PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : بررسی ویژگی ها و نحوه برخورد با دون ژوان



B.Russell
28-04-2014, 17:24
دون ژوان ها کسانی هستند که در هر برهه از زندگی شان با چند جنس مخالف رابطه احساسی عمیق دارند و کیفیت و کمیت این جنس مخالف ها هیچ وقت ثابت نیست؛

یعنی هیچ جنس مخالفی در زندگی شان نیست که بتواند حضور دائمی داشته باشد.

با این حال آنها در یک روند شجاعانه از کسی می گذرند و به کسی دیگر می پیوندند؛ بدون آن که بدانند چرا!

این شجاعت و شهامت با سرعت سرسام آوری به سمت تنهایی در حرکت است و آنها در هر لحظه ممکن است ترک شوند و تنها بمانند.

وحشتی که هرگز دوست ندارند تجربه اش کنند. در حقیقت دون ژوان تحمل زندگی را ندارد و برای پر کردن این خلأ وحشی، به محض احساس تنهایی دست روی کس دیگری می گذارد.

این چرایی دون ژوانی است.


.
.
.
من خیلی دوست داشتم تجارب و نظرات دیگران رو در این مورد بدونم. اونم با نگرشی روانشناختی و اجتماعی.


آیا شما برای کسی یا کسانی در نقش دون ژوان بودین؟

آیا کسی برای شما در چنین نقشی ظاهر شده؟

در ادامه توضیحاتی بیشتر در مورد دون ژوان را برای آگاهی بیشتر شما قرار خواهم داد، امیدوارم مفید و شاید همراه با تلنگر باشد.

B.Russell
28-04-2014, 17:25
دون ژوان شما را بی خبر ترک می کند.

اصلاً نمی فهمی چه وقتی رفته که بخواهی جلویش را بگیری. التماس ها شروع می شود.

دون ژوان دوست دارد التماس بشنود.

چون می فهمد که تنها نیست و این التماس ها همیشه هست! پس لذت می برد.

جنس مخالف نمی داند که تنها چیزی که دون ژوان را می ترساند تنهایی است!

اگر جنس مخالف زرنگ باشد می تواند با تنها گذاشتن، دون ژوان را برای مدت بیشتری داشته باشد! یعنی از خودش قدرت نشان دهد و دون ژوان را دوباره به مبارزه بطلبد.

B.Russell
28-04-2014, 17:26
دون ژوان زندگی روتینی ندارد.

و این زندگی برای هیچ کسی دوست داشتنی نیست.

شاید یکی از دلایلی که هر دون ژوانی قصد ترک کردن می گیرد این است که روش زندگی اش زیر سؤال می رود.

او همیشه می گردد تا یک موافق پیدا کند، اما نکته غم انگیز این جاست که این موافق هم پیدا نمی شود.

شاید برای کسی که می خواهد با یک دون ژوان زندگی کند، تنها نکته ترسناک، عدم امنیت از فردای دون ژوان است.

آنها روش زندگی شان بر پایه ریسک و خطر بنا شده.

آرزوهای عجیب و دور از دسترس دارند. که خیلی از آنها حتی مادی هم نیست.این آرزوها برای کسی که زندگی روتین و امنی دارد، آرزوهای احمقانه، بچگانه و سخیفی به شمار می آیند. اما برای دون ژوان فلسفه زندگی است.

B.Russell
28-04-2014, 21:37
دون ژوان نمی تواند باور کند که روش زندگی اش درست نیست.

و شاید مجبور می شود آن قدر روی خواسته هایش پافشاری کند تا بالاخره روش زندگی اش را ثابت می کند.

ولی آن وقت نه کسی از مخالف ها هست که این پیروزی عظیم را ببیند، و نه خودش می تواند درد بزرگ تنهایی را در درون خودش کتمان کند.

این غم انگیزترین نکته ای است که دون ژوان همیشه سعی دارد از آن فرار کند.

اما کهولت سن و کم شدن جذابیت، او را به همین سمت پرتاب می کند.....

رضاس1000
28-04-2014, 21:49
من که خیلی از این مفهوم دون دوژان بدم اومد.اون طور که من فهمیدم یعنی ازدواج به زباله.تهعد به زباله.یا اینکه اختلالات شخصیتی جمع شده تو این دون ژوان:n01:

A.M.D.D.E.V.I.L
28-04-2014, 22:55
به نظر من این نام گذاری اشتباهه ، هر کسی میتونه هم دون ژوان باشه هم نباشه . مطمئنا همه تجربه کردیم بودنشو .

B.Russell
28-04-2014, 23:40
به نظر من این نام گذاری اشتباهه ، هر کسی میتونه هم دون ژوان باشه هم نباشه . مطمئنا همه تجربه کردیم بودنشو .

گسترده بودن یک پدیده ناهنجار در یک اجتماع، مجوزی برای باطل کردن یک رفتار با یک نام مشخص نمیتونه باشه.
مثلا ما بگیم نامگذاری دروغ صحیح نیست، چون هرکسی تو زندگیش دروغ میگه.
دون زوان بودن هم یک ناهنجاریه، که به قول شما هرکسی ممکنه اینکارو بکنه.


اما مهم این هست که چقدر اصرار داشته باشیم به این دون ژوان بودن چه در قالب فاعل چه در قالب مفعول ادامه بدیم.
در همین انجمن میتونین تاپیک هایی رو ببینین که کسانی دارن ناله میکنن که چرا عشقشون بهشون پشت کرده و داره بازیشون میده.
ده ها نفر هم بهشون هشدار میدن دل بکن ولی متوجه نیستن.


یا من مطمئن هستم دون زوان ها تو فضای مجازی به مراتب بیشترن، که شاید اگر دختر بودم سریعا اونارو همینجا شناسایی میکردم. :n26:
یک بار در جایی دیگر ترفندی خاص زدم و متاسفانه دیدم جامعه ما وضعش در این مورد از وضعیت هشدار هم اونورتره.
و پسران دون ژوان 100 برابر دختران دون زوان هستند.

B.Russell
29-04-2014, 14:55
تفاوت دون ژوان با عاشق :


دون ژوان قصد کنترل دارد.

او به دست آورده که رها کند.

او می داند که هر لحظه ممکن است تنها بماند، و نمی خواهد زودتر ترک شود.

پس سعی می کند که طرف مقابلش را اسیر خود کند و با داد و فریاد در مردها، توهین و قهر کردن و غر زدن در زن ها و تحقیر کردن در هر دو جنس، طرف مقابل را برای خود نگه دارد.

او سعی می کند دنیای کوچکش را این گونه کنترل کند!

A.M.D.D.E.V.I.L
29-04-2014, 15:08
چرا شما جنبه های بد دون ژوان بودن رو مطرح میکنید فقط ؟

B.Russell
29-04-2014, 15:43
چرا شما جنبه های بد دون ژوان بودن رو مطرح میکنید فقط ؟

جنبه های خوبش چیه؟
شاید هم داشته باشه البته، از این زاویه ای که من به یکسری از اخلاقیات نگاه کردم ناهنجاری به نظرم اومد.
ولی اگر شما فکر میکنید جنبه مثبت هم داره بگین، میشه روش فکر کرد یا اونارو تقویت کرد.:n16:

A.M.D.D.E.V.I.L
29-04-2014, 19:28
خب البته حق با شماست ، دون ژوان بودن در همه ی دنیا یک پدیده ی ناهنجار هست .
اما وقتی یک نفر دون ژوان هست همه چیز به نظرش خیلی پوچ و راحت میاد . غم و غصه ی دنیا رم الکی نمیخوره . دون ژوان بودن هم براش به نوعی سرگرمی هست

B.Russell
29-04-2014, 19:36
خب البته حق با شماست ، دون ژوان بودن در همه ی دنیا یک پدیده ی ناهنجار هست .
اما وقتی یک نفر دون ژوان هست همه چیز به نظرش خیلی پوچ و راحت میاد . غم و غصه ی دنیا رم الکی نمیخوره . دون ژوان بودن هم براش به نوعی سرگرمی هست

بدبختی اینجاست که سرگرمی و بیخیالیش با تمسک به بازیچه قرار دادن دیگران به دست میاد.
من نمیدونم شما تجربه بودن با این افراد رو در واقعیت داشتین یا نه، یا پای درد دل های اونیکه قربانی شده نشستین یا نه.

من خانم هایی رو میشناختم که تا مرز خودکشی از دست این افراد پیش میرفتن و نمیتونستن هم بیخیالشون بشن !!
یا حتی جالب تر، پسرهایی که برده برخی دختران دون ژوان بودن !!!!

اینکه دون زوان اونارو تحقیر میکرد، اما بازم به خودشون نمیومدن و اصرار میکردن باهاش باشن و داشته باشنش .

بانو . ./
29-04-2014, 20:05
دون ژوان شما را بی خبر ترک می کند.

اصلاً نمی فهمی چه وقتی رفته که بخواهی جلویش را بگیری. التماس ها شروع می شود.

دون ژوان دوست دارد التماس بشنود.

چون می فهمد که تنها نیست و این التماس ها همیشه هست! پس لذت می برد.

جنس مخالف نمی داند که تنها چیزی که دون ژوان را می ترساند تنهایی است!

اگر جنس مخالف زرنگ باشد می تواند با تنها گذاشتن، دون ژوان را برای مدت بیشتری داشته باشد! یعنی از خودش قدرت نشان دهد و دون ژوان را دوباره به مبارزه بطلبد.

پس احتمالا با این مشخصات که ذکر کردید این افراد شدیدا عشق به احساس قدرت و پیروزی باید داشته باشند وقتی تسخیر کردند قلب روترک میکنند

یک سوال راه های درمانش چی هست ؟

B.Russell
29-04-2014, 20:22
پس احتمالا با این مشخصات که ذکر کردید این افراد شدیدا عشق به احساس قدرت و پیروزی باید داشته باشند وقتی تسخیر کردند قلب روترک میکنند

یک سوال راه های درمانش چی هست ؟


یکجور جنون تسخیر اسمش رو بذاریم بهتره.
و لذت بخش ترین بخشش بازی دادن و التماس کردن های قربانی هست.

راه حلش بستگی به ادمش داره ولی در کل داشتن عزت نفس هست.
معمولا دون ژوان کسی رو انتخاب میکند که مطمئن هست از عزت نفس لازم برای بیخیال شدن برخوردار نیست.

بی تفاوت بودن هنری هست که خیلی سخت میشه بهش رسید و کمتر انسانی هنر بی تفاوتی رو میتونه عملی کنه.

J@viD
30-04-2014, 20:26
ممنون موضوع جالبیه من با چند نفر این مدلی برخورد داشتم میتونم بگم دوران کودکی سخت میتونه باعث بوجود اومدنه همچین روحیه ای در ادما بشه سوالم اینه که دوتا ادم این مدلی باهم چه برخوردی دارن؟ اما نکته ازار ندیدن تو هر رابطه ای هنر بی تفاوتی هست که امیدوارم یکی که کامل بلده برامون اموزشش بده

B.Russell
30-04-2014, 22:04
ممنون موضوع جالبیه من با چند نفر این مدلی برخورد داشتم میتونم بگم دوران کودکی سخت میتونه باعث بوجود اومدنه همچین روحیه ای در ادما بشه سوالم اینه که دوتا ادم این مدلی باهم چه برخوردی دارن؟

اما نکته ازار ندیدن تو هر رابطه ای هنر بی تفاوتی هست که امیدوارم یکی که کامل بلده برامون اموزشش بده

دوتا دون ژوان خیلی بعید هست به پُست هم بخورن. مگر اینکه یکی غلظت وابستگیش بیشتر بشه و اونوقت شروع کنه به التماس کردن !!
معمولا برگ برنده دست کسی هست که التماس میشنوه تا بمونه، اونیکه التماس میکنه حتی اگر برای دیگران یک دون زوان باشه اینجا در نقش یک قربانی هست.

اما در باب بی تفاوتی، بعید میدونم هیچ انسانی تا خودش این رویداد یا رویدادی مشابه رو تجربه نکنه و تحقیر نشه به خودش بیاد.
دون ژوان شمارو کور میکنه و دیگران هرچه داد بزنن چشمات رو باز کن نخواهی توانست.

مگر اینکه کامل از درون بشکنی و اونوقت خودت چشمات رو باز کنی و کسی هم که یکبار شکست احتمال اینکه دفعات بعدی اسیر دون ژوان ها بشه بسیار کمه.

Atghia
20-05-2014, 23:56
اقا این اساسا یک اختلال روانی هست! ممکنه که با کسانی برخورد داشته باشیم که فرضا ما رو ترک کنند ولی اینکه به دنبال التماس باشند؟! زیادی عجیبه بنظرم!:n13:
التماس کنن و اون شخص دون ژوان لذت ببره؟ من تعریف دقیق سادیسم رو نمیدونم ولی اونم یه همچین چیزی مشترک داره احتمالا و اونم اینه که طرف مقابل اذیت بشه تا فرد سادیسمی لذت ببره!
اینکه ما چه دختر چه پسر دوست داشته باشیم مورد قبول دیگران باشیم و در قلب دیگران جای بگیریم فکر میکنم مطلوب خیلی ها باشه اما با نقشه قبلی! و به منظور ترک کردن برای من خیلی قابل قبول نیست:n06:
فکر میکنم که دیدگاه خیلی بدبینانه ای باشه که هر جدایی و هر دنبال طرف مقابل رفتنی رو دلیلی بر وجود همچین اشخاصی بدونیم:n02:

B.Russell
21-05-2014, 10:31
اقا این اساسا یک اختلال روانی هست! ممکنه که با کسانی برخورد داشته باشیم که فرضا ما رو ترک کنند ولی اینکه به دنبال التماس باشند؟! زیادی عجیبه بنظرم!:n13:
التماس کنن و اون شخص دون ژوان لذت ببره؟ من تعریف دقیق سادیسم رو نمیدونم ولی اونم یه همچین چیزی مشترک داره احتمالا و اونم اینه که طرف مقابل اذیت بشه تا فرد سادیسمی لذت ببره!
اینکه ما چه دختر چه پسر دوست داشته باشیم مورد قبول دیگران باشیم و در قلب دیگران جای بگیریم فکر میکنم مطلوب خیلی ها باشه اما با نقشه قبلی! و به منظور ترک کردن برای من خیلی قابل قبول نیست:n06:
فکر میکنم که دیدگاه خیلی بدبینانه ای باشه که هر جدایی و هر دنبال طرف مقابل رفتنی رو دلیلی بر وجود همچین اشخاصی بدونیم:n02:

خوب ابتدا تعریف دقیق سادیسم رو بررسی کنیم:

سادیسم عبارت است از علاقه به آزار دادن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود. این افراد از تحقیر و تمسخر و آزار روحی یا جسمی و جنسی افراد به خصوص در حضور دیگران لذت زیادی می برند و گاهی رفتارهای پرخاشگرانه یا جنایتکارانه از خود بروز می دهند.
.
.
.
خیلی کم پیش میاد قربانی سادیسم با پای خودش بیاد جلو و تمنای نگاه و آزار دیدن کنه. اما قربانی دون ژوان خودش التماس میکنه.
دون ژوان بودن یکجور علاقه به داشتن شهرت در میان جنس مخالف هم داره و علاقه به این نوع شهرت به نظر نمیاد اختلال روانی باشه. :n02:

توی همین انجمن یک بنده خدایی تاپیک شکست عشقی زده و اسیر دون ژوان شده، هرچی هم بهش میگی نمیفهمه و باز میخواد بهش برسه، یک نمونه عینی از التماس قربانی.
اون طرف دختر اگر دون ژوان نبود خیلی روک بهش میگفت برو گمشو و من ذره ای علاقه بهت ندارم.
ولی اجازه میده هی بره تو فیسبوکش التماسش کنه، تو جاهایی که میبیندش مثلا نگاهش میکنه ولی طرفش نمیاد و....
با پسرهای مختلف حرف میزنه جلوی این ولی تا این میاد حرف بزنه بایکوتش میکنه !!!

دون ژوان بودن به نظر من تو نهاد هر انسانی هست، بدبینانه هم نیست فقط بستگی به وجدان ما غلظتش در ارتباط با دیگران میتونه کم و زیاد بشه.

Atghia
21-05-2014, 10:40
خوب ابتدا تعریف دقیق سادیسم رو بررسی کنیم:

سادیسم عبارت است از علاقه به آزار دادن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود. این افراد از تحقیر و تمسخر و آزار روحی یا جسمی و جنسی افراد به خصوص در حضور دیگران لذت زیادی می برند و گاهی رفتارهای پرخاشگرانه یا جنایتکارانه از خود بروز می دهند.
.
.
.
خیلی کم پیش میاد قربانی سادیسم با پای خودش بیاد جلو و تمنای نگاه و آزار دیدن کنه. اما قربانی دون ژوان خودش التماس میکنه.
دون ژوان بودن یکجور علاقه به داشتن شهرت در میان جنس مخالف هم داره و علاقه به این نوع شهرت به نظر نمیاد اختلال روانی باشه. :n02:

توی همین انجمن یک بنده خدایی تاپیک شکست عشقی زده و اسیر دون ژوان شده، هرچی هم بهش میگی نمیفهمه و باز میخواد بهش برسه، یک نمونه عینی از التماس قربانی.
اون طرف دختر اگر دون ژوان نبود خیلی روک بهش میگفت برو گمشو و من ذره ای علاقه بهت ندارم.
ولی اجازه میده هی بره تو فیسبوکش التماسش کنه، تو جاهایی که میبیندش مثلا نگاهش میکنه ولی طرفش نمیاد و....
با پسرهای مختلف حرف میزنه جلوی این ولی تا این میاد حرف بزنه بایکوتش میکنه !!!

دون ژوان بودن به نظر من تو نهاد هر انسانی هست، بدبینانه هم نیست فقط بستگی به وجدان ما غلظتش در ارتباط با دیگران میتونه کم و زیاد بشه.

ببینید ما در مورد دون ژوان صحبت میکنیم بنابراین باید عملکرد اون بررسی بشه نه قربانی!
فردی که سادیسم داره لذت میبره از التماس طرفش
فردی که دوان ژوان هست هم لذت میبره از التماس!
پس کاملا مشابه هستند
حالا اینکه قربانی چی میخواد یا نمیخواد بحثش جداست بحث سر این سمت قضیه هست:n06:
بنظر من دوان ژوان ورژن خفیف سادیسم محسوب میشه:n02:
کسی که وجدان داشته باشه فکر میکنم نزاره کار به التماس برسه در واقع...
پس دوان ژوان ها دارای وجدان فراموش شده هستند به نوعی!

Arash4484
21-05-2014, 12:06
در مورد "دون ژوان" نظر من اینه که یک مفهوم علمی نیست که قابل تعیین حد و مرز دقیقی باشه، این یک مفهوم ادبی است که برای هضم کردن یک نوع رفتار تونسته بار معنایی خوبی رو بدوش بکشه، شاید در خلاصه ترین تعریف به مردی که در اغوا کردن زنان مهارت دارد و این مهارت را پیاپی به کار میبندد...
دون ژوان یک شخصیت اسطوره ای است و گاهی بتعاریف علمی نزدیک میشه اما وقتی ما از آن سخن میگوییم و برایش چارچوب سازی میکنیم بدون شک باید گفت کدام "دون ژوان"؟ آنکه "مولیر" خلق کرد یا "کوندرا" ویا...؟
شاید از دید شخصی من "دون ژوان" پهلویی هم به مفهوم "رند" بزند ولی تا این مفهوم رو اعتبار سنجی در میان منابع ادبی نکنم و به اون نظم نبخشم، برداشت شخصی منه از یک شخصیت ادبی.
همین الان یک نویسنده خوش قریحه میتونه دست به کار بشه و با خمیرمایه اولیه دون ژوان یا گیلگمش(دومی در وجه ادبی) نقشی جدید به این چهره ببخشه...و ممکنه سالیانی بعد این رنگ و نقش جای تعبیر امروزی رو بگیره، ولی برای مفهوم "سادیسم" یا "مازوخایسم" یا "سادومازوخیسم" بدون تحقیقات و نتیجه گیری های علمی نمیشه اینکار رو کرد...
اما از آنسو میشه به این شخصیت شاید خبیث زیبایی چهره-ظرافت طبع-محبوبیت-عدم تعصب و... رو براحتی به دون ژوان مدرن یا کهن منتسب کرد...(یعنی صفاتی در وجه ی دیگر برای کارهایش و... قائل شد) و این مانع تعریف و نسبتی جامع میشه که ما بگویم دون ژوان مضر است یا مفید، خوب است یا بد، یک مفهوم دربارۀ چیست...دون ژوان هم یک کاراکتر است. پس میتواند در طیف از رنگها از سپید و خاکستری و سیاه و سرخ قرار بگیره.

چندان هم شریر نیست
از سوی دیگر، دون ژوان هرگز آدم مسخره ای نیست بلکه همواره ما را بر حال و روز دیگران می خنداند و مانند همه اربابان بزرگ آن دوران، از پرداخت بدهی هایش طفره می رود، اما تماشاگران از مکری که با بستانکارش آقای دیمانش می کند، خوشش می آید و بفرجام چندان هم شریر و بدجنس نیست و اگر تارک دنیای (صومعه نشین) بدبختی را وادار می کند که به ازای صدقه ای که به او می دهد، کفر بگوید، بی درنگ کارش را با پرداخت یک لویی طلا به او «در راه عشق به بشریت» جبران می کند. در صحنه، مرتکب هیچ قتلی نمی شود و چند ماه از روزگاری که با حاکم دوئل کرده است، می گذرد.
رفتارش با زنان، البته جای سرزنش و ملامت دارد، همسرش الویر (Elvire) را که زن دینداری بود که دون ژوان از صومعه بیرونش آورد (اما مگر خودش رضا نداد؟)، رها می کند. پس از ناکامی در ربودن زنی، دو دختر جوان دهاتی: شارلوت (Charlotte) و ماتورین(Mathurine) را می فریبد. اما مولیر از کامیابی های دون ژوان در فریفتن زنان، می کاهد و سیاهه ای را که ایتالیایی ها ترتیب داده اند و آرلکن به مدت ربع ساعت، آن را که حاکی از توفیق های اربابش در به دام انداختن زنان است می خواند، حذف می کند (این صحنه در اپرای موتسارت، دوباره پدیدار می شود). قهرمانش بی تغییر هیئت و جامه، کاری می کند که زنان را پسند افتد و آنان دوستش بدارند. دون ژوان، دیگر «گول زن» نیست، بلکه «دلبر» است. انسانی آزاداندیش
در این زمینه، اظهارات کفرآلود و دون ژوان، طنین دیگری دارد. آن سخنان، دیگر، تماشاگران را نمی خندانند و در مقابل، گفتار بی سر و ته اسگانارل که به گونه ای آشفته و درهم و برهم از کاتولیسیسمی مردم پسند و خرافاتی منسوخ، دفاع می کند، وزنی و تأثیری ندارد و دیری نمی گذرد که این شاگرد نوآموز و تازه کار در بحث و استدلال، سرش به سنگ می خورد به دو معنای واقعی و مجازی کلمه. منتقدان بر مولیر نمی بخشند که دفاع از اخلاقیات را به «نوکری خدانشناس تر از اربابش» واگذار کرده است. قاعدتاً مکافات هیبت انگیز و فوق طبیعی ملحد باید همه چیز را به سامان کند و موجب برقراری نظم شود، اما آخرین گفتار نوکر که مواجبش را مطالبه می کند، معلوم می دارد که چنین نیست. خشم خدا در نمایشنامه مولیر، بسان انفجار باروتی نم دار یا ترقه ای خیس است.
قهرمان مولیر، قهرمان به معنای اتم و اکمل کلمه است و نماینده درخشان نظرگاهی است که در آن روزگار «libertinage» نامیده می شد یعنی آزاداندیشی و تشکیک در دین. چند تن از متفکران و مولیر دوستان پیشگامان روشنگری اند، به این نهضت فلسفی وابسته اند و مولیر دوستان بسیاری در آن نهضت دارد که همه تحت تأثیر تعالیم فیلسوف گاساندی Gassendi (1655-1592) اند و شیفته اپیکور و فلاسفه مادی گرای عصر باستان. این متفکران که با محافظه کاری میانه ندارند، در پی انسان دوستان عصر رنسانس، می کوشند تا در طبیعت، اصول اخلاقیات نوینی، بجویند.
جدا از این فلاسفه آزاداندیش که به دین بدگمانند، کسانی با همان مرام خاصه در دربار، جا خوش کرده اند، اما سخت هرزه و اهل فسق و فجور و هزل و ریشخند منافی ادب و نزاکت اند (در جمعه مقدس)، گوشت می خورند و با غسل تعمیددادن سگان، دین را دست می اندزاند). دون ژوان مولیر، از این قماش مردم است و چنان در اذهان اثر می گذارد که پس از او، واژه libertain معنای «آزاداندیش» را به طور قطع از دست می دهد و مترادف با «هرزه» می شود.
دون ژوان مولیر در التقای دو شط بزرگ که او را سیراب کرده اند، جای دارد: مضمون دینی و کهنِ پاس داشتن مردگان و مضمون نامأنوس و شگفت ناپایداری جهان و انسان. اما پس از مولیر، دون ژوان به تدریج همه نشانه های ریشه های قدسی اش را از دست داد.
در پایان قرن هیجدهم، حیله ها و فریبکاری های دون ژوان، تقریباً سبک و ملایم به نظر می رسند. و المون (Valmont) و مارکیزدو مرتوی (de Merteuil)، قهرمانان تیره ی گزندهای دلبستگی (Liasions dangeruses) و بی درنگ پس از آنان، مارکی دوساد، در کامجویی و عیاشی، از ستیز و آویزگاه حتی جنایت نیز روی گردان نیستند. اغواگر خدانشناس، به آرامی قالب تهی می کند. در سال 1787، موتسارت، بر صحنه های اپرای پراگ، او را به گونه ای معجزآسا به زندگی باز می گرداند. از برکتِ دون جیووانی Don Giovanni، اسطوره از خاکسترش دوباره زنده می شود و برمی خیزد و در اروپای انقلابات و رمانتیسم، زندگانی و سرنوشت نوی می یابد. هوفمن و بایرون و پوشکین و مریمه و ژرژر رساند و بودلر و فلوبر، همه به دون ژوان می اندیشند و از او تصوری خاص دارند که ابراز می دارند. دون ژوان که فرشته ای مغضوب و معزول و آدم سخت منزوی و تنها و اندوهگین مطلق جویی شده، در خیل کسانی که سر به شورش و طغیان برداشته اند و دست به کاری ناممکن زده اند، به فاوست می پیوندد و در جوارش، دوناآنا، دختر حاکم (نقشی که مولیر حذفش کرد)، مظهر عشق مطلق زن و تنها بخت رستگاری قهرمان رمانتیک می شود.
افسانه بزرگ، از روحیات زمانه تأثیر می پذیرد: امروز پیکره حاکم دیگر نمی ترساند و دوزخ می خنداند. تنها اغواگر فریبکار زنده مانده که به انحراف جنسی ای گرفتار آمده که از آن پس «دون ژوان گرایی» نامیده می شود (واژه در سال 1864 وضع شد). از سوی دیگر بعضی می کوشند این روان رنجور را بر تخت بخوابانند تا اسرار واپس زده آرزوها و تمایلات وسواس گونش را از زیر زبانش بیرون کشند.
پی نوشت ها :
1- Le Mythe de Don Joan, Gallimard, 1993.
2- عنوان نمایشنامه مولیر را بنا به سنت Dom Joum می نویسند و نام قهرمان نمایشنامه را دون ژوان.



منبع: ستاری، جلال؛ (1383)، جهان اسطوره شناسی، ترجمه ی جلال ستاری، تهران: مرکز، چاپ دوم.

پاره هایی از این مقاله بنقل از پایگاه نشریات تخصصی نور

+این برداشت هم خواندنی است: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

B.Russell
04-03-2015, 13:07
یک عقیده عجیبی رو این روزها در میان تعدادی از اطرافیانم میبینم که مصداق شعری از جامی است:

اگر با من نبودش هیچ میلی .... چرا ظرف مرا بشکسته لیلی؟

یعنی هرچی طرف مقابل بیشتر بهشون بی تفاوتی نشون میده و مورد تمسخرشون قرار میده، بیشتر به این باور میرسن که محبوب ترن !!
و این لیلی های داستان ما هم وقتی میبینن طرف تا این حد به حقیر کردن خودش روی میاره، دون ژوانیسم رو شروع میکنن.

و چه باید کرد از دست لیلی های ظرف شکنی که به مرور لذت دون ژوان بودن را میچشند و از دون ژوان بودن خوششان میاید؟
به نظر میرسد نقش متوهمِ ظرف شکسته در بالا و بالاتر بردن یک دون ژوان ظرف شکن خیلی پر رنگ تر است.

N I G H T P E A C E
04-03-2015, 14:26
یک عقیده عجیبی رو این روزها در میان تعدادی از اطرافیانم میبینم که مصداق شعری از جامی است:

اگر با من نبودش هیچ میلی .... چرا ظرف مرا بشکسته لیلی؟

یعنی هرچی طرف مقابل بیشتر بهشون بی تفاوتی نشون میده و مورد تمسخرشون قرار میده، بیشتر به این باور میرسن که محبوب ترن !!
و این لیلی های داستان ما هم وقتی میبینن طرف تا این حد به حقیر کردن خودش روی میاره، دون ژوانیسم رو شروع میکنن.

و چه باید کرد از دست لیلی های ظرف شکنی که به مرور لذت دون ژوان بودن را میچشند و از دون ژوان بودن خوششان میاید؟
به نظر میرسد نقش متوهمِ ظرف شکسته در بالا و بالاتر بردن یک دون ژوان ظرف شکن خیلی پر رنگ تر است.

بنظرم این یک عقیده نیست، بلکه یک پدیده روانشناختی هست. شما وقتی عاشق کسی باشید ذهن شما به صورت افراطی از واقعیت فاصله میگره و شما رو وارد یک دنیایی خیالی میکنه، به شما اجازه نمیده دنیا رو اونطور که هست ببینید بلکه یک دنیای رویایی برای شما خلق میکنه و اون رو به جایی واقعیت به خورد شما میده ...

اینکه برای عاشق قلب رو در مقابل عقل قرار میدن به همین دلیل هست، عشق باعث میشه که قلب و عواطف بر شما حکومت کنن و نه عقل، و کیه که ندونه برای عاشق همه چیز معشوق زیبا و خواستنی هست، حتی ظرف شکستنش ...

اگر شما بخاطر این رفتار از یک عاشق انتقاد کنید احتمالا جوابش به شما این خواهد بود:


تو مو می بینی و من پیچش مو ............................. تو ابرو من اشارت های ابرو

B.Russell
04-03-2015, 14:44
بنظرم این یک عقیده نیست، بلکه یک پدیده روانشناختی هست. شما وقتی عاشق کسی باشید ذهن شما به صورت افراطی از واقعیت فاصله میگره و شما رو وارد یک دنیایی خیالی میکنه، به شما اجازه نمیده دنیا رو اونطور که هست ببینید بلکه یک دنیای رویایی برای شما خلق میکنه و اون رو به جایی واقعیت به خورد شما میده ...

اینکه برای عاشق قلب رو در مقابل عقل قرار میدن به همین دلیل هست، عشق باعث میشه که قلب و عواطف بر شما حکومت کنن و نه عقل، و کیه که ندونه برای عاشق همه چیز معشوق زیبا و خواستنی هست، حتی ظرف شکستنش ...

اگر شما بخاطر این رفتار از یک عاشق انتقاد کنید احتمالا جوابش به شما این خواهد بود:


تو مو می بینی و من پیچش مو ............................. تو ابرو من اشارت های ابرو


اینی که من اشاره کردم شعر جامی بود.
در نظر جامی:

مجنون جوانی عیاش است که عاشق لیلی می‌شود، ولی به کام نمی‌رسد و پیش از لیلی می‌میرد.
مجنون در سلک گدایانی در می‌آید که لیلی به آنان نذری می‌دهد. در این میان لیلی کاسه او را می‌شکند و مجنون از این اتفاق سرمست می‌شود.

(همون رفتار دون ژوان و قربانی اش در این تاپیک)

این مطلبی که شما اشاره میکنی روایت نظامی از عشق است و در راستای این تاپیک نیست و در اون لیلی عامدانه مجنون رو آزار نمیده تا لذت ببره.
اما دون ژوان به طور عامدانه قربانیش رو آزار میده چون قربانی شخصیت خودش رو ذلیل کرده و بیشتر اسمش توهم یکطرفه هست تا عشق.

Captain_America
10-03-2015, 11:35
سلام، کل تاپیک رو مطالعه کردم متاسفانه در این تاپیک یک سری ارزش و ضدارزش (به عنوان پیشفرض و اصول لایتغیر ) معرفی شدن و بعد بر اساس اون ها برچسب زدن به افراد شروع شده. برچسب هایی مثل دون خوان برای مردان و هرزه برای زنان از همین طرز فکری نشات میگیره.

B.Russell
10-03-2015, 22:27
سلام، کل تاپیک رو مطالعه کردم متاسفانه در این تاپیک یک سری ارزش و ضدارزش (به عنوان پیشفرض و اصول لایتغیر ) معرفی شدن و بعد بر اساس اون ها برچسب زدن به افراد شروع شده. برچسب هایی مثل دون خوان برای مردان و هرزه برای زنان از همین طرز فکری نشات میگیره.

اگر در هنگام مطالعه کمی تامل بیشتری انجام میدادین شاید به این برداشت نمیرسیدید !

برای مثال کلاهبرداری کردن یا دزدی کردن همیشه یک ضد ارزش بوده و هست.
چون شما برای رسیدن به منافع خودت منافع دیگران رو از بین میبری و اونارو زیر پات له میکنی.
حالا کسی در مذمت کلاهبرداری و دزدی مطلبی بنویسه، شما شاکی میشی که چرا به کلاهبردار و دزد برچسب میزنید و کارش رو غیر ارزشی معرفی میکنید؟

دون ژوان هیچ ارتباطی با هرزه بودن و... ندارد.
دون ژوان افرادی رو که میدونه از نظر احساسی بهش وابسته شدن بازی میده و ازشون سوء استفاده میکنه.
در حالیکه اون افراد بازی خورده تمایلی به بازی داده شدن ندارند.
حالا شما دقیقا بفرما این وسط ارزش کجا بود و بی ارزشی کجاست.

بهتره قبل از اینکه ارزش های موجود رو زیر سئوال ببریم، ارزش های جایگزین خودمون رو مطرح کنیم.
مثلاشما بگین بازی کردن با ده ها انسان و بعدش رها کردن اونها وقتی اونها تمایلی به جدایی ندارن خیلی کار پسندیده و ارزشمندی هست و اگر من این کارو میکنم به من برچسب نزنید چون از اینکه دیگران هم منو بازی بدن بسیار احساس لذت میکنم.

Captain_America
10-03-2015, 23:41
اگر در هنگام مطالعه کمی تامل بیشتری انجام میدادین شاید به این برداشت نمیرسیدید !

برای مثال کلاهبرداری کردن یا دزدی کردن همیشه یک ضد ارزش بوده و هست.
چون شما برای رسیدن به منافع خودت منافع دیگران رو از بین میبری و اونارو زیر پات له میکنی.
حالا کسی در مذمت کلاهبرداری و دزدی مطلبی بنویسه، شما شاکی میشی که چرا به کلاهبردار و دزد برچسب میزنید و کارش رو غیر ارزشی معرفی میکنید؟

دون ژوان هیچ ارتباطی با هرزه بودن و... ندارد.
دون ژوان افرادی رو که میدونه از نظر احساسی بهش وابسته شدن بازی میده و ازشون سوء استفاده میکنه.
در حالیکه اون افراد بازی خورده تمایلی به بازی داده شدن ندارند.
حالا شما دقیقا بفرما این وسط ارزش کجا بود و بی ارزشی کجاست.

بهتره قبل از اینکه ارزش های موجود رو زیر سئوال ببریم، ارزش های جایگزین خودمون رو مطرح کنیم.
مثلاشما بگین بازی کردن با ده ها انسان و بعدش رها کردن اونها وقتی اونها تمایلی به جدایی ندارن خیلی کار پسندیده و ارزشمندی هست و اگر من این کارو میکنم به من برچسب نزنید چون از اینکه دیگران هم منو بازی بدن بسیار احساس لذت میکنم.

کلاهبرداری و دزدی جرایمی علیه اموال هستند همچنین قتل و آسیب زدن فیزیکی جرایم علیه اشخاص به حساب می آیند و قوانین صریحی در موردشون هست. ولی وقتی وارد مسائل حریم شخصی میشیم اونجا نمیشه همین استدلال رو بکار برد.
من خودم تو همچین شرایطی بودم به بازی دادن هم متهم شدم ولی در صورتی که اینا همش تو ذهن طرف مقابل اینجوری نشون میداد، وقتی من تعهدی به کسی تو یه رابطه ندارم و اون فکر میکنه من چون باهاش خوبم پس متعهد هم هستم و قرار نیست کس دیگه ای رو هم همزمان ببینم یا اینکه فکر میکنه چون یه رابطه شروع شده حتما باید ادامه پیدا کنه و نمیشه بهم زد اینها مقصر من نیستم. من زیر هیچ سندی رو امضا نکردم که با یکی تا آخر عمرم باشم هر چقدر هم که اون بهم وابسته باشه. این حق برای من همیشه هست که زندگی شخصی خودم رو جوری که دوست دارم پیش ببرم.
در حالت کلی ترش هم تمام این داستان ها خودش یه بازی بزرگ تر هست پس بازی دادن کسی تو یه بازی عملا چیز غیرمنطقی نیست! حتی خیلی وقتا دیدم جنس مخالف خودش دوست داره یه همچین تجربیاتی رو داشته باشه.
در مسائل مربوط به حریم شخصی افراد عاقل و بالغ و مختار ارزش گزاری کار بیهوده ای است چون اساسا انسان ها نیازشون متفاوته.

B.Russell
11-03-2015, 10:51
کلاهبرداری و دزدی جرایمی علیه اموال هستند همچنین قتل و آسیب زدن فیزیکی جرایم علیه اشخاص به حساب می آیند و قوانین صریحی در موردشون هست. ولی وقتی وارد مسائل حریم شخصی میشیم اونجا نمیشه همین استدلال رو بکار برد.
من خودم تو همچین شرایطی بودم به بازی دادن هم متهم شدم ولی در صورتی که اینا همش تو ذهن طرف مقابل اینجوری نشون میداد، وقتی من تعهدی به کسی تو یه رابطه ندارم و اون فکر میکنه من چون باهاش خوبم پس متعهد هم هستم و قرار نیست کس دیگه ای رو هم همزمان ببینم یا اینکه فکر میکنه چون یه رابطه شروع شده حتما باید ادامه پیدا کنه و نمیشه بهم زد اینها مقصر من نیستم. من زیر هیچ سندی رو امضا نکردم که با یکی تا آخر عمرم باشم هر چقدر هم که اون بهم وابسته باشه. این حق برای من همیشه هست که زندگی شخصی خودم رو جوری که دوست دارم پیش ببرم.
در حالت کلی ترش هم تمام این داستان ها خودش یه بازی بزرگ تر هست پس بازی دادن کسی تو یه بازی عملا چیز غیرمنطقی نیست! حتی خیلی وقتا دیدم جنس مخالف خودش دوست داره یه همچین تجربیاتی رو داشته باشه.
در مسائل مربوط به حریم شخصی افراد عاقل و بالغ و مختار ارزش گزاری کار بیهوده ای است چون اساسا انسان ها نیازشون متفاوته.

دوست محترم، واقعا متوجه نمیشم چرا اینقدر مطالب رو سطحی میخونین و برداشت سطحی تر هم ارائه میکنید !

صحبت سر توهم نیست، شما اگر قصدت لذت بردن موقتی هست و هیچ تعهدی هم نمیخوای به کسی بدی، باید این مسئله رو به صورت شفاف با تمام جزئیات به طرف مقابلت بگی تا مصداق دون ژوان نشی.

یعنی به عنوان یک انسان مذکر، به اون جنسیت های مونث قبل از اینکه کوچکترین رابطه احساسی و جسمی و ... رو شروع کنی، بگی شما برای من موقتی هستین و ارزشتون هم تا زمانی هست که باهاتون حال کنم و همزمان هم با چند نفر هستم، حالا اگر هستی بسم الله بیا با هم رابطه داشته باشیم.

اگر طرف مقابل دقیقا فهمید معیارهات چی هستن و قبول کرد و باهات رابطه ای برقرار کرد دیگه مشکل خودش هست و به قول شما در صورت اعتراض توهم زده.

اما اگر اعتقادات رو از اول به طرف نگفتی و با چرب زبونی اورو شیفته خودت کردی و یهو وسط کار گفتی بیخیال من بشو و از اینکه اومد التماست کرد لذت بردی، این یعنی شما دون ژوان هستین.

اول مفهوم دقیق دون ژوان رو متوجه بشین بعدا همزاد پنداری بکنید یا نکنید !

New Ray
11-03-2015, 11:52
کلاهبرداری و دزدی جرایمی علیه اموال هستند همچنین قتل و آسیب زدن فیزیکی جرایم علیه اشخاص به حساب می آیند و قوانین صریحی در موردشون هست. ولی وقتی وارد مسائل حریم شخصی میشیم اونجا نمیشه همین استدلال رو بکار برد.
من خودم تو همچین شرایطی بودم به بازی دادن هم متهم شدم ولی در صورتی که اینا همش تو ذهن طرف مقابل اینجوری نشون میداد، وقتی من تعهدی به کسی تو یه رابطه ندارم و اون فکر میکنه من چون باهاش خوبم پس متعهد هم هستم و قرار نیست کس دیگه ای رو هم همزمان ببینم یا اینکه فکر میکنه چون یه رابطه شروع شده حتما باید ادامه پیدا کنه و نمیشه بهم زد اینها مقصر من نیستم. من زیر هیچ سندی رو امضا نکردم که با یکی تا آخر عمرم باشم هر چقدر هم که اون بهم وابسته باشه. این حق برای من همیشه هست که زندگی شخصی خودم رو جوری که دوست دارم پیش ببرم.
در حالت کلی ترش هم تمام این داستان ها خودش یه بازی بزرگ تر هست پس بازی دادن کسی تو یه بازی عملا چیز غیرمنطقی نیست! حتی خیلی وقتا دیدم جنس مخالف خودش دوست داره یه همچین تجربیاتی رو داشته باشه.
در مسائل مربوط به حریم شخصی افراد عاقل و بالغ و مختار ارزش گزاری کار بیهوده ای است چون اساسا انسان ها نیازشون متفاوته.

همونطور که راسل گفت عدم تعهد بحثش جداست و مادامی که هردو طرف ازش آگاه باشن حق با شماست. اما اینجا بیشتر اشاره به انگیزه های درونی دون ژوانه که برای رسیدن به هدفهای خودش به رابطه ( بازی ) ادامه میده در حالی که میدونه طرف مقابل قضیه رو جدی گرفته. معمولا دون ژوان در روابط تمایل به بازی و مبارزه و ترک و تعویض ناگهانی داره تا خلاهای روانی خودش رو پر کنه و مشکلات روانی طرف مقابل براش اهمیتی نداره و این از نظر اخلاقی کار درستی نیست.

تفاوت مهمش با داستانهای مشابه شما (احتمالا) اینه که دون ژوان بیشتر بدنبال سواستفاده از احساسات افراده تا نیازهای عاطفی یا جنسی.

Captain_America
12-03-2015, 11:45
@B.Russell ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) دوست گرامی بعد از رنسانس و رو شدن دست مذهب در اروپا استقبال از کلیسا حتی بین عوام هم با افول چشمگیری مواجه شد اما چه بین روشنفکران چه بین عوام استانداردها هنوز همون استانداردهای مورد نظر کلیسا باقی مونده بودن. اینجا بودن که پزشکان و روانپزشکان و حقوقدانان و... دست به کار شدن و سعی کردن همون انسان مومن مورد نظر کلیسا رو اینبار اما با تکیه با علم و دوری از مذهب به عنوان انسان استاندارد بازسازی کنن. داروها برای کنترل نفس ساخته شد تئوری ها داده شد قوانین تصویب شد اما همه و همه در همون جهت سابق. اکثر قریب به اتفاق این القاب و برچسب ها الان پیش متخصصین و آگاهان هیچ جایگاهی ندارند.
@New Ray ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) عزیز این اخلاق رو چه کسی تعریف میکنه؟ الان مثلا داعش یه سری اخلاقیات تعریف شده واسه خودش داره، یه سری مجازات ها هم برای کسی تو چهارچوب اخلاق تعریف شده داعش نگنجه در نظر گرفته. شما نمیتونید بگید حتما کسی که اینکار رو میکنه خلاء روانی داره خیلی وقت ها در دید طرف مقابل و بسته به زاویه اون هست که دون خوان معنی پیدا میکنه. بعد از اون احساسات هم تعریف مشخصی نداره که بشه گفت کسی داره ازش سوءاستفاده میکنه.

B.Russell
12-03-2015, 12:01
@B.Russell ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) دوست گرامی بعد از رنسانس و رو شدن دست مذهب در اروپا استقبال از کلیسا حتی بین عوام هم با افول چشمگیری مواجه شد اما چه بین روشنفکران چه بین عوام استانداردها هنوز همون استانداردهای مورد نظر کلیسا باقی مونده بودن. اینجا بودن که پزشکان و روانپزشکان و حقوقدانان و... دست به کار شدن و سعی کردن همون انسان مومن مورد نظر کلیسا رو اینبار اما با تکیه با علم و دوری از مذهب به عنوان انسان استاندارد بازسازی کنن. داروها برای کنترل نفس ساخته شد تئوری ها داده شد قوانین تصویب شد اما همه و همه در همون جهت سابق. اکثر قریب به اتفاق این القاب و برچسب ها الان پیش متخصصین و آگاهان هیچ جایگاهی ندارند.


با این سخنرانی تاثیر گذار شما که از کلیسا شروع شد و به رونسانس ختم گردید !! من به این نتیجه رسیدم که بسیار از دنیای علم و فلسفه و تاریخ مذاهب غافل بودم.

بنابر این خواهشمندم این متخصصین و آگاهان رو با ذکر نام معرفی کنید، من ببینم این بزرگواران متخصص چه کسانی هستند که که اندیشه ای همانند شما دارند و معتقدند اگر انسانی انسان های دیگر رو بازی داد نباید بهش برچسب زد !

Stream
12-03-2015, 12:19
@B.Russell ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) دوست گرامی بعد از رنسانس و رو شدن دست مذهب در اروپا استقبال از کلیسا حتی بین عوام هم با افول چشمگیری مواجه شد اما چه بین روشنفکران چه بین عوام استانداردها هنوز همون استانداردهای مورد نظر کلیسا باقی مونده بودن. اینجا بودن که پزشکان و روانپزشکان و حقوقدانان و... دست به کار شدن و سعی کردن همون انسان مومن مورد نظر کلیسا رو اینبار اما با تکیه با علم و دوری از مذهب به عنوان انسان استاندارد بازسازی کنن. داروها برای کنترل نفس ساخته شد تئوری ها داده شد قوانین تصویب شد اما همه و همه در همون جهت سابق. اکثر قریب به اتفاق این القاب و برچسب ها الان پیش متخصصین و آگاهان هیچ جایگاهی ندارند.
@New Ray ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) عزیز این اخلاق رو چه کسی تعریف میکنه؟ الان مثلا داعش یه سری اخلاقیات تعریف شده واسه خودش داره، یه سری مجازات ها هم برای کسی تو چهارچوب اخلاق تعریف شده داعش نگنجه در نظر گرفته. شما نمیتونید بگید حتما کسی که اینکار رو میکنه خلاء روانی داره خیلی وقت ها در دید طرف مقابل و بسته به زاویه اون هست که دون خوان معنی پیدا میکنه. بعد از اون احساسات هم تعریف مشخصی نداره که بشه گفت کسی داره ازش سوءاستفاده میکنه.

حرف های شما واقعا بیشتر به بهانه شبیه هست. مهم نیست این ساختارهای اجتماعی از کجا اومدن، مهم اینه که وقتی یک نفر با یک نفر دیگه شروع به ارتباط می کنه تفکری که در اکثر شرایط بین اکثر مردم پدید میاد (چه ایران و چه در روشنفکر ترین نقاط جهان) اینه که این دو شخص نسبت به هم تعهد دارند. صحبت اصلا صحیح یا غلط بودن این مسئله نیست، صحبت اینه که اگه شخصی بخواد متفاوت عمل کنه خیلی راحت با یک جمله می تونه این رو بگه و قضیه اوکی هست بعد از اون. اینکه شخصی این رو نگه، و در ذهن خودش یک سری تصورات بر اساس کلیسا و رنسانس و ... داشته باشه که با استنداد بهشون نتیجه بگیره بحث "تعهد" لزوما نباید وجود داشته باشه و بدون اینکه به شخص مقابل اطلاع بده، اینطور عمل کنه و اگه شخص مقابل ناراحت شد بگه تقصیر خودت بود من که هیچ وقت نگفتم بهت متعهدم!!!! اینها بهانه است فقط.

Hi People
12-03-2015, 20:32
کسایی که ازدواج سفید میکنن یا دختر بازی و پسربازی هم جزء دسته دون زوان ها هستند؟ چون اکثرا هیچ تعهد رسمی ندادن و فقط یک حرف زدن و حرفم که رو هواست؟:n13:

B.Russell
12-03-2015, 22:17
کسایی که ازدواج سفید میکنن یا دختر بازی و پسربازی هم جزء دسته دون زوان ها هستند؟ چون اکثرا هیچ تعهد رسمی ندادن و فقط یک حرف زدن و حرفم که رو هواست؟:n13:

در ازدواج سفید کسی حرف رو هوا نمیزنه !!
دو نفر به درجه ای از بلوغ رسیدن که بدون التزام به گروکشی هایی مثل مهریه و ... در کنار هم بمونن.
کسی هم قرار نیست کسی رو فریب بده، چون رابطه ای کاملا دو سویه هست.
احتمالا با فضای ایران مقایسه کردید که اکثر مردمش بسیار نقاب زن و فریب کار هستند و مسلما این نوع ازدواج ها میتونه به شکست برسه.

دختربازی و پسربازی هم واژه های مناسبی نیستند ولی بازم شامل این قضیه نمیشن.

لطفا شرایط دون ژوان رو در ابتدای تاپیک با دقت بخونید.
مشکل دون ژوان این هست که تکلیف طرف مقابلش رو هیچ وقت مشخص نمیکنه و با وجودیکه میدونه طرف مقابلش چه هدفی داره، لوپ کلام رو بهش نمیگه و مدام اورو بازی میده تا دنبالش بدوه و بهش برای ماندن التماس کنه.

Hi People
13-03-2015, 01:54
در ازدواج سفید کسی حرف رو هوا نمیزنه !!
دو نفر به درجه ای از بلوغ رسیدن که بدون التزام به گروکشی هایی مثل مهریه و ... در کنار هم بمونن.
کسی هم قرار نیست کسی رو فریب بده، چون رابطه ای کاملا دو سویه هست.
احتمالا با فضای ایران مقایسه کردید که اکثر مردمش بسیار نقاب زن و فریب کار هستند و مسلما این نوع ازدواج ها میتونه به شکست برسه.

دختربازی و پسربازی هم واژه های مناسبی نیستند ولی بازم شامل این قضیه نمیشن.

لطفا شرایط دون ژوان رو در ابتدای تاپیک با دقت بخونید.
مشکل دون ژوان این هست که تکلیف طرف مقابلش رو هیچ وقت مشخص نمیکنه و با وجودیکه میدونه طرف مقابلش چه هدفی داره، لوپ کلام رو بهش نمیگه و مدام اورو بازی میده تا دنبالش بدوه و بهش برای ماندن التماس کنه.
یعنی در ازدواج سفید شخص نمیتونه پس از مدتی این بلاها رو سر طرف مقابل بیاره؟ یا حتما بایستی دون ژوان باشه تا این بلاها رو سر شخص بیاره؟ آیا این روابط بی سند نمیتونه میدان زور آزمایی و عرضه اندام این مریضان باشه و دست اویزی برای ان؟ حرف خالی تعهد نمیاره قاعدتا
آیا هیچ روشی برای پابند کردن اینگونه افراد و ترک اعتیادشان وجود نداره؟ راهش اینه که کاری کرد که اینا نتونن رو هوا حرف بزنن و طرف مقابل هم رو هوا هم چیزی رو قبول نکنه ...

Captain_America
13-03-2015, 07:46
@Stream ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) همون یه جمله ای که شما میگید باید اطلاع بده تا اوکی باشه مساوی هست با از دست دادن یه نفر. مخصوصا در جنس مونث کم پیدا میشه شخصی که از یه رابطه تعهد و آینده دار بودن نخواد پس باید شرایط رو جوری فراهم کرد که اون همچین احساسی بکنه ولی اینکه بهش بگید اونوقت یه تعهد زبانی هم ایجاد کردید و این درست نیست. متفاوت هم که بخواید عمل کنید باید شرایط طرف مقابل رو بسنجید و اون زمینه ای رو براش فراهم کنید که با معیارهای اون شخص سازگاری داره و گرنه نمیتونید بدتسش بیارید.
@Hi People ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) اتفاقا این روابط قراردادی و در قالب چارچوب هستند که بیشترین ضرر رو به طرفین میزنه طرفین نه تنها در بین خودشون که در بین خانواده و قانون و جامعه و مذهب هم گیر میوفتند.

B.Russell
13-03-2015, 12:41
یعنی در ازدواج سفید شخص نمیتونه پس از مدتی این بلاها رو سر طرف مقابل بیاره؟ یا حتما بایستی دون ژوان باشه تا این بلاها رو سر شخص بیاره؟ آیا این روابط بی سند نمیتونه میدان زور آزمایی و عرضه اندام این مریضان باشه و دست اویزی برای ان؟ حرف خالی تعهد نمیاره قاعدتا
آیا هیچ روشی برای پابند کردن اینگونه افراد و ترک اعتیادشان وجود نداره؟ راهش اینه که کاری کرد که اینا نتونن رو هوا حرف بزنن و طرف مقابل هم رو هوا هم چیزی رو قبول نکنه ...

باور کنید من درک میکنم چرا مردم کشور ما اینقدر بدبین هستند.
حتی خودم هم به ازدواج سفید با شرایط فعلی جامعه ایرانی در تاپیک مربوطه اش رای منفی دادم.

در جامعه ما ارزش های انسانی مُرده است و صرفا ادای انسانیت در همه جا دیده میشه.
نتیجه این مرگ انسانیت چیه؟

برای دختر قیمت تعیین میکنن به اندازه سال تولدش 1370 سکه طلا، که تضمینی باشه تا آدم مریض عرض اندام نکنه در حالیکه نتیجه عکس داده و هرچه در ایران مهریه ها و گروکشی ها افزایش پیدا کرده، آمار طلاق هم افزایش پیدا کرده.

هیچ پیوندی بالاتر از قول انسانی دو نفر به هم نیست، ازدواج سفید هم کار هر انسانی نیست.
برای دون ژوان هم فرق نمیکنه رابطه ازدواج سفید باشه، رسمی باشه، صیغه باشه یا هرچیز دیگر، صرفا طرف مقابلش رو به دنبال خودش میکشه و هیچ وقت تکلیفش رو مشخص نمیکنه.

Stream
13-03-2015, 17:45
@Stream ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) همون یه جمله ای که شما میگید باید اطلاع بده تا اوکی باشه مساوی هست با از دست دادن یه نفر. مخصوصا در جنس مونث کم پیدا میشه شخصی که از یه رابطه تعهد و آینده دار بودن نخواد پس باید شرایط رو جوری فراهم کرد که اون همچین احساسی بکنه ولی اینکه بهش بگید اونوقت یه تعهد زبانی هم ایجاد کردید و این درست نیست. متفاوت هم که بخواید عمل کنید باید شرایط طرف مقابل رو بسنجید و اون زمینه ای رو براش فراهم کنید که با معیارهای اون شخص سازگاری داره و گرنه نمیتونید بدتسش بیارید.
@Hi People ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) اتفاقا این روابط قراردادی و در قالب چارچوب هستند که بیشترین ضرر رو به طرفین میزنه طرفین نه تنها در بین خودشون که در بین خانواده و قانون و جامعه و مذهب هم گیر میوفتند.

پس حرف شما اینه که اگه صادقانه به طرف مقابل حقیقت رو بگید شما رو به اهدافتون نمی رسونه و این توجیه مناسب و منطقی است برای دروغگویی و فریب طرف مقابل.

Captain_America
13-03-2015, 23:28
@Stream ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) با توجه به زاویه دید شما نسبت به مساله در بیشتر مواقع بله حرف شما درسته، اما دروغگویی و فریبکاری کلمات مناسبی نیستند شاید بشه گفت شبیه سازی!

Captain_America
18-03-2015, 08:46
مشکل دون ژوان این هست که تکلیف طرف مقابلش رو هیچ وقت مشخص نمیکنه و با وجودیکه میدونه طرف مقابلش چه هدفی داره، لوپ کلام رو بهش نمیگه و مدام اورو بازی میده تا دنبالش بدوه و بهش برای ماندن التماس کنه.


برای دون ژوان هم فرق نمیکنه رابطه ازدواج سفید باشه، رسمی باشه، صیغه باشه یا هرچیز دیگر، صرفا طرف مقابلش رو به دنبال خودش میکشه و هیچ وقت تکلیفش رو مشخص نمیکنه.

ببخشید یه چیزی مرتبط با اون قسمت قرمز نوشتم ولی هربار که خوندم دیدم چند جور میشه ازش برداشت کرد بعدش کسی هم که به قضیه وارد نباشه برداشتش قطعا اشتباه خواهد بود، و گویا گزینه ای هم برای حذف نوشته در سایت موجود نیست.