طول عمر انسان کافی است ؟

[mohammad varaste]

میانگین عمر توی ایران حدود 70 سال هستش

به نظر شما عمر انسان برای کارهایی که میخواد انجام بده کافیه ؟
اگر عمر انسان باید بیشتر باشه بگین برای چی.

اصلا چه معنی میده جاودانگی و اینجور حرفا ؟

[A.M.D.D.E.V.I.L]

به نظر من چون همیشه "الان" هست . معنی نداره آدم چقدر عمر کنه

[tantak]

به نظر من هر چیزی در این دنیا انتهایی داره... پایان عمر انسان زمانیه که آرزوهاش و خوشی هاش توی این دنیا تموم میشه و دیگه دنیا براش تموم شدس (البته تقدیرات و حوادث منجر به مرگ که جدای از اراده انسان هست رو فاکتور بگیرین)

[B.Russell]

بعضی وقت ها به این فکر میکردم که اگر عمر انسان های مفید، بیشتر بود و عمر انسان های غیر مفید، کمتر؛ جهان بهتر بود. اما وقتی به یکی از حرف های استیو جابز در این باره بیشتر دقت کردم، باورم عوض شد.

مرگ واقعيت مشترك در زندگي همه ي ما ست.

شايد مرگ بهترين اختراع زندگي باشد چون مأمور ايجاد تغيير و تحول است.

مرگ، کهنه ها را از ميان بر مي دارد و راه را براي تازه ها باز مي کند.

[Demon King]

به نظر من عمر انسان اگر میلیارد ها سال هم باشد باز در آستانه ی پایان عمرش افسوس گذشته را خواهد خورد چه از آلبرت انیشتن گرفته و چه بدترین ها.
انسان ها همیشه در پایان افسوس کارها کار هایی را که درطول عمرشان میتوانستند بکنند اما نکردند میخورند و زیاد شد ن عمر آنها تاثیری در آن ندارد.
باید گفت هیچ انسانی زندگی که کرده و گذرانده را مناسب نمیداند و همیشه کار هایی که میتوانست برای بهتر شدن زندگی انجام دهد را درآستانه ی مرگ افسوس آنها را میخورد.

[Erfan.]

کم هست قطعا، اما "باید" ای در کار نیست که بگیم چرا این طوریه، باید یه طور دیگه میبود. این که عمر فعلی ما به این میزان هست، حاصل فرآیندی "کور" و بی هدف بوده و قابل تعیین نبوده. به طور خلاصه؛ همینی که هست :دی و بقیش کار علوم مختلفه که تا چه قدر بتونیم عمر انسان رو زیاد کنیم.
تمایل شخصی من عمر بی نهایت هست، به شرطی که مرگ نیز امکان پذیر باشه با خواست خود فرد چون ممکنه در زمانی این تمایل وجود نداشته باشه.

[Masoud-2014]

تمایل شخصی من عمر بی نهایت هست، به شرطی که مرگ نیز امکان پذیر باشه با خواست خود فرد چون ممکنه در زمانی این تمایل وجود نداشته باشه.

شرمنده ولی کی حاضره به خواست خودش بمیره؟! اگه دست انسان باشه همون بی نهایت میخواد زنده بمونن و نمیره ... که البته اینم تبعات خودش و داره!

[Erfan.]

شرمنده ولی کی حاضره به خواست خودش بمیره؟! اگه دست انسان باشه همون بی نهایت میخواد زنده بمونن و نمیره ... که البته اینم تبعات خودش و داره!

من "تمایل" خودم رو گفتم و حرفم نظر شخصیم بود، شخصا مایلم جاودانه زندگی کنم اما امکان تموم شدن این زندگی نیز وجود داشته باشه، چون ممکنه زمانی نخوام زندگی ادامه پیدا کنه.

Sent from my Nexus 7 using Tapatalk

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام .
3 چیز باعث مرگ انسان میشه :
پیری
بیماری
حادثه ها ( سانحه ها , خودکشی , قتل )
حتی اگر پیری و بیماریها رو هم متوقف کنیم باز هم حادثه ها عمر رو خاتمه میده .
حتی اگر حادثه های مرگ آفرین رو هم متوقف کنیم باز هم یکیشون در راهه .


پایان دنیا


نبودنِ راهِ فرار از مرگ, برایِ خردمندانِ اندیشمند یک نشانه هست . یک علامت . یک دلیل .

[A.M.D.D.E.V.I.L]

همیشه میخواستم جاودان باشم ... اما آدم وقتی میبینه یه ایدئولوژی بیشتر از 50 سال دوام میاره نتایجش زیاد خوب از آب در نمیاد ... بهتره عمرمو بکنم و بمیرم . مگه کلا اینجا چی هست که آدم فکر میکنه خیلی جای خوبیه؟ مگه اصلا جای دیگه ای رو هم دیدیم که مقایسه می کنیم و میگیم خیلی خوبه اینجا نمیخوام بمیرم!

[Stream]

همیشه میخواستم جاودان باشم ... اما آدم وقتی میبینه یه ایدئولوژی بیشتر از 50 سال دوام میاره نتایجش زیاد خوب از آب در نمیاد ... بهتره عمرمو بکنم و بمیرم . مگه کلا اینجا چی هست که آدم فکر میکنه خیلی جای خوبیه؟ مگه اصلا جای دیگه ای رو هم دیدیم که مقایسه می کنیم و میگیم خیلی خوبه اینجا نمیخوام بمیرم!

اینجا تنها جاییه که داریم و طبیعتا مقایسه خوب و بد بودنش خیلی کار صحیحی نیست ولی میشه میزان لذت و زجر و ... افراد در همینجا رو اندازه گرفت و به نتیجه رسید آیا زنده بودن خوب است یا نه و خب نتیجه اکثر مواقع اینه که زنده بودن خوب است.

انسان ها ایدئولوژی نیستند که قابل تغییر نباشن، انسان می تونه تغییر کنه به خصوص وقتی خیلی از اشکالات فیزیکی (و طبیعتا روانی) در ما برطرف بشه زندگی می تونه خیلی لذت بخش تر از الان باشه. البته پایان زندگی هم اوکی هست چون وقتی تموم میشه که دیگه آدم نمی فهمه تموم شده :n02: 13.5 میلیارد سال وجود نداشتیم و ذره ای ناخوشایند نبود!

[A.M.D.D.E.V.I.L]

من نمی تونم درک کنم وقتی یک بابایی مثلا 5000 سال زنده باشه ، اون یادش میاد تولد 345 سالگیش کجا بود؟ اگه قراره همه چیز از یاد آدم بره که جا باز بشه واسه خاطرات دیگر ، پس دیگه کلا چه مقهومی داره؟ همونطوری که قبلا هم گفتم ، به نظرم عمر آدم یه مفهوم بی معنی هست چون تنها یک زمان وجود داره و اون همین الان هست

[J@viD]

به نظرم عمر از این بیشتر میتونه باشه و بشه
ادم تو دنیا به این بزرگی حداقل باید چهار تا کهکشان از نزدیک ببینه تا جوونمرگ محسوب نشه:n02:

[KiarashMa]

به نظر من فناناپذیر باشه خیلی بهتره. تا وقتی که میخوای زندگی میکنی و وقتی که خسته شدی خودکشی :n01:

[kases]

مهم نیست ما زنده باشیم یا نه به هر حال جهان هستی به کار خودش ادامه میده

اگه عمر نامحدود بود الان کره زمین جای سوزن انداختن نبود همدیگرو میخوردیم

بهتره کهنه ها برن و جدیدترها جایگزین بشن

[دل آهنگ]

چقدر دلم می خواست چند صد سال دیرتر به دنیا می اومدم! البته حتما در یک کشور انگلیسی زبان. فقط بخاطر تکنولوژی آینده.

[laxer]

" زیاد است باید کم شود"

[Atghia]

چرا گزینه ای نداریم که بگه زیاد است؟
خب معمولا نظرسنجی ها به اینصورته که همه احتمالات لحاظ میشه اینجا فقط دو حالت مطرح شده گویا! گزینه دو و سه در یک جهت هستند به نوعی که حکایت از کم بودن میزان عمر داره
گزینه اول هم که حاکی از رضایت هست
ولی گزینه عکسشون؟

من میگم 70 سال زیاده!

[metalhead_forever]

به نظر من برای هر کسی یه اندازه کافیه... اما وقتی به این مطلب پی ببره که زندگیش کاملا" دچار روزمرگی شده و هیچ هدف خاصی برای زندگی نداره بهتره دیگه زندگی نکنه... خواه 20 سال خواه 70 سال...
فقط به این درک که برسه، دیگه کافیه...
وقی زندگی فایه ای نداشته باشه لزومی به ادامه دادنش نیست. که این مسئاه ربطی هم به سن نداره... شاید فقط بشه تو دوران مودکیه که همه دوس دارن زود بزرگ بشن و با شوق زندگی میکنن و اینجاس که زندگی ارزش داره

[Saeed Dz]

ببینید از نظر طبیعت ما تا زمانی که همانند آوری و تولید مثل کنیم و فرزندانمون رو به جایی برسونیم که بتوانن مستقل زندگی کنند نیاز هست که زنده باشیم اما ما هم مانند بعضی از حیوانات که دارای هوش و قدرت و یا ... بیشتری هستند میتونیم بیشتر از اونچه لازم هست زنده باشیم.
به نظر من فرصتی که طبیعت در اختیار ما میذاره کافیه اما کیفیتش کافی نیست و باید شرایطی فراهم بشه که همه این میزان که در اختیار دارند رو خوب و به دور از اعلایم پیری تجربه کنن. قطعن در آینده این هدف دستیافتنی خواهد بود و حتا انسان به واسطه دانش به مرگ هم غلبا میکنه و به همین خاطر ممکنه قدرت تولید مثل توسط خودش از خودش صلب بشه.

[فرهنگ دانشجو]

درود،
به نظر من در زمینه طول عمر ،تا زمانی که در فرد احساس مفید بودن وجود داره از بودنش احساس لذت می کنه و همانطور که عرض زندگی (چگونه بودن) براش مهمه از طول زندگی نیز لذت می بره ...
:n16:

[رضاس1000]

اتفاقا من هیچ تمایلی به طولانی شدن عمرم ندارم.چون باید شاهد مرگ عزیزان خودم باشم و سربار یک خانواده ای:n14:

[A M ! N]

البته فکر میکنم استارتر منظورش طول عمر کل نوع بشر بوده، نه صرفن یک شخص خاص. :n06:

اتفاقا من هیچ تمایلی به طولانی شدن عمرم ندارم.چون باید شاهد مرگ عزیزان خودم باشم و سربار یک خانواده ای:n14:

[Mr_100_dolari]

عمر انسان باید فنا ناپذبر می بود به این صورت که زمین یا هر جای دیگه فقط جایی برای زندگی کردن افراد قدرتمند تر میشد یعنی اینکه من به عنوان یک فرد طول عمرم تنها زمانی تمام میشد که توسط افراد

قدرتمند تر نابود میشدم حالا یا با انگیزه اینکه می تونیم ما هم صاحب قدرت بشیم و جای بهتر و بیشتری برای زندگی کردن پیدا کنیم به زندگی کردن و مبارزه کردن ادامه میدادیم و هر کسی هم که حس

میکرد تلاش بی فایده داره میکنه و راه به جایی نداره یا خودش رو خلاص میکرد و جا برای افراد قدرتمند باز میشد یا توسط قدرتهای دیگه نابود میشد .


و مطمئنا اگر روزی علم بتونه پیشرفتی کنه که طول عمر رو افزایش بده این علم تنها در اختیار افراد قدرتمند تر قرار میگیره و این جنگ قدرت ها تا جایی ادامه پیدا میکنه که زمین یا هر جای دیگه تنها برای زندگی

کردن قدرت برتر یا قدرت های برتر باشه و چرا که ما نتونیم جزو اون ها باشیم حداقل آرزوش رو که میتونیم داشته باشیم :دی

[ali.reihani]

اگه عمر انسان پایان ناپذیر نباشه که دیگه چه طوری جا بشیم توی این کره؟؟

[A.M.D.D.E.V.I.L]

افراد خودکشی می شن . شما خودت تصور کن 3000 سال زنده باشی ، خسته میشی و خود کشی می کنی . زندگی اونقدر برات تکراری میشه که تصمیم میگیری چیزی که تاحالا تجربه نکردی رو تجربه کنی . "مرگ"

[frnsh]

توی این شرایط، توی این زمینی که چرخه ی حیاتش هر روز در حرکته و میمیره و زنده میشه، همینطور که بر اساس فرضیه ی سیر تکامل داروین به این مقدار از عمر کردن رسیده براش کافیه! شاید برای تعادل نظام هم الزامی باشه.
همینطوریش هم با این سن بشر داره دنیای طبیعی رو احاطه میکنه، اگه بیشتر عمر میکرد دیگه زمینی نبود! :n09:

[Masoud-2014]

طول عمر انسان هرچقدر باشه مهم اینه که مفید باشه ...

[Mr_100_dolari]

افراد خودکشی می شن . شما خودت تصور کن 3000 سال زنده باشی ، خسته میشی و خود کشی می کنی . زندگی اونقدر برات تکراری میشه که تصمیم میگیری چیزی که تاحالا تجربه نکردی رو تجربه کنی . "مرگ"

دنیا که فقط همین کره زمین نیستش همین الانش چقدر جاها و تجربه ها وجود داره که هنوز ندیدی و انجامشون ندادی ، آدم موقعه ای خسته میشه که از رسیدن به نقطه بالانر نا امید بشه و قدرت خودش رو کوچیک بدونه ولی چون انسان

همیشه حریص قدرت بیشتر هستش اگر بتونه به همچین علمی ( عمر فنا ناپذیر ) دست پیدا کنه اون موقعه باز به خیلی چیز های بزرگتر و غیر قابل تصور هم فکر می کنه ...

مثلا اگر بتونی زنده بمونی بتونی به پیشرفت ها و علمی برسی که باهاش بتونی به تمام دنیا حکومت کنی و حتی بعد سراغ کرات و سیارات دیگه هم بری ... و اگر همچین چیزی خیلی دور از ذهن بود همین الانش قدرت های برتر انقدر

دنبال کشف کردن زندگی و حیات تو کرات دیگه نبودن و میگفتن ما که قراره یه روز بمیرم پس دیگه چرا انقدر زور بزنیم و به پیشرفت های علمی برسیم ...

می دونم شاید این حرف خنده دار به نظر برسه ولی علمی که بتونه عمر انسان رو فنا ناپذیر کنه احتمالا اینکه بتونه تجربه بعد از مرگ رو هم به این دنیا منتقل کنه شاید براش کار زیاد سختی نباشه ...

قدرت برتر یعنی قدرتی که کل دنیا رو آفریده و شما بر فرض فنا ناپذیر بودن عمر و خیلی چیزهای دیگه میتونی امید داشته باشی که یه روز تا اون حد پیش بری ...

=====

میشه این طوری هم فکر کردش که به جای اینکه تعداد زیادی انسان روی زمین وجود داشته باشه فقط تعداد محدودی قدرت برتر وجود داشته باشه که روی زمین با هر جای دیگه زندگی کنن و بر انسان ها یا هر موجودی دیگه هم بدون اینکه حتی اونا بدونن حکومت کنن و روی اون ها انواع آزمون خطا ها رو انجام بدن باز هم برای پیشرفت هر چه بیشتر علم خودشون ....

[مهندس مسعود]

خداوند متعال انسان را آفریده است و در صورتی که نیاز به عمر بیشتر برای آزمایش انسان در امتحانات الهی می بود خداوند عمر انسان را بیشتر می کرد مانند حضرت نوح که هزار سال عمر داشت. حرص و طمع ریشه فساد و جنایت است. به آنچه خداوند به شما می دهد راضی باشید و بدانید که کسی که شما را آفریده مصلحت شما را بهتر می داند.

[poonel]

به نظر من عمر آدم زیاد هم هست باید کمتر بشه.

من الآن 30 سالمه از زندگی سیر شدمه. اونقدر مشکلات زندگی سخت و آزار دهنده هست که دوست ندارم بیشتر از این عمر کنم. دیگه خسته شدم از زندگی.

وقتی آدم خوشی نداره چرا باید عمر بیخودی داشته باشه . همون بهتر که زودتر بمیره.

[مهندس مسعود]

به نظر من عمر آدم زیاد هم هست باید کمتر بشه.

من الآن 30 سالمه از زندگی سیر شدمه. اونقدر مشکلات زندگی سخت و آزار دهنده هست که دوست ندارم بیشتر از این عمر کنم. دیگه خسته شدم از زندگی.

وقتی آدم خوشی نداره چرا باید عمر بیخودی داشته باشه . همون بهتر که زودتر بمیره.

هرگز از لطف خداوند ناامید نشوید. اگر امیدی نباشد خداوند شما را زنده نگه نخواهد داشت.

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

به نظر من عمر آدم زیاد هم هست باید کمتر بشه.

من الآن 30 سالمه از زندگی سیر شدم
. اونقدر مشکلات زندگی سخت و آزار دهنده هست که دوست ندارم بیشتر از این عمر کنم. دیگه خسته شدم از زندگی.

وقتی آدم خوشی نداره چرا باید عمر بیخودی داشته باشه . همون بهتر که زودتر بمیره.
سلام .
مشکل عده ای از مردم اینه که
فکر میکنند اومده اند به این دنیا فقط برایِ مهمونی و خوشگذرونی و لذت .
این افراد دو راه دارند و راهِ سومی هم وجود نداره :
یا معنویاتشون رو با علم و دانش و آگاهیِ کافی قوی کنند تا به آرامش روان و آسایش واقعی برسند حتی اگر فقیر و ضعیف و بیمار باشند چون دیگه درک کرده اند چرا و به چه هدفی در دنیا زندگی میکنند .
یا اینکه از معنویات دور بمونند و دائم ناراضی و گِلِمند و غمگین باشند و در آتشِ حسرت و طمع و کینه و حسادت و غرور و تکبر بسوزند و درد بکشند حتی اگر ثروتمند و قوی و سالم باشند . انتخاب با خودشان هست و مسئولیت و عواقبِ انتخابشون هم با خودشون هست .
انسان فقط و فقط در سه چیز کاملاً آزاد و صاحب اختیار هست :
نیّت
عقیده
ایمان ( دستاوردِ عقیده )
اگر آسمانها و زمین رو زیر و رو کنین , چیز دیگری غیر از این سه پیدا نمیکنین .
این موضوع برای خردمندانِ اندیشمند , یکی از نشانه هاست , یکی از دلیلهاست , یکی از علامتهاست .
اطلاعاتی رو که به دست میارین مرتب و منظم کنار هم بچینین تا تصویر حقیقتِ دنیا هر چه بیشتر در ذهنتون واضح و روشن بشه .
وقتی تصویر حقیقت دنیا براتون روشنتر بشه بیشتر متوجه میشین که سامانه ی دنیا چرا به وجود اومده و ماموریت و نقش شما در این سامانه چی هست .

به دست آوردنِ این اطلاعات و افزایش معنویات احتیاج به صرفِ وقت و تلاش و زحمت داره چون این دنیا طوری طراحی و خلق شده که چیزی مجانی به کسی نده . خودِ این موضوع هم برای خردمندانِ اندیشمند یک نشانه و دلیل و علامت هست .

وقتی معنویاتتون قوی بشه میرسید به مرحله ای که دیگه به طراح و آفریننده ی سامانه ی قدرتمند و فوق پیشرفته ی دنیا ایراد نمیگیرین .
یعنی دیگه هرگز نمیگین خدایا چرا اینطور شد ؟ چرا اونطور نشد ؟ چرا من چنینم ؟ چرا دیگران چنانند ؟ .
چون میدونین که همه ی اینها حساب کتاب داره و بیهوده نیست .

درضمن :
غم رزق و روزی و مرگ مخور , کین هر دو به وقتِ خویش از راه رسد .
خطرناکترین چیزی که تا حالا در این دنیا دیدم اینه که یک نفر اسمش در لیست هدایت نشدنیها درج شده باشه .
خوشبختانه تا آخرین لحظه فرصت برایِ تغییر مسیر وجود داره
اما چون کسی نمیدونه با لحظه ی آخر چقدر فاصله داره پس باید همین الان مسیر رو تغییر بده تا دیر نشده .

[ArashMiniStar]

ببخشید ولی من فک میکنم مشکل مردم ایران بیشتر این هست که فک میکنیم برای عذا و رنج و زحمت به دنیا اومدیم و خوشی دیگه جایی تو زندگیمون نداره.مگه اینکه پولدار باشی.

Sent from my XPERIA Z1 - THE BEST OF SONY

[chapanah]

سلام .
مشکل عده ای از مردم اینه که
فکر میکنند اومده اند به این دنیا فقط برایِ مهمونی و خوشگذرونی و لذت .
این افراد دو راه دارند و راهِ سومی هم وجود نداره :
یا معنویاتشون رو با علم و دانش و آگاهیِ کافی قوی کنند تا به آرامش روان و آسایش واقعی برسند حتی اگر فقیر و ضعیف و بیمار باشند چون دیگه درک کرده اند چرا و به چه هدفی در دنیا زندگی میکنند .
یا اینکه از معنویات دور بمونند و دائم ناراضی و گِلِمند و غمگین باشند و در آتشِ حسرت و طمع و کینه و حسادت و غرور و تکبر بسوزند و درد بکشند حتی اگر ثروتمند و قوی و سالم باشند . انتخاب با خودشان هست و مسئولیت و عواقبِ انتخابشون هم با خودشون هست .
انسان فقط و فقط در سه چیز کاملاً آزاد و صاحب اختیار هست :
نیّت
عقیده
ایمان ( دستاوردِ عقیده )
اگر آسمانها و زمین رو زیر و رو کنین , چیز دیگری غیر از این سه پیدا نمیکنین .
این موضوع برای خردمندانِ اندیشمند , یکی از نشانه هاست , یکی از دلیلهاست , یکی از علامتهاست .
اطلاعاتی رو که به دست میارین مرتب و منظم کنار هم بچینین تا تصویر حقیقتِ دنیا هر چه بیشتر در ذهنتون واضح و روشن بشه .
وقتی تصویر حقیقت دنیا براتون روشنتر بشه بیشتر متوجه میشین که سامانه ی دنیا چرا به وجود اومده و ماموریت و نقش شما در این سامانه چی هست .

به دست آوردنِ این اطلاعات و افزایش معنویات احتیاج به صرفِ وقت و تلاش و زحمت داره چون این دنیا طوری طراحی و خلق شده که چیزی مجانی به کسی نده . خودِ این موضوع هم برای خردمندانِ اندیشمند یک نشانه و دلیل و علامت هست .

وقتی معنویاتتون قوی بشه میرسید به مرحله ای که دیگه به طراح و آفریننده ی سامانه ی قدرتمند و فوق پیشرفته ی دنیا ایراد نمیگیرین .
یعنی دیگه هرگز نمیگین خدایا چرا اینطور شد ؟ چرا اونطور نشد ؟ چرا من چنینم ؟ چرا دیگران چنانند ؟ .
چون میدونین که همه ی اینها حساب کتاب داره و بیهوده نیست .

درضمن :
غم رزق و روزی و مرگ مخور , کین هر دو به وقتِ خویش از راه رسد .
خطرناکترین چیزی که تا حالا در این دنیا دیدم اینه که یک نفر اسمش در لیست هدایت نشدنیها درج شده باشه .
خوشبختانه تا آخرین لحظه فرصت برایِ تغییر مسیر وجود داره
اما چون کسی نمیدونه با لحظه ی آخر چقدر فاصله داره پس باید همین الان مسیر رو تغییر بده تا دیر نشده .



پرسشی که در اینجا فکر من رو مشغول کرده اینه :

گیریم که ما برای یه هدف خلق شدیم و من بهترین مخلوق خدام یعنی تمام کاراش رو انجام میدم حالا گیرم من مردم و وارد بهشت هم شدم واقعا ته این کاجرا به چی میخوره ؟ آیا این برای خدا خسته کننده نیست که خودش یه چیزی رو بیافرینه بعد بهش بگه من رو پرستش کن و اگه اون رو پرستش کنه بهش پاداش میده اگه نکنه بهش پاداش نمیده شبیه این میمونه من یه ربات میسازم بهش میگم ربات اگه این کار رو کنی میزنم تو رو تو شارژ اگه نکنی باید 1 ساعت بی شارژی رو تحمل کنی ! واقعا بعد یه مدت دیگه ربات برام جذابیت نداره این تشویق های هم جنس های خودمه که میگن به به چه چیز خوبی رو آفریدی ( میدونم خدا با ما تفاوت داره ولی برام همیشه جای پرسش بوده ؟ ).

آخه خدا تا کی میخواد زنده بمونه گیریم که من به عشق نزدیکی با یه زن زیبا رو وارد بهشت بشم و تا آخر تو بستر باهاش حال کنم آخه بی نهایت خیلی آزار دهنده هست حالا گیریم با قدرتی که داره باعث میشه من هیچ وقت احساس خستگی نکنم با اون زن ولی آیا خدا خودش خسته نمیشه ؟ این که کسی پیشش نیست این که آخه تا چه وقت میخواد از خوشحالی من خوشحال بشه ؟

به هر حال خدا خیلی چیز عجیبی هست من نمیگم از مرگ نمی ترسم ولی اینکه تا آخر زنده بمونم هم من رو دیوونه میکنه !

خدایا ببخش ولی شاید خود تو هم خسته شدی ولی چاره ایی نداری !!!!!!!!!!! نمیدونم جات نیستم تجربه کنم ولی حال میده به همه آفریده ها دستور بدی :n01:

[Demon King]

پرسشی که در اینجا فکر من رو مشغول کرده اینه :

گیریم که ما برای یه هدف خلق شدیم و من بهترین مخلوق خدام یعنی تمام کاراش رو انجام میدم حالا گیرم من مردم و وارد بهشت هم شدم واقعا ته این کاجرا به چی میخوره ؟ آیا این برای خدا خسته کننده نیست که خودش یه چیزی رو بیافرینه بعد بهش بگه من رو پرستش کن و اگه اون رو پرستش کنه بهش پاداش میده اگه نکنه بهش پاداش نمیده شبیه این میمونه من یه ربات میسازم بهش میگم ربات اگه این کار رو کنی میزنم تو رو تو شارژ اگه نکنی باید 1 ساعت بی شارژی رو تحمل کنی ! واقعا بعد یه مدت دیگه ربات برام جذابیت نداره این تشویق های هم جنس های خودمه که میگن به به چه چیز خوبی رو آفریدی ( میدونم خدا با ما تفاوت داره ولی برام همیشه جای پرسش بوده ؟ ).

آخه خدا تا کی میخواد زنده بمونه گیریم که من به عشق نزدیکی با یه زن زیبا رو وارد بهشت بشم و تا آخر تو بستر باهاش حال کنم آخه بی نهایت خیلی آزار دهنده هست حالا گیریم با قدرتی که داره باعث میشه من هیچ وقت احساس خستگی نکنم با اون زن ولی آیا خدا خودش خسته نمیشه ؟ این که کسی پیشش نیست این که آخه تا چه وقت میخواد از خوشحالی من خوشحال بشه ؟

به هر حال خدا خیلی چیز عجیبی هست من نمیگم از مرگ نمی ترسم ولی اینکه تا آخر زنده بمونم هم من رو دیوونه میکنه !

خدایا ببخش ولی شاید خود تو هم خسته شدی ولی چاره ایی نداری !!!!!!!!!!! نمیدونم جات نیستم تجربه کنم ولی حال میده به همه آفریده ها دستور بدی :n01:


سوالات بسیار خوب !!! این سوالات تو ذهن هر انسانی میاد اما من که جوابی برای اینها ندارم چون پیامبر خدا هم در فکر کردن در ذات خود عاجز
بود.

آها اونجا که میگفتید خدا حال میکنه به بنده اش دستور میده باید گفت: هر وقت شلاق گرفتن و گفتن باید نماز بخونی اون وقت بگو دستور.
بتو اختیار داده شده میخوای بخون میخوای نخون.
لابد انتظار داری نماز نخونی روزه نگیری بهترین پاداش رو بهت بدن. خدا گفته نماز و روزه واجبه اما اگه قرار بر دستور بود پس چرا فقط بخشی از جمعیت جهان نماز میخونن.؟؟؟

[chapanah]

سوالات بسیار خوب !!! این سوالات تو ذهن هر انسانی میاد اما من که جوابی برای اینها ندارم چون پیامبر خدا هم در فکر کردن در ذات خود عاجز
بود.

آها اونجا که میگفتید خدا حال میکنه به بنده اش دستور میده باید گفت: هر وقت شلاق گرفتن و گفتن باید نماز بخونی اون وقت بگو دستور.
بتو اختیار داده شده میخوای بخون میخوای نخون.
لابد انتظار داری نماز نخونی روزه نگیری بهترین پاداش رو بهت بدن. خدا گفته نماز و روزه واجبه اما اگه قرار بر دستور بود پس چرا فقط بخشی از جمعیت جهان نماز میخونن.؟؟؟

هر چند من نگاهم این نیست که ما نماز بخونیم یا نه میگم همه نماز بخونیم آخه تا کی پرستش خدا که چی بشه ؟ آیا خدا خوشحال میشه پرستش می کننش ؟ اصلا چه خوشحالی برای خدا هستش که خودش یه چیز رو درست میکنه میگه من رو بپرست ؟ اگه یه هم نوعی برای خدا وجود داشت اون وقت اون از روی اختیار خدا رو تشویق میکرد اون برای خدا بیشتر حال نداشت ؟؟؟

ولی با این حال خودش گفته من بعدا حسابت رو میرسم یعنی در پس پرده یه زور وجود داره برای شما یا نماز میخونی یا اگه نخونی شکنجه میشی ! این طور نیست که بگه یا نماز میخونی اگه خوندی بهت پاداش میدم اگرم نخونی بهت کاری ندارم میگی نماز نخونی میری جهنم ! این میشه یه زور غیر مستقیم دیگه نمیشه ؟

هر چند من اصلا کاری به نماز خوندن ندارم ها میگم آفرینش دنیا برای خدا آخه چه جذابیتی داره ؟ یا براش جذابیت داره ولی بعدا دیگه براش خوشحال کننده نیست شاید قیامت که میرسه خدا دیگه خسته شده از این آفرینش شاید دلش میخواد یه کار دیگه بکنه ولی نمیدونم شاید خود خدا هم دوست نداره تک باشه. به هر حال اون چیزی که مشخصه ما داریم با چهارچوب اجبار به پیش میریم که دارای اختیار هم هستیم.

آدم به خدا میرسه نابود میشه کلش :n02:

[B.Russell]

آها اونجا که میگفتید خدا حال میکنه به بنده اش دستور میده باید گفت: هر وقت شلاق گرفتن و گفتن باید نماز بخونی اون وقت بگو دستور.
بتو اختیار داده شده میخوای بخون میخوای نخون.
لابد انتظار داری نماز نخونی روزه نگیری بهترین پاداش رو بهت بدن. خدا گفته نماز و روزه واجبه اما اگه قرار بر دستور بود پس چرا فقط بخشی از جمعیت جهان نماز میخونن.؟؟؟

شلاق رو که نباید همون لحظه بخوری عزیز دل برادر.
تهدید به شلاق و ترسیم آینده پر از آتش و قیر و فلز مذاب و... در صورت عدم تعبد هم اسمش تهدیده، حالا شاید تو فرهنگ لغت شما اسمش رحمت هست.

معلمی رو در نظر بگیر که به شاگردهاش میگه هرکس این 50 صفحه جزوه من رو نخونه میندازمش، البته دانشجوی عزیز شما میتوانی به عقل خودت تکیه کنی و مختاری منابع گسترده دیگری مطالعه کنی، اما امتحان من رو میوفتی.
این تفسیر شگفت انگیز اختیار رو تنها انسان های ..... درک میکنند و پاداش در ازای تعبد رو هم تنها انسان های ..... باهاش حال میکنن.
منم حس بحث مذهبی ندارم.
حق با شماست. :n16:

[مهندس مسعود]

هر چند من نگاهم این نیست که ما نماز بخونیم یا نه میگم همه نماز بخونیم آخه تا کی پرستش خدا که چی بشه ؟ آیا خدا خوشحال میشه پرستش می کننش ؟ اصلا چه خوشحالی برای خدا هستش که خودش یه چیز رو درست میکنه میگه من رو بپرست ؟ اگه یه هم نوعی برای خدا وجود داشت اون وقت اون از روی اختیار خدا رو تشویق میکرد اون برای خدا بیشتر حال نداشت ؟؟؟

ولی با این حال خودش گفته من بعدا حسابت رو میرسم یعنی در پس پرده یه زور وجود داره برای شما یا نماز میخونی یا اگه نخونی شکنجه میشی ! این طور نیست که بگه یا نماز میخونی اگه خوندی بهت پاداش میدم اگرم نخونی بهت کاری ندارم میگی نماز نخونی میری جهنم ! این میشه یه زور غیر مستقیم دیگه نمیشه ؟

هر چند من اصلا کاری به نماز خوندن ندارم ها میگم آفرینش دنیا برای خدا آخه چه جذابیتی داره ؟ یا براش جذابیت داره ولی بعدا دیگه براش خوشحال کننده نیست شاید قیامت که میرسه خدا دیگه خسته شده از این آفرینش شاید دلش میخواد یه کار دیگه بکنه ولی نمیدونم شاید خود خدا هم دوست نداره تک باشه. به هر حال اون چیزی که مشخصه ما داریم با چهارچوب اجبار به پیش میریم که دارای اختیار هم هستیم.

آدم به خدا میرسه نابود میشه کلش :n02:

خداوند نیازی به پرستش من و شما ندارد. پرستش خدا برای ما انسان ها مفید است و ما برای خود باید خدا را پرستش کنیم و به دستوراتش اطاعت کنیم. تصور کنید انسان یک ربات می سازد و این ربات از دستورات انسان نافرمانی کند. نتیجه چه خواهد بود؟ این ربات بی فایده است و به زباله دان خواهد پیوست. انسانی هم که از دستورات خداوند نافرمانی می کند بی فایده است و لایق عذاب الهی است. من و شما در مقامی نیستیم که حکمت الهی را زیر سوال ببریم. خداوند هرگز خسته یا ناراحت نمی شود و از این صفات نقص منزه است.

[Mr_100_dolari]

پرسشی که در اینجا فکر من رو مشغول کرده اینه :

گیریم که ما برای یه هدف خلق شدیم و من بهترین مخلوق خدام یعنی تمام کاراش رو انجام میدم حالا گیرم من مردم و وارد بهشت هم شدم واقعا ته این کاجرا به چی میخوره ؟ آیا این برای خدا خسته کننده نیست که خودش یه چیزی رو بیافرینه بعد بهش بگه من رو پرستش کن و اگه اون رو پرستش کنه بهش پاداش میده اگه نکنه بهش پاداش نمیده شبیه این میمونه من یه ربات میسازم بهش میگم ربات اگه این کار رو کنی میزنم تو رو تو شارژ اگه نکنی باید 1 ساعت بی شارژی رو تحمل کنی ! واقعا بعد یه مدت دیگه ربات برام جذابیت نداره این تشویق های هم جنس های خودمه که میگن به به چه چیز خوبی رو آفریدی ( میدونم خدا با ما تفاوت داره ولی برام همیشه جای پرسش بوده ؟ ).

آخه خدا تا کی میخواد زنده بمونه گیریم که من به عشق نزدیکی با یه زن زیبا رو وارد بهشت بشم و تا آخر تو بستر باهاش حال کنم آخه بی نهایت خیلی آزار دهنده هست حالا گیریم با قدرتی که داره باعث میشه من هیچ وقت احساس خستگی نکنم با اون زن ولی آیا خدا خودش خسته نمیشه ؟ این که کسی پیشش نیست این که آخه تا چه وقت میخواد از خوشحالی من خوشحال بشه ؟

به هر حال خدا خیلی چیز عجیبی هست من نمیگم از مرگ نمی ترسم ولی اینکه تا آخر زنده بمونم هم من رو دیوونه میکنه !

خدایا ببخش ولی شاید خود تو هم خسته شدی ولی چاره ایی نداری !!!!!!!!!!! نمیدونم جات نیستم تجربه کنم ولی حال میده به همه آفریده ها دستور بدی :n01:


سوال های خوبی پرسیدین که اگر بخوایین وارد این طور بحث ها بشین هزار تا سوال و تناقض دیگه هم به وجود میاد که برای هیچ کدومش جواب درستی وجود نداره و جز اینکه خون افراد متعصب به جوش بیاد حاصلی نداره ....


ولی در حالت کلی بهتره این طوری تصور کنید که قدرت برتر قبل از پیدایش من و شما هم بوده و در طی زمان نامشخصی در حال تکمیل علم خود بوده و در حال حاضر این تکامل علم همچنان بدون اینکه کسی ازش مطلع باشه در حال پیشرفت هستش و شاید این پیشرفت با آزمون خطا بر روی موجودات زنده حتی بدون اطلاع اونها به صورت اتفاقات رومره عادی از نظر ما در حال انجام باشه

حالا در این میان انسان هم به عنوان اشرف مخلوقات بر روی زمین میتونه این امیدواری رو داشته باشه تا با پیشرفت علم خودش به سابر نقاط جهان هستی و سابر کرات دست پیدا کنه ... و در نهایت بتونه به علمی همانند قدرت برتر برسه که البته این جزو محالات به حساب میاد ....

وگرنه اینکه شما داری با علمی در محدوده عقل انسانی قدرت برتری رو که کل هستی رو آفریده تجزیه و تحلیل میکنی و به این نتیجه هم می رسی که چطور از این روند تکراری از نظر شما خسته نمیشه تا حالا

شده به این فکر کنی قدرتی که انسان رو آفریده آیا از بعد از خلقت انسان تا به امروز نتونسته موجودی برتر از انسان رو خلق کنه ؟ اگر جواب خیر باشه هزار تا سوال دیگه به وجود میاد

یا نخواسته ؟ ( چرا )

یا خواسته ولی ما ازش بی اطلاعیم ؟



نمیدونم جات نیستم تجربه کنم ولی حال میده به همه آفریده ها دستور بدی :n01:

شما نوعی بدون اینکه کسی بهت دستوری بده درون بازی هستی که بدون اینکه روحتم مطلع باشه داری دائم مورد آزمون و خطا قرار میگیری و این میون توسط افکاری که زائده ذهن انسانهای فرصت طلب هستش برای استفاده از قدرت و حکومت که در همه جای دنیا هم وجود داره احاطه شدی .

این پست جواب این دوست عزیز بود و لطفا نقل قول نگیرین تا تاپیک منحرف نشه .

[mohammad varaste]

چرا گزینه ای نداریم که بگه زیاد است؟
خب معمولا نظرسنجی ها به اینصورته که همه احتمالات لحاظ میشه اینجا فقط دو حالت مطرح شده گویا! گزینه دو و سه در یک جهت هستند به نوعی که حکایت از کم بودن میزان عمر داره
گزینه اول هم که حاکی از رضایت هست
ولی گزینه عکسشون؟

من میگم 70 سال زیاده!
دوست عزیز بنده تازه تاپیک رو دیدم و الان دارم جواب میدم
هرچند که مدیران اضافه کردند
اما دلیل من برای اینکه این گزینه رو قرار ندادم اینه که اگر شما به نظرتون طول عمرتون زیاد هست میتونین خودتون رو بکشین اما اگر به نظرتون کم هست نمیتونین تا زمانی که دوست دارین زندگی کنین .
در واقع انسان میتونه عمر خودشو کوتاهتر کنه اما نمیتونه طول عمر خودش رو افزایش بده:n16: