Big Bang

[riazirah]

این جمله یعنی چی ؟
با توجه به نظریه ی مهبانگ ، مهبانگ در همه جای فضا رخ داده است نه فقط در یک نقطه.
نمی تونم درک کنم منظورش چیه.

[A M ! N]

مهبانگ یک پدیده ی انفجار ساده و امروزی نبود. میزان انبساط در همه ی نقاط یکسانه و مرکز خاصی نداره ، یعنـی اینطور نیست
که جهان از یک مرکز خاص در حال منبسط شدن باشه. بلکه کل جهان (همه ی نقاط) در حال انبساط هستند. شما بـه عنوان یــک
مشاهده گر ، در هر نقطه ای که قرار بگیرید تصور میکنید همه چیز در حال دور شدن از شماست (در تمامی جهتها)

این پست رو برای اطلاعات تکمیلی مطالعه بفرمایید.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[riazirah]

مهبانگ یک پدیده ی انفجار ساده و امروزی نبود. میزان انبساط در همه ی نقاط یکسانه و مرکز خاصی نداره ، یعنـی اینطور نیست
که جهان از یک مرکز خاص در حال منبسط شدن باشه. بلکه کل جهان (همه ی نقاط) در حال انبساط هستند. شما بـه عنوان یــک
مشاهده گر ، در هر نقطه ای که قرار بگیرید تصور میکنید همه چیز در حال دور شدن از شماست (در تمامی جهتها)

این پست رو برای اطلاعات تکمیلی مطالعه بفرمایید.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ممنون. حالا متوجه منظورش شدم لااقل. اما هنوز واسم ابهام هست که اصلا چطور چنین چیزی ممکنه ؟ یعنی مفهومی دریافت نکردم.:n27:

[Stream]

ممنون. حالا متوجه منظورش شدم لااقل. اما هنوز واسم ابهام هست که اصلا چطور چنین چیزی ممکنه ؟ یعنی مفهومی دریافت نکردم.:n27:

چون مفهوم انبساط جهان صرفا یک حرکت ساده بطوری که ما در زندگی روزمره می شناسیم نیست. هم حرکت هست و هم کش اومدن فضا (دقیقا مشابه یک کش) که دلیل اصلی انبساط جهان هست. شما فکر کنید تمام فضای بین کهکشان ها در حال کش اومدن هست (سه توپ رو با کش به هم ببندید و حالا کش ها رو بکشید). فکر کنم درکش اینطوری ساده تر باشه.

زمانی می رسه که این کش اومدن در تمام نقاط جهان به حدی می رسه که دیگه حتی هیچ نور یا جاذبه ای از یک کهکشان به کهکشان دیگه نمی رسه و صرفا بعد از اون هر کهکشان فکر می کنه کهکشان خودش کل جهان است.

[riazirah]

چون مفهوم انبساط جهان صرفا یک حرکت ساده بطوری که ما در زندگی روزمره می شناسیم نیست. هم حرکت هست و هم کش اومدن فضا (دقیقا مشابه یک کش) که دلیل اصلی انبساط جهان هست. شما فکر کنید تمام فضای بین کهکشان ها در حال کش اومدن هست (سه توپ رو با کش به هم ببندید و حالا کش ها رو بکشید). فکر کنم درکش اینطوری ساده تر باشه.

زمانی می رسه که این کش اومدن در تمام نقاط جهان به حدی می رسه که دیگه حتی هیچ نور یا جاذبه ای از یک کهکشان به کهکشان دیگه نمی رسه و صرفا بعد از اون هر کهکشان فکر می کنه کهکشان خودش کل جهان است.
بی نهایت ممنونم .
اما یک ابهام باقی مونده. توضیح شما رو طبیعتا درک کردم اما نتونستم با نظر A M ! N ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) عزیز تطبیق بدم که میگن این حرکت مرکز خاصی نداره. به هرحال از یه جا شروع باید بشه.
شرمنده که دوزاریم نمی افته .:n27:

[A M ! N]

این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو خوندید ؟ خب این بخشش رو میگذارم تا بخونید ، که برگرفته از نظریه ی مهبانگ است.


بر اساس نظریه ی مهبانگ، انفجار از تکینگی اتفاق افتاد ، به این معنی که تمام جرم این ذره ی کوچک در حجمی نزدیک به صفر ( براساس مفهوم حد ، حجم آن به صفر میل میکرد) متراکم شده بود.
چگونگی این انفجار را میتوان مانند ترکیدن بادکنک فرض کرد. زان پس تمام ذرات بنیادی ازین تکینگی بوجود آمدند و از مرکزیت این تکینگی در هر سویی دور شدند. یعنی نظم خاصی در جهت حرکت ذرات نبوده است.


لازم به ذکره که نظریه هایی که فعلن وجود داره فقط در حد یه مدلسازی اعتبار داره و قطعیتی درشون وجود نداره. تکینگی هم فقط یه مدلسازیه. یکی از ایرادهایی که بر این نظریه وارده اینه که در طی 14 بیلیون سال (~) جهان نمیتونسته (به این سرعت) به تعادل دمایی برسه.

نظریه ای که سال گذشته سروصدا به پا کرد سیاه چاله ی 4 بعدی بود که میگه پس از سقوط یک ستاره ی چهاربعدی به درون سیاه چاله و بیرون امدن آت و آشغالهای آن به وجود امده. به حالت طنز میگیم جهان ما از بالا آوردن (استفراغ) سیاه چاله بوجود آمده!!

[riazirah]

شما فکر کنید تمام فضای بین کهکشان ها در حال کش اومدن هست (سه توپ رو با کش به هم ببندید و حالا کش ها رو بکشید).


بر اساس نظریه ی مهبانگ، انفجار از تکینگی اتفاق افتاد ، به این معنی که تمام جرم این ذره ی کوچک در حجمی نزدیک به صفر ( براساس مفهوم حد ، حجم آن به صفر میل میکرد) متراکم شده بود.
چگونگی این انفجار را میتوان مانند ترکیدن بادکنک فرض کرد. زان پس تمام ذرات بنیادی ازین تکینگی بوجود آمدند و از مرکزیت این تکینگی در هر سویی دور شدند. یعنی نظم خاصی در جهت حرکت ذرات نبوده است.

مثالی میزنم : فرض کنید ما در کهکشان A هستیم، یک فرد دیگر در کهکشان B هست. و فرد دیگری در کهکشان C هست. فاصله ی کهکشانهای A-C دو برابر فاصله ی کهکشانهای A-B میباشد.
من برای راحتی کار شکلی را رسم کرده ام.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


فرض میکنیم ما که در کهکشان A هستیم مشاهده میکنیم که کهکشان B با سرعت 10000 ک/ث در حال دور شدن از ما ( کهکشان A ) هست.

از طرف مقابل ، فرد دیگر هم در کهکشان B مشاهده میکند که کهکشان ما با سرعت 10000 ک/ث در حال دور شدن ( در جهت مخالف) میباشد.

همچنین وقتی ما به کهکشان C نگاه میکنیم میبینیم که کهکشان C با سرعت 20000 ک/ث در حال دور شدن از ماست. ولی فردفضایی در کهکشان B

مشاهده میکند که کهکشان C با سرعت 10000 ک/ث درحال دور شدن از آن (B) است !

متشکرم. از هردو بزرگوار واقعا ممنونم. بالاخره دوزاریم افتاد اونم چه جور . می تونم تدریسش کنم:n02:
سپاسگزار