V E S T A
04-06-2014, 14:04
یرمرد و دریا (به انگلیسی: The old man and the sea) نام رمان کوتاهی است از ارنست همینگوی، نویسنده سرشناس آمریکایی. این رمان در سال ۱۹۵۱ در کوبا نوشته شد و در ۱۹۵۲ به چاپ رسید. «پیرمرد و دریا» واپسین اثر مهم داستانی همینگوی بود که در دوره زندگیاش به چاپ رسید. این داستان، که یکی از مشهورترین آثار اوست، شرح تلاشهای یک ماهیگیر پیر کوبایی است که در دل دریاهای دور برای بدام انداختن یک نیزهماهی بسیار بزرگ با آن وارد مبارزهٔ مرگ و زندگی میگردد. نوشتن این کتاب یکی از دلایل عمده اهدای جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۵۴ به ارنست همینگوی بودهاست.
درونمایه داستان «پیرمرد و دریا» را میتوان به روشهای گوناگون تعبیر و تفسیر نمود. خود همینگوی در این مورد گفتهاست:
شما هیچ کتاب خوبی را پیدا نمیکنید که نویسندهٔ آن از پیش و با تصمیم قبلی نماد و یا نمادهایی در آن وارد نموده باشد... من کوشش کردم در داستانم یک پیر مرد واقعی، یک پسربچه واقعی، یک دریای واقعی، یک ماهی واقعی و یک کوسهماهی واقعی خلق نمایم. و تمام اینها آنقدر خوب و حقیقی از کار در آمدند که حالا هریک میتوانند به معنی چیزهای مختلفی باشند.
سبک داستان، سادگی آن و واقعی و قابل باور بودن ماجراهای آن این امکان را بوجود میآورند که داستان را بتوان به روشهای گوناگون تعبیر و تفسیر نمود. چند نمونه از این تفاسیر بدین شرحاند:
سانتیاگو بهعنوان نماد یک قهرمان شکستخورده
سانتیاگو شخصیت اصلی داستان «پیرمرد و دریا» میتواند نماد یک قهرمان شکست خورده باشد. او نمونهای است از شجاعت، قدرت و استقامت نژاد انسان. او مثل تمام انسانها با سرنوشت (ماهی) و زندگی که هم دوستداشتنی است و هم مورد نفرت (دریا) به مبارزه برمیخیزد. چیزی که در واقعیت امر باعث شکست سانتیاگو میشود غرور اوست. سانتیاگو نمادی است برای نوع انسان. همینگوی در چندین جا او را با عیسی مسیح مقایسه کردهاست.
سانتیاگو «دکل قایقش را روی شانههایش گذاشت و به طرف بالای جاده به راه افتاد... او قبل از آنکه به کلبهاش برسد پنج بار بر زمین نشست». و این شباهت زیادی دارد به حالتهای عیسی مسیح وقتی صلیب بر دوش به سمت مصلوبشدن گام برمیداشت. جلوتر در داستان میخوانیم که وقتی سانتیاگو خوابید «صورتش رو به پائین بود...بازوانش به دو طرف دراز شده و کف دستانش رو به بالا بودند». حالتی که کاملاً به قرارگرفتن مسیح بر روی صلیب شباهت دارد. پیرمرد در تمام طول داستان در آرزوی داشتن نمک، این ادویه و چاشنی اصلی غذای نوع انسان، است. او درست به مانند حواریون عیسی مسیح ماهیگیر است.
نیزهماهی نماد مذهب است. ماهی از همان روزهای اول پیدایش مسیحیت، نماد این دین بودهاست. دریا نشانه زندگی است چرا که زندگی از آنجا آغاز شدهاست و بقای بشریت بسته به وجود آنست. سانتیاگو یک قهرمان است ولی یک قهرمان شکست خورده. او بر حریف که او آنرا برادر خود میخواند چیره میگردد اما پیروز از میدان بیرون نمیآید چرا که به هدف خود (فروش ماهی) نمیرسد. پیرمرد هرچند در پایان داستان زنده میماند اما بخشی از شخصیت او قهرمانانه جان سپردهاست.
پیرمرد در طول ۸۴ روزی که موفق به صید ماهی نمیشود شکم خود را با اندک غذایی که کافهچی محل از روی دلسوزی به او میدهد سیر میکند. او گرسنگی و تحقیر را تحمل میکند ولی هرگز امید خود را برای صید یک ماهی بزرگ از دست نمیدهد. او به انتظار روز موعود مینشیند. ذات صیدکردن برای او مهمتر از سیرکردن شکم گرسنه خویش است. و آن ماهی بزرگ بالاخره روزی واقعاً از راه میرسد.
پیرمرد برای اثبات مهارت و قدرت خویش در ماهیگیری گرسنگی خود را نادیده میگیرد. ولی وقتی ماهی را صید میکند، قسمتش نیست که بتواند آنرا برای خویش نگهدارد. شانسی که در پیدا کردن و صید آن ماهی غولپیکر داشتهاست در مقابل یک ضرر مادی (خوردهشدن ماهی توسط کوسهها) قرار میگیرد. ماهی میتوانست پاداشی باشد برای آن همه تلاش، مبارزه و تحمل درد. اما وقتی سانتیاگو توجه خود را از شور و حال بهدامانداختن ماهی منحرف کرده و به طمع و منافع مادی (فروش ماهی در بازار) متمرکز میکند، شانس و اقبال از وی روی بر میگردانند. چرا که دریا طمعکاری را پاداش نمیدهد. اما پیرمرد هرچه باشد بازی را نباختهاست. یکی از پیامهایی که مکرراً در کارهای همینگوی به چشم میخورد را میتوان در نقل قول زیر خلاصه کرد:
یک انسان واقعی ممکن است نابود شود ولی هرگز شکست نخواهد خورد.
سانتیاگو به دلیل طمع خویش مجازات میگردد ولی هیچ چیز نخواهد توانست درخشش پیروزی او بر نیزه ماهی عظیم الجثه را زایل نماید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پیرمرد و دریا
نویسنده: ارنست همینگوی
مترجم: نجف دریابندری
حجم: 3.12 مگابایت
نوع فایل کتاب: PDF
تعداد صفحات: 224
مشاهده اثر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] دانلود ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حق تکثیر:
آخرین چاپ: تهران، خوارزمی ، ۱۳۸۹
درونمایه داستان «پیرمرد و دریا» را میتوان به روشهای گوناگون تعبیر و تفسیر نمود. خود همینگوی در این مورد گفتهاست:
شما هیچ کتاب خوبی را پیدا نمیکنید که نویسندهٔ آن از پیش و با تصمیم قبلی نماد و یا نمادهایی در آن وارد نموده باشد... من کوشش کردم در داستانم یک پیر مرد واقعی، یک پسربچه واقعی، یک دریای واقعی، یک ماهی واقعی و یک کوسهماهی واقعی خلق نمایم. و تمام اینها آنقدر خوب و حقیقی از کار در آمدند که حالا هریک میتوانند به معنی چیزهای مختلفی باشند.
سبک داستان، سادگی آن و واقعی و قابل باور بودن ماجراهای آن این امکان را بوجود میآورند که داستان را بتوان به روشهای گوناگون تعبیر و تفسیر نمود. چند نمونه از این تفاسیر بدین شرحاند:
سانتیاگو بهعنوان نماد یک قهرمان شکستخورده
سانتیاگو شخصیت اصلی داستان «پیرمرد و دریا» میتواند نماد یک قهرمان شکست خورده باشد. او نمونهای است از شجاعت، قدرت و استقامت نژاد انسان. او مثل تمام انسانها با سرنوشت (ماهی) و زندگی که هم دوستداشتنی است و هم مورد نفرت (دریا) به مبارزه برمیخیزد. چیزی که در واقعیت امر باعث شکست سانتیاگو میشود غرور اوست. سانتیاگو نمادی است برای نوع انسان. همینگوی در چندین جا او را با عیسی مسیح مقایسه کردهاست.
سانتیاگو «دکل قایقش را روی شانههایش گذاشت و به طرف بالای جاده به راه افتاد... او قبل از آنکه به کلبهاش برسد پنج بار بر زمین نشست». و این شباهت زیادی دارد به حالتهای عیسی مسیح وقتی صلیب بر دوش به سمت مصلوبشدن گام برمیداشت. جلوتر در داستان میخوانیم که وقتی سانتیاگو خوابید «صورتش رو به پائین بود...بازوانش به دو طرف دراز شده و کف دستانش رو به بالا بودند». حالتی که کاملاً به قرارگرفتن مسیح بر روی صلیب شباهت دارد. پیرمرد در تمام طول داستان در آرزوی داشتن نمک، این ادویه و چاشنی اصلی غذای نوع انسان، است. او درست به مانند حواریون عیسی مسیح ماهیگیر است.
نیزهماهی نماد مذهب است. ماهی از همان روزهای اول پیدایش مسیحیت، نماد این دین بودهاست. دریا نشانه زندگی است چرا که زندگی از آنجا آغاز شدهاست و بقای بشریت بسته به وجود آنست. سانتیاگو یک قهرمان است ولی یک قهرمان شکست خورده. او بر حریف که او آنرا برادر خود میخواند چیره میگردد اما پیروز از میدان بیرون نمیآید چرا که به هدف خود (فروش ماهی) نمیرسد. پیرمرد هرچند در پایان داستان زنده میماند اما بخشی از شخصیت او قهرمانانه جان سپردهاست.
پیرمرد در طول ۸۴ روزی که موفق به صید ماهی نمیشود شکم خود را با اندک غذایی که کافهچی محل از روی دلسوزی به او میدهد سیر میکند. او گرسنگی و تحقیر را تحمل میکند ولی هرگز امید خود را برای صید یک ماهی بزرگ از دست نمیدهد. او به انتظار روز موعود مینشیند. ذات صیدکردن برای او مهمتر از سیرکردن شکم گرسنه خویش است. و آن ماهی بزرگ بالاخره روزی واقعاً از راه میرسد.
پیرمرد برای اثبات مهارت و قدرت خویش در ماهیگیری گرسنگی خود را نادیده میگیرد. ولی وقتی ماهی را صید میکند، قسمتش نیست که بتواند آنرا برای خویش نگهدارد. شانسی که در پیدا کردن و صید آن ماهی غولپیکر داشتهاست در مقابل یک ضرر مادی (خوردهشدن ماهی توسط کوسهها) قرار میگیرد. ماهی میتوانست پاداشی باشد برای آن همه تلاش، مبارزه و تحمل درد. اما وقتی سانتیاگو توجه خود را از شور و حال بهدامانداختن ماهی منحرف کرده و به طمع و منافع مادی (فروش ماهی در بازار) متمرکز میکند، شانس و اقبال از وی روی بر میگردانند. چرا که دریا طمعکاری را پاداش نمیدهد. اما پیرمرد هرچه باشد بازی را نباختهاست. یکی از پیامهایی که مکرراً در کارهای همینگوی به چشم میخورد را میتوان در نقل قول زیر خلاصه کرد:
یک انسان واقعی ممکن است نابود شود ولی هرگز شکست نخواهد خورد.
سانتیاگو به دلیل طمع خویش مجازات میگردد ولی هیچ چیز نخواهد توانست درخشش پیروزی او بر نیزه ماهی عظیم الجثه را زایل نماید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پیرمرد و دریا
نویسنده: ارنست همینگوی
مترجم: نجف دریابندری
حجم: 3.12 مگابایت
نوع فایل کتاب: PDF
تعداد صفحات: 224
مشاهده اثر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] دانلود ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حق تکثیر:
آخرین چاپ: تهران، خوارزمی ، ۱۳۸۹