PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : کلیــــــــدر / محمود دولت آبادی



بانو . ./
23-12-2013, 13:45
.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])



نام : کلیدر [ده جلد]

نویسنده: محمود دولت آبادی
ناشر: فرهنگ معاصر
تاریخ نشر: سال ۱۳۷۴- چاپ یازدهم
تعداد صفحات: جمعا ۲۶۰۱ صفحه
حجم: جمعا ۴۰ مگابایت
قیمت دوره ده جلدی: حدود ۱۰۰ هزار تومان


دانلود ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

بانو . ./
23-12-2013, 13:45
درباره کتاب : کِلیدَر اثری از محمود دولت‌آبادی، نویسندهٔ معاصر است که در سه هزار صفحه و ده جلد به چاپ رسیده و روایت زندگی یک خانوادهٔ کرد ایرانی است که به سبزوار خراسان کوچانده شده‌اند. داستان کلیدر که متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم است بین سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ روی می‌دهد. کلیدر نام کوه و روستایی در شمال شرقی ایران است.


کلیدر که «سرنوشت تراژدیک رعیت‌های ایرانی و قبایل چادرنشین را در دوره‌ای که سیاست زور حاکم است به تصویر می‌کشد» بر اساس حوادث واقعی نگاشته شده و به شرح سختی‌ها و رنج‌هایی روا رفته بر خانوادهٔ کَلمیشی می‌پردازد



کِلیدَر که به‌اشتباه کُلِیْدَر نیز تلفظ می‌شود، نام کوهی مابین شهرهای سبزوار، نیشابور، و قوچان در خراسان است. دولت‌آبادی رمان کلیدر را بر اساس داستان واقعی گل‌محمد نوشته‌است. وقتی که سرانجام اربابان و حکومت با تیرباران گل‌محمد به ماجراجویی‌ها و یاغی‌گری‌های این قهرمان مردمی سبزوار پایان دادند، دولت‌آبادی پسربچه‌ای بود با پنج یا شش سال سن. دوران کودکی او آکنده بود از ذکر اشعار و داستان‌هایی که به مدح و مرثیه‌سرایی گل‌محمد می‌پرداختند. توصیفات بسیاری از روستاها و مکان‌ها در رمان کلیدر دقیق‌اند و بسیاری از شخصیت‌های رمان بر اساس اشخاص واقعی ساخته شده‌اند. اما نباید رمان کلیدر را زندگی‌نامهٔ واقعی گل‌محمد پنداشت؛ کلیدر پیش و بیش از آنکه یک زندگی‌نامه باشد یک رمان است و نویسنده هرگاه که مناسب دیده خیال را با واقعیت پیوند زده‌است. یکی از مهم‌ترین تغییرات داده شده، آوردن زمان داستان به چندین سال بعد است به نحوی که داستان در سال ۱۳۲۵ یعنی پس از پایان غائلهٔ آذربایجان آغاز می‌شود و در سال ۱۳۲۷ پس از تلاش نافرجام برای ترور محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران، پایان می‌یابد. از آنجایی که دولت‌آبادی قصد داشته حزب توده را در ماجرای داستان دخیل کند، این چارچوب زمانی را مناسب‌تر دیده‌است.


مارال، دختر جوان کرد، اسبش را به سوی زندان شهر می‌تازاند تا پدر و نامزدش، دلاور، را که هر دو در حبس‌اند ملاقات کند. شخصیت‌های اصلی داستان همگی به هنگام دیدار مارال از زندان شهر و بازگشت به نزد عمه‌اش، بلقیس، معرفی می‌شوند. بلقیس و شوهرش، کلمیشی، سه پسر و یک دختر به نام‌های خان‌محمد، گل‌محمد، بیگ‌محمد، و شیرو دارند. خشک‌سالی شدید امرار معاش این خانواده را که غالباً متکی بر چوپانی است، دشوار کرده و آنان را به دیمی‌کاری که محصول و سود قابل‌توجهی ندارد واداشته‌است.


گل‌محمد، پسر دوم خانواده که به‌تازگی از خدمت اجباری سربازی بازگشته و همسر نیز دارد، عاشق مارال می‌شود و او را به همسری می‌گیرد. این ازدواج تخم عدوت و مخاصمه را در دل دلاور، نامزد سابق مارال، می‌کارد. با گذشت داستان، تنش‌ها و کشمکش‌ها میان طایفه‌ها و خانواده‌های مختلف تشدید می‌شود و در میان این منازعات و دشمنی‌ها، گل‌محمد مردی را به قتل می‌رساند. پس از وقوع این حادثه، دو امنیه به بهانهٔ وصول مالیات گلّه‌هایی که وجود نداشت و در اصل برای تحقیق در رابطه با جنایت انجام‌گرفته به نزدیکی آن منطقه می‌آیند. گل‌محمد که به اصل ماجرا پی برده بود امنیه‌ها را می‌کشد و جسدشان را می‌سوزاند. گل‌محمد دستگیر و زندانی می‌شود، اما سرانجام به کمک ستار از زندان می‌گریزد. ستار فعال سیاسی و عضو حزب توده است که در منطقه زیر پوشش یک پینه‌دوز به فعالیت سیاسی می‌پردازد و در رؤیاهایش گل‌محمد را رهبر آینده و بالقوهٔ قیام مردمی ایران می‌بیند. گل‌محمد پس از فرار به‌ناچار زندگی مخفیانه‌ای را پیش می‌گیرد.


گل‌محمد و یارانش به جنگ با ارباب‌ها و خان‌ها که دهقانان فقیر و عشایر را مطیع خود کرده‌اند و از آن‌ها سوءاستفاده می‌کنند می‌پردازند. افسانه‌ها پیرامون گل‌محمد و یاران مسلحش به‌سرعت در سرتاسر منطقه می‌پیچد و گل‌محمد که اندک‌اندک به چهره‌ای محبوب نزد مردم تبدیل می‌شود، در نقش قهرمان آنان ظاهر می‌شود. برای گل‌محمد دشواری‌ها تازه شروع شده‌است، دلشورهٔ حفظ قهرمانی مشکل‌تر از قهرمان‌شدن است. فشارهای روانی گل‌محمد را غرق در تردید، سراسیمگی، سردگمی، و تشویش درونی می‌کند. گل‌محمد احساس می‌کند که به آخر خط رسیده و پایان کارش نزدیک است. با تلاش نافرجام یکی از اعضای حزب توده برای ترور محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران، ورق بر می‌گردد. حزب توده به محاق سیاسی فرو می‌رود و از هرگونه فعالیت رسمی منع می‌شود. اوضاع سیاسی جامعه دستخوش تغییراتی بنیادین می‌شود و دهقانان رنج‌کشیده‌ای که روزی برای ایستادگی در برابر اربابان زورگو هم‌قسم شده بودند، یکی پس از دیگری شانه خالی می‌کنند. اربابان و مقامات حکومتی در نهایت موفق می‌شوند تا ناآرامی‌ها و شورش‌ها را بخوابانند و رمان کلیدر با کشته‌شدن گل‌محمد و تقریباً تمامی کسانی که به نحوی با خانوادهٔ کلمیشی مرتبط بودند به پایان می‌رسد. ستار نیز که برخلاف دستورالعمل‌های حزب توده هم‌پای گل‌محمد جنگیده بود، کشته می‌شود

بانو . ./
23-12-2013, 13:46
سبک و درون‌مایه . ./ کلیدر به سبک واقع‌گرایی نوشته شده‌است و نویسنده به طور ضمنی ادعا می‌کند که وقایع و شخصیت‌های داستان، همه بر پایهٔ واقعیت‌اند. بکارگیری واژگان و اصطلاحات نامأنوس محلی تلاشی برای اثبات این مدعاست. گفتگوهای مابین شخصیت‌های داستان نیز کمابیش طبیعی است. اما در وصف‌ها زبان دولت‌آبادی غالباً زبان شعر است، یعنی آکنده از استعاره و مجاز و سایر آرایه‌های ادبی. احسان یارشاطر، ادیب و استاد دانشگاه کلمبیا، قدرت دولت‌آبادی را در همین وصف‌ها و زبان شعری او می‌بیند و معتقد است دولت‌آبادی با مهارت کامل توانسته احساس شاعرانه و قدرت تخیل را در نثر خود مهار کند و با پیوند زدن خیال و واقعیت، حکایتی خلق کند که افراد و رویدادهای آن واقعی‌اند اما اوصاف آن‌ها شاعرانه و خیال‌انگیز. یارشاطر کلیدر را حماسه‌ای می‌بیند «با تصاویر پربار شعری در جامهٔ نثر».


درون‌مایهٔ کلیدر همچون اغلب آثار دولت‌آبادی مبارزه برای حصول عدالت اجتماعی و بازداشتن ظلم از اقشار ضعیف و ستم‌دیدهٔ جامعه و رسیدن به مدینهٔ فاضله‌ای است که در آن نعمت‌ها و مواهب زندگی به طرز منصفانه‌ای بین اعضای جامعه تقسیم شده. بنابراین کلیدر علاوه بر آفرینش ادبی، درون‌مایه‌هایی سیاسی و اجتماعی نیز دارد و نویسنده در آن خواستار تغییرات اساسی در وضعیت و نحوهٔ ادارهٔ جامعه است. اما دولت‌آبادی آنقدر واقع‌گرا هست که عدم موفقیت جنبش چپ در ایران را به گردن دولت‌مردان و عوامل بیگانه نیندازد بلکه به پای جهل و ترس و طمع و دورویی خود مردم بگذارد.


با این وجود، نثر آهنگین و حماسه‌مانند رمان، لحن غزلوار آن در توصیف صحنه‌های رمانتیک، خودمانی بودن شخصیت‌های داستان، تبعیت از سبک نقالی‌های سنتی، طولانی و حجیم بودنش، تنوع در شخصیت‌های رنگارنگ آن، به تصویر کشیدن جنبه‌های فراموش شده و یا در حال تغییر فرهنگ و فولکلور منطقه و نحوهٔ نگرش آن به دوره‌ای از تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، همگی در موفقیت و محبوبیتِ هم‌چنان پایدار کلیدر تأثیرگذار بوده‌اند.


کلیدر بر خلاف ساختار نوین و اغلب مبهمِ سبک اکثر داستان‌های مدرن فارسی، از سبکی سنتی تبعیت می‌کند. با وجود طولانی بودن و تعدد شخصیت‌ها و حوادث روی داده در کلیدر، خواننده به راحتی با داستان ارتباط برقرار می‌کند و نیازی به بازسازی ترتیب زمانی رخداد وقایع که اغلب گیج‌کننده و مشکل‌سازند، احساس نمی‌کند.
بر خلاف آثار نویسندگانی چون صادق چوبک که بازتولید فارسی محاوره‌ای (تغییر نثر نوشته بر اساس شخصیت‌ها) در نثرشان خواننده را با مشکل مواجه می‌کند؛ سبک روایی سنتی کلیدر به همراه مهارت دولت‌آبادی در به کارگیری گویش گفتاری به گونه‌ای که رمان، نثری مشابه فارسی نوشتاری استاندارد داشته باشد طیف گسترده‌تری از خوانندگان را به سوی کلیدر جذب کرده‌است.

بانو . ./
23-12-2013, 13:47
نقد . ./ بسیاری از جنبه‌های رمان دولت‌آبادی تحسین منتقدین را برانگیخت. پیچیده به تصویر کشیدن شخصیت‌های داستان که نقش حقیقی آن‌ها از طریق ویژگی‌ها و ظاهرشان آشکار می‌شود، توصیفات واضح و دقیق، توانایی فوق‌العادهٔ دولت‌آبادی در تجسم بخشیدن به ویژگی‌های فیزیکی، اجتماعی و سیاسی منطقه، خلق ریتم‌های زبانی و اوج‌گیری‌های تدریجی آن به منظور برجسته نمودن لحظه‌های دراماتیک داستان از نقاط قوت محمود دولت‌آبادی در خلق کلیدر به شمار می‌آیند.


مفسرین، کلیدر را نقطهٔ عطفی در تاریخ ادبیات مدرن فارسی می‌دانند؛ بدان حد که یکی از مفسرین، کلیدر را «حماسهٔ زوال» می‌خواند. نگارش کلیدر، محمود دولت‌آبادی را به کسب جایزهٔ نوبل ادبیات بسیار نزدیک کرد. با این حال دولت‌آبادی تاکنون به کسب آن نائل نشده‌است.


همهٔ منتقدین با تحسین‌ها و تمجیدهای طرفداران کلیدر موافق نیستند. هوشنگ گلشیری، داستان‌نویس برجسته، یکی از اولین منتقدان جلدهای آغازین کلیدر بود. گلشیری معتقد بود تکنیک‌های سنتی داستان‌گویی شفاهی با احتیاجات و بایسته‌های ژانر رمان هم‌خوانی و سازگاری ندارد و بر این باور بود که کلیدر سیر قهقرایی را در تاریخ تکامل رمان‌نویسی مدرن فارسی پیموده‌است.مهشید امیرشاهی، رمان‌نویس مشهور، پیکان تیز انتقادهایش را به سوی تحسین‌شده‌ترین جنبهٔ رمان، یعنی زبان آن نشانه گرفته‌است و از نادرست بودن دستورهای زبانی، تلفظ ها و املای واژگان کلیدر انتقاد می‌کند. استفاده از اصطلاحات انگلیسی و فرانسوی توسط شخصیت‌های رمان که دایرهٔ واژگانشان احتمالاً خالی از آن وام‌واژه‌هاست و حتی نابهنگامی‌های زبانی از دیگر انتقادات امیرشاهی نسبت به اثر تحسین‌شدهٔ کلیدر است. جمال میرصادقی عقیده دارد، زبان روایی کلیدر که با وام گرفتن از واژگان کلاسیک تاریخ بیهقی آراسته شده با وجود زیبایی‌های زبانی «اغلب با موضوع‌های ساده و مضامین روستایی داستان هماهنگی ندارد».



.

بانو . ./
23-12-2013, 13:48
انتشار . ./ رمان کلیدر با ۲٬۸۳۶ صفحه بزرگ‌ترین رمان فارسی است که ده جلد و پنج مجلد قطور به چاپ رسیده‌است. اولین مجلد آن در سال ۱۳۵۷ و آخرین آن در سال ۱۳۶۳ منتشر شد. در سال ۱۳۶۳ مجموعهٔ کامل پنج جلدی کلیدر و همچنین مجموعهٔ تکمیلی سه جلدی آن برای کسانی که پیشتر دو جلد آغازین را خریده بودند، عرضه شد. دو مجلد نخست پیش از بیرون آمدن سه مجلد پایانی هر کدام ۲۰٬۰۰۰ نسخه فروخته بودند و پس از انتشار سه مجلد پایانی، در عرض کمتر از پنج سال ۲۰٬۰۰۰ نسخهٔ کامل (مجموعهٔ پنج‌جلدی) و ۷٬۰۰۰ نسخهٔ تکمیلی (مجموعهٔ سه جلدی) دیگر نیز از آن به فروش رفت. حق تألیفی که به‌جهت نگارش رمان نصیب دولت‌آبادی شد، اعلام نشده‌است اما شایعه‌ها حکایت از اختصاص حق تألیف ۵٬۰۰۰٬۰۰۰ تومانی به او دارد. این حق تألیف آنقدر بوده که خانوادهٔ دولت‌آبادی به کمک آن به خانه‌ای بزرگ‌تر و مجلل‌تر در شمال شهر تهران نقل مکان کند. کلیدر پس از انتشار رکورد حجیم‌ترین، پرفروش‌ترین، و گران‌ترین حق تألیف برای یک رمان را شکست.


کلیدر به سرعت محبوبت یافت و حتی پیش از انتشار جلدهای پایانی سروصداهای زیادی در محافل آکادمیک و روشن‌فکری به راه انداخت. جلدهای اول تا ششم کلیدر در همان روزهای پرتلاطم انقلاب ۱۳۵۷ منتشر شد و با این وجود، خیلی خوب به فروش رفت. پیش از انتشار کامل دورهٔ ده جلدی کلیدر در سال ۱۳۶۳، بیست هزار نسخه از آن فروخته شد.
ترجمهٔ آلمانی رمان کلیدر توسط زیگرید لطفی، همسر آلمانی محمدحسن لطفی، در سال ۱۹۹۹ در زوریخ منتشر شد.







.

بانو . ./
23-12-2013, 13:49
بررسی رمان کلیدر . ./ ساناز مجرد دانشجوی دکترای ادبیات فارسی دانشگاه شیراز


یکی از نویسندگان نسبتاً پرکار دوره معاصر محمود دولت آبادی است،که با روی‌کردی نوین به مسائل اقلیمی، آثار واقع‌گرای قدرتمندی درباره‌ زندگی مردم می‌نویسد و «ارزش های ادبی و اجتماعی آثارش، سهم قابل توجهی در تکامل رمان برای او تعیین می‌کنند.» (میرعابدینی، ۱۳۸۳: ص۵۵۰)


دولت آبادی از سال۱۳۳۷ شروع به نوشتن کرد و آثار متعددی در زمینه‌ داستان، نمایش‌نامه، مقاله و رمان به رشته تحریر در آورد.
او که فعالیت های نویسندگی‌اش را با نگارش داستان های کوتاه و نمایشنامه آغاز کرد، پیش از نگارش نخستین رمان بلندش(جای خالی سلوچ)، آثاری چون، مجموعه داستان‌های بیابانی،
با شبیرو، گاواره‌بان، تنگنا، عقیل عقیل، اوسنه بابا سبحان، از خم چنبر، دیدار بلوچ را در کارنامه‌خود ثبت کرد.
رمان ده جلدی کلیدر که در فاصله سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۶۲ نگارش یافته است به قول خود نویسنده « بیان حماسی یک واقعیت در کشور ما است که باید بازگو و ثبت تاریخی می‌شد.» (چهل‌تن، فریاد، ۱۳۶۸: ص ۲۸۶)
انتشار چنین رمان حجیمی بحث‌ها و نظریات زیادی به دنبال داشت و منتقدان بسیاری در نقد این اثر قلم زدند. با وجود همه‌ انتقاد‌ها، رمان کلیدر را می‌توان یکی از نقاط اوج نثر معاصر دانست. کتابی که تنها برای ادیبان نوشته نشده‌است،‌ بلکه مخاطب آن همه‌ مردم ایران هستند.
در این مبحث رمان کلیدر از سه جنبه‌: ۱- سندیت تاریخی ۲- ساختار اجتماعی و سیاسی اثر ۳- مکان حوادث، بررسی می‌شود.
۱- سندیت تاریخی:
داستان رمان، سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ شمسی را در بر می‌گیرد، حال آن که خود دولت آبادی پایان حقیقی واقعه‌ تاریخی را سال۱۳۲۳ معرفی می‌کند. علت این جهش زمانی، تلاش نویسنده برای بازنمایی یک دوره از فعالیت های سیاسی طی سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ بوده‌است. دولت‌آبادی خود درباره‌ استفاده از یک واقعیت تاریخی برای پردازش رمان می‌گوید:
در امکاناتی که فضای واقعیت تاریخی برای من ممکن می‌کند، به زندگی شخصیت‌ها، فقط به عنوان نشانه‌ای توجه خواهم کرد و بقیه‌ آن را در باز‌کشف و باز‌آفرینی آن قهرمان و آن محیط و روابط، رها خواهم کرد. آن بخش‌هایی که از زندگی واقعی قهرمان موجود هست مانند قلاب‌هایی است که هر کجا خواستم در جریان حوادث تخیلی غرق بشوم به آن چنگ بیاندازم، نفس بگیرم و دوباره به عمق بروم
( چهل تن، ۱۳۶۸: ص ۲۸۰)



بنابراین حوادث تاریخی‌ای چون ترور شاه یا منحل شدن حزب توده هر چند جهت دهنده به حرکات داستانی رمان است ولی از نظر زمانی با واقعیت زندگی گل محمد‌ها فاصله دارد، و نویسنده به نوعی مزج تاریخی دست زده است، که حاصل آن آفرینش واکنش‌های تخیلی به حوادث تاریخی است.
کل رمان به سبب آن که بازگو کننده‌ بخشی از واقعیت‌های دوره‌ای خاص از تاریخ در مکانی مشخص است تا حدودی به حوزه‌ ادبیات مستند وارد می‌شود. ولی به سبب آن که خود نویسنده نیز اذعان دارد که تنها شمه‌ای از آن حادثه‌ی تاریخی باز‌گرفته سندیت آن را نمی‌توان قابل اتکا دانست. شاید تنها چیزی که قابل بررسی باشد حرکت کلی اثر است که بازتاب ذهنی، شخص نویسنده در برابر واقعیت‌های تاریخی است که در بازآفرینی آن‌ها با نگرشی واقع‌گرایانه واکنش‌های روانی خود را با نظمی تاریخی پیوند داده است.
بنابراین در کلیدر با دو برهه از تاریخ مواجه هستیم، تاریخ محلی بخشی از خراسان، که طرح کلی اثر را تشکیل داده است و تاریخ ملی ایران که جهت گیری و منطق حاکم بر پیش‌برد طرح را بر عهده دارد و واسطه‌ِی پیوند این دو برهه تخیل نویسنده است.
۲- ساختار اجتماعی و سیاسی اثر
کلیدر داستان ایلات و عشایر خراسان را بازگو می‌کند و شاید بتوان در مورد آن گفت که به نوعی بازآفرینی تاریخ این قوم است. زندگی این گروه از مردم که در چهارچوب وقایع داستان شکل می‌گیرد، همان شیوه‌ مرسوم زندگی ایلیاتی یعنی دام‌داری و دیم‌کاری است. بخش‌های بسیاری از متن رمان بازنمایی چگونگی کشمکش انسان با طبیعت است. نمود‌هایی چون خشک سالی،
بیماری دام، جستجوی چراگاه، اداره‌ی خانوار ایلیاتی از جلوه‌های بارز زندگی عشیره‌ای است که در کلیدر تصویر شده است.
اما در عین حال، کلیدر آینه اجتماع روستا و شهر نیز هست. تصویری که از زندگی یک‌جا نشینی و رعیتی روستاییان خراسان ارایه شده، بیان بخشی از تاریخ اجتماعی مردم منطقه است. شیوه های خدمت به نظام اربابِی و کار و زندگی در محیط روستایی که به کشاورزی و گله‌داری منحصر می‌شود از نمود‌های زندگی روستایی در کلیدر است. وجه دیگر داستان، ساختار زندگی شهری است که مکان استقرار ارباب‌ها، نظام حکومتی و سیستم نظامی است. بدین ترتیب ساختار اجتماعی کلیدر را سه ضلع مثلث بیابان، روستا وشهر تشکیل می‌دهد. داستان کتاب بیان روابط متقابل – منفعت‌جویانه یا خصمانه – است. اربابان و خان‌های روستا از یک طرف با حکومتیان دارای منافع مشترک هستند و از یک سو به دست‌رنج رعیت تکیه دارند، از سوی دیگر کوچ‌نشین‌ها و عشایر نیز در گذران زندگی و حفظ منافع‌شان در برابر حکومت نیازمند خرده قدرت اربابان هستند.
در بستر همین روابط است که شخصیت‌های متعدد اثر خلق می‌شوند و به حرکت در مسیر تخیل ذهنی نویسنده می‌پردازند.
تصویری که نویسنده از اندیشه‌ اجتماعی خود در اثر به نمایش می‌گذارد، « تصویر ضمنی والاشهری (مدینه‌ فاضله) است که در آن نعمات زندگی بر پایه‌ی انصاف و عدالت تقسیم شود و تزویر و دروغ و ستمگری موجب بهره مندی نشود.» (یار شاطر،۱۳۶۵: ص ۵۲) این گرایش اجتماعی نویسنده است که خواستار تغییرات اساسی در ساختار جامعه‌ خود است. بنابراین ساخت طبقاتی داستان را به تبع سه ضلع محیطی بیابان، روستا، شهر، سه رأس دامدار، دهقان -کارگر، ارباب – خان تشکیل می‌دهد، و این نشان دهنده‌ جامعه‌ ایرانی در برهه‌ گذار است. گذار از زندگی کوچ‌نشینی به یک‌جا‌نشینی و از وضعیت فئودالی به سرمایه داری.
یکی از نکات با اهمیت در کلیدر گرایش عمیق نویسنده به بازنمایی زندگی واقعی مردم است. شناخت کامل نویسنده درباره‌ زندگی مردم کویر و سنت‌های آن‌ها منبع غنی‌ای از آداب و رسوم مردم خطه‌ای از خراسان را فراهم آورده است. اطلاعاتی که درباره‌ ایلات و عشایر خراسان در این کتاب مطرح می‌شود در حقیقت بیان‌گر حضور واقعی « کُردهایی» است که در دوران صفویه با انگیزه‌ها و اهداف سیاسی کوچانده شده‌اند. دو تیره‌ای که از میان این قبایل در این رمان به آن‌ها پرداخته شده‌است با نام‌های میشکالی و توپکالی معرفی شده‌اند.
خود نویسنده علت اصلی انتخاب این دو تیره را این می‌داند که شخصیت محوری داستان یعنی گل محمد از تیره‌ی میشکالی‌هاست. روابط و مناسبات این دو تیره مانند سایر اقوام کوچ نشین است.
اندیشه‌ سیاسی حاکم بر اثر، مقابله با وضعیت نا بهنجاری است که بر شخصیت‌ها تحمیل می‌شود و تلاش برای از بین بردن ساختار طبقاتی جامعه‌ای که به سوی مدرنیته حرکت می‌کند،
از اندیشه‌های سیاسی غالب در دوره‌ حوادث رمان است و همین طرز فکر طرح رمان را بر اساس نبرد میان نظام مالکیت – که با نیروی رعیت گرفتار خرافات تقویت می‌شود – با نظام برابری توده‌ها پی‌می‌ریزد، و نویسنده از بطن توجه به ساختار‌های سیاسی فضای شهر، از زبان شخصیتی چون ستار، تبلیغ‌گر عدالت آرمانی و موعود می‌شود که هنوز جای‌گاه مطرح شدن در فضای بسته‌ جامعه‌ی رعیتی را ندارد. با این حال نویسنده در مطرح کردن این عقاید برخوردی حزبی ندارد و در طول رمان از اعتراف به اشتباهات حزبی و نقص‌های ساختاری اندیشگانی آن‌ها سرباز نمی‌زند. و جلوه‌ این اعتراض را در جدا شدن ستار از حزب و پیوستن به حرکت خودجوش مردمی نمایش می‌دهد. دولت‌آبادی با خلق یک وضعیت تراژیک نه تنها پایانی محتوم برای رمان خود می‌آفریند بلکه در جریان بازنمایی اندیشه‌های شخصیت‌ها از حوزه‌ شعار‌های حزبی خارج شده و به یک اندیشه‌ کهن الگویی می‌پردازد. تراژدی کلیدر رویارویی گروهی اندک و بی‌پشتوانه در برابر نظامی جبار و مسلط است که هرچند در آن، در آغاز به تبلیغ اندیشه های حزبی پرداخته می‌شود ولی به دفاع از انگاره‌ی کهن الگویی دفاع از جوهره‌ی انسانیت و حفظ آزادگی ختم می‌شود.
۳- مکان کلیدر
نام رمان کلیدر، نام کوهی است در خراسان که عشایر کوچ‌نشین در تابستان در دامنه‌ آن اطراق می‌کنندو این رمان به واسطه‌ این که نام یک مکان را به عنوان معرف محتوای خود داراست، جزو نمونه‌های منحصر به فرد است، و به اهمیت مکان و فضای رخ دادها اشاره دارد در حقیقت نام «کلیدر» مجازی است برای عبارت «حوادثی که در کلیدر رقم می‌خورد.»
فضای داستان از دیدگاه جغرافیایی بخش وسیعی از خراسان را در بر می گیرد. فضایی که از یک سو به مرز‌های افغانستان نزدیک است و بدین واسطه در مرز تجارت تریاک است و از سوی دیگر تا سبزوار کشیده می‌شود.
انتخاب نام رمان شاید یکی از شگرد‌های نویسنده باشد، هرچند خود او انتخاب این نام و ترجیح آن را به سبب جامعیت آن می داند ولی استناد به آن قول تودوروف را در کتاب ،پیش درآمدی بر ادبیات فانتزی، فرایاد می‌آورد که :« این گونه استناد کردن به مطلبی شگفت انگیز و غیر متداول، باعث می‌شود تا نه تنها کنجکاوی خواننده برانگیخته شود، بلکه احساس کند که به محیطی جدید و ناشناخته پا گذاشته است.» (شهپر راد، ۱۳۸۲: ص ۲۷۳)
بنابراین این احساس شگفتی در مخاطب کلیدر برانگیخته می‌شود و او از خود می‌پرسد که
« این عنوان به چه معنی است؟»
مکان‌هایی که به طور مستقیم در روند داستان ترسیم می‌شوند، عبارتند از، دشت کلیدر، روستاهای قلعه چمن، سوزن ده، چارگوشلی، کلاته کالخونی، سلطان آباد، شهر سبزوار و محل اسکان ایل. این مکان‌ها در مسیر حرکت شخصیت‌ها به دقت ترسیم می‌شوند، اما این تصویر از مکان‌ها عرصه‌ا‌ی غنی از نظر شرایط مدنیت نیست، چرا که مکان حقیقی رویدادها، فضایی بیابانی است به همین جهت نویسنده با عناصر طبیعی محدودی که در مکان رمان جلوه دارد، فقر محیط جغرافیایی را با توصِیفات پر بار جبران می‌کند. توصیف آسمان یکی از این نمونه‌هاست.
در کلیدر اگر یک روی سکه، مواجهه‌ی فرد با نظام اجتماعی است روی دیگر آن مبارزه‌ی انسان با سرکشی‌های طبیعت است. به همین جهت بخش‌های بسیاری از کتاب صرف توضیح چگونگی برخورد شخصیت‌ها با عوامل محیطی چون خشک‌سالی، کم‌بود چراگاه، خاک بی حاصل، سرمای گزنده‌ وگرمای طاقت فرساست.
همان‌طور که در مبحث ساختار اجتماعی و سیاسی مطرح شد، بنا به وجود سه طبقه‌ی اجتماعی با سه مکان متفاوت در رمان مواجه هستیم.
۱) فضای شهر که شهر سبزوار را در بر می‌گیرد و نویسنده به توصیف دقیق مدنیت آن می‌پردازد. در این مکان است که بعد سیاسی اندیشگانی رمان تغذیه می‌شود و هم از این مکان است که تقابل‌های سطوح اجتماعی، پاسخ حکومتی- نظامی، دریافت می‌دارد. یعنی تضاد نظام‌های ارزشی متفاوت، اربابان، رعیت‌ها، یاغی‌ها و حزبی‌ها را در برابر هم قرار می‌دهد و حکومت برای برقراری سکون و تعادل به واکنش نظامی متوسل می‌شود.
۲) فضای روستایی، که شامل دهاتی چون قلعه چمن، قلعه میدان، سوزن ده، چارگوشلی، کلاته کالخونی، سلطان آباد، زعفرانی می‌شود. اکثر حرکت های داستانی در دو روستای، قلعه چمن و قلعه میدان صورت می‌گیرد و این دو محل زندگی اکثر شخصیت‌های داستانی را در بر می گیرد.
۳) فضای زندگی ایلی، که شامل حوزه‌ی اطراف کوه کلیدر است و مکان پردازش شخصیت‌های محوری‌ای چون گل محمد و سایر افراد خاندان کلمیشی است.
ارتباط این سه فضا از طریق حرکت شخصیت‌ها بنا به فراز و فرود‌های طرح است.به سبب همین حرکت‌های مداوم است که کلیدر در برگیرنده یک محیط وسیع جغرافیایی می‌شود. نویسنده در پردازش رمان خود در این عرصه‌ی وسیع، شخصیت‌های متنوعی می‌آفریند که در عین زندگی کاملاً‌مستقل خود، به بخش‌هایی از زندگی گروه‌های دیگر پیوند می‌خورند.
منابع:
۱- چهل تن، امیر حسین / فریاد، فریدون (۱۳۶۸). ما نیز، مردمی هستیم. چاپ اول. تهران: نشر پارسی.
۲- شهپرراد،کتایون (۱۳۸۲). رمان درخت هزار ریشه. ترجمه‌ی آذین حسین زاده، چاپ اول. تهران: انتشارات معین.
۳- شیرمحمدی، عباس (۱۳۸۰). بیست سال با کلیدر. چاپ اول.تهران: نشر کوچک.
۴- میرعابدینی، حسن (۱۳۸۳). صد سال داستان نویسی ایران. چاپ سوم. تهران: نشر چشمه.
یار شاطر، احسان (۱۳۶۵). «بزرگ‌ترین رمان فارسی»، ایران‌نامه، شماره ۱، در کتاب بیست سال با کلیدرۀ تهران: نشر کوچک.











.

Atghia
23-12-2013, 14:53
دوست گرامی لطفا مطالب خودتون رو به مرور قرار بدید و از ارسالهای متوالی در یک تاپیک در مدت زمان کوتاه خودداری کنید
باتشکر

Ahmad
23-12-2013, 21:55
سلام بانو

ممنون برای تاپیک این کتاب

اما یه سری مطلب هست که خواستم یادآوری کنم

اگر در قوانین انجمن ادبیات هم دیده باشی نوشته شده:


4-3- معرفی و درخواست رمان هایی که نسخه ی چاپ شده ی آن ها در کتابفروشی ها قابل خرید است، ممنوع می باشد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


جدای از این تاپیک هستند تاپیک‌های دیگری که به این قانون دقت نمی‌کنند.

چقدر خوبه اگر هم می‌خواهیم کتابی رو برای دانلود قرار بدیم کتاب‌هایی باشه که یا سال‌های زیادی است که تجدید چاپ نشده و نایاب هستند و یا مشکلی دیگر که می‌توان بررسی کرد.

اما گذاشتن لینک دانلود کتاب‌هایی مثل این کتاب به نظر ما کار جالبی نیست

قیمت بالای کتاب هم دلیل نمی‌شه که نسخه‌ی الکترونیکی آن که جدیدا تحدید چاپ شده بخواد بوجود بیاد اون‌هم رایگان.

در این مورد خاص اون هم نویسنده‌ای که کتاب زوال کلنل ـش جایزه‌ای ادبی (یان میخالسکی) رو می‌بره (از چاپ آلمانی اون) اما در ایران اجازه چاپ نداره.

بعد ما هم بیایم کتابی دیگر از این نویسنده رو اینگونه قرار بدیم.

منظورم شما نیستید
منظورم اون کسانی است که میان و این کار رو می‌کنند
کم هم نیستند در اینترنت که با نام خودشون و نوشتن سایت خودشون این کار رو می‌کنند

آیا این ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی است؟

...

این‌هایی که نوشتم یک یادآوری و سخنی همگانی بود و این تاپیک بهانه‌ای شد برای اون

به زودی قانون بروز شده ادبیات هم نوشته می‌شه
و در این مورد هم سخت‌گیزی بیشتری صورت خواهد گرفت

اگر کسی هم دنبال این چنین کتاب‌ها و رمان‌هایی است، گوگل آماده است.


--------
بانو این تاپیک رو قفل می‌کنم
و اگر خواستید تاپیکی دیگر همچون تاپیکهایی که برای معرفی کتاب در این بخش ایجاد شده،‌ ایجاد کنید و نظر و مطالب و ... خودتون رو اونجا دوباره بنویسین و ادامه بدین
مطمئنن همگی ما خوشحال خواهیم شد.
و امیدوار که با این تاپیکهای معرفی کتاب، هم کتاب و نویسنده و ... به دیگران که آن را نخوانده‌اند معرفی شود و هم اینکه با این معرفی، اگر کسی آن‌را پسندید؛ برای مطالعه به کتاب‌فروشی‌ها یا سایت‌های معتبر فروش آن کتاب مراجعه کنند.

:n16: