاز است ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
علی (ع): با دیده‌ی تر نماز می‌خواند علی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مستی به شکستن سبویی بند است ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
یک روز از بهشتت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


بروز رسانی تا پست 7#

Йeda
23-06-2014, 23:55
از دل چقـدر لاله ی تر در بیاورم
یا کاسه کاسه خون جگر در بیاورم

چون شانه دست در سر زلف تو می زنم
کز راز و رمز موی تو سر در بیاورم

من خواب دیده ام که تو از راه می رسی
چیزی نمانده است که پر در بیاورم

من چارده شب است به این برکه خیره ام
شاید از آب قرص قمر در بیاورم

در من سرک نمی کشی ای روشنای ناب
خود را مگر به شکل سحر در بیاورم

من شاعر دو چشم توام، قصد کرده ام
از چنگ شاه کیسه ی زر در بیاورم

ای کاج سالخورده ی زخمی به من بگو
از پیکرت چقدر تبر در بیاورم؟


«سعید بیابانکی»

Miss Shirin
24-06-2014, 00:04
غزل



به نام عشق که زیباترین سر آغاز است
هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است

جهان تمام شد و ماهپاره های زمین
هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است


هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت
که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است


پدر نگفت چه رازی است این که تنها عشق
کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است


به بام شاه و گدا مثل ابر می بارد
چقدر عشق شریف است و دست و دل باز است


بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق
چرا که سنگ صبور است و محرم راز است


ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد
کبوتری که زیادی بلند پرواز است

Йeda
21-07-2014, 06:33
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


با دیدہ ے تر نـمـــاز مـے خــــوانــد علے
شب تا بـہ سحر نـمـاز مـے خـواند علے
آن صبــح کـہ سجدہ گاه در خـون غلطید
گفتنــد مـگــر نــمـاز مـے خـوانــد علے؟



«سعید بیابانکی»

Mehran
27-08-2014, 14:05
مستی به شکستن سبویی بند است
هستی به بریدن گلویی بند است

گیسو مفشان، توبه ی ما را مشکن
چون توبه ی عاشقان به مویی بند است ..!





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با تشکر مهران...

Demon King
05-09-2014, 15:30
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])




یک روز از بهشتت

دزدیده ایم یک سیب

عمری است در زمین ات

هستیم تحت تعقیب


خوردیم در زمین ات

این خاک تازه تاسیس
از پشت سر به شیطان
از روبرو به ابلیس

از سکر نامت ای دوست
با آن که مست بودیم
مارا ببخش یک عمر

شیطان پرست بودیم


حالا در این جهنم

این سرزمین مرده

تاوان آن گناه و

آن سیب کرم خورده

باید میان این خاک

در کوه و دشت و جنگل

عمری ثواب کرد و

برگشت جای اول ...!

dorhato
15-07-2019, 14:56
رفته بودم چند روزي ـ جايتان خالي ـ پکن


لاي يک مليارد و صد مليون و اندي مرد و زن

اين زبان چينيان، آن قدرها هم سخت نيست


في المثل «چي چانگ چي چون چانگ» يعني نسترن

جزوه ي آموزش چيني خريدم صد دلار


بود وزن خالصش نزديک هفتاد و دو من

خطّ توليدي مجهّز ديدم از اقسام عطر


يک به يک در شيشه تُف مي کرد آهوي ختن

خطّ توليد ترقّه را به را و فِرت و فِرت


اندکي رفتم جلو، ديدم خطرناکه حسن!

نيمه شب رفتم به قبرستان چيني ها که بود


کارگاهِ جانماز و خطِّ توليد کفن

يک زن چيني ميان کوچه افتاد و شکست


اين هم اوصاف زنان چيني نازک بدن

چينيان خيلي غذاهاي عجيبي مي خورند


هم خورشت قورباغه، هم خوراک کرگدن

شغل هاي پُر درآمد هم در آنجا جالب است


مايه داري ديدم آنجا، بود چيني بند زن

بنده با صنعت گري گفتم که جنست بُنجل است


گفت با من: گر تو بهتر مي زني، بستان بزن

مثل چيني، مي شود خرد و خمير و ريز ريز


ريز علي، خود را بيندازد اگر لاي تِرن

يک شب آنجا بنده ديدم رونمايي مي کنند


خطِّ توليد دماغ و خطِّ توليد دهن

سال ديگر هم هنرمندان چيني مي رسند؛


سعدي و تاج و کمال الملک و بهزاد و شوپن!

حال مي کردند آنجا چينيانِ بي حجاب


هر چه گشتم من نديدم خودرويي هم نامِ وَن

واقعاً اين چينيانِ تيز، خيلي خبره اند
خبره در اجناس بُنجل را به ما انداختن

روز اوّل خامه را دادند جاي چسبِ چوب


روز دوم دستشويي را به جاي رخت کن

هر چه در خانه ست را يک روز از دَم بشمريد


چند در صد کار ايران است بالا غيرتاً؟

با تو اَم! حالا که من برگشته ام، نسبت به قبل


صد برابر بيشتر تر دوستت دارم، وطن!