مشاهده نسخه کامل
: کدام جمله درست است ؟
Demon King
30-03-2014, 20:32
سلام خدمت دوستان عزیزم.
از بین دو جمله زیر به نظر شما کدوم درسته؟
1 ) همه ی انسان ها خوب هستند, مگر آنکه خلافش ثابت شود.
2 ) همه ی انسان ها بد هستند, مگر آنکه خلافش ثابت شود.
افرادی که پیرو جمله اول هستند انسان های خوشبین میباشند و معتقدند همه ی انسان ها ذات و فطرت پاکی دارند مگر اینکه با انجام کار های ناپسند خلاف این ادعا ثابت شود.
و افرادی که پیرو گزینه ی دوم هسنتد بدبین میباشند و معتقدند همه ی انسان ها نا پاک میباشند مگر اینکه با انجام کاری های پسندیده خلاف این ادعا ثابت شود.
یه مثال میزنم بهتر متوجه منظور من بشید:
" دو معلم داریم که یکی خوشبین و دیگری بد بین است. معلم خوشبین به دانش آموز میگوید نمره ی تو 20 است و اگر هر کار ناپسندی انجام بدی
این نمره کم میشه و به صفر میرسه.
معلم بدبین به دانش آموز میگوید نمره ی تو صفر است و اگر کار خوبی انجام دهی این نمره زیاد تر میشود تا به 20 برسد.
خب, شما با نظر کدام معلم موافقید؟
( لازم به ذکر است افرادی که پیرو جمله ی اول هستند قشر آسیب پذیر جامعه میباشند. )
با تشکر .... :»
B.Russell
30-03-2014, 20:44
متاسفانه باید بگم اکثریت مطلق انسان ها متوهم هستند، مگر آنکه خلافش ثابت بشه.
خوبی و بدی هم نسبی است و بسته به جهان بینی افراد محدود به زمان و مکان تعریف میشه.
مثلا همه تو افغانستان ممکنه بگن عجب خواهر با کمالاتی روبنده اش کنار نمیره، خیلی انسان خوبیه.
به همون خواهر تو انگلستان بگن عجب آدم جانی و مزخرفی، خیلی انسان بدیه.
mohammad varaste
30-03-2014, 20:45
بازهم برمیگرده به اینکه تعریف خوبی و بدی چی باشه .
ولی اگه بخوایم سطحی به قضیه نگاه کنیم و زندگی روزمره رو ملاک قرار بدیم
اکثریت تابع قانون و هنجارها هستن و اقلیت قانون شکن و هنجار شکن میشن
پس گزینه یک میشه گفت درست تر هست (از نظر من)
بستگی داره تو چه جامعه ای زندگی کنی
جامعه ای که من توش زندگی میکنم بد بودن افتخار هست.یعنی اگر فردی تو ایران سر یکی کلاه بزاره.به خودش افتخار میکنه و برای دوستاش تعریف میکنه و دوستاش میگن دمت گرم
کسی که مخ یک دختر 12 ساله را بزنه و گولش بزنه.هیچ عذاب وجدانی نمیگیری و تازه افتخار هم میکنه.
در این جامعه ترجیح میدم بدبین باشم
Demon King
30-03-2014, 20:52
" دو معلم داریم که یکی خوشبین و دیگری بد بین است. معلم خوشبین به دانش آموز میگوید نمره ی تو 20 است و اگر هر کار ناپسندی انجام بدی
این نمره کم میشه و به صفر میرسه.
معلم بدبین به دانش آموز میگوید نمره ی تو صفر است و اگر کار خوبی انجام دهی این نمره زیاد تر میشود تا به 20 برسد.
خب, شما با نظر کدام معلم موافقید؟
من در این مثال با نظر معلم دوم موافق هستم چرا که معلم اول به دانش آموز گفت تو 20 هستی پس اگه دانش آموز هیچ کاری نکنه و نه کار پسندیده انجام بده و نه کار غیر پسند با نمره 20 قبول میشه.
اما معلم دوم وقتی به شاگرد بگه تو 0 هستی سطح تلاش دانش آموز خیلی بیشتر خواهد بود و فرصتی برای اشتباه نخواهد داشت و اگر با 20 قبول شود با نمره و تلاش خودش قبول شده و نه نمره ی معلم.
mohammad varaste
30-03-2014, 21:16
اینکه من گزینه اول رو انتخاب کردم دلیلش این نیست که آدم خوشبین یا آسیب پذیری باشم.
شما خودتون مثال میزنین بعد سریع نتیجه گیری میکنین ؟
من استدلالم توی پست قبلی با استفاده از احتمال بود.
اگر یک جامعه مثل کشور x رو انتخاب کنین میشه بپرسم چند درصد مردم اون کشور انسانهایی قانون شکن هستن ؟
قطعا زیر 10 درصد .
چون قوانین بر اساس اعتقادات و رسم های اکثریت اون کشور نوشته شده
(اینکه حق با اکثریته یا با اقلیت بحثش جداست )
سلام خدمت دوستان عزیزم.
از بین دو جمله زیر به نظر شما کدوم درسته؟...
سلام.
«خوب بودن» يک امر وجودي است،
و در امور وجودي، اصل بر عدم است، مگر اينکه خلافش ثابت شود.
بنابراين اصل اين است که هيچ کس خوب نيست مگر اينکه عدمش يعني خوبيش ثابت شود.
البته بايد توجه داشت که خيلي از بدي ها هم خودشون امر وجودي هستند مثل دزدي، کلاه برداري، ظلم ووو
در ضمن، سخن اون دوستمون هم که گفتند مسأله نسبت به جوامع فرق ميکنه کاملاً متين است.
اينم بگم من اشتباهي به گزينهي اوّل رأي دادم. وگرنه منظورم گزينه دوّم بود.:n06:
Demon King
30-03-2014, 21:48
اینکه من گزینه اول رو انتخاب کردم دلیلش این نیست که دادخوشبین یا آسیب پذیری باشم.
شما خودتون مثال میزنین بعد سریع نتیجه گیری میکنین ؟
من استدلالم توی پست قبلی با استفاده از احتمال بود.
اگر یک جامعه مثل کشور x رو انتخاب کنین میشه بپرسم چند درصد مردم اون کشور انسانهایی ققانون شکن هستن ؟
قطعا زیر 10 درصد .
چون قوانین بر اساس اعتقادات و رسم های اکثریت اون کشور نوشته شده
(اینکه حق با اکثریته یا با اقلیت بحثش جداست )
من سوالم کلی بود و اون مثالی هم که زدم برای آشنایی بیشتر این موضوع بود ونظرم رو در مورد اون مثال گفتم. حال یه مثال دیگه میزنم پاسخ با شما؟
« شما میخواید با فردی ازدواج کنید آیا اول منتظر میمونید تا اعتمادتون رو جلب کنه و یا با اون ازدواج میکنید و اگه مشکلی داشت از هم جدا میشید ؟ »
سلام
به نظر من همه ی انسان ها خوب هستند و فقط این نفس عماره هست که انسان رو گمراه می کنه.
به نظرم بهتر بود یه گزینه با عنوان هیچ کدم رو هم برای نظرسنجی میذاشتید چون همه انسان ها خوب یا همه بد نیستند .
یکی ضعیف النفسه و یک قوی النفس.
کلا نفس می تونه انسان رو دگرگون کنه. مثلا کسی که نفس قوی نداشته باشه یه جورایی عقده ای میشه و دوست داره از یه راهی مثل مشکل تراشی
خیال بافی و ... این ضعف رو جبران کنه. مثل دوستمون که گفتند معلمی میاد و به یکی میگه نمرت صفره.اگه طرف اعتمادبه نفس داشته باشه به خودش میاد
و میگه باید درسم رو بخونم ولی کسی که اعتمادبه نفس نداشته باشه میگه یا مغزم نمی کشه یا بابابم پول نداره یا .../
اگه هم معلم به کسی بگه نمرت بیسته و دیگه نمی خواد تلاش کنی اگه شخص اعتمادبه نفس داشته باشه میگه چرا نمره ام رو نکنم بیست و یک؟
ولی کسی که اعتمادبه نفس نداشته باشه میگه بخیال.
کلا هر انسانی درونش یه ذات خوب داره و یه ذات بد.
ممکنه در بعضی ها ذات بد و یا در بعضی ها ذات خوب افزایش پیدا کنه.
این ذات با وجود افراد بالا یا پایین میشه.
مثلا کسی که رفیقاش آدم ها بدی هستند با وجود اون افراد انرژی منفی و عکس العمل اون آدم های بد رو اون فرد تاثیر میگذاره و ذات بدش قوت پیدا می کنه
ولی کسی که دوستای خوبی داره هم انرژی مثبت و هم عکس العمل اون افراد خوب روی اون شخص تاثیر میگذاره و ذات خوبش قوت پیدا می کنه.
dourtarin
30-03-2014, 22:11
سلام
با اجازه ،
شما میخواید با فردی ازدواج کنید آیا اول منتظر میمونید تا اعتمادتون رو جلب کنه
این نظر کدوم دسته است؟
Demon King
30-03-2014, 22:14
سلام
با اجازه ،
این نظر کدوم دسته است؟
این نظر انسان های بدبین که معتقدند اون فرد انسان بدیه و برای ازدواج با اون باید خلاف اون ثابت بشه.
سلام
با اجازه ،
این نظر کدوم دسته است؟
قاعدتا دسته دوم! چون فرض شده بد هست مگر اثبات کنه که خوب هست...
dourtarin
30-03-2014, 22:20
انسان های بدبین که معتقدند ا
قاعدتا دسته دوم!
جالبه، نمی دونستم جزوه این دسته هستم:n02: همیشه فکر می کردم زیادی خوش بینم. این چطوریه؟
Demon King
30-03-2014, 22:24
جالبه، نمی دونستم جزوه این دسته هستم:n02: همیشه فکر می کردم زیادی خوش بینم. این چطوریه؟
معمولا این درجه بد بینی طبیعیه و فکر میکنم اسم اونو باید گذاشت آینده نگری و خوشبین بودن در اینجا موجب نابودی سرنوشت انسان میشه.
دسته سوم:
همه آدم ها بد هستند حتی اگر خلافشم ثابت بشه بازم بد هستند! ( تبصره هم نداریم)
در انسان دو چیز تصمیم گیرندست!
یکی احساس و دیگری عقل و خودتون هم میدونید که هیچکدومشون ثابت نیستند و اغلب ناپایدارند!
dourtarin
30-03-2014, 22:28
معمولا این درجه بد بینی طبیعیه و فکر میکنم اسم اونو باید گذاشت آینده نگری
پس بسته به شرایط و اتفاقات همه ما درجاتی از خوش بینی و بدبینی رو داریم و نمیشه به طور مطلق اونو انتخاب کرد، نظرتون؟
Demon King
30-03-2014, 22:30
دسته سوم:
همه آدم ها بد هستند حتی اگر خلافشم ثابت بشه بازم بد هستند! ( تبصره هم نداریم)
در انسان دو چیز تصمیم گیرندست!
یکی احساس و دیگری عقل و خودتون هم میدونید که هیچکدومشون ثابت نیستند و اغلب ناپایدارند!
خیر. احساس نا پایدار میباشد اما عقل نه. در احساس با گریه کردن یک نفر نظر انسان عوض خواهد شد اما در انسان های منطقی گریه کردن دلیل بر ببخش آن فرد نیست و باید اعتماد را جلب کند و اشتباه را جبران.
Demon King
30-03-2014, 22:32
پس بسته به شرایط و اتفاقات بی ما درجاتی از خوش بینی و بدبینی رو داریم و نمیشه به طور مطلق اونو انتخاب کرد، نظرتون؟
من منظورم به طور کلی بود نه مطلق. والا فلانی آدم بد بینیه اما ممکنه در بعضی جا ها خوشبین باشه.
hossein_taj
30-03-2014, 22:34
خوب بود دمت گرم
dourtarin
30-03-2014, 22:38
من منظورم به طور کلی بود
سوال شما رو به صورت کلی نمیشه جواب داد. یا خوب یا بد، یه گزینه سومی هم باید باشه.
Demon King
30-03-2014, 22:40
سوال شما رو به صورت کلی نمیشه جواب داد. یا خوب یا بد، یه گزینه سومی هم باید باشه.
مرسی بزودی نظر سنجی ویرایش میشه.
A.M.D.D.E.V.I.L
30-03-2014, 23:00
نمی تونم همه انسان ها بد هستند اما همه ی انسان ها عادی هستند و برای خوب بودن باید کار انجام داد .
خیر. احساس نا پایدار میباشد اما عقل نه. در احساس با گریه کردن یک نفر نظر انسان عوض خواهد شد اما در انسان های منطقی گریه کردن دلیل بر ببخش آن فرد نیست و باید اعتماد را جلب کند و اشتباه را جبران.
درسته که گریه اون شخص ممکنه از نظر احساسی حکم کنه که فرد رو ببخشی ولی آیا از نظر عقلی دلیل بر این نیست که طرف مقابل بحدی پشیمان است که با گریه اش جلوی شما شخصیتش را خورد کرده است تا شما اورا ببخشید؟
اما فرمودید عقل ناپایداره؟
چیزی که شمادر بالا ذکر کردید مثالی سطحی بود و در بر گیرنده کل عقل نبود!
بخش منطقی مغز تغییر پذیره! چرا؟ زمانی که چیزی رو غلط قلمداد میکنید ممکنه دو ثانیه بعدش درستش ثابت بشه و اون وقته که پی میبرید فرض شما غلط بوده و شما مجورید منطق درست رو در نظر بگیرید. ( رویه منطق تغییر کرد)
بخش تصمیم گیره مغز تغییر پذیره چرا؟ کسی شما رو اذیت کرده و طرف بعد از مدتی گریه نان برای بخشش پیش شما می آید در اول منطق مغز شما بررسی میکند که آیا با گریه تمام خسارات روحی و روانی جبران می شود و به این نتیجه میرسد که خیر! منطق شما اگر چند دقیقه بعد دوباره به منطق مغز رجوع شود و فقط از نظر احساسی طرف رو جواب نکرده باشید باز به نتیجه جالب تری دست پیدا میکنید اون اینکه اگر طرف رو ببخشید میتونید باهاش دوست بشید و علاوه بر جبران خسارت ممکنه سودی هم داشته باشه. و باز هم اگر فکر کنید منطق راه دیگری پیش روی شما مگذارد که مدرک قابل قبولی برای پی بردن به ناپایدار بودن عقل و منطق بشری در یک بازه زمانی 30 ثانیه ایست!
بخش اطلاعات مغز تغییر پذیره چرا؟ اگر تغییر پذیر نبود انسان الان مانند کودکی تازه متولد شده نه چیزی بلد بود و نه سخنی میگفت و فقط از نظر غریضی عمل میکرد. ( بخش منطق مغزی هم کاملا" تعطیل)
منطق , عقل و تصمیم آدمی بستگی به شناختش داره اگر شناخت تغییر کنه هر سه موردی که ذکر کردم تغییر خواهند کرد.
عقل بشر بقدری ناپایدار و انعطاف پذیره ( برای تغییر) که مشابهش رو تاحالا در هیچ کجا ندیدم.
نمیدونم بحث بنده ربطی به موضوع تایپیک داشت یا خیر فقط خواستم به نقل قول شما پاسخی داده باشم.
انسان نمیتونه تا آخر عمرش جز یک گروه خاص ( دسته یک یا دسته دو یا حتی دسته سه و چهار) باشه چون رویه هر انسانی ثانیه به ثانیه تغییر میکنه! (حالا به هر دلیلی ( عقلی یا احساسی))
معلمی که بعنوان مثال ذکر کردید ممکنه برای یک دوره چند ساله نمرش از 0 و به 20 منتهی شه ولی بعد از مدتی حتی برایی تنوع هم شده تغییر رویه میده. ( احساسی)
اگرم تغییر رویه نداد ممکنه بعدا" پی ببره که اگر از 20 به 0 نمره بده کارش (از نظر عقلی) هم برای خود و هم برای دانش آموزان آسون تر خواهد بود و تغییر رویه میده.
کل این پست دلیلی بود بر تغییر انتخاب , تصمیم و عقل و احساس ما.
اگر همین نظرسنجی رو 2 ماه دیگه حواب بدید ممکنه گزینه مخالف گزینه فعلی رو انتخاب کنید!
Demon King
31-03-2014, 09:01
درسته که گریه اون شخص ممکنه از نظر احساسی حکم کنه که فرد رو ببخشی ولی آیا از نظابتدتی دلیل بر این نیست که طرف مقابل بمعارپشیمان است که با گریه اش جلوی شما شخصیتش را خورد کرده است تا شما اورا ببخشید؟
اما فرمودید عقل ناپایداره؟
چیزی که شمادر بالا ذکر کردید مثالی سطحی بود و در بر گیرنده کل عقل نبود!
بخش منطقی مغز تغییر پذیره! چرا؟ زمانی که چیزی رو غلط قلمداد میکنید ممکنه دو ثانیه بعدش درستش ثابت بشه و اون وقته که پی میبرید فرض شما غلط بوده و شما مجورید منطق درست رو در نظر بگیرید. ( رویه منطق تغییر کرد)
بخش تصمیم گیره مغز تغییر پذیره چرا؟ کسی شما رو اذیت کرده و طرف بعد از مدتی گریه نان برای بخشش پیش شما می آید در اول منطق مغز شما بررسی میکند که آیا با گریه تمام خسارات روحی و روانی جبران می شود و به این نتیجه میرسد که خیر! منطق شما اگر چند دقیقه بعد دوباره به منطق مغز رجوع شود و فقط از نظر احساسی طرف رو جواب نکرده باشید باز به نتیجه جالب تری دست پیدا میکنید اون اینکه اگر طرف رو ببخشید میتونید باهاش دوست بشید و علاوه بر جبران خسارت ممکنه سودی هم داشته باشه. و باز هم اگر فکر کنید منطق راه دیگری پیش روی شما مگذارد که مدرک قابل قبولی برای پی بردن به ناپایدار بودن عقل و منطق بشری در یک بازه زمانی 30 ثانیه ایست!
بخش اطلاعات مغز تغییر پذیره چرا؟ اگر تغییر پذیر نبود انسان الان مانند کودکی تازه متولد شده نه چیزی بلد بود و نه سخنی میگفت و فقط از نظر غریضی عمل میکرد. ( بخش منطق مغزی هم کاملا" تعطیل)
منطق , عقل و تصمیم آدمی بستگی به شناختش داره اگر شناخت تغییر کنه هر سه موردی که ذکر کردم تغییر خواهند کرد.
عقل بشر بقدری ناپایدار و انعطاف پذیره ( برای تغییر) که مشابهش رو تاحالا در هیچ کجا ندیدم.
نمیدونم بحث بنده ربطی به موضوع تایپیک داشت یا خیر فقط خواستم به نقل قول شما پاسخی داده باشم.
انسان نمیتونه تا آخر عمرش جز یک گروه خاص ( دسته یک یا دسته دو یا حتی دسته سه و چهار) باشه چون رویه هر انسانی ثانیه به ثانیه تغییر میکنه! (حالا به هر دلیلی ( عقلی یا احساسی))
معلمی که بعنوان مثال ذکر کردید ممکنه برای یک دوره چند ساله نمرش از 0 و به 20 منتهی شه ولی بعد از مدتی حتی بریی تنوع هم شه تغییر رویه میده. ( احساسی)
اگرم تغییر رویه نداد ممکنه بعدا" پی ببره که اگر از 20 به 0 نمره بده کارش (از نظر عقلی) هم برای خود و هم برای دانش آموزان آسون تر خواهد بود و تغییر رویه میده.
کل این پس دلیلی بود بر تغییر انتخاب , تصمیم و عقل و احساس ما.
اگر همین نظرسنجی رو 2 ماه دیگه حواب بدید ممکنه گزینه مخالف گزینه فعلی رو انتخاب کنید!
:n26:
در رابطه با معلم باید گفت مدت زمان یا تنوع مهم نیست. مهم اینه کدوم روش درست تره. از نظر من هر معلمی به دانش آموز سخت بگیره بهتره و معلمی ابتدا نمره ه ی دانش آموز رو صفر بگیره تا باعث پیشرفت اون بشه از روش بهتری داره استفاده میکنه.
در رابطه با گریه کردن هم یه اصطلاح جالب ایرانی هست به اسم « اشک تمساح » . افراد احساسی وقتی با کسی قهر میکنند دلشون به رحم میاد و سری میرن و معذرت خواهی میکنن اما افراد منطقی معیار های زیادی برای بخشیدن یک نفر دارن که اشک تمساح جزو اون معیار ها نیست.
MOHAMMAD_ASEMOONI
02-04-2014, 17:44
سلام .
اگر میخواین ضربه خوردنتون از انسانهای بد به حداقل برسه باید از جمله ی دوم تبعیت کنین .
البته با این شرط که به همه شک کنین که ممکنه بد باشند اما تا ثابت نشده که بد هست باهاش مثل یک مجرم برخورد نکنید ( اتهام , تهمت و مجازات ممنوع ) .
مثال :
اگه خواستین پول بدین به کسی حتماً ازش رسید بگیرین .
اگر مجبور شدین کلید خانه یا مغازه یا انبار رو به کسی بدین , بعدش قفلها رو عوض کنین .
این جوک مطلب زیادی در خودش داره :
فاضی به دزد گفت خجالت نمیکشی سر این همه آدم رو که بهت اطمینان داشتند کلاه گذاشتی ؟
دزد گفت خب چکار کنم قربان ؟ آخه سر آدمهائی که بهم اطمینان ندارند رو که نمیشه کلاه گذاشت .
Demon King
02-04-2014, 17:52
سلام . اگر میخواین ضربه خوردنتون از انسانهای بد به حداقل برسه باید از جمله ی دوم تبعیت کنین البته با این شرط که به همه شک کنین که ممکنه بد باشند اما تا ثابت نشده که بد هست باهاش مثل یک مجرم برخورد نکنید ( اتهام , تهمت مجازات ممنوع .)
به همین دلیله که انسان های خوشبین قشر آسیب پذیر جامعه هستند.
Masoud-2014
06-04-2014, 19:56
آدما وقتی دنیا میان معصومند و پاک و به مرور زمان ناخالصی پیدا میکنن -------------------> پس میشه گفت همه ادما در ابتدا خوبند کم کم خلافش ثابت میشه :n02:
MOHAMMAD_ASEMOONI
07-04-2014, 21:52
آدمها وقتی دنیا میان معصومند و پاک و به مرور زمان ناخالصی پیدا میکنن -------------------> پس میشه گفت همه ادمها در ابتدا خوبند کم کم خلافش ثابت میشه :n02:
سلام .
شکی نیست که وقتی به دنیا میان پروندشون پاکه اما خودشون نه پاکند نه معصوم .
منظور از پاک و معصوم اینه که در وجدشون پلیدی و شر وجود نداره .
هیچ انسانی پاک و معصوم به دنیا نمیاد اما پرونده ی پندار و گفتار و کردارش در ابتدا پاک هست .
هیچ انسانی نیست که بُعدِ شَر در وجودش نباشه .
اما کودک تا وقتی قدرت نداره نمیتونه کار شر انجام بده .
رفته رفته قدرتش زیاد میشه و بُعدِ شر نمایان میشه .
بچه هائی هستند که در 3-4 سالگی با کینه و حسادت و طمع به بچه های دیگه نگاه میکنند و بهشون حمله میکنند برای گرفتن اسباب بازیهای اونها یا جلوگیری از ورودشون به حریم خصوصیشون ( دست نزدن به وسائلشون و اسباب بازیهاشون ) .
بچه هائی هستند که در 7-8 سالگی پدر یا مادر خودشون رو کشتند از روی خشم .
پسرهای 14-15 ساله که قصد تجاوز به خواهر و مادر خودشون رو داشتند یا مرتکب به این جرم هم شدند و جرم و جنایتهای دیگه مرتکب شدند .
برای همین برای کودکان ( افرادِ زیر 18 سال ) هم زندان وجود داره .
اینجاست که نقش بسیار مهم پدر و مادر , سرپرست , مدرسه و جامعه نمایان میشه تا به انسان یاد بده که بُعدِ شر رو در خودش کنترل کنه تا سرکشی و عصیان و طغیان نکنه .
6 بیماریِ فوق العاده خطرناک در وجودِ انسان هست که اگر کنترل نشه نابودیِ انسان حتمی هست حتی اگر زیباترین , خوش اندام ترین , ثروتمندترین , باهوش ترین , نیرومندترین , و توانمندترین و بانفوذترین و مشهورترین انسان باشه و بالاترین پست و مقام و مدرک تحصیلی رو داشته باشه .
1- طمع و زیاده طلبی
2- شهوتِ افسارگسیخته و غیر قابل کنترل
3- غرور و تکبر بیجا
4- خساست و بُخل
5- کینه و خشم سرکش و غیر قابل کنترل
6- حسادت ( آرزو داشتنِ از بین رفتنِ نعمتهایِ دیگران )
این شش بیماری به جانِ هر که افتاد ور افتاد
خوشبختی ( آرامش دائمی روان ) رو ازش میگیره .
هیـــــــچ راهی برای کنترلِ این شش خصلتِ ویرانگر وجود نداره جز کسب معنویاتِ قوی تا اینها رو تحت کنترل دربیاره .
معنویات هم به دست نمیاد جز با تلاش و زحمت و داشتن 2 شرط مهم و لازم :
1- عقلِ سالم
2- دلِ نرمِ حق پذیر
اینها فقط بخش کوچکی از یک سری قوانین ثابت و نغییر ناپذیر هست که همه چیز رو در جهان هستی از جمله زندگی و فعالیتهایِ انسان رو تحت کنترل داره و هیچ فعالیتی در جهانِ هستی خارج از چهارچوبِ این قوانین ثابت و تغییر ناپذیر امکان پذیر نیست که نیست که نیست که نیست .....
Masoud-2014
07-04-2014, 23:00
سلام .
شکی نیست که وقتی به دنیا میان پروندشون پاکه اما خودشون نه پاکند نه معصوم .
منظور از پاک و معصوم اینه که در وجدشون پلیدی و شر وجود نداره .
هیچ انسانی پاک و معصوم به دنیا نمیاد اما پرونده ی پندار و گفتار و کردارش در ابتدا پاک هست .
هیچ انسانی نیست که بُعدِ شَر در وجودش نباشه .
اما کودک تا وقتی قدرت نداره نمیتونه کار شر انجام بده .
رفته رفته قدرتش زیاد میشه و بُعدِ شر نمایان میشه .
بچه هائی هستند که در 3-4 سالگی با کینه و حسادت و طمع به بچه های دیگه نگاه میکنند و بهشون حمله میکنند برای گرفتن اسباب بازیهای اونها یا جلوگیری از ورودشون به حریم خصوصیشون ( دست نزدن به وسائلشون و اسباب بازیهاشون ) .
بچه هائی هستند که در 7-8 سالگی پدر یا مادر خودشون رو کشتند از روی خشم .
پسرهای 14-15 ساله که قصد تجاوز به خواهر و مادر خودشون رو داشتند یا مرتکب به این جرم هم شدند و جرم و جنایتهای دیگه مرتکب شدند .
برای همین برای کودکان ( افرادِ زیر 18 سال ) هم زندان وجود داره .
اینجاست که نقش بسیار مهم پدر و مادر , سرپرست , مدرسه و جامعه نمایان میشه تا به انسان یاد بده که بُعدِ شر رو در خودش کنترل کنه تا سرکشی و عصیان و طغیان نکنه .
6 بیماریِ فوق العاده خطرناک در وجودِ انسان هست که اگر کنترل نشه نابودیِ انسان حتمی هست حتی اگر زیباترین , خوش اندام ترین , ثروتمندترین , باهوش ترین , نیرومندترین , و توانمندترین و بانفوذترین و مشهورترین انسان باشه و بالاترین پست و مقام و مدرک تحصیلی رو داشته باشه .
1- طمع و زیاده طلبی
2- شهوتِ افسارگسیخته و غیر قابل کنترل
3- غرور و تکبر بیجا
4- خساست و بُخل
5- کینه و خشم سرکش و غیر قابل کنترل
6- حسادت ( آرزو داشتنِ از بین رفتنِ نعمتهایِ دیگران )
این شش بیماری به جانِ هر که افتاد ور افتاد
خوشبختی ( آرامش دائمی روان ) رو ازش میگیره .
هیـــــــچ راهی برای کنترلِ این شش خصلتِ ویرانگر وجود نداره جز کسب معنویاتِ قوی تا اینها رو تحت کنترل دربیاره .
معنویات هم به دست نمیاد جز با تلاش و زحمت و داشتن 2 شرط مهم و لازم :
1- عقلِ سالم
2- دلِ نرمِ حق پذیر
اینها فقط بخش کوچکی از یک سری قوانین ثابت و نغییر ناپذیر هست که همه چیز رو در جهان هستی از جمله زندگی و فعالیتهایِ انسان رو تحت کنترل داره و هیچ فعالیتی در جهانِ هستی خارج از چهارچوبِ این قوانین ثابت و تغییر ناپذیر امکان پذیر نیست که نیست که نیست که نیست .....
ممنون ، خب مراد هم همین بوده یعنی انسانی که به دنیا میاد در ابتدا معصومه یعنی بی گناست و این مسلمه و قاعدتا پروندش هم پاکه ... اما اینکه خواست خدا بر این بوده که معصوم افریده بشه و معصوم بمانه دیگه خود خدا میدانه هرچند در معصوم بودن اولیه فرقی بین این دو حالت شاید نباشه ...
اما اینکه گفتین :
هیچ انسانی نیست که بُعدِ شَر در وجودش نباشه .
اما کودک تا وقتی قدرت نداره نمیتونه کار شر انجام بده .
رفته رفته قدرتش زیاد میشه و بُعدِ شر نمایان میشه .
شاید نیاز به موشکافی بیشتری داشته باشه !
یعنی مثلا بعد شر رو ارث برده؟ و با بزرگتر شدن نمایان میشه؟ پس مفهوم اختیار چی میشه؟ مگر انسان مختار نیست؟ انسان در معرض تعلم و تجربه قرار نمیگیره؟ آیا محیط بی تاثیر نیست؟ نوع تعلیم و تربیت و سطح رفاه و نوع محیط اجتماعی در ساخت شخصیتی افراد و شکل گیری افکار و طرز تفکر دخیل نیست؟ قرار نیست کودکی یک فرد معتاد مثلا معتاد بشه یا یک دزد و قاتل و ... بی شمار مثال نقض موجوده ...
قاعدتا این جمله شما خیلی درسته و اون کلام بلایی رو میپوشونه :
اینجاست که نقش بسیار مهم پدر و مادر , سرپرست , مدرسه و جامعه نمایان میشه تا به انسان یاد بده که بُعدِ شر رو در خودش کنترل کنه تا سرکشی و عصیان و طغیان نکنه
بقیه فرمایشات هم کاملا متیته...
سلام
منظورتون از این جملات متوجه نمیشم؟
یعنی چی پروندشون پاکه اما پاک و معصوم نیستند؟
منظورتون اینه در بدو تولد هم پاک نیستن؟؟یعنی در بدو تولد گناه کارن؟
سلام .
شکی نیست که وقتی به دنیا میان پروندشون پاکه اما خودشون نه پاکند نه معصوم .
منظور از پاک و معصوم اینه که در وجدشون پلیدی و شر وجود نداره .
هیچ انسانی پاک و معصوم به دنیا نمیاد اما پرونده ی پندار و گفتار و کردارش در ابتدا پاک هست .
1 ) همه ی انسان ها خوب هستند, مگر آنکه خلافش ثابت شود.
2 ) همه ی انسان ها بد هستند, مگر آنکه خلافش ثابت شود.
چون به نظر من خوبی و بدی نسبی هستند و خصوصیات و ویژگی های شخصیتی هر فرد روی قضاوتش از خوبی و بدی تاثیر گذار هست نمیشه انسان ها رو به این گروه کلی تقسیم بندی کرد و معیار درست و علمی برای تقسیم بندی نیست و در کل شاید بیشتر یک جمله ادبی باشه تا یک موضوع علمی.
گزینه هیچ کدام رو انتخاب می کنم که در نظر سنجی نیست متاسفانه!
در مورد مثالی که زدید و نتیجه گیری و انسان های خوشبین و بدبین از نظر من قابل اتکا و قانع کننده نیست.
Demon King
08-04-2014, 05:48
چون به نظر من خوبی و بدی نسبی هستند و خصوصیات و ویژگی های شخصیتی هر فرد روی قضاوتش از خوبی و بدی تاثیر گذار هست نمیشه انسان ها رو به این گروه کلی تقسیم بندی کرد و معیار درست و علمی برای تقسیم بندی نیست و در کل شاید بیشتر یک جمله ادبی باشه تا یک موضوع علمی.
گزینه هیچ کدام رو انتخاب می کنم که در نظر سنجی نیست متاسفانه!
در مورد مثالی که زدید و نتیجه گیری و انسان های خوشبین و بدبین از نظر من قابل اتکا و قانع کننده نیست.
سلام دوست عزیز.
اتفاقا نظر سنجی ویرایش شده و انتخاب گزینه ی هردو یعنی یه حالت نرمال و ترکیب این دو جمله :
همه ی انسان ها عادی هستند مگر اینکه خوب بودن و یا بد بودنشان را ثابت کنند.
اگه نظر جنابعالی جمله ی فوقه پیشنهاد میکنم گزینه ی هردو رو انتخاب کنید.
MOHAMMAD_ASEMOONI
08-04-2014, 08:42
ممنون ، خب مراد هم همین بوده یعنی انسانی که به دنیا میاد در ابتدا معصومه یعنی بی گناست و این مسلمه و قاعدتا پروندش هم پاکه ... اما اینکه خواست خدا بر این بوده که معصوم افریده بشه و معصوم بمانه دیگه خود خدا میدانه هرچند در معصوم بودن اولیه فرقی بین این دو حالت شاید نباشه ...
اما اینکه گفتین :
شاید نیاز به موشکافی بیشتری داشته باشه !
یعنی مثلا بعد شر رو ارث برده؟ و با بزرگتر شدن نمایان میشه؟ پس مفهوم اختیار چی میشه؟ مگر انسان مختار نیست؟ انسان در معرض تعلم و تجربه قرار نمیگیره؟ آیا محیط بی تاثیر نیست؟ نوع تعلیم و تربیت و سطح رفاه و نوع محیط اجتماعی در ساخت شخصیتی افراد و شکل گیری افکار و طرز تفکر دخیل نیست؟ قرار نیست کودکی یک فرد معتاد مثلا معتاد بشه یا یک دزد و قاتل و ... بی شمار مثال نقض موجوده ...
قاعدتا این جمله شما خیلی درسته و اون کلام بلایی رو میپوشونه :
بقیه فرمایشات هم کاملا متیته...
سلام
بنده شکی ندارم که بنده و شما اختلافِ بسیار کمی داریم در این مورد اما نحوه ی توضیحمون با هم اختلاف داره .
یه چیزی شبیهِ ماجرایِ عِنَب و انگور و استافیل .
بله , درسته . احتیاج به موشکافی و توضیح بیشتر داره تا اختلاف در بیان و توضیح از بین بره .
إن شاء الله سر فرصت .
ارادتمند .
Meysam Raz
08-04-2014, 08:55
من همیشه فکر میکردم روابط انسانی خیلی پیچیده تر از این حرفا باشه که بخواد توی یک جمله سیاه (گزینه دوم ) یا یک جمله سفید ( گزینه اول ) که هر دو در قالب اثبات ریاضی ( قسمت دوم هر دو جمله ) نمود پیدا کنه
به نظرم باید یک ملاک داشته باشیم و هر فردی رو با اون ملاک بسنجیم
بعد از سنجش در مورد خوبی یا بدیشون قضاوت کنیم .
هنوز گزینه هیچکدام نداریم؟ :n02:
MOHAMMAD_ASEMOONI
08-04-2014, 09:21
سلام
منظورتون از این جملات متوجه نمیشم؟
یعنی چی پروندشون پاکه اما پاک و معصوم نیستند؟
منظورتون اینه در بدو تولد هم پاک نیستن؟؟یعنی در بدو تولد گناه کارن؟
سلام دوست عزیز
شما قسمتِ اولِ عرایض بنده رو کپی کردین اما سطر بعدیش رو که پاسخ سوالتون در اون هست رو رها کردین
:20:
در اون سطر بنده پاک و معصوم بودن رو تعریف کردم تا به عنوان یک معیار ازش استفاده کنیم
پاک و معصوم بودن یعنی نداشتن تمایل و قدرتِ انجام کار شر
یعنی نه خودش تمایل داشته باشه که کار شر انجام بده و نه اصلاً قدرتِ انجام کار شر رو داشته باشه .
کودک هر دوی اینها رو در وجودش داره در ابتدای تولد اما هنوز فعال نشده
به همین دلیل پرونده ی افکار و سخنانش و اعمالش سفید و پاک هست . ( پندار , گفتار , کردار ) .
با رشدِ نوزاد , کم کم تمایل به انجام شر و توانائیِ انجامش فعال میشه و افزایش پیدا میکنه .
امر و نهی های پدر و مادر به دو دلیل هست
1- انجام کار اشتباه مثل درست دست نگرفتن شیشه ی شیر یا لیوان آب
2- انجام کار خطا مثل زدن تو سر دیگران یا چنگ زدن یا چیز پرت کردن
والاترین انسانها که به اسم معصومین معروف هستند , علتش این هست که با کسب معنویاتِ بسیار بالا از همان کودکی , میل و رغبت به انجام شر در وجودشون رو تحت کنترل درآوردند نه اینکه شر در وجودشون نبود . وگرنه دیگه نمیشه بهشون گفت انسان .
اونها برتر از انسان نبودند بلکه انسانِ برتر بودند و این برتری هم فقط به خاطر تفاوت در میزانِ معنویاتشون با دیگران بود .
معنویات هم دستاوردِ و محصول علم و دانش هست .
مغز انسان با استفاده از حواس چندگانه ی خودش اطلاعاتی رو از جهانِ اطرافش میگیره و اونها رو تجزیه و تحلیل میکنه و استنتاج و نتیجه گیری میکنه .
حاصلِ این استنتاج و نتیجه گیریها میشه عقیده ی فرد .
اصرار و پافشاری بر عقیده اش هم میشه ایمانش .
بر اساس همین عقیده و ایمان هم ارزشهای او شکل میگیره
یکی رضای معبود بالاترین ارزش هست براش
یکی پول و سلطه و قدرت و لذت
سپس پندارش و گفتارش و کردارش تحت تاثیر اون عقیده یا عقیده ها و ارزشها قرار میگیره .
سرچشمه ی تفاوت در پندارها و گفتارها و کردارها همین هست ( تفاوت در ارزشها و عقاید )
سرچشمه ی همه ی اینها هم در علم و دانش و میزانِ حق دوست بودن و حق پذیری افراد هست .
علم و دانش میتونه دلها و دیده ها رو دگرگون کنه ( گاهی در یک لحظه ) و انسانی رو منقلب کنه و از این رو به اون رو کنه و تغییر بده .
انسانهای زیادی بودند که دیدن یا شنیدن یا هر دو , دلها و دیدگانشون رو منقلب کرد .
این دگرگونی چهار حالت داره
از شر به خیر ( از بد به خوب )
از خوب به بد
از خوب به خوبتر
از بد به بدتر
دیگه اگر بخوایم موضوع رو بیشتر باز کنیم از خط قرمز قوانین سایت رد میشیم
سلام دوست عزیز.
اتفاقا نظر سنجی ویرایش شده و انتخاب گزینه ی هردو یعنی یه حالت نرمال و ترکیب این دو جمله :
همه ی انسان ها عادی هستند مگر اینکه خوب بودن و یا بد بودنشان را ثابت کنند.
اگه نظر جنابعالی جمله ی فوقه پیشنهاد میکنم گزینه ی هردو رو انتخاب کنید.
ولی به نظر من جمع اون دوجمله جمله شما نمیشه. با گزینه هر دو یعنی من هر دو مورد رو قبول دارم.
ببینید در علوم انسانی چون با انسان سر و کار داریم بسیاری از موارد نسبی هست و نمی تونیم فرمول بندی دقیقی داشته باشیم. در کل من بازم روی نظرم هستم که اصل موضوع این تاپیک نمی تونه قابل اتکا باشه و فرقی با جملاتی از این دست که همه پسرها بدن یا همه دخترا بدن! نداره... و در نهایت نتیجه خاصی هم به دنبال نداره. گرچه فقط نظر شخصی هست.
Demon King
08-04-2014, 12:55
انسان در شرایط مختلف هم بدبینه هم خوشبین مثلا در هنگام آشنایی برای ازدواج انسان حس بدبینی بیشتری رو نشون میده
اما منظور من از این نظرسنجی شرایط غالبه یعنی من نمیگم آیا شما انسان خوشبینی هستید یا نه؟ من میگم در اکثر شرایط پیروی از کدام جمله درست تره؟
یعنی شاید من آدم خوشبینی باشم اما به جمله ی دوم معتقدم گرچه خودم پیرو اون نیستم. مثلا فلان شخص از دزدی بدش میاد اما این کارو انجام میده و عادت کرده.
در گزینه ی دوم منظور اینه که با توجه به شرایط باید پیرو کدام یکی از این جمله ها بود.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.