ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : بررسی روابط عاطفی پیش از ازدواج



Atghia
11-05-2014, 21:16
در این تاپیک به بررسی روابط عاطفی جوانان پیش از ازدواج پرداخته میشه.
کاربران عزیز و گرامی میتونن نظرات و پیشنهادات و راهکارهای خودشون رو دراین تاپیک ارائه بدند.

-->>لطفا از ارسال هرگونه پست بی محتوا و اسپم خودداری کنید.
-->>از ارسال پست های متوالی در تاپیک خودداری کنید.
-->>پست های نامربوط به تشخیص مدیریت حذف خواهند شد.

با امید به اینکه صحبت های مفید و سودمندی برای همه باشه، تشکر از همراهی شما دوستان گرامی:n16:

sasan.69
13-05-2014, 00:52
جناب Atghia با شما موافقم

حالا یه سوال داشتم که ممنون میشم ج بدید بنظرشما کسی که شرایط ازدواج نداره درسته که وارد روابط عاطفی بشه؟؟؟ اگه درست نیس چطور نیاز عاطفی و احساسی خودمونو تو جامعه برطرف کنیم؟

Atghia
13-05-2014, 10:34
جناب Atghia با شما موافقم

حالا یه سوال داشتم که ممنون میشم ج بدید بنظرشما کسی که شرایط ازدواج نداره درسته که وارد روابط عاطفی بشه؟؟؟ اگه درست نیس چطور نیاز عاطفی و احساسی خودمونو تو جامعه برطرف کنیم؟

راستش من فقط میتونم نظر شخصیم رو بگم و ممکنه که درست هم نباشه! یا در مورد همه صادق نباشه
خب ادمها با هم فرق دارند چه جنس مونث و مذکر که اساسا نیازهاشون متفاوته و چه در مورد افراد !یعنی من از دید یک دختر اگه نظرم چیزی باشه قرار نیست همه دخترها هم همنظر با من باشند...

اما به شخصه فکر میکنم که اگر واقعا از لحاظ عاطفی نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف باشه اینکار باید انجام بشه اما چندتا شرط مهم داره مهمترینش اینه که ادمی که انتخاب میکنیم تا جایی که میشه ادم درستی باشه از اول باهاش صحبت بشه که قرار بر ازدواج نیست تا اگر دختره بیش از حد وابسته نشه و اگر پسره توقعات بیجا نداشته باشه

از طرفی یک نکته مهم رو از یاد نبریم اونم اینه که ادمها در مورد روابط عاطفی تا حدی کنترل دارند و نمیشه برای عاطفه چارچوب بست و محدودش کرد یک وقت به خودت میای میگی نمیدونم چجوری شد اینجوری شد...منظورم اینه که بنظرم وارد یک رابطه شدن به خودی خود ریسک داره چه از لحاظ انتخاب فرد درست و چه از لحاظ براومدن از پس محدودیتها!

بنابراین اگر فردی فکر میکنه میتونه کنترل شده و طوری که به روحش آسیب نرسونه با کسی دوست و بعدها جدا بشه که خب چه بهتر
ولی کسی که خودش رو میشناسه و میدونه از پسش برنمیاد و اصطلاحا داغون میشه از پس یک رابطه بی سرانجام...همون بهتر که تا فراهم شدن شرایط ازدواج صبر کنه((تنهایی برای این ادم تحملش ساده تر از ضربه های روحی احتمالی هست البته نظره منه!))

موفق باشید

B.Russell
13-05-2014, 11:18
راستش من فقط میتونم نظر شخصیم رو بگم و ممکنه که درست هم نباشه! یا در مورد همه صادق نباشه
خب ادمها با هم فرق دارند چه جنس مونث و مذکر که اساسا نیازهاشون متفاوته و چه در مورد افراد !یعنی من از دید یک دختر اگه نظرم چیزی باشه قرار نیست همه دخترها هم همنظر با من باشند...

اما به شخصه فکر میکنم که اگر واقعا از لحاظ عاطفی نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف باشه اینکار باید انجام بشه اما چندتا شرط مهم داره مهمترینش اینه که ادمی که انتخاب میکنیم تا جایی که میشه ادم درستی باشه از اول باهاش صحبت بشه که قرار بر ازدواج نیست تا اگر دختره بیش از حد وابسته نشه و اگر پسره توقعات بیجا نداشته باشه

از طرفی یک نکته مهم رو از یاد نبریم اونم اینه که ادمها در مورد روابط عاطفی تا حدی کنترل دارند و نمیشه برای عاطفه چارچوب بست و محدودش کرد یک وقت به خودت میای میگی نمیدونم چجوری شد اینجوری شد...منظورم اینه که بنظرم وارد یک رابطه شدن به خودی خود ریسک داره چه از لحاظ انتخاب فرد درست و چه از لحاظ براومدن از پس محدودیتها!

بنابراین اگر فردی فکر میکنه میتونه کنترل شده و طوری که به روحش آسیب نرسونه با کسی دوست و بعدها جدا بشه که خب چه بهتر
ولی کسی که خودش رو میشناسه و میدونه از پسش برنمیاد و اصطلاحا داغون میشه از پس یک رابطه بی سرانجام...همون بهتر که تا فراهم شدن شرایط ازدواج صبر کنه((تنهایی برای این ادم تحملش ساده تر از ضربه های روحی احتمالی هست البته نظره منه!))

موفق باشید

متاسفانه اینی که شما میفرمایید احتمالش زیر 5 درصده به نظر من !!!
آدم حتی وقتی با همجنس خودش که گرایش های فیزیکی و عاطفی خاصی هم بهش نداره، به مدت وابسته بشه اونم در حد بیرون رفتن و ورزش کردن و... موقع جدا شدن و اونم جدا شدنی که یکی تاکید کنه طرفم نیا، ضربه میخوره.

معمولا تو این دوستی ها که باید یک جایی کات بشه یکی مدام تاکید داره که اون یکی بهش نزدیک نشه چه مستقیم چه غیرمستقیم و با بی محلی، این تاکید تو سطحی ترین روابط هم میتونه مخرب باشه.

اون دوستمون هم گفت من شرایط ازدواج ندارم ولی نیاز عاطفی دارم، به نظرم این حرفا بهانه است.

انسان های جدید چه تو ایران چه توی کشورهای دیگه از داشتن تعهد گریزان هستن و به دلیل حاکم شدن روحیه تنوع طلبی فقط بخش های هیجانی زندگی رو دوست دارن.
ترجیح میدن آدمای مختلفی رو تجربه کنن و اینکار برای پسرها معمولا راحت تره، اما من دختر اینجوریش رو هم دیدم که تنوع طلب باشه ولی خیلی کمتره.

در پایان به نظرم درست نیست برای کامیابی احساسی یا فیزیکی خودمون دیگران رو به سمت نابودی ببریم.
با این توجیه که ما نیاز عاطفی داریم !!!
مگر اینکه انسانی صریحا بگه من تنوع طلب هستم و هرکی تنوع طلبه دستش بالا، اون دوتا میشه.:n26:

sasan.69
13-05-2014, 12:53
ممنونم از دوستان که به هرصورت جواب دادن...

خب منم دروغ نگفتم که شرایط ازدواج ندارم.خودتون بهتر میدونید که ازدواج الکی نیس و نیاز به شرایط مادی و فکری و احساسی داره..واینو به حساب بهانه نزارید و لطفا بهم انگ نچسبونید حتی تنوع طلب هم هستم!!!
مث اینکه جوابی نمیشه به صراحت گرفتم که این نیاز عاطفی رو باید درچه جهتی برد و برطرف کرد..مگر اینکه به قول دوستمونAtghia سرکوب کرد و تا شرایط ازدواج صبر کرد(بابالا رفتن سن هم پیدا کردن یه مورد مناسب خیلی سخت میشه ) اما خب دراین باره خیلی سخت میشه نیاز عاطفی رو کنترل کرد و احساس بی حد و مرزه...

خلاصه ممنون که جواب دادید خیلی موافق نبودم اما نکات خوبی بین نظراتتون بود و شاید واقع بینانه:n16:

B.Russell
13-05-2014, 23:49
ممنونم از دوستان که به هرصورت جواب دادن...

خب منم دروغ نگفتم که شرایط ازدواج ندارم.خودتون بهتر میدونید که ازدواج الکی نیس و نیاز به شرایط مادی و فکری و احساسی داره..واینو به حساب بهانه نزارید و لطفا بهم انگ نچسبونید حتی تنوع طلب هم هستم!!!
مث اینکه جوابی نمیشه به صراحت گرفتم که این نیاز عاطفی رو باید درچه جهتی برد و برطرف کرد..مگر اینکه به قول دوستمونAtghia سرکوب کرد و تا شرایط ازدواج صبر کرد(بابالا رفتن سن هم پیدا کردن یه مورد مناسب خیلی سخت میشه ) اما خب دراین باره خیلی سخت میشه نیاز عاطفی رو کنترل کرد و احساس بی حد و مرزه...
خلاصه ممنون که جواب دادید خیلی موافق نبودم اما نکات خوبی بین نظراتتون بود و شاید واقع بینانه:n16:

ساسان گرامی، ازدواج هیچ چیز پیچیده ای نیست.
اگر یک سری به ازدواج های دانشجویی بزنید، تقریبا دو طرف هیچی ندارن و قرار هم نیست از همون اول همه چی جفت و جور بشه.
با هم هستن و ارام آرام زندگیشون رو میسازن.

ولی به هر حال آرمان گرایی و به دنبال یک چیز خاص بودن تو نهاد خیلی ها هست، برای همین ازش میترسن و ترجیح میدن دوستی رو انتخاب کنن.
این که گفتم برای خودت بود، دوستی بی هدف و صرفا برای رفع نیاز جسمی و عاطفی، در نهایت به ضرر خودت و طرف مقابلت تمام میشه.
تنوع طلبی و ارمانگرایی تو ذات بنده هم میتونه باشه، ما انسانیم و صفات مشترک زیاد هم داریم و برای همینم هست که اکثرا همدیگه رو درک میکنیم و موقعیت های مشابه رو تجربه کردیم.

اینی که شما میگین احساس عاطفی بیشتر ترشح بیش از حد هورمون های جنسی تو این سنی هست که شما قرار دارید و با سرعت شدیدی هم شمارو به سمت جنس مخالف سوق میده، نیازی به سرکوب کردن هم نیست.
میشه تعامل اجتماعی با جنس مخالف داشت و با چیزهایی مثل ورزش کردن و... از ترشح هورمون ها که معمولا در خلوت بیشتر فعال میشن جلوگیری کرد. :n16:

Iloveu-ALL
14-05-2014, 21:16
جناب راسل از شما بسیار سپاس گذارم. :n16:
تجربیات شما خیلی به من کمک کرد مخصوصا تجربیات مربوط به "نیاز عاطفی و دوست دختر و تنوع طلبی" ... از نظر من شاید 5% این نوع دوستی موفق باشه اونم اونایی که قصدشون ازدواج و یا ظرفیتشون بالاست و هر دو طرف میتونن خودشون رو کنترل که البته این دومی غیر ممکن میرسه تا حدودی! فکر نمی کردم هیچوقت به پاسخی درستی (از نظر خودم البته) برسم
واقعا از شما ممنون خیلی کمک بزرگی کرد این تجربه شما! فقط تنها مسئله "سن ازوداج" و اینکه "چگونه ازوداج موفق داشته باشیم؟ آیا تنها شناخت کافی است؟ یا علاوه بر متشخص بودن طرف مقابل، خودمان نیز شخصیت درست و خوبی داشته باشیم؟" البته من جواب این سوال ها رو حداقل در این تاپیک نمیخوام!
داشت یادم رفت! نظر atghia هم قابل احترام ـه از شما هم سپاس گذارم atghia جان! :»
ناظر های انجمن اگه پیامم آف تاپیک یا اسپمه اگه میشه بذارید جناب راسل این پیامم رو بخونه بعد اقدام به حذف کنید.

B.Russell
14-05-2014, 21:50
جناب راسل از شما بسیار سپاس گذارم. :n16:
تجربیات شما خیلی به من کمک کرد مخصوصا تجربیات مربوط به "نیاز عاطفی و دوست دختر و تنوع طلبی" ... از نظر من شاید 5% این نوع دوستی موفق باشه اونم اونایی که قصدشون ازدواج و یا ظرفیتشون بالاست و هر دو طرف میتونن خودشون رو کنترل که البته این دومی غیر ممکن میرسه تا حدودی! فکر نمی کردم هیچوقت به پاسخی درستی (از نظر خودم البته) برسم
واقعا از شما ممنون خیلی کمک بزرگی کرد این تجربه شما!

فقط تنها مسئله "سن ازوداج" و اینکه "چگونه ازوداج موفق داشته باشیم؟ آیا تنها شناخت کافی است؟

یا علاوه بر متشخص بودن طرف مقابل، خودمان نیز شخصیت درست و خوبی داشته باشیم؟" البته من جواب این سوال ها رو حداقل در این تاپیک نمیخوام!


خواهش میکنم. :»

به نظر من مهمترین پیش شرط وارد شدن به مقوله ای به نام ازدواج این هست که یک انسان به یقین برسه که امادگی پذیرش مسئولیت یک خانواده رو داره، مرد و زنش هم هیچ فرقی نمیکنه.
ممکنه یک پسری یا خانمی تو 25 سالگی به این نتیجه و باور برسن و ممکنه تا 30 سال هم نرسن و یا اصلا کلا نرسن و بخوان تا اخر عمرشون مجرد بمونن.

مشکل جامعه ما هم بیشتر این هست که آدما معلوم نیست با خودشون چند چند هستند.
اگر کسی فقط اهل دوستیه، باید روک باشه، صاف و پوست کنده به طرفش بگه بیا تا هر وقت با هم حال میکنیم با هم باشیم.
من عده ای رو میشناسم که اینجوری هستن و دچار بحران روحی هم کمتر میشن چون تکلیفشون با خودشون و تکلیف طرف مقابلشون هم با خودش مشخصه.

اما اونیکه تکلیفش با خودش مشخص نیست، دچار مشکلات پی در پی روحی و روانی میشه و شکست میخوره و در نهایت رو به انزوا میاره.
اینم بیشتر شامل اکثریت جامعه ما میشه که بین سنت و مدرنیته گیر افتادن.
هم دوست دارن دوستی رو تجربه کنن اونم با همه لذت ها و تنوع هاش و هم میخوان خانواده تشکیل بدن که اساسش بر تعهد هست و نداشتن تنوع.

Mr_100_dolari
15-05-2014, 00:29
ممنونم از دوستان که به هرصورت جواب دادن...

خب منم دروغ نگفتم که شرایط ازدواج ندارم.خودتون بهتر میدونید که ازدواج الکی نیس و نیاز به شرایط مادی و فکری و احساسی داره..واینو به حساب بهانه نزارید و لطفا بهم انگ نچسبونید حتی تنوع طلب هم هستم!!!
مث اینکه جوابی نمیشه به صراحت گرفتم که این نیاز عاطفی رو باید درچه جهتی برد و برطرف کرد..مگر اینکه به قول دوستمونAtghia سرکوب کرد و تا شرایط ازدواج صبر کرد(بابالا رفتن سن هم پیدا کردن یه مورد مناسب خیلی سخت میشه ) اما خب دراین باره خیلی سخت میشه نیاز عاطفی رو کنترل کرد و احساس بی حد و مرزه...

خلاصه ممنون که جواب دادید خیلی موافق نبودم اما نکات خوبی بین نظراتتون بود و شاید واقع بینانه:n16:

سلام

دوست عزیز اینکه در حال حاضر خیلی از افراد به هر دلیلی مثل شما قادر به ازدواج کردن نیستن درست می فرمایید و از طرفی سرکوب کردن امیال و عواطف چیز عقلانی نیستش که در این مورد علمای دین در

درجه اول تقوا و پرهیزکاری رو توصیه میکنن که شاید هر کسی نتونه از پس نفس خودش بر بیاد و سراغ راههای شرعی و غیر شرعی بره که خارج از این بحث هستش ...


درکل وقتی شما وارد یک ارتباط می شید احتمال اینکه نوع رابطتون رفته رفته از لحاظ احساسی و عاطفی و ... پر رنگتر بشه خیلی زیاده و در جامعه امروزی تعهد نقش زیادی رو نداره ( نه در مورد همه ) پس باید به

نوعی ذهنتون رو اماده هر نوع مسئله و درگیری حتی از نوع بی ربط با چیزی که در ذهن خودتون هستش از طرف مقابل بکنید تا در صورت به وجود اومدن مشکل دچار بحران روحی و شکست عاطفی نشید و بعدا به

این نتیجه نرسید که تنهایی بهتر از با کسی بودن هستش و دچار انزوا و افسردگی بشین با این کار به نوعی احساسات و روح خودتون رو در مقابل انواع ارتباط و ( یا یک رابطه ) بیمه می کنید

در مقابل عواطف و احساسات طرف مقابلتون هم بستگی به وجدان خودتون نسبت به اون فرد داره .

frnsh
15-05-2014, 17:10
خواهش میکنم. :»

به نظر من مهمترین پیش شرط وارد شدن به مقوله ای به نام ازدواج این هست که یک انسان به یقین برسه که امادگی پذیرش مسئولیت یک خانواده رو داره، مرد و زنش هم هیچ فرقی نمیکنه.
ممکنه یک پسری یا خانمی تو 25 سالگی به این نتیجه و باور برسن و ممکنه تا 30 سال هم نرسن و یا اصلا کلا نرسن و بخوان تا اخر عمرشون مجرد بمونن.

مشکل جامعه ما هم بیشتر این هست که آدما معلوم نیست با خودشون چند چند هستند.
اگر کسی فقط اهل دوستیه، باید روک باشه، صاف و پوست کنده به طرفش بگه بیا تا هر وقت با هم حال میکنیم با هم باشیم.
من عده ای رو میشناسم که اینجوری هستن و دچار بحران روحی هم کمتر میشن چون تکلیفشون با خودشون و تکلیف طرف مقابلشون هم با خودش مشخصه.

اما اونیکه تکلیفش با خودش مشخص نیست، دچار مشکلات پی در پی روحی و روانی میشه و شکست میخوره و در نهایت رو به انزوا میاره.
اینم بیشتر شامل اکثریت جامعه ما میشه که بین سنت و مدرنیته گیر افتادن.
هم دوست دارن دوستی رو تجربه کنن اونم با همه لذت ها و تنوع هاش و هم میخوان خانواده تشکیل بدن که اساسش بر تعهد هست و نداشتن تنوع.

ممنون از جوابتون :n16:

به نظر من یه جنبه ی دیگه هم مشکله و اونم محدودیتهای مختلف در کنار گم کردن هویته. حتی اگه کسی تصمیمش رو هم بگیره باز هم اینقدر توی راهش سنگ هست که امکان عوض کردن تصمیمش خیلی زیاده و مثل خیلی چیزهای دیگه از کوره در میره و ولش میکنه.
کسی که تصمیم مصمم به ازدواج و خانواده میگیره، حتی اگه از پس خرج و زندگی با کسی که دوستش داره هم بر بیاد و نیاز عاطفی و آرامش گرفتنش هم بر آورده بشه، اما یه مشکل دیگه هم هست و اونم اینه که تا به حال با کسی زیر یه سقف نبوده و مخصوصا وقتی میبینه که الان دیگه باید اینطور زندگی کنه که عادتی یا تجربه ای بهش نداشته، ممکنه عشقش از بین بره. چون استقلالش رو از دست داده و یهو به زندگی سنتی با ازدواج جهش کرده و این جهش توی جامعه ی ما خیلی زیاد پیش میاد چون همونطور که شما راجع به سنت و مدرنیته گفتین، چیزی بین این دو هنوز تعریف نشده.
پس کسی که تصمیمی به این مصممی میگیره باید حواسش به این جهش هم باشه و آماده شده باشه چون به نظر من راه دیگه ای برای تمرین عاقلانه ای که مقبول باشه نیست.

B.Russell
15-05-2014, 23:37
یه نوشته کوتاهی رو از آقای مصطفی مستور میذارم که فکر کنم نظر خیلی ها تو جامعه امروز ما هست، اگر اشتباه نکنم نظر فرنوش خانم هم یک چیزی در این رابطه هست.
دوستان این رو با دقت بخونن لطفا و نظری هم داشتن بدن، بعدا من یک تفسیر کوتاهی از این نوع نگرش به زندگی خواهم داد :
.
.
.

یک بار دزدکی با هم رفتیم سینما و من دو ساعت تمام به جای فیلم او را تماشا کردم.
دو سال گذشت.
جیبهایم خالی بود و من هنوز عاشق فروغ بودم.
گرسنگی از یادم رفته بود.

یک روز فروغ پرسید: «کی ازدواج می کنیم؟»

گفتم: «اگر ازدواج کردیم دیگر به جای تو باید به قبض های آب و برق و تلفن و قسط های عقب افتادۀ بانک و تعمیر کولر آبی و بخاری و آبگرمکن و اجاره نامه و اجاره نامه و اجاره نامه و شغل دوم و سوم و دویدن دنبال یک لقمۀ نان از کلۀ سحر تا بوق سگ و گرسنگی و جیبهای خالی و خستگی و کسالت و تکرار و تکرار و تکرار و مرگ فکر کنم.

و تو به جای عشق باید دنبال آشپزی و خیاطی و جارو و شستن و خرید و میهمانی و نق و نوق بچه و ماشین لباسشوئی و جارو برقی و اتو و فریزر و فریزر و فریزر باشی.

هر دومان یخ می زنیم.

بیشتر از حالا پیش همیم اما کمتر از حالا همدیگر را می بینیم.

نمی توانیم ببینیم.
فرصت حرف زدن با هم را نداریم.
در سیالۀ زندگی دست و پا می زنیم، غرق می شویم و جز دلسوزی برای یک دیگر کاری از دستمان ساخته نیست.

عشق از یادمان می رود و گرسنگی جایش را می گیرد...!

halflife g
15-05-2014, 23:53
عشق از یادمان می رود و گرسنگی جایش را می گیرد...!

بنده اصلا موافق نیستم......بالاخره انسان رفته رفته سنش بالا میره و رشد می کنه و جنس نیازهاش تغییر می کنه و تا یه سنی میتونه از ازدواج یا تعهد یا در کنار هم بودن فرار کنه چون بعد یه سنی همدم برای پر کردن نیازهای روانی و تکیه گاه لازم و جنس نیازها هم رفته رفته فرق می کنه
لازم به ذکر هم هست که به نظرم اگر رابطه عاقلانه باشه همین تلاش برای رفع گرسنگی هم با عشق توام میشه

+

در مورد سوال اون دوستمون در مورد روابط عاطفی قبل ازدواج که قصدش ازدواج نیست هم به نظرم کار صحیحی نیست....مخصوصا در جامعه ایران و مخصوصا برای دخترها در جامعه ایران....چون آسیب اینگونه روابط زیاد و اکثرا هم همه میگن تحت کنترل و .....ولی همیشه از کنترل خارج میشه(از لحاظ روحی آسیب میزنه)
در نتیجه ایجاد رابطه عاطفی از طریق روابط عادی روزانه و هدفمند شدن برای تشکیل یک تعهد بهتر از این موارد گذراست

ممنون


.

Rossin
16-05-2014, 00:03
این متن رو من بارها توی فضای مجازی دیدم و بحث های زیادی هم سرش بوده!
ولی بشخصه این دیدگاه رو داشتن ادم رو از خیلی چیزها و لذت های زندگی محروم میکنه!
اگر واقعا این قضیه رو بخواهیم توی زندگیه حال و این جامعه پیاده سازی کنیم به مشکل بر میخوریم و میشود انتهای تمام روابط عاشقانه ای که شاید اینجوری فکر نمیکردن زندگی خیلی بهتری میداشتن تا رابطه ای عاشقانه اما دست نیافتی!
در کل حقیقت زندگی زناشویی که هممون دیدیم همین چیزهاست،مردی که سر کار و زنی که چه در خونه و چه در بیرون مشغول کار هستند،بوده زندگی هایی که با هیچ شروع شده با کمک طرفین به اوج رسیده و هنوز بعد از 50 سال زندگی مشترک طرفین عاشقانه زندگی میکنند.

دیدگاه آقای مستور در این متن کاملا کلی گرا بوده و به خیلی چیزها توجه نکرده،چیزهایی که در زندگی قطعا وجود دارن و مهم هستند.

ببخشید ولی نظر من این بود و خوشحال میشم اگر انتقادی هست بیان کنید.

Layken
16-05-2014, 00:33
یک سوال

الان کسی که یک کار درست و حسابی نداشته باشه که بتونه مسئولیتی قبول کنه ولی از اون طرف هم یک نفرو دوست داشته باشه و می خواد که شریک زندگیش باشه (فرض میکنیم که اون فرد مقابل هم تمایل داره) چه کنه؟ ازدواج صورت بگیره؟ چطوری؟
با چه درامدی و با کدوم پول؟ ایا قرار که تا ابد از جیب پدر بخوره و زندگی بگذرونه؟ بلکه پدر توانایی این همه مخارج رو نداشت پس نتیجه چیه؟
پسر باید منتظر بمونه تا بتونه یک کار درست و حسابی گیر بیاد ولی تا کی؟ سن داره میره بالا و دختر هم نمیتونه زیاد صبر کنه.

البته یک سوال نشد زیاد شد. :n16:

Atghia
16-05-2014, 00:38
یک سوال

الان کسی که یک کار درست و حسابی نداشته باشه که بتونه مسئولیتی قبول کنه ولی از اون طرف هم یک نفرو دوست داشته باشه و می خواد که شریک زندگیش باشه (فرض میکنیم که اون فرد مقابل هم تمایل داره) چه کنه؟ ازدواج صورت بگیره؟ چطوری؟
با چه درامدی و با کدوم پول؟ ایا قرار که تا ابد از جیب پدر بخوره و زندگی بگذرونه؟ بلکه پدر توانایی این همه مخارج رو نداشت پس نتیجه چیه؟
پسر باید منتظر بمونه تا بتونه یک کار درست و حسابی گیر بیاد ولی تا کی؟ سن داره میره بالا و دختر هم نمیتونه زیاد صبر کنه.

البته یک سوال نشد زیاد شد. :n16:

من فکر میکنم که در این مورد مهم ترین مسئله رضایت خانواده دختر هست!
بهرحال خانواده پسر و مطمئنا پدرش در حد توان تا زمان استقلال مالی پشتبانی لازم رو انجام خواهند داد
این بین به اصطلاح کمی راه اومدن خانواده دختر لازمه
برای اینکار بهترین روش اینه که دختر((که فرضا خودش موافق و همه جوره همراه هست)) ابتدا با مادرش صحبت کنه و ایشون رو مجاب کنه و در مرحله بعد مادر پدر دختر رو راضی کنه که
که چی؟
که قبول کنند مراحل خواستگاری و نامزدی انجام بشه ولی ازدواج موکول به مدتی((معمولا نهایتا 1ساله قراره میگذارن بستگی به شرایط هم داره مثلا اقا داماد سرباز باشه یا دانشجو باشه یا...دراین مورد ما پیدا کردن کار مناسب رو ملاک میدونیم)) بعد بشه

در طول دوران نامزدی هم دختر و پسر خواهند توانست با محدودیت هایی ! رفت و امد داشته باشند و قاعدتا مخارج این دوره اونقدرها نیست که بگیم واقعا سنگین هست و نمیشه

Rossin
16-05-2014, 00:59
یک سوال

الان کسی که یک کار درست و حسابی نداشته باشه که بتونه مسئولیتی قبول کنه ولی از اون طرف هم یک نفرو دوست داشته باشه و می خواد که شریک زندگیش باشه (فرض میکنیم که اون فرد مقابل هم تمایل داره) چه کنه؟ ازدواج صورت بگیره؟ چطوری؟
با چه درامدی و با کدوم پول؟ ایا قرار که تا ابد از جیب پدر بخوره و زندگی بگذرونه؟ بلکه پدر توانایی این همه مخارج رو نداشت پس نتیجه چیه؟
پسر باید منتظر بمونه تا بتونه یک کار درست و حسابی گیر بیاد ولی تا کی؟ سن داره میره بالا و دختر هم نمیتونه زیاد صبر کنه.

البته یک سوال نشد زیاد شد. :n16:

موردی بود که پسر سرباز بوده و با توافق خانواده ها عقد کردن،آقا بعد از 2 سال اومده کاری پیدا کرده و با کمک بازهم خانواده ها خودشو جمع و جور کرده و با یه مراسم ساده و زندگی کوچیک و ساده رفتن سر زندگیشون و کم کم خودشون رو ساختن ! از طرفی همین دوران عقد هم میتونه فورجه ای باشه برای آقا پسر که حس مسئولیت کنه و بتونه بیشتر تلاش کنه در اصل هدفمند تلاش کنه.
زندگی مستقل از خانواده و مشترک با همسر صدرصد مستلزم صبوری های زیادی هست چون همیشه اخلاف نظر و خیلی چیزهای دیگه وجود داره!
یه کمی به همت طرفین برمیگرده این قضیه و صبوریشون و اینکه بدونن اول زندگی هیچ کسی کامل نبوده و کم کم زندگی رو ساخته.

alittlequestion11
16-05-2014, 09:30
سلام

به نظر من نیاز های عاطفی انسان، نیازهای غریزی و ... از خیلی جهات با تمدن و جوامع انسانی (که اساس و پایه ی اون قرار داد هست و نه تمایلات انسان ها) در تضاد هست؛ و بلآخره این یه معامله هست... با بعضی خواسته های انسان ها جور نیست و در عوض یه امکانات دیگه ای رو به آدم ها می ده. (برای همینه که کمتر کسی رو می بینیم که واقعا از ازدواج راضی باشه... یه جورایی همین میشه همین واقعیت ایی که توی پست #11 گفته شده)
و اگه آدم همچین معامله ای رو قبول کرده، دیگه بهتره قید ارضا شدن کامل نیازهای عاطفی و غریزی اش رو بزنه تا با مخالفت جامعه روبرو نشه.

مطالعات علمی (از جمله مقالات و کتاب های هلن فیشر) نشون داده که طول عمر عشق جنسی معمولا بیش از 4 سال نیست و از اونجایی که روابط عمیق عاطفی و ... در چهارچوبی غیر از ازدواج به دخترها آسیب های خیلی بیشتر وارد میکنه (چه از نظر اجتماعی و آبروشون و آینده شون - و چه از نظر عاطفی)، بعد از سپری شدن این 4 سال، دخترها دست خالی می مونن!

به هر حال به نظر من بهتره آدم به دوست داشتن همنوعان خودش (چه مذکر و چه مونث) به عنوان یک انسان و به صورت «عشق انسانی» و «خواهرانه-بردارانه» و به صورت «عشق بدون تملک» و «عشق عاری از نیاز و توقع» اکتفا کنه و دنبال چیز بیشتری قبل از ازدواج نباشه.

B.Russell
16-05-2014, 11:09
این متن رو من بارها توی فضای مجازی دیدم و بحث های زیادی هم سرش بوده!
ولی بشخصه این دیدگاه رو داشتن ادم رو از خیلی چیزها و لذت های زندگی محروم میکنه!
اگر واقعا این قضیه رو بخواهیم توی زندگیه حال و این جامعه پیاده سازی کنیم به مشکل بر میخوریم و میشود انتهای تمام روابط عاشقانه ای که شاید اینجوری فکر نمیکردن زندگی خیلی بهتری میداشتن تا رابطه ای عاشقانه اما دست نیافتی!
در کل حقیقت زندگی زناشویی که هممون دیدیم همین چیزهاست،مردی که سر کار و زنی که چه در خونه و چه در بیرون مشغول کار هستند،بوده زندگی هایی که با هیچ شروع شده با کمک طرفین به اوج رسیده و هنوز بعد از 50 سال زندگی مشترک طرفین عاشقانه زندگی میکنند.

دیدگاه آقای مستور در این متن کاملا کلی گرا بوده و به خیلی چیزها توجه نکرده،چیزهایی که در زندگی قطعا وجود دارن و مهم هستند.


اون متنی که من نوشته ام نه تنها دیدگاه کلی نیست، بلکه روز به روز در حال تبدیل شدن به دیدگاه غالب در جامعه هست.
مخصوصا در شهرهای بزرگ و صنعتی تر.
و حتی اون هایی که در ابتدا نادیده اش میگیرند، دقیقا به همین مشکلات میرسن وگرنه آمار طلاق تو کشور ما اینقدر بالا نبود.

عشق صرفا یک پدیده هیجانی هست و صحبت از 50 سال عاشق بودن بی معنی خواهد بود.
(البته منظورم در اینجا عشق بین مرد و زن هست).

اونهایی که میبینید 50 سال یا بیشتر با هم دوام آورده اند، یا صرفا همدیگه را تحمل میکنند و یا شاخصه های منطقی تو زندگیشون توانسته جای شاخصه های هیجانی رو بگیره.
که به نظر من هم مهم اینست که انسان اول بتونه تو زندگی شخصی خودش هیجانت رو تا حد ممکن کنترل کنه و وقتی هیجانات نتونست بر روند کی زندگیش تاثیر بذاره و چشماشو کور کنه، اونوقت میتونه وارد یک زندگی بشه و از زندگی حتی تا مدت طولانی لذت ببره.

و مشکل اون متن و دیدگاه غالب تو جامعه ما هم الان این هست، اساس رو بر هیجان گذاشتن، و اجازه میدن هیجان جای هر چیزی رو بگیره.

Masoud-2014
16-05-2014, 11:33
آیا دوستی های قبل ازدواج موجب تسهیل امر ازدواج ( هنگامی که قصد ارواج باشه) نخواهد شد؟ نسبت به زمانی که شخص به هر دلیلی قصد ازدواج نداره ولی گزینه هایی به طور مکرر در زندگیش پیش میاد که شخص ابراز علاقه میکنه ولی به دلایل خودساخته انها را سرکوب میکنه و میرسه به زمانی که تصمیم قطعی به ازدواج میکیره و حال با چالشی روبرو میشه بنام افسوس گدشته ....

hamid_diablo
16-05-2014, 12:12
منم با راسل جان موافقم

فکر کنم اون متن برای کتاب " یک عاشقانه آرام " باشه اگه اشتباه نکنم...و اون قسمتی که نقل قول کردن رو به منطقی میدونم...

اصلا احساس عمیق عاشقانه ای که حتی تو رابطه های دوستی امروزی اتفاق می افته مدت زمان کوتاهی رو در بر میگیره و بعدش تبدیل میشه به یک وابستگی...به نظرم اگر 2 طرف شخصیتی با اعتماد به نفس پائین داشته باشند این وابستگی و دلبستگی افراطی بیشتر میشه و خارج شدن از این منجلاب به شدت دردناکه ...

توصیه من به همه دوستان اینکه تا میتونند از روابط این شکلی دوری کنند ... اگه یه نگاهی به دور وبر خودتون بندازین متوجه میشید که ااین رابطه ها اکثرا سرانجام خوشی نداره...
در ضمن دوست داشتن یک فرد با توجه ه معیارها و ایده الهای منطقی خودتون میتونه بهتر از عاشق شدن چشم و گوش بسته و براساس ملاکهای ظاهری باشه...

Emad HD
16-05-2014, 12:17
موردی بود که پسر سرباز بوده و با توافق خانواده ها عقد کردن،آقا بعد از 2 سال اومده کاری پیدا کرده و با کمک بازهم خانواده ها خودشو جمع و جور کرده و با یه مراسم ساده و زندگی کوچیک و ساده رفتن سر زندگیشون و کم کم خودشون رو ساختن ! از طرفی همین دوران عقد هم میتونه فورجه ای باشه برای آقا پسر که حس مسئولیت کنه و بتونه بیشتر تلاش کنه در اصل هدفمند تلاش کنه.
زندگی مستقل از خانواده و مشترک با همسر صدرصد مستلزم صبوری های زیادی هست چون همیشه اخلاف نظر و خیلی چیزهای دیگه وجود داره!
یه کمی به همت طرفین برمیگرده این قضیه و صبوریشون و اینکه بدونن اول زندگی هیچ کسی کامل نبوده و کم کم زندگی رو ساخته.
:n02:
تموم شد اووون زمان
الان سال 1393 هستیماااااا
:n02:
دیگه دوران این حرفا گذشته دونفر و فلان و اینا
جالبه داریم خودمون رو گول میزنیم هه هه
جالبتر اینه که من از این داستانا نمیبینم دو رو برم فقط شما میبینید
این داستانا توی روستاها رخ میده که اونم دیگه افسانه شده :n02: پسره از روستا میره شهر سربازی دیگه برنمیگرده اونجا کیفیش بیشتره :n02:
بیخیال بابا الان متولد 74 ترم اول دانشگاه با حداقل 3-4 تا دختر دوسته همه نیاز های جنسی و عاطفیش تا 4 یال دانشگاه برآورده میشه بیکاره ازدواج کنه
الان ازدواج برای 35-40 سال به بالا هستش اون ها هم تازه میرن زیر 25 سال میگیرن
شاید باورتون نشه ولی آمار ازدواج پیرمرد هایی که همسر اولشون رو از دست دادن دومی رو اختیار میکنند بیشتر از جووناست :n02:
قبلنا یادمه کوچیک بودیم اگر یک پسری سنش 22 بود زن نداشت بی کلاسی و بی عرضگی بود الان داشتن در این سن بی عرضگی هستش
یعنی یکی در 25 سالگی زن بگیری میگن خاک برسرش یارو ندید بدید خودش رو بدبخت کرد و فلانوو
بخدا اینا جدیه و فراگیره شوخی نیست
چیزی هم بگم من در این کشور 23 سال عمر گرفتم شاید هیچی نفهمیده باشم ولی یک چیز رو فهمیدم
اینجا هیچ چیز درست نخواهد شد شما الان از ابزاری که دارید میاد اینجا (اینترنت) بگیر تا ..... همه مشکل داره ، مشکل همه جا هست حتی در پیشرفته ترین کشور های جهان ولی چیزی که مهمه اینه که در اینجا درست نمیشه
وضعیت ازدواج هم و روابط عاطفی هم همینه هر روز داره بدتر میشه و هیچ وقت درست نخواهد شد شما این پست من رو بوک مارک کنید 5 سال دیگه بیاید اینجا ببینید درست میگم یا نه :n02:
البته خودم شخصا حتی تو عمرم با یک نفر هم رابطه عاطفی نداشتم :n04: چرا در این جامعه مریض وقت خودم رو هدر کنم اینقدر وضع بده از همه لحاظ که فکر کردن به این مسائل حماقتی بیش نیست
البته دست ما بسته اسست نمیتونیم زیاد وارد جزئیات بشیم
:n16:

بانو . ./
16-05-2014, 12:27
:n02:
تموم شد اووون زمان
الان سال 1393 هستیماااااا
:n02:
دیگه دوران این حرفا گذشته دونفر و فلان و اینا
جالبه داریم خودمون رو گول میزنیم هه هه
جالبتر اینه که من از این داستانا نمیبینم دو رو برم فقط شما میبینید
این داستانا توی روستاها رخ میده که اونم دیگه افسانه شده :n02: پسره از روستا میره شهر سربازی دیگه برنمیگرده اونجا کیفیش بیشتره :n02:
بیخیال بابا الان متولد 74 ترم اول دانشگاه با حداقل 3-4 تا دختر دوسته همه نیاز های جنسی و عاطفیش تا 4 یال دانشگاه برآورده میشه بیکاره ازدواج کنه
الان ازدواج برای 35-40 سال به بالا هستش اون ها هم تازه میرن زیر 25 سال میگیرن
شاید باورتون نشه ولی آمار ازدواج پیرمرد هایی که همسر اولشون رو از دست دادن دومی رو اختیار میکنند بیشتر از جووناست :n02:
قبلنا یادمه کوچیک بودیم اگر یک پسری سنش 22 بود زن نداشت بی کلاسی و بی عرضگی بود الان داشتن در این سن بی عرضگی هستش
یعنی یکی در 25 سالگی زن بگیری میگن خاک برسرش یارو ندید بدید خودش رو بدبخت کرد و فلانوو
بخدا اینا جدیه و فراگیره شوخی نیست
چیزی هم بگم من در این کشور 23 سال عمر گرفتم شاید هیچی نفهمیده باشم ولی یک چیز رو فهمیدم
اینجا هیچ چیز درست نخواهد شد شما الان از ابزاری که دارید میاد اینجا (اینترنت) بگیر تا ..... همه مشکل داره ، مشکل همه جا هست حتی در پیشرفته ترین کشور های جهان ولی چیزی که مهمه اینه که در اینجا درست نمیشه
وضعیت ازدواج هم و روابط عاطفی هم همینه هر روز داره بدتر میشه و هیچ وقت درست نخواهد شد شما این پست من رو بوک مارک کنید 5 سال دیگه بیاید اینجا ببینید درست میگم یا نه :n02:
البته خودم شخصا حتی تو عمرم با یک نفر هم رابطه عاطفی نداشتم :n04: چرا در این جامعه مریض وقت خودم رو هدر کنم اینقدر وضع بده از همه لحاظ که فکر کردن به این مسائل حماقتی بیش نیست
البته دست ما بسته اسست نمیتونیم زیاد وارد جزئیات بشیم
:n16:


دوست عزیز تا زمانی که جوون ها ندونند خودشون کی هستند ؟ هویتشون چی هست ؟ توی ارتباط با جنس مخالف دنبال چی هستند ؟ برای چی با کسی اشنا میشند . ایا اون شخص اهدافش با اهداف ما سازگاری داره ..تا زمانی که معیار روابط فقط و فقط پول و زیبایی باشه ..تا زمانی که با کسی فقط به دلیل ترس از تنهایی وارد رابطه میشند ..تا زمانی که از شخص به جای تیپ و ماشین نمی پرسند که تو جهان بینیت چطوری هست ؟ تا زمانی که شخص یک صفحه کتاب نمیخونه تا دنیاش و بزرگتر کنه ..تا زمانی که .....




به قول معروف همین اش هست و همین کاسه ..این مشکل جامعه شناختی هست که چرا تو این جامعه به افکار و جهان بینی شخص بهایی داده نمیشه و چرا جامعه روز به روز بیشتر درگیر تجملات و ظاهربینی میشه

hamid_diablo
16-05-2014, 12:33
متاسفانه ما نه تنها از نظر تکنولوژی و صنعت جهان سومی هستیم بلکه از نظر رفتاری و اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی هم جهان سومی هستیم

یادمه یکی از دوستام میخواست با جنس مخالف دوست بشه ...دلیلش خیلی جالب و سخیفانه بود!!! دلیلش این بود : یکی از دوستام دوست دختر داره من نمیخوام جلوش کم نیارم...!!!

نمیدونم چرا ماها هنوز یاد نگرفتیم وقتی وارد جامعه میشیم حریم ها و چارچوبها رو رعایت کنیم...هنوز یاد نگرفتیم که هر کاری رو نباید تجربه کرد...

halflife g
16-05-2014, 12:47
متاسفانه ما نه تنها از نظر تکنولوژی و صنعت جهان سومی هستیم بلکه از نظر رفتاری و اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی هم جهان سومی هستیم

یادمه یکی از دوستام میخواست با جنس مخالف دوست بشه ...دلیلش خیلی جالب و سخیفانه بود!!! دلیلش این بود : یکی از دوستام دوست دختر داره من نمیخوام جلوش کم نیارم...!!!

نمیدونم چرا ماها هنوز یاد نگرفتیم وقتی وارد جامعه میشیم حریم ها و چارچوبها رو رعایت کنیم...هنوز یاد نگرفتیم که هر کاری رو نباید تجربه کرد...

ببخشیدا ولی من چندان موافق نیستم
اتفاقا ما از لحاظ اخلاقی(نه اجتماعی و فرهنگی)در مقوله رابطه و ازدواج و .....در وضعیت بهتری هستیم

در کشورهای خارجی هم این مسایل گاهی حتی با دز غلیظ تر رواج داره و اکثر متاهل ها هم یا طلاق گرفتن یا دارن طلاق می گیرن:n02:علتشم اینه که خیلی بیشتر از ماها هم خودخواه تر و فردی تر هستن در زندگی مشتکشون و همینطور به قول دوستمون "راسل" هیجانی تر ......
و برای اونها این مسایل روابط قبل ازدواج و دوست پسر و..... یه مسایلی هست که روش حساس نیستن(بر عکس ما) و در نتیجه به چشم نمیاد و گرنه از ما غلیظتر و درگیرتر هستن


.

B.Russell
16-05-2014, 12:54
وضعیت ازدواج هم و روابط عاطفی هم همینه هر روز داره بدتر میشه و هیچ وقت درست نخواهد شد شما این پست من رو بوک مارک کنید 5 سال دیگه بیاید اینجا ببینید درست میگم یا نه :n02:
البته خودم شخصا حتی تو عمرم با یک نفر هم رابطه عاطفی نداشتم :n04: چرا در این جامعه مریض وقت خودم رو هدر کنم اینقدر وضع بده از همه لحاظ که فکر کردن به این مسائل حماقتی بیش نیست
البته دست ما بسته اسست نمیتونیم زیاد وارد جزئیات بشیم
:n16:

آقا شما دهه هفتادی هستی یا با دهه هفتادیا زیاد نشست و برخاست دارین؟ :n02:

من اکثر حرفات رو در مورد جوانان عزیز دهه هفتاد قبول دارم و همینجوری که میگی هستن، تقریبا به هیچی پایبند نیستن.
البته مثل هر قشری توی دهه 70 آدم درست هم زیاد هست، همانطور که میتونه توی دهه 60 آدم بی تعهد زیاد باشه !!

اما فکر نمیکنم زیاد ارتباطی به جامعه داشته باشه.
ما هم تو سن نوجوانی و اوایل جوانی، امکاناتمون یک دهم این دوستان نبود، ولی حداقل ترجیح میدادیم ورزش کنیم، از فوتبال گرفته تا والیبال.
ولی الان ترجیح میدن قلیون بکشن دختر و پسر تو پارک !!!

نه حکومت داخلی ما تبلیغ قلیون میکنه، نه ماهواره تبلیغ قلیون میکنه، پس کی این وسط داره تبلیغ میکنه؟
اینکه آدمای سست و بی اراده حماقت های خودشون رو گردن دیگران بندازن صحیح نیست و بگیم مملکت ما درست نمیشه.

تا وقتی هر انسانی به تنهایی خودش رو نتونه جمع کنه، معلومه که جامعه اش هم اصلاح نمیشه.

برای همین تو نوشته قبلیم تاکید کردم کسی که میخواد ازدواح کنه اول باید بفهمه با خودش چند چند هست و مرض های خودش کجاست اگه نتونست آسیب شناسی کنه، بهتره یکی مثل خودش پیدا کنه و باهم حال کنن.

اما مهم ترین بخشش اینجاست که نقاب اخلاق و علاقه به تشکیل زندگی نزنه و یک آدم ساده رو بیاره تو گودال خودش غرق کنه، شفاف بگه من اینجور دوستی میخوام با نبودن خط قرمزها، اونموقع تبعات عاطفی و جسمیش کمتر میشه و هرکس با همفکر خودش میپره.

Emad HD
16-05-2014, 13:10
دوست عزیز تا زمانی که جوون ها ندونند خودشون کی هستند ؟ هویتشون چی هست ؟ توی ارتباط با جنس مخالف دنبال چی هستند ؟ برای چی با کسی اشنا میشند . ایا اون شخص اهدافش با اهداف ما سازگاری داره ..تا زمانی که معیار روابط فقط و فقط پول و زیبایی باشه ..تا زمانی که با کسی فقط به دلیل ترس از تنهایی وارد رابطه میشند ..تا زمانی که از شخص به جای تیپ و ماشین نمی پرسند که تو جهان بینیت چطوری هست ؟ تا زمانی که شخص یک صفحه کتاب نمیخونه تا دنیاش و بزرگتر کنه ..تا زمانی که .....




به قول معروف همین اش هست و همین کاسه ..این مشکل جامعه شناختی هست که چرا تو این جامعه به افکار و جهان بینی شخص بهایی داده نمیشه و چرا جامعه روز به روز بیشتر درگیر تجملات و ظاهربینی میشه

:n02:
بابا تو این دانشگاها سواد که یاد نمیدند حداقل بیان زندگی رو یاد بدند که اونم یاد نمیدند خود شناسی که جای خود داره :n02:
معیار اکثریت الان همینه پول ، ماشین ، زیبایی و همینطور هم داره فراگیر میشه و این که درست بشه خیال خامِ دیگه این توقعات شکل گرفته و نبودش یک نوع امتیاز منفی هست

هر چه هم به این طور چیزا فکر کنی بیشتر عقب میمونی باید زندگی خودت رو بکنی الان و به فکر بقیه نباشی این الان چیزی که در جامعه است بد و خوبش بماند راهی هست که عموم جامعه انتخاب کرده مخالف جهت رودخانه هم شنا کردن بی عقلیه مدیریت صحیح هم که اصلا وجود نداره یعنی اصلا مدیریت وجود نداره در این کشور :n02:
البته تعداد محدودی هم هستند که درست هستند و گوشه خونه نشستند دارن تاوان اعمال و رفتار بقیه رو هم اینا پس میدند

Emad HD
16-05-2014, 13:21
آقا شما دهه هفتادی هستی یا با دهه هفتادیا زیاد نشست و برخاست دارین؟ :n02:

من اکثر حرفات رو در مورد جوانان عزیز دهه هفتاد قبول دارم و همینجوری که میگی هستن، تقریبا به هیچی پایبند نیستن.
البته مثل هر قشری توی دهه 70 آدم درست هم زیاد هست، همانطور که میتونه توی دهه 60 آدم بی تعهد زیاد باشه !!

اما فکر نمیکنم زیاد ارتباطی به جامعه داشته باشه.
ما هم تو سن نوجوانی و اوایل جوانی، امکاناتمون یک دهم این دوستان نبود، ولی حداقل ترجیح میدادیم ورزش کنیم، از فوتبال گرفته تا والیبال.
ولی الان ترجیح میدن قلیون بکشن دختر و پسر تو پارک !!!

نه حکومت داخلی ما تبلیغ قلیون میکنه، نه ماهواره تبلیغ قلیون میکنه، پس کی این وسط داره تبلیغ میکنه؟
اینکه آدمای سست و بی اراده حماقت های خودشون رو گردن دیگران بندازن صحیح نیست و بگیم مملکت ما درست نمیشه.

تا وقتی هر انسانی به تنهایی خودش رو نتونه جمع کنه، معلومه که جامعه اش هم اصلاح نمیشه.

برای همین تو نوشته قبلیم تاکید کردم کسی که میخواد ازدواح کنه اول باید بفهمه با خودش چند چند هست و مرض های خودش کجاست اگه نتونست آسیب شناسی کنه، بهتره یکی مثل خودش پیدا کنه و باهم حال کنن.

اما مهم ترین بخشش اسنجاست که نقاب اخلاق و علاقه به تشکیل زندگی نزنه و یک آدم ساده رو بیاره تو گودال خودش غرق کنه، شفاف بگه من اینجور دوستی میخوام با نبودن خط قرمزها، اونموقع تبعات عاطفی و جسمیش کمتر میشه و هرکس با همفکر خودش میپره.
پس فکر کردی با دهه 60 هستم بابا اونا که بنده خدا ها پیر شدند دیگه :n02:
ولی نه آدم درست من اعتقاد ندارم 90 درصد به بالا درست نیستند من نظرم اینه هر چی میبینم از این لحاظی که داریم بررسی میکنیم مورد دارند
قیاس قیاس مع الفارقه قلیون چه ربطی داره به عواطف قبل ازدواج :n02:
میخواستم توضیح زیاد بدم ولی بیخیال بابا بزار همینطوری خوش باشند هه هه
بازم میگم من اشتباه فکر میکنم ، درست فکر میکنم هرچی ... وضع درست نخواهد شد که هیچ چندین برابر بدتر خواهد شد
شما بوک مارک کن 5 سال دیگه من میام :n02:

Layken
16-05-2014, 13:23
موردی بود که پسر سرباز بوده و با توافق خانواده ها عقد کردن،آقا بعد از 2 سال اومده کاری پیدا کرده و با کمک بازهم خانواده ها خودشو جمع و جور کرده و با یه مراسم ساده و زندگی کوچیک و ساده رفتن سر زندگیشون و کم کم خودشون رو ساختن ! از طرفی همین دوران عقد هم میتونه فورجه ای باشه برای آقا پسر که حس مسئولیت کنه و بتونه بیشتر تلاش کنه در اصل هدفمند تلاش کنه.
زندگی مستقل از خانواده و مشترک با همسر صدرصد مستلزم صبوری های زیادی هست چون همیشه اخلاف نظر و خیلی چیزهای دیگه وجود داره!
یه کمی به همت طرفین برمیگرده این قضیه و صبوریشون و اینکه بدونن اول زندگی هیچ کسی کامل نبوده و کم کم زندگی رو ساخته.


من فکر میکنم که در این مورد مهم ترین مسئله رضایت خانواده دختر هست!
بهرحال خانواده پسر و مطمئنا پدرش در حد توان تا زمان استقلال مالی پشتبانی لازم رو انجام خواهند داد
این بین به اصطلاح کمی راه اومدن خانواده دختر لازمه
برای اینکار بهترین روش اینه که دختر((که فرضا خودش موافق و همه جوره همراه هست)) ابتدا با مادرش صحبت کنه و ایشون رو مجاب کنه و در مرحله بعد مادر پدر دختر رو راضی کنه که
که چی؟
که قبول کنند مراحل خواستگاری و نامزدی انجام بشه ولی ازدواج موکول به مدتی((معمولا نهایتا 1ساله قراره میگذارن بستگی به شرایط هم داره مثلا اقا داماد سرباز باشه یا دانشجو باشه یا...دراین مورد ما پیدا کردن کار مناسب رو ملاک میدونیم)) بعد بشه

در طول دوران نامزدی هم دختر و پسر خواهند توانست با محدودیت هایی ! رفت و امد داشته باشند و قاعدتا مخارج این دوره اونقدرها نیست که بگیم واقعا سنگین هست و نمیشه

تشکر از دوستان ، یک سوال دیگه
اگه هر دو خانواده راضی بشن و بخوان یک دوره نامزدی طی کنن و در این صورت پسر تلاش کنه و نتونه به اون هدفی که قرار بود برسن چه باید کرد؟
با وضعیت الان اقتصادی کشور که هر لحظه تغییرات حاصل میشه و پسر واقعا نتونه در طول ییک یا کمتر از دو سال به هدفی که داشته برسه و زندگی بعد از ازدواج رو تضمین کنه
اون موقع باید چه کرد؟ وقتی که یک سال و اندی به پای هم منتظر موندند و از سنشون گذشته باید چه بکنن؟

بانو . ./
16-05-2014, 13:32
:n02:
بابا تو این دانشگاها سواد که یاد نمیدند حداقل بیان زندگی رو یاد بدند که اونم یاد نمیدند خود شناسی که جای خود داره :n02:
معیار اکثریت الان همینه پول ، ماشین ، زیبایی و همینطور هم داره فراگیر میشه و این که درست بشه خیال خامِ دیگه این توقعات شکل گرفته و نبودش یک نوع امتیاز منفی هست

هر چه هم به این طور چیزا فکر کنی بیشتر عقب میمونی باید زندگی خودت رو بکنی الان و به فکر بقیه نباشی این الان چیزی که در جامعه است بد و خوبش بماند راهی هست که عموم جامعه انتخاب کرده مخالف جهت رودخانه هم شنا کردن بی عقلیه مدیریت صحیح هم که اصلا وجود نداره یعنی اصلا مدیریت وجود نداره در این کشور :n02:
البته تعداد محدودی هم هستند که درست هستند و گوشه خونه نشستند دارن تاوان اعمال و رفتار بقیه رو هم اینا پس میدند


دانشگاه وظیفهش این نیست که سواد یاد بده کلمه دانش جو یعنی جوینده دانش این مسایل باید داخل خانواده اموزش داده بشه باید روی پدر و مادرها کار بشه یک مادر عامی نمیتونه یک فرزندی که درست فکر میکنه تربیت کنه [ البته این مساله کلیت نداره ] باید از طریق رسانه ها کتاب خونی تبلیغ بشه ..

ببینید معیار پول و زیبایی به خودی خود که بد نیست اما این ها در کنار سایر معیارها که باید معیار اصلی باشه امتیاز محسوب میشه..

بله حق باشماست تعداد محدودی هم هستند که تنها موندن رو انتخاب کردند تا زمانی که با شخصی مثل خودشون و دیدگاه عمیق! اشنا بشند به نظرم این مساله بیشتر احترام به خود هست شخص وارد هر رابطه ای نمیشه بنابراین از گزند روابط سرسری و اسیب های وحشتناکی که روی روحیه شخص میزاره دور میمونه . انتخاب درست = آرامش

Emad HD
16-05-2014, 13:52
دانشگاه وظیفهش این نیست که سواد یاد بده کلمه دانش جو یعنی جوینده دانش این مسایل باید داخل خانواده اموزش داده بشه باید روی پدر و مادرها کار بشه یک مادر عامی نمیتونه یک فرزندی که درست فکر میکنه تربیت کنه [ البته این مساله کلیت نداره ] باید از طریق رسانه ها کتاب خونی تبلیغ بشه ..

ببینید معیار پول و زیبایی به خودی خود که بد نیست اما این ها در کنار سایر معیارها که باید معیار اصلی باشه امتیاز محسوب میشه..

بله حق باشماست تعداد محدودی هم هستند که تنها موندن رو انتخاب کردند تا زمانی که با شخصی مثل خودشون و دیدگاه عمیق! اشنا بشند به نظرم این مساله بیشتر احترام به خود هست شخص وارد هر رابطه ای نمیشه بنابراین از گزند روابط سرسری و اسیب های وحشتناکی که روی روحیه شخص میزاره دور میمونه . انتخاب درست = آرامش
من نمیدونم وظیفش چیه :n02:
فقط میدونم یک کاغذی توی دستشه یک طرفش رو دانشجوگرفته یک طرفش رو دانشگاه هی اون بکش هی این بکش آخر هم میبینی دانشگاه ول کن نیست سریع پول رو از جیبت در میاری تا میخواد پول رو بگیره مدرک از دستش میاد دست شما اون هم پولو قاپ میزنه شما صاحب مدرک شدی اون هم صاحب پول :n02:
زاغکی قالب پنیری دید ... :n02:
فقط رشته پزشکی بقیه رشته ها هیچ ارزشی نداره به نظر من شخصا در ایران البته
میگم بابا حرف شما همه درست باید با طلا نوشته بشه جون هر کی دوست دارید به این قسمت توجه کنید
درست نمیشه بدتر میشه چیزی که داریم میبینیم
شما میگی (ببینید معیار پول و زیبایی به خودی خود که بد نیست اما این ها در کنار سایر معیارها که باید معیار اصلی باشه امتیاز محسوب میشه..)
من میگم حرف شما درسته ولی دیگه تموم شد معیار همونایی هست که نباید باشه دیگه هم بر نمیگرده
زمین در بهترین جای شهر داره هر روز قیمتش میره بالا الان پولش رو دارم بخرم بگم نه صبر کن صبر کن بالاخره یک روز قیمتش میاد پایین دو سال بعد میام میبینم پولم هم از بین رفته زمین هم چندین برابر شده
هدفم اینه الان باید با این طرز تفکر که چند سال دیگه وضعیت خیلی خراب تر خواهد شد برم جلو که اون موقع زیاد ضرر نکنم
متاسفانه اینجا هم بر اساس واقعیات صحبت نمیشه :n02:
بریم پی زندگیمووون بابا :n09:

hamid_diablo
16-05-2014, 14:24
تشکر از دوستان ، یک سوال دیگه
اگه هر دو خانواده راضی بشن و بخوان یک دوره نامزدی طی کنن و در این صورت پسر تلاش کنه و نتونه به اون هدفی که قرار بود برسن چه باید کرد؟
با وضعیت الان اقتصادی کشور که هر لحظه تغییرات حاصل میشه و پسر واقعا نتونه در طول ییک یا کمتر از دو سال به هدفی که داشته برسه و زندگی بعد از ازدواج رو تضمین کنه
اون موقع باید چه کرد؟ وقتی که یک سال و اندی به پای هم منتظر موندند و از سنشون گذشته باید چه بکنن؟

به نظرم تو این دوران نباید تمام بار اقتصادی رو دوش پسر باشه...

خانواده هر 2 طرف سعی کنند بهشون کمک کنند...به جای اینکه هر سال برن حج و کلی نذری بدن و لوازم خونگی رو هر 6 ماه یکبار عوض کنند .بیان اون پول رو بدن به آقا پسر و دختر خانم که زودتر برن سر زندگی خودشون...این کارا رو انجام نمیدن که سن ازدواج اینقدر بالا رفته...خیلی از دختر خانمها حتی به فکر تجرد قطعی هستند ...

در مورد جامعه هم بگم که چیزی که مشخصه اینکه اگه زمان حال رو با مثلا 10 سال پیش مقایسه کنیم میبینیم که شراطی بدتر شده...همیشه هم حرف از گل و بلبل و سنبل و این حرفا بوده...ولی در عمل میبینیم چیزی درست نشده...پیش بینی منم این هست که شاید اوضاع بدتر هم بشه...

leo.unique
16-05-2014, 15:31
به نظرم تو این دوران نباید تمام بار اقتصادی رو دوش پسر باشه...

خانواده هر 2 طرف سعی کنند بهشون کمک کنند...به جای اینکه هر سال برن حج و کلی نذری بدن و لوازم خونگی رو هر 6 ماه یکبار عوض کنند .بیان اون پول رو بدن به آقا پسر و دختر خانم که زودتر برن سر زندگی خودشون...این کارا رو انجام نمیدن که سن ازدواج اینقدر بالا رفته...خیلی از دختر خانمها حتی به فکر تجرد قطعی هستند ...

اولا بی عرضگی پسر نباید باری بشه روی دوش خانواده ها ! ثانیا مسائل اقتصادی درصد پایینی از علل عدم تمایل به ازدواج رو شامل میشه ! خیلیا شرایط حداقلی رو دارن اما توقعاتشون واقعا بالاست !

frnsh
16-05-2014, 17:21
ببخشیدا ولی من چندان موافق نیستم
اتفاقا ما از لحاظ اخلاقی(نه اجتماعی و فرهنگی)در مقوله رابطه و ازدواج و .....در وضعیت بهتری هستیم

در کشورهای خارجی هم این مسایل گاهی حتی با دز غلیظ تر رواج داره و اکثر متاهل ها هم یا طلاق گرفتن یا دارن طلاق می گیرن:n02:علتشم اینه که خیلی بیشتر از ماها هم خودخواه تر و فردی تر هستن در زندگی مشتکشون و همینطور به قول دوستمون "راسل" هیجانی تر ......
و برای اونها این مسایل روابط قبل ازدواج و دوست پسر و..... یه مسایلی هست که روش حساس نیستن(بر عکس ما) و در نتیجه به چشم نمیاد و گرنه از ما غلیظتر و درگیرتر هستن


.

من موافق نیستم.
به نظر من هر رابطه ای حتما باید دوره ش رو طی کنه تا اگه بخواد به نتیجه ی خوبی برسه برسه.. و زمان میبره.
همونطور که قبلا هم گفتم، توی ایران بعد از کلی محدودیت پسرو دختر همدیگه رو حالا بگیم توی یه رابطه ی آشنایی بازتر میفتن که حالا بگیم خونواده هم موافقه. حتی در اون حد هم بعد از اون همه محدودیت اینا بیشتر هیجان بودن توی رابطه رو میبینن.. مهم نیست چندبار قبلش تجربه کردن، این هیجان تا وقتی که تجربه ی ازدواج و زندگی رو در رو رو نکنن همیشه هست. و بعد هم میفتن توی ازدواج و خودشونو گم میکنن. دوستان گفتن اگه طولانی مدت باشه میتونن بهتر خودشون برای مسئولیت آماده کنن، آره بهتره اما بعد خیلی وقتها میبینن که توی منجلاب افتادن. چون ازدواج رو محدودیت میبینن. و اونم به خاطر اینکه که مراحلش درست طی نشده.

وقتی توی جامعه ی بازتر میتونی خودت تصمیم بگیری.. میتونی بازتر فکر کنی و شخصیت خودتو و اینکه کی آماده ی ازدواجی رو بسنجی.. وقتی که میتونی آزادانه تر حتی تنها زندگی کنی تا زندگی مستقل تر رو تجربه کنی.. حداقلش میفهمی روند مشکلات زندگی که دوستان گفتن مثل اجاره و آب و برق و فلان چطور پیش میره و وقتی آماده میشی تا کسی رو در کنارت قبول کنی، اون وقت میدونی دیگه چی به کجاس و مشکلات چیه نه اینکه یهو تو همه ش شیرجه بزنی! چه دختر باشی چه پسر این مرحله ضروریه مخصوصا الانا که زندگی حتی تو ایران هم دوطرفه شده و دیگه پسر کل خرجهای زندگی رو نمیده و دختر هم مثل یه زن خونه اونقدرها رفتار نمیکنه.
و وقتی که کسیو میببینی که حس میکنی میخوای توی زندگیت باشه، میدونی که باید چطور بشناسیش و روی چه چیزایی بیشتر تمرکز کنی. و به خاطر کاملا مستقل بودنت غرورت هم بالا میره و به خاطر محدودیت و اعتماد به نفس پایین به هر کسی آره نمیگی!

Rossin
16-05-2014, 17:26
:n02:
تموم شد اووون زمان
الان سال 1393 هستیماااااا
:n02:
دیگه دوران این حرفا گذشته دونفر و فلان و اینا
جالبه داریم خودمون رو گول میزنیم هه هه
جالبتر اینه که من از این داستانا نمیبینم دو رو برم فقط شما میبینید
این داستانا توی روستاها رخ میده که اونم دیگه افسانه شده :n02: پسره از روستا میره شهر سربازی دیگه برنمیگرده اونجا کیفیش بیشتره :n02:
بیخیال بابا الان متولد 74 ترم اول دانشگاه با حداقل 3-4 تا دختر دوسته همه نیاز های جنسی و عاطفیش تا 4 یال دانشگاه برآورده میشه بیکاره ازدواج کنه
الان ازدواج برای 35-40 سال به بالا هستش اون ها هم تازه میرن زیر 25 سال میگیرن

:n16:

این اتفاق توی همین سال و در تهران بود! و نه توی روستا یا جایی که فکر میکنید!
شما کافیه یکم توی اجتماع چرخ بزنید و بشینید پای تجربه دیگران تا ببینید دنیا چی به چیه!

هیچ وقت ایراد و اشتباهات خودمون رو تقصیر جامعه و کشور نندازیم لطفا چون خیلی چیز ها تحت کنترل خودمونه نه جامعه
ایشالا بیشتر که کسب تجربه کردین دیدتون باز تر میشه نسبت به این مسائل دوست عزیز.

Rossin
16-05-2014, 17:32
تشکر از دوستان ، یک سوال دیگه
اگه هر دو خانواده راضی بشن و بخوان یک دوره نامزدی طی کنن و در این صورت پسر تلاش کنه و نتونه به اون هدفی که قرار بود برسن چه باید کرد؟



بله این احتمالم هست که توی اون مدت فورجه پسر نتونه کاری کنه و به اون هدف نرسه،البته این احتمال توی شهر های بزرگ قوی تره و ریسکی تر و الا توی شهرستانا وقتی با یک سوم مخارج توی تهران میشه زندگی متوسط و خوبی داشت خیلی ها این کارو میکنن!

من نمیگم کار درستیه چون ممکنه خیلی اتفاقات رخ بده که پیشبینی نشده باشند و وقتی اتفاق بی افته واقعا نشه کاری کرد! ولی خب کیس های زیادی هم دیدم که اینجوری زندگیشون رو شروع کردن!
در کل نظرم بود و چیزی که دیده بودم و شاید هم درست نباشه!

Rossin
16-05-2014, 17:39
اون متنی که من نوشته ام نه تنها دیدگاه کلی نیست، بلکه روز به روز در حال تبدیل شدن به دیدگاه غالب در جامعه هست.
مخصوصا در شهرهای بزرگ و صنعتی تر.
و حتی اون هایی که در ابتدا نادیده اش میگیرند، دقیقا به همین مشکلات میرسن وگرنه آمار طلاق تو کشور ما اینقدر بالا نبود.

عشق صرفا یک پدیده هیجانی هست و صحبت از 50 سال عاشق بودن بی معنی خواهد بود.
(البته منظورم در اینجا عشق بین مرد و زن هست).

اونهایی که میبینید 50 سال یا بیشتر با هم دوام آورده اند، یا صرفا همدیگه را تحمل میکنند و یا شاخصه های منطقی تو زندگیشون توانسته جای شاخصه های هیجانی رو بگیره.
که به نظر من هم مهم اینست که انسان اول بتونه تو زندگی شخصی خودش هیجانت رو تا حد ممکن کنترل کنه و وقتی هیجانات نتونست بر روند کی زندگیش تاثیر بذاره و چشماشو کور کنه، اونوقت میتونه وارد یک زندگی بشه و از زندگی حتی تا مدت طولانی لذت ببره.

و مشکل اون متن و دیدگاه غالب تو جامعه ما هم الان این هست، اساس رو بر هیجان گذاشتن، و اجازه میدن هیجان جای هر چیزی رو بگیره.

بله حرف شما صحیح ولی منظورم از عاشقانه زندگی کردن به معنی عاشق بودن نیست و بد منظورم رو گفتم.ببخشید
کلن عاشق شدن رو کار منطقی نمیدونم واینکه گفتم اونجوری دارن زندگی میکنن یعنی هنوز هم رو دوست دارن و حس همون روزهای اول زندگیشون رو دارن.
یکنواختی بنظرم قانون زندگی با هر چیزی و هر کسی هست حتی بین مادر و فرزند هم یکنواختی در کنار علاقه قرار میگیره و این مهم است که چقدر یکنواختی بر زندگی ما غالب میشه و چه قدر تاثیر میذاره!
و با نظرتون در مورد کنترل هیجان موافقم و خیلی خوب بیانش کردین:n01:

ممنون از شما دوست گرامی:n16:

Milad4171
16-05-2014, 18:14
سلام.

اول از همه یه چیز باید روشن بشه
کسی که دیدش نسبت به یک رابطه عاطفی صرفاً خوش گذرونی هست ، نمیتونه در مورد آینده اون رابطه تصمیم بگیره ، کلا آینده نگری هم روی این موضوع نداره.
حالا این آینده نگری لزوماً خوب نیست. شاید بگه خوب من با طرف آینده ای ندارم به فلان دلایل! همینم بازم باعث میشه طرف خودش رو بسنجه که میتونه یا نه. میخواد یا نه! اصلا دوست داره همچین فردی رو جدا از رابطه عاطفی در زندگیش تا آخر عمر کنار خودش حس کنه و قبول کنه؟؟

دوم بحث سن هست. به نظرم سن نقش خیلی خوبی در ازدواج داره . جدی گرفتن این موضوع کاملا بستگی به کامل شدن فرد داره. حالا ممکن است برای فردی این سن 25 سالگی باشد برای فردی 35 سالگی. البته این کامل شدن از لحاظ استقلال و درک درست از ازدواج هست.

یک جیزی هم که خیلی خیلی مهم هست اینه که رابطه عاطفی قبل از ازدواج با بعد از ازدواج متفاوت هست. در خیلی از مواقع بعد از ازدوج یک سردی در زوجین بوجود میاد. اون شوق و شوری که برای رسیدن به هم دیگه وجود داره از بین میره. اما بعد از مدتی همه چیز دوباره درست میشه . من این موضوع رو در زندگی دو تا از دوستانم دیدم که به نظرم باید به این موضوع هم توجه بشه!

در مورد وضعیت اقتصادی هم که دیگه همه چیز روشن هست. جای بحثی وجود ندارد×

leo.unique
16-05-2014, 18:54
تفاوتی بین عاشق بودن و دوست داشتن وجود نداره ؟:n01:

Atghia
16-05-2014, 19:09
تفاوتی بین عاشق بودن و دوست داشتن وجود نداره ؟:n01:

من فکر میکنم که دوست داشتن جزئی از عشق هست
عشق بدون دوست داشتن معنی پیدا نمیکنه اما دوست داشتن میتونه بدون عشق باشه!
گاهی هم از دوست داشتن شروع میشه و پرورش پیدا میکنه تا به عشق برسه در واقع میتونم بگم دوست داشتن به نوعی پیش نیاز عشق هست

leo.unique
16-05-2014, 19:19
من فکر میکنم که دوست داشتن جزئی از عشق هست
عشق بدون دوست داشتن معنی پیدا نمیکنه اما دوست داشتن میتونه بدون عشق باشه!
گاهی هم از دوست داشتن شروع میشه و پرورش پیدا میکنه تا به عشق برسه در واقع میتونم بگم دوست داشتن به نوعی پیش نیاز عشق هست
شاید نظر کاربر Rossin با شما متفاوت باشه :n01:


کلن عاشق شدن رو کار منطقی نمیدونم واینکه گفتم اونجوری دارن زندگی میکنن یعنی هنوز هم رو دوست دارن و حس همون روزهای اول زندگیشون رو دارن.

Atghia
16-05-2014, 19:44
شاید نظر کاربر Rossin با شما متفاوت باشه :n01:

من فکر کردم دارم سوال شما رو جواب میدم! نه تحلیل نظر دیگران رو:n06:
ایشون هم نظرشون منافاتی با نظر من نداره عملا چون کلا روی صحبتشون چیز دیگری بود!

اگر دنبال کرده باشید پست ها رو ایشون گفتند نظرشون اینه زندگی عاشقانه افراد میتونه بعد از سالها ادامه پیدا کنه
در ادامه دوست دیگری گفتند که عشق هیجانی اینهمه سال دوام نداره
اونوقت ایشون نظرشون رو اصلاح کردند که منظورشون از عاشقانه زندگی کردن اینه که با حس دوست داشتن ادامه دادن...
امیدوارم قضیه روشن شده باشه

leo.unique
16-05-2014, 20:03
من فکر کردم دارم سوال شما رو جواب میدم! نه تحلیل نظر دیگران رو:n06:
ایشون هم نظرشون منافاتی با نظر من نداره عملا چون کلا روی صحبتشون چیز دیگری بود!

اگر دنبال کرده باشید پست ها رو ایشون گفتند نظرشون اینه زندگی عاشقانه افراد میتونه بعد از سالها ادامه پیدا کنه
در ادامه دوست دیگری گفتند که عشق هیجانی اینهمه سال دوام نداره
اونوقت ایشون نظرشون رو اصلاح کردند که منظورشون از عاشقانه زندگی کردن اینه که با حس دوست داشتن ادامه دادن...
امیدوارم قضیه روشن شده باشه
بله دنبال کردم ! بله روشن بود ! :n06:
احتمالا متن زیر رو اکثرتون خونده باشین

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند

عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد

عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بي انتها و مطلق

عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن

عشق بینایی را می گیرد
دوست داشتن بینایی می دهد

عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار

عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر

از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر

عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد

عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”

عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد

دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست

frnsh
16-05-2014, 20:10
تفاوتی بین عاشق بودن و دوست داشتن وجود نداره ؟:n01:

به نظر من دوست داشتن کسی وقتیه که خوشت میاد دورو بر طرف باشی.. پیشش باشی و باهاش وقت بگذرونی. مهم نیست چقدر عمیق بشناسیش اما میخوای کمکش هم بکنی و مایه و وقت بذاری. میتونه توی دوستا و خونواده یا جنس مخالف باشه. و معمولا هم بیشتر خوبی های طرف رو میبینی و بدیها رو بیشتر بیخیال میشی و اگه اشتباهی میبینی، سعی میکنی یا اول غیر مستقیم اما بعد اگه همو میشناسین رک بگی تا مشکل بر طرف بشه. و خیلی موقع ها بیشتر فکر میکنی کدومتون داره بیشتر مایه میذاره.
اما عشق، وقتیه که طرف رو به اندازه ای میشناسی که احساس میکنی بیشتر از دوست داشتنه. وقتی که بحثش میشه یا کاری پیش میاد، اون رو مهمتر از هرچیز دیگه میدونی و حتی بعضی اوقات اینقدر عمیق میشه که میخوای براش حتی از جونت هم مایه بذاری. بدی ها و خوبی هاشو تقریبا به یه مقدار میدونی و وقتی کار اشتباهی میکنه، خیلی بیشتر از اینکه بخوای بهش بگی اشتباهه، میگی که میفهمم چرا اینکارو کردی و سعی میکنی کمکش کنی. یه جورایی از درون بیشتر میشناسیش.

Rossin
16-05-2014, 20:22
من فکر کردم دارم سوال شما رو جواب میدم! نه تحلیل نظر دیگران رو:n06:
ایشون هم نظرشون منافاتی با نظر من نداره عملا چون کلا روی صحبتشون چیز دیگری بود!

اگر دنبال کرده باشید پست ها رو ایشون گفتند نظرشون اینه زندگی عاشقانه افراد میتونه بعد از سالها ادامه پیدا کنه
در ادامه دوست دیگری گفتند که عشق هیجانی اینهمه سال دوام نداره
اونوقت ایشون نظرشون رو اصلاح کردند که منظورشون از عاشقانه زندگی کردن اینه که با حس دوست داشتن ادامه دادن...
امیدوارم قضیه روشن شده باشه

منظورم رو روشن بیان نکردم؟ اگر ابهام یا ایهام داره بگید تا اصلاحش کنم:n01:

دوست عزیز لئو، حتما شنیدید که عاشقی در اغلب موارد چشم و گوش ادم رو کور و کر میکنه؟! من این نوع عاشقی رو گفتم که منتطقی نیست! وگرنه عشق هایی که بین انسان و خداوند و یا مادر و پدر و فرزند وجود دارند
توی این دسته عاشقی بین دو جنس مخالف قرار نمیگیرن بنظر من!
با نجربیاتی که تا الان داشتمو حرفهایی که از دیگران شنیدم کلا دوست داشتن ، عاشقانه دوست داشتن از عاشقیه محض بهتر و اصولی تره.
باز هم این نظر من هست و ما اینجا مجبور به پذیرفتن یا تحمیل عقاید هم دیگر نیستیم.

leo.unique
16-05-2014, 20:31
منظورم رو روشن بیان نکردم؟ اگر ابهام یا ایهام داره بگید تا اصلاحش کنم:n01:

دوست عزیز لئو، حتما شنیدید که عاشقی در اغلب موارد چشم و گوش ادم رو کور و کر میکنه؟! من این نوع عاشقی رو گفتم که منتطقی نیست! وگرنه عشق هایی که بین انسان و خداوند و یا مادر و پدر و فرزند وجود دارند
توی این دسته عاشقی بین دو جنس مخالف قرار نمیگیرن بنظر من!
با نجربیاتی که تا الان داشتمو حرفهایی که از دیگران شنیدم کلا دوست داشتن ، عاشقانه دوست داشتن از عاشقیه محض بهتر و اصولی تره.
باز هم این نظر من هست و ما اینجا مجبور به پذیرفتن یا تحمیل عقاید هم دیگر نیستیم.
آره شنیدم و قبول هم دارم :n01: واضحه که منظورت عاشقی بین دو جنس مخالف هست
پ.ن: در مورد موضوع این تاپیک دوست دارم نظر کاربرانی مثل DrH.motasami رو قبل از نظرات بقیه دوستان بدونم

Mr_100_dolari
17-05-2014, 00:26
تفاوتی بین عاشق بودن و دوست داشتن وجود نداره ؟:n01:


به شخصه تا به حال چیزی به اسم عشق رو در اطرافم ندیدم به جز آخر فیلم های هندی و اگر هم واقعا وجود خارجی داره که بنده از دیدنش حتی در مورد دیگران هم بی نصیب بودم ...

در مورد عشق هم به نظرم بهتره این طوری تعریف بشه که : یه جور جو که کمی بالاتر و سنگین تر ار جو وابستگی ابتدایی رابطه هستش که البته از این نوع عشق رو خیلی خیلی زیاد هم دیدم ...

در کل اگر چیزی به نام عشق چه با تعریفی که کردم و چه با مثال معروف عشق لیلی و مجنون هم وجود داشته باشه فکر نکنم چیز جالبی باشه چون جنبه های دیگه زندگی رو هم به شدت تحت تاثیر قرار میده و از نظر عقلانی هم معنی درستی نمیده که ما کل جنبه های دیگه زندگی رو که اونا هم میتونه باعث لذت انسان بشه رها کنیم و صبح تا شب خودمون رو وقف یک نفر دیگه کنیم یه اسم اینکه عاشقیم و داریم لذت می بریم :n13:

که از نظر روان شناسی هم کسانی که به شدت دچار همچین حالتی هستند دچار مشکل هستند و هر آن هم با کوچکترین لغزش و مشکلی بین طرفین چه از طرف خودشون و یا از طرف اطرافیان و یا جامعه و محدودیتهاش و ... به وجود بیاد

یکی از دو نفر و یا هر دو به شدت ضربه میخورن و برای مدتی طولانی دچار سرخوردگی و انزوا و ... میشن .

ولی اگر دوست داشتن معقول همراه با شناخت و درک متقابل یه اضافه مهر محبتی که طرف مقابل رو خفه نکنه وجود داشته باشه تا حدی میشه امیدوار بود ... البته باز هم حتی در چنین شرایطی آینده قابل پیش بینی نیستش و اینکه طرفین

طی گذشت زمان افکار و عقاید و جهان بینیشون تحت تاثیر محیط و آدمها و رسانه و ... تغییر کنه و باز هم دچار اختلاف بشن کم نیستش ... برای همین هم هستش که میگن ازدواج توی سن پایین مناسب نیستش چون احتمال اینکه طرف هنوز

به ثبات و شناخت کلی از خودش و اطرافش نرسیده باشه زیاده ( به جز موارد استثنا )

szh_1367
17-05-2014, 12:22
سلام


من فکر میکنم که در این مورد مهم ترین مسئله رضایت خانواده دختر هست!
بهرحال خانواده پسر و مطمئنا پدرش در حد توان تا زمان استقلال مالی پشتبانی لازم رو انجام خواهند داد
این بین به اصطلاح کمی راه اومدن خانواده دختر لازمه
برای اینکار بهترین روش اینه که دختر((که فرضا خودش موافق و همه جوره همراه هست)) ابتدا با مادرش صحبت کنه و ایشون رو مجاب کنه و در مرحله بعد مادر پدر دختر رو راضی کنه که
که چی؟
که قبول کنند مراحل خواستگاری و نامزدی انجام بشه ولی ازدواج موکول به مدتی((معمولا نهایتا 1ساله قراره میگذارن بستگی به شرایط هم داره مثلا اقا داماد سرباز باشه یا دانشجو باشه یا...دراین مورد ما پیدا کردن کار مناسب رو ملاک میدونیم)) بعد بشه

در طول دوران نامزدی هم دختر و پسر خواهند توانست با محدودیت هایی ! رفت و امد داشته باشند و قاعدتا مخارج این دوره اونقدرها نیست که بگیم واقعا سنگین هست و نمیشه

چیزی که شما میفرمائید روی کاغذ ساده و درست اما در عمل کاملا متفاوت هست



اولا بی عرضگی پسر نباید باری بشه روی دوش خانواده ها ! ثانیا مسائل اقتصادی درصد پایینی از علل عدم تمایل به ازدواج رو شامل میشه ! خیلیا شرایط حداقلی رو دارن اما توقعاتشون واقعا بالاست !

شما مثل اینکه دست تو کار نیست و از مرحله خیلی پرتی

اون اقا پسری که یکماه کار میکنه و بعد از کلی منت گذاشتن چندرغاز میزارن کف دستش - که اون پول حتی کفاف زندگی مجردی خودش رو نمیده و . . . درسته انگ بی عرضگی بهش زده بشه

اون شرایط حداقلی که میفرمائید چی هست ؟

sasan.69
17-05-2014, 14:27
همه نظرات دوستانو خوندم بعضی از دوستان خیلی واقع بینانه و صحیح به موضوع پرداختند برخی هم خیلی خوشبینانه که گویی اینجا زندگی نمیکنن!!!

قبلا سوال پرسیدم که باتوجه به نیاز عاطفی که اکثرا جوونا دارن راه درست چی هست و آیا دوستی و ارتباط راهگشا هست یا خیر؟ اکثر دوستان جواب دادن که خوب نیست و باید وابستگی طرفین میشه و اکثرا بشکست منجر میشه(البته این اخری رو قبول دارم) خب نتیجه گرفتیم دوستی خوب نیس قبول!!!
تازه لیسانس گرفتمو 24 سالمه تا پاییز قصد خدمت دارم تا اتمامش میشم26سال بعد از اون دربهترین حالت اگه (توجه کنید اگه!) بتونم بلافاصله وارد بازار کار شم اونم فرضا باماهی800 تومن(نمیدونم باتورم دو سه سال اینده حقوق وزارت کاری چقدر میشه) چند سال باید پس انداز کنم تاشرایط ازدواجو داشتن باشم؟؟؟ ایا باتوجه به تجمل گرایی و معیار مادیاتی که اکثر خانواده ها دارن میشه به ازدواج فکر کرد؟؟ (بماند که پیدا کردن یه شخص مورد اعتماد همراز با مسائل اقتصادی تو این جامعه هست!)
حالا بفرمایید چطور میشه نیاز عاطفی و غریزی رو در این شرایط رفع کرد و جز سررکوب راهی هست؟؟؟
این حرفمو به حساب تنبلی و بی عرضگیم نزارید دارم سعی میکنم منطقی به قضیه فکر کنیم و خیلی خیلی خوشبین نباشیم...

leo.unique
17-05-2014, 16:37
شما مثل اینکه دست تو کار نیست و از مرحله خیلی پرتی

اون اقا پسری که یکماه کار میکنه و بعد از کلی منت گذاشتن چندرغاز میزارن کف دستش - که اون پول حتی کفاف زندگی مجردی خودش رو نمیده و . . . درسته انگ بی عرضگی بهش زده بشه

اون شرایط حداقلی که میفرمائید چی هست ؟
دستم ؟ توی کار ؟ نه نیست :n02:
چندرغاز ؟ یعنی چقدر حدودا ؟ فرضتون این بود که اون آقا پسر از چند سالگی شروع به کار کرده ؟ ضمنا اینو در نظر نگرفتید که اکثر خانمها پا به پای مردها کار میکنن و چندرغاز بدست میارن ؟
بطور مثال شرایط حداقلی اتومبیل شخصی رو شامل نمیشه :n01:

همه نظرات دوستانو خوندم بعضی از دوستان خیلی واقع بینانه و صحیح به موضوع پرداختند برخی هم خیلی خوشبینانه که گویی اینجا زندگی نمیکنن!!!

قبلا سوال پرسیدم که باتوجه به نیاز عاطفی که اکثرا جوونا دارن راه درست چی هست و آیا دوستی و ارتباط راهگشا هست یا خیر؟ اکثر دوستان جواب دادن که خوب نیست و باید وابستگی طرفین میشه و اکثرا بشکست منجر میشه(البته این اخری رو قبول دارم) خب نتیجه گرفتیم دوستی خوب نیس قبول!!!
تازه لیسانس گرفتمو 24 سالمه تا پاییز قصد خدمت دارم تا اتمامش میشم26سال بعد از اون دربهترین حالت اگه (توجه کنید اگه!) بتونم بلافاصله وارد بازار کار شم اونم فرضا باماهی800 تومن(نمیدونم باتورم دو سه سال اینده حقوق وزارت کاری چقدر میشه) چند سال باید پس انداز کنم تاشرایط ازدواجو داشتن باشم؟؟؟ ایا باتوجه به تجمل گرایی و معیار مادیاتی که اکثر خانواده ها دارن میشه به ازدواج فکر کرد؟؟ (بماند که پیدا کردن یه شخص مورد اعتماد همراز با مسائل اقتصادی تو این جامعه هست!)
حالا بفرمایید چطور میشه نیاز عاطفی و غریزی رو در این شرایط رفع کرد و جز سررکوب راهی هست؟؟؟
این حرفمو به حساب تنبلی و بی عرضگیم نزارید دارم سعی میکنم منطقی به قضیه فکر کنیم و خیلی خیلی خوشبین نباشیم...
ببخشیدا اما شما الان باید در میان تعداد زیادی کتاب قطور آمادگی برای آزمون ارشد غرق میبودید و حتی وقت فکر کردن به همچین موضوعاتی رو هم نداشتید ! با شروع اولین کتاب به طور معجزه آسایی نیازهای عاطفی و جنسی-تون محو میشن و موهای سرتون شروع به ریزش میکنن:n30:

MOHAMMAD2010
17-05-2014, 16:50
پست 14 و 15 خوب بود ! بقیه پستا که اعصاب خردیه همش !

ELVIS PRESLEY
17-05-2014, 17:04
ببخشیدا اما شما الان باید در میان تعداد زیادی کتاب قطور آمادگی برای آزمون ارشد غرق میبودید و حتی وقت فکر کردن به همچین موضوعاتی رو هم نداشتید ! با شروع اولین کتاب به طور معجزه آسایی نیازهای عاطفی و جنسی-تون محو میشن و موهای سرتون شروع به ریزش میکنن:n30:

دم شما گرم که تونستی با کتاب سر خودتو گرم کنی
ولی یه جواب قانع کننده بده
تا نیازت برطرف نشه ذهنت درگیره
چطور میشه با یه ذهن درگیر تمرکز داشت؟
به مرور این قضیه دغدغه میشه برات
منم الان بین یه متر و نیم کتاب گیر کردم و چند ماه دیگه باید دکتری شرکت کنم
ولی تا زمانی که این قضیه برات حل نشه نمیتونی به جنبه های دیگه زندگی اون طوری که بایست ، برسی.
:n16:

leo.unique
17-05-2014, 17:23
دم شما گرم که تونستی با کتاب سر خودتو گرم کنی
ولی یه جواب قانع کننده بده
تا نیازت برطرف نشه ذهنت درگیره
چطور میشه با یه ذهن درگیر تمرکز داشت؟
به مرور این قضیه دغدغه میشه برات
منم الان بین یه متر و نیم کتاب گیر کردم و چند ماه دیگه باید دکتری شرکت کنم
ولی تا زمانی که این قضیه برات حل نشه نمیتونی به جنبه های دیگه زندگی اون طوری که بایست ، برسی.
:n16:
شما که باید ازدواج میکردی تاحالا ! مگر اینکه هنوز وارد بازار کار نشده باشی :n15:

B.Russell
17-05-2014, 19:06
قبلا سوال پرسیدم که باتوجه به نیاز عاطفی که اکثرا جوونا دارن راه درست چی هست و آیا دوستی و ارتباط راهگشا هست یا خیر؟ اکثر دوستان جواب دادن که خوب نیست و باید وابستگی طرفین میشه و اکثرا بشکست منجر میشه(البته این اخری رو قبول دارم) خب نتیجه گرفتیم دوستی خوب نیس قبول!!!
تازه لیسانس گرفتمو 24 سالمه تا پاییز قصد خدمت دارم تا اتمامش میشم26سال بعد از اون دربهترین حالت اگه (توجه کنید اگه!) بتونم بلافاصله وارد بازار کار شم اونم فرضا باماهی800 تومن(نمیدونم باتورم دو سه سال اینده حقوق وزارت کاری چقدر میشه) چند سال باید پس انداز کنم تاشرایط ازدواجو داشتن باشم؟؟؟ ایا باتوجه به تجمل گرایی و معیار مادیاتی که اکثر خانواده ها دارن میشه به ازدواج فکر کرد؟؟ (بماند که پیدا کردن یه شخص مورد اعتماد همراز با مسائل اقتصادی تو این جامعه هست!)
حالا بفرمایید چطور میشه نیاز عاطفی و غریزی رو در این شرایط رفع کرد و جز سررکوب راهی هست؟؟؟
این حرفمو به حساب تنبلی و بی عرضگیم نزارید دارم سعی میکنم منطقی به قضیه فکر کنیم و خیلی خیلی خوشبین نباشیم...

اگر خاطرتون باشه، در ابتدای نوشته هام عرض کردم بهتره ما در اینجور مواقع هرگونه نقاب رو کنار بذاریم و هرچی نیاز داریم رو صریح و شفاف بگیم، اونموقع شاید آدمی بود که مثل ما بود و اومد پیش ما.

مثلا شما یا هر عزیزی که معتقده تو این سن نیاز عاطفی و غریزی داره، بیاد این نیازهاشو لیست کنه، مثل این کاری که من الان میکنم :

1- من نیاز دارم با جنس مخالفم برم پارک و دست تو دست هم راه بریم؟
2- من نیاز دارم با جنس مخالفم برم سینما اون سرش رو بذاره رو شونه ام و با هم چیپسی پوفکی بخوریم؟
3- من نیاز دارم وقتی خواستم درد دل کنم یکی باشه دستش رو بگیرم و تو چشماش نگاه کنم و اونم سرشو بذاره رو شونه هام و برام درد دل کنه؟
4- من یکی رو نیاز دارم که نوازشش کنم و... اونم همینطور و .... (بقیه اش با سانسور)


خواهشا اون نیازهای عاطفی و غریزی رو که میگین شفاف لیست کنین، کلی گویی کردن باعث میشه آدم متوجه نشه با خودش چند چنده، اما وقتی وارد جزئیات بشه و بگه من دقیقا این جزئیات عاطفه و غریزه رو با این کیفیت میخوام، ممکنه آدمش رو هم پیدا کنه. :n16:

leo.unique
17-05-2014, 19:25
اگر خاطرتون باشه، در ابتدای نوشته هام عرض کردم بهتره ما در اینجور مواقع هرگونه نقاب رو کنار بذاریم و هرچی نیاز داریم رو صریح و شفاف بگیم، اونموقع شاید آدمی بود که مثل ما بود و اومد پیش ما.

مثلا شما یا هر عزیزی که معتقده تو این سن نیاز عاطفی و غریزی داره، بیاد این نیازهاشو لیست کنه، مثل این کاری که من الان میکنم :

1- من نیاز دارم با جنس مخالفم برم پارک و دست تو دست هم راه بریم؟
2- من نیاز دارم با جنس مخالفم برم سینما اون سرش رو بذاره رو شونه ام و با هم چیپسی پوفکی بخوریم؟
3- من نیاز دارم وقتی خواستم درد دل کنم یکی باشه دستش رو بگیرم و تو چشماش نگاه کنم و اونم سرشو بذاره رو شونه هام و برام درد دل کنه؟
4- من یکی رو نیاز دارم که نوازشش کنم و... اونم همینطور و .... (بقیه اش با سانسور)


خواهشا اون نیازهای عاطفی و غریزی رو که میگین شفاف لیست کنین، کلی گویی کردن باعث میشه آدم متوجه نشه با خودش چند چنده، اما وقتی وارد جزئیات بشه و بگه من دقیقا این جزئیات عاطفه و غریزه رو با این کیفیت میخوام، ممکنه آدمش رو هم پیدا کنه. :n16:
واضح گفت دیگه ! جنسیت شمارو نمیدونم اما در مورد همجنسهای خودم با احتمال 99.99 درصد مطمئنم ( اون 0.01% هم بقول یکی از اساتید مربوط به قطع نخاعیها و ... ست ) از شماره یک شروع میکنن و به شماره چهار میرسونن:46:

sasan.69
17-05-2014, 19:32
اگر خاطرتون باشه، در ابتدای نوشته هام عرض کردم بهتره ما در اینجور مواقع هرگونه نقاب رو کنار بذاریم و هرچی نیاز داریم رو صریح و شفاف بگیم، اونموقع شاید آدمی بود که مثل ما بود و اومد پیش ما.

مثلا شما یا هر عزیزی که معتقده تو این سن نیاز عاطفی و غریزی داره، بیاد این نیازهاشو لیست کنه، مثل این کاری که من الان میکنم :

1- من نیاز دارم با جنس مخالفم برم پارک و دست تو دست هم راه بریم؟
2- من نیاز دارم با جنس مخالفم برم سینما اون سرش رو بذاره رو شونه ام و با هم چیپسی پوفکی بخوریم؟
3- من نیاز دارم وقتی خواستم درد دل کنم یکی باشه دستش رو بگیرم و تو چشماش نگاه کنم و اونم سرشو بذاره رو شونه هام و برام درد دل کنه؟
4- من یکی رو نیاز دارم که نوازشش کنم و... اونم همینطور و .... (بقیه اش با سانسور)


خواهشا اون نیازهای عاطفی و غریزی رو که میگین شفاف لیست کنین، کلی گویی کردن باعث میشه آدم متوجه نشه با خودش چند چنده، اما وقتی وارد جزئیات بشه و بگه من دقیقا این جزئیات عاطفه و غریزه رو با این کیفیت میخوام، ممکنه آدمش رو هم پیدا کنه. :n16:

ممنون از شما البته نخواستم که بحث رو طولانی تر از این و خسته کننده تر کنم...اما میتونه همه مواردی که فرمودید باشه البته بجز گزینه آخرکه مسائل غریزی رو مناسب قبل ازدواج نمیدونم!

leo.unique
17-05-2014, 20:09
بهله ! کاملا باورپذیره که کسی توی رستوران نون و پنیر بخوره ! اگه وقت کردین به راهروی دادگاهها مراجعه کنید ! کم نیستن دخترایی که ادعا میکنن وادار شدن با تهدید و زور و تا اون حدو نمیخواستن ! درصد خیلی بیشتری هم هیچ موشکلی با این مسائل ندارن (با این شرایط شخص مورد اعتماد واسه فلانی از کجا پیدا کنیم ؟) هرچند مهم جهان-بینی طرفه :n06: هورمونها حالتی رو بوجود میارن که ماها بهش میگیم عشق و البته خیلی کارای دیگه هم ازشون بر میاد در مواقع لزوم :n10: هرچند کاملا طبیعیه و اگه غیر از این بود نسل بشر منقرض شده بود تاحالا

mohammadi_4u
17-05-2014, 20:24
به نوعی همگی حق دارید و حرف همگی در شرایطی صحیح هست.نه اینکه همه شو تجربه کردم...
دهه 50_60 میگفتن احوال قرص از بچه بپرس!
اما سخنان جناب بی راسل و استارتر تاپیک خیلی صاف و صادقانست . راهنمایی در حرفاشون نهفتس .ممنون

Tapatalk Nokia 1100 Customized!!

leo.unique
17-05-2014, 20:27
دهه 50_60 میگفتن احوال قرص از بچه بپرس!


من اینو نشنیده بودم تاحالا ! میشه واضحتر بگین ؟:n11:

B.Russell
17-05-2014, 22:12
ممنون از شما البته نخواستم که بحث رو طولانی تر از این و خسته کننده تر کنم...اما میتونه همه مواردی که فرمودید باشه البته بجز گزینه آخرکه مسائل غریزی رو مناسب قبل ازدواج نمیدونم!

واقعا به نظرت شدنی هست، تمامی اون مراحلی که گفتم بین دو نفر شکل بگیره و کار به مرحله آخر نکشه؟
من از دوستان خواستم با خودمون رو راست باشیم و اگر اینجوری باشه ادم متناسب با افکارمون رو هم میابیم.

امکان نداره شما یک انسان رو از جنس مخالفت در خلوت عاطفی خودت بیاری و به این فکر نیوفتی که با او ارتباطات فیزیکی هم داشته باشی.
یک سری دوستی ها با جنس مخالف دسته جمعی هستن، بله مشکلی پیش نمیاد.
اما دوستی انفرادی، در صورت طی کردن مراحل اولیه عاطفی به مرحله جسمی کشیده میشه و حتی اگر عمل نکنی، تمنای ارتباط جسمی مغزت رو بیشتر میخوره.:n26:

من اینی که بهت میگم حتی یک مثال نقض هم توش ندیدم که دختر و پسری با هم ارتباط عاطفی مدت دار برقرار کنن و بعدش نخوان به ارتباط فیزیکی برسن و مجبور شن با کات کردن و به هم ریختن روان از هم جدا بشن یا اینکه دو طرف راضی شن به رابطه که من کاری به درست و غلطش ندارم به خود اونا بستگی داره.
ولی تو هرچیزی بهتره تهش رو ببینی، اگر دیدی میتونی بری جلو.

Mr_100_dolari
17-05-2014, 22:57
همه نظرات دوستانو خوندم بعضی از دوستان خیلی واقع بینانه و صحیح به موضوع پرداختند برخی هم خیلی خوشبینانه که گویی اینجا زندگی نمیکنن!!!

قبلا سوال پرسیدم که باتوجه به نیاز عاطفی که اکثرا جوونا دارن راه درست چی هست و آیا دوستی و ارتباط راهگشا هست یا خیر؟ اکثر دوستان جواب دادن که خوب نیست و باید وابستگی طرفین میشه و اکثرا بشکست منجر میشه(البته این اخری رو قبول دارم) خب نتیجه گرفتیم دوستی خوب نیس قبول!!!
تازه لیسانس گرفتمو 24 سالمه تا پاییز قصد خدمت دارم تا اتمامش میشم26سال بعد از اون دربهترین حالت اگه (توجه کنید اگه!) بتونم بلافاصله وارد بازار کار شم اونم فرضا باماهی800 تومن(نمیدونم باتورم دو سه سال اینده حقوق وزارت کاری چقدر میشه) چند سال باید پس انداز کنم تاشرایط ازدواجو داشتن باشم؟؟؟ ایا باتوجه به تجمل گرایی و معیار مادیاتی که اکثر خانواده ها دارن میشه به ازدواج فکر کرد؟؟ (بماند که پیدا کردن یه شخص مورد اعتماد همراز با مسائل اقتصادی تو این جامعه هست!)
حالا بفرمایید چطور میشه نیاز عاطفی و غریزی رو در این شرایط رفع کرد و جز سررکوب راهی هست؟؟؟
این حرفمو به حساب تنبلی و بی عرضگیم نزارید دارم سعی میکنم منطقی به قضیه فکر کنیم و خیلی خیلی خوشبین نباشیم...


دوست عزیز من قبلا هم اشاره کردم که شما چه از هیمن الان که هیچ کدوم از این شرایطی رو که فرمودین برای ازدواج ندارید چه طی مثلا ده سال آینده که شرایطش رو اگر خدا بخواد پیدا می کنید میتونید با

توجه به موقعیت شخصی و خانوادگی و اقتصادی و ... که خودتون ازش با خبر هستین به صورت شرعی ( ازدواج موقت ) یا غیر شرعی که این قسمتش مربوط میشه به اعتقادات و عقاید شخصی شما که ما

نمیتونیم بهش ورود کنیم چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی که آقای راسل چند موردش رو بهش اشاره کردن و حتی خیلی جزئی تر از اون هم ( بسته به نظرات شخصی خودتون ) ... ارتباطتون رو شروع

و برقرار کنید چه به منظور رفع نیاز عاطفی و یا جنسی و یا هر چیز دیگه ای که در صلاح دید خودتون هستش ....

حالا تنها نکته ای که خیلی باید بهش دقت کنید توضیحات بالا نیستش چون اون که یه چیز مشخصی هستش که شما با توجه به موقعیت / اعتقادات / نیازها و ... می تونید تصمیم گیری راجبش کنید نکته

مهمی که جواب قسمت اول سوالتون میشه اینکه شما باید توی هر نوع رابطه ای چه یک روز / یک هفته / یک ماه / یک سال یا بیشتر مراقب احساسات و عواطفتون باشید که دچار شکست روحی و روانی

نشید ...

که اینم چیزی نیستش که شما بگید باشه من حواسم هستش پس از فردا شروع میکنم به برقراری رابطه ولی حواسم هستش زیاد درگیرش نشم و یا برعکسش بگین پس من برای اینکه از لحاظ روحی و

عاطفی احتمالا دچار شکست و ضربه روحی میشم پس تا زمان ازدواج رسمی که معلوم نیستش کی باشه (یا اصلا باشه) هیچ نوع رابطی ای رو برقرار نمیکنم و عواطف و نیازهام رو سرکوب میکنم ...

و باید طی مرور زمان و با تجربه و شناخت آدمهای مختلف به این مرحله برسی بعدش می بینی خیلی راحت میتونی وارد انواع رابطه با انواع کسایی که میخواب بشی و در اون میون فردی رو که لابق تر و با

ارزش تر هستش رو بازم با تجربه هایی که به دست اوردی انتخاب کنی و باهاش رابطه عمبق تری برقرار کنی ... تا اینکه در آینده با بهبود شرابطتون بتونید حتی با اون فرد ازدواج کنید .

و چیزی که این وسط کاملا مشخصه اینکه توی هر نوع ارتباطی چه دوستی یا حتی ازدواج احتمال شکست وجود داره دلیلشم اینکه که افکار و عقاید انسانها قابل پیش بینی برای بلند مدت نیستش که

شما بتونی خودتون رو در مقابل هر نوع شکست و ناکامی گارانتی کنید و یا بگید من مطمئنم که فرد مورد نظر تا همیشه مطابق افکار و عقاید من رفتار میکنه و از اون مشخص تر اینکه انسان باید از

اشتباهات و شکست های گذشته خودش توی زندگی و یا رابطه تجربه کسب کنه تا توی مرحله یعدی موفق تر عمل کنه و به قولی یه اشتباه رو دوبار تکرار نکنه ...

Mr_100_dolari
17-05-2014, 23:13
واقعا به نظرت شدنی هست، تمامی اون مراحلی که گفتم بین دو نفر شکل بگیره و کار به مرحله آخر نکشه؟
من از دوستان خواستم با خودمون رو راست باشیم و اگر اینجوری باشه ادم متناسب با افکارمون رو هم میابیم.

امکان نداره شما یک انسان رو از جنس مخالفت در خلوت عاطفی خودت بیاری و به این فکر نیوفتی که با او ارتباطات فیزیکی هم داشته باشی.
یک سری دوستی ها با جنس مخالف دسته جمعی هستن، بله مشکلی پیش نمیاد.
اما دوستی انفرادی، در صورت طی کردن مراحل اولیه عاطفی به مرحله جسمی کشیده میشه و حتی اگر عمل نکنی، تمنای ارتباط جسمی مغزت رو بیشتر میخوره.:n26:

من اینی که بهت میگم حتی یک مثال نقض هم توش ندیدم که دختر و پسری با هم ارتباط عاطفی مدت دار برقرار کنن و بعدش نخوان به ارتباط فیزیکی برسن و مجبور شن با کات کردن و به هم ریختن روان از هم جدا بشن یا اینکه دو طرف راضی شن به رابطه که من کاری به درست و غلطش ندارم به خود اونا بستگی داره.
ولی تو هرچیزی بهتره تهش رو ببینی، اگر دیدی میتونی بری جلو.


البته آقای راسل به نظر من میتونه همچین امکان و احتمالی هم باشه که اگر چنین درخواستی از طرف ایشون حتی در آینده به وجود بیاد ( که خودشون گفتن دنبال چنین چیزی نیستن ) مورد توافق طرف مقابل یا توجه به اعتقاداتش قرار نگیره و یک رابطه حتی در اوج خودش به هم بخوره ...

و اگر که ایشون هم واقعا فرد مقابل رو مورد تایید بدونه بتونه جلوی بعضی از خواسته هاش رو بگیره تا توی زمان مناسب اقدام به ازدواج کنه ....

در کل از نظر من ارتباط بین زن و مرد ( رسمی و غیر رسمی ) مثل همون هندونه در بسته می مونه :n26: و هیچ چیزی توش قابل پیش بینی نیستش پس بهتره همیشه ذهن خودمون رو برای انواع چالش ها اماده نگه داریم تا در مواقع

ضروری بهتر و راحتر و آسونتر بتونیم با قضیه کنار بیایم ...

leo.unique
17-05-2014, 23:46
البته آقای راسل به نظر من میتونه همچین امکان و احتمالی هم باشه که اگر چنین درخواستی از طرف ایشون حتی در آینده به وجود بیاد ( که خودشون گفتن دنبال چنین چیزی نیستن ) مورد توافق طرف مقابل یا توجه به اعتقاداتش قرار نگیره و یک رابطه حتی در اوج خودش به هم بخوره ...

و اگر که ایشون هم واقعا فرد مقابل رو مورد تایید بدونه بتونه جلوی بعضی از خواسته هاش رو بگیره تا توی زمان مناسب اقدام به ازدواج کنه ....

در کل از نظر من ارتباط بین زن و مرد ( رسمی و غیر رسمی ) مثل همون هندونه در بسته می مونه :n26: و هیچ چیزی توش قابل پیش بینی نیستش پس بهتره همیشه ذهن خودمون رو برای انواع چالش ها اماده نگه داریم تا در مواقع

ضروری بهتر و راحتر و آسونتر بتونیم با قضیه کنار بیایم ...
مردی که تا این حد خویشتندار باشه قطعا خیلی راحت از پس کنترل کردن نیاز عاطفیش برمیاد :n18:

ELVIS PRESLEY
18-05-2014, 12:42
چرا خانمهای انجمن تو اینجور مباحثی شرکت نمیکنن؟ به هر حال اون ها هم یه طرف قضیه هستند.



یه مساله ای رو میخوام مطرح کنم و نظر دوستان رو بدونم

ببینید الان بیشتر بحث رو همون امکانات حداقلی هست، یعنی میگیم ما که این امکانات رو نداریم و نمیتونیم ازدواج کنیم چکار باید بکنیم؟

من میگم بیایم یه قدم جلوتر رو ببینیم
فرض کنیم امکانات حداقلی رو فراهم کردیم
حالا مساله پیدا کردن اون فرد مناسبه (چیزی که خیلیا باهاش در گیرن، مخصوصا افراد با سن بالاتر)

یه سری نظرات میگن کسی که امکان ازدواج نداره وارد روابط دوستی کنترل شده بشه
خودمون بهتر از هر کس دیگه ای میدونیم که همیچین رابطه ای ارمانیه و احتمال وقوعش کم.

حالا ایا شمایی که این پیشنهاد رو میدید حاضرید بعدا با کسی ازدواج کنید که اینجور رابطه ای رو داشته؟!

خب برای یه سری افراد مثل من این به هیچ وجه قابل قبول نیست
برای منی که تو تمام مدت زندگیم سرم فقط به درس گرم بوده و روابطم با بقیه کاملا معمولی و طبق عرف بوده، و تو حیطه ی کاری مشخص و به هر نحوه ممکن این نیازهامو کنترل یا سرکوب کردم این یه امر غیر قابل قبوله!
خب من چطور میتونم بعدا وارد یه رابطه جدی با خانمی بشم که قبلا اینجور رابطه ای رو تجربه کرده؟
کما اینکه الان با رفت و امد تو دانشگاهها و مخصوصا مقطع کارشناسی روابطی رو میبینم که واقعا ذهنیت ادم رو نابود میکنن و باعث مسموم شدن ذهن ادم میشن.



دوستی گفته بود که بیاید با خودمون رو راست باشیم و بگیم از یه رابطه چی میخوایم؟
با بالاتر رفتن سن نیازهای ادم فرق میکنه
مثلا ممکنه تا ۲۰ سالگی دست تو دست هم رفتن به پارک و سینما و ... جذابیت داشته و یا روابط بر پایه ی نیازهای ج*نسی و عاطفی شکل بگیره
ولی وقتی برسین به ۳۰ و ۳۵ و ....دیگه اینچیزا انچنان جذابیتی نداره براتون
شما یکی رو میخواد کنارتون باشه
محبت کنید بهش و محبت ببینید، پشت به پشت هم برای پیشرفت و هدف مشترکتون قدم بردارید
حمایت روحی نیاز دارید و در کنارش هم همون مسایل دیگه که میدونیم و .....

حالا مشتاقم نظر دوستان رو تو این زمینه بدونم.
:n16:

Atghia
18-05-2014, 12:54
چرا خانمهای انجمن تو اینجور مباحثی شرکت نمیکنن؟ به هر حال اون ها هم یه طرف قضیه هستند.



یه مساله ای رو میخوام مطرح کنم و نظر دوستان رو بدونم

ببینید الان بیشتر بحث رو همون امکانات حداقلی هست، یعنی میگیم ما که این امکانات رو نداریم و نمیتونیم ازدواج کنیم چکار باید بکنیم؟

من میگم بیایم یه قدم جلوتر رو ببینیم
فرض کنیم امکانات حداقلی رو فراهم کردیم
حالا مساله پیدا کردن اون فرد مناسبه (چیزی که خیلیا باهاش در گیرن، مخصوصا افراد با سن بالاتر)

یه سری نظرات میگن کسی که امکان ازدواج نداره وارد روابط دوستی کنترل شده بشه
خودمون بهتر از هر کس دیگه ای میدونیم که همیچین رابطه ای ارمانیه و احتمال وقوعش کم.

حالا ایا شمایی که این پیشنهاد رو میدید حاضرید بعدا با کسی ازدواج کنید که اینجور رابطه ای رو داشته؟!

خب برای یه سری افراد مثل من این به هیچ وجه قابل قبول نیست
برای منی که تو تمام مدت زندگیم سرم فقط به درس گرم بوده و روابطم با بقیه کاملا معمولی و طبق عرف بوده، و تو حیطه ی کاری مشخص و به هر نحوه ممکن این نیازهامو کنترل یا سرکوب کردم این یه امر غیر قابل قبوله!
خب من چطور میتونم بعدا وارد یه رابطه جدی با خانمی بشم که قبلا اینجور رابطه ای رو تجربه کرده؟
کما اینکه الان با رفت و امد تو دانشگاهها و مخصوصا مقطع کارشناسی روابطی رو میبینم که واقعا ذهنیت ادم رو نابود میکنن و باعث مسموم شدن ذهن ادم میشن.



دوستی گفته بود که بیاید با خودمون رو راست باشیم و بگیم از یه رابطه چی میخوایم؟
با بالاتر رفتن سن نیازهای ادم فرق میکنه
مثلا ممکنه تا ۲۰ سالگی دست تو دست هم رفتن به پارک و سینما و ... جذابیت داشته و یا روابط بر پایه ی نیازهای ج*نسی و عاطفی شکل بگیره
ولی وقتی برسین به ۳۰ و ۳۵ و ....دیگه اینچیزا انچنان جذابیتی نداره براتون
شما یکی رو میخواد کنارتون باشه
محبت کنید بهش و محبت ببینید، پشت به پشت هم برای پیشرفت و هدف مشترکتون قدم بردارید
حمایت روحی نیاز دارید و در کنارش هم همون مسایل دیگه که میدونیم و .....

حالا مشتاقم نظر دوستان رو تو این زمینه بدونم.
:n16:

ما هم خواهان مشارکت بیشتر دوستان خصوصا خانومهای محترم انجمن هستیم (اخرش خودم باید برم دست تک تکشون رو بگیرم بیارم اینجا :دی)

من تا حدودی با صحبت های شما موافق هستم
از این لحاظ که برای دهه 60ها الان دیدن پسرها و دخترای دهه 70 خیلی عجیب میرسه اونها هم متقابلا همین حس رو نسبت به دهه60 ها دارند خصوصا دهه اول 60! حداقل این حسی هست که من بنظرم میرسه و چندتایی از دوستانم هم همنظر هستند با من

چون سوای اخلاقیات شخصی یکسری مسائل تابع و اقتضای جو جامعه هست هرچند نمیتونه عمومیت داشته باشه کاملا مثلا بگیم همه دهه70 ها اینجورین یا...

حالا راهکاری که به ذهن میرسه اینه که سعی بشه به سراغ همسن و سالهای خودمون یا نزدیک به سن خودمون بریم اینجوری احتمال موفقیت و تشابه بیشتری وجود داره((هرچند صد در صد نیست))

از طرفی با بالا رفتن سن هم احتمال اینکه یک دختر یا پسری پیدا بشه که در زندگیش با هیچکسی دوست نبوده باشه خیلی خیلی کمتر میشه (هرچند ارمان های هرکسی شخصی هست و ممکنه سالها سر نظراتش وایسه)
من احساس میکنم که باید کمی در این زمینه تجدید نظر بشه

شما به من بگو اون دختری که مثلا مدتی با پسری در ارتباط عاطفی بوده و فکر میکرده که در نهایت به ازدواج میرسه چه گناهی کرده که از چشم همه بیفته و محکوم به تنهایی باشه تنها به این خاطر که زمانی ارتباطی داشته؟!
بنظر میرسه این طرز فکر درست نباشه چون اون دختر شاید ذاتا و واقعا ادم درستی باشه فقط حالا بنابه هردلیلی از قبیل نداشتن تفاهم یا موافق نبودن خانواده ها و...بهم خورده رابطش!

حالا این رابطه که گفته میشه قطعا نظیر شماره 4 اقای راسل منظور نیست :دی ((هرچند بعضی از دوستان اینروزها اینقدر به اصطلاح متجددانه فکر میکنن اونم براشون پذیرفتنی هست بگذریم که انگشت شمار هستند اما روی صحبت ما اکثریت جامعه هست))

در نهایت بخوام جمع بندی کنم بنظرم باید این فرض رو که دختر افتاب مهتاب ندیده پیدا کنیم احتمالش رو خیلی پایین بیاریم(هرچند بازم میگم عمومیت نداره و همچین ادمهایی هم هستند)
باید تمرکز پیدا کردن ادم های با اخلاق و به بلوغ فکری رسیده باشه

در مورد پیدا کردن همچین مواردی هم بنظرم آشنایی در محیط هایی مثل محیط های کاری یا جمع های دوستانه میتونه مفید باشه (البته برای کسانی که در رده سنی مناسب باشند و نه جوون های زیر 25 سال! --به دید شخصی من البته--)

:n01:

بانو . ./
18-05-2014, 13:12
.


من هم یک سوال دارم

نظرتون راجع به مشکل پسندی چی هست ؟ ایا تنهایی که ناشی از مشکل پسندی هست شما رو اذیت نمیکنه ؟ [ البته مشکل پسندی فقط در مورد کاراکتر . جهان بینی و اهداف ]
چطور میشه توقعات رو پایین اورد ؟ چطور یک شخص میتونه با کسی که به هیچ وجه از لحاظ افکار با اون سنخیت نداره اشنا بشه ؟


.

ELVIS PRESLEY
18-05-2014, 13:18
مرسی از جوابتون
:n16:
اره شما زحمت بکشید وارد بحثشون کنید
:n02:



کاملا حرف شما درسته،

ببینید اصولا ما طی برخورد با افراد مختلف توی مکانها و زمانهای مختلفه که فردیو انتخاب میکنیم مثل:

محل تحصیل و دانشگاه
محل کار
محیط خانوادگی و فامیل
فعالیتهای اجتماعی خاص مثلا هنری و ....
و اتفاقات تصادفی با احتمال رخداد کم

من که نمیتونم تو خیابون یه نفر رو ببینم و بگم بیشتر اشنا بشیم با هم!
پس موقعیت های ما و افرادی که باهاشدن مواجه میشم محدودن
حالا شما میگید با بالا رفتن سن احتمال پیدا کردن فرد مناسب هم کمتر میشه
کاملا حرفتون صحیحه

مثلا شما وقتی وارد دوره ارشد میشید به یک باره وارد یه فضای متفاوت با کارشناسی میشید
اکثر افراد سن بالا ، شاغل ، بچه دار و ....
محیط کار هم همینطور
حالا مقاطع بالاتر که دیگه هیچ....
و این احتمال پیدا کردن فرد مناسب رو کم میکنه،



در مورد اون صحبت دیگه ی شما هم باید بگم حرف شما درسته
منظو من چیز دیگری بود

به هر حال برای هر کسی پیش میاد به قصد ازدواج وارد روابطی میشن و بعدا به ازدواج منتهی نمیشی
این مشکلی نیست
چون اینجور روابط حد و مرز داره ، قاعده و قانون داره

منظورم روابطیه که الان دارم میبینم و واقعا روی من و دوستان سن بالایی که میشناسم تاثیر منفی میزاره
روابط بدون حد و مرز و بدون هیچ قاعده ای
من وقتی توی محیط دانشگاهی که قراره دو سه سال دیگه اونجا مشغول بشم و تدریس کنم میبینم دو نفر یه رابطه ای فوق اوپن مایندی (که انجمن جای گفتنش نیست)رو برقرار کردن با هم، رفته رفته ذهنیتم مسموم میشه و میگم نکنه اون همسن های خودمون هم اینجور روابطی داشتن؟!!

Atghia
18-05-2014, 13:36
.


من هم یک سوال دارم

نظرتون راجع به مشکل پسندی چی هست ؟ ایا تنهایی که ناشی از مشکل پسندی هست شما رو اذیت نمیکنه ؟ [ البته مشکل پسندی فقط در مورد کاراکتر . جهان بینی و اهداف ]
چطور میشه توقعات رو پایین اورد ؟ چطور یک شخص میتونه با کسی که به هیچ وجه از لحاظ افکار با اون سنخیت نداره اشنا بشه ؟


.

راستش بانو جان من فکر میکنم اگر ما بخوایم دنبال کسی باشیم که دیدش به دنیا اهدافش در زندگی و این فاکتورها مثل خودمون باشه، باشیم واقعا تلاش بیهوده ای هست!
شاید کمترین کاری که بشه انجام داد اینه که در همچین شرایطی اگر از لحاظ سایر فاکتورها همخونی با ما داره باید کمی کوتاه بیایم اینم نه موقعی که طرف 180 درجه اختلاف عقیده با ما داشته باشه! بلکه موقع و زمانی که عقایدش با وجود متفاوت بودن اما برامون تا حدی پذیرفتنی باشه

مثلا در همین انجمن مثال میزنم
کاربرهایی هستند که وقتی پست میگذارند من احساس میکنم که وای چقدر همنظر هست با من!
کاربرهایی هستند که وقتی عقاید و نظراتشون رو میخونم موافق نیستم اما اینقدر متین و خوب بیان شده که فکر میکنم چه ادم باشخصیت و خوبی هست در واقع همنظر نیست با من اما برام قابل تحمله نظراتش!
کاربرهایی هم هستند که وقتی طرز فکرشون رو میبینم دوست دارم مانتیور رو شوت کنم اینقدر که حرص میخورم:n08:

خب همینو تعمیم بدیم بنظرم اگر نتونیم مثال 1 رو پیدا کنیم مثال 2 هم میتونه خوب باشه:n01:ولی 3 هرگز!(حتی اگر از نظر سایر فاکتورها واجد شرایط هم باشه!)

نکته بعدی سطح تحصیلات هست
با نهایت احترام
من فکر میکنم کسانی که از لحاظ سطح سواد بهم نزدیکتر هستند بهتر همدیگر رو درک میکنن . حتی روی پیش زمینه فکریشون هم اثرگذار هست!
یعنی اگر فرضا زوج یکی دیپلم باشه یکی فوق لیسانس من حس میکنم که قبل از هرگونه شناختی پیش زمینه فکریشون باعث میشه در نهایت تفاهم سخت حاصل بشه و اصطلاحا حرف هم رو نفهمن! چه برسه که واقعا هم اختلاف عقیده بینشون باشه

پس بنظر میرسه سطح تحصیلات در قابل پذیرش بودن افراد موثره
در نهایت بانو جان بنظر من سختگیری بیش از حد در این مورد (اختلاف دیدگاه جهانبینی) نهایتا به ضرر خود شخص تمام خواهد شد

Atghia
18-05-2014, 13:45
مرسی از جوابتون
:n16:
اره شما زحمت بکشید وارد بحثشون کنید
:n02:



کاملا حرف شما درسته،

ببینید اصولا ما طی برخورد با افراد مختلف توی مکانها و زمانهای مختلفه که فردیو انتخاب میکنیم مثل:

محل تحصیل و دانشگاه
محل کار
محیط خانوادگی و فامیل
فعالیتهای اجتماعی خاص مثلا هنری و ....
و اتفاقات تصادفی با احتمال رخداد کم

من که نمیتونم تو خیابون یه نفر رو ببینم و بگم بیشتر اشنا بشیم با هم!
پس موقعیت های ما و افرادی که باهاشدن مواجه میشم محدودن
حالا شما میگید با بالا رفتن سن احتمال پیدا کردن فرد مناسب هم کمتر میشه
کاملا حرفتون صحیحه

مثلا شما وقتی وارد دوره ارشد میشید به یک باره وارد یه فضای متفاوت با کارشناسی میشید
اکثر افراد سن بالا ، شاغل ، بچه دار و ....
محیط کار هم همینطور
حالا مقاطع بالاتر که دیگه هیچ....
و این احتمال پیدا کردن فرد مناسب رو کم میکنه،



در مورد اون صحبت دیگه ی شما هم باید بگم حرف شما درسته
منظو من چیز دیگری بود

به هر حال برای هر کسی پیش میاد به قصد ازدواج وارد روابطی میشن و بعدا به ازدواج منتهی نمیشی
این مشکلی نیست
چون اینجور روابط حد و مرز داره ، قاعده و قانون داره

منظورم روابطیه که الان دارم میبینم و واقعا روی من و دوستان سن بالایی که میشناسم تاثیر منفی میزاره
روابط بدون حد و مرز و بدون هیچ قاعده ای
من وقتی توی محیط دانشگاهی که قراره دو سه سال دیگه اونجا مشغول بشم و تدریس کنم میبینم دو نفر یه رابطه ای فوق اوپن مایندی (که انجمن جای گفتنش نیست)رو برقرار کردن با هم، رفته رفته ذهنیتم مسموم میشه و میگم نکنه اون همسن های خودمون هم اینجور روابطی داشتن؟!!

در مورد بد بین شدن حق با شماست بهرحال ادم تحت تاثیر محیط پیرامون اون ضریب اطمینانش خواه ناخواه میاد پایین!

در این زمینه انتخاب مواردی از بین افراد فامیل هم ضریب اطمینان رو بالا میبره!

شما پدر و مادر دختر رو خیلی خوب میشناسید
شما تا حد زیادی دورادور از روحیات ایشون باخبر هستید
و ممکنه فامیل های مشترکی داشته باشید که در جریان ریز جزئیات روابط اون دخترخانوم بوده باشند

این فاکتورها کمک میکنه که مطمئن تر انتخاب کنید
اما اگر فامیلی نداشتیم چی؟ یا فامیل داشتیم خوشمون نیومد چطور؟ :دی

در این شرایط بنظر معقول ترین راه آشنایی های مدت دار به قصد ازدواج اما در جهت شناخت بیشتر طرف هست
بهرحال از خیابون که نه ولی جز در محیط کار یا محل تحصیل پیدا کردن موردی برای ازدواج که طرف خودش اهل دوست بازی نیستش فکر نمیکنم ممکن باشه مگر به واسطه معرفی دوستان که اونهم باز مشکلات خاص خودش رو داره (روی حرف هردوستی نمیشه حساب کرد و...)

در اخر هر انتخابی ریسک خودش رو داره تفاهم دو ادم در کنار هم و اطمینان اونها بهم و سایر فاکتورها هرچقدر هم دقیق و اصولی باشه بازهم احتمال خطا بالاست

Atghia
18-05-2014, 13:53
حالا که بحث سوال داغ هست من هم سوالی دارم

بیشتر مایلم نظر اقایون رو بدونم
بنظرتون وقتی که با کسی وارد رابطه جدی شدید ایا درست هست که از رابطه یا روابط دوستانه قبلیتون/قبلیش بدونه/بدونید؟تا چه حد؟ ایا دونستن ریزجزئیات اهمیت داره؟

بنظرتون بهترین برخورد در این زمینه چطوره؟

leo.unique
18-05-2014, 13:59
یه سری نظرات میگن کسی که امکان ازدواج نداره وارد روابط دوستی کنترل شده بشه
خودمون بهتر از هر کس دیگه ای میدونیم که همیچین رابطه ای ارمانیه و احتمال وقوعش کم.
حالا ایا شمایی که این پیشنهاد رو میدید حاضرید بعدا با کسی ازدواج کنید که اینجور رابطه ای رو داشته؟!
خب برای یه سری افراد مثل من این به هیچ وجه قابل قبول نیست
برای منی که تو تمام مدت زندگیم سرم فقط به درس گرم بوده و روابطم با بقیه کاملا معمولی و طبق عرف بوده، و تو حیطه ی کاری مشخص و به هر نحوه ممکن این نیازهامو کنترل یا سرکوب کردم این یه امر غیر قابل قبوله!
خب من چطور میتونم بعدا وارد یه رابطه جدی با خانمی بشم که قبلا اینجور رابطه ای رو تجربه کرده؟

به نظر من اصلا توقع زیاد و بی جایی نیست که امثال شما خواستار دختر آفتاب مهتاب ندیده باشن برای ازدواج ! حتی شاید بشه گفت حقتونه


در نهایت بخوام جمع بندی کنم بنظرم باید این فرض رو که دختر افتاب مهتاب ندیده پیدا کنیم احتمالش رو خیلی پایین بیاریم(هرچند بازم میگم عمومیت نداره و همچین ادمهایی هم هستند)
باید تمرکز پیدا کردن ادم های با اخلاق و به بلوغ فکری رسیده باشه

بانو . ./
18-05-2014, 14:03
نازنین بزار راحت تر بگم

منظورم از افکار و جهان بینی در حقیقت همون ماجرای احترام به خود و خود را باارزش دیدن هست . نمیتونم منظورم و واضح برسونم ( توانایی انتقالش و ندارم ) :دی

اصلا این قضیه احترام به خود چقدر مهمه .. یعنی یک رفتار یا حرکت یا یک حرف یا یک اشاره و یا ...رو نه به خاطر کاراکتر محکم طرف مقابل بلکه برای خاطر شخصیت خودش و احترامی که خود شخص برای خودش قایل هست یا شخصی وارد رابطه دوستی با هر شخصی نمیشه نمیشه قبلش یک بازه ای رو برای شناخت روحیات طرف تعین میکنه یا ...
در حقیقت شخص یک اصولی رو برای خودش تدوین کرده باشه .. به نظرتون این مساله چقدر باید ملاک قرار داده بشه ؟

ELVIS PRESLEY
18-05-2014, 14:15
حالا که بحث سوال داغ هست من هم سوالی دارم

بیشتر مایلم نظر اقایون رو بدونم
بنظرتون وقتی که با کسی وارد رابطه جدی شدید ایا درست هست که از رابطه یا روابط دوستانه قبلیتون/قبلیش بدونه/بدونید؟تا چه حد؟ ایا دونستن ریزجزئیات اهمیت داره؟

بنظرتون بهترین برخورد در این زمینه چطوره؟


خب این میشه صحبت قبلی شما
یعنی مثلا وارد رابطه ای به قصد ازدواج شدید و به هر دلیلی به نتیجه نرسیده
همین که خودتون این قضیه رو بگید یعنی صداقتتون رو رسوندی
به نظرم در حد کلیات لازمه
و نباید وارد جزییات شد
مخصوصا ممکنه سو تفاهم مقایسه و ... پیش بیاد

البته به ادمش هم بستگی داره
ممکنه فرد خیلی خوبی باشه منتها جنبه ی این توضیح صادقانه رو نداشته باشه!

Ezel
18-05-2014, 14:17
حالا که بحث سوال داغ هست من هم سوالی دارم

بیشتر مایلم نظر اقایون رو بدونم
بنظرتون وقتی که با کسی وارد رابطه جدی شدید ایا درست هست که از رابطه یا روابط دوستانه قبلیتون/قبلیش بدونه/بدونید؟تا چه حد؟ ایا دونستن ریزجزئیات اهمیت داره؟

بنظرتون بهترین برخورد در این زمینه چطوره؟

به نظر من خیر

من فکر میکنم قبل از جدی شدن رابطه ، یک توافقی حاصل بشه که هرچیزی که در گذشته بوده ( هر چیزی ) ، مربوط به گذشته بوده و بهتره در همون گذشته هم بمونه

خصوصا اگر در گذشته ضربه و ناملایمتی و حتی یک رابطه ی خوب بوده باشه ، میتونه منجر به عدم صداقت در موردش بشه .
بنابراین فکر میکنم دونستن از روابط قبلی نه درست باشه و نه کمکی بکنه ، و شاید موجب حساسیت های بی مورد هم بشه .

hamid_diablo
18-05-2014, 14:26
حالا که بحث سوال داغ هست من هم سوالی دارم

بیشتر مایلم نظر اقایون رو بدونم
بنظرتون وقتی که با کسی وارد رابطه جدی شدید ایا درست هست که از رابطه یا روابط دوستانه قبلیتون/قبلیش بدونه/بدونید؟تا چه حد؟ ایا دونستن ریزجزئیات اهمیت داره؟

بنظرتون بهترین برخورد در این زمینه چطوره؟

من درباره این موضوع چند ت مقاله خوندم...هر کدومشون نظر خاصی داشتند...مثلا تو برخی زا این مقالات ذکر شده بود که بهتره چیزی گفته نشه که این امر باعث بدبینی و شک در زندگی زناشویی میشه...

ولی مقالات دیگه ای هم بودن که اشاره داشتند که بهتره از روابط قبلی یه کلیاتی بیان بشه ...چون اگر همسر یا شخصی که قراره رای ازدواج باهاش اشنا بشیم به این موضوع پی ببره ممکنه اختلافات شدیدی بوجود بید..مثلا اینکه این موضوع رو به من نگفتی چون دوست داری این روابط رو ادامه بدی و میترسیدی من جلوتو بگیرم


اما به نظر من اگر شخصی روابط دوستی (هر چیزی شبیه به این با نامهای دیگر) داشته و فراتر از چارچوبهای اخلاقی بوده نباید انتظار داشته باشه که مورد پسند کسی واقع بشه...همون موقع که داشته این روابط رو به شکل افراطی و برای لذت و تفریح و تنوع طلبی دنبال میکرده باید به فکر این هم میبوده که در آینده شاید کسی به سراغش نیاد...!!!

leo.unique
18-05-2014, 14:31
حالا که بحث سوال داغ هست من هم سوالی دارم

بیشتر مایلم نظر اقایون رو بدونم
بنظرتون وقتی که با کسی وارد رابطه جدی شدید ایا درست هست که از رابطه یا روابط دوستانه قبلیتون/قبلیش بدونه/بدونید؟تا چه حد؟ ایا دونستن ریزجزئیات اهمیت داره؟

بنظرتون بهترین برخورد در این زمینه چطوره؟


خب این میشه صحبت قبلی شما
یعنی مثلا وارد رابطه ای به قصد ازدواج شدید و به هر دلیلی به نتیجه نرسیده
همین که خودتون این قضیه رو بگید یعنی صداقتتون رو رسوندی
به نظرم در حد کلیات لازمه
و نباید وارد جزییات شد
مخصوصا ممکنه سو تفاهم مقایسه و ... پیش بیاد

البته به ادمش هم بستگی داره
ممکنه فرد خیلی خوبی باشه منتها جنبه ی این توضیح صادقانه رو نداشته باشه!


به نظر من خیر

من فکر میکنم قبل از جدی شدن رابطه ، یک توافقی حاصل بشه که هرچیزی که در گذشته بوده ( هر چیزی ) ، مربوط به گذشته بوده و بهتره در همون گذشته هم بمونه

خصوصا اگر در گذشته ضربه و ناملایمتی و حتی یک رابطه ی خوب بوده باشه ، میتونه منجر به عدم صداقت در موردش بشه .
بنابراین فکر میکنم دونستن از روابط قبلی نه درست باشه و نه کمکی بکنه ، و شاید موجب حساسیت های بی مورد هم بشه .
اگه یکی از طرفین سوال کرد باید اون مواردی رو که احتمال داره بعدها از دیگران بشنوه گفته بشه ! در غیر اینصورت خیر

hamid_diablo
18-05-2014, 14:37
من فکر میکنم قبل از جدی شدن رابطه ، یک توافقی حاصل بشه که هرچیزی که در گذشته بوده ( هر چیزی ) ، مربوط به گذشته بوده و بهتره در همون گذشته هم بمونه

به شدت مخالفم با این حرف

این یعنی مجوز دادن به افراد برای اینکه هر کاری دوست داشتن تو دوران مجردی انجام بدن و وقتی که بحث ازدواج شد بگن گذشته رو بی خیال ....از الان به بعد رو عشقه :n02:

ELVIS PRESLEY
18-05-2014, 14:41
به شدت مخالفم با این حرف

این یعنی مجوز دادن به افراد برای اینکه هر کاری دوست داشتن تو دوران مجردی انجام بدن و وقتی که بحث ازدواج شد بگن گذشته رو بی خیال ....از الان به بعد رو عشقه :n02:

به شدت با حرفت موافقممممم!
زندگی ادم پیوسته س
گسسته که نیست ما بگم قبل از ازدواج هر اتفاقی افتاده دیگه تموم شده رفته...
همون اتفاقات در اینده انسان و طرز تفکرش و در نتیجه زندگیش تاثیر میزاره!

Atghia
18-05-2014, 14:48
به نظر من خیر

من فکر میکنم قبل از جدی شدن رابطه ، یک توافقی حاصل بشه که هرچیزی که در گذشته بوده ( هر چیزی ) ، مربوط به گذشته بوده و بهتره در همون گذشته هم بمونه

خصوصا اگر در گذشته ضربه و ناملایمتی و حتی یک رابطه ی خوب بوده باشه ، میتونه منجر به عدم صداقت در موردش بشه .
بنابراین فکر میکنم دونستن از روابط قبلی نه درست باشه و نه کمکی بکنه ، و شاید موجب حساسیت های بی مورد هم بشه .

خب من خودم شخصا اگر بدونم قبلا طرف مورد یا مواردی داشته از فضولی میمیرم :n09: یعنی نمیتونم فراموش کنم:n14:
بنابراین شخصا دوست دارم بدونم و بهم گفته بشه :n27:
اما اینکه باید با جزئیات باشه یا فقط کلیت یک قضیه دیگست:n13:
با دوستان مخالفم! دوستی که گفتن باب سواستفاده بازمیشه...
ببینید فرض براینه که دوتا ادم خوب :دی دارن بهم میرسن (مثلا) دیگه سواستفاده معنی نمیده که:n26:

Milad4171
18-05-2014, 14:52
به نظر من کسی که زندگی جدیدی رو به صورت جدی شروع میکنه، یعنی پرونده ی اتفاقات و روابط قبلی رو بسته. لازم نیست در موردشون حرف بزنه و بحث کنه.
اینکه بگیم زندگی قبلی گسسته نیست ، درسته . اما اینکه بخوایم تو زندگی جدیدمون در دنیای روابط قدیممون گشت و گذار کنیم ، هم خودمون رو داغون کردیم هم رابطه رو به مرز خطر میکشونیم
خیلی وقتها باید جلوی احساسات رو گرفت و عاقلانه برخورد کرد!

leo.unique
18-05-2014, 14:57
اما اینکه باید با جزئیات باشه یا فقط کلیت یک قضیه دیگست:n13:

خب این کاملا بستگی به شخص یا اشخاصی داره که دختر خانم یا آقا پسر قبلا باهاشون رابطه داشته (آدم مریض کم نداریم توی جامعه) و همینطور نوع رابطه (منظورم رسمی و غیر رسمیه)

بانو . ./
18-05-2014, 16:46
حالا که بحث سوال داغ هست من هم سوالی دارم

بیشتر مایلم نظر اقایون رو بدونم
بنظرتون وقتی که با کسی وارد رابطه جدی شدید ایا درست هست که از رابطه یا روابط دوستانه قبلیتون/قبلیش بدونه/بدونید؟تا چه حد؟ ایا دونستن ریزجزئیات اهمیت داره؟

بنظرتون بهترین برخورد در این زمینه چطوره؟

در مورد گذشته اشخاص به نظر من باید گفته باشه اما به صورت کلی و نه جز به جز رابطه قبلی

گفتن جزییات باعث جساسیت شخص مقابل نسبت به حتی رابطه فعلی میشه به طوری که شاید هر اتفاق رابطه فعلی رو با رابطه قبلی قیاس کنه
که این خودش به حساسیت ها دامن می زنه

و این که گلا چیزی گفته نشه .. فکر نمیکنم درست باشه انگار بخشی از زندگی رو شخص نفی کرده ..تو این شرایط اگه پارتنر متوجه بشه که شخص
سابقا روابطی داشته که نفی کرده باعث شک کردن تو صداقت شخص میشه و ..


گذشته مهم نیست اما پروسه ای رو که شخص طی کرده تا به خود فعلیش رسیده خوب به نظرم خیلی مهم هست

szh_1367
18-05-2014, 16:56
حالا که بحث سوال داغ هست من هم سوالی دارم

بیشتر مایلم نظر اقایون رو بدونم
بنظرتون وقتی که با کسی وارد رابطه جدی شدید ایا درست هست که از رابطه یا روابط دوستانه قبلیتون/قبلیش بدونه/بدونید؟تا چه حد؟ ایا دونستن ریزجزئیات اهمیت داره؟

بنظرتون بهترین برخورد در این زمینه چطوره؟

رابطه جدی یعنی چی ؟

ازدواج : خب این حق هر کسی هست که قبل از انتخاب طرف مقابل گذشته طرف رو تا حدی اطلاع داشته باشد - این حد و مرز تا جایی هست که وارد جزئیات و حریم خصوصی فرد نشود

بشخصه ترجیح میدم واقعیات (کلیات ) رو الان بدونم و نسبت به اونها تصمیم بگیرم نه اینکه اینده تازه متوجه بشم طرف مقابل اهل این نوع رابطه یا این نوع برخورد هم هست یا نیست

رابطه ای که بخواهد با مخفیکاری به وجود بیاد محکم و بنیادی شکل نمیگیره

دانستن / گفتن کلیات درسته اما شخم زدن و ریز شدن درست نیست

szh_1367
18-05-2014, 17:01
به نظر من اصلا توقع زیاد و بی جایی نیست که امثال شما خواستار دختر آفتاب مهتاب ندیده باشن برای ازدواج ! حتی شاید بشه گفت حقتونه

جالبه که بعضی ها ( فرد خاصی منظورم نیست سوء تفاهم نشه ) در دوران جوانی اهل دوستی های بدون حد و مرز هستند به قول شما افتاب و مهتاب دیده اند

اما زمانی که بحث ازدواج به میان میاد دنبال افراد افتاب مهتاب ندیده هستند

این تضاد رو چطور تفسیر میکنید ؟

leo.unique
18-05-2014, 17:43
جالبه که بعضی ها ( فرد خاصی منظورم نیست سوء تفاهم نشه ) در دوران جوانی اهل دوستی های بدون حد و مرز هستند به قول شما افتاب و مهتاب دیده اند
اما زمانی که بحث ازدواج به میان میاد دنبال افراد افتاب مهتاب ندیده هستند
این تضاد رو چطور تفسیر میکنید ؟
تفسیر نمیخواد ! طبیعیه ! چون همه ما به دنبال بهترینها هستیم اما تضاد واقعی زمانی بوجود میاد که میوه شیرین نصیب شغال میشه و ...
پ.ن: #68 & #69 متوالی :n22:

szh_1367
18-05-2014, 19:08
تفسیر نمیخواد ! طبیعیه ! چون همه ما به دنبال بهترینها هستیم اما تضاد واقعی زمانی بوجود میاد که میوه شیرین نصیب شغال میشه و ...
پ.ن: #68 & #69 متوالی :n22:

همانطور که قبلا گفتم شما دستت تو کار نیست و نگاهت به ازدواج و مسائل دوستی سطحی هست

واقعیات و بحث ازدواج و رابطه دوستی های خیابانی فراتر از اون چیزی هست که تصور شماست

ازدواج همانند درختانی است که قراره به هم پیوند زد شوند و سالها از پیوند این دو درخت میوه های سالم برداشت شود

اگر هر کدام از این درختان در جای نامناسب ، کود نامناسب ، در مسر سیل و . . . قرار بگیرد در اینده بدون شک دچار مشکلاتی خواهد شد حتی اگر با درختی خوب و مناسب پیوند بخورد

leo.unique
18-05-2014, 19:28
همانطور که قبلا گفتم شما دستت تو کار نیست و نگاهت به ازدواج و مسائل دوستی سطحی هست

واقعیات و بحث ازدواج و رابطه دوستی های خیابانی فراتر از اون چیزی هست که تصور شماست

ازدواج همانند درختانی است که قراره به هم پیوند زد شوند و سالها از پیوند این دو درخت میوه های سالم برداشت شود

اگر هر کدام از این درختان در جای نامناسب ، کود نامناسب ، در مسر سیل و . . . قرار بگیرد در اینده بدون شک دچار مشکلاتی خواهد شد حتی اگر با درختی خوب و مناسب پیوند بخورد
شما لطف کن از روی منبر تشریف بیار پایین و کلی گویی رو بذار کنار تا باهم گفتگو کنیم ! مگه من گفتم دچار مشکل نمیشن ؟:n27: مجددا پست منو بخون لطفا

M A S T 3 R
18-05-2014, 19:43
تفسیر نمیخواد ! طبیعیه ! چون همه ما به دنبال بهترینها هستیم اما تضاد واقعی زمانی بوجود میاد که میوه شیرین نصیب شغال میشه و ...
پ.ن: #68 & #69 متوالی :n22:
مشکل شما دقیقا قسمت بولد شده نقل قول بالا هست!
و البته متاسفانه مشکل خیلی از افراد دیگه که بیشترشون هم بخاطر فرهنگ جامعه آقایون هستن،بنده خودم به شخصه افراد زیادی(مذکر) رو دیدم که حتی گاها همزمان با چند نفر دوست هستند ولی حرف از ازدواج میشه میگن نباید فرد مقابل حتی با یه نفر در گذشته به اصطلاح دوست بوده باشه که واقعا برای شخص بنده خیلی عجیبه!
جدا از مورد بالا، دوستی ها و ارتباط های(نامزدی) قبل از ازدواج به نظر من لازم هستن،برای شناخت و ارزیابی بیشتر از شخص مقابل و شناختن علایق یکدیگر و...، ودر نتیجه اگه دوتا شخص شناخت رو یکدیگر پیدا کردن و شرایط هم فراهم بود وارد یه مرحله بالاتر بشن.
و این حق هر کسی هست که بخواد کسی رو که میخواد باهاش ازدواج کنه،ارزیابی کنه و چشم بسته انتخاب نکنه و شما هم حق ندارین این فرد رو به "شغال" تشبیه کنین!
با تشکر

leo.unique
18-05-2014, 20:23
مشکل شما دقیقا قسمت بولد شده نقل قول بالا هست!
و البته متاسفانه مشکل خیلی از افراد دیگه که بیشترشون هم بخاطر فرهنگ جامعه آقایون هستن،بنده خودم به شخصه افراد زیادی(مذکر) رو دیدم که حتی گاها همزمان با چند نفر دوست هستند ولی حرف از ازدواج میشه میگن نباید فرد مقابل حتی با یه نفر در گذشته به اصطلاح دوست بوده باشه که واقعا برای شخص بنده خیلی عجیبه!
جدا از مورد بالا، دوستی ها و ارتباط های(نامزدی) قبل از ازدواج به نظر من لازم هستن،برای شناخت و ارزیابی بیشتر از شخص مقابل و شناختن علایق یکدیگر و...، ودر نتیجه اگه دوتا شخص شناخت رو یکدیگر پیدا کردن و شرایط هم فراهم بود وارد یه مرحله بالاتر بشن.
و این حق هر کسی هست که بخواد کسی رو که میخواد باهاش ازدواج کنه،ارزیابی کنه و چشم بسته انتخاب نکنه و شما هم حق ندارین این فرد رو به "شغال" تشبیه کنین!
با تشکر
:n01:
اولا ارتباطها و دوستی های غیر رسمی به هیچ وجه هم ارز نامزدیهای رسمی نیستن ! ثانیا آمار طلاق در چند سال اخیر کاملا بیانگر اینه که چقدر این به قول شما ارزیابی ها و شناختها جواب داده ! ثالثا شغال کنایه از افرادیه (اکثرا آقا پسرها) که در دوران جوانی اهل دوستی های بدون حد و مرز بودن اما زمانی که بحث ازدواج به میون میاد دنبال افراد (دختر خانمها) آفتاب مهتاب ندیده هستند

M A S T 3 R
18-05-2014, 21:54
اولا ارتباطها و دوستی های غیر رسمی به هیچ وجه هم ارز نامزدیهای رسمی نیستن
بنده هم نگفتم هم ارز هستن،اتفاقا دوران نامزدی(اگه عقدی در کار باشه که اگه نباشه فرقی با دوستی نداره) از نظر شرعی فرقی با ازدواج نداره!

ثانیا آمار طلاق در چند سال اخیر کاملا بیانگر اینه که چقدر این به قول شما ارزیابی ها و شناختها جواب داده !
از نظر شخصی بنده و اینجوری که دارم خودم تو جامعه میبینم(نه مقاله هایی که بیشترشون جهت پرکردن عریضه هستن) یکی از دلیل اینجور اتفاق ها دقیقا بخاطر عمل نکردن یا ناقص عمل نکردن به مورد بالا هست.
عشق هایی که قبل از یه رابطه دوستی ساده(در حد سلام و احوال پرسی و بدون شناخت به اخلاقیات طرف) پدید میان و اصرار سریع به ازدواج بدون شناختن کامل یکدیگر طرفا به علت اینکه عاشق همدیگه هستن و بعد از ازواج و فروکش کردن اون حس و روبه رو شدن با واقعیات و بعد هم طلاق.
مورد دیگه هم که تقریبا مثل مورد بالا شایع هست به اصطلاح ازدواج به سبک سنتی هست،طرفین به علت ممنوعیت های شدید مذهبی و فقط تکیه به شناخت فوق العاده سطحی از اخلاق طرف مقابل دست به ازدواج میزنن به امید اینکه بعد از ازدواج عشق ایجاد بشه!،و بعد ازدواج و پس از شناخت کامل از همسر خود فرد میفهمه اونطوری که انتظار داشته نبوده و به احتمال زیاد منجر به طلاق میشه.(که تقریبا مثله مورد بالا هست فقط با این تفاوت که بدون عشق اتفاق افتاده)

ثالثا شغال کنایه از افرادیه (اکثرا آقا پسرها) که در دوران جوانی اهل دوستی های بدون حد و مرز بودن اما زمانی که بحث ازدواج به میون میاد دنبال افراد (دختر خانمها) آفتاب مهتاب ندیده هستند
میشه شما اول تعریفتون رو از"بدون حد و مرز" ارائه بدین؟

در کل موضع شما نسب به دوستی ها و روابط قبل ازدواج چیه؟ به نظر شما لزومی به شناخت کامل یکدگیر قبل از ازدواج نیست؟و یا اگه جامعه طبق شرع(هرگونه رابطه از جمله حتی حرف بین طرفین قبل از ازواج حرام و گناه هستش) پیش بره آمار طلاق پایین میاد؟
با تشکر

leo.unique
18-05-2014, 23:11
بنده هم نگفتم هم ارز هستن،اتفاقا دوران نامزدی(اگه عقدی در کار باشه که اگه نباشه فرقی با دوستی نداره) از نظر شرعی فرقی با ازدواج نداره!

از نظر شخصی بنده و اینجوری که دارم خودم تو جامعه میبینم(نه مقاله هایی که بیشترشون جهت پرکردن عریضه هستن) یکی از دلیل اینجور اتفاق ها دقیقا بخاطر عمل نکردن یا ناقص عمل نکردن به مورد بالا هست.
عشق هایی که قبل از یه رابطه دوستی ساده(در حد سلام و احوال پرسی و بدون شناخت به اخلاقیات طرف) پدید میان و اصرار سریع به ازدواج بدون شناختن کامل یکدیگر طرفا به علت اینکه عاشق همدیگه هستن و بعد از ازواج و فروکش کردن اون حس و روبه رو شدن با واقعیات و بعد هم طلاق.
مورد دیگه هم که تقریبا مثل مورد بالا شایع هست به اصطلاح ازدواج به سبک سنتی هست،طرفین به علت ممنوعیت های شدید مذهبی و فقط تکیه به شناخت فوق العاده سطحی از اخلاق طرف مقابل دست به ازدواج میزنن به امید اینکه بعد از ازدواج عشق ایجاد بشه!،و بعد ازدواج و پس از شناخت کامل از همسر خود فرد میفهمه اونطوری که انتظار داشته نبوده و به احتمال زیاد منجر به طلاق میشه.(که تقریبا مثله مورد بالا هست فقط با این تفاوت که بدون عشق اتفاق افتاده)

میشه شما اول تعریفتون رو از"بدون حد و مرز" ارائه بدین؟

در کل موضع شما نسب به دوستی ها و روابط قبل ازدواج چیه؟ به نظر شما لزومی به شناخت کامل یکدگیر قبل از ازدواج نیست؟و یا اگه جامعه طبق شرع(هرگونه رابطه از جمله حتی حرف بین طرفین قبل از ازواج حرام و گناه هستش) پیش بره آمار طلاق پایین میاد؟
با تشکر
نامزدی رسمی بدون عقد فرقی با دوستی نداره ؟ عجــــــب ! نقش خانواده ها رو در ازدواج پایین آوردیم که وضعیت شده این ! آنچه در آينه جوان بيند/ پير در خشت خام، آن بيند !! ربطی هم به مذهبی بودن نداره ! بعلاوه اینکه اگه به ازدواج ختم نشه دختر خانم ترسی از پنهان کردنش نداره ! رجوع شود به پست #75 !
اصرار به ازدواج سریع ؟ جمع بندی دیده ها و شنیده های من اینه که روابط دوستانه ای که در ادامه منجر به ازدواج میشه اغلب کوتاه مدت نیستن و همه-شون هم کاملا مطمئن هستن به نحوه انتخابشون :n09: از نظر شما چند سال زمان لازمه واسه شناخت متقابل ؟
در پست شماره #53 روند بوجود اومدن روابط بدون حد و مرز توضیح داده شده :n10:

بانو . ./
18-05-2014, 23:27
بعلاوه اینکه اگه به ازدواج ختم نشه دختر خانم ترسی از پنهان کردنش نداره !

چرا باید در قرن بیست و یکم تو دوره ای که سرشار از کتاب های روانشناسی هست که اشاره میکنه که احتیاج به دوست داشتن و دوست داشته شدن در بطن هر انسانی
وجود داره و این طبیعی ترین و بدیهی ترین نیاز هر انسان هست این موضوع دوستی کتمان بشه !؟ تنها کتمان شدن نیست ممکنه دروغ گفته بشه و سال ها شخص به خاطر یک دروغ مجبور به گفتن دروغ های بزرگتر بشه !

leo.unique
18-05-2014, 23:37
چرا باید در قرن بیست و یکم تو دوره ای که سرشار از کتاب های روانشناسی هست که اشاره میکنه که احتیاج به دوست داشتن و دوست داشته شدن در بطن هر انسانی
وجود داره و این طبیعی ترین و بدیهی ترین نیاز هر انسان هست این موضوع دوستی کتمان بشه !؟ تنها کتمان شدن نیست ممکنه دروغ گفته بشه و سال ها شخص به خاطر یک دروغ مجبور به گفتن دروغ های بزرگتر بشه !
آره ممکنه :n27: خب اینجا ایرانه و با جاهای دیگه فرق داره:23:
به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از القدس العربی:یک پژوهش اجتماعی که گروهی از پژوهشگران فرانسوی در مرکز پژوهش های "بیو فرانسه" آن را اجرا کردند، تاکید می کند که فرانسه در میان 40 کشوری که این پژوهش در آن اجرا شده است، تنها کشوری است که با "خیانت به همسر" موافق است و آن را "سرگرمی جوانی" قلمداد کرده است.
47 درصد از مردم فرانسه معتقدند که خیانت به همسر امری پذیرفتنی است و بیانگر شوکی در زندگی آنها نیست.
این در حالی است که 78 درصد از کسانی که در این نظر سنجی شرکت کرده اند ایم موضوع را "غیر اخلاقی" دانسته و موضوع فریب طرف دیگر را امری کاملا "غیر قابل پذیرش" توصیف کرده اند.

DrH.motasami
18-05-2014, 23:59
آره ممکنه :n27: خب اینجا ایرانه و با جاهای دیگه فرق داره:23:
به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از القدس العربی:یک پژوهش اجتماعی که گروهی از پژوهشگران فرانسوی در مرکز پژوهش های "بیو فرانسه" آن را اجرا کردند، تاکید می کند که فرانسه در میان 40 کشوری که این پژوهش در آن اجرا شده است، تنها کشوری است که با "خیانت به همسر" موافق است و آن را "سرگرمی جوانی" قلمداد کرده است.
47 درصد از مردم فرانسه معتقدند که خیانت به همسر امری پذیرفتنی است و بیانگر شوکی در زندگی آنها نیست.
این در حالی است که 78 درصد از کسانی که در این نظر سنجی شرکت کرده اند ایم موضوع را "غیر اخلاقی" دانسته و موضوع فریب طرف دیگر را امری کاملا "غیر قابل پذیرش" توصیف کرده اند.

به نظر بنده هم منبع خبر و هم منبع پژوهش قابل توجه نیستند.

leo.unique
19-05-2014, 00:06
به نظر بنده هم منبع خبر و هم منبع پژوهش قابل توجه نیستند.
آره احتمال اینکه کاملا دروغ باشه زیاده:n02:
چرا نظرتو نمیگی ؟ من منتظرم :n18:

Mr_100_dolari
19-05-2014, 00:15
به نظر من خیر

من فکر میکنم قبل از جدی شدن رابطه ، یک توافقی حاصل بشه که هرچیزی که در گذشته بوده ( هر چیزی ) ، مربوط به گذشته بوده و بهتره در همون گذشته هم بمونه

خصوصا اگر در گذشته ضربه و ناملایمتی و حتی یک رابطه ی خوب بوده باشه ، میتونه منجر به عدم صداقت در موردش بشه .
بنابراین فکر میکنم دونستن از روابط قبلی نه درست باشه و نه کمکی بکنه ، و شاید موجب حساسیت های بی مورد هم بشه .


بنده هم به این صورت موافقم که بهتره در مورد طرف مقابل (حتی در زمانی که قرار رابطه جدی بشه ) تا جایی که ممکن هستش حتی از جزئیات با خبر بشیم تا با شناخت بهتری وارد رابطه بشیم که مثلا این

فرد در گذشته همچین مشکلاتی رو پیش رو داشته پس ممکنه حتی با درصد پایین باز هم مشکلات مشابه قبل رو با ماهم داشته باشه که اگر با همون احتمال پایین همچین اتفاقی برامون بی افته اون موقعه

خیلی هم تعجب نمیکنیم (دونستنش بهتر از ندونستنش هستش) و از طرفی هم نباید بزاریم اگر در گذشته فرد ضربه و ناملابمتی هم بود باعث تخریب ذهنیت ما نسبت بهش بشه و با کوچکترین حرکتی رفتار

زمان حال طرف رو به خطاهای گذشتش نسبت بدیم (خیلی هم بدبین نشیم)

و در مورد خودمون هم این طوری موافقم که اگر واقعا از نیت درونی خودمون در مورد رابطه جدید آگاه هستیم و اینکه میدونیم قصدمون برای شکل گیری رابطه با فرد مقابل جدی هستش و در گذشته هم

مشکلاتی برامون بوده و در صورتی که قرار نیستش در آینده هم طرفمون چیزی بفهمه حتی به صورت کلی هم چیزی نگیم تا باعث همون حساسیت های بی مورد از طرف مقابلمون نشه .

Atghia
19-05-2014, 00:19
بنده هم به این صورت موافقم که بهتره در مورد طرف مقابل (حتی در زمانی که قرار رابطه جدی بشه ) تا جایی که ممکن هستش حتی از جزئیات با خبر بشیم تا با شناخت بهتری وارد رابطه بشیم که مثلا این

فرد در گذشته همچین مشکلاتی رو پیش رو داشته پس ممکنه حتی با درصد پایین باز هم مشکلات مشابه قبل رو با ماهم داشته باشه که اگر با همون احتمال پایین همچین اتفاقی برامون بی افته اون موقعه

خیلی هم تعجب نمیکنیم (دونستنش بهتر از ندونستنش هستش) و از طرفی هم نباید بزاریم اگر در گذشته فرد ضربه و ناملابمتی هم بود باعث تخریب ذهنیت ما نسبت بهش بشه و با کوچکترین حرکتی رفتار

زمان حال طرف رو به خطاهای گذشتش نسبت بدیم (خیلی هم بدبین نشیم)

و در مورد خودمون هم این طوری موافقم که اگر واقعا از نیت درونی خودمون در مورد رابطه جدید آگاه هستیم و اینکه میدونیم قصدمون برای شکل گیری رابطه با فرد مقابل جدی هستش و در گذشته هم

مشکلاتی برامون بوده و در صورتی که قرار نیستش در آینده هم طرفمون چیزی بفهمه حتی به صورت کلی هم چیزی نگیم تا باعث همون حساسیت های بی مورد از طرف مقابلمون نشه .

عجب! بنظرتون کمی خودخواهی نیست؟
شما میگی خودتون از جزئیات طرف باخبر باشی
ولی کلیات گذشته خودت رو بهش نگی؟
:n13:
من اصلا توجیح نشدم با حرفات :n04:

DrH.motasami
19-05-2014, 00:20
آره احتمال اینکه کاملا دروغ باشه زیاده:n02:
چرا نظرتو نمیگی ؟ من منتظرم :n18:

سلام
من چنین چیزی نگفتم.

leo.unique
19-05-2014, 00:29
سلام
من چنین چیزی نگفتم.
رابطه شخصی از اسمش معلومه که شخصیه و اگه هر فرد یا نهادی دخالت بکنه،دخالت محسوب میشه.
به همین جمله کاملا ساده بسنده میکنم.
نخواستم حرف توی دهنت بذارم ! احتمالاتو باید در نظر گرفت !:n01:
جمله ساده-ست اما میتونه به بعد از ازدواج هم تسری پیدا کنه :n06:

DrH.motasami
19-05-2014, 00:35
نخواستم حرف توی دهنت بذارم ! احتمالاتو باید در نظر گرفت !:n01:
جمله ساده-ست اما میتونه به بعد از ازدواج هم تسری پیدا کنه :n06:


دوست عزیز بنده نمیتونم توی یک پست نظرم رو بیان کنم چون سوء برداشت خواهد شد

Mr_100_dolari
19-05-2014, 00:51
عجب! بنظرتون کمی خودخواهی نیست؟
شما میگی خودتون از جزئیات طرف باخبر باشی
ولی کلیات گذشته خودت رو بهش نگی؟
:n13:
من اصلا توجیح نشدم با حرفات :n04:


بله خود خواهی زمانی به حساب میاد که با نیت درستی از طرف خودمون نخواییم وارد رابطه بشیم ... یعنی اینکه نوع رابطه با فرد مقابل زیاد برامون اهمیت نداره و حتی ممکن با نیت سوء استفاده بخواییم وارد

رابطه بشیم بعد از گذشته خودمون چیزی نگیم ( یا گذشته خودمون رو دروغ بگیم/ کاری که خیلی ها میکنن/) ولی در مورد گذشته طرف بخواییم هم چیز رو صادقانه بدونیم ...

ولی در زمانی که از نیت خودمون که اگر درست باشه با خبر باشیم (نخواهیم طرف رو سر کار بزاریم ) و دونستن گذشتش به ما شناخت بهتری رو نه برای بدبین شدن و شک کردن و یا سوء استفاده کردن از

اسرار گذشته طرف مقابل بلکه برای دید باز تر نسبت به شخصیت و رفتار فرد (بروز رفتار مشابه گذشته فرد با در نظر گرفتن درصد حتی پایین در آینده) به ما میده تا بتونیم رابطه خوبی رو ایجاد کنیم .

leo.unique
19-05-2014, 00:53
دوست عزیز بنده نمیتونم توی یک پست نظرم رو بیان کنم چون سوء برداشت خواهد شد
درسته ! حق با شماست ! حالا اگه وقت کردین نظرتونو در چند پست بصورت غیر متوالی و در خلال نوشته های دوستان بنویسین ! تشکر:»

Atghia
19-05-2014, 00:54
بله خود خواهی زمانی به حساب میاد که با نیت درستی از طرف خودمون نخواییم وارد رابطه بشیم ... یعنی اینکه نوع رابطه با فرد مقابل زیاد برامون اهمیت نداره و حتی ممکن با نیت سوء استفاده بخواییم وارد

رابطه بشیم بعد از گذشته خودمون چیزی نگیم ( یا گذشته خودمون رو دروغ بگیم/ کاری که خیلی ها میکنن/) ولی در مورد گذشته طرف بخواییم هم چیز رو صادقانه بدونیم ...

ولی در زمانی که از نیت خودمون که اگر درست باشه با خبر باشیم (نخواهیم طرف رو سر کار بزاریم ) و دونستن گذشتش به ما شناخت بهتری رو نه برای بدبین شدن و شک کردن و یا سوء استفاده کردن از

اسرار گذشته طرف مقابل بلکه برای دید باز تر نسبت به شخصیت و رفتار فرد (رفتار احتمالی با درصد احتمال پایین مشابه گذشته در آینده) فرد به ما میده تا بتونیم رابطه خوبی رو ایجاد کنیم .

خب این برداشت شما هست! فرد مقابلتون شاید مثل شما فکر نکنه!
و اینطور برداشت کنه که بنا به پنهان کاری یا ترس یا ادامه ارتباط یا ارتباط های قبلیتون میخواید حقیقت رو پنهان کنید. اگر مستقیما بگید که قصدتون خیر هست یکجور ناراحت میشه اگر هم کلا نگید که گذشته رو نمیخواید مطرح کنید جور دیگر
در هرصورت بنظرم باید دوطرف یکسان رفتار کنند
اگر قرار بر کند و کاو گذشته هست باید برای هردو باشه و اگر قرار بر فراموشیست هم بهمین صورت

Mr_100_dolari
19-05-2014, 01:20
خب این برداشت شما هست! فرد مقابلتون شاید مثل شما فکر نکنه!
و اینطور برداشت کنه که بنا به پنهان کاری یا ترس یا ادامه ارتباط یا ارتباط های قبلیتون میخواید حقیقت رو پنهان کنید. اگر مستقیما بگید که قصدتون خیر هست یکجور ناراحت میشه اگر هم کلا نگید که گذشته رو نمیخواید مطرح کنید جور دیگر
در هرصورت بنظرم باید دوطرف یکسان رفتار کنند
اگر قرار بر کند و کاو گذشته هست باید برای هردو باشه و اگر قرار بر فراموشیست هم بهمین صورت

ببینید شاید یک قسمت از حرفم رو درست بیان نکردم اینکه گفتم از گذشته خودتون هیچی نگید نه به این صورت که کاملا مستقیم بگین از گذشته من هیچ سوالی نکن (حتی با نیت خیر ) که این صد در صد شک طرف رو حتی اگر در گذشته

هیچ چیز خاصی هم وجود نداشته به شما صد برابر میکنه اگر بخوام به صورت واضح تر بگم این طور هستش که شما به صورت کلی از خودتون بگید و یا حداقل در مورد مسائل گذشته (چه جزئی باشه یا نباشه) که می دونید بیان کردنش

ایجاد حساسیت میکنه خود داری کنید اون هم باز نه به صورت مستقیم ( این قسمت ها که چطور رفتار کنیم که طرف روی مسائلی که ما نمیخوایم اطلاع پیدا کنه حساس نشه انقدر جزئی باید بیان بشه که به قول جناب دکتر نمیدونم

چطوری باید بگم اصلا )


پ ن : نظر شما هم میتونه قابل قبول و درست باشه .

netstat
19-05-2014, 01:58
ببینید شاید یک قسمت از حرفم رو درست بیان نکردم اینکه گفتم از گذشته خودتون هیچی نگید نه به این صورت که کاملا مستقیم بگین از گذشته من هیچ سوالی نکن (حتی با نیت خیر ) که این صد در صد شک طرف رو حتی اگر در گذشته

هیچ چیز خاصی هم وجود نداشته به شما صد برابر میکنه اگر بخوام به صورت واضح تر بگم این طور هستش که شما به صورت کلی از خودتون بگید و یا حداقل در مورد مسائل گذشته (چه جزئی باشه یا نباشه) که می دونید بیان کردنش

ایجاد حساسیت میکنه خود داری کنید اون هم باز نه به صورت مستقیم ( این قسمت ها که چطور رفتار کنیم که طرف روی مسائلی که ما نمیخوایم اطلاع پیدا کنه حساس نشه انقدر جزئی باید بیان بشه که به قول جناب دکتر نمیدونم

چطوری باید بگم اصلا )


پ ن : نظر شما هم میتونه قابل قبول و درست باشه .

:n09:
این در واقع یه جور دروغ گفتنه...خارجیا میگن :n02: پنهان کردن حقیقت عینه دروغ گفتنه....

leo.unique
19-05-2014, 10:21
چرا باید در قرن بیست و یکم تو دوره ای که سرشار از کتاب های روانشناسی هست که اشاره میکنه که احتیاج به دوست داشتن و دوست داشته شدن در بطن هر انسانی
وجود داره و این طبیعی ترین و بدیهی ترین نیاز هر انسان هست این موضوع دوستی کتمان بشه !؟ تنها کتمان شدن نیست ممکنه دروغ گفته بشه و سال ها شخص به خاطر یک دروغ مجبور به گفتن دروغ های بزرگتر بشه !
خیلی بی ادبیه که اینقدر صریح بگم اما هروقت دختر خانمها قرن بیست و یکمی شدن در مورد قسمتهای سانسور شده شماره 4 و راحت بهش تن دادن اونوقت میشه انتظار داشت آقا پسرها هم تفکر قرن بیست و یکمی داشته باشن :)


1- من نیاز دارم با جنس مخالفم برم پارک و دست تو دست هم راه بریم؟
2- من نیاز دارم با جنس مخالفم برم سینما اون سرش رو بذاره رو شونه ام و با هم چیپسی پوفکی بخوریم؟
3- من نیاز دارم وقتی خواستم درد دل کنم یکی باشه دستش رو بگیرم و تو چشماش نگاه کنم و اونم سرشو بذاره رو شونه هام و برام درد دل کنه؟
4- من یکی رو نیاز دارم که نوازشش کنم و... اونم همینطور و .... (بقیه اش با سانسور)

mohammadi_4u
19-05-2014, 16:10
بنا به سخنان قبلی دوستان که گفتند:
(تکلیف مشخص شود یا نشود راجب گزشته دوجانبه باشد؟)اصلا طرح این سوال اینو نشون میده که طراح نیت خیر نداره این بجای خود.
گذشته ای که با رسوا شدنش در اینده فروپاشی بنیان خانواده رو به همراه داشته باشه چه بهتر که ابتدا گفته بشه.! و به قول یکی از کاربران چند پیست قبل. این دروغ محض هست و نوعی خیانت که چیزی پنهان بمونه!"
جالب اینجاست که در ورای سخنان دوستان شخصیات جالبی هست. (مثلا خودم جای دوری نریم)
از کمی دورتر به قضیه بنگریم دوست عزیز لئو حالت دفاع از حق داره(گاردینگ) و راسل و استارترتاپیک نصیحت و عقیده جمعی بیان میکنن.
قطعا این چنین تاپیک هایی رو خیلی ها مد نظر قرار میدن امیدوارم کسانی که خیلی کارکشته موضوع هستند و باتجربه دریغ نکنند.امید خوشبختی تمام جوانان عزیز

B.Russell
19-05-2014, 17:13
.
نظرتون راجع به مشکل پسندی چی هست ؟ ایا تنهایی که ناشی از مشکل پسندی هست شما رو اذیت نمیکنه ؟ [ البته مشکل پسندی فقط در مورد کاراکتر . جهان بینی و اهداف ]
چطور میشه توقعات رو پایین اورد ؟ چطور یک شخص میتونه با کسی که به هیچ وجه از لحاظ افکار با اون سنخیت نداره اشنا بشه ؟



به نظرم اینی که شما میفرمایید رو بهتره به جای مشکل پسندی اسمش رو آرمان گرایی دانست.
هرچی انسان سنش بیشتر بشه، تجربه هاش بیشتر، شناختش هم از آدمای اطرافش کامل تر میشه و به علل مختلفی هم جهت پیدا میکنه.

بنابراین هرکسی رو ببینه که با بخشی از آرمان هاش همخوانی نداره یکجورایی دلش رو میزنه.

بی جهت نیست که دختران و پسران دبیرستانی اینقدر راحت با هم دوست میشن اگر بخوان، ولی تو سنین بالاتر حتی دوستی هم به سختی رخ میده چه برسه انتخاب یک نفر برای زندگی.




بیشتر مایلم نظر اقایون رو بدونم
بنظرتون وقتی که با کسی وارد رابطه جدی شدید ایا درست هست که از رابطه یا روابط دوستانه قبلیتون/قبلیش بدونه/بدونید؟تا چه حد؟ ایا دونستن ریزجزئیات اهمیت داره؟

بنظرتون بهترین برخورد در این زمینه چطوره؟

بستگی داره چقدر میخوای با طرفت صمیمی بشی.
هرچی بیشتر بخوای صمیمی بشی به نظرم دونستن جزئیات بیشتر هم لازمه.
نه برای قضاوت کردن و حکم دادن، برای درک کردن طرف و اینکه اگر فرضا خودت تو اون موقعیت بودی هم همون کارو میکردی یا نه.

من مدتی هست قبل از قضاوت آدما خودم رو جای اونا میذارم، اگر دیدم خودم هم ممکن بود اون عمل رو بکنم درکش میکنم وگرنه درکش نمیکنم و به جای قضاوت میگم خدانگهدار تو، بمیرد دشمن خونخوار تو. :n02:

leo.unique
19-05-2014, 22:01
آیا دوستی های قبل ازدواج موجب تسهیل امر ازدواج ( هنگامی که قصد ارواج باشه) نخواهد شد؟ نسبت به زمانی که شخص به هر دلیلی قصد ازدواج نداره ولی گزینه هایی به طور مکرر در زندگیش پیش میاد که شخص ابراز علاقه میکنه ولی به دلایل خودساخته انها را سرکوب میکنه و میرسه به زمانی که تصمیم قطعی به ازدواج میکیره و حال با چالشی روبرو میشه بنام افسوس گدشته ....
چرا افسوس گذشته ؟ مگه دختر یا پسر قحطیه ؟ اینقدر اکازیون بودن ؟
پ.ن: یک نکته جالب در چنین بحثهایی اینه که اکثرا از طرف سوم شخص غائب دغدغه های ذهنی خودشونو مطرح میکنن !:n01:

خب این کاملا بستگی به شخص یا اشخاصی داره که دختر خانم یا آقا پسر قبلا باهاشون رابطه داشته (آدم مریض کم نداریم توی جامعه) و همینطور نوع رابطه (منظورم رسمی و غیر رسمیه)
انتشار عکس‌های خصوصی، انتقام نامزد کینه جو

مردی جوان که اقدام به انتشار عکس‌های خصوصی نامزد سابق خود کرده بود، توسط ماموران پلیس فتا کردستان دستگیر شد.

به گزارش ایسنا، سرهنگ فرامرز شاکری در تشریح این خبر بیان داشت: در پی ارجاع یک فقره پرونده از مراجع قضایی به پلیس فتای کردستان مبنی بر انتشارعکس‌های خصوصی خانمی جوان در فضای مجازی، پیگیری موضوع به ماموران اداره مبارزه با جرایم سایبری این پلیس محول شد.

رئیس پلیس فتای کردستان افزود: بررسی اوراق پرونده نشان داد فرد یا افرادی ناشناس اقدام به ایجاد صفحه‌ای در یکی از شبکه‌های اجتماعی به نام شاکی که خانمی 21 ساله است کرده و از آن طریق عکس‌های خصوصی و خانوادگی وی را انتشار داده‌اند.

این مقام انتظامی ادامه داد: در این راستا با انجام اقدامات فنی و تخصصی هویت فرد ایجاد کننده صفحه شناسایی و با هماهنگی مقام قضایی در منزل مسکونی‌اش واقع در شهر سنندج دستگیر شد.

شاکری با اشاره به کشف یک دستگاه لپ تاپ، دو عدد فلش مموری و یک دستگاه گوشی تلفن همراه حاوی عکس‌های شاکیه از منزل مسکونی متهم، خاطرنشان کرد: متهم 27 ساله در تحقیقات انجام شده فاش کرد شاکی قبلا نامزد وی بوده است، اما باتوجه به برهم خوردن رابطه آنها، با انگیزه انتقام جویی اقدام به انتشار عکس‌های خصوصی‌اش کرده است.

رئیس پلیس فتا کردستان خاطرنشان کرد: پرونده متشکله پس از خاتمه رسیدگی به مرجع قضایی ارسال و برای متهم به اتهام انتشارعکس‌های خصوصی شاکیه در فضای مجازی قرار وثیقه چهارصد میلیون ریالی صادر شد.

SHAKERDOOST
14-06-2014, 15:44
هرکار میکنید مواظب باشید کار به جاهای باریک (رابطه ج.ن.س.ی) جدی نکشه چون واقعا پشیمون میشید
طرف صحبتم با دختراست مراقب باشید که تو دام نیفتید چون واسه ÷سرا هیچ اهمیتی نداره و راحت فراموشمون میکنن

askdin
21-06-2014, 11:57
هرکار میکنید مواظب باشید کار به جاهای باریک (رابطه ج.ن.س.ی) جدی نکشه چون واقعا پشیمون میشید
طرف صحبتم با دختراست مراقب باشید که تو دام نیفتید چون واسه ÷سرا هیچ اهمیتی نداره و راحت فراموشمون میکنن

سلام علیکم.

دوست عزیز منظور شما از "هرکار میکنید"، چه هست؟ به راستی شما خیال کرده اید هدف اصلی روابط عاطفی پیش از ازدواج چیزی غیر از انجام گناه کبیره و حرام است؟

جدای اینکه این گونه روابط پیش از ازدواج کاملاً برخلاف شرع و مقررات است، باعث میشود که ازدواج هیچگونه تازگی و جذابیتی برای آن دو جوان نداشته باشد،
زوجین بعد از ازدواج به زودی از همدیگر خسته خواهند شد چرا که با برقراری روابط پیش از ازدواج، ازدواج دیگر طعم خاصی برای آنها ندارد.

بنده متوجه نمیشوم از چه جهت فرمودید این مسائل برای اقایان هیچ اهمیتی ندارد؟ البته شناخت شما به عنوان یک خانم روی آقایان زیاد نیست و صحیح هم نیست که
مسئله را به کل آقایان تعمیم بدهید.

حق یارتان

3 جلد
21-06-2014, 12:06
به نظر من ازدواج نباید بر پایه رفع نیاز جن-سی نهادینه بشه...بلکه بهتره که خود اون شخص رو با تمام وجود دوست داشت...نه اینکه 2 تا دخت رو پسر همدیگرو ندیدن برن با هم ازدواج کنن..

اون دخترو بخاطر شخصیتش دوست داشت اون پسر رو بخاطر ادبش ...

من که نمیتونم بیام ندیده و نشناخته برم خواستگاری...بلکه باید سالها با روحیه طرف آشنا بشم..شاید من دیوانه باشم..شاید من دست بزن داشته باشم...ولی مادرم ندونه پدرم ندونه اون دختر نباید بفهمه؟

شنیدی میگن از آن نترس که های و هو یدارد ا زآن بترس که سر به توی دارد؟ یه پسر میبینی خیلی ساکته تو خیابون خجالتیه اما تو خونه عقدش رو سر زنش خالی میکنه..اما یه پسر بیرون دعواییه اما تو خونه مثل فرشته رفتا رمیکنه با همسرش..

به نظر من ازدواج نباید صرفا جهت رفع نیاز جن-سی باشه بهتره که قبلش سالها طرف رو بناسیم و باز خورد اخلاقش رو خودمون به چشم ببینیم...

هیثچکدوم ما آدمها بی گناه نیسیتیم هیچکدوممونم فرمانرو.ا ینیستیم پس هممون باید آزمایش بشیم..

B.Russell
21-06-2014, 12:11
دوست عزیز منظور شما از "هرکار میکنید"، چه هست؟ به راستی شما خیال کرده اید هدف اصلی روابط عاطفی پیش از ازدواج چیزی غیر از انجام گناه کبیره و حرام است؟

جدای اینکه این گونه روابط پیش از ازدواج کاملاً برخلاف شرع و مقررات است، باعث میشود که ازدواج هیچگونه تازگی و جذابیتی برای آن دو جوان نداشته باشد،
زوجین بعد از ازدواج به زودی از همدیگر خسته خواهند شد چرا که با برقراری روابط پیش از ازدواج، ازدواج دیگر طعم خاصی برای آنها ندارد.

بنده متوجه نمیشوم از چه جهت فرمودید این مسائل برای اقایان هیچ اهمیتی ندارد؟ البته شناخت شما به عنوان یک خانم روی آقایان زیاد نیست و صحیح هم نیست که
مسئله را به کل آقایان تعمیم بدهید.


من خودم یکی از منتقدین نحوه نگرش غرب به خانواده هستم، اما این ذهن بیمار داخل کشور که هدف هر رابطه پسر و دختر انجام رابطه جنسی هست هم به شدت محکوم هست.
همین جدا کردن دختر و پسر از مدرسه و دانشگاه و نا آشنایی انها از هم اینهمه روابط مخفیانه و به قول شما نامشروع رو پدید اورده !!!

حالا شما فرض کن پسری و دختری قبل از ازدواج هیچگونه دوستی و تعامل اجتماعی با جنس مخالف رو تجریه نکردن.
سپس ازدواج کردن، بر چه اساس میگین پس از پنج سال زندگی مشترک این دو باز هم برای هم جذابیت جنسی خواهند داشت؟

طبق استدلال شما چشیدن مزه در ابتدا، علاقه به طعم بعدی رو از دست میده.

یک استادی حرفی به ما سر کلاس زد که هیچ وقت یادم نمیره : (هم خطاب به مذهبی های تندرو هم غرب گراها)


مشکل انسان های امروزی آنست که دنیا را زیادی از بین پاهایشان میبینند !!!

3 جلد
21-06-2014, 12:50
بیایین به شرق و غرب کا ری نداشته باشیم..خودمون دنیا ی خودمون رو بسازیم...من چرا باید شرق رو قبول داشته باشم؟ چرا باید غربگراها رو قبول داشته باشم..

من باید فقط خودم رو قبول داشته باشم..خودگرا باشم..چون غرب که نمیخواد با همسر من زندگی کنه؟ شرق هم همینطور.

من می خوام یه عمر زندگی کنم ...

پس من بر اساس واقعیتها جدای از حاشیه ها تصمیم بگیرم..با یه نفر ازدواج کنم یا نه تا آخرعمر تنها باشم..شاید من مشکل روانی دارم؟ آیا باید به حرف شرق گوش بدم ؟ سریع ازدواج کنم؟

پس بنابر این هیچ کس بهتر از خود ما نمیتونه تصمیم گیرنده برای ما باشه..شرق و غرب هم همش بازیه..

واقعیت منم که اگر اشتباه قدمی بردارم شاید سالها متحمل عذابهای روحی و جسمی بشم...واقعیت تویی که اگر اشتباه قدمی برداری شاید سالها متحمل عذابهای روحی و جسمی بشی

شاید سالها بخاطر قدم شرقی برداشتن بریم پشت میله های زندان شاید سالها بخاطر قدم غربی برداشتن دچار افسردگی و دروون گرایی مطلق بشیم..

نه شرقی نه غربی ببین خودت چند چندی؟

Saeed Dz
26-06-2014, 01:54
تنها چیزی که از مطالعه این تاپیک عایدم شد، متاسفانه این بود که اکثر ما درک درستی از یک رابطه نداریم. حتا تقسیم کردن روابط به قبل از ازدواج یا بعداز از ازدواج و امسال این که به صورت عنوان آمده درست نیست.

MOHAMMAD_ASEMOONI
27-06-2014, 10:31
سلام
فرمول یا دستورالعملِ ثابتی ندارین که با اجرا کردنش بشه روابط عاطفی قبل از ازدواج رو امن و ایمن کرد .
یعنی امنیت و ایمنی رو تضمین کنه

Sara
27-06-2014, 21:13
سلام
فرمول یا دستورالعملِ ثابتی ندارین که با اجرا کردنش بشه روابط عاطفی قبل از ازدواج رو امن و ایمن کرد .
یعنی امنیت و ایمنی رو تضمین کنه

سلام
منظورتون رو از امنیت و ایمنی رو بگید و اینکه به دنبال چه اهداف و شرایطی هستید.

*
اما در کل دستورالعمل ثابتی وجود نداره چون با آدم های ثابتی سر و کار نداریم و فقط می شه یک سری راهنمایی ها داد. مطالعه و افزایش آگاهی در مورد آدم های مختلف و تجربه می تونه خیلی به شناخت کمک کنه.

MOHAMMAD_ASEMOONI
28-06-2014, 00:32
سلام
منظورتون رو از امنیت و ایمنی رو بگید و اینکه به دنبال چه اهداف و شرایطی هستید.

*
اما در کل دستورالعمل ثابتی وجود نداره چون با آدم های ثابتی سر و کار نداریم و فقط می شه یک سری راهنمایی ها داد.
مطالعه و افزایش آگاهی در مورد آدم های مختلف و تجربه می تونه خیلی به شناخت کمک کنه.
سلام .
منظورم یه لیستِ واضح و روشن از بایدها و نبایدها هست
یعنی چه کارهائی باید انجام بشه , چه کارهائی نباید انجام بشه تا نه از نظر جسمی آسیب ببینند نه روحی نه مالی نه اعتبار و آبرو و غیره .
به عبارتِ دیگه یه حد و مرزِ مشخص و معین در گفتار و رفتار که باعث بشه فریب نخورند یا مورد سوء استقاده قرار نگیرند یا جانشون و سلامتیشون و مال و اموالشون و آبرو و اعتبارشون صدمه نبینه
یعنی یک دستورالعمل برای داشتن یک رابطه ی سالم و تا حد امکان بی خطر تا چنانچه رابطه پس از مدتی قطع بشه یا به ازدواج و تشکیل خانواده منجر بشه , در هر دو حالت باعث ضرر جسمی و امنیتی و روحی و مالی و غیره نشه .

Sara
30-06-2014, 20:13
سلام .
منظورم یه لیستِ واضح و روشن از بایدها و نبایدها هست
یعنی چه کارهائی باید انجام بشه , چه کارهائی نباید انجام بشه تا نه از نظر جسمی آسیب ببینند نه روحی نه مالی نه اعتبار و آبرو و غیره .
به عبارتِ دیگه یه حد و مرزِ مشخص و معین در گفتار و رفتار که باعث بشه فریب نخورند یا مورد سوء استقاده قرار نگیرند یا جانشون و سلامتیشون و مال و اموالشون و آبرو و اعتبارشون صدمه نبینه
یعنی یک دستورالعمل برای داشتن یک رابطه ی سالم و تا حد امکان بی خطر تا چنانچه رابطه پس از مدتی قطع بشه یا به ازدواج و تشکیل خانواده منجر بشه , در هر دو حالت باعث ضرر جسمی و امنیتی و روحی و مالی و غیره نشه .

قبل از رسیدن به انتخاب فرد که اولین گام ایجاد رابطه هست باید شناخت خوبی از خودمون داشته باشیم. ببینید اکثر ما می پرسیم چه فردی رو انتخاب کنم؟ اما به نظر من اگه شناخت کاملی از خودمون و شرایطمون داشته باشیم کمتر این سوال پیش میاد. متاسفانه معمولا اونقدر به بررسی رفتارهای دیگران اهمیت می دیم این ریزبینی روی خودمون نداریم.

اما انتخاب...، انتخاب درست به معنای یک معیار کلی برای تمام افراد نیست. هر فرد با توجه به شناختی که از خودش داره می دونه که چه فردی براش مناسبت تر هست. اگه دقت کنید بعد از هر مشکل عاطفی اولین حرفی که زده میشه اینه که ای کاش این فرد رو انتخاب نمی کردم... پس انتخاب مهمترین بخش یک رابطه ست. در انتخاب باید دقت داشته باشیم که یک فرد رو با خصوصیات فعلی در نظر بگیریم نه به عنوان مثال یک جذابیت فردی برای ما دلپذیر باشه و فکر کنیم که خصوصیاتی که دوست نداریم می تونیم تغییر بدیم و زمان مشکلات رو حل می کنه و از این دست افکار... چون تجربه ثابت کرده این اتفاق نمی افته و فردی که شخصیتش شکل گرفته تغییرش بسیار بسیار دشوار هست. اینجاست که منطق قوی از احساس باید عمل کنه.

بعد از انتخاب توجه به این نکته که آیا فرد مقابل هم همین احساس رو داره باید جلو بریم و این خودخواهی رو نداشته باشیم که چون من انتخابش کردم و خیلی دوستش دارم و خیلی خوبم و ... اون هم موظف هست همین احساس رو نسبت به من داشته باشه.

گاهی ما جذب جذابیت های یک فرد می شیم نه خصوصیات شخصیتی، به عنوان مثال فردی که نقاش فوق العاده ای هست، برای ما جذاب می شه و از اون تصویری از خوبی و کمال مطلق می سازیم، با وجود اینکه اینها فقط جذابیت های فردی هست و خب اگه در کنار خصوصیات مورد نظر ما هم باشه عالی میشه اما باید دقت کنیم ملاک انتخاب فقط اینها نباشه.

و اما در رابطه ای که با پذیرش دو طرف شکل گرفته هر دو فرد اگه به شعور و عقل کافی رسیده باشند می تونند شرایط و خواسته هاشون رو مطرح کنند و باز هم در این مرحله صبر و آرام آرام جلو رفتن مهم هست. به نظر من احساسی پایدارتره که به واسطه زمان به وجود اومده باشه. با آرامش جلو بریم و قبل از اینکه تمام احساس، تمام وقت و ... رو برای فردی خرج کنیم ببینیم آیا اون فرد ارزش این احساس رو داره یا نه.

صحبت کردن خیلی به شناخت کمک می کنه... صحبت کردن از شیوه زندگی، ارزش ها، بایدها و نبایدها و علایق و ... . شناخت با صحبت کردن و توجه به اعمال فرد به وجود میاد. تعیین تکلیف کردن که من اینطوری می خوام و اونطوری می خوام نتیجه خوبی نمی ده چون یا طرف مقابل به خاطر علاقه مدت کوتاهی این کار رو می کنه و بعد مسلما به اصل خودش بر می گرده یا اون رو از رابطه با ما دور می کنه با وجود اینکه ممکن هست خواسته های ما در طی زمان و با بیشتر شدن علاقه برآورده شه.

فراموش نکنیم ارتباط دو طرفه ست، نصف من و نصف طرف مقابل پس بیشتر از این نصف برای خودمون حق قائل نشیم.

و در نهایت اینکه بعد از گذشت مدتی لازم نیست حتی خیلی باهوش باشیم، می تونیم متوجه شیم این فرد برای مناسب هست یا نه، در این صورت به دلیل اینکه وابستگی به وجود اومده جدا شدن مشکله، اما اگه همونطور که گفتم آروم آروم جلو رفته باشیم این موضوع راحت تر میشه و این قدرت رو داشته باشیم که خودمون رو فریب ندیم که می تونیم کنار بیایم یا این فرد تغییر می کنه.

havzhini
30-06-2014, 21:38
سلام .
منظورم یه لیستِ واضح و روشن از بایدها و نبایدها هست
یعنی چه کارهائی باید انجام بشه , چه کارهائی نباید انجام بشه تا نه از نظر جسمی آسیب ببینند نه روحی نه مالی نه اعتبار و آبرو و غیره .
به عبارتِ دیگه یه حد و مرزِ مشخص و معین در گفتار و رفتار که باعث بشه فریب نخورند یا مورد سوء استقاده قرار نگیرند یا جانشون و سلامتیشون و مال و اموالشون و آبرو و اعتبارشون صدمه نبینه
یعنی یک دستورالعمل برای داشتن یک رابطه ی سالم و تا حد امکان بی خطر تا چنانچه رابطه پس از مدتی قطع بشه یا به ازدواج و تشکیل خانواده منجر بشه , در هر دو حالت باعث ضرر جسمی و امنیتی و روحی و مالی و غیره نشه .

تنها دستورالعمل از نظر من فقط اگاهی داشتن و دادن و اجازه کسب تجربه توسط خوده فرد هست

فردی که از ابتدای نوجوانی چندبار در رابطه شکستهای نوجوانانه و کوچیک بخوره مطمعنا بهتر هست تا فردی که تا 30سالگی هیچ اسیب و شکستی نبینه ولی به تکباره انچنان شکستی بخوره که با هیچ کچ و ایمپلنتی قابل درمان نباشه

شما نمیتونید یک انسان توی نایلکس 20سال بپیچید بعد انتظار داشته باشید وقتی از جعبه بیرون اومد خیلی شیک و رمانتیک زندگی کنه

هرچند معنی اسیب جسمی برام جالبه که اولین اسیب از اسیبهاست برای شما!!!

مهندس مسعود
08-07-2014, 19:49
روابط عاطفی و جنسی به هدف تولید مثل در انسان نهاده شده اند و انجام آن پیش از ازدواج غیرطبیعی و خلاف عقل و شرع است و می تواند ضررهای جبران ناپذیری را بر جسم و روح انسان و به ویژه بدن دختر وارد سازد.

Saeed Dz
08-07-2014, 22:21
روابط عاطفی و جنسی به هدف تولید مثل در انسان نهاده شده اند و انجام آن پیش از ازدواج غیرطبیعی و خلاف عقل و شرع است و می تواند ضررهای جبران ناپذیری را بر جسم و روح انسان و به ویژه بدن دختر وارد سازد.

موجودات هوشمند معمولن روابط جنسی خارج از محدوده ی زمانی و فصل جفتگیری دارند و حتا با هدف کسب لذت اینکا رو میکنن. میتونید بگید این نوع از روابط در بین حیوانات هوشمندتر (که انسان هم جزوی از اونهاست) چرا انجام میگیره؟! چون اینطور که شما گفتید و اعتقاد دارید تنها موجودی که به او قدرت انتخاب داده شده انسان هستش و قاعدتن دیگر موجودات نباید غیر از دستور خالق عمل کنند!


دلفین ها با افزایش عمر باروریشان کاهش می‌یابد. در بعضی نمونه‌ها، ماده‌ها ۲۷–۱۸ سال پیش از پایان زندگی به یائسگی می‌رسند، اگرچه به تلاش‌های نرها برای آمیزش پاسخ مثبت می‌دهند [یعنی زمانی که توانایی فرزند آوری خود رو از دست داده اند].

اغلب جوامع دلفین‌ها چندهمسر هستند و دلفین‌های نر و ماده با تعداد گوناگونی دلفین از جنس مخالف آمیزش می‌کنند.

دلفین‌ها از آن روی که آمیزش جنسی را بنا به دلیل‌هایی به جز هدف تولید مثل انجام می‎دهند، شناخته شده هستند. دلفین‌های نر و ماده گاه آمیزش‌هایی همچون نزدیکی از راه سوراخ تنفسی انجام می‌دهند که آشکارا سودی در جهت زایش ندارد. گاهی نر آلت تناسلی خود را بر روی باله‌های پشتی و کناری ماده می‌مالاند و این کار به ویژه هنگامی که ماده اجازه آمیزش واژنی به نر نمی‌دهد صورت می‌گیرد. خودارضایی در هر دو جنس دیده می‌شود و دلفین‌ها یا به وسیله تماس یکی از باله‌های خود به ناحیه تناسلی و یا مالاندن آن ناحیه به کف دریا، به ارضای خود می پردازند.

آن‌ها همچنین دارای رفتارهای همجنسگرایانه در میان خود هستند. دلفین‌های پوزه‌بطری به صورت متناوب با هم‌جنسان خود معاشقه، نزدیکی، و سکس می‌کنند و هر دو جنس نر و ماده با همجنسان خود رابطه برقرار می‌کنند. مشاهدات نشان می‌دهند که ۳۰ درصد همه ارتباط‌ها میان دو گونه پوزه‌بطری و خال‌دار اطلس شامل فعالیت‌های همجنس‌خواهانه می‌شود. در میان بعضی گروه‌های نهنگ قاتل، بیش از سه چهارم فعالیت‌های جنسی مشاهده شده میان نرهای همجنس بوده‌است.

در مواردی نیز دلفین‌ها رفتار جنسی نسبت به دیگر جانوران، از جمله انسان‌ها، نشان داده‌اند. این رفتارها پس از آن بروز پیدا کردند که یک انسان برای مدت طولانی با دلفین خاصی ارتباط دوستی برقرار کرده و دلفین «خجالت» خود نسبت به آن انسان را از دست داده‌است.

ویکی پدیا

خوشحال میشم تعدادی از اون ضرر های جبران ناپذیر رو نام ببرید و توضیح بدید! و اینکه به عقیده بنده fasting ضررش خیلی بیشتر از یک رابطه جنسی هست.
سوالی هم که در این رابطه پیش میاد اینکه پس چطور بعداز جاری شدن خطبه عقد (یعنی گفتن چند جمله ساده البته به عربی تا کلمات جادویین جلوه داده بشه) تمام این ضرر ها به یکباره از بین میره؟!!! :n02:

B.Russell
08-11-2014, 01:49
یکی از نقاط ابهام برانگیز در رفتار شناسی ایرانی ها (به خصوص جنس مذکر)، نگرشی دوگانه به روابط عاطفی و جنسی قبل و بعد از تجربه رابطه هست !! (در حوزه روابط قبل ازدواج صحبت میکنیم)

چیزی که من این روزا خیلی زیاد میبینم این هست که قبل از انجام رابطه صحبت از برابری جنسی پسر و دختر و احترام و لذت متقابل و شخصیت مستقل میکنند، اما پس از پایان رابطه به تحقیر طرف مقابل روی میارن و با عبارتی مثل تو هرزه ای و فلانی و... او را بدرقه میکنند.

یعنی ما با طیف عظیمی از انسان ها روبرو هستیم که با وجودیکه به روابط آزاد (به درست یا غلطش کار ندارم) معتقدند، اما انسانی که با او در این آزادی قدم گذاشته را به نفهمی، فرصت طلبی، هرزگی و... متهم میکنن.

در واقع یک طرف میدان، فردی را داریم که قویا حس میکند پیروز شده و بازنده را باید از گودال نبرد به بیرون پرتاب کند و طرف مقابلش فردی که قویا حس میکند از او سوء استفاده شده است !!!!!!!!

اون عده زیادی که از اونور بوم (نگاه کنیزی و ناموسی داشتن به زن ) دارن میوفتن یک طرف، این عده زیادی هم که از اینور بوم (روابط آزاد و تحقیر فردی که با اونا در این آزادی گام برداشته) دارن میوفتن یک طرف !!!

تنها پاسخی که من برای تراکم زیاد جمعیت در این دو سر بام رفتاری به شدت متناقض ایرانی ها در حوزه روابط پیش از ازدواج پیدا کردم، منفعت طلبی افسار گسیخته در جامعه امروز ایرانی است.
اگر دوستان دلایل دیگری در این موردی که ذکر کردم به ذهنشون میاد ممنون میشم به اشتراک بگذارند.

New Ray
08-11-2014, 08:26
یکی از نقاط ابهام برانگیز در رفتار شناسی ایرانی ها (به خصوص جنس مذکر)، نگرشی دوگانه به روابط عاطفی و جنسی قبل و بعد از تجربه رابطه هست !! (در حوزه روابط قبل ازدواج صحبت میکنیم)

چیزی که من این روزا خیلی زیاد میبینم این هست که قبل از انجام رابطه صحبت از برابری جنسی پسر و دختر و احترام و لذت متقابل و شخصیت مستقل میکنند، اما پس از پایان رابطه به تحقیر طرف مقابل روی میارن و با عبارتی مثل تو هرزه ای و فلانی و... او را بدرقه میکنند.

یعنی ما با طیف عظیمی از انسان ها روبرو هستیم که با وجودیکه به روابط آزاد (به درست یا غلطش کار ندارم) معتقدند، اما انسانی که با او در این آزادی قدم گذاشته را به نفهمی، فرصت طلبی، هرزگی و... متهم میکنن.

در واقع یک طرف میدان، فردی را داریم که قویا حس میکند پیروز شده و بازنده را باید از گودال نبرد به بیرون پرتاب کند و طرف مقابلش فردی که قویا حس میکند از او سوء استفاده شده است !!!!!!!!

اون عده زیادی که از اونور بوم (نگاه کنیزی و ناموسی داشتن به زن ) دارن میوفتن یک طرف، این عده زیادی هم که از اینور بوم (روابط آزاد و تحقیر فردی که با اونا در این آزادی گام برداشته) دارن میوفتن یک طرف !!!

تنها پاسخی که من برای تراکم زیاد جمعیت در این دو سر بام رفتاری به شدت متناقض ایرانی ها در حوزه روابط پیش از ازدواج پیدا کردم، منفعت طلبی افسار گسیخته در جامعه امروز ایرانی است.
اگر دوستان دلایل دیگری در این موردی که ذکر کردم به ذهنشون میاد ممنون میشم به اشتراک بگذارند.

دلیل دیگرش میتونه عدم شناخت و پایبندی ما به اصل برابری و حقوق دیگران باشه. همینطور شعار زدگی و عدم آگاهی و کسب تجربه هم نقش داره. با احتیاط میگیم کنیز داری یا برده داری بد بوده ، یا نژادپرستی ، عدم حق تحصیل برای خانمها ، بی اعتنایی به کرامت انسانها خصوصا زنها و ... اما آیا این شکاف و برابری ( در اینجا برابری جنسیت ) در تعاریف امروزی همینه و اینها فقط شعارهای ما هست و با معیارهای بین المللی سنجیده نمیشه ؟ و طبق معمول رتبه ما در این لیستها جزء پایینترین ها هست یا نه ؟ ( در کنار کشورهایی مثل موریتانی و سنگال و زامبیا و بورکینافاسو )

چیزی که بدیهیه اشتیاق پنهان دو جنس برای برتر بودنه مخصوصا مردها در کشور ما ، چون هدف زنها فعلا نزدیک شدن به این برابری هست . البته خوده منفعت طلبی هم چیز بدی نیست ، زمانی مشکل داره که ما منفعت رو در رعایت نکردن حقوق دیگران می بینیم و دیگران رو نردبان خودمون قرار میدیم. این حس خود برتر بینی باعث میشه زمانی که نیازمندیم موقتا در شعار خواهان برابری باشیم و زمانی که نیازمون تامین شد دوباره خواهان برتری باشیم! این رو هم فهمیدیم که در کشور ما روابط و نیازها حرف اول و میزنن و طبیعیه خواستار موضع برتر در ارتباطاتمون باشیم.

فرض کنید دختری دارید که یک پسر مهاجر رنگین پوست از کشور دور افتاده ای خواستگارش هست و فقط نظر شما ملاکه ، آیا باز هم 100 درصد برابری رو قبول دارید ؟ یا قراره بین یک سفید پوست اروپایی و یک سرخ پوست آمریکای جنوبی با یکی همسفر بشید انتخابتون کدوم هست و آیا این جزء مهمترین ملاکهای مورد بررسی شما نیست ؟ با اینکه منفعت طلبی حرف اول رو میزنه ، ولی همیشه منفعت رو منطقی دنبال نمیکنیم و تمایلات شخصی و احساسی رو هم توش دخیل میکنیم خصوصا در رابطه با جنس مخالف. بنظرم چیزی هم که بعنوان سواستفاده مطرح میشه با آگاهی به اصل موضوع ، دیگه معنی پیدا نمیکنه چون هر رابطه ای مثل یک قرارداد دوطرفه هست و طرفین آگاهانه توش وارد میشن و میدونن ( باید بدونن! ) خواسته های هر دو چیه و چه نتیجه هایی میتونه داشته باشه. برای مثال پشیمانی دو دختر اتریشی پس از بارداری که با هدف خدمت به خدا عضو داعش شدن اسمش سواستفاده نیست بلکه میل شخصی و نا آگاهی اونها به عواقب اینکار بوده. معمولا این افراد وقتی به اهدافشون نمیرسن از کلمه سواستفاده سواستفاده میکنن.

Iloveu-ALL
24-01-2016, 23:04
ببخشید ، UP !!!

1- اگه فرض بشه که کلا این نوع روابط اشتباه هست ،

اگه کسی وارد شد، پایان دادن آن الزامی است؟
اگه امکان توافق طرفین وجود نداشته باشه! (بدلیل مخالفت یکی از طرفین) بازم پایان الزامی است؟
این یک نوع عهد شکنی نیست؟


2- آیا کسی که این راه رفته است؟ به کل اشتباه رفته است و باید راه دیگر را در پیش بگیرد؟

3- آیا برای ازدواج میتواند اصلا روش مطئمنی باشد ؟

4- آیا این روابط هیچ موقع می تواند واقعا هدفمند باشد؟

5- آیا ارزش در این روابط بیهوده است یا وجود ندارد؟ آیا وقت که گذاشته می شود ، احساس و صداقت و وفا و ... که خرج میشود، هدر رفته و بیخود است؟

MOHAMMAD_ASEMOONI
25-01-2016, 02:25
سلام
رابطه ی بی بند و بار و بی حساب کتاب مشکل ساز هست
رابطه ای هم که بر پایه ی مخفیکاری و پنهانکاری هم هست پایان خوشی نداره
اونطرفِ آب حکمتی دارند که میگه اللي أولِه شرط , آخِرِه نور elli awwale shar6 akhere noor. یعنی کاری که اولش شرط و شروط باشه آخِرش (پایانش ) نور (خیر ) هست . یعنی پایانش خوشه . یعنی جنگ اول بهتر از صلح آخِره
مخفی کردنِ نیّت و هدف از برقراری رابطه اصلاً با انسانیت و جوانمردی و انصاف و عقل و وجدان و عدالت جور در نمیاد
جامعه پر هست از آدمهای هم عقیده
بگردین یکی هم عقیده ی خودتون پیدا کنین و باهاش رابطه برقرار کنین
یعنی اگر اهل رابطه برای سرگرمی و تفریح و لذت برای مدت معینی هستین , جامعه هم پر هست از جنس مخالفِ اینجوری
اگر اهل برقراری رابطه برای تشکیل خانواده ی دائمی و ماندن با یک نفر و سپس پدر شدن و مادر شدن هستین باز هم جامعه پر هست از جنس مخالف هم عقیدتون
اگر هم مردی اهل چند همسری هستین باز هم تنها نمیمونین . بعضیها حتی با چند همسر در یک خانه زندگی میکنند و مشکلاتشون هم مشکلات معمولی زندگی هست که همه مردم باهاش درگیرند البته شکی نیست که هر که بامش بیش برفش بیشتر چون این دنیا مجانی چیزی به کسی نمیده
1- از همون اول آشنائی , صادقانه به طرف مقابل بگین جزءِ کدوم دسته اید و ازش بخواین اون هم صادقانه هدفش رو بگه
2- اگر با دیگری رابطه دارین , این رو هم به اطلاعش برسونید
بعضیها براشون اهمیت نداره که با کسی رابطه برقرار کنند که با دیگری رابطه داره .
برای همین هست که عده ای از زنان که قصد ازدواج دائم دارند براشون مهم نیست همسرشون زن یا زنهای دیگه ای هم داشته باشه اما بی شک براشون مهم هست که نادیده گرفته نشند و عدالت بین همگی برقرار بشه
======================
به هر حال مهم اینه که همفکرها و هم عقیده ها و هم نیّتها (هم هدفها) با هم بگردند و کسی سر دیگری رو کلاه نذاره برای برقراری ارتباط باهاش
=====================
گاهی اوقات دو طرف هدفشون یکی نیست اما با هم توافق دارند مثلاً یکی لذت میخواد و حاضره پول پرداخت کنه برای خریدش , دومی هم لذت داره و حاضره بفروشه این لذت رو
نتیجه اش میشه ازدواج موقت و یا نوع دیگرش (تن فروشی)
ازدواج موقت بی بند بار نیست اگر که همه ی شروط رعایت بشه . اگر فرزندی هم حاصل بشه این فرزند تکلیفش مشخصه اما در نوع بی بند و بار گاهی مرد زیر بار اینکه این فرزندِ خودشه نمیره و کار به دادگاه و آزمایشهای های پزشکی میکشه و با زور مرد رو وادار میکنند که مسئولیت فرزندش رو بپذیره مثل عده ای از مشاهیر و پولدارها که همین ماجرا براشون پیش اومد
گاهی هم با تحقیقات و آزمایشها معلوم میشه که زن شیاد هست و قصد کلاهبرداری از مرد رو داره و پدر بچه اش این فرد نیست
=====================================
دوراندیشی و عاقبت اندیشی و رعایت وجدان و مقررات در هر کاری سودمند هست
به قول سعدی :
کس ندیدم که گم شد از رهِ راست
===========================
اما رابطه ی قبل از ازدواج به هدفِ کسب تجربه و امتحان قدرت و توانائی جنسـی , این هم نیازی بهش نیست چون کسب این تجربه ها و توانائیها بعد از ازدواج خودش لذتبخش هست حتی اگر اصلاً چیزی از کسی یاد نگرفته باشند
امروزه هم که تلوزیون و کتابها و سایتها و مطبها پر هست از هزاران آموزش سمعی بصری
خیلیها به خاطر همین کسب تجربه ی قبل از ازدواج مبتلا شدند به بیماریهای خطرناک که چندتاشون در بدن زن مخفی میشه و زن به اونها مبتلا نمیشه اما اونها رو از مردی به مرد دیگری منتقل میکنه
مشکل دیگه مبتلا شدن به مشکل بزرگ مقایسه کردنِ این و اون با هم هست (اون یکی از اون لحاظ بهتر بود , این یکی از اون لحاظ بدتره ).
این افراد بعد از ازدواج همسرش رو مقایسه میکنه با دیگران که باهاشون رابطه داشته و از اونجائی که هیچ انسانی بی عیب و نقص نیست , عیبهای همسرش ممکنه باعث بشه از همسرش متنفر بشه درحالیکه همسرش طبیعی هست اما بعضی چیزهای بدنش با دیگران فرق داره . اما از نظر سلیقه همسرش اینها عیب هست چون میدونه بهتر از این هم هست .
بعضی از این تفاوتها میتونه باعث جدائی بشه مگر اینکه فرد قبلاً با دیگری نبوده باشه تا نتونه بفهمه که بهتر از این هم هست و از همسرش بدش نیاد و نگه نمیخوامش
فرد قبل از ازدواج فقط احتیاج داره به فرهنگ عشقی (عاطفی ) و جنسی و اخلاقی و معنوی تا بتونه تبدیل بشه به یک همسر خوب و یاد بگیره که چطور یاد بگیره و اطلاعاتش رو افزایش بده و باتجربه و ماهر بشه در همسری و پدری و مادری . یعنی باید بدونه از کجا میشه اطلاعات کسب کرد بدن اینکه به دردسر بیافته
=====================








بدون داشتن رابطه ی قبل از ازدواج هم آدم میتونه راحت از سلامتی خودش مطمئن بشه . از روی احساسش و عکس العمل اعضای بدنش در مقابل مسائل عاطفی و عشقی و دیدنها و شنیدنها و فکر کردنها
پس فریب حرفهای عده ای دوست کم خِرَد و یا دشمتِ دانا رو نخورید و نرید دنبالِ آزمایشها و کسب تجربه هایِ عملیِ قبل از ازدواج چون ممکنه به خاطرش توی چاهی بیافتین که تمام عمر نتونین ازش دربیاین
============================
حالا که شرایط ازدواج دائم برای بیشتر مردم از همیشه سخت تر شده (و علتش هم حکومت و دولت و خودِ مردم هستند ), اگر به فکر برقراری ارتباط موقت هستین پس لااقل از همون ابتدا هدفتون رو به اطلاع طرف مقابل برسونین و رُک بهش بگین من قصد ازدواج ندارم یا اصلاً اهل ازدواج نیستم یا فعلاً شرایط ازدواج دائم ندارم یا فعلاً دوست ندارم ازدواج کنم . خلاصه همه چیز رو رُک بهش بگین در همون جلسات اول و اگر ولتون کرد رفت , خب بره . شما هم برای همین حقیقت رو بهش گفتین تا بدونین میخواد بمونه یا میخواد بره
نگران هم نباشین . هم عقیده ی خودتون رو پیدا میکنین فقط بستگی به ظاهرتون و تلاشتون و شانستون و محیط داره .
با خودتون عهد ببندین که وجدان و انسانیت و اخلاق و منطق و انصاف و عدالت رو همیشه رعایت کنین و با دروغ و وعده ی سر خرمن و مخفیکاری و پنهانکاری و نقش بازی کردن با کسی ارتباط برقرار نکنین
و اگر متدین هستین بدونین کسی که حد و مرزها رو رعایت میکنه هرگز نه نگرانی در موردش هست و نه غمگین میشه و همیشه هم راهی درست در جلوی رویِ خودش خواهد دید در زندگی . این یک قانون ثابت و تغییر ناپذیر هست
اگر هم بتونین به درجه ای از علم و دانش و عقیده برسین که هرگز چیزی رو با دوز و کلک و تقلب و وعده ی سرخرمن و نامردی از دنیا نگیرین دیگه نور علی نور هست
انسان طوری ساخته شده که میتونه باطنش رو پنهان کنه و تغییر شکل بده و از همه ی فیلترها رد بشه . اما این توانائی برای خردمندان دلیلی هست بر اینکه شاید یه روزی قراره حساب کتاب پس بده

green-mind
28-01-2016, 22:52
1- اگه فرض بشه که کلا این نوع روابط اشتباه هست ،

اگه کسی وارد شد، پایان دادن آن الزامی است؟
اگه امکان توافق طرفین وجود نداشته باشه! (بدلیل مخالفت یکی از طرفین) بازم پایان الزامی است؟
این یک نوع عهد شکنی نیست؟

سوال وقتی یک شخص میدونه که یک کاری اشتباه هست باز هم اون کار اشتباه و میکنه تا دیگه اشتباه نکه ؟ :دی


در مورد مخالفت یکی از طرفین ایا شما دوست داری یک خارپشت و بغل کنی با علم اینکه به اغوش گرفتن اون خارپشت تمام تنت و زخمی میکنه ؟ ( تمام عزت نفس )




2- آیا کسی که این راه رفته است؟ به کل اشتباه رفته است و باید راه دیگر را در پیش بگیرد؟



همه انسان ها اشتباه میکنند و انسان تجربیاتش و بر اساس اشتباهاتش کسب میکنه منوط به اینکه تعداد اشتباهاتش زیاد نشه که در نهایت لطمه جبران ناپذیری به خودش میزنه




3- آیا برای ازدواج میتواند اصلا روش مطئمنی باشد ؟


بهترین و موثر ترین روش برای ازدواج همین مساله هست و برای ازذواج با یک شخص حداقل 300 ساعت باید بشینی باهاش مراوده کنی تو همین مراودات هست که میشه فهمید
شخص با شما چقدر سازگاری داره و یادتون باشه برای روابط اشخاص باید از حیث هوش افکار اهداف زیبایی و.. در یک سطح باشند اگرنه رابطه گسست پیدا میکنه به این دلیل که
شخص بالاتر رابطه رو پس میزنه شما هرگز نمیتونی ی رابطه رو ببینی که یکی از طرفین باهوش و دیگری ضریب هوشی پایین تری داشته باشه
گذشت اون زمون ها که میگفتن ازدواج هندونه سر بستس




4- آیا این روابط هیچ موقع می تواند واقعا هدفمند باشد؟


در ادامه نقل قول بالا چرا که نه
ازدواج مث یک قالب هست وقتی اشخاص از لحاظ هایی که بالا ذکر کردم سازگار باشند خواه نا خواه بدون اینکه حتی برنامه ای از ابتدا برای ازدواج داشته باشند میبینید تو قالب همسر جا شدند و این شخصیت اشخاص هست که اون ها رو به مرور زمان جذب هم میکنه ( جدا از مسایل ظاهری/مالی که مقدمه جذب هستن ) و هیچ وقت در شروع رابطه نمیشه حدس زد که پایانش چی هست اون افرادی که همون اولین روز صحبت ازدواج میکنند در نهایت سعی به ورود به بازی های ناسالم رو دارند






5- آیا ارزش در این روابط بیهوده است یا وجود ندارد؟ آیا وقت که گذاشته می شود ، احساس و صداقت و وفا و ... که خرج میشود، هدر رفته و بیخود ا






یعنی شما به عنوان یک شخص سالم وقت و انرزیتون و برای کسی میزارید که براتون ارزشی نداره ؟ حاضرید ؟ اگه حاضرید تبعاتشم قبول کنین
و یادتون باشه اگه طرف مقابل ارزش شما رو نفهمید راتون و بکشین و برین شما ارزش های خودتون و محک زدین
گاهی خودت و زندگی کن

Captain_America
12-02-2016, 10:16
بررسی روابط عاطفی پیش از ازدواج

میتونم تجربه شخصی خودم رو بگم ، که واقعا بهم کمک کرد چه تو شناخت جنس مخالف چه تو شناخت خودم و چه تو شکل گیری شخصیت. و باعث شد برای ازدواج انتخاب هوشمندانه ای انجام بدم.
سختی داره جدایی داره خیانت داره شکست داره ولی هر چیزی که نکشتت قویترت میکنه.

™ Hadi
15-02-2016, 13:05
ارتباط عاطفي پيش از ازدواج - چالش نظریه‌ها و واقعیت‌ها

1 – گاهی فاصله زیادی بین مطالب نظری و واقعیت های زندگی هست.

مثال:

مطالب نظری:

اگر دختر و پسر به دور از احساسات، مسائل عاطفی، جنسی، اختلالات روانی و مشکلات فردی با هم دوست بشوند،
این دوستی ها آسیبی به آنها نمی زند و برای ازدواج مفید است.

مطالب واقعی:

دختر و پسر با احساسات، و مسائل عاطفی زیادی وارد ارتباطات می شوند و بسیاری هم به خاطر کمبودها و مشکلات فردی خود دچار وابستگی شده
و در نهایت با شکست عاطفی روبرو شده یا در صورت ازدواج با طلاق روبرو می شوند.

نتیجه:

آن اگرها، و شرایط و تبصره ها در واقعیت جامعه جریان ندارد و برای برپایی آن هم مقدمات و شرایط و امکانات ومدیریت های زیاد و زمانبر و صحیحی لازم هست.
که دلخوش کردن به این اگرها، و توصیه هایی بر این اساس ، جوانان را با مشکلات عاطفی و ارتباطی فراوانی روبرو می کند.

2 – نظرات متعارض بدون توجه به فرهنگ جامعه

گاهی یک سیستم یا یک راه کار بدون توجه به ساختارهنجاری جامعه و ظرافتهای فرهنگی آن به طور آماده در جامعه تزریق می شود
و این در تضاد با جامعه منجر به تولید مشکلات جدید می شود.

مثال:

مطالب نظری:

دختر بالغ آزاد است که برای خود دوستان پسرمتعدد داشته باشد و فقط بحث ازدواج با آنها نیست و دختر استقلال دارد که برای خود تصمیم بگیرد.

مطالب واقعی:

خانواده ها اجازه این ارتباطات را به دختران نمی دهند

از نظر مذهبی دختران نمی توانند بدون اجازه پدرشان ازدواج کنند.

از نظر اجتماعی از دید بسیاری از پسران ، دخترانی که دوستان متعدد پسر دارند، مناسب زندگی با آنان نیست.

نتیجه:

حتی یک پرسشنامه ساده روانشناسی، وقتی از فرهنگی و جامعه ای به جامعه دیگر می آید باید ابتدا بر اساس جامعه جدید مجددا بومی و هنجار شود
و اعتبار آن بررسی گردد.
برهمین اساس مقولات فرهنگی نظریه ها که متاثر از مذهب، آداب و رسوم و قوانین هست باید در تعامل با چنین مفاهیمی به تعادل برسد،
در غیر این صورت موجب تعارض یا حتی مقاومت می شود.

کمتر نظریه ای را می توان یافت که بدون توجه به فرهنگ (مسائل مذهبی، آداب و رسوم، قوانین و عرف ) جامعه ای نظر داده باشند.

Captain_America
16-02-2016, 11:17
ارتباط عاطفي پيش از ازدواج - چالش نظریه‌ها و واقعیت‌ها

1 – گاهی فاصله زیادی بین مطالب نظری و واقعیت های زندگی هست.

مثال:

مطالب نظری:

اگر دختر و پسر به دور از احساسات، مسائل عاطفی، جنسی، اختلالات روانی و مشکلات فردی با هم دوست بشوند،
این دوستی ها آسیبی به آنها نمی زند و برای ازدواج مفید است.

مطالب واقعی:

دختر و پسر با احساسات، و مسائل عاطفی زیادی وارد ارتباطات می شوند و بسیاری هم به خاطر کمبودها و مشکلات فردی خود دچار وابستگی شده
و در نهایت با شکست عاطفی روبرو شده یا در صورت ازدواج با طلاق روبرو می شوند.

نتیجه:

آن اگرها، و شرایط و تبصره ها در واقعیت جامعه جریان ندارد و برای برپایی آن هم مقدمات و شرایط و امکانات ومدیریت های زیاد و زمانبر و صحیحی لازم هست.
که دلخوش کردن به این اگرها، و توصیه هایی بر این اساس ، جوانان را با مشکلات عاطفی و ارتباطی فراوانی روبرو می کند.

2 – نظرات متعارض بدون توجه به فرهنگ جامعه

گاهی یک سیستم یا یک راه کار بدون توجه به ساختارهنجاری جامعه و ظرافتهای فرهنگی آن به طور آماده در جامعه تزریق می شود
و این در تضاد با جامعه منجر به تولید مشکلات جدید می شود.

مثال:

مطالب نظری:

دختر بالغ آزاد است که برای خود دوستان پسرمتعدد داشته باشد و فقط بحث ازدواج با آنها نیست و دختر استقلال دارد که برای خود تصمیم بگیرد.

مطالب واقعی:

خانواده ها اجازه این ارتباطات را به دختران نمی دهند

از نظر مذهبی دختران نمی توانند بدون اجازه پدرشان ازدواج کنند.

از نظر اجتماعی از دید بسیاری از پسران ، دخترانی که دوستان متعدد پسر دارند، مناسب زندگی با آنان نیست.

نتیجه:

حتی یک پرسشنامه ساده روانشناسی، وقتی از فرهنگی و جامعه ای به جامعه دیگر می آید باید ابتدا بر اساس جامعه جدید مجددا بومی و هنجار شود
و اعتبار آن بررسی گردد.
برهمین اساس مقولات فرهنگی نظریه ها که متاثر از مذهب، آداب و رسوم و قوانین هست باید در تعامل با چنین مفاهیمی به تعادل برسد،
در غیر این صورت موجب تعارض یا حتی مقاومت می شود.

کمتر نظریه ای را می توان یافت که بدون توجه به فرهنگ (مسائل مذهبی، آداب و رسوم، قوانین و عرف ) جامعه ای نظر داده باشند.



از اون مطالب هست که سنگ بنا رو از اول کج گذاشته.
مورد شماره 1 در نظریه اش گفته دختر و پسر بدون مسائب عاطفی احساسی و جنسی با هم دوست بشند که نمیدونم این نظریه رو از کی گرفته، مگر از یه آدم آهنی.
که در واقعیتش نتیجه گرفته چون اینجوری نیست پس اشتباهه،
حتی شکست عاطفی و عشقی جزئی از روند بلوغ و کسب تجربه انسان هست.
البته قسمت 2 با توجه به عرف اجتماع کمی قابل پذیرش هست.

javad2015
16-02-2016, 12:20
دلیلی برای همچین روابطی وجود نداره.کسب تجربه و .... بهانه هست اکثرشون هدفشون چیز دیگه ای هست.

™ Hadi
16-02-2016, 15:41
سطوح رابطه دختر و پسر

متاسفانه دید نابالغانه به نحوه ارتباط دختر و پسر غالبا منجر به درگیری‌های عاطفی، شکست‌های ارتباطی و تبعات منفی آن می شود.

گاهی این رابطه‌ها باعث احساس گناه بدبینی، رنجش، خشم، تنفر، فرار ازازدواج یا نگرانی‌های فزاینده دختران و پسران مي‌گردد.

آگاهی از نحوه مدیریت کردن اینگونه رابطه‌ها مي‌تواند موجب کاهش عوارض آن شود.

رابطه دختر و پسری می توانددر 3 سطح وجود داشته باشد.
البته مرزهای این سطوح کاملا مشخص نیست و ممکن است همپوشانی داشته باشند ولي با شناخت این 3 سطح، مدیریت و کنترل رابطه بهتر می شود:

1- سطح اجتماعی(social) :

این سطح، سطح عقلائی ارتباط دختر و پسر است.
دراین سطح ارتباطی، دختران و پسران در محیط کار، محل تحصیل و محیط‌های اجتماعی با هم تعامل دارند.
این ارتباط همانند ارتباط با هم‌جنس است. دراین سطح ابراز احساسات، عاطفه و هیجانات وجود ندارد و مسائل جنسی وجود ندارد.

این سطح از ارتباط معقولانه است، لذا پنهان کاری درآن راه ندارد. قرارهای خصوصی و ابراز تمایلات احساسی منتفی است.
تلفن‌های غیر کاری و طولانی، و پيام‌هاي عاشقانه دراین جا تعریف نمی‌شود.
از این که خانواده‌ها در جریان محتوای صحبت‌های ما قرار بگیرند نگران نیستیم.
عشوه‌گری ,دلبری، و ابراز تمایل‌ها دراین سطح نمی‌گنجد. وهمه‌ي ارتباط دراین سطح کاملا آشکار و بی‌استرس است.
حتی دراین سطح در چارچوب قراردادهای اجتماعی خواستگاری‌ها اتفاق می‌افتد و شناخت‌های قبل از ازدواج شکل می گیرد.

2- سطح عاطفی و هیجانی (Emotional) :

دراین سطح زن و مرد به تبادل احساسات و هیجانات می پردازند.
احساس تعلق و محبت به هم دارند و ابراز می‌کنند.
رابطه انحصاری بین زن و مرد به وجود می‌آید. حرف های محرمانه و خصوصی و عشوه و عشق‌ورزی‌ها مربوط به این سطح عاطفی و هیجانی می شود.
قرارها، کوه رفتن ها، پارک رفتن ها، پيام‌ها و..... دراین جا صورت می‌گیرد.
بازی جزوه دادن و گرفتن و....، آغاز این مرحله است که باید دقت شود.

نکته مهم :
اما باید این قانون طلایی را دختران و پسران بدانند که رابطه احساسی در این سطح عمیق است و
صرفا در چارچوب ازدواج و پس از عقد و تعهد زناشویی، عقلانی و درست هست. و قبل از عقد آفت رابطه و شناخت و عامل شکست می باشد.

یعنی وقتی عقد انجام می گیرد آن وقت انحصار رابطه از طریق قانون و شرع به قطعیت رسیده و
از نظر عرف , اجتماع , فرهنگ , شرع و قوانین رابطه به رسمیت یافته است .
چون دراین صورت دختر و پسر نگران نیستند که دچار مشکل شوند. نگران نیستند خانواده مانع آنها شود.
نگران نیستند که طرفشون آنها را ترک کند یا با شخص دیگری ازدواج کند. در این حریم امن است که انحصاری بودن معنا می دهد.

اگر بدون عقد در دوران قبل از ازدواج، به این سطح رابطه یعنی سطح احساسی و هیجانی وارد شدید باید منتظر آثار و تبعات آن باشید.
بعضی از تبعات ياد شده، از این قبیل اند:

1- وابسته شدن و سپس ترک شدن .
2- ممانعت خانواده از ازدواج در حالی که از نظر هیجانی وابسته اید .
3- نگرانی از آشکار شدن ارتباط و برخورد خانواده ها .
4- به هنگام ازدواج، از رابطه های قبلی نگران و هراسان هستید .
5- عدم تعهد و عدم منع قانونی برای ازدواج با دیگری .
6- تغییر دیدگاه طرف مقابل و منصرف شدن از ازدواج .
7- وعده های دروغین و سوء استفاده از احساسات .
8- تحریف شناخت نسبت یکدیگر
9- متضرر اصلی در این سطح دختران هستند.
10- عدم مسؤولیت پذیری در رابطه كه به خاطر عدم قرار داد قانونی و شرعی كاملا محسوس است.

خلاصه :
تا زمانی که عقد قانونی صورت نگرفته است، ابراز هیجانات و احساسات و عواطف ممنوع است.


... در ادامه، به بررسي سطح سوّم (Sexual) و در نهايت، نتيجه‌گيري کلّي، پرداخته مي‌شود...

Captain_America
17-02-2016, 06:10
دلیلی برای همچین روابطی وجود نداره.کسب تجربه و .... بهانه هست اکثرشون هدفشون چیز دیگه ای هست.
به دلیل کسب تجربه که شروع نمیشه بلکه به کسب تجربه منجر میشه. همون هدف دیگر مد نظر شما هم از جمله تجربه های مهم زندگی هست.

™ Hadi
17-02-2016, 11:08
به دلیل کسب تجربه که شروع نمیشه بلکه به کسب تجربه منجر میشه. همون هدف دیگر مد نظر شما هم از جمله تجربه های مهم زندگی هست.
تجربه‌هايي که انسان ميتونه کسب بکنه زيادند، ولي بايد ديد کسب چه تجربه‌اي ارزش هست و کدام تجربه، ضدّ ارزش.
مثلا تجربه‌ي اينکه پرت شدن از پرتگاه چه حالي به انسان دست ميده، يا تجربه استعمال مواد مخدر و مشروب الکلي ووو.
اينها نچربه‌اند ولي آيا ارزشند؟
تجربه بايد تجربه‌اي باشه که در رساندن اسنان به سعادت و هدفش، مفيد باشه، نه مضر.

javad2015
17-02-2016, 13:31
اگه همه بخوان در جهت میل شخصی و منافع خودشون رفتار کنن که نمیشه.دین رو گذاشتن برای این مسایل.ولی متاسفانه اکثرا منافع خودشون رو به دین ترجیح میدن.از گذشته های دور همیشه اینجور بوده.
خیلی نگران تجربه هستی.دین دوران نامزدی رو معرفی کرده.

MOHAMMAD_ASEMOONI
17-02-2016, 14:30
به دلیل کسب تجربه که شروع نمیشه بلکه به کسب تجربه منجر میشه. همون هدف دیگر مد نظر شما هم از جمله تجربه های مهم زندگی هست.سلام



درسته , در بیشتر مواقع هدفِ اولشون امتحان نیروی جنسی و یا کسب تجربه نیست اما عده ای هم واقعاً به هدف امتحان دستگاه تناسلی و یا کسب تجربه به این راه کشیده میشند
اما کسی که بدنش در اختیار دهها و صدها و شاید هم هزاران نفر هست و هیچ نظارت پزشکی و پیشگیری هم بر کارش نیست , این فرد یک مصیبِ سیاه هست برای جامعه و کسانی که باهاش ارتباط جنسی دارند
این آدم بدنش میتونه آلوده باشه به انواع ویروسها و باکتریها و قارچها و غیره
محاله یک آدم پاک و پاکیزه و پاکیزه دوست جذب این آدم بشه حتی اگر زیباترین و خوش اندام ترین و خوشبوترین و جذاب ترین باشه
زنانِ پلید و خبیث از آنِ مردان خبیث و پلید هستند
و مردان خبیث و پلید از آنِ زنان پلید و خبیث
زنان خوب و پاکیزه از آنِ مردان خوب و پاکیزه هستند
و مردان خوب و صالح و پاکیزه از آنِ زنان پاکیزه و خوب
این یک قانونِ ثابت و تغییر ناپذیر هست
هر جا زن و مردی دیدین که با همند بدونید یا هر دو خوبند یا هر دو بد یا یکیشون خوبه و دیگری بد اما اونی که خوب و پاکیزه هست خبر نداره اون یکی پلید و خبیث هست و به محض اینکه بفهمه فوراً جدا میشه و اگر همسرش باشه شاید تلاش کنه برای تغییرش قبل از جدا شدن ازش

A/|\IR
18-02-2016, 01:34
سلام



درسته , در بیشتر مواقع هدفِ اولشون امتحان نیروی جنسی و یا کسب تجربه نیست اما عده ای هم واقعاً به هدف امتحان دستگاه تناسلی و یا کسب تجربه به این راه کشیده میشند
اما کسی که بدنش در اختیار دهها و صدها و شاید هم هزاران نفر هست و هیچ نظارت پزشکی و پیشگیری هم بر کارش نیست , این فرد یک مصیبِ سیاه هست برای جامعه و کسانی که باهاش ارتباط جنسی دارند
این آدم بدنش میتونه آلوده باشه به انواع ویروسها و باکتریها و قارچها و غیره
محاله یک آدم پاک و پاکیزه و پاکیزه دوست جذب این آدم بشه حتی اگر زیباترین و خوش اندام ترین و خوشبوترین و جذاب ترین باشه
زنانِ پلید و خبیث از آنِ مردان خبیث و پلید هستند
و مردان خبیث و پلید از آنِ زنان پلید و خبیث
زنان خوب و پاکیزه از آنِ مردان خوب و پاکیزه هستند
و مردان خوب و صالح و پاکیزه از آنِ زنان پاکیزه و خوب
این یک قانونِ ثابت و تغییر ناپذیر هست
هر جا زن و مردی دیدین که با همند بدونید یا هر دو خوبند یا هر دو بد یا یکیشون خوبه و دیگری بد اما اونی که خوب و پاکیزه هست خبر نداره اون یکی پلید و خبیث هست و به محض اینکه بفهمه فوراً جدا میشه و اگر همسرش باشه شاید تلاش کنه برای تغییرش قبل از جدا شدن ازش

شما میتونی تمام این ادعا ها و گفته هاتون رو اثبات کنید؟ (بدون رجوع به روح متعالی و این داستانها)
پیشگیری های بهداشتی کلا چه ربطی به "بررسی روابط عاطفی پیش از ازدواج" داره؟ این مسائل فقط مربوط به قبل ازدواج نمیشه و بعد ازدواج هم مطرح هست؟
اون قانون ثابت و تغییر ناپذیر هم بفرمایید کجا مطرح شده؟ یا اینکه باید اینم از روی باد هوا قبول کنیم؟

اگه این فرد خبیث قبل هر رابطه صیغه ی محرمیتی جاری کنه چطور؟ مشکل حل میشه یا هنوز پا برجاست؟

javad2015
18-02-2016, 01:43
شما میتونی تمام این ادعا ها و گفته هاتون رو اثبات کنید؟ (بدون رجوع به روح متعالی و این داستانها)
پیشگیری های بهداشتی کلا چه ربطی به "بررسی روابط عاطفی پیش از ازدواج" داره؟ این مسائل فقط مربوط به قبل ازدواج نمیشه و بعد ازدواج هم مطرح هست؟
اون قانون ثابت و تغییر ناپذیر هم بفرمایید کجا مطرح شده؟ یا اینکه باید اینم از روی باد هوا قبول کنیم؟

اگه این فرد خبیث قبل هر رابطه صیغه ی محرمیتی جاری کنه چطور؟ مشکل حل میشه یا هنوز پا برجاست؟
چون من عقایدم تا حدودی نزدیکه حرفاشو خوب درک میکنم.
اون قانون نانوشته درون دل ادمایی هست که به حقیقت پایبند هستن.یه ادم پاک هیچ وقت سمت ادم ناپاک نمیره.
ناپاکی با صیغه محرمیت عوض نمیشه.کسی که هدفش لذت بردن باشه ناپاک هست.

A/|\IR
18-02-2016, 01:59
چون من عقایدم تا حدودی نزدیکه حرفاشو خوب درک میکنم.
اون قانون نانوشته درون دل ادمایی هست که به حقیقت پایبند هستن.یه ادم پاک هیچ وقت سمت ادم ناپاک نمیره.
ناپاکی با صیغه محرمیت عوض نمیشه.کسی که هدفش لذت بردن باشه ناپاک هست.

کسی نمیاد بر اساس باور قلبی افراد به اصطلاح به حقیقت رسیده برای تمام افراد نسخه بپیچه و قانون وضع کنه!
اینطور هرکسی میاد میگه من به فلان حقیقت رسیدم و حرف من درسته و ... !
تو خط اخر هم یکی از قانون های جالب دیگه ارائه شد، مرسی:n09:

javad2015
18-02-2016, 02:03
کسی نمیاد بر اساس باور قلبی افراد به اصطلاح به حقیقت رسیده برای تمام افراد نسخه بپیچه و قانون وضع کنه!
اینطور هرکسی میاد میگه من به فلان حقیقت رسیدم و حرف من درسته و ... !
تو خط اخر هم یکی از قانون های جالب دیگه ارائه شد، مرسی:n09:
پس حتما حقیقت اون چیزیه که شما میخواین نه؟!
حقیقتو من یا تو تعیین نمیکنیم.
هر چند شما به این مسایل اعتقادی ندارین و همیشه سعی میکنین راه خودتون رو برین و انکار کنین....تاریخ امثال شما که به دنبال منافع شخصیشون بودن زیاد دیده.

MOHAMMAD_ASEMOONI
18-02-2016, 03:18
شما میتونی تمام این ادعا ها و گفته هاتون رو اثبات کنید؟ (بدون رجوع به روح متعالی و این داستانها)
پیشگیری های بهداشتی کلا چه ربطی به "بررسی روابط عاطفی پیش از ازدواج" داره؟
این مسائل فقط مربوط به قبل ازدواج نمیشه و بعد ازدواج هم مطرح هست؟
اون قانون ثابت و تغییر ناپذیر هم بفرمایید کجا مطرح شده؟ یا اینکه باید اینم از روی باد هوا قبول کنیم؟
اگه این فرد خبیث قبل هر رابطه صیغه ی محرمیتی جاری کنه چطور؟
مشکل حل میشه یا هنوز پا برجاست؟سلام
دوست عزیز اختلاف از اینجاها نیست
اختلاف از ریشه هاست
وقتی در پایه و اساس و ریشه اختلافهای یزرگ و جدی وجود داره , گفتگو و تبادل نظر در مورد مسائلی که شاخ و برگ حساب میشه بیهوده تر از مشت به سندان کوبیدن و آب در هاون کوبیدن هست
نه شما قانع میشید نه بنده
وقتی شما عقیده دارین که ارتباطی نیست بین تجربه های قبل از ازدواج و بهداشت , بنده اگه به شما بگم ریشه ی اختلاف بنده و شما کجاست میگین اصلاً ربطی به هم نداره
اون قانون هم جلوی چشم همه هست .
یک قانون عمومی هست و استثنائی هم نداره
. کافیه یک مثال ضدش بیارین تا فرو بریزه و نابود بشه
بنده راه رو براتون هموار کردم تا این قانون عمومی و ثابت و تغییر ناپذیر رو با یک مثال ضدش نابودش کنین
در ضمن وقتی میگیم چیزی به مسائل قبل از ازدواج ربط داره معنیش این نیست که به مسائل بعد از اردواج اصلاً ربط نداره
ممکنه ربط داشته باشه و ممکنه نداشته باشه
مثال;


وقتی میگیم دو نفر که قصد ازدواج دارند اگر اختلافاتی دارند باید اختلافاتشون رو با گفتگو حل کنند , این معنیش این نیست که بعد از ازدواج از این روش برای حل اختلافاتشون استفاده نکنند

MOHAMMAD_ASEMOONI
18-02-2016, 08:32
اگه این فرد خبیث قبل هر رابطه صیغه ی محرمیتی جاری کنه چطور؟
مشکل حل میشه یا هنوز پا برجاست؟سلام


بنده در جمله ی آخِر نوشته ام:
اگر همسرش باشه ممکنه قبل از جدا شدن سعی کنه تغییرش بده
یعنی با ازدواج این قانون نقض نمیشه , چه دائم باشه چه موقت چه پنهانی (عُرفی) , چه دم دمی مزاجی (مسیار)
به زبان عامیانه میشه:
کبوتر با کبوتر باز با باز , عروسی میکند فیــــل با غاز
:20:
مصرع آخرش شوخی بود
ارادتمند

™ Hadi
19-02-2016, 00:24
سطوح و آثار رابطه دختر و پسر (بخش 2)

3- سطح سوم :سطح جنسی (sexual)

این سطح از ارتباط نیزمانند سطح دوم صرفا پس از ازدواج، منطقی و صحیح است و
مرز آن از سطح عاطفی عبارت است از :
لمس کردن، اشاره به مسائل زناشویی، جک های سکسی، سؤال های جنسی، فیلم و خاطره جنسی،
بهانه برای قرار در حریم های خصوصی و محیط های خلوت. همچنین بهانه های مختلف مثل این که:
«اگر هم دیگر را دوست داریم می توانیم ارتباط را عمیق کنیم، باید هم دیگر را آزمایش کنیم,
یا این که ما متعلق به هم هستیم پس می توانیم هر طور خواستیم عمل کنیم و...»

تمام 10 تهدید برشمرده در سطح دوم (عاطفی و هیجانی )این جا هم با شدت بیشتر وجوددارد.

علاوه بر آن خطرات ذیل هم وجود دارد:

1- سوءاستفاده های جنسی از دختران .

2- از بین رفتن بکارت و تبعات آن، آبروریزی، خود کشی، فرار، افسردگی، ترس از ازدواج کردن، اضطراب.

3- تهدیدات وابسته به فرهنگ، قتل ها ی ناموسی.

4- بدبینی های پس از ازدواج و محدودیت ها .

در واقع اگر هنجارهای اجتماعی و شرعی نتواند دختر و پسر را از ارتباط جنسی غیر قانونی قبل از ازدواج باز دارد، این مسأله در پس از ازدواج هم هست که پس از ازدواج هم مانعی پیش روی خود در کسب لذت نبینند.

درواقع وجود مرزی بازدارنده در روابط سطح 2 و 3 (ارتباط احساسی و ارتباط جنسی ) تضمین کننده یک ارتباط قوی است.
این باز دارندگی این اطمینان رابه طرفین می دهد که پس از ازدواج نیز فرد مذکور از این بازدارندگی در جهت حفظ کیان خانواده استفاده کرده و روابط احساسی و جنسی خارج از خانواده نداشته باشد.

نتیجه گیری :

ارتباط دختر و پسر صرفا در محیط اجتماعی و در سطح اجتماعی به شرطی آسیب رسان نیست که وارد سطح دوم (سطح احساسی) و سطح سوم (سطح جنسی) نشود.
و اگر مسئله ازدواج در میان بود باید در همان سطح اجتماعی و به صورت آشکار، صریح و قانونی فرایند خواستگاری و شناخت طی گردد.
و پس از ازدواج سطح احساس و جنسی صحیح می باشد.
و اگر دختر و پسر قبل از ازدواج وارد سطح احساسی یا سطح جنسی شدند باید عواقب و خطرات آن را بپذیرند و بابت این اشتباه تاوان آن را بپردازند.

J@viD
19-02-2016, 15:29
آمار بالای طلاق رسمی و عاطفی که همیشه کمتر از میزان واقعیش اعلام شده نشون دهنده عدم شناخت کافی زن و مرد از هم هست.
مهمترین دلیلش هم محدودیت های جامعه و جدا کردن دختر و پسر هست.
روابط عاطفی و جنسی پیش از ازدواج باید وجود داشته باشه.
سکس مثل غذا خوردن نیاز بدن انسانه.
شما یک انسان رو بیست و پنج سی سال گشنه نگه میدارین اونوقت توقع دارین انتخاب درستی داشته باشه.

MOHAMMAD_ASEMOONI
19-02-2016, 19:24
1- آمار بالای طلاق رسمی و عاطفی که همیشه کمتر از میزان واقعیش اعلام شده نشون دهنده عدم شناخت کافی زن و مرد از هم هست.
2-مهمترین دلیلش هم محدودیت های جامعه و جدا کردن دختر و پسر هست.
روابط عاطفی و جنسی پیش از ازدواج باید وجود داشته باشه.
3- سکس مثل غذا خوردن نیاز بدن انسانه.
شما یک انسان رو بیست و پنج سی سال گشنه نگه میدارین اونوقت توقع دارین انتخاب درستی داشته باشه.سلام
همونطور که میدونین , علتهای طلاق خیلی زیاده
استقلال مادی , ثروت , فقر مادی , زیر پا گذاشتن خط قرمزهای طرف مقابل , بیماری , منافع شخصی , گوشت ارزان , تنبلی , مسئولیت پذیر نبودن , بخل و خساست , نگرانی و ترس و اجبار , سیاست , انتقام , نفرت , پشیمانی , از دست دادنِ معیارهای عشق و ازدواج , مهاجرت و غیره
2- در غرب و کشورهایِ مُقلّدِ غرب ,آمار طلاق بالاست باوجودیکه آزادی ارتباطِ عاطفی و جنسی تقریباً حد و مرزی نداره
دختره 16 سالشه , جلو مامان باباش دوست پسرهاش رو میاره توی خونه و ساعتها توی اتاق دختره با هم هستند چه دیگران خونه باشند چه نباشند
آمار دختران کم سن و سال که به خاطر این به اصطلاح آزادی حامله میشند و تحصیل رو رها میکنند و حتی مادر میشند بسیار بالاست تا حدی که عده ای از خیّران براشون سرپناهِ گروهی درست میکنند تا آواره نشند و یا به دلیل سختیهای زندگی سقط جنین نکنند و یا خودکشی نکنند و یا فررندشون رو سر راه نذارند و یا به انحراف کشیده نشند و یا حتی فرزندشون رو نکشند
. (چند سال پیش در تلویزیون voa زن و مردِ ثروتمندِ ایرانی تبار رو نشون داد که یک پانسیون برای این دختران درست کرده بودند )
3- یک انسان اگر غذا نخوره مىمیره . آیا کسی که سک"س نداشته باشه میمیره ؟
نیاز انسان به سک"س یک نیاز طبیعی هست اما برطرف نکردن این نیاز باعث مرگ نمیشه درثورتیکه غذا تحت هیچ شرایطی قابل چشم پوشی نیست
راههای تعامل با نیاز جنسی:
1- ازدواج که انواع مختلف داره
2- خود ارضائی
3- ارتباطِ جنسی بی بند و بار (بدون ازدواج )
4- انحراف جنسی (همگرائی)
5- سرکوبی غریزه با دارو و یا عمل جراحی
6- صبر

anti-military
19-02-2016, 19:57
جالبه طرف تو یه تاپیکی اومد گفت دنیا از هیچ به وجود اومده و تو یه تاپیک دیگه باز اومد گفت خدا وجود خارجی نداره! و باز تو یه تاپیک دیگه ای اومد گفت غیرت معنی نداره و فقط آزادی و تو این تاپیک هم پیرو و طرفدار بی بندباری و مخالف ازدواج هست! یعنی صفات بد و منفی رو به صورت قطاری داره. همینجوری پیش بری دکترای افتخاری از ابلیس دریافت می کنی :n02:

Ar@m
19-02-2016, 20:19
3- یک انسان اگر غذا نخوره مىمیره . آیا کسی که سک"س نداشته باشه میمیره ؟

مشکل دیدگاه جالب شما اینجاست که ما نیازهای لازم زندگی انسان ها رو بر اساس مردن یا نمردنشون تقسیم بندی نمیکنیم به این علت که در مورد انسان ها کیفیت زندگی به اندازه ی زنده بودنشون حائز اهمیته.
اگه تحصیل نکنه میمیره؟ نه نمیمیره ولی اگه غذا نداشته باشه میمیره, پس درس رو ول کن برو سر کار.
اگه بهش محبت نشه میمیره؟ نه نمیمیره ولی اگه غذا نخوره میمیره, پس میتونیم از شب تا صبح کار کنیم تا بچه خوب بخوره حتی اگه محبت کافی بهش نشه.

نیازهای انسانی براساس چیزی فراتر از "مردن" یا "نمردن" باید تقسیم بندی بشن, ما نمیخوایم انسان ها رو فقط زنده نگه داریم, شاید بخوایم گوسفند و گاو رو زنده نگه داریم تا فواید زنده بودنشون رو ببریم ولی انسان غیر از زنده موندن باید به رشد و شکوفایی برسه و در این راه باید بطور معقولانه ای بتونه پاسخ مناسب نیازهاش رو دریافت کنه حتی اگه عدم پاسخ به این نیازها منجر به مرگش نشن!

A/|\IR
19-02-2016, 20:56
سلام
دوست عزیز اختلاف از اینجاها نیست
اختلاف از ریشه هاست
وقتی در پایه و اساس و ریشه اختلافهای یزرگ و جدی وجود داره , گفتگو و تبادل نظر در مورد مسائلی که شاخ و برگ حساب میشه بیهوده تر از مشت به سندان کوبیدن و آب در هاون کوبیدن هست
نه شما قانع میشید نه بنده
وقتی شما عقیده دارین که ارتباطی نیست بین تجربه های قبل از ازدواج و بهداشت , بنده اگه به شما بگم ریشه ی اختلاف بنده و شما کجاست میگین اصلاً ربطی به هم نداره
اون قانون هم جلوی چشم همه هست .
یک قانون عمومی هست و استثنائی هم نداره
. کافیه یک مثال ضدش بیارین تا فرو بریزه و نابود بشه
بنده راه رو براتون هموار کردم تا این قانون عمومی و ثابت و تغییر ناپذیر رو با یک مثال ضدش نابودش کنین
در ضمن وقتی میگیم چیزی به مسائل قبل از ازدواج ربط داره معنیش این نیست که به مسائل بعد از اردواج اصلاً ربط نداره
ممکنه ربط داشته باشه و ممکنه نداشته باشه
مثال;


وقتی میگیم دو نفر که قصد ازدواج دارند اگر اختلافاتی دارند باید اختلافاتشون رو با گفتگو حل کنند , این معنیش این نیست که بعد از ازدواج از این روش برای حل اختلافاتشون استفاده نکنند
برادر عزیز بنده وقتی میگم این قانون من درآوردی رو اثبات کنید منظورم این نیست که از من مثال نقص بخواین، شما بر اساس مشاهدات خودتون کلماتی رو کنار هم میذارید و اسمش رو قانون ثابت و بدون عیب میذارید! در حالی که اثبات نکردین میخواین من براتون باطلش کنم! واقعا جالبه:n09:
گذشته از این شما برای بد نشون دادن این روابط یه سری بهانه هایی آوردین که معلوم نیست از کجا اومده، ازتون خواهش میشه اگه تحقیقات دارین ارائه بدین وگرنه نمیشه به تجربیات و مشاهدات شما (یا افراد متعصب) تکیه کرد و حکم ها و قانون هاتون رو پذیرفت
مثلا اینجا فرمودید:


اما کسی که بدنش در اختیار دهها و صدها و شاید هم هزاران نفر هست و هیچ نظارت پزشکی و پیشگیری هم بر کارش نیست , این فرد یک مصیبِ سیاه هست برای جامعه و کسانی که باهاش ارتباط جنسی دارند
این آدم بدنش میتونه آلوده باشه به انواع ویروسها و باکتریها و قارچها و غیره


بفرمایید پیشگیری از بیماری ها چه ارتباطی به موضوع تاپیک داره؟




همونطور که میدونین , علتهای طلاق خیلی زیاده
استقلال مادی , ثروت , فقر مادی , زیر پا گذاشتن خط قرمزهای طرف مقابل , بیماری , منافع شخصی , گوشت ارزان , تنبلی , مسئولیت پذیر نبودن , بخل و خساست , نگرانی و ترس و اجبار , سیاست , انتقام , نفرت , پشیمانی , از دست دادنِ معیارهای عشق و ازدواج , مهاجرت و غیره
2- در غرب و کشورهایِ مُقلّدِ غرب ,آمار طلاق بالاست باوجودیکه آزادی ارتباطِ عاطفی و جنسی تقریباً حد و مرزی نداره
دختره 16 سالشه , جلو مامان باباش دوست پسرهاش رو میاره توی خونه و ساعتها توی اتاق دختره با هم هستند چه دیگران خونه باشند چه نباشند
آمار دختران کم سن و سال که به خاطر این به اصطلاح آزادی حامله میشند و تحصیل رو رها میکنند و حتی مادر میشند بسیار بالاست تا حدی که عده ای از خیّران براشون سرپناهِ گروهی درست میکنند تا آواره نشند و یا به دلیل سختیهای زندگی سقط جنین نکنند و یا خودکشی نکنند و یا فررندشون رو سر راه نذارند و یا به انحراف کشیده نشند و یا حتی فرزندشون رو نکشند
. (چند سال پیش در تلویزیون voa زن و مردِ ثروتمندِ ایرانی تبار رو نشون داد که یک پانسیون برای این دختران درست کرده بودند )

واقعا فرهنگ غرب خیلی بَدِ و دارن تباه میشن و روز به روز هم بیشتر در گند و کثافت فرو میرن!:n09:
اینکه آمار طلاق بعضی جاها پایین تر از بقیه جاهاس به این معنی نیست اونجا بهشته! باید به رفتار اجتماع با این افراد و شرایط زندگی بعد از طلاق و خود قوانین هم نگاهی انداخت!
تو همون غرب زن حداقل خیالش راجتِ بعد از طلاق لقب "زن بیوه" بهش نمیدن و میدونه هرکسی که از راه رسید اجازه نداره بیاد بهش پیشنهاد همخوابی بده و ...

اینکه بعضی رفتار های اجتماعی هضم شون برای شما سخت هست و نمیتونین باهاش کنار بیاین مشکل خودتون هست نه جامعه -



سطوح و آثار رابطه دختر و پسر (بخش 2)

3- سطح سوم :سطح جنسی (sexual)

این سطح از ارتباط نیزمانند سطح دوم صرفا پس از ازدواج، منطقی و صحیح است و
مرز آن از سطح عاطفی عبارت است از :
لمس کردن، اشاره به مسائل زناشویی، جک های سکسی، سؤال های جنسی، فیلم و خاطره جنسی،
بهانه برای قرار در حریم های خصوصی و محیط های خلوت. همچنین بهانه های مختلف مثل این که:
«اگر هم دیگر را دوست داریم می توانیم ارتباط را عمیق کنیم، باید هم دیگر را آزمایش کنیم,
یا این که ما متعلق به هم هستیم پس می توانیم هر طور خواستیم عمل کنیم و...»

تمام 10 تهدید برشمرده در سطح دوم (عاطفی و هیجانی )این جا هم با شدت بیشتر وجوددارد.

علاوه بر آن خطرات ذیل هم وجود دارد:

1- سوءاستفاده های جنسی از دختران .

2- از بین رفتن بکارت و تبعات آن، آبروریزی، خود کشی، فرار، افسردگی، ترس از ازدواج کردن، اضطراب.

3- تهدیدات وابسته به فرهنگ، قتل ها ی ناموسی.

4- بدبینی های پس از ازدواج و محدودیت ها .

در واقع اگر هنجارهای اجتماعی و شرعی نتواند دختر و پسر را از ارتباط جنسی غیر قانونی قبل از ازدواج باز دارد، این مسأله در پس از ازدواج هم هست که پس از ازدواج هم مانعی پیش روی خود در کسب لذت نبینند.

درواقع وجود مرزی بازدارنده در روابط سطح 2 و 3 (ارتباط احساسی و ارتباط جنسی ) تضمین کننده یک ارتباط قوی است.
این باز دارندگی این اطمینان رابه طرفین می دهد که پس از ازدواج نیز فرد مذکور از این بازدارندگی در جهت حفظ کیان خانواده استفاده کرده و روابط احساسی و جنسی خارج از خانواده نداشته باشد.

نتیجه گیری :

ارتباط دختر و پسر صرفا در محیط اجتماعی و در سطح اجتماعی به شرطی آسیب رسان نیست که وارد سطح دوم (سطح احساسی) و سطح سوم (سطح جنسی) نشود.
و اگر مسئله ازدواج در میان بود باید در همان سطح اجتماعی و به صورت آشکار، صریح و قانونی فرایند خواستگاری و شناخت طی گردد.
و پس از ازدواج سطح احساس و جنسی صحیح می باشد.
و اگر دختر و پسر قبل از ازدواج وارد سطح احساسی یا سطح جنسی شدند باید عواقب و خطرات آن را بپذیرند و بابت این اشتباه تاوان آن را بپردازند.

این مشکلاتی که ذکر کردین فقط در جامعه هایی رخ میده که متشکل از امثال شما و همفکراتون هست
در مورد اولی جنس مونث هم نیازهای جنسی و عاطفی مشابه با مذکر داره و هدف از ایجاد ارتباط برطرف کردن همین نیاز ها هست اینکه روی هر رابطه ی جنسی اسم سواستفاده جنسی بذاریم درست نیست ، فردی که با میل خودش رابطه جنـسی برقرار کرده نمیشه بگیم ازش سواستفاده شده
مورد دوم هم کاملا از ثمرات فرهنگ غنی جامعه خودتون و هم فکراتون هست که باعث شده همچین اتفاقاتی بیفته!!
مورد سه که هیچی مشخصه:n02:
در مورد چهار هم میشه مفصل بحث کرد مثلا مگه فرد مالک همسرش هست یا اینکه کالایی رو از فروشگاه خریده که باید بدونِ قبلش استفاده شده و یا نشده!!


مشکل اینجاست که یه نفر بلند نمیشه شجاعانه بگه آقا این گند ها رو خودمون زدیم و الان هم میخوایم هم جمعش کنیم بجای این میان هر روز تحلیل های جالب و قانون جالب تر بیرون میدن!

™ Hadi
19-02-2016, 21:04
آمار بالای طلاق رسمی و عاطفی که همیشه کمتر از میزان واقعیش اعلام شده نشون دهنده عدم شناخت کافی زن و مرد از هم هست.
مهمترین دلیلش هم محدودیت های جامعه و جدا کردن دختر و پسر هست.
روابط عاطفی و جنسی پیش از ازدواج باید وجود داشته باشه.
سکس مثل غذا خوردن نیاز بدن انسانه.
شما یک انسان رو بیست و پنج سی سال گشنه نگه میدارین اونوقت توقع دارین انتخاب درستی داشته باشه.
اتّفاقاً همين روابط عاطفي پيش از ازدواج است که مانع شناخت مي‌شود! عشق و احساسات عاطفي، جلوي شناخت منطقي را مي‌گيرد و بعد از ازدواج کار دست طرفين مي‌دهد.

بعضي ها مي گويند من دختر و يا پسري را براي دوستي مي خواهم تا بتوانم دخترها و يا پسرها را بشناسم؛ در صورتي که اين کاملا غلط است.

براي شناختن روحيات دخترها و يا پسرها لازم نيست افراد چنين روابطي را تجربه کنند.

جنس متفاوت چيز پيچيده اي نيست که لازم باشد يک نفر «دوست دختر» يا «دوست پسر» داشته باشد تا جنس متفاوت را بشناسد.

روابط معمولي که درون برخي چهارچوب هاي اخلاقي و عرفي شکل مي گيرد مثل روابط معمول دو همکلاسي يا دو همکار، براي شناختن جنس متفاوت کفايت مي کند و

لازم نيست براي شناخت پيدا کردن وارد روابطي بشوند که وابستگي هاي عاطفي حرف اول و آخر را مي زند.

در کشورهاي غربي که حتي از لحاظ فرهنگي تفاوت هاي زيادي با جامعه ما دارند و

ارزش هاي متفاوتي براي آنها تعريف شده است، تحقيقات نشان مي دهد که افرادي که دوستي با آدم هاي بيشتري را تجربه کردند و

به قول معروف دوست دختر و يا دوست پسرهاي بيشتري داشته اند و قبل از ازدواج روابط متعددي با جنس مخالف داشته اند،

بعد ازدواج رضايت کمتري از زندگي شان دارند و مشکلات بيشتري را تجربه خواهند کرد.

اين تجربه برخلاف تصور قالب جوانان ماست.

در حال حاضر، دخترها و پسرها فکر مي کنند هرچه روابط بيشتري را تجربه کنند، در انتخاب همسر موفق تر خواهند بود اما اين يک ذهنيت نادرست است.

A/|\IR
19-02-2016, 21:14
اضافه شد به پست قبل، حذف شود.

MOHAMMAD_ASEMOONI
19-02-2016, 21:35
مشکل دیدگاه جالب شما اینجاست که ما نیازهای لازم زندگی انسان ها رو بر اساس مردن یا نمردنشون تقسیم بندی نمیکنیم به این علت که در مورد انسان ها کیفیت زندگی به اندازه ی زنده بودنشون حائز اهمیته.
اگه تحصیل نکنه میمیره؟ نه نمیمیره ولی اگه غذا نداشته باشه میمیره, پس درس رو ول کن برو سر کار.
اگه بهش محبت نشه میمیره؟ نه نمیمیره ولی اگه غذا نخوره میمیره, پس میتونیم از شب تا صبح کار کنیم تا بچه خوب بخوره حتی اگه محبت کافی بهش نشه.
نیازهای انسانی براساس چیزی فراتر از "مردن" یا "نمردن" باید تقسیم بندی بشن, ما نمیخوایم انسان ها رو فقط زنده نگه داریم, شاید بخوایم گوسفند و گاو رو زنده نگه داریم تا فواید زنده بودنشون رو ببریم ولی انسان غیر از زنده موندن باید به رشد و شکوفایی برسه و در این راه باید بطور معقولانه ای بتونه پاسخ مناسب نیازهاش رو دریافت کنه حتی اگه عدم پاسخ به این نیازها منجر به مرگش نشن!


سلام
ممنون از نظر شما
بنده چند بار نوشته ام نیاز جنسی
یعنی این یک نیاز هست و قابل انکار هم نیست
اما همسان دانستنِ نیاز جنسی با نیاز به آب و غذا و هوا صحیح نیست
راههای تعامل با نیاز جنسی رو هم نوشتم
اگر از اول تاریخ بشریت تا الان آمار بگیرین خواهید دید که همه ی اینها به کار گرفته شده برای تعامل با نیاز جنسی
مردم با توجه به جهان بینیشون و عقیده هاشون و ارزشهاشون و امکاناتشون و وضعیتِ جسمیشون یک یا چند تا از اینها رو در زندگیشون استفاده میکنند و مسئولیت و پیامدها و عواقب انتخابشون هم با خودشونه

Ar@m
19-02-2016, 22:40
سلام
ممنون از نظر شما
بنده چند بار نوشته ام نیاز جنسی
یعنی این یک نیاز هست و قابل انکار هم نیست
اما همسان دانستنِ نیاز جنسی با نیاز به آب و غذا و هوا صحیح نیست
راههای تعامل با نیاز جنسی رو هم نوشتم
اگر از اول تاریخ بشریت تا الان آمار بگیرین خواهید دید که همه ی اینها به کار گرفته شده برای تعامل با نیاز جنسی
مردم با توجه به جهان بینیشون و عقیده هاشون و ارزشهاشون و امکاناتشون و وضعیتِ جسمیشون یک یا چند تا از اینها رو در زندگیشون استفاده میکنند و مسئولیت و پیامدها و عواقب انتخابشون هم با خودشونه
اگر همسان دانستن نیاز جنسی با نیاز به آب و هوا و غذا صحیح نیست پس شما چرا اصلا چنین مقایسه ای بین این دو انجام دادین؟ که بدون غذا مرگ حتمیه و بدون سکس خیر؟
آیا طبقه بندی نیازها با این استدلال که طرف نخواهد مرد یا خواهد مرد صحیحه بنظر شما؟
مشخصا نیازهای پایه ای وجود دارن که تا نباشن زندگی ادامه نخواهد داشت اما این دلیل میشه که ما سایر نیازهای خودمون رو برای برآورده شدن با این نیازها مقایسه کنیم و مهر تایید یا رد بهشون بزنیم؟

J@viD
19-02-2016, 22:58
انسان اگر غذا نخوره میمیره و اگر نیازش به سکس برطرف نشه مریض میشه.
نکته خیلی جالب اینکه امشب فرصت کردم چنتا فیلم ببینم به دوستانی که میخوان بدونن سرکوب نیازهای انسان چه بلایی سرش میاره پیشنهاد میکنم این فیلم رو ببینین.

Spotlight 2015

MOHAMMAD_ASEMOONI
20-02-2016, 11:37
1- اگر همسان دانستن نیاز جنسی با نیاز به آب و هوا و غذا صحیح نیست پس شما چرا اصلا چنین مقایسه ای بین این دو انجام دادین؟ که بدون غذا مرگ حتمیه و بدون سکس خیر؟
2-آیا طبقه بندی نیازها با این استدلال که طرف نخواهد مرد یا خواهد مرد صحیحه بنظر شما؟
مشخصا نیازهای پایه ای وجود دارن که تا نباشن زندگی ادامه نخواهد داشت اما این دلیل میشه که ما سایر نیازهای خودمون رو برای برآورده شدن با این نیازها مقایسه کنیم و مهر تایید یا رد بهشون بزنیم؟
سلام
1- بنده نمیدونم شما چی استنباط کردین که این سوال رو نوشتین
بنده دیدم که نوشته:
نیاز جنسی مثل نیاز به غذاست
بنده هم نوشتم :
هر دو نیاز هست اما درجه ی مُبرم بودنشون با هم یکی نیست . غذا نخوردن باعث مرگ میشه اما سک س نداشتن باعث مرگ نمیشه
یعنی بنده پاسخ دادم به اون مطلب .
2- وقتی یک نفر اونها رو دقیقاً مثل هم میدونه باید فرق درجه ی ضروری بودنشون رو یراش توضیح داد تا به یاد بیاره که نیاز به غذا فرق داره با نیاز به سک س
تصور کنین یک نفر از کشتی غرق شده نجات پیدا کرده
تک و تنها میرسه به یک جزیره ی متروکه وسط اقیانوس
اول از همه کار میکنه ؟ دنبال سک س میگرده ؟ یا دنبال آب و غذا و سر پناه ؟
وقتی آب و غذا و سر پناهی برای خودش دست و پا کرد دنبال سک س میگرده بعدش یا دنبال راهی برای رفتن از جزیره ؟
نیاز به سک س حیاتی نیست اما یک نیاز هست
=========================
درضمن اصلاً این چک و چونه برای چیه ؟
:20:
بنده و شما متفق القول هستیم که حق هر انسانی هست که تلاش کنه برای ارضای این غریزه
دولتها هم وظیفه دارند امکانات ارضای صحیح این غریزه رو فراهم کنند برای ملتهاشون
بعضی از دولتها امکانات بیشتری فراهم کردند مثل دولتهائی که بی بند و باری جنسی رو غیرقانونی نمیدونند تا وقتی که شاکی وجود نداره
همگرائی رو قانونی میدونند
ارتباط متاهلها با کسی غیر از همسرشون رو جرم حساب نمیکنند حتی اگر فرزند به وجود بیاد مدارک شناسائی بچه صادر میشه درست مثل صدور مدارک بچه ی یک زن و شوهر
انحراف جنسی رو جرم نمیدونند حتی با حیوانات
خودارضائی رو خلاف نمیدونند و حتی به تولیدکنندگان وسائل و ابزارهای خودارضائی وام و تسهیلات هم میدند و بهشون اجازه فروش رسمی و تبلیغات رسمی میدند در همه ی رسانه ها
حالا حرف و اعتراض شما دوست عزیز به چی هست دقیقاً ؟
به آزاد نبودن همه ی راههای ارضای این غریزه در ایران ؟
یا چی دقیقاً
درضمن الان که بیش از هر وقت دیگه ای انواع این روشها رواج داره در ایران و اگر کار به شکایت و اینها نرسه کسی کاری باهاشون نداره
یعنی دو نفر که اهل همگرائی هستند اگر در خفا این کار رو انجام بدند کسی کاری باهاشون نداره
حالا اعتراض شما به چه چیز هست در ایران ؟

Ar@m
20-02-2016, 12:12
سلام
1- بنده نمیدونم شما چی استنباط کردین که این سوال رو نوشتین
بنده دیدم که نوشته:
نیاز جنسی مثل نیاز به غذاست
بنده هم نوشتم :
هر دو نیاز هست اما درجه ی مُبرم بودنشون با هم یکی نیست . غذا نخوردن باعث مرگ میشه اما سک س نداشتن باعث مرگ نمیشه
یعنی بنده پاسخ دادم به اون مطلب .
2- وقتی یک نفر اونها رو دقیقاً مثل هم میدونه باید فرق درجه ی ضروری بودنشون رو یراش توضیح داد تا به یاد بیاره که نیاز به غذا فرق داره با نیاز به سک س
تصور کنین یک نفر از کشتی غرق شده نجات پیدا کرده
تک و تنها میرسه به یک جزیره ی متروکه وسط اقیانوس
اول از همه کار میکنه ؟ دنبال سک س میگرده ؟ یا دنبال آب و غذا و سر پناه ؟
وقتی آب و غذا و سر پناهی برای خودش دست و پا کرد دنبال سک س میگرده بعدش یا دنبال راهی برای رفتن از جزیره ؟
نیاز به سک س حیاتی نیست اما یک نیاز هست
=========================
درضمن اصلاً این چک و چونه برای چیه ؟
:20:
بنده و شما متفق القول هستیم که حق هر انسانی هست که تلاش کنه برای ارضای این غریزه
دولتها هم وظیفه دارند امکانات ارضای صحیح این غریزه رو فراهم کنند برای ملتهاشون
بعضی از دولتها امکانات بیشتری فراهم کردند مثل دولتهائی که بی بند و باری جنسی رو غیرقانونی نمیدونند تا وقتی که شاکی وجود نداره
همگرائی رو قانونی میدونند
ارتباط متاهلها با کسی غیر از همسرشون رو جرم حساب نمیکنند حتی اگر فرزند به وجود بیاد مدارک شناسائی بچه صادر میشه درست مثل صدور مدارک بچه ی یک زن و شوهر
انحراف جنسی رو جرم نمیدونند حتی با حیوانات
خودارضائی رو خلاف نمیدونند و حتی به تولیدکنندگان وسائل و ابزارهای خودارضائی وام و تسهیلات هم میدند و بهشون اجازه فروش رسمی و تبلیغات رسمی میدند در همه ی رسانه ها
حالا حرف و اعتراض شما دوست عزیز به چی هست دقیقاً ؟
به آزاد نبودن همه ی راههای ارضای این غریزه در ایران ؟
یا چی دقیقاً
درضمن الان که بیش از هر وقت دیگه ای انواع این روشها رواج داره در ایران و اگر کار به شکایت و اینها نرسه کسی کاری باهاشون نداره
یعنی دو نفر که اهل همگرائی هستند اگر در خفا این کار رو انجام بدند کسی کاری باهاشون نداره
حالا اعتراض شما به چه چیز هست در ایران ؟


حرف من مشخص بود ولی اگه لازمه تکرار بشه:
سکس و غذا خوردن هردو نیاز بدن انسان هستن ولی نیازهای ما تنها براساس زنده ماندن یا مردن نباید تقسیم بندی بشن.
مسلما اگه توی یک جزیره تنها رها بشیم اول به فکر خورد و خوراک هستیم تا سکس ولی اینجا جزیره نیست و ما هم احتیاجات روزانه در مورد هوا، غذا و پوشاک رو میتونیم برطرف کنیم پس مشخصا در قدم بعدی اونچه بهش بطور طبیعی فکر خواهیم کرد براورده کردن سایر نیازهاست.

وقتی داریم بحث میکنیم لازم نیست حتما از طرف مقابل بپرسیم حالا تو دقیقا به چه چیز معترض هستی؟ همونطور که من دلیلی نمیبینم چنین سوالی رو از شما بپرسم. مشخصا همونطور که شما نظر یک نفر رو درمورد نیاز جنسی و غذا تحلیل کردید من هم نظر شما رو در مورد مقایسه ی این دو نیاز تحلیل کردم، این بنظر شما دلیلی کافی ای برای وارد شدن به یک بحث نمیتونه باشه؟!

Saeed Dz
20-02-2016, 14:38
دوستان احتمالا شوخی میکنن! چون ارضا نشدن نیاز جنسی حداقل در آقایان رابطه مستقیمی با بیماریهای پروستات و تاثیر مستقیمی در ابتلای آقایان به سرطان پروستات داره (در رابطه با خانم ها هم موارد مشابهی وجود داره اما چون اطلاع کاملی از نداشتم از عنوانش خودداری کردم). جدا از ضررهای جبران ناپذیر اجتماعی از جمله همین بی اخلاقی ها و تجاوز هایی که در جامعه اتفاق می افته و همینطور کاهش کیفیت زندگی. ارضای نیاز جنسی در انسان لازم و ضروریه اما مثل تمام موضوعات دیگه زیاده روی در اون مضر.

اگر به دنبال مواردی هستید که به بدن ضرر میرسونه، باید بدونید روزه گرفتن یا حجامت بسیار بیشتر از تمامی این موارد که فقط شنیدید به بدن ضرر میرسونن (با شواهد علمی پشتیبانی نمیشه) ، به بدن آسیب میزنه!

MOHAMMAD_ASEMOONI
20-02-2016, 16:52
دوستان احتمالا شوخی میکنن! چون ارضا نشدن نیاز جنسی حداقل در آقایان رابطه مستقیمی با بیماریهای پروستات و تاثیر مستقیمی در ابتلای آقایان به سرطان پروستات داره (در رابطه با خانم ها هم موارد مشابهی وجود داره اما چون اطلاع کاملی از نداشتم از عنوانش خودداری کردم).
جدا از ضررهای جبران ناپذیر اجتماعی از جمله همین بی اخلاقی ها و تجاوز هایی که در جامعه اتفاق می افته و همینطور کاهش کیفیت زندگی. ارضای نیاز جنسی در انسان لازم و ضروریه اما مثل تمام موضوعات دیگه زیاده روی در اون مضر.
اگر به دنبال مواردی هستید که به بدن ضرر میرسونه، باید بدونید روزه گرفتن یا حجامت بسیار بیشتر از تمامی این موارد که فقط شنیدید به بدن ضرر میرسونن (با شواهد علمی پشتیبانی نمیشه) ، به بدن آسیب میزنه!

سلام
البته بدن یک سوپاپ اطمینان هم داره
کسانی که بدنشون سالم باشه و مدتی سک س نداشته باشند و خودارضائی هم انجام ندند , هر از چند مدت یک بار در خواب انزال انجام میدند
ولی شکی نیست که انزال بسبار کم مشکل ساز میشه بعدا
همونطور که زیادش هم مشکل ساز میشه
این موضوع روزه رو اگر بیشتر توضیح بدین ممنون میشم

™ Hadi
20-02-2016, 17:53
چون ارضا نشدن نیاز جنسی حداقل در آقایان رابطه مستقیمی با بیماریهای پروستات و تاثیر مستقیمی در ابتلای آقایان به سرطان پروستات داره..
ادّعايي بيش نيست. شاهدش انسان‌هايي است که در طول عمر ازدواج نکردند و از همه هم سالمتر ماندند.

Captain_America
21-02-2016, 18:02
همه چیز بهتره به اندازه و با برنامه ریزی و آینده نگری باشه همچنی رعایت کامل مسائل بهداشتی و ... به انضمام رعایت عرف و فرهنگ جامعه و احترام به قوانین.
آخه یه وقتی میبینید مصداق این تیکه شد که میگه: آی دختری که اپن مایندی یه وقت دیدی بی افت رفتو اپن ماندی.

™ Hadi
22-02-2016, 09:52
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]پیامدهای روابط عاطفي دختر و پسر پیش از ازدواج[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

از دو منظر روانشناسانه [Psychological] و جامعه شناسانه [Sociological] می‏‌توان به این امر پرداخت.

به طور کلی روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پیش از ازدواج، دارای آفت‌‏ها و آسیب‏‌های روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است.

از جمله آفات ياد شده مي‌توان اين موارد را بر شمرد:

۱) فقدان شناخت درست و واقع بینانه
۲) ایجاد جو بدبینی
۳) افت تحصیلی یا رکود علمی
۴) عدم اسقبال از تشکیل کانون خانواده
۵) اضطراب، تشویش و احساس نگرانی
۶) محرومیت از ازدواج پاک

در ذيل به بررسي موارد فوق پرداخته مي‌شود:

۱) فقدان شناخت درست و واقع بینانه:

معمولا ادّعا می‏شود این گونه روابط و دوستی‏ها به انگیزه ازدواج شکل می‏‌گیرد،

ولی با کمی دقّت فهمیده می‏شود، روح حاکم بر این گونه دوستی‌‏ها، عشق‏‌ورزی کور است نه خردورزی.

پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند.

در حالی که تصمیم‏‌گیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است.

دوستی‏‌های قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع‌بین انسان را کور می‌‏سازد و

اجازه نمی‏‌دهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود.

این نوع انتخاب‏‌ها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام می‏‌گیرد، به دلیل نبود شناخت عمیق و واقع‌‏بینانه، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار می‏‌سازد.

-----------------------------------

توضيح بقيه موارد در پست‌هاي آتي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Saeed Dz
24-02-2016, 00:26
سلام
البته بدن یک سوپاپ اطمینان هم داره
کسانی که بدنشون سالم باشه و مدتی سک س نداشته باشند و خودارضائی هم انجام ندند , هر از چند مدت یک بار در خواب انزال انجام میدند
ولی شکی نیست که انزال بسبار کم مشکل ساز میشه بعدا
همونطور که زیادش هم مشکل ساز میشه
این موضوع روزه رو اگر بیشتر توضیح بدین ممنون میشم
محمد عزیز این داستانها رو که معلم های دینی دوره راهنمایی برای بچه ها تعریف میکنند رو فراموش کنید.
این یک سوپاپ اطمینان نیست اونطور که شما گفتی و در واقع نوعی سرریزه، که هر لحظه و هر جایی ممکنه اتفاق بی افته و ربطی به خواب بودن و این داستانهای تخیلی نداره! متاسفانه با اینکه این بحث یک بحث علمی و مفیده اما با توجه به اینکه اگر بخوام موضوع رو باز کنم اجبارا باید از الفاظی استفاده کنم که درست نیست در حظور خانم ها و کم سنوسال دارها صرف نظر میکنم. در عوض امیدوارم یک ساعت وقت بذارید و در این باره مطالعه کنید.

روزه و مرگ سلولهای مغز
زمانی که بدنی گرسنه میماند، ابتدا از پلی ساکاریدی به نام گلیکوژن که در کبد وجود دارد استفاده میکند اما میزان گلیکوژن در کبد آنقدر نیست که پاسخگوی چند ساعت گرسنگی باشد پس بدن شروع به استفاده از چربیها میکند و چربیهای ذخیره شده را به نوعی کتون (cetone) تبدیل میکند و بوی بدی که از دهان روزه دار می آید هم به خاطر همین کتون هست.
بیشتر سلولهای بدن این کتون را بعنوان ماده مغذی به کار میبرند به غیر از مغز، مغز فقط از گلوکز برای تهیه انرژی جهت فعالیتهای خود بهره میبرد.
نکته ی تاسف باری که در اینجا وجود دارد دختر بچه ای 9 ساله هست یا حتی بیشتر که به دلیل اینکه اصطلاحن به سن تکلیف میرسد مجبور است که این عمل رو انجام بده و این در حالی هست که این دختر در سن رشد قرار داره ... .

روزه و دستگاه گوارش انسان
دستگاه گوارش انسان دارای هورمونهای بخصوصی است که به شکل سیستم پیچیده و بسیار دقیقی دستورات لازمه را برای کل بدن صادر میکنه. وقتی فردی گرسنه میماند، بدن خود را به حالتی میبرد که به کشوری در معرض قحطی می ماند یعنی به همه سلولهای بدن دستور میرسد که کمتر مصرف کنند، میزان انتقال مواد مغذی به سلولها هم کاهش مییابد و این یعنی متابولیسم بدن کند میگردد.
حالا تصور کنید که معده فردی با خوردن سحری پر شود، دستور هورمونها بر متابولیسم چه خواهد بود؟ و بعد این بدن 16 ساعت گرسنگی بکشد و سپس به یکباره سر افطار در معرض مقدار زیادی غذا قرار بگیرد. میتوان گفت متابولیسم بدن فلج خواهد شد ... .
بهترین نوع غذا خوردن این است که به مقدار کم و به فواصل کم خورده شود.

یکی از کارهای قسمتی از این هورمونها، تنظیم میزان ترشح اسید معده و همچنین باز و بسته کردن دروازه خروجی معده است. حال ما هماهنگی این هورمون ها را به هم ریختیم و متابولیسم بدن را دچار مشکل کردیم، چه اتفاقی می افتد؟ میزان ترشح اسید معده از کنترل خارج میشود، مخاط دوازدهه حساس میگردد و دروازه خروجی معده گاهی محتویات اسیدی را به داخل دوازدهه میریزد و نتیجه ی این عمل استفراغهای خونی هست که در اواسط ماه رمضان بیشتر شاهد اون هستیم.

روزه و دیابت
انسولین میزان قند خون را تنظیم میکند. اگر قند زیاد باشد، انسولین به داخل خون ترشح شده و میزان مصرف قند توسط سلولها را افزایش میدهد و از طرف دیگر به کبد دستور میدهد که قند را گرفته و به چربی تبدیل سازد. تغریبن برعکس همین مسائل در هنگام گرسنگی پدید می آید.
برخی از لوزالمعده ها به شکلی در ساختن انسولین تنبلند (به علت ژنتیکی یا ...) و ناقص، میزان انسولین بدن را تامین میکنند (این را هم در نظر داشته باشید که پیدا کردن screening چنین انسانهایی borderliners در جامعه هزینه غیر عملی دارد) اما در برخورد با این فراز و نشیب های ناگهانی در ماه رمضان به ورشکستگی خواهند رسید و دچار مشکل خواهند شد.
از عوارض دیابت می توان به کوری، از دست دادن کلیه ها، التیام نیافتن زخمها و ... اشاره کرد و هزینه ی یک بیمار دیابتی برای جامعه بسیار بالاست.

روزه و کیسه صفرا
صفرا ماده ایست که برای هضم غذا از طرف کبد تولید و در کیسه ای به همین نام ذخیره میگردد. وقتی که یکباره غذای چربی میخوریم، برای این کیسه دستور صادر می شود که محتویات خود را در داخل دوازدهه خالی کند. البته بیشتر اوقات صفرا در درون کیسه می ماند و ته نشین شده و تشکیل سنگهای ریز و درشتی را میدهد.حال فرد روزه داری را در نظر بگیرید که غذای چربی را بعداز مدتی که روزه دار بوده میخورد. این سنگها راه میافتند و چون اغلب از ضخامت مجراها بزرگترند گیر می کنند.
درد سنگ صفرا (کولیت) یکی از وحشتناکترین دردهای روی جهان است که فرد از روی درد خود را از زمین به سقف و از این دیوار تا به آن دیوار میزند.

روزه و پانکراتیت حاد
بدن برای هضم پروتئینها از آنزیمهایی بسیار قوی استفاده می کند. این آنزیمها به شکلی است که در خارج از دوازدهه بی اثرند اما زمانی که با صفرا مخلوط شدند، صفرا چون چاشنی عمل کرده و به آنان قدرت می بخشد. عمومن مجرای این آنزیمهای لوزالمعده با صفرا جداگانه بوده اما هنگام نزدیک شدن به دوازدهه بهم ارتباط مییابند. این ورودی بسیار ظریف و کوچک است.
حالا تصور بفرمائید که مخاط دوازدهه ملتهب باشد یا اینکه سنگی که از کیسه صفرا براه افتاده و اتفاقن سر دو راهی ایندو مجرا گیر کند. این آنزیم قوی در جایی خارج از دوازدهه (دوازدهه دارای روکش مخاطی خاصی است که آن آنزیم بدان بی اثر است) به چاشنی خود میرسد و حدستان درست است بدن شروع به هضم کردن خود میکند!!
علیرغم پیشرفت طب هنوز هم شانس مرگ برای پانکراتیت حاد بسیار بالاست. از علل پانکراتیت حاد یکی fasting و دیگری مصرف بالای الکل است که عمدن در کتب پزشکی ایران، از مهمترین مورد چشم پوشی میگردد ولی به مورد دوم شدیدن اشاره می شود.

خوشحال میشم اگر بر این متن نقد دارید با دلیل بفرمایید تا استفاده کنیم.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MOHAMMAD_ASEMOONI
24-02-2016, 05:02
محمد عزیز این داستانها رو که معلم های دینی دوره راهنمایی برای بچه ها تعریف میکنند رو فراموش کنید.
این یک سوپاپ اطمینان نیست اونطور که شما گفتی و در واقع نوعی سرریزه، که هر لحظه و هر جایی ممکنه اتفاق بی افته و ربطی به خواب بودن و این داستانهای تخیلی نداره! متاسفانه با اینکه این بحث یک بحث علمی و مفیده اما با توجه به اینکه اگر بخوام موضوع رو باز کنم اجبارا باید از الفاظی استفاده کنم که درست نیست در حظور خانم ها و کم سنوسال دارها صرف نظر میکنم. در عوض امیدوارم یک ساعت وقت بذارید و در این باره مطالعه کنید.

روزه و مرگ سلولهای مغز
زمانی که بدنی گرسنه میماند، ابتدا از پلی ساکاریدی به نام گلیکوژن که در کبد وجود دارد استفاده میکند اما میزان گلیکوژن در کبد آنقدر نیست که پاسخگوی چند ساعت گرسنگی باشد پس بدن شروع به استفاده از چربیها میکند و چربیهای ذخیره شده را به نوعی کتون (cetone) تبدیل میکند و بوی بدی که از دهان روزه دار می آید هم به خاطر همین کتون هست.
بیشتر سلولهای بدن این کتون را بعنوان ماده مغذی به کار میبرند به غیر از مغز، مغز فقط از گلوکز برای تهیه انرژی جهت فعالیتهای خود بهره میبرد.
نکته ی تاسف باری که در اینجا وجود دارد دختر بچه ای 9 ساله هست یا حتی بیشتر که به دلیل اینکه اصطلاحن به سن تکلیف میرسد مجبور است که این عمل رو انجام بده و این در حالی هست که این دختر در سن رشد قرار داره ... .

روزه و دستگاه گوارش انسان
دستگاه گوارش انسان دارای هورمونهای بخصوصی است که به شکل سیستم پیچیده و بسیار دقیقی دستورات لازمه را برای کل بدن صادر میکنه. وقتی فردی گرسنه میماند، بدن خود را به حالتی میبرد که به کشوری در معرض قحطی می ماند یعنی به همه سلولهای بدن دستور میرسد که کمتر مصرف کنند، میزان انتقال مواد مغذی به سلولها هم کاهش مییابد و این یعنی متابولیسم بدن کند میگردد.
حالا تصور کنید که معده فردی با خوردن سحری پر شود، دستور هورمونها بر متابولیسم چه خواهد بود؟ و بعد این بدن 16 ساعت گرسنگی بکشد و سپس به یکباره سر افطار در معرض مقدار زیادی غذا قرار بگیرد. میتوان گفت متابولیسم بدن فلج خواهد شد ... .
بهترین نوع غذا خوردن این است که به مقدار کم و به فواصل کم خورده شود.

یکی از کارهای قسمتی از این هورمونها، تنظیم میزان ترشح اسید معده و همچنین باز و بسته کردن دروازه خروجی معده است. حال ما هماهنگی این هورمون ها را به هم ریختیم و متابولیسم بدن را دچار مشکل کردیم، چه اتفاقی می افتد؟ میزان ترشح اسید معده از کنترل خارج میشود، مخاط دوازدهه حساس میگردد و دروازه خروجی معده گاهی محتویات اسیدی را به داخل دوازدهه میریزد و نتیجه ی این عمل استفراغهای خونی هست که در اواسط ماه رمضان بیشتر شاهد اون هستیم.

روزه و دیابت
انسولین میزان قند خون را تنظیم میکند. اگر قند زیاد باشد، انسولین به داخل خون ترشح شده و میزان مصرف قند توسط سلولها را افزایش میدهد و از طرف دیگر به کبد دستور میدهد که قند را گرفته و به چربی تبدیل سازد. تغریبن برعکس همین مسائل در هنگام گرسنگی پدید می آید.
برخی از لوزالمعده ها به شکلی در ساختن انسولین تنبلند (به علت ژنتیکی یا ...) و ناقص، میزان انسولین بدن را تامین میکنند (این را هم در نظر داشته باشید که پیدا کردن screening چنین انسانهایی borderliners در جامعه هزینه غیر عملی دارد) اما در برخورد با این فراز و نشیب های ناگهانی در ماه رمضان به ورشکستگی خواهند رسید و دچار مشکل خواهند شد.
از عوارض دیابت می توان به کوری، از دست دادن کلیه ها، التیام نیافتن زخمها و ... اشاره کرد و هزینه ی یک بیمار دیابتی برای جامعه بسیار بالاست.

روزه و کیسه صفرا
صفرا ماده ایست که برای هضم غذا از طرف کبد تولید و در کیسه ای به همین نام ذخیره میگردد. وقتی که یکباره غذای چربی میخوریم، برای این کیسه دستور صادر می شود که محتویات خود را در داخل دوازدهه خالی کند. البته بیشتر اوقات صفرا در درون کیسه می ماند و ته نشین شده و تشکیل سنگهای ریز و درشتی را میدهد.حال فرد روزه داری را در نظر بگیرید که غذای چربی را بعداز مدتی که روزه دار بوده میخورد. این سنگها راه میافتند و چون اغلب از ضخامت مجراها بزرگترند گیر می کنند.
درد سنگ صفرا (کولیت) یکی از وحشتناکترین دردهای روی جهان است که فرد از روی درد خود را از زمین به سقف و از این دیوار تا به آن دیوار میزند.

روزه و پانکراتیت حاد
بدن برای هضم پروتئینها از آنزیمهایی بسیار قوی استفاده می کند. این آنزیمها به شکلی است که در خارج از دوازدهه بی اثرند اما زمانی که با صفرا مخلوط شدند، صفرا چون چاشنی عمل کرده و به آنان قدرت می بخشد. عمومن مجرای این آنزیمهای لوزالمعده با صفرا جداگانه بوده اما هنگام نزدیک شدن به دوازدهه بهم ارتباط مییابند. این ورودی بسیار ظریف و کوچک است.
حالا تصور بفرمائید که مخاط دوازدهه ملتهب باشد یا اینکه سنگی که از کیسه صفرا براه افتاده و اتفاقن سر دو راهی ایندو مجرا گیر کند. این آنزیم قوی در جایی خارج از دوازدهه (دوازدهه دارای روکش مخاطی خاصی است که آن آنزیم بدان بی اثر است) به چاشنی خود میرسد و حدستان درست است بدن شروع به هضم کردن خود میکند!!
علیرغم پیشرفت طب هنوز هم شانس مرگ برای پانکراتیت حاد بسیار بالاست. از علل پانکراتیت حاد یکی fasting و دیگری مصرف بالای الکل است که عمدن در کتب پزشکی ایران، از مهمترین مورد چشم پوشی میگردد ولی به مورد دوم شدیدن اشاره می شود.

خوشحال میشم اگر بر این متن نقد دارید با دلیل بفرمایید تا استفاده کنیم.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام
ممنون از نظرتون
صحبت از دین نیست
اسمش مهم نیست , مهم اینه که چنین سیستمی در بدن وجود داره
در مورد روزه , برای افراد سالم هست و قوانین و مقرراتی داره که کسی که ازش اطلاع داره میدونه نقص نداره
روزه اجباری نیست , کسی که میدونه نمیتونه بگیره نمیگیره , اگر دکتر بگه نباید بگیری اما خودش احساس کنه میتونه بگیره پس میتونه بگیره اما اگر بعد از چند ساعت دید براش قابل تحمل نیست میتونه روزه رو متوقف کنه
فایده های روزه ی صحیح برای افرادی که میتونند روزه یگیرند رو با سرچ در گوگل پیدا میکنید

====================================
هیچ وقت توی این سایت راجع به دین چیزی ننوشتم جز در جواب دیگران که ازش انتقاد میکنند
دین اسلام , دین یُسر هست نه دین عُسر یعنی راحتی و آسایش میده به تابعینش نه سختی و زحمتاگر که حد و مرزها رو درست رعایت کنند و از ضررها و خطرها تا حد بسیار زیادی دور میشند
روزه که سهله , خودِ دین هم اجباری نیست
در پایانِ کار معلوم میشه برنده و بازنده کیه
و پایان هنوز نرسیده
=========================
شما به احتمال 99% قانع نشدید همونطور که بنده هم قانع نشدم از نوشته های شما
علتش اینه که از ریشه در اختلافیم
در این حالت , گفتگو در مورد شاخ و برگها بیهوده هست

Iloveu-ALL
24-02-2016, 11:40
دوستان یک سوال دیگه ارتباط و دوستی (از نوع های دیگر) خوب هست یا بد؟
آیا چالش ها و مشکلاتی که دارد مانند دوستی با هم جنس هست؟
چه موقع مشکل میتوانند مشکل ساز شود؟
آیا هر نوع رابطه ای مشکل ساز هست؟ رابطه ی بین فامیل ها
و کمی بیشتر پیش بریم: دوست های زمان کودکی - استاد جنس مخالف - هم کلاسی ها!

لطفا پاسخ بدید میخوام ، نظرات متفاوت رو ببینم!

Saeed Dz
24-02-2016, 16:13
اسمش مهم نیست , مهم اینه که چنین سیستمی در بدن وجود داره
بله ولی سوپاپ اطمینان نجات بخشه در حالی که فرآیندی که من اون رو سرریز نام دادم در نهایت به بیماری های پروستات و حتی کنسر پروستات در آقایان منجر میشه!


در مورد روزه , برای افراد سالم هست و قوانین و مقرراتی داره که کسی که ازش اطلاع داره میدونه نقص نداره
روزه اجباری نیست , کسی که میدونه نمیتونه بگیره نمیگیره , اگر دکتر بگه نباید بگیری اما خودش احساس کنه میتونه بگیره پس میتونه بگیره اما اگر بعد از چند ساعت دید براش قابل تحمل نیست میتونه روزه رو متوقف کنه
فایده های روزه ی صحیح برای افرادی که میتونند روزه یگیرند رو با سرچ در گوگل پیدا میکنید
مسئله اینه که روزه تاثیرات منفی داره برای بدن حتی اگر اون فرد از هر لحاظ سالم باشه.

البته موضوع تاپیک متفاوته از اون چیزی که ما در موردش صحبت کردیم و بنابراین بحث در این مورد رو ادامه نمیدم. بنده در پست پیشین این نکته رو عنوان کردم که اگر دوستان به دنبال مواردی هستند که به بدن ضرر میرسونه، باید بدونید روزه گرفتن یا حجامت بسیار بیشتر از تمامی این موارد که فقط شنیدید به بدن ضرر میرسونن (با شواهد علمی پشتیبانی نمیشه) ، به بدن آسیب میزنه.


شما به احتمال 99% قانع نشدید همونطور که بنده هم قانع نشدم از نوشته های شما
علتش اینه که از ریشه در اختلافیم
در این حالت , گفتگو در مورد شاخ و برگها بیهوده هست
دلیل بحث ما، استفاده مطالعه گر هستش. ما صحبت کردیم و میکنیم و نتیجه با خواننده مطالبه.

™ Hadi
25-02-2016, 11:43
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ۲) ایجاد جوّ بدبینی:

این گونه دوستی ها نه تنها مشکلی را برای دختران و پسران حل نمی‏‌کند بلکه بر مشکلات آنان می‏‌افزاید.

این نوع روابط اگر به ازدواج بی‏انجامد پس از مدّتی از شکل‏‌گیری زندگی، جوّ بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.

پسر به خود می‏‌گوید این دختر وقتی به راحتی با من پیوند و رابطه برقرار نمود، از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابر این از کجا معلوم پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری طرح دوستی نریخته است. از کجا معلوم که در آینده با این که همسر من است با دیگری ارتباط برقرار نکند؟

دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد. بر این اساس این گونه ازدواج‏‌ها دارای پایه واساسی سست و متزلزل است و تجربه نشان داده که منجر به طلاق و جدایی می‏‌گردد.

بر اساس یک یافته پژوهشی در آمریکا، زوج‌هايي كه قبل از ازدواج با يكديگر زندگي مي‌كنند، زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديده‌اي روبه‌رو و منجر به طلاق مي‌شود.

به گزارش ايسنا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، دكتر كاترين كوهان، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت:

طبق آخرين تحقيقات افرادي كه قبل از ازدواج با يكديگر رابطه داشته‌اند، بعد از ازدواج در حل مشكلات خود عاجزند؛ چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبينند.

بر اساس گزارش رويتر، كوهان و استاسي كلنبوام هم كالجي وي در تحقيقي پيرامون زندگي 92 زوج تحصيل‌كرده كه در دو سال اخير با يكديگر ازدواج كرده‌اند، به كشفيات جديدي دست يافتند. تحقيقات آنان نشان مي‌دهند اين افراد كمتر يكديگر را حمايت كرده و بيشتر تمايلات منفي دارند.

اين محققين دريافته‌هاي خود تاثير عواملي همچون مذهب، افسردگي و استفاده از مواد الكلي را نيز مدنظر داشته‌اند.

كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزه‌اي براي حل درگيريها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند.

وي افزود: به نظرمي‌رسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبوده‌اند، سرد و منجر به طلاق مي‌شود.

كوهان در پايان گفت: مي‌توانم بگويم دوستي قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نمي‌شود.

انتهاي پيام . (منبع: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

کد خبر: 8011-07205

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Captain_America
25-02-2016, 12:56
سلام
البته بدن یک سوپاپ اطمینان هم داره
کسانی که بدنشون سالم باشه و مدتی سک س نداشته باشند و خودارضائی هم انجام ندند , هر از چند مدت یک بار در خواب انزال انجام میدند

گلاب به روتون اگه کسی هم مدت زیاد ادرارش رو نگه داره هم بعد از یه مدت که مثانه اش کاملا پر شد خود به خود تخلیه ادرار انجام میشه ولی اون کجا و این کجا؟! و چه زیان های جسمی هم که میاره.
تخلیه منی از بیضه هم مثل همون تخلیه ادرار از مثانه می مونه.

Captain_America
25-02-2016, 13:36
دوستان یک سوال دیگه ارتباط و دوستی (از نوع های دیگر) خوب هست یا بد؟
آیا چالش ها و مشکلاتی که دارد مانند دوستی با هم جنس هست؟
چه موقع مشکل میتوانند مشکل ساز شود؟
آیا هر نوع رابطه ای مشکل ساز هست؟ رابطه ی بین فامیل ها
و کمی بیشتر پیش بریم: دوست های زمان کودکی - استاد جنس مخالف - هم کلاسی ها!

لطفا پاسخ بدید میخوام ، نظرات متفاوت رو ببینم!

در کل به نظرم مفیده حداقل برای شخص من اینجور بوده.
دوستی با همجنس که اصلا چالش حساب نمیشه، خم و چم زن ها (مردها صاف و ساده هستند) رو به راحتی نمیشه بدست آورد خیلی تجربه میخواد.
وقتی خانواده اش بفهمند مخصوصا اگه غیرتی باشند، وقتی که مامور گیر بده، وقتی که ازت شکایت کنه.
فامیل رو خط تیره بکش دورش ایضا همسایه رو اولی درست نیست دومی به دردسرش نمیارزه.
بچه ها تا قبل از بلوغ اونقدر دیدگاه جنسی ندارند به مسائل مگر اجتماع از همون موقع تفکیک رو شروع کنه. استاد و دانشجو اگه دختری که جواب میده ما باید خودمون رو با با کتاب 500 صفحه ای سرویس میکردیم نمره قبولی بگریم دخترا با نیم ساعت مراجعه حضوری به استاد 20 میگرفتن! هم کلاسی هم موشکلی نمیبینم.

Iloveu-ALL
03-09-2017, 15:18
در کل به نظرم مفیده حداقل برای شخص من اینجور بوده.
دوستی با همجنس که اصلا چالش حساب نمیشه، خم و چم زن ها (مردها صاف و ساده هستند) رو به راحتی نمیشه بدست آورد خیلی تجربه میخواد.
وقتی خانواده اش بفهمند مخصوصا اگه غیرتی باشند، وقتی که مامور گیر بده، وقتی که ازت شکایت کنه.
فامیل رو خط تیره بکش دورش ایضا همسایه رو اولی درست نیست دومی به دردسرش نمیارزه.
بچه ها تا قبل از بلوغ اونقدر دیدگاه جنسی ندارند به مسائل مگر اجتماع از همون موقع تفکیک رو شروع کنه. استاد و دانشجو اگه دختری که جواب میده ما باید خودمون رو با با کتاب 500 صفحه ای سرویس میکردیم نمره قبولی بگریم دخترا با نیم ساعت مراجعه حضوری به استاد 20 میگرفتن! هم کلاسی هم موشکلی نمیبینم.

روش مدرنیته واسه کسی که شناخت رو بلد نیست خوب همون سنتی شاید بهتر باشه .
جنس مخالف هم باید زرنگ باشه و هر دو طرف باید رابطه شون گیج نباشه و با هدف باشه .

behnamcp
03-11-2017, 18:20
با نام و یاد خدا
با سلام وعرض ارادت
دوستان حقیقتش موضوعی هست که امیدوارم حمل بر بی دینی من نکنید من برای ارشد روانشناسی می خونم در کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد در فصل انگیزش مطلبی نوشته شده که شاید برای دوستان جالب باشد:"تجربه بر جنبه های بین فردی رفتار جنسی نیز اثر می گذارد میمونهایی که در انزوای جنسی بزرگ شده اند(در قفس های توری انفرادی که در آنها می توانند میمونهای دیگر راببینند ولی نمی توانندبا آنها تماس داشته باشند)غالبا پس از بلوغ قادر به جفتگیری نیستنداین قبیل میمونهای نر می تواننداعمال مکانیکی جنسی را انجام دهندمثلا به اندازه میمونهای طبیعی استمنا می کنند اما وقتی به میمون ماده ای برمی خورند که از نظر جنسی پذیراست به نظر می رسد بلد نیستند بدن خود را در وضع مناسب برای جفت گیری قرار دهندآنها از لحاظ جنسی برانگیخته می شونداما بدون هدف به بدن خود یا بدن میمونهای ماده چنگ می اندازند مشکل آنها نارسایی پاسخهای اختصاصی نیست. این میمون ها که مدتی در انزوا به سر برده اند مشکلات اجتماعی یا عاطفی دارند حتی در موقعیتهای غیر جنسی نیز قادر به برقراری ارتباط با دیگر میمونها نیستندو ترس و گریز یا پرخاشگری شدید از خود نشان می دهند"(کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد ص382 ترجمه براهنی و همکاران)
دوست دارم دیگران نظر خود در باره این مطلب اعلام کنند

esiya
03-11-2017, 18:30
با نام و یاد خدا
با سلام وعرض ارادت
دوستان حقیقتش موضوعی هست که امیدوارم حمل بر بی دینی من نکنید من برای ارشد روانشناسی می خونم در کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد در فصل انگیزش مطلبی نوشته شده که شاید برای دوستان جالب باشد:"تجربه بر جنبه های بین فردی رفتار جنسی نیز اثر می گذارد میمونهایی که در انزوای جنسی بزرگ شده اند(در قفس های توری انفرادی که در آنها می توانند میمونهای دیگر راببینند ولی نمی توانندبا آنها تماس داشته باشند)غالبا پس از بلوغ قادر به جفتگیری نیستنداین قبیل میمونهای نر می تواننداعمال مکانیکی جنسی را انجام دهندمثلا به اندازه میمونهای طبیعی استمنا می کنند اما وقتی به میمون ماده ای برمی خورند که از نظر جنسی پذیراست به نظر می رسد بلد نیستند بدن خود را در وضع مناسب برای جفت گیری قرار دهندآنها از لحاظ جنسی برانگیخته می شونداما بدون هدف به بدن خود یا بدن میمونهای ماده چنگ می اندازند مشکل آنها نارسایی پاسخهای اختصاصی نیست. این میمون ها که مدتی در انزوا به سر برده اند مشکلات اجتماعی یا عاطفی دارند حتی در موقعیتهای غیر جنسی نیز قادر به برقراری ارتباط با دیگر میمونها نیستندو ترس و گریز یا پرخاشگری شدید از خود نشان می دهند"(کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد ص382 ترجمه براهنی و همکاران)
دوست دارم دیگران نظر خود در باره این مطلب اعلام کنند

کاملا موافقم این حرفو چون این کارم مانند راه رفتن اکتسابی هستش
و اگه در زمان مناسب ازش صلب بشی در اینده به مشکل میخوری و تا بیای در سن بالا (ازدواج) از صفر یادگیری رو شروع کنی عملاً طول میکشه و اون زمانی که بقولی راه افتادی دیره واسه اینکار و شاید زندگی مشترکتو از دستت داده باشی

behnamcp
03-11-2017, 18:40
کاملا موافقم این حرفو چون این کارم مانند راه رفتن اکتسابی هستش
و اگه در زمان مناسب ازش صلب بشی در اینده به مشکل میخوری و تا بیای در سن بالا (ازدواج) از صفر یادگیری رو شروع کنی عملاً طول میکشه و اون زمانی که بقولی راه افتادی دیره واسه اینکار و شاید زندگی مشترکتو از دستت داده باشی

بله همه کسانی که در روانشناسی دارای درجه علمی هستند می گن داشتن رابطه با جنس مخالف ( حالا نه صرفا رابطه جنسی )برای همه سنین لازمه و نداشتن رابطه با جنس مخالف عوارض غیر قابل جبرانی بر شخصیت افراد می گذارد

behnamcp
03-11-2017, 18:43
با نام و یاد خدا
با سلام وعرض ارادت
دوستان حقیقتش موضوعی هست که امیدوارم حمل بر بی دینی من نکنید من برای ارشد روانشناسی می خونم در کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد در فصل انگیزش مطلبی نوشته شده که شاید برای دوستان جالب باشد:"تجربه بر جنبه های بین فردی رفتار جنسی نیز اثر می گذارد میمونهایی که در انزوای جنسی بزرگ شده اند(در قفس های توری انفرادی که در آنها می توانند میمونهای دیگر راببینند ولی نمی توانندبا آنها تماس داشته باشند)غالبا پس از بلوغ قادر به جفتگیری نیستنداین قبیل میمونهای نر می تواننداعمال مکانیکی جنسی را انجام دهندمثلا به اندازه میمونهای طبیعی استمنا می کنند اما وقتی به میمون ماده ای برمی خورند که از نظر جنسی پذیراست به نظر می رسد بلد نیستند بدن خود را در وضع مناسب برای جفت گیری قرار دهندآنها از لحاظ جنسی برانگیخته می شونداما بدون هدف به بدن خود یا بدن میمونهای ماده چنگ می اندازند مشکل آنها نارسایی پاسخهای اختصاصی نیست. این میمون ها که مدتی در انزوا به سر برده اند مشکلات اجتماعی یا عاطفی دارند حتی در موقعیتهای غیر جنسی نیز قادر به برقراری ارتباط با دیگر میمونها نیستندو ترس و گریز یا پرخاشگری شدید از خود نشان می دهند"(کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد ص382 ترجمه براهنی و همکاران)
دوست دارم دیگران نظر خود در باره این مطلب اعلام کنند

دوستان توجه داشته باشید که روانشناسی در حال حاضر جزو علوم تجربی به حساب می اید از روشهای کاملا علمی برای تحقیقات خود استفاده می کنند